سلام
خداروشکر که سوء تفاهم بود
عرض نکردم همسرتون دنبال هیجانش بوده نه چیز دیگه.:305:
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
خداروشکر که سوء تفاهم بود
عرض نکردم همسرتون دنبال هیجانش بوده نه چیز دیگه.:305:
[align=justify]هرکسی ممکنه اشتباه کنه ولی این مواری که خانومتون گفتن مثل اینکه دوست داشتن طرفو سرکاربذارن و .... حاکی از نبود هیجان و شور در زندگیتونه.دکتر جان شما بدلیل شغلتون ممکنه خیلی تو روزمرگی بیافتید که این واسه بعضی روحیه ها مثل خانومتون خسته کنندست. پس اینکه زندگی داره عادی پیش میره و ما مشکلی با هم نداریم کافی نیستند!(هرچند که لازمه) خدارشکر بخیر گذشته و با نحوه عمل شما دیگه ایشونم سمت این نوع شیطنتها نمیرن ولی شما باید کمی هیجان به زندگیتون تزرق کنید!!!!:310:[/align]
تبريك مي گم بهتون آقاي دكتر:104:.
خوشحالم از اينكه با مديريت صحيح بر روي مشكلتون، به بهترين شكل اونو بازگو كرديد و به دنبال يافتن راه حلش هستيد. :104:
حق ميدم به همسرتون كه احساس كنه شما رو نكنه يه روز از دست بده .:316:
فقط من يه حدسي مي زنم و اونم اينه كه زندگيتون شايد دچار نوعي يكنواختي و كاهش هيجان شده و به اصطلاح درگير كار و طبابت بودن كمي از جذابيت هاي ساده زندگيتون كم كرده. من تقريبا شرايط كاري مشابه با شما رو دارم و شايد از صبح تا بعضي مواقع شب درگير كار بيرونم و دچار يكجور كسالت شدم و واقعا دلم يه تغيير رو مي طلبه.
خانوما البته بعد از زايمان بيشتر دچار حس يكنواختي مي شوند و بعضي وقتها، تعدادي از خانم ها احساس مي كنند ديگه مثل سابق از لحاظ تيپ و هيكل جذاب نيستند (بخصوص در زن هايي كه خيلي در اجتماع فعال بودند، من اين مساله رو ديدم كه احساس روزمرگي بعد از زايمان درشون زياده).
براي اينكه خيالتون راحتر بشه، به نظر من بهتره در كمل آرامش به دنبال پيدا كردن ريشه اين مساله باشيد و علاوه بر منهدم كردن سيم كارت! حتما سعي كنيد عوامل زمينه ساز اين مشكل رو حذف و برطرف كنيد.
سوال: فرزند شما چند سالشه و همسرتون كي درسشون تمام شده؟
سلام
دیشب قبل از اینکه من چیزی در این مورد بگویم همسرم پیشقدم شد و گفت من خودمم نمی دونم چی شد که چنین کاری کردم. من تو رو خیلی اذیت می کنم. خودمو که میذارم جای تو اگه من بودم نمی تونستم ببخشم. گفتم همه ما آدم معمولی هستیم معصوم که نیستیم اشتباه می کنیم. مهم اینه که از اشتباهامون درس بگیریم یه اشتباه را دوبار تکرار نکنیم. گفتم همین که متوجه شدی کارت اشتباه بوده و الان پشیمونی برای من کافیه که بتونم این موضوع را فراموش کنم. اما اگر خدای ناکرده دوباره یک همچین مسائلی پیش بیاد دیگه معلوم نیست چی بشه . ... . گفت نه مطمئن باش. من را که می شناسی من اهل این حرفها نیستم. گفتم اتفاقا چون خوب می شناسمت و میدونم اهل این حرفها نیستی خیلی ناراحت شدم. به همسرم گفتم می خوام این دو روز از تو دفترچه خاطرات ذهن هردو مون پاک بشه. هر دو مون اشتباهایی داشتیم که نباید تکرار بشه . من هم اشتباه کردم بدون اجازه شما، گوشی موبایلت رو برداشتم. شما هم که ....
اما پاسخ این سوال : "فرزند شما چند سالشه و همسرتون كي درسشون تمام شده؟ "
کوچولوی ما یکی دو ماه دیگه 2 سالش میشه. همسرم هم حدود 3 ساله که درسشون تمام شده.
بازم از همه دوستان و کارشناسان ممنونم.
مرسي آقاي دكتر
رفتار همسر شما فقط يك كنجكاوي بوده و دليلش هم براساس حدس من دور بودن از فعاليت هاي سابق اجتماعي اش (در حدي كه از خودش شايد انتظار داشته ) و مشغول بودن در امر بچه داريه. اين دوسال اول بچه داري كه مادر رو تقريبا درگير تمام وقت ميكنه باعث افسردگي و شايد حس روزمرگي خيلي از زنهاي تحصيلكرده ميشه. خوشحالم كه تونستيد بالغانه در مورد مشكلتون باهم حرف بزنيد.
ازاينكه يه همكار خوبي مثل شما دارم خوشحالم. در كارو زندگي و طبابتتون موفق باشيد.
ولی به نظر من حرفای خانمتون اصلا قانع کننده نبود. آخه چطور ممکنه 2 نفر در عرض 1 هفته با هم انقدر صمیمی بشن که قول و قراره ازدواج بذارن!!! و توی 1 هفته که از آشناییشون میگذره به آقاهه بگه من فقط مال توام! وقتی این پیشمه بهم زنگ نزن! خیلی عجیبه.
نمیخوام بگم خانم شما دروغ میگه شایدم اون آقاهه مشکل روحی روانی داشته که با وجود اینکه میدونسته این خانم همسر و بچه داره این موضوعو مطرح کرده. ولی آقای دکتر اینو بدونید که این خانم شما نبوده که خواسته اون مردو سرکار بذاره بلکه اون آقا بوده که می خواسته از یه زن شوهردار سو استفاده کنه و بعد ولش کنه....
البته خدا عالمه که حقیقت چی بوده. ما از همه چیز بی اطلاعیم.
ببخشید ولی شما که خودتون هم عنوان می کنید که از همه چیز بی اطلاع هستید پس لطفا مراجع را تحریک نکنید و توی تصمیمات منطقی و دقیقی که برای حفظ زندگیشون گرفتند دخالت نادرست نکنید ببخشید اینقدر رک می گویم ولی دارید ایجاد شک و تردید می کنیدنقل قول:
نوشته اصلی توسط maria_smile
ایشون در مقابل رفتار همسرشون به هر دلیلی و به هر نیتی که بوده مردونگی کرده و گذشت کردند پس ما دیگه آتیش بیار معرکه نباید باشیم. لطفا تاپیک آفتهای احتمالی در مشاوره رو مطالعه بفرمائید.
بهتون تبریک میگم که انقد مردونه مشکلتون رو حل کردین و این نشون میده چقدر خانموتون رو دوست دارین
شاید اگه کس دیگه ایی بود کار همسرش تموم میشد
maria_smile
عزیز حالا که مشکل داره حل میشه چرا مراجع رو تحریک میکنین درست نیست به نظر منم.
آقاي كاظم
من بابت اين حس خلق و درايتتون و اين منش جوانمردانهتون بهتون تبريك مي گم. و خوشحالم كه چنين همشهري و هموطن فهيم و با شعوري دارم. به چنين مرداني بايد افتخار كرد و باليد.
در مديريت مسأله به نظر من خيلي خوب عمل كرديد.
مطمئن باشيد، همسرتون هم درگير يك هيجان زودگذر شده. از اين جهات مطمئن باشيد.
اما مسألهاي را خدمتتان عرض كنم.
بخشش شما بسيار با ارزششه. و خيلي خوب شده كه عنوان كرديد براي تكرار روند ديگري را پيش ميگيريد.
اما متاسفانه (به دليل تجربه اي كه مشابه تجربه خانم شماست، بنده دارم) بگويم كه يك كشش خيلي بدي در اين جور روابط وجود داره. البته اميدوارم كه براي همسرتون ايجاد نشده باشه. صرفاً يك احتمال است و براي پيشگيري عرض ميكنم:
تا مدت ها همسرتون را ساپورت كنيد. البته منظور لوس كردن و منفعل عمل كردن نيست. جدي، مهربان و در صحنه باشيد.
فكرش را مشغول خودتون و زندگيتون بكنيد. تنهاش نگذاريد. خدايي ناكرده سركوفت نزنيد. كنايه نزنيد. نگاه پر معنا نكنيد.
اما رفتاري در پيش بگيريد كه راه را براي تكرار هر گونه اشتباهي ميبنده. كه الحمدا.. فكر ميكنم در اين مسأله خودتون استاد باشيد.
موفق باشيد.
آقای دکتر جز تبریک حرفی برای گفتن ندارم.
شما این بار هم استاد همسرتون شدید و بهش (به همه مون) یک درس بزرگ یاد دادید :
:104: :104:نقل قول:
همه ما آدم معمولی هستیم معصوم که نیستیم اشتباه می کنیم. مهم اینه که از اشتباهامون درس بگیریم یه اشتباه را دوبار تکرار نکنیم
:104: :104: :104:نقل قول:
به همسرم گفتم می خوام این دو روز از تو دفترچه خاطرات ذهن هردو مون پاک بشه. هر دو مون اشتباهایی داشتیم که نباید تکرار بشه . من هم اشتباه کردم بدون اجازه شما، گوشی موبایلت رو برداشتم. شما هم که ....
من فقط نظر خودمو گفتم. نخواستم کسی رو تحریک کنم. در ضمن اگه قرار باشه خیانت ها به این راحتی بخشیده بشه و همه آدم ها مثل آقای دکتر رفتار کنند و به راحتی از کنارش رد بشن خیانت باب میشه و ترس از این کار میریزه. اگه بهش بیشتر محبت کنه تازه طرف خائن پیش خودش میگه چه کار خوبی کردم که باعث شدم شوهرم(یا زنم) بیشتر بهم محبت و توجه کنه! و تازه طرف مقابل رو هم در خیانت خودش مقصر می دونه و با خودش میگه تقصیره شوهرم یا زنم بوده که من خیانت کردم و اینجوری خودشو توجیح میکنه.
من نظر شخصی خودمو گفتم ولی به خاطر صبرو شکیبایییتون و همچنین سخاوتتون بهتون تبریک میگم.
یه چیز دیگه هم که میخواستم بگم. خانم (یا آقای mamosh) من این حرفا رو بر اساس تجربه خودم گفتم. چون من هم خیانت دیدم.
سلام
ممنونم از محبت های دوستان.
واقعیتش نمی دونم شاید نظر maria_smile عزیز هم تا حدودی درست باشه.
من از کنار این موضوع راحت رد نشدم. سعی کردم احساساتی نشم و این دو سه روز درون من غوغایی به پا بود که هیچ کس ازش خبر نداره.
هر کس یه طور با مسائل زندگی اش کنار میاد و این بر میگرده به خلقیات هر کس. میگم شاید این اشتباه من باشه که سریع همسرم رو بخشیدم و سعی کردم این موضوع کش پیدا نکنه.
امیدوارم اینگونه مسائل برای هیچ کس و هیچ خانواده ای پیش نیاد.
خدا رو شکر می کنم که به کمک شما دوستان قدرتی بهم داد که بتونم مشکل را حل و فصل کنم.
سلام
همه ی ما می تونیم درک کنیم که چی به شما گدشت چون این جا اکثرا متاهلند
آقای دکتر هر احتمالی وجود داره اما بهتر صبر کنید تا نتیجه عملتون رو ببینید . شما با ایشون اتمام حجت کردید و از تکرار این امر ایشون رو هراس دادید این خودش به ندازه کافی می تونه موثر باشه . پس واقعا سعی کنید فراموش کنید . همسر شما از این به بعد حواسش رو خیلی بیشتر جمع خواهد کرد چون م یدونه شما دیگه نمی توانید کتملا به اون اطمینان کنید . ضمنا من مخالفم با این که میگن ترکش سخته . ایشالله زندگیتون همیشه رتگ خنده و شادی داشته باشه .
من درکتون میکنم میدونم برا حفظ زندگیتون خاستین بحث طول نکشه
من در عرض دو روز فهمیدم شوهرم شیطونی کرده قهر کردم بعدم آشَتی کردم چرا؟؟
چون شوهرم میرفت یه شهر دیگه سرکارش نمیاستم از هم اینطوری جدا شیم با اینکه هنوز هم نتونستم هضمش کنم اما نمیخام باهاش بدرفتاری کنم شاید این رفتارم درست نباشه اما نمیدونم چیکار کنم
آقای دکتر به نظر منم یه کم سخت گیری لازمه که من نتونستم
سلام بزرگواران
الان داشتم مجددا پست های دوستان را مرور می کردم. تعداد زیادی از دوستان به نحوی روی این موضوع تاکید داشته اند که هیجان در زندگی ما کم است. واقعیت اش من متوجه نمیشم منظور از این هیجان چیست؟ نمی دانم چطوری باید هیجان به زندگیم اضافه کنم؟ ممکنه دوستان راهنمایی کنند؟ مثلا چه کارهایی باید بکنم که هیجان زندگی مان زیاد شود؟
امیدوارم مدیر همدردی عزیز هم راهنمایی بفرمایند.
ممنون
آقای kazem55
من فکر میکنم برخورد شما کاملا درست بوده و کش دادن موضوع هیچ تاثیر خوبی نداره،در ضمن اینکه از صحبتهای خانمتون هم معلومه متوجه اشتباهش شده.
تنها چیزی که به نظر من رسید این بودکه شما احساس واقعیتون رو به ایشون منتقل نکردین و خانمتون هم از همین نگرانه.که این احساس یه جای نادرست بهش منتقل بشه.در هر حال هر دو طرف نیاز دارن درک بشن.شما اونو درک کردین اونم میخواد شمارو درک کنه!
در موردچاره یکنواختی زندگی:
غافلگیرش کنید:یادداشت غافلگیر کننده،کارها و برنامه هایی که بهش علاقه داره جور کنید.
توجه :وقتی با همید متوجه ایشون باشید و نه زمانی که میگذره
تلاش مستمر برای رسیدن به یک زندگی رمانتیک
فکر کنم یه سرچ از 'یکنواختی زندگی'بزنید مطالب مفیدی پیدا کنید.
یه نکته دیگه گفتید لجبازه پس شما حتما آدم صبوری هستید.اگر در مقابل بیان خواسته های واقعیش هم لجبازی و شیطنت داره فکر کنم صبوری و ساده نگذشتن شما از کنارش هم کمکتون کنه.
نظرات شخصی بود امیدوارم کارشناسان راهنمایی بهتری بهتون بدن.
موفق باشید.
با سلام
هر کسی زندگیش حاصل دست رنج خودش هست.
مراجعان با خواندن تاپیک شما متوجه می شوند اگر زندگی یکی دلچسب و گواراست به خاطر اینست که چه رنجهایی برای حفظ و بالندگی آن کشیده شده است و چه تحملهایی درون آن بوده است.
واقعیت همین هست که در هر زندگی مشکلات با درجات مختلف پیش می آید. و سبک زندگی ما و روش تعقل و کنترل ما هست که آنها را می تواند تهدیدها را به فرصت تبدیل کند.
بعضی خانواده ها عادت دارند فرصت را به تهدید تبدیل کنند.
مسئله عروسی را به درگیری می رسانند.
سفر خود را با دلخوری تمام می کنند.
بعضی خانواده ها هم سبک قوی دارند که حتی تهدیدها را تبدیل به فرصت می کنند.
kazem55 گرامی
بزرگترین تهدیدی که به راحتی یک زندگی را مثل بمب اتم منفجر می کند را به خنثی سازی دقیق آن تبدیل کردند به منبع عشق.
جالبه که حتی کسانی که درون این خانواده نیستند و در این فضای مجازی مطالعه می کنند، از عشق این خانواده بهره مند می شوند. و برایشان کار kazem55 گرامی ستودنی هست.
بی شک همسر ایشون هم (حتی اگر بخواهد)، نمی تواند بزرگواری همسرشان و عشق همسرشان را فراموش کنند.
عشقی که با جوانمردی و صفات خداگونه همراه هست(توبه پذیری).
این یعنی اینکه اشتباه خانمی می رفت که تعهد را از بین ببرد. اما به خواست خدا اتفاقی می افتد و روشی توسط همسر پیش گرفته می شود که زندگی بازسازی شود و حتی آفت آن شناسایی شده و از بین برود.
اما kazem55 گرامی
ممکن است برای شما آسیب هایی بعد از این پیش بیاید که طبیعی هست، اما اگر روش برخورد با این آسیب های جدید را ندانید ممکن است خدایی نکرده این باز زندگی از طرف شما تهدید شود.
- ناخودآگاه بعد از چنین مشکلاتی، ممکن است روحیه بدبینی، تجسس و بازجویی و ... بالا رود که با نفس اعتماد نخستین شما سازگار نباشد. و این همسر شما را متوجه می کند که در جایگاه قبلی (علیرغم آنکه در وحله اول گفتید) نیست. و شما دیگر به چشم قبل به او نگاه نمی کنید.
راهکار اینست:
شما در برابر وسوسه تجسس، تعقیب و ... بسیار قوی باشید نه او را و نه گوشی او را و ... چک نکنید.
به جای آن برای تسکین خودتون و برای اینکه مطمئن باشید چنین آسیبی در زندگیتان اتفاقی بوده است. نقش خود را پررنگ کنید.
مثلا زمانهای با هم بودنتان بیشتر باشد.
در همه جاهایی که می توانید با هم بروید یا با هم باشید، شما هم به بهانه ای همراهش باشید.
تا حتی الامکان از نظر شغلی یا ...، اگر امکانش یا راهش هست،شما هم کنارش باشید و ارتباطش نسبت به مراجعان در محیطی باشد که شما هم هستید.(البته اینگونه مسائل به شغل و شرایط شخصی شما دو نفر بستگی دارد)
در واقع اگر خلاصه بگویم راهکار شما صیانت از همسرت و حفاظت از اوست. نه تعقیب و مچ گیری (که البته این را به همسران توصیه می کنیم)
به همسرتان هم یکبار سختی این موضوع را برایش بگویید.
بگویید. که این مسئله آنقدر برایتان سخت بود که فقط برایش طلاق را درمان می دانستید. لیکن فقط برای یکبار فرصتی به او و خودتان دادید. لذا در صورتی که کوچکتر از این هم بعدا اتفاقی بیفتد توان بخشیدن او را ندارید و طلاقش می دهید.(چون دیدم قبلا گفته بودید بهش که اگر تکرار شود معلم نیست چه اقدامی خواهید کرد)
سلام
چرا توصيه هايي كه به خانوما ميشه در قبال خيانت يا هر چيز ديگه با توصيه اي كه به اقايون ميشه فرق داره
شما به زني كه بارها و بارها خيانت همسرش بهش ثابت ميشه نميگين كه با صراحت به شوهرش بگه كه اگه تكرار كنه طلاق ميگيره
مگه چه فرقي بين خيانت مرد و زن وجود داره؟
سلام خدمت همه عزیزان
مدیر همدردی عزیز
اولا ممنونم که با مشغله های کاری فراوان به بنده لطف دارید و راهنمایی می فرمائید.
توفیقی که در این امر بوده در درجه اول خواست خدا و سپس در گرو راهنمایی های ارزنده شما و سایر دوستان بوده و بنده خودم را لایق هیچ کدام از این تعریف و تمجیدهای دوستان نمی دانم.
مدیر همدردی عزیزنقل قول:
ممکن است برای شما آسیب هایی بعد از این پیش بیاید که طبیعی هست، اما اگر روش برخورد با این آسیب های جدید را ندانید ممکن است خدایی نکرده این باز زندگی از طرف شما تهدید شود.
- ناخودآگاه بعد از چنین مشکلاتی، ممکن است روحیه بدبینی، تجسس و بازجویی و ... بالا رود که با نفس اعتماد نخستین شما سازگار نباشد. و این همسر شما را متوجه می کند که در جایگاه قبلی (علیرغم آنکه در وحله اول گفتید) نیست. و شما دیگر به چشم قبل به او نگاه نمی کنید.
مطلب درستی فرمودید اما من همانطور که قبلا هم عرض کردم، از همسرم خواستم این چند روز از دفترچه خاطرات ذهنمان پاک کنیم و من واقعا پاک کردم. الان خدا را گواه می گیرم به چشم 10 روز پیش، همسرم را می بینم. ذره ای در مورد این موضوع فکر نمی کنم و این مسئله را برای خودم حل شده می دانم.
من کلا اخلاقیاتم طوری است که اگر کسی را بخشیدم واقعا می بخشم. فیلم بازی نمی کنم. بعضی وقتها نمی توانم ببخشم اما وقتی بخشیدم اون مسائلی را که بوده از ذهنم shift+delete می کنم و دیگر بهش فکر نمی کنم.
از هفته قبل قرار بود امشب شام خونه برادر بزرگشون باشیم امروز صبح همسرم می گفت اگر ناراحت میشی یا دوست نداری می تونیم نریم. (تا حالا چنین حرفی سابقه نداشته) من کاملا متوجه هستم که به خاطر اون مسائل این حرف رو زده اما من کاملا مخالفت کردم و گفتم چرا نباید بریم؟ مگر طوری شده؟
باز هم خدا را شاکرم که کمکم کرد این مشکل را حل و فصل کنم.
از همه عزیزان هم بینهایت سپاسگزارم.
با سلام و احترامنقل قول:
نوشته اصلی توسط هاجس
زن و مرد ندارد
هر مراجعی نسخه خاص خودش را دارد.
اگر مراجع خانمی تاپیکی داشته و به همین نحو کنترل شده ، و دقیقا مشکل همین بوده حتما همین نسخه را می دادیم. اما اگر تفاوت داشته ما هم نسخه متفاوتی تجویز کرده ایم.
دقت کنید مراجع اینجا کمال انعطاف را داشته ما هم قاطعیت را چاشنی آن کردیم به صورتی که گفتیم
یک راهکار که عمومی تر اینست که تعهد در خانواده جزء خطوط قرمز هست(لذا باید زوجین مرز این تعهد را کامل شفاف کره و بشناسند و حفاظت کنند) و هر کس بر حسب توانش باید روی این خط قرمز به شکل سازنده و صحیحی تاکید داشته باشد.
========
پاورقی: شکل سازنده و صحیح را دقت فرمایید.
آقای مدیر کاش به تاپیک من هم سر بزنید.