-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
ممنون اما من همین حالاهم انقدر به ایشون فکر کردم که وابسته شدم! و نبود ایشون رو پایان همه زندگیم میبینم! و حتی دیگه دلم نمی خواد اگر موفق نشدم,با کسی دیگه ارتباط برقرار کنم و حتی ازدواج کنم, میدونم این حرفا بچه گانس اما بدون بودن اون احساس نا امیدی میکنم....
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
خب تصور کن اگه بعد از یه سال با هم بودن بفهمی اشتباه کردب و بخوای تمومش کنی ، انوقت چقدر وابسته تری
اگه ازدواج کنی و بعد چند سال نتونب ادامه بدی چی...؟
من نمیدونم ، شاید هم کاری که میخوای انجام بدی درسته و از نظر ما اشتباهه
شاید حق با تو باشه
اینها چیزیه که باید خودت بهش برسی
با مشورت و مشاوره و تفکر
از خدا هم کمک بگیر
اما من خام و بچه بودم
مطمئنم تو هم خام و بچه ای
تقصیر تو نیست ، احساس چشم آدمو میبنده
چه بسا من الان هم دلم میخواد به اون رابطه برگردم ، چون احساس این چیزا حالیش نیست
اما دیگه پیش خودم و عقلم بی اعتبار میشم
اگه خوب فکر کردی و به این نتیجه رسیدی که نباید اینکار رو انجام بدی ، بدون که تموم کردنش امروز به مراتب آسونتر از فرداست
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
دوست عزیز بذارید من هم به عنوان یک پسر نظرم رو به شما بگم. همونطور که سایر آقایون گفتند ما اگر از کسی خوشمون بیاد و برای ازدواج بپسندیمش همین که با رفتارش کمی چراغ سبز نشون بده و از نگاهش دوستی رو بخونیم کافیه و خودمون سعی می کنیم پا پیش بذاریم. و اگر این کار رو نکنیم به هر دلیلی مایل به خواستگاری نیستیم و دلایل هم مختلفه و متعدد و هر کسی یک نظر و معیاری داره. در ضمن شما نگفتید که از کجا مطمئنید که مجرده؟ از کجا فهمیدید؟ آیا می دونید قبلاً ازدواج کرده یا نکرده؟ بچه داره یا نداره؟ شما فکر می کنید تنها دختری هستید که از یک پزشک خوش تیپ خوشش اومده؟ ایشون تا این سن ده ها و شاید صدها از این مورد ها داشته. شما باید بپذیرید که ایشون اگر مجرد باشه قطعاً دوست دختر و شریک جنسی داره. حالا ممکنه بعضی ها بگن از کجا مطمئنی. من مردم می دونم برای یک مرد مسئله ی نیاز جنسی چیزی نیست که بتونه به راحتی اون هم تا اون سن نادیده بگیره. تازه از این می گذریم که ممکنه با چند نفر در ارتباط بوده باشه. ایشون اگر شما رو بخواد و راه دسترسی مثل شماره تلفنی چیزی از شما داشته باشه دیگه نیازی نیست شما کاری کنید. شما ادعای این رو دارید که عقلتون از سنتون بیشتره اما پای عمل این رو نشون نمی دید. عشق شما یک عشق یک طرفه ست و کمتر کسی از ماست که عشق یکطرفه رو تجربه نکرده باشه. با این که خیلی تلخ و دردناکه تنها راهش فراموش کردن و دوری از اون فرده. همین و بس. اگر هم نا امید بشی و نخواهی تا آخر عمرت با کسی ازدواج کنی یا عاشق بشی فکر می کنی کسی اهمیت می ده؟ تنها خودت ضرر می کنی و عمر و جوونیت سر یک عشق یکطرفه هدر می شه و شما می مونی و یک دنیا حسرت وقتی به میانسالی برسی. دنیا به هیچ کدام از ما اهمیت نمی ده. ذات این دنیا بی رحم و خشنه و جز پدر و مادر هم کسی ناز ما رو نمی خره متاسفانه. اگر هم کمی محبوب باشیم یا به خاطر زیباییمونه یا ثروت یا شهرت و اگر این ها رو از دست بدیم کسی سراغی ازمون نمی گیره. اینه که باید خودمون به فکر خودمون باشیم و دلمون به حال خودمون بسوزه. نباید به خاطر نرسیدن با بعضی از خواسته هامون با خودمون لج کنیم. شما اولین کسی که عاشق می شی نیستی و آخریش هم نیستی. این داستان تا پایان دنیا ادامه داره. چرا سعی نمی کنی یک پسر جوون رو پیدا کنی و از اول با هم زندگی رو بسازید و چیزهایی رو که می خواهید به دست بیارید. منظورم اینجا به شما نیست چون به یادم اومد می گم که متاسفانه دختران ما همه می خوان یه مرد همه چی تموم جا افتاده به دست بیارن که همه ی مراحل موفقیت رو تنهایی پشت سر گذاشته و همه ی سختی ها رو تنهایی به جون خریده باشه بعدش بیاد با اون خانم ازدواج کنه و حاصل همه ی اون رنج ها رو خیلی راحت با خانم قسمت کنه. کم دختری هست که بگه من می خوام ازدواج کنم با شوهرم درس بخونم و کار کنم و با هم کم کم زندگی بسازیم و بخواد به ازدواج با یک پسر معمولی که زیاد چیزی در چنته نداره ازدواج کنه. نمی گم نیست اما این تفکر غالب بین دختران خوش بر رو رو و پر طرفدار نیست. اون آقای دکتر چه بسا زمانیکه اول جوونیش بوده عاشق شده و به خاطر اینکه هنوز دروازه های موفقیت رو فتح نکرده بوده جواب رد شنیده و سر خورده شده و دیگه از ازدواج دوری کرده. خانم سلطانی گاهی پذیرفتن برخی از واقعیت ها تلخه. به نظر من دیگه به دیدن این دکتر نرید. اگر علاقه ای باشه خودش زنگ می زنه و اگر نباشه شما از این موقعیت ناجور بیرون میایید. هر چه بیشتر به این احساس دامن بزنید بیشتر غرقش می شید و کار خودتون سخت تر می شه. می گن با عشق زمان فراموش می شود و با زمان عشق! شما هم بعد از مدتی از این حالت خارج می شید. سخت ترین و تلخ ترین خاطرات با گذشت زمان تحملش آسون می شه. موفق باشید.
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
بله اما من گفتم بخاطر ثروت موقعیت یا چیزای دیگه ی این اقا نیست که عاشقشم!!!! اصلا برام مهم نیست که مثلا خونه یا ماشین یا حتی پول نداشته باشه فقط و فقط خودش مهمه!!!
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
ببخشید من سوالام خیلی کوتاهه. خوش تیپه؟
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
اقای بی وجدان نکات انحرافی میگیا!!!! بله خوش تیپه! البته پرسیدن این سوال از یه عاشق بی معنیه چون اگه از نظرم خوب نبود عاشقش نمی شدم و به قول شاعر: اگر در دیده مجنون نشینی.....
حالا چرا پرسیدی???????
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
اگه این تاپیک کس دیگه ای بود و شما میخواستین نظر بدین بهش چی میگفتین؟ خودتون فکر میکنید باید کسی که در شرایط شماست چکار کنه؟ چون بهرحال شرایط هرکسی یه جورایی منحصر بفرده و شاید کسی مشابه شرایط شما رو تجربه کرده باشه ولی حتما در جزئیات با شرایط فعلی شما تفاوت داره.
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
اگر قرار بود به کسی پاسخ بدم که عاشق دوست پسرشه یاافامیلش,میگفتم به دست و پای طرف نیفته چون طرفش اگه بخوادش هم امکانو هم فرستش رو دارخ,اما من میگم شاید طرفم بخاطر شرایطش یا سنش به خودش اجازه نده ازم خاستگاری کنه شاید منتظر من نظر قاطعانه بدم بخاطر همینم به دادن دیوان حافظم عکس العمل مثبت نشون داد و عقب نکشید و اینکه اگه بگم علاقم رو و اون ردکنه چیزی از دست نمیدم فقط بعدها میگم هرکاری میشد کردمو در حق خودم کوتاهی نکردم اون نخواست...ولی اگه بعد این انتظار چیزی نگه و منم نرم تا اخرعمر خودم رو سرزنش میکنم که شاید اگه میگفتم همه چی جور دیگه میشد...
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
شاید دوستان با من موافق نباشند. ولی با توجه به شرایط فعلی شما، نوشته هاتون،.... به نظر من کار درست برای شما همینه که گفتی. یک نامه براش بنویس و بهش بده ولی دو نکته رو در نظر بگیر:
1- از همین حالا آماده جواب منفی باش
2- وقتی این موضوع رو مطرح کردی، دیگه باید مثل دختری برخورد بکنی که اون آقا باید برای به دست آوردنت تلاش کنه نه تو.
برات آرزوی خوشبختی میکنم
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
عزیز چه شرایطی باعث میشه نتونه بگه؟
در مورد سن اگر کسی واقعا به خاطر شرایط سنی نخواد بیاد جلو اونوقت با رضایت شما مگه نظرش عوض میشه؟!
اصلا هر دلیلی باشه اگه براش دلیل باشه که نظر شما توش تاثیری نداره.
بعدم اگر کسی بخواد با کسی ازدواج کنه به خودش میگه:وای من واقعا میخوام با این شخص آشنا بشم برا ازدواج ولی حیف که سنم زیاده پس ولش کن ازدواج نمیکنم!
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
ممنون بله من اگه بخام بگم هیچوقت عاجزانه نمیسینم رو به روش و بگم عاشقتم! با جسارت یه جورایی میگم که اگه تو لیاقت داشته باشی میفهمی که بهت علاقه دارم....!!!!
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
با گفتن شما شرایطت چه تغییری میکنه؟
اون که همون لحظه جواب بهتون نمیده این بهترین حالته ،که دوباره انتظار بیشتر و افکار بیشتر.
اگر نگفتنش دلیل داره که نظر شما تاثیری رو شرایط و دلیلش نداره.پس گفتن شما فایدش چیه؟
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
ن_سلطانی عزیز
به قدر کافی دوستان دلایل منطقی برای اینکه شما این کار اشتباه رو نکنید بیان کردن اگر اینجا به دنبال این هستین که کسی به شما بگه برو بهش بگو، دارید اشتباه می کنید کسی این حرف رو به شما نخواهد زد اگر دنبال تائید برای یک کار اشتباه می گردید اینجا کسی چنین تائیدی به شما نخواهد دارد! گاهی اوقات کسانی که در سن و سال کمی قرار دارن و دچار چنین حسهای اتشین و البته گذرایی میشن گوششون به هیچ حرفی بدهکار نیست ، میشنونن ولی جوری میشنونن که انگار نشنیدن می خونن ولی جوری می خونن که انگار نخوندن و فکر می کنن تنها کسی که چنین حسی رو داره تجربه میکنه خودشون هستن و هیچ کسی نمی تونه بفهمه اونها چقدر عاشقن .....و مدام خودشون و بقیه رو توجیه می کنن دقیقا مثل شما!
زندگی خودتونه و جز شما کسی مسولش نیست دوستانی هم که نظر می دن از روی تجربه و خیر خواهی و اینده نگریه!
تنها کسی که از این کار ضرر میکنه شما هستین نه کسه دیگه اگر اصرار دارید و نمی تونید منطقی فکر کنید و با هاش کنار بیاد پس کاری رو که فکر می کنید درسته انجام بدید اما قبلش حتما با روانشناس صحبت کنید تا بعدا که به عقب نگاه می کنید بتونید رفتارتون رو بهتر بررسی کنید و مشکلات شخصیتی و بلوغ دیررستون رو بهتر ارزیابی کنید!
این راهی که شما می خواید برید و در اینده قراره براتون تجربه بشه،من قبلا دخترهای زیادی رو دیدم کهبراشون خاطره ی تلخی بوده ! و نتیجه اش همونیشده که دوستان گفتن!می خواید بگم داستان چند دختر رو که دچار چنین حسهای بی علت و بی دلیل شدن و حرفهای شما رو می زدن شنیدم؟
مشکل شما کنترل نکردن احساس و نداشتن چهار چوب برای خودتونه شما نمی دونید چی می خواید حتی اگر بر فرض محال که محال نیست این اقا به شما بله بگن با این شرایط قطعا زندگی خوبی نخواهید داشت نه با ایشون بلکه با هیچ کس دیگه!
شما باید به فکر رفع مشکلاتتون باشید نه بیان عشق به این اقا!
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
منظور شما از مشکلات شخصیتی و بلوغ دیررس چیه???!!! شما دارید رسما به من توهین می کنید!!!! واقعا که! اگر مشکلات بقیه رو تو این سایت بخونید خندتون می گیره که چقدر ادم نادان زیاده !
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
سلام
عزیزم بهتره یک کم احساساتت روکنترل کنی . اینجا کسی با شما دعوا نداره
شما اگع تصمیمتون رو گرفتید و واسه حرف و تجربه دیگران توجیه میارید کسی نمی تونه واسه شما کاری بکنه .
بزار اول قبل حرف هام به چند نکته ای که دیگران گفتن اشاره کنم .
1- دلیل اینکه اون آقا چرا تا حالا ازدواج نکردند . شاید هم کردند و جدا شدند؟ در هر صورت از این قضیه راحت نگذر
2- اختلاف سنی زیادتون
3 - گفتی دیدی بعضی وقت ها خشن برخورد می کنه ؟؟؟؟؟؟:exclamation:
ببین تحصیلات یک فرد یا احساسات شما دلیل کافی و تمام برای یک ازدواج صحیح نیست . من نمی گم حتما اینطوره اما انقدر وابسته نشو که اگه بعد ها فهمیدی کلی ایراد ها هم داره بگی ایراد نداره من این رو می خوام .
حالا من از تجربه یکی از دوستام می گم . من دوستی داشتم که همین کار رو کرد (البته اختلاف سنیشون 4 سال بود ) و پسره هم دید کسی وجود داره که انقدر دوستش داره ازش خاستگاری کردو ازدواج کردند . این هم بگ اون ها 3 سال با هم همکار بودند .
الان هم 4 ساله از ادواجشون می گذره و هیچ اتفاقی نیوفتاد براشون . اما این هم بگم یک نسخه رو واسه همه نمیشه یک جور پیچید . عدم توافق بچه ها با این موضوع شناخت خیلی خیلی ناکافیه شما از این فرده . بازم می گم دکتر بودند و رفتار سنگین با منشی و غیره دلیلی بر صحت سلامت کامل روانی ایشون نیست . عزیزم فقط مواظب باش در این جامعه ضربه نخوری . من نمی گم بگو یا نگو خودت بسنج . اول این احساسات رو از خودت دور کن بعد برو جلو . هر چقدر هم بگی نه من عاقلم . اما عشق نمیزاره چشم آدم کاملا باز باشه
این جا پر از تاپیک هاییه که میگن ما حتی دوران نامزدی ایراد های شوهرمون رو نمی دیدیم . چه برسه به دوستی
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
دوست عزیز:72:
امیدوارم بودم دوستمون صاحب این تاپیک
رفتم به پسر مورد علاقم گفتم دوستش دارم
بیاد و تجربه اش رو بگه که متاسفانه نیومد ولی تاپیکهای مشابه در این تالار زیاد هست لطفا همه رو بخون
و بعد اگر واقعا نتیجه اش چه مثبت چه منفی آزارت نمیده و بهت ضربه روحی نمیزنه بسم الله....
موفق باشی:72:
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ن_سلطانی
انقدر عشق تو اندر دل و جان جای گرفت. که اگر سر برود از دل و از جان نرود...
پس شما میگید اون که تا حالا چیزی نگفته ازین به بعد هم نمی گه?????
کاش بین شما کسی یود که بمسله من براش پیش اومده بود و درگیر همچین چیزی بود تا می فهمید چی میگم ....
دوست عزیزم برای من پیش اومده و منم اتفاقا دیوان حافظ دادم بهشون و اتفاقا صفحه اول هم شعر خودمو نوشتمو...اما بهش از علاقمو و عشقم رکو راست نرفتم بگم.چون می دونم کمتر مردی پیدا میشه که اینطور رفتاری رو دوست داشته باشه اصلا مردا به درک(باعرض معذرت از آقایون سایت:311:) خودم تا آخر عمرم سختم بود فکر کنم کسی رو که الان دارم با تقاضای من اومده تو زندگیم اخه نمیدونم چطوری بگم اما ما خانوما بیشتر دوست داریم اطمینان حاصل کنیم از دوست داشته شدن این طبیعتمونه.من با اینکه عاشق همسرمم اما تصور اینکه اون ازینی که من دوسش دارم بیشتر دوسم نداشته باشه سخته چه برسه به کمترش.امیدوارم منظورمو فهمونده بودم. متاسفانه نمیتونم برات پیام بفرستم وگرنه بیشتر بازش میکردم عزیزم.
اما نظرم همون نظر قبلیه شما یه قدم برداشتی صبر داشته باش اگه اونم نظرش مثبت بود میاد جلو.....در غیر اینصورت یه فرصت دیگه بهش بده (اگه این نظرم اشتباهه با کمال میل تقاضا دارم مدیران محترم خط خحطیش کنن) مثلا درخواست کمک تو یه پروژه یا امر خیریه ببین بخاطر شما شرکت میکنه یانه؟.یعنی باز یه فرصت بده تا ببینی میاد طرفت یانه اما رک و راست بری طرفشو قبول ندارم اصلا
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
دوست عزیزم رزان میشه خواهش کنم بگی نتیجه دیوان حافظ دادنتون به اون اقا چی شد??? ایا الان ایشون همسر شما هستند??? و اگر بله نظرشون راجع به کار شما الان چیه??? و اینکه اگر نمیخوای واضح بگی مختصر بگو رابطه اولیتون چی بود که شما بهشون دیوان دادین? مثلا من بیمارشونم. شما چی ??? ممنون عزیز
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
دوست عزیزم ما همکلاسی بودیم تو دانشگاه.من و اون ظاهرا از روز اول از هم خوشمون اومده بود اما هردومون سرسنگینو مغرور ..بودیم. من اصلا کاری نمیکردم که ایشون از علاقم بفهمه و حتی ازایشون دوری هم میکردم اما ایشون خیلی حواسش بهم بود و همه دوستام میگفتن هرجا میری دنبالته و تا میاد دنبال تو میگردهو...
من چون میترسیدم توهم باشه و خیلی مغرور بودم اصلا باور نمیکردم.از طرف دیگه خیلی پسرا ازم خواستگاری میکردن که حتی خبرش مطمئن بودم به اون هم رسیده اما اون هیچوقت نیومد جلو.برای همین خوشبین نبودم به ایشون اما از علاقم هم کم نمیشد.خیلی سختم بود:163:یکبار سال آخر تحصیلمون با دوستش اومدو ازم یه سری منابع گرفتن. موقع پس گرفتنش ازش درخواست کردم که یه سری از مشکلات درسی مربوط به درس خاصو حل کنه.(موقع گفتن این حرف حتی نگاشم نمیکردمو بعدا ایشون گفت فکر میکردم از دستم عصبانی هستی و من ازت ترسیده بودم:311:)
چند جلسه ایشون تو ملا عام(وسط سالن کتابخونه) درس یادم داد و من اینقدر عصبی بودم که رفتارم جوری باشه بقیه فکر ناجور درموردم نکنن که اصلا بهش نگاه هم نمیکردم.اونم تقریبا همینطور بود. بعد از اتمام کمک درسی ایشون باعث شد درسی که مجبور بودم حذفش کنمو پاس کنم:227: من برای تشکر یه دیوان گرفتمو...
بعد یکماه منتظر بودمو هیچ:302:
تا اینکه احساس کردم یه روز ایشون همش دنبال منو دوستمه انگار منتظر فرصتیه که کارشو بگه. دوستم عمدا ازم تو موقعیتی فاصله گرفت تا اون اگه کاری داره بیاد بگه اونم اومدو منو برای بازدید از نمایشگاهی دعوت کرد من اینقدر عصبانی شدم که گفتم آقای فلانی درمورد من چی فکر کردی(ببخشید میدونم ضایع بود رفتارم اما من خیلی ساده بودم فکر میکردم یه پسر اینقدر اعتماد به نفس داره که راست میاد طرفمو اولین حرفش خواستگاریه)
ایشونم به تته پته افتادو عذر خواستو گفت چون دیدم زمینه علاقه شماست منم دوست داشتم برم گفتم شاید بد نباشه بهر حال اگه دوست داشتینو ...رفت
اومدم خونه خیلی گریه کردم فکر میکردم اون فکر کرده من دختر بدیم و اهل بیرون گشتنم. به مامانم گفتم و چون از علاقم خبر داشت گفت بهش زنگ بزن بگو با مادرم صحبت کردم و گفتن مانعی نداره بیام و برو. همین کارو کردم.(بعدها فهمیدم ایشون فکر کردن من دوسشون ندارم که رد کردم و اگه نمیرفتم شاید هیچوقت دیگه نمیتونست دوباره اعتماد به نفس پیدا کنه بیاد طرفم از طرفی همیشه به اون عکسالعملم مینازه و میگه تو خیلی نجیبو...بودی)
اونجا که رفتم همه چ عادی گذشتو منو رسوندن تا در خونه و رفتن. بعدش یه هفته خبری نبود تا اینکه دوباره اومدنو گفتن میخوام برای مادرم کادو بگیرم میتونم ازتون خواهش کنم بامن بیاین. منم گفتم شما همیشه از همکلاسی هاتون برای خرید کادو خانواده کمک میگیرین؟؟گفت نه راستش میخوام باهاتون حرف بزنمو ....
بالاخره گفتو گفتمو الان همسرمه.
اما در کل مطمئنم اگه روز اولی که خوشم اومده بود رفته بودم طرفش یا رفتارم طور دیگه ای بود هیچوقت اینطور نمیشد. چون مردا اگه برای بدست آوردن چیزی یا کسی زحمت نکشن براشون ارزش نداره. البته ممکنه استثنا داشته باشن اما به استثنائات نمیشه دل خوش کرد.
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
رزان عزیز اخه موقعیت شما فرق داره شایشون فرست داشتن اروم به شما نزدیک شن و میتونستید حرف خارج از درس و زیاد باهم بزنید اما من هر ماه یک بار پنج دقیقه اونم در حضور یه پرستار که کمک دستشه میتونم ببینمش و نهایت کاری که میتونه انجام بده,که البته قبل از دادن حافظ انجام نمی داد نوازش دست من بین کار و زدن لبخندای عمیق دیگه نمیتونع کاری کنه که من متقابلا به رفتارش عکس العمل نشون بدم!!!!
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ن_سلطانی
رزان عزیز اخه موقعیت شما فرق داره شایشون فرست داشتن اروم به شما نزدیک شن و میتونستید حرف خارج از درس و زیاد باهم بزنید اما من هر ماه یک بار پنج دقیقه اونم در حضور یه پرستار که کمک دستشه میتونم ببینمش و نهایت کاری که میتونه انجام بده,که البته قبل از دادن حافظ انجام نمی داد نوازش دست من بین کار و زدن لبخندای عمیق دیگه نمیتونع کاری کنه که من متقابلا به رفتارش عکس العمل نشون بدم!!!!
جالبه که میتونه لبخند عمیق بزنه و نوازش کنه ، اما نمیتونه خواستگاری کنه ؟ اونم درصورتی که قطعا به شماره ت دسترسی داره .
شما یه دلیل منطقی واسه ما نیاوردی ، این همه هم دوستان دلیل منطقی آوردن چیزی نگفتی
فقط یه جمله :
مواظب باش
موفق باشی
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
خوب. من نمی فهمم ,شما بگید چرا خاستگاری نمی کنه????!!!! منتظر منتظر چیه?? حتی اگر به قول شما بخواد سو استفاده کنه بازم باید یه چیز بگه و یه اقدامی بکنه!!! شما بگیدد چرا نمی گه???????!!!!!
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
عزیز هزار تا دلیل ممکنه باشه. حتی ممکنه به نوع بیماریت ربط داشته باشه. پزشکه و موطفه در قبال بهبودیت. ممکنه ملایمتی که داره به خاطر همین باشه. یا ممکنه اصلا اونطوری که دوسش داری دوست نداشته باشه. مثله یه خواهر زاده یا هرچی به غیر از همسر دوست داشته باشه. ممکنه فهمیده باشه دوسش داری و اینم شروع یه سواستفاده باشه. ممکنه اصلا بعدا خودش بهت ابراز علاقه کنه. ممکنه این روزا بی حوصله بوده باشه و حالا تو که هستی یه جورایی سرگرم شده باشه. ممکنه اصلا خوشش هم بیاد ازت اما ادمی نباشه که ازدواح کنه. بعضیا کلا ازدواج نمی کنن و دوست دختر دارن. ممکنه و هزار تا ممکنه ی دیگه. یه عالمه دلیل می تونه داشته باشه. می تونه هم هیچ دلیلی نداشته باشه. ماهی یه بار 5 دقیقه چیزی نیست که اون عاشق شه و تو هم عاشق شی. توی یه سال که 12 ماهه 12 تا 5 دقیقه است. یه ساعت می شه. نه؟
اما به هر حال اگه هروقت کسی رو دوست داشتی و خواستی به دستش بیاری باید خیلی صبور باشی. نباید اعصابتو خورد کنی.
من فقط بعضی از احتمالاتو گفتم چون پرسیده بودی چه دلایلی هست. وگرنه اصلا نمی دونم باید چه کار کنی.
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
سلام دختر خوب:72
نقل قول:
خوب. من نمی فهمم ,شما بگید چرا خاستگاری نمی کنه????!!!!
میشه بپرسم این آقای دکتر چرا باید از شما خواستگاری کنه؟
شما از نظر ویژگی های اخلاقی چقدر ایشون رو می شناسید؟ از کجا می دونی از تیپ شخصیتی شما خوشش میاد؟
نگفتی از کجا میدونی مجرده؟
چون حلقه تو دستش نیست؟
نقل قول:
منتظر منتظر چیه??
منتظر اینه که مدت درمان شما تموم بشه و شما رو دیگه نبینه
نقل قول:
حتی اگر به قول شما بخواد سو استفاده کنه بازم باید یه چیز بگه و یه اقدامی بکنه!!! شما بگیدد چرا نمی گه???????!!!!!
از نظر شما آقایون یا باید از شما خواستگاری کنند یا سوء استفاده؟!!!!!!!
اگه فرض کنیم این آقا مجرد باشه و نخواد با کسی که 16 سال از خودش کوچیکتره و به هر حال بیمارش هست و هیچ شناختی هم نسبت بهش نداره و در ضمن خودشو هم مشتاق نشون میده رابطه ای داشته باشه ، به نظرت باید چه واکنشی نشون بده؟
ایشون در جواب حافظی که شما براش خریدین فقط و فقط شما رو تو ذهنشون دارند.
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
دوست عزیز به نظرم اگه ایشون ا نسبت بکارم نظر مثبتی نداشته و یا کلا نظری نداشته خوب میتونست مثل قبل باشه یا اگه اصلا براش مهم نبود میتونست خیلی عادی مثل قبل کاملا بی تفاوت باشه یا حتی اگه بدش اومده برعکس باید خودش رو جمع و جور میکرد نه اینکه بیشتر صمیمی بشه!!!! از اون پرستارا غیر مستقیم پرسیدم مجرده!
درضمن نگفتم سو استفاده کنه! گفتم با توجه به عکس العمل مثبتی که نشون داده باید یه چیزی بگه دیگه??!!
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
نگفتی چرا باید ازتون خواستگاری کنه؟
شما ویژگی خاصی داری که تو این 5 دقیقه ها به چشم بیاد و بتونه اینقدر در ایشون ایجاد انگیزه کنه که فاصله سنی و رابطه پزشک و بیمار و ... نادیده بگیره؟
عزیزم پزشک هم مثل معلم می مونه.درسته که وظیفش هست که شما رو درمان کنه اما به هر حال پیش میاد که به دلیل حس مسئولیت بیشتر یا چیزای دیگه مورد توجه بیمارش قرار بگیره. مثل معلمی که مورد توجه شاگرداش یا حتی خانواده اونها قرار میگیره.
من اگه یه روز واسه معلمم گل یا کادو ببرم مسلما تو ذهنش می مونه و در برخورد با من تا مدت های طولانی لبخند میزنه.
معلم کاری به جنسیت شاگردش نداره و اصلا هم به ذهنش خطور نمیکنه که شاگردش عاشقانه دوستش داشته باشه. احساسی که ممکنه بین همه آدم ها(معلم و شاگرد و پزشک و بیمار و رئیس و مرئوس) پیش بیاد. اون لبخند یه حس احترام متقابله و لاغیر.
این مسائل تو حرفه پزشکی کاملا روتینه. شما اولین بار هست واسه پزشکت کادو گرفتی ولی اون ممکنه بارها از بیمارانش هدیه گرفته باشه. دلیل نداره خودش رو جمع کنه ،فقط قدردانیش رو به این شکل نشون میده.
آیا تو رویاهات خودت رو تو لباس عروس با این آقا تصور کردی؟ اسم فرزندانت و ... رو هم انتخاب کردی؟
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
میدونی اگه من جای تو بودم چی فکر میکردم ؟
اینکه مردی که به خودش اجازه داده بی هیچ حرفی دستمو نوازشش کنه و از حدش فراتر بره ، قطعا قابل اعتماد نیست !
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
بیست و دوسال و یازده ماه و هشت روزمه
منظورتون رو از ویزگی خاص نمی فهمم! هدیه من عادی نبود با شعر خاص و عاشقانه صفحه اولش ,حرفی که موقع دادن هدیه بهش گفتم(که ادم نمیتونه. خیلی حرفارو با زبونش بگه باید جور دیگه بگه) و استرسی که موقع دادن هدیه داشتم جوری که متوجه شد و گفت حرفتو بزن.... این یه هدیه معمولی نبود
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ن_سلطانی
منظورتون رو از ویزگی خاص نمی فهمم! هدیه من عادی نبود با شعر خاص و عاشقانه صفحه اولش ,حرفی که موقع دادن هدیه بهش گفتم(که ادم نمیتونه. خیلی حرفارو با زبونش بگه باید جور دیگه بگه) و استرسی که موقع دادن هدیه داشتم جوری که متوجه شد و گفت حرفتو بزن.... این یه هدیه معمولی نبود
دوست عزیز:72:
این هدیه برای شما معمول نبود برای ایشون بخاط شغل و موقعیتی که دارند چندان خاص نیست.
به قول دوستی برای شما بار اول بود برای ایشون شاید بار n ام.
فکر کن ایشون از 18 سالگی وارد این حرفه شده یعنی الان 20 سال هست با بیمار و بیمارستان
داره کار میکنه فکر می کنی ایشون بار اولش هست که یک دختر جوان را می بینه که با
نهایت احساسش یک هدیه به اون میده؟!:163:
گیریم که آره بار اولش باشه؟! فکر می کنی آقایون هم مثل خانمها هستند که با گرفتن
هدیه احساساتی و عاشق بشند؟! نه دوست عزیز:305:
به نظر من پروسه دلبستن و عاشق شدن برای آقایون خیلی فراتر از احساسات خانمهاست
و نیاز به یک نیروی برتر داره که اگه اون نیرو باشه دیگه نیاز به هدیه و صحبت عاشقانه
شما در ابتدای کار نیست:305:
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
با سلام
تعداد ارسال هایی این تاپیک به بیش از حد مجاز رسیده است،بدین دلیل بسته میشود
جهت پیگیری مشکل خود لطفا" تاپیک جدید ایجاد نمائید