زندگی موفق نمیدونم اعتقادات مذهبیت چقدره
یکی از علما میگه وقتی تو زندگیتون مشکلی که اصلا فکرشم نمیکردین پیش میاد
قربانی کنید و صدقه بدین و 114 صلوات بفرستین
مطمئن باش خدا خودش راه رفتار درستو جلوت باز میکنه
نمایش نسخه قابل چاپ
زندگی موفق نمیدونم اعتقادات مذهبیت چقدره
یکی از علما میگه وقتی تو زندگیتون مشکلی که اصلا فکرشم نمیکردین پیش میاد
قربانی کنید و صدقه بدین و 114 صلوات بفرستین
مطمئن باش خدا خودش راه رفتار درستو جلوت باز میکنه
ممنونم آره مشکلیه که هیچ وقت فکرشم نمی کردم پیش بیاد شوهرم قبلن خیلی اظهار محبت می کرد و همیشه از خیانت بدش می یومد و . کلا همه چی خوب بود حتی فکرشم نمی کردم هنوز یه وقتهایی مثل احمقها فکر می کنم تو خوابم
کاش تموم شه این کابوس لعنتی
من تایپیکای دیگتون را نخوندم شایدسخنم تکراری باشه:
اگه زمینه مذهبی داره با خوندن احادیثی که در نهی مشروب اومده و مو به تن آدم خیس میکنه(مثل اینکه اگه کسی لب به مشروب بزنه حتا در صورت توبه و بخشش از حوض کوثر امیرالمومنین(ع) نمینوشاننش و ...) سعی در بیدار کردنش بکنید
خودتونم باهاشون همراهی نکنید! بعضی ها واسه حفظ دین و رضایت پروردگارشون گاهی از شهری یا کشوری مهاجرت میکنن! به عنوان اعتراض ترک کردن چنین مجلس گناهی که ی مشت آدم گنده مست و لایعقل میافتن و قهقهه میزنن اینقدر سخته!!!!!!!!!!!!!!!!
من فکر میکنم شما شل اومدید!
واقعا بترسیداز این گناه بزرگ و محکم برخورد کنید
فقط به این فکر کنید نطفه بچتون با حالت مستی یشب بسته بشه!
خودش می دون من به شدت بدم می یاد به خاطر همین جلوی من نخورد و فکر هم نمی کنم بخوره پیش من اما گفت یکی از دوستا اورده بود من با این کهه فکر نمی کردم منو بگیره اما منو گرفت با این که کم بود من خیلی ناراحت شدم نمی دونم در حد داستان بود تا واکنش منو ببینه یا واقعا بود ...
سلام عزیزم
واقعا بهت باید آفرین گفت بخاطر این همه صبر..دعا میکنم خدا همسرت و زندگیتو بهت برگردونه.
الان چه میکنی؟اون همچنان به کاراش ادامه میده؟و شمام صبر؟
اوضاع تغییری نکرده؟
سلام زندگی موفق چیکار می کنی عکس العمل شوهرت چه جوریه بهتر شده؟البته خیلی زوده
سلام از همتون ممنون که باهام همراهی و همدلی می کنید
راستش دیگه چند وقتیه که عین این عبارت رو تکرار نمی کنه که " من دیگه دوست ندارم "
رفتارش یه کم بهتر شده
همچنان اس ام اس می ده اما خیلی کمتر شده یکی دوشب اصلا نداشت اما آخرین شب باز دیدم 10 دقیقه ای مشغول بود اما نمی دونم طرف کی بود زن یا مرد بودنشو نمی دونم
فعلا رفته شهرشون تا اونجا یه کارگاه بسازه فعلا مشغوله ساخت و سازه
براز اینکه دعا می کنید ممنونم
- - - Updated - - -
راستش ما تو این مدت زندگیمون یکی دوبار ورشکست کردیم این بدهی ها خیلی رومون فشار آورد مخصوصا اینکه پیشنهاد یکی از سرمایه گذاری ها با من بود البته اگر مشاور تبلیغاتیمون درست عمل کرده بود پروژ های 100 در 100 سوددهی بود اما متاسفانه اون آقا سه تا اشتباه فاحش داشت و پروژمون با شکست روبرو شد البته خود همسرم هم بسیار موافق بود اما خب الان همش رو انداخته گردن من می گه اگر اون موقع به حرفت گوش نداده بودم الاپ پیشرفت بهتری داشتم و ... می گه اگر دو سال پیش رفته بودم شهرمون یه خونه ساخته بودم الان وضعم این نبود تو می خواستی منو تو خونه نگه داری و هزار تا حرف دیگه اما خودش هم می دونه که خودش موافقتر از من بود برا این پروژژه فعلا کمابیش منو از دشمنای خودش می دونه
خب چون همکار بودیم همه چی رو با هم مشورت می کردیم و با هم تصمیم می گرفتیم البته بگم تو این مدت خیلی از ایده های من وضعمون رو هم بهتر کرد اما الان هیچ یادی از اونا نداره انگار نه انگار که زحمتی کشیدم و چند سال صبح تا شب کار کردم
رندگی موفق شوهرت اون لحظه ناراحت بوده و همش به این فکر بوده که چرا نشده و چون این پیشنهاد شما بوده شما رو مقصر دونسته ولی فکر نکن که اون پیشنهاد های خوبتو فراموش کرده حتما یادش هست اگه یه روزی یه موضوعی پیش بیاد که تاثیر اون پیشنهاد خوب شما بوده حتما اون موقع یادش میاد این طبیعیه که ادم تو هر موقعیتی متناسب بااون موقعیت حرف می زنه .یه چیز دیگه که گفتی ورشکست شدید اینم می تونه عامل خیانت و مشروب خوردن شوهرت باشه چون مردا اگه توی فشار باشن خیلی زود کم میارن (یه جورایی افسردگی می گیرن و افسردگیشونو با این چیزا رفع می خوان بکنن )و دست به یه کارایی می زنن یه جورایی بی خیال دنیا میشن و کارایی که نباید رو می کنن حالا که رفته کارگاه بزنه و از فشار در بیاد امیدوار باش چون ممکنه روزنه امیدی باشه که با کم شدن مشکلاتش دوباره به وضعیت نرمالش برگرده .
امیدوارم زودتر خوب شه چند وقت پیش یه سر رفته بوذدم شرکت یکی از همکارا داشت می گفت چقدر بچگی خوبه کاش به اون دوران برمی گشتیم حتی اگه شده یه روز بعد پرسید نه ؟ به نظرتون جالب نمی شد ؟ همسرم گفت نه من اصلا نمی خوام به بچگی برگردم دوست دارم زودتر عمرم تموم شه بمیرم
اون خیلی افسرده شده بود
امیدوارم همه چی خوب شه
بعضی وقتها می گم من که هیچی براش کم نذاشتم هم پا به پاش کار می کردم هم از نظر عاطفی قربون صدقش می رفتم هم همه جا پایه بودم باهاش می رفتم هم رفتارهای بد خانوادشو تحمل می کردم ... از من برید یعنی این آدم می تونه به یکی پابند باشه ؟ به من می گفت تنها دختری هستی که عاشقت شدم و بهت گفتم دوست دارم تو لیاقتشو داشتی اما الان .... می گه هیچ کی لیاقت عشق منو نداره اما هی با این و اون دوست می شه ومی ذاره کنار .... تند و تند لباس می خره اصلا نمی فهمم هدفش چیه ؟؟؟
یعنی ممکنه یه روز ...خدا جون ....
از دیروز تا حالا زنگ نزده اس ام اس هم نداده منم نزنگیدم
به نظرتون زنگ نزنم ببینم خودش دلش تنگ می شه یا نه ؟ یا زنگ بزنم ؟؟
امروز صبح زنگ زد به خونه اولش خیلی خوشحال شدم اما بعد که خداحافظی کردم یهو خیلی ناراحت شدم گفتم چرا به خونه زنگ زد چرا به موبایل زنگ نزد می خواست ببینه من تهرانم یا نه ؟؟
یا شاید فکر می کنه اومدم تعقیبش کنم ؟؟ اصلا داره چی کار می کنه و هزار جور فکرایی که اصلا خوب نیست ... من خیلی بدبین شدم و تو این بدبینی به خودم خیلی آسیب می زنم ...
نهایت سعیمو می کن خودمو با کارهای دیگه مشغول کنم اما این فکرا از سرم نمی ره ...
شاید این بدبینی من طبیعی باشه با این اتفاق های اخیر
- - - Updated - - -
خدا کنه سمت گناه نره
- - - Updated - - -
نمی دونم چرا هول شد اون همیشه با من حرف می زنه به خودش مسلطه و خیلی با خیال راحت حرف می زنه گفت چرا موبایلت خاموشه گفتم خاموش نیست اما هول شد وگفت به خدا جند بار زنگ زدم موبایلت خاموش بود... این قسم خوردنش خیلی برام تعجب آور بود
من دیشب فقط 30 ثانیه گوشیم خاموش بود اونم اگر کسی زنگ بزنه حتما بعدش پیغام تماس از دست رفته برام می یاد
- - - Updated - - -
خدایا کمک کن از این افکار منفی بیام بیرون
سلام عزیزم
حالا که تصمیم گرفتی صبر کنی پس توکل به خدا کن و خودتو اذیت نکن.سعی کن وظایف خودتو درست انجام بدی و بقیه شو بسپاری به خدا.مواظب خودت خیلیییی باش
این افکار منفی رو از خودت دور کن البته می دونم حق داری شاید هر کسی جای تو بود همینطور شده بودولی سعی کن به چیزای خوب فکر کن اگه می تونی برو یوگا بهت ارامش میده.زندگی موفق چی میشد ما هم مثل خیلی ها خوشبخت بودیم و با ارامش زندگی می کردیم خدااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااااااا حکمتت چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟
یه سری از اخلاق و رفتار شوهرم بگم شاید بشه بهتر به نتیجه رسید
فرد فوق العاده باهوشیه و پراستعداد تقریبا می تونم بگم دست به هرکاری می زنه به بهترین شکل انجامش می ده از کارهای تعمیراتی گرفته تا سیم کشی و آهنگری و منبت کاری و ... کامپیوتر که دیگه نگید هم تو سخت افزار هم تو نرم افزارش از افراد معروفه بازاره ... همه چی رو بلده یعنی اگه بخواد آشپزی کنه از بهترین آشپزهام بهتر آشپزی می کنه خیلی خوش لباس و خوش تیپ و قیافه هست و همیشه تمیز و مرتبه و به هیچ عنوان حتی جوراب تمیز رو بعد از اینکه از پاش درآورد نمی پوشه .. هرروز موقع بیرون رفتن سشوار می کنه و مراقبه یه دونه مو هم رو زمین نیفته و مسواکش همیشگی و بوی عطرش از چند متری می یاد...
فوق العاده خوش مشرب هست راستگو هست اهل حلال و حروم تو معاملات هست ... اگه پول داشته باشه به نیازمندا کمک می کنه یه سری ویژگی های خوب داره که خیلی مردا ندارن اما
هر کاری زود دلش رو می زنه مثلا اگه چند میلیون بده یه وسیله بازی بخره فقط چند ماه باهاش بازی می کنه و بعد باید تو انباری خاک بخوره...
عاشق هیجانه و اصلا از زندگی یکنواخت خوشش نمی یاد ...متاسفانه دهن بینه و حرف دیگران روش اثر می ذاره خودش به شدت منکر این قضیه هست اما من بارها دیدم به وضوح روش اثر داره.. از پز دادن خوشش می یاد ... حرف دلش رو همون لحظه که ناراحته نمی گه که من بفهمم و اصلاح کنم خودمو می ذاره وقتی 4 تا شد یهو انگار منفجر شده ... خیلی قهر می کنه با اینکه می گه از قهر متنفرم و قبلا ماهی 3 روز می رفتیم شهرشون پیش مامانش اینا اما با وجود اینکه خونه مامانم یه کوچه با ما فاصله داره سالی 3 الی 5 بار می یومد با وجود اینکه رفتار اعضای خانوادمون باهاش خوبه .... خیلی ایرادگیره یعنی می گه باید یه طوری صحبت کنی که حتی افراد بدبین نتونن بگن تو منظوری داشتی ... خیلی سخته باید همش مواظب باشم ناراحت نشه ...
خیلی اهل رسم و رسوم نیست یعنی حتی مجلس ختم دایی من هم نیومد یعنی براش مهم نیست ولی برا من خیلی مهمه می گم آدم باید تو غم و شادی فامیلا شریک باشه ...بی نهایت پولدوسته...خیلی مغروره اوایل پیش من غروری نداشت برا بقیه داشت اما الان برای منم مغرور شده ... دمدمی مزاجه مثلا الان می گه حجاب خوبه فردا می گه نه
البته تو دلش اعتقاد داره اما زبونی هی حرفشو عوض می کنه
مثلا قبل ازدواج می گفت لب به مشروب نخواهم زد اما الان چند وقت پیش گفت خوردم و من خیلی ناراحت شدم چون از مردای مشروب خور بدم میاد همیشه بدم می یومده از مشروب
آره خیلی اهمیت می ده که حق کسی رو از لحاظ مالی پایمال نکنه و سر کسی کلاه نذاره به هیچ عنوان حتی یک ریال اما متاسفانه آره گفت مشروب خوردم
سلام زندگی موفق.
چه خبر؟فهمیدی شوهرت واقعا داره شمال چیکار میکنه؟
سلام
آره عزیزم داره مصالح می خره که به امید خدا کارو شروع کنن
- - - Updated - - -
ریحان جان برا من پیشنهاد خاصی نداری ؟
- - - Updated - - -
همون طور که خودت گفتی زندگی افراد با هم تفاوت داره آدما شبیه هم نیستند
راستش فکر میکنم خودت بهترین کارو داری میکنی.شرایط سختیه اما میشه گفت شوهرت تحت فشار شدید مالی بوده و چون احساس کرده شما هم حمایتش نکردی و پشتش نبودی به ارتباط برقرار کردن و مشروب و... رو آورده.باید دوباره بهش ثابت کنی تحت هر شرایطی ازش حمایت میکنی.باید طوری باشی که هر شکستی خدایی نکرده تو زندگیش خورد بدونه شما سرزنشش نمیکنی.نیاز داره دوباره غرور مردانگیشو بهش برگردونی.الان رفتارش چطوره باهات؟با هم رابطه جنسی دارین؟
الان یه کم رفتارش بهتر شده .. بله رابطه داریم
خب خدارو شکر.انشاالله تو کارشم موفق شه و همه چیز درست درست شه.
منتظر خبرای خوب هستیم
برام دعا کنید خسته شدم کم آوردم
دلم تنگ شده برای روزای خوبمون برای آغوشی که برام امنیت داشت برای آرامشی که داشتم خسته ام خیلی خسته ام ...بریدم ...تحملش سخته .... نمی دونم تا کی ...خدایا کمکم کن .............
عزیزم درباره مشروب خوردن همسرت پیشنهاد میکنم در یه موقعیت مناسب باهاش صحبت کنی. بهتره از این راه وارد بشی که چون دوستش داری و به خاطر سلامتیش نگرانی دلت نمیخواد مشروب بخوره .اصلا ازش انتقاد نکن که کارت خلاف شرعه و ... اینجوری بیشتر لج میکنه.
همسر شما با این کار داره نشون میده که از خودش یا زندگیش ناراحته برای همین به مشروب پناه آورده تا غمهاشو فراموش کنه.گفته بودی قبلا هم به تو خیانت کرده.شاید با خودش برای موندن با تو یا تغییر کردن درگیره.شاید به خاطر مشکلات کاری بهش فشار میاد. من تا حالا هر کسی رو دیدم که اهل مشروب بوده فقط برای اینه که از واقعیت دنیای اطرافش فرار کنه.
اگه زندگیتو دوست داری باهاش با ملایمت سر صحبتو باز کن و بپرس چرا میخواد با مشروب برای چند ساعت از دنیا بی خبر بشه؟
تکرار کردن مطالب مربوط به ضررهای مشروب و شرع و ... کمکی به حال همسر شما نمی کنه چون همسر شما اینها رو بهتر از شما می دونه و از کودکی تا حالا بارها شنیده. مشروب خوردن ایشون (مثل رفتارهای عجیبی که قبلا در تاپیک قبلی توضیح داده بودید) علت نیستند، معلول مشکلات و مسائل روانی هستند که همسر شما داره و اون مسائل باید به شکل صحیح و علمی ریشه یابی و حل بشن وگرنه حتی اگه ایشون مشروب خوردن رو کنار بگذارند دردسرهای جدیدی خواهید داشت و ایشون یک شبه و بدون کمک حرفه ای شوهر نمونه سال نخواهند شد.
سلام زندگی موفق
متأسفانه تاپیکت فول ظرفیت شده ، با این وجود من راهنمایی لازم را می کنم و این تاپیک را قفل کرده و میخواهم
که تاپیکی باز کنی طبق راهنمایی زیر
بهترین کاری که شما باید بکنی این است که از تمرکز بر همسرت بیرون بیایی و کاملا روی خودت و نکاتی که میگم
متمرکز شوی . همسرت پتانسیل خوبی برای زندگی همراه با مسالمت و تفاهم دارد دراین شک نکن .
شما بسیار حساس ، و روی همسرت کنترلگر ، و ذهن خوانی داری .... که هرسه اینها برای ویران کردن
یک زندگی کافی هست .
حسا سیت شما که محوریت آن عشق به عاشق بودن همسرت هست ( یعنی همه توجهت به اینه که همسرت دوستت داشته باشه ) زمینه ذهن خوانی منفی با تصور احتمال خیانت و کشیده شدن همسرت به طرف دیگری . و ترس و نگرانی بابت احتمال از دست دادن همسرت و در نتیجه کنترلگری را فراهم کرده .
بهتره همسرت را به حال خودش بگذاری و کنجکاوی و تجسس و روی رفتارها و حرکاتش ذهن خوانی منفی نداشته باشی .
در پستهایت مواردی دیدم که رفتار خوب همسرت بجای اینکه ترا خوشحال کند و آن رفتار خوب را ببینی . ذهنت رفته سراغ یک احتمال منفی که نتیجه اش کم رنگ شدن رفتار خوب او هست این شدت منفی نگری شما نسبت به ایشون را میرساند
در یک کلام کاملاً از توجه و تمرکز و کنترل همسرت در بیرون و درون خودت بیرون بیا .
روی خودت متمرکز شو و ضعفهایت را بشناس و در جهت حل آنها تلاش کن و مهمتر از همه شوهرت را برای خودش بخواه نه برای خودت .
شما راه صبر را در ظاهر در پیش گرفته ای یعنی در ظاهر مدارا می کنی . اما چون در لایه احساس به جای محبت
عمیق ، دلخوری و ترس و اضطراب داری . آن محبت ظاهری و صبر شما اثر مفید نداره و موج مثبت نداره یا بی روح
هست یا موج منفی دارد . یعنی همسر شما پیام درون شما را میگیرد لذا رفتار خوب ظاهری شما اثری عمیق و
پایدار به جا نمی گذارد . پس بهتره به جایی برسی که صادقانه و برای خودش او را دوست بداری حتی با
همه ضعفهایش .
در موضوع مشروب نیز با بی توجهی کردن به حرفهایش و عوض کردن حرف ،هم نشان می دهی این خط قرمز
هست برای شما ، هم نشان می دهی باور نمی کنی او چنین کند . در واقع با بی توجهی کردن به حرفهایی که در
مورد مشروب می زند بی ارزش بودن موضوع را نشان می دهی و اینکه باور نمی کنی او این کار رابکند یعنی او
ارزشش بالاتر ازاین حرفهاست . دقت داشته باش که اینها اصلاً گفتاری نباید باشد بلکه در رفتار شما و افکار شما
باشد که اثرش بیشتره . پس نیازه خودت اول به این باور برسی تا رفتار و افکارت که در زبان بدن جاری میشه
صادقانه و اثر گذار باشد
در تاپیک جدیدی که ایجاد می کنی . در پست اول لینک این دو تاپیک را قرار بده و دوستان را دعوت به مطالعه
آنها کن در جهت اینکه بهت راهنمایی بدهند که ضعفهایت در زندگی مشترک را شناسایی کنی و راه های رفع
ضعف را در یافت کنی و اقدام عملی کنی . یعنی بخواه که کمک بشی برای تغییر خودت .