-
ببخشید من پا برهنه اومدم...
وقتی کسی بهتون توصیهای میکنه... نگاه بکنید ببینید خودش از عواقب کارش به چه نتیجهای رسیده... برخی دوستان که اینجا نظر میدهند... خودشون هم مشکلاتی دارند... ولی جالب هست که نظرشون طوری هست که انگار عاقبت کارشون همش خوبی و خوشی بوده... توصیهی بنده اینه که نظرات رو لایت بخونید و فقط ازشون سرنخ بگیرید و نه خطِ مشی
-
مهرانای عزیز:72:
ممنونم از تجربه ات. راستش رفتار اخر ایشون همانطور که گفتم طوری بود که من ان زمان فکر کردم داره سعی میکنه
منو فراموش کنه خواستم مزاحم تلاشش نشم.....
نوپو عزیز:72:
ممنون از نظرت. راستش مغرور نیستم شاید دفعات اول سرد برخورد کنم ولی اگر کسی را بشناسم خیلی گرم و شاد برخورد
می کنم شاید همین امر هم باعث شده بود اون اقا مرتب سوال کاری که داشت می پرسید و حرف دلش را ارام میزد که
درسش تمام شود چنین و چنان می کند، ولی شفاف و قاطع نه.
myself عزیز:72:
ممنون از پیامت. متشکر میشوم اگر افکار و منظورت را مشخص تر و واضح تر بیان کنی تا از نظرات خوبت که در پستهای دوستان هم دیدم اینجا استفاده کنم.
-
عزیزم آقای مای سلف راست می گوید. حالا من دلیل زنانه اش را می گویم . خود من را درنظر بگیر. یک مثال کاملا فرضی در مورد خودم می زنم. من یک دختر پرستار هستم. زیبا و خوش هیکل هستم. با آرامش و زیبا صحبت می کنم. در کارم بسیار دقت می کنم و تعهد دارم. معتقدم همه باید همین طور کار کنند اما من که با جان مردم سر و کار دارم یک بار هم نباید اشتباه کنم چون قابل جبران نیست. من پس از مدت ها تحصیل بسیار دنبال کار گشتم و توانستم در ارتش استخدام شوم. حالا من را به یک پادگان آموزشی فرستاده اند. آنجا همه مرد هستند و من تنها زن آنجا هستم. در محیط پادگان آموزشی بیشتر مردان جوان و مجرد هستند. روزهای سختی را طی می کنند و از خانواده دور هستند. مدت ها بیرون نمی روند و هیچ زنی را نمی بینند. وقتی این شرایط را می بینم با خودم فکر می کنم شاید من بتوانم اینجا همسر مورد نظر خود را پیدا کنم. حالا من آمده ام اینجا و تاپیک شما و پیشنهادهای بعضی آقایان را خوانده ام. مدتی فکر کرده ام و می بینم نه تنها من بلکه شاید بیشتر دختران نتوانند این پیشنهاد آقایان را عملی کنند. خود من اگر بخواهم این کار را بکنم مشکلات زیادی خواهم داشت از جمله :
- من در محیط کار با مردان زیادی سر و کار دارم. اگر بخواهم مدام به این فکر کنم که کدام آقا به من الارم می دهد و من باید سیگنال بفرستم نه تنها ممکن است به خاطر عدم تمرکز به کسی آسیب بزنم بلکه کارم را از دست می دهم بلکه مغزم تا مرز انهدام کامل پیش می رود.
- اگر من با یک آقا رفتار متفاوت داشته باشم و به قول شما سیگنال بفرستم مطمئنا آقایان دیگر هم می بینند. هر چه باشد انسان هستند و هوش و هواس دارند و به طور طبیعی به خانم ها توجه دارند. آن وقت چه می شود؟ توی دهان ها می افتم و اعتبارم مخدوش می شوم. در ثانی آقایان دیگر هم رفتارشان با من عوض می شود و برای روکم کنی همدیگر هم شده سیگنال می فرستند و انتظار دارند من جواب دهم. در این صورت به احتمال زیاد من یا باید کارم را انتخاب کنم یا آقای اولی را که تازه آن هم هیچ تضمینی به ازدواج نداده است. تازه اگر از این آقا صرف نظر کنم و به کارم بچسبم مدت ها همه دیدشان به من همین است و لای منگنه می روم.
- مشکل دیگر هم این است که اگر من تمام تمرکزم را روی سیگنال فرستادن به آقایان پادگان بگذارم فرصت های دیگر ازدواج را از دست میدهم. مثلا اگر در آشنایان ، همسایه ها ، دوستان یا هر جای دیگر که فکرش را نمی کنم آقایی خواستگار من باشد نمی توانم قبول کنم. چون اولا ذهنم شرطی شده که در محل کار باید دنبال شوهر باشم و دوم هم اینکه عادت کرده ام با سیگنال فرستادن با آقای مورد نظر ارتباط برقرار کنم و دیگر نمی توانم از راه دیگری با مردی ارتباط برقرار کنم. اصلا حس می کنم مرد مورد نظر من باید حتما از طریق سیگنال بیاید و اگر مردی با خانواده یا خودش به تنهایی پیشنهاد ازدواج دهد به دلم نمی چسبد و هیچ علاقه ای به من ندارد. حالتی درست مثل همین آقایانی که به شما این پیشنهاد را دادند البته از نوع زنانه.
- - - Updated - - -
4- مشکل دیگر این است که ممکن است با تکرار این کار از لحاظ اعتقادی و اخلاقی مشکل پیدا کنم. فکرش را بکنید به سیگنال یک مرد جواب می دهم اما با هم مچ نمی شویم. بعد به یک مرد دیگر سیگنال می دهم باز هم می بینیم مچ نیستیم . خلاصه از دفعه چهارم به بعد ناگهان متوجه می شوم دیگر آن گونه که باید کنترل نگاهم را ندارم و دلم می خواهد همه اش به مردها نگاه کنم و نگاه کنم.
حس می کنم رفتارم دارد عوض می شود و دیگر مثل سابق متین و باوقار نیستم و حتی دوست دارم حجابم را شل شل کنم تا بیشتر جلب توجه کنم و بیشتر شانس سیگنال فرستادن داشته باشم.
و خلاصه هر روز دلم می خواهد بیشتر و بیشتر جلب توجه کنم و سیگنال دریافت کنم و جواب دهم. دیگر آن حس معصومیت گذشته را ندارم و از این بابت عذاب می کشم.
- - - Updated - - -
پس ترجیح می دهم یک رفتار درست در پیش بگیرم. با مردان رفتاری داشته باشم توام با احترام ، رعایت کامل حدود ، آرام ، با اعتماد به نفس و عزت نفس ، و خالی از هرگونه منفی بافی و غرور. فکر می کنم اگر این رفتار را داشته باشم یک دختر خوب ، با لطافت و ظرافت زنانه ، جذاب و تلاشگر تلقی می شوم و همسر مناسبم را یا در محل کار یا هر جای دیگر به راحتی پیدا می کنم.
-
نوپو عزیز:72:
ممنون از تجربت که بیان کردی. من سالهاست همین رویه را دارم و همانطور که از ابتدای تاپیک هم بیان کردم اهل هیچ
حاشیه ای نبوده و نیستم و تا اندازه زیادی با اعتماد به نفس و عزت نفس با دیگران برخورد می کنم.
ولی در این تاپیک تمایل داشتم بعنوان یک منتقد رفتارهای خودم را حلاجی کنم و زیر ذره بین قرار دهم.
و نقاط قوت را تقویت و نقاط منفی را کمرنگ کنم، که با لطف دوستان تجربیاتی اندوختم که مطمئنن در جهان حقیقی
کمتر کسی مجال صحبت در مورد آنها را می یابد.
از نظرات خوبت متشکرم:72:
-
سنحاب جان دقیقاً همینطور که خودت و دوستان گفتید هدف از بیان این حرفها راهکار دادن نیست به هیچ عنوان چنین جسارتی را هیچ کس حق نداره در مورد زندگی یک انسان وبالغ و عاقل دیگه بکنه و اینجا حرفای خودمونی هست و فقط بیان تجربیات از دید آدمهای مختلف. مجموع این نظرات مخالف و موافق هست که شخص ادم را به یک نتیجه ای می رسونه. که اونم صرفاً خاص خود اون شخص هست در شرایط زمانی و مکانی خاص خودش. تازه گاهی نظرات مخالف عقیده ادم راهگشا تر هستند تا عقایدی که شبیه عقاید خود ما باشند کاملاً اما میشه به قول آقای مای سلف سرنخ گرفت. اینجا بحث پادگان و یک عالمه ار آدمهای متنوع نیست که هست؟! اگر اینطوره من یکی هر چی گفتم را پس می گیرم رسماً:) بحث سر رفتار یک خانم مؤمن و محترم در برابر یک اقای موجه و مقبول است. یعنی یک آدم خیلی خاص خاص برای یک خانم. نه هر کسی! اگر اینطور باشه که روحیه زن اینقدر لطیف و اسیب پذیره که آدم نابود می شه! دقیقاً شما ببین چه زشت می شه آدم نسبت به همه سیگنال بده و بگیره!!! ولی در مورد یک فرد موجه و مقبول نمی تونه ادم دیوار یک دژ مستحکم باشه که غیر قابل نفوذ هست. من امیدوارم دو تا جنتلمن مؤمن، مهربان، نجیب، خانواده دوست، شریف و خلاصه از همون آقایون مقبول و موجه سر راه تو و نوپو قرار بگیره و خوشبخت باشید در کنارشون.
- - - Updated - - -
سنحاب جان دقیقاً همینطور که خودت و دوستان گفتید هدف از بیان این حرفها راهکار دادن نیست به هیچ عنوان چنین جسارتی را هیچ کس حق نداره در مورد زندگی یک انسان وبالغ و عاقل دیگه بکنه و اینجا حرفای خودمونی هست و فقط بیان تجربیات از دید آدمهای مختلف. مجموع این نظرات مخالف و موافق هست که شخص ادم را به یک نتیجه ای می رسونه. که اونم صرفاً خاص خود اون شخص هست در شرایط زمانی و مکانی خاص خودش. تازه گاهی نظرات مخالف عقیده ادم راهگشا تر هستند تا عقایدی که شبیه عقاید خود ما باشند کاملاً اما میشه به قول آقای مای سلف سرنخ گرفت. اینجا بحث پادگان و یک عالمه ار آدمهای متنوع نیست که هست؟! اگر اینطوره من یکی هر چی گفتم را پس می گیرم رسماً:) بحث سر رفتار یک خانم مؤمن و محترم در برابر یک اقای موجه و مقبول است. یعنی یک آدم خیلی خاص خاص برای یک خانم. نه هر کسی! اگر اینطور باشه که روحیه زن اینقدر لطیف و اسیب پذیره که آدم نابود می شه! دقیقاً شما ببین چه زشت می شه آدم نسبت به همه سیگنال بده و بگیره!!! ولی در مورد یک فرد موجه و مقبول نمی تونه ادم دیوار یک دژ مستحکم باشه که غیر قابل نفوذ هست. من امیدوارم دو تا جنتلمن مؤمن، مهربان، نجیب، خانواده دوست، شریف و خلاصه از همون آقایون مقبول و موجه سر راه تو و نوپو قرار بگیره و خوشبخت باشید در کنارشون.
-
نمی دونم اقای مای سلف با من بودین یا نه. اما طبیعتا هیچکدوم از ما انقدر دلمون بی در و پیکر نیست که هر دقیقه بتونیم یه یکی سیگنال بدیم. از نظر من با توجه به روزا و عمری که گذروندم بهتره ادم انتخابگر باشه تا اینکه بشینه ببینه کی میاد چه وقت میاد که انتخابش کنه. فکرم نمی کنم در طول سال بشه 4 نفرو هم پیدا کرد که به دل بشینه. از بین اونا هم که ادم میره جلو میبینه بازم یه مشکلات دیگه ای هست و بی خیال میشه. سیگنال هم که دوستان می گن شاید درست نباشه. در اصل باید به نظر من سر حرفو باز کرد. همین یه خورده طرف حرف بزنه معلوم میشه چی به چیه. در هر حال هر کی نظر خودشو می گه. اقای مای سلف خوبه اگه شما هم نظری دارین بگین ما هم استفاده می کنیم.
-
خوب من دقیقا این مقدمه را گفتم تا بتوانم راجع به یک آقای موجه و مقبول راحت تر صحبت کنم. این مثال را با توجه به شرایط کاری خانم های امروز ( خودم تجربه کردم ) و انتظاراتی که از کارمند در یک محیط کاری دارند زدم. انتظار بیشترین بازده و کمترین حاشیه ها. رقابت هم که خیلی زیاد است و کارفرما به راحتی می تواند حتی اگر کمی ناراضی باشد جایگزین بیاورد ( باز هم تجربه خودم ) و می خواستم روی این نکته تاکید کنم : الان خیلی از دخترخانم ها به طور ناخودآگاه روی محیط دانشگاه و کار حساس هستند و فرصت ازدواج را در این محیط ها جستجو می کنند در حالی که همه جا فرصت ازدواج هست. همان آقای موجه و مقبول نه تنها در محیط کار بلکه هر جای دیگر ممکن است باشد.
حالا می خواهم راجع به یک ( آقای موجه و مقبول ) و رفتار مناسب برای ارتباط با چنین آقایی صحبت کنم با توجه به نکاتی که در یک سمینار ازدواج یاد گرفتم . یک سمینار خاص که خیلی رک و راست مسایل را مطرح می کرد. واقعا من ندیدم جای دیگر این کار را بکنند و با این جزییات توضیح دهند.
- - - Updated - - -
اول باید تعیین کنم یک آقای ( موجه و مقبول ) چه ویژگی هایی دارد تا بتوانم رفتار مناسب با چنین مردی را توضیح دهم.
چنین مردی بیشتر از آقایان دیگر شانس ازدواج موفق دارد چون خصوصیات زیر را دارد :
- تا حد لازم از روحیات خانم اطلاع دارد. یعنی بارزترین ویژگی های خانم ها را می داند و دوست دارد. خیلی خوب درک می کند که چون خودش مرد است می تواند کارهایی انجام دهد که برای یک خانم مشکل است. پس انتظار بی جا از خانم ها ندارد. او به این نکات کاملا واقف است :
- خانم ها هم از نظر بدنی و هم روحیه حساس تر و آسیب پذیرتر هستند. بنابراین عقل حکم می کند که بیشتر محتاط باشند و بیشتر از خود حفاظت کنند.
- یک خانم ویژگی های زنانه اش را دوست دارد و طراوت و زیبایی او به خاطر همین ویژگی ها است. از بارزترین این ویژگی ها ظرافت ، لطافت و محتاط بودن است. اگر از زنی انتظار داشته باشد برخلاف طبیعتش رفتار کند خیلی زود پژمرده می شود.
- او می داند که یک خانم به طور غریزی دوست دارد به مرد زندگی اش ( همسر ، برادر ، پدر ، پسر ) تکیه کند و مورد حمایت او قرار بگیرد. دوست دارد مرد نشان دهد حامی او است و به راحتی او را پس نمی زند و واقعا او را می خواهد.
2- با فرهنگ جامعه ایرانی و اقشار مختلف جامعه آشنایی دارد. پس به نکات زیر توجه دارد :
- حیا و نجابت دو عنصر بارز در فرهنگ ایرانی است و از زنان ایرانی انتظار می رود رفتارهای خاصی داشته باشند تا نشان دهند با حیا و نجیب هستند. مثلا پوشش خاصی در بیرون خانه داشته باشند ، در رفتار خود با مردان حدود تعریف شده ای را رعایت کنند و ... . این را می داند که اکثریت مردان ایرانی حتی اگر خودشان ندانند و حتی اگر خودشان مقید نباشند از همسر خود انتظار دارند. پس رفتار خانم ایرانی در بیرون خانه خیلی متفاوت از درون خانه و با خانواده است. اگر خانمی در بیرون خانه شرم و حیا دارد ، دلیل مردگریزی ، چشم و دل سیری از مردان و غرور این خانم نیست. بلکه نشانه با فرهنگ بودن و تعهد و وفاداری به خانواده است.
- دخترهای خانواده های سنتی ، مذهبی و خانواده های اسم و رسم دار بیشتر از سایر دختران باید دقت کنند. خانواده از آنها انتظار دارد بیشترین حد حیا و نجابت و مقید بودن به حدود محرم و نامحرم را داشته باشند. وگرنه هم آبروی خانواده به خطر می افتد و هم خانواده برخورد جدی با دختر خواهند داشت.
3- او می داند که بارزترین ویژگی مردانه اعتماد به نفس و شجاعت است. مردی که این دو ویژگی را دارد از شنیدن جواب ( نه ) نمی ترسد. چنین مردی اگر خانمی را برای ازدواج مناسب بداند بدون هیچ غرور یا ترس از ( نه ) شنیدن و بدون حاشیه های اضافی پیشنهاد ازدواج می دهد. و این حق را به دختر می دهد که انتخاب کند. یعنی انتظار ندارد حتما جواب مثبت بگیرد و برای گرفتن جواب بله دختر را تحت فشار نمی گذارد. پس او هم اعتماد به نفس و شجاعت انجام یک کار را دارد و بی جهت بهانه نمی آورد و هم به انتخاب دختر احترام می گذارد و ناراحت نمی شود. این را هم می داند مردی که چنین ویژگی داشته باشد بسیار برای دختران جذاب است.
خوب این حداقل خصوصیاتی است که یک آقای ( موجه و مقبول ) دارد. حالا که ویژگی های این آقا تعیین شد می توان گفت در مقابل او چه رفتاری مناسب است و او را جذب می کند.
-
نوپو عزیز:72:
ممنون از نظرات خوب و مفیدت.
نمی دونم مطلبت همین بود یا ادامه داشت....
-
راستش من دوست ندارم تک گویی کنم. می ترسم فکر کنند من حراف هستم یا شعار میدهم. برای همین می خواستم مطمئن شوم شما خواهان ادامه تاپیک هستید. گفتمان.
الان می خواهم مبنای حرفم را یک چیز قرار دهم : زنانگی و رفتار زنانه
می دانی عزیزم در زمان معاصر معنای زنانگی تحریف شده است و حتی نامطلوب تلقی می شود و در مقابل آن موضع گیری می شود. اما حقیقت این است که عنصر ( زنانگی ) هر چه پررنگ تر باشد شانس ازدواج موفق بیشتر می شود. می گویم ( ازدواج ). منظورم هیچ نوع رابطه خارج از ازدواج نیست. ببین بعضی ها می گویند می خواهم قبل از ازدواج وارد رابطه شوم و ببینیم اگر طرف دوستم دارد ازدواج کنم و ... هزاران بهانه دیگر برای رابطه. اما ( زنانگی ) فقط به درد ( ازدواج ) می خورد و نه هیچ رابطه دیگری. حتی رابطه ای که توضیحش را دادم و به بهانه ازدواج است.
زنانگی چند عنصر بسیار بارز دارد که چندتایش را در پست قبل گفتم : ظرافت و لطافت ، طراوت و زیبایی ، تمایل به بهره مندی از حمایت مردان به خصوص مردان خانواده ، آسیب پذیری جسمی و روانی ( ربطی به توان و قدرت ندارد ) بیشتر در مقایسه با مردان ، نیاز به امنیت ُ، حیا و نجابت ( در ذات زن وجود دارد )
اما چند خصوصیت دیگر هم هست : استقامت بیشتر در مقایسه با مردان ، توجه بیشتر به جزییات در مقابل کل نگری مردانه ، توانایی تمرکز روی چند کار
توانایی زیاد برای قاطعیت به خصوص در مقابل مردان ( اکثر خانم ها باور ندارند )
توانایی زیاد برای آرامش دادن به خصوص به خانواده
فعلا همین ویژگی ها کافی است و اگر لازم شد به ویژگی های دیگر هم می پردازیم. یک نکته توی پرانتز بگویم : بهترین حالت این است که این ویژگی ها در حالت تعادل باشند. به این ترتیب هر جا که لازم باشد می توان از ویژگی متناسب با آن شرایط بهره برد. اما مشکل دختران ما این است که تک بعدی نگاه می کنند. مثلا آنقدر که به آرایش می پردازند به امنیت خود اهمیت نمی دهند و توان قاطع بودن در مقابل مردان را ندارند. پس تعادل مهمترین اصل است که یک زن را فوق العاده می کند.
آقای موجه و مطلوبی که شرحش را دادم جذب زنی می شود که واقعا زنانه رفتار کند. یعنی حتی قاطعیت او هم زنانه باشد. این نکته ای بود که در آن سمینار یاد گرفتم. ما فکر می کنیم مردان بیشتر از هر چیز به مدرک تحصیلی و شغل ما اهمیت می دهند در حالی که تحقیقات می گوید این اولویت آخر مردان برای ( ازدواج ) است و اولویت اول آنها همین شخصیت زنانه است. البته اگر یک زن طبق طبیعت خودش رفتار کند به نفع خودش است و من خودم به شخصه دلم نمی خواهد برای ازدواج کردن این کار را کنم بلکه می خواهم خودم از زندگی و هویتم راضی باشم.
حالا به یک ویژگی می پردازم : ظرافت و زیبایی و جزیی نگری
این سه از هم جداست ولی کاملا به هم ربط دارد. زیبایی زن در ظرافت او است. و جزیی نگری عنصر اصلی ظرافت کارهای زنانه است.
حالا زیبایی چند نوع دارد :
زیبایی افکار ، زیبایی اندام و چهره ، زیبایی حرکات ، زیبایی حرف زدن ، زیبایی لباس ،
باز هم می گویم باید تعادل باشد. نباید یک عنصر بیش از حد بزرگ شود. یک خانم باید افکار زیبا داشته باشد که متاسفانه خیلی ها به آن اهمیت نمی دهند. کسی که می خواهد فکر زیبایی داشته باشد خیلی کارها باید بکند که فکر می کنم خود شما بهتر می دانی. اما من خودم آخرش به اینجا رسیدم : فکری زیباست که محورش خداوند باشد.
یک خانم وقتی صحبت می کند باید لحن خوبی داشته باشد. نرم و ملایم . دیده ای صدای رودخانه چه قدر دلنواز است ؟ کلمات خیلی مهم هستند. حتی از قدیم می گفتند خانم ها نباید برخی کلمات را به کار برند. گاهی خانمی عصبانی می شود و بد حرف می زند. پس بهترین کار این است که وقتی آرامش یافت صحبت کند. هم زیباتر است و هم عاقلانه تر.
حرکات و اندام یک خانم باید ظریف باشد تا زیبا جلوه کند. مثلا راه رفتن باید آرام و با قدم های نسبتا کوتاه باشد. خانمی که تند تند راه می رود زیبا نیست. خانمی که کار دارد نظم را رعایت می کند تا مجبور به حرکات تند و عجله نشود و آرامش ذهنش به هم نخورد چون چهره اش هم بد می شود.
خانم لقمه های کوچک برمی دارد و آرام غذا می خورد. در سریال های ژاپنی خیلی خوب می توانی این موضوع را ببینی . دیده ای مراسم چای را خانم ها چه طور آرام و ظریف انجام می دهند؟ پس بهتر است فقط وقت ضرورت حرکات تند تند باشد مثل دکتری که مریض اورژانس دارد. البته او هم نوع دیگری از دقت و ظرافت را در کارش دارد.
خانم غذای مناسب می خورد ، مرتب ورزش می کند و در خانه فعالیت فیزیکی دارد تا سالم ترین بدن و ظریف ترین اندام را داشته باشد. سلامت بدن خودش بسیار خانم را زیبا می کند به خصوص سلامت اعصاب و روان. دیده ای خانم هایی که اعصابشان ناراحت است علی رغم چهره خوب و آرایش زیبا به نظر نمی رسند؟
زیبایی لباس خیلی مهم است. متاسفانه ما در این زمینه دچار افراط و تفریط هستیم و حتی تعریف لباس زیبا را گم کرده ایم. لباس خانم در عین زیبایی باید حیا و نجابت او را حفظ کند. مدهای الان را ببین ؟ به نظر خودت تا این حد چسبان بودن لباس زن را زیبا می کند یا ... ؟ از آن طرف می گویند زن نجیب باید سرتا پا سیاه پوش باشد و حتی اگر چادری هم باشد رنگ سرمه ای و قهوه ای چادر هم قبول نیست و بی حجابی است!!!!
نظر خودت تا اینجا چیست ؟
-
ممنون جالب بود.
تا اندازه زیادی فکر میکنم با توجه به خصوصیاتی که بیان کردید متعادل رفتارمیکنم شاید دربین این ویژگیها بطور بارز
بتوان گفت قاطعیتم زیاد است و در محیط کار اصلا اهل آرایش نیستم.
شاید بتوان گفت بسیار شبیه ان هستم که دوست دارم باشم "خود واقعی خودم "و اصلا اهل تملق و ظاهرسازی نیستم.
-
خوب یک نکته ای به نظرم رسید. شما باید تا می توانید با خانم ها ارتباط داشته باشید. مثلا در محیط کار با همکارهای خانم بیشتر صحبت کنید. به مجالس زنانه و محیط های مختص بانوان مثل ورزشگاه یا هر محل دیگری که مختص بانوان است بروید. شما هر چه بیشتر با آقایان ارتباط داشته باشید خود به خود مجبورید قاطع تر شوید و این ممکن است تاثیر بدی بر شما بگذارد. پس باید با ارتباط زیاد با همجنسان خود یک هماهنگی بین صفات زنانه ایجاد کنید. حتی در همین تالار همدردی هم خانم های زیادی هستند و می شود تاپیک های با موضوعات زنانه باز کنید. نکته دیگر اینکه تا آنجا که می توانید نگذارید ارتباط شما به جایی برسد که مجبور باشید قاطعیت به خرج دهید. یعنی جوری روابط خود را با آقایان تنظیم کنید که بتوانید همیشه با ملایمت و آرامش خیال رفتار کنید و مجبور به قاطعیت نشوید.
اما یک ویژگی دیگر زنانه توجه به جزئیات و ظرافت در کارها و حتی وسایلشان است. مثلا می توانید میز کارتان را همیشه با دقت مرتب نگه دارید و حتی تزیین کنید. می توانید یک گلدان کوچک روی میز کار بگذارید ، پروند ها را همیشه مرتب و زیبا بچنید ، خودکارهای زیبا به دست بگیرید ، روی صفحه مانیتور یک عکس زیبا بگذارید ، به موبایل و ام پی تری و کول دیسک خود آویز زیبا آویزان کنید ، جاکلیدی زیبا داشته باشید ، از دفترهای با جلد و کاغد زیبا استفاده کنید ، و .... اینها همه نشان دهنده ظرافت در کارها و دقت به جزییات است که برای زنان مطلوب تلقی می شود. حتی می توانید در خانه هم همین ابتکارات را به خرج دهید به طوری که هر کس می آید حس کند در این خانه سلیقه زنانه موج می زند.
کارهای زنانه مثل کارهای هنری ، آشپزی و شیرینی پزی و ... بسیار در روحیه شما موثرند. بسیار زیاد.
یک چیز دیگر این است که سعی کنید برای پدر و برادر و کلا محارم خود مثل دایی آرامش ایجاد کنید. ما زن ها نیاز داریم آرامش ایجاد کنیم به خصوص برای خانواده و محارم خود. من خودم فقط به پدر و دایی ام دسترسی دارم ، برادرم خارج از کشور است و مرد دیگری هم ندارم. اما وقتی سعی کردم تا آنجا که می توانم آرامش بدهم و ارتباط برقرار کنم و حتی با برادرم که فقط تلفنی تماس داریم صمیمی تر شدم بسیار حس خوبی دارم. حس می کنم دارم زنانگی می کنم . واقعا احتیاج به این کار داریم. خیلی ها فکر می کنند مال بعد از ازدواج است اما هم قبل و هم بعد از ازدواج در قبال مردان خانواده باید زنانگی کنیم. این کار نه تنها روحیه زنانه را تقویت می کند بلکه فواید زیادی دیگری هم دارد.
-
-