RE: خیانت خانمم و دیوانگی من...کمکم کنید
من در حال احتضار از این ورا رد شدم این تاپیک رو دیدم. از حالم همینقدر بگم که یک چیزی توی مایه های تب و هذیان و حالت تهوع و درد و .... دارم می میرم.
ولی صحبت های یک عده از دوستان واقعا حالت تهوع ام رو بیشتر کرد و فکر کردم بیام هم یک shut up به این خروس بی محل ها بگم! هم در گوشی یه صحبتی با آقای بی کس! آخه بی کس هم شد اسم؟ خدای به این عظمت رو کلا ندید گرفتی؟
خلاصه اقای بی کس، این توصیه رو از یک آدم در حال احتضار داشته باش که آرزوش اینه که ورای شوهر و پدر شوهر و دوست و هنرمند و....بتونه بشینه یه لقمه نون بدون تهوع بخوره، بتونه یه فیلم ببینه و سرش گیج نره بیافته، بتونه دو کلمه با یه نفر بدون آه و ناله حرف بزنه...بتونه بدون درد بخوابه...آااااا ی ننه چرا زاییدی منه؟
1. چرا همه زندگیت شده زنت که با کمترین اشتباه اون بنده خدا کل زندگیت اینجوری بهم بریزه؟!!! چرا اینقدر خودتو ضعیف و آسیب پذیر کردی؟
2. بابا صبر مال همین روزهاست! امتحان مال همین روزهاست! مرد بودن و مرد عمل بودن و تدبیر داشتن و مدیریت بحران مال همین روزهاست!
3. غیرت رو اگه بخوای آنالیز کنی، تهش جز به حسادت و خودخواهی و تعصب بیجا نمیرسی! زنت اشتباه کرده. الانم مثل ... پشیمونه. داری می بینی دیگه! میخوای هم اون بدبختو بکشی هم خودتو نابود کنی؟ اینه غیرت؟
جای بخشش کجاست پس؟ بابا جان تو ببخش! زندگی کن. ببخش طلاق بده! ببخش برو... اما ببخش.
ببخش برای اینکه خودت راحت باشی. ببخش برای اینکه یه بیلاخ به اون شیطانی که الان دم گوشت نشسته و داره ور ور میکنه و تصمیم نهای رو برات میگیره نشون بدی!
ببخش که آرام شی. آرام که شدی تصمیم بگیر که این زن ارزش ماندن را دارد یا نه. اون خانوم هنوز همسر شماست. حالش بده، گریه میکنه چون فهمیده کارش اشتباهه. حالا دیگه بقیه اش مونده به هنر شما که از این اشتباه خانمت به عنوان نقطه عطفی برای کل زندگیت استفاده کنی یا اینکه بزنی همه چیو لت و پار کنی و بشی خسر الدنیا و الاخرة!
خیلی به مرد بودنت غره هستی و می بالی؟ همین زنهای جنس ضعیف! صد تای این خیانتها رو تحمل کردند و بخشیدند و یا به زندگی ادامه دادند یا اومدند بیرون اما سعی کردند کمترین آسیب رو ببینند. حالا شما مردی؟ بهتر عمل کن!
========
همانطور که گفتم در تب و هذیان این مطالب رو نوشتم. یعنی الان یه ریزه سلامتی آرزوی لحظه به لحظه من شده و من واقعا نمی فهمم چطور یه نفر سلامتی خودش رو به خاطر اشتباه یکنفر دیگه تا این حد در معرض تهدید قرار میده.
بهترین تصمیم ها رو در سلامت میشه گرفت. پاشو یه خورده به خودت برس. غذای خوبی بخور. برو بالا سر خانومت، و فارغ از اشتباهش مثل یک مرد بهش رسیدگی و کمک کن. به وقتش هم سنگهاتو باهاش وابکن.
خلاصه اینکه، فضای احساسات رو بزن کنار، و بگذار عقل این وسط در آرامش بهترین تصمیم را بگیره.
RE: خیانت خانمم و دیوانگی من...کمکم کنید
از اتفاقی که براتون افتاده متاسفم و شرایطتون رو درک می کنم شرایط سختیه.
من فقط می خواستم مطمئن شم این تماس عمدی بوده نه سهوی!
دوست عزیز یک رابطه وقتی از هم می پاشه نشونه های اون از مدتها قبل وجود داشته ولی ما دقت نمی کردیم!
توصیه می کنم این موضوع رو با رفتن پیش روانشناس پی بگیرید چون بهش احتیاج دارید،ما اینجا می تونیم با شما همدردی کنیم و لی شما علاوه بر همدردی به راهنمایی یک روانکاو با مراجعه ی حضوری هم احتیاج دارید
دوستان ایا واقعا انتظار دارید کسی بتونه به این سرعت بعد از چنین واقعه ایی ببخشه؟ایشون به گذشت زمان احتیاج دارن.
RE: خیانت خانمم و دیوانگی من...کمکم کنید
سلام دوست عزیز
امیدوارم مشکلتون به بهترین شک حل و فصل بشه.
روی صحبتم با دوستانه.خیلی متاسفم.این تاپیک عملا شده دعوای زن و مرد بر سر موضوع خیانت.تا یه موضوع نسبتا حساس زده میشه خیلیا جاشو با تریبون ازاد اشتباه میگیرن و تموم رنجهای کشیده و نکشیده و ظلمایی که از این و اون دیدن رو میارن و وسط و برای اثبات حرفشون مدرک و سند هم جمع میکنن و رو میکنن.و بعدشم یه عده کف و سوت و هورا..
جای این بحثا انجمن ازاده.و حتما هم میدونید هر تاپیک ظرفیت ارسال محدودی داره و بعدش قفل میشه.
این تاپیکو دیده بودم و طبق توصیه مشاور نباید خودمو درگیر کنم.اما متاسفانه مدیرا و کارشناسا رو اینجا ندیدم.
خواهشا لطفا دیگه چیزی ننویسیم و صبر کنیم تا کارشناسا بیان.من تاپیکو گزارش میدم.کسایی که شارژ دارن هم بذارن تو نیازمند به حضور کارشناس.و پیغام خصوصی هم بدن.
و هممون یه بار دیگه تاپیک افات احتمالی مشاوره که بالای صفحه اول هست و موقع ثبت نام تو سایت تعهد دادیم بخونیمش و بهش عمل کنیم رو یه بار دیگه بخونیم.این تاپیک پر شده از افات مشاوره که همشون هم میدونم سهوی بوده.
پس لطفا صبر کنید.
و دوست عزیز جناب بی کس
باید بدونید درسته اسم این تالار مشاوره تخصصی هست اما جز تعداد معدودی که کارشناس هستن بقیمون علم اینکارو نداریم.و از روی تجربه و گاهی احساسات مینوسیم.در واقع چاقوی دو لبه هست.پس اینجا مسئولیت رو دوش خودتونه که مدیریت کنید.بعضی ها حرفا رو رد بشید و صبر کنید تا متخصصین راهنماییتون کنن.
و هر نوشته ای که مشکل داشت از دکمه علامت خطر که تو هر پست هست استفاده کنید و به مدیران گزارش بدید.
فعلا فقط صبر کنید.تا اروم بشید.و کارشناسا بیان.
موفق باشید
RE: خیانت خانمم و دیوانگی من...کمکم کنید
دوست عزیز:72:
من نظر کارشناس عزیزی رو در تاپیکتون قرار می دهم که برای دوستی با مشکل مشابه شما نظر داده بود امیدوارم
مفید باشه و کارشناسان بیاند و نظرات موثر تری بدهند. موفق باشید:72::72::72:
نقل قول:
به کسی وابسته ای و او تورا می رنجاند ....
عاشق کسی می شوی و او تورا ترک می کند...
از همسرت یا هرکس دیگری انتظاری داری ولی او انتظارت را برآورده نمی کند
کسی به تو ستمی می کند
توچگونه به این قضیه می نگری ؟
آیا تو آن آدم را منشاءاثر می دانی ؟!....
آیا آن انسان را کاره ای می دانی ؟!...
آیا او را مقصر می دانی؟!...
آیا ,اگر بر وفق مرادت رفتار کرد از آن بت می سازی و اگر این کار را نکرد از او می رنجی و دل شکسته می شوی ؟
همه ی این ها به خاطر این است که تو آن آدم را بزرگ تر از آن چه که هست دیده ای !
چون زاویه ی نگاهت از پایین است .
حال پیشنهاد می کنم که زاویه ی نگاهت را بچرخانی و از بالا به این قضیه نگاه کنی !یعنی این گونه نگاه کنی :
خدا آن انسان را وسیله ای قرار داده تا با تو به آن صورت رفتار کند تا تورا بیازماید و ببیند تو در مقابل چه رفتاری نشان می دهی !با این زاویه دید دیگر آن آدم کاره ای نیست و همه چیز به خدا و حکمت او برمی گردد .وجای ناراحتی نیست .جای آزمایش است:305:
RE: خیانت خانمم و دیوانگی من...کمکم کنید
الان موقع تصمیم گیری در هیچ موردی نیست. الان زمان آرامش یافتن است! زمان حتی باور کردن مسئله هم نیست. به نظر من سعی کنید تنها نباشید یا اگر تنها هستید تحت کنترل دوستانتون باشید. چیزی جز شما در حال حاضر مهم نیست. احساس شما روح شما و.... همین و بس. غذات رو بخور، فیلم نگاه کن و به خودت برس. الکی با یک فیلم کمدی شاد شو بعد گریه کن بعد داد بزن فقط خودتو نابود نکن.
RE: خیانت خانمم و دیوانگی من...کمکم کنید
من نه میتونم بگم به طلاق فکر کن نه میتونم بگم بهش فکر نکن !
ولی به نظر من مهم ترین اصل واسه یه زندگی مشترک اعتماده ، زندگی ای که توش اعتماد نباشه زندگی نمیشه !
کسی که خیانت میکنه نه تنها به شریک زندگیش خیانت میکنه بلکه به خودش هم خیانت میکنه ! نمیدونم چطور کسی میتونه به خودش و تعهدی که داده خیانت کنه !
دوست عزیز ، شما بشین با خودت فکر کن که میتونی دوباره به این خانوم اعتماد کنی یا نه ! گفتید در ماه چند روز خونه نیستید ، با خودت فکر کن ببین وقتی چند روز از خونه دوری میتونی رو کارت تمرکز کنی و فکرت جاهای ناجور نره ! چون اینجوری و با عدم اعتماد هم زندگی خودت نابود میشه هم اون خانوم !
RE: خیانت خانمم و دیوانگی من...کمکم کنید
با سلام
برای متلاشی کردن یک خانواده گاهی یک ضربه به تنهایی کافی نیست. و برای متلاشی کردن آن باید زوجین دست به دست هم بدهند و با خطاهایی ، خطای یکدیگر را کامل کنند تا به کلی بتوانند خانواده را از بین ببرند.
برای ساختن یک خانواده هم اغلب نیاز به کمک هر دو نفر هست.
هر زوجی هم این توانایی را دارد که در جهت ساختن یا تخریب خانواده کاری انجام دهد.
bikas گرامی
کمتر کسی از ما می تواند ضربه و فشاری که شما هم اکنون احساس می کنید را بفهمد.
واقعا درک این شرایط در زمانی که انتظارش را نداری و از طرف کسی که دوستش داری واقعا کمرشکن هست.
و فقط باید از خدا تحمل خواست و همه انرژی خود را باید بگذاری که بتوانی از این بحران جان سالم به در ببری
می دانم حرف از آرامش مسخره خودش را نشان می دهد.
همانطور که حرف از تحمل در چنین شرایطی بی معنی به نظر می رسد.
در چنین شرایطی انفجار احساسات می خواهد همه چیز را منفجر و منهدم کند.
دقیقا گفته های شما نشان می دهد که در چه شرایطی هستید.
اما اینکه همه دوستان اینجا شما را می فهمند و در کنار شما هستند، می تواند کمکی باشد که با قدرت بیشتری جان سالم به در ببری.
من نمی گویم احساساتت را ندیده بگیر، نمی گویم وانمود کن که اتفاقی نیفتاده و خونسرد باش.
نمی گویم که برگرد سر زندگیت و راحت ببخش و ادامه بده
معلوم هست مردی چون شما با این غیرت ، نمی تواند بی خیال احساس جریحه دارش بشود.
اما فکر کنم در یک موضوع با هم تفاهم داشته باشیم:
اینکه شما هم دوست دارید حالا که در چنین شرایطی قرار گرفتید با هزینه کمتر و تخریب کمتر پیش بروید. در صحبت های شما به وفور این موضوع را یافتم. آنجا که گفتی:
او را خانه پدرش گذاشتم تا به او آسیب نرسانم.
همانطور در میان صحبت هایت متوجه شدم، با همه این وجود و دردها و رنجها و فشارهایی که از کار او دیده ای، باز هم دوستش داری، و حتی حاضری خانه بود و گریه هایش را می شنیدی ، دوست داری حتی در این شرایط آبرویش را حفظ کنی حتی به قیمت اینکه خودت را خائن نشان دهی.
همه اینها نشان می دهد که با همه این احساسات منفی، کار را با احساسات مثبتت پیش می بری و این همان نقطه مثبت و قدرت مردانه شماست.
bikas گرامی
شما می توانید طلاقش دهید، یا آبرویش را ببرید، یا ببخشید، یا مشاوره بروید، یا باهاش صحبت کنید، یا رهایش کنید یا هر کار دیگر....
پس شما دستت باز هست که انتخابهای مختلف را بکنید. اما مطمئن هستم می خواهید تصمیمی بگیرید که وضع از این خرابتر نشود. و امیدوارید که راهی بیابید تا این جراحت بزرگ را التیام دهید.
برای همه این چیزها، لازم هست که به طور موقت، هیچ اقدام عملی نکنید.
احساس ها وجود دارد. اما می توانید اقدامات را به تعویق بیندازید.
نه ببخشش
نه بکشش
نه رهایش کن
نه طلاقش بده
نه باهاش دعوا کن
و نه هیچکار دیگر...
فقط همه سعی ات این باشد تا احساساتت را تحت کنترل در بیاوری.
دقت کن نمی گویم احساسات را سرکوب کن
نمی گویم بی خیال احساساتت بشو.
هیچ کس در چنین شرایطی نمی تواند احساسات خود را بی خیال شود.
اما سعی کن مانند رام کردن یک اسب وحشی با قدرت و درایت بر پشت این احساساتت بنشینی و از آن سقوط نکنی.
باید این احساس رام تو شود.
ممکن است چند روز یا چند ماه طول بکشد.
باید این احساسات قدرتش را به شما واگذار کند. احساسات باشد اما تصمیم گیر نباشد.
شما هر کاری خواستید انجام دهید یا هر تصمیمی بگیرید نباید به خاطر احساساتت باشد. بلکه باید بهترین تصمیم باشد که بیشترین نفع را برای شما داشته باشد.
معمولا در این لحظات مشاوران می توانند کمک بسیاری بکنند. تا این احساسات را بروز دهید. تا به کمک آنها بهترین تصمیم ها را بگیرید.
پیشنهاد می کنم برای مسلط شدن بر اوضاع و جدا شدن از این بهم ریختگی ، جلساتی حضوری با مشاور خانواده داشته باشید.
ما هم در کنار شما هستیم.
==============
پاورقی:
از دوستان تقاضا دارم، در بحران های این چنینی ، شرایط مراجع را درک کنید. و سعی کنید به او کمک کنید تا این فشار عظیم را رد کند. ارائه راهنمایی و راهکار باید رقیق و کم باشد، تا وقتی که مطمئن شویم جراحت روحی مراجع التیام پیدا کرده است.