بعضی از ما آقایون یک نقطه ضعف جدی داریم و اون هم اینه که اگه فکر کنیم یکی دوسمون داره یا قلبش واسمون میتپه(حتی اگه واقعیت چیز دیه ای باشه) خیلی در مقابلش سست میشیم بخصوص که خودمونم ازش بدمون نیومه باشه!
نمایش نسخه قابل چاپ
بعضی از ما آقایون یک نقطه ضعف جدی داریم و اون هم اینه که اگه فکر کنیم یکی دوسمون داره یا قلبش واسمون میتپه(حتی اگه واقعیت چیز دیه ای باشه) خیلی در مقابلش سست میشیم بخصوص که خودمونم ازش بدمون نیومه باشه!
"بعضی از ما آقایون یک نقطه ضعف جدی داریم و اون هم اینه که اگه فکر کنیم یکی دوسمون داره یا قلبش واسمون میتپه(حتی اگه واقعیت چیز دیه ای باشه) خیلی در مقابلش سست میشیم بخصوص که خودمونم ازش بدمون نیومه باشه! "
آقای کامروا!
به خودت ثابت کن که یک مرد واقعی هستی
یک مرد واقعی سعی می کنه با نقاط ضعفش مقابله کند
خیلی ها اسم مرد روشون است،اما کوچک ترین بویی از مردانگی نبردند
برادر من
شما از این خصلت ضعیف النفس بودنت بدت نمی آید؟ نمی خواهی باهاش مقابله کنی؟
من مطمئنم در صورتی که ارتباطت رو با اون خانم قطع کنی، بعد از مدتی خودت به خودت افتخار خواهی کرد
از این که اراده ات قوی بوده به خودت می بالی
همیشه چیزهایی برای توجیه وجود دارد. همیشه
اما تو واقع بین باش
با خودت روراست باش
آقای کامروا! شما همچنان بعد از 5 صفحه تاپیک تازه میخواین برین در تنهایی تصمیم بگیرین که چیکار کنین؟ و ببینین این چی بلایی بود؟
شاعر میفرماید: ازین به نصیحت نگوید کست اگر عاقلی یک اشارت بس است
شما هم که سوالتون کلا از نوع اصول دین بود! الان هم جوابشو گرفتید. البته ناگفته هم پیدا بود عاقبت کار!
نمیخواستم بیام پارازیت بندازم. ولی هر وقت توی صفحه اصلی، لیست تاپیکها رو نگاه میکنم می بینم تاپیک شما جزو TOP 5 هستش. انگار اعضا اینو سه فوریتی اش کردن! این بود که از خودم پرسیدم این تاپیک هنوز به نتیجه نرسیده؟
آقا مایه اش یه "یا علی" اه! بگو و هم خودت رو خلاص کن و هم خلقی را.
یه عهدی هم با خودت ببند! سعی کن دروغ نگی! حتی اگر مصلحت ات توش باشه. باب دروغ که برات باز بشه میبردت تا به ناکجا!
و یه کاری هم بکن! حجاب نگاه! هوای چشم و دلتو داشته باش!
برات آرزوی بهترین تصمیم رو دارم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی دل
1-منظورم این نبود که فکر کنم ببینم آیا رابطه را قطع کنم یا نه!منظورم این بود فکر کنم اولا چرا این آسیب در زندگیم ایجاد شد و دوما چطوری تمومش کنم!(فکر کنم تو حال و هوای نوشته های قبلیم نبودید و کمی زود قضاوت کردید!)
2-شما که خودتون استادید و بهتر از هرکسی واقفید که فرآیند مشاوره گاهی اوقات با هم دردی و به اصطلاح در و دل کردن هم مخلوط میشه_مشاور باید هنر مدیریت کردن هر دو مقوله را داشته باشه و با مراجعش قدم به قدم پیش بره) و در فرآیند مشاوره مثل این نیست که طرف سوال 2+2 ریاضی پرسیده باشه و شما با دادن پاسخ 4 انتظار داشته باشید طرف بره و دیگه عادی به زندگیش برسه!!(البته ببخشید درس پس دادم)
3-اینکه اعضا اینو سه فوریتیش کردن شاید ی علتش اینه که این موضوع خیلی داره مبتلابه تو جامعه پیدا میکنه و انگار یجورایی داره همه گیر میشه.(تو یکی از تایپیکای همین سایت یکی نوشته بود داره مد میشه اصلا) تقریبا هر هفته ی مشکلی شبیه این داره اینجا طرح میشه،پس پرداختن بهش برای یک آموزش همگانی و اینکه هر کدوم از اعضا ممکنه خودشون روزی تو موقعیتش قرار بگیرند هست و من دلیل عصبانیت شما را اصلا متوجه نمیشم؟!؟!
4-در این مورد صد در صد که نه هزار درصد حق با شماست. شاید رعایت نکردن همین نکته ریشه خیلی از مشکلات من و موارد مشابه منه.:104:
[/align]5-ممنون و میبخشید.:310:[/align]
نقل قول:
نوشته اصلی توسط kamrava
از قدیم گفتن به آدم تنبل (بلا تشبیه) یه کار بده، صد تا نصیحت بشنو! :311:
نیاز به زیرو رو کردن تئوریهای روانشناسی نداره برادر من! چه جوری تمومش کنم هم نداره! جاست تمومش کن! اهمین الان . بعدها برای اینکه ببینی چی شد و چرا لغزیدی و اینا وقت زیاد داری.
قدرت ذهنو میبینی؟ خدا نکنه ادمیزاد و در اختیار خودش بگیره!
در ضمن من عصبانی نبودم! تازه کلی مهربانانه براتون پست گذاشتم!
آقای کامروا!
جواب سوال منو که ندادید. بالاخره شماره های مربوط به اون خانوم را از لیست کانتکت های موبایلتون پاک کردید یا هنوز می خواهید فکر کنید و تصمیم بگیرید و ..... ؟
برادر من یه کاری کن تو پنجاهمین پست این تاپیک بنویسی :
رابطه ام رو با اون خانوم کاملا قطع کردم
و این تاپیک غیر فعال بشه. فقط 4 پست مونده. :305:
[align=justify]مهمتر از اینکه از لیست کانتکتهای موبایلم پاک بشه اینه که از فکر و ذهنم پاک بشه! اونم نه شمارش بلکه خودش!!!!!!!:162:نقل قول:
نوشته اصلی توسط fahime2012
الان تو برزخ افتادم و بشدت دارم با خودم کلنجار میرم (جنگ شدید بین عقل و احساسم شروع شده:101:)چند قدم هنوز دارم تا بر احساساتم غلبه کنم!!(تا الان بارها و بارها جملاتتون را خوندم و خیلی تاثیر داشته!;) از روزی که این تایپیکو زدم اصلا باهاش تماس نداشتم!
من هم امیدوارم و از خداکمک میخواهم که پست شماره 50 دقیقا همون چیزی باشه که شما اشاره کردید:shy:[/align]
راستش جناب کامروا خودتون هم میدونید باتاپیک زدن چیزی از ذهن کسی پاک نمیشه
آقایی اومده بودند اینجا و چندین تاپیک زدند برای آشتی با همسرشون و در نهایت هم جدا شدند بعد تاپیک حدودا چهارم!!!
درد و دل و سوز و گداز اصل غیر قابل انکار احساساته
حالا اینکه آدم ترجیح بده هدفمند زندگی کنه,با وجدانش زندگی کنه,از زندگیش لذتی رو ببره که باید و نبره که نباید!همه به خود آدمها بستگی داره
چه فرقی میکنه دنبال سوز و گدازش باشید یا اصلش
تحول تو فکر شماست که یک سری پیش فرضهای سنتی داره و یک سری دیدگاههای به ظاهر روشنفکرانه!
تضاد بین عقل و احساس شما نیست
تضاد بین اون دو تاست تو فکرتون
اینو حلش کنید خودتون میفهمید کدوم وری هستید
موفق باشید جناب کامروا
آقاي كامروا
متاسفانه اين جور احساسات يك نوع اعتياد شديد به همراه دارند. كه شايد از اعتياد به مواد مخدر هم بدتر باشه.
مثلاً دور از جون شما به يك معتاد نميگن برو بشين فكر كن و تصميم بگير كه ترك كني. تا به حال سابقه نداشته كسي اينطوري ترك كنه.
بلكه بعد از مدتها كه همه چيزش را از دست داد تازه خودش به نتيجه مي رسه كه بايد بره و ترك كنه.
اين روابط هم به دليل همون حس سوز و گدازش كه براي شما شيرينه، نمي تونيد ازش دل بكنيد.
اما اگر دفعتاً كنارش بگذاريد و چند مدت تحمل سختي ها را داشته بايد، مطمئن باشيد كه حالتون خيلي خوب ميشه.
موفق باشيد.
اینم پست شماره 50
برادر من
بچسب به زندگیت و زن خوبت و از درکنار همسر بودنت لذت ببر
زندگیتو دستی دستی به آنیش نکش
این راه و خیلیا قبل شما رفتند و به بن بست بدی رسیدند
دیگه نشنوم چیزیهاااااا:324:
دهههههههههههههههههههههه
پاک کردن اسمشون از لیست کانتکتهای موبایلتون یکی از قدمهاییه که کمک میکنه از فکر و ذهنتونم پاک بشه. مطمئن باشید پاک کردن نشونه های ایشون از زندگیتون، مث پاک کردن اس ام اس ها کمک میکنه که نه تنها شمارشون و اس ام اس هاشون بلکه خودشون از فکرتون پاک بشننقل قول:
نوشته اصلی توسط kamrava
[align=justify]
بچه ها امروز چهار دی سالگرد ازدواج من و همسرمه :43:و من وقتی رسیدم خونه سالگرد ازدواجمون را بهش تبریک گفتم. بقلش کردم بعدش زدم زیر گریه!:302::302: گفت دیوونه شدی امشب یا از ازدواج با من پشیمون شدی؟ گفتم نه فقط خستم و میخوام خستگیامو تو آغوش تو فراموش کنم.کلی یاد خاطرات نامزدیمون کردیم(الان دوباره گریم گرفته:302:) و یکمی از فیلم عروسیمون را دیدیم. مرتب سه چیز تو ذهنم بود:
این دو سال زندگی مشترکمون(خاطرات تلخ و شیرینش) و اون خانم و حرفای شما:303:
بچه ها من بلاخره تصمیمو گرفتم
میخواهم برای همیشه ارتباطم را با این خانم قطع کنم[/size][size=x-large]البته به این طریق که دیگه اصلا تماس نگیرم و ایشونم تماس گرفتند حواب ندم تا خودشون متوجه بشناز تک تک شماها که کمک کردید و نظر دادید و راهنماییم کردید نهایت تشکر را دارم، خدا گره زندگیتون اگه دارید باز کنه. برام دعا کنید میخوام تمام فکر و ذکرم بشه همسر و زندگی خودم. خداراشکر که این دو سال همسرم بویی نبرد، واقعا خدا راشکر:323: خدا را شکر اشتباهات بزرگتر و خیلی بزرگتر را مرتکب نشدم، خداراشکر که حس میکنم مهرش داره از دلم بیرون میره و دوباره همسرم همه عشقمه:323:
دوستان من دلایلی و عقده گیرهای فکری(بجز چیزهایی که گفتم) واسه اینکه این مجوز این کار را به خودم بدم داشتم که شاید ی مدت دیگه که کاملا آرامشمو بدست آوردم بیام و در موردش ازتون کمک بخوام چون تا اون دلایل واسم حل نه شاید بعدها دوباره پام بلغزه ولی اگه اون گیرام رفع بشن دیگه هیچوقت نرم سمت این مسایل.
بچه ها بازم ممنونمممممممممممممممممممم م و همتونو دوست دارم،[/align][size=large]:72::72::72:
سلام
به نوبه خودم تبریک میگم آقای کامروا.
بنویس ارتباطم را برای همیشه با آن خانم قطع کردم.
کامروا باشی برادر :104:
آقای کامروا آخر پست رو بالاخره open ended گذاشتی ها برادر!
قبول نیست!
از اون خاطره بازی نامزدی و... حس کردم، دلتون عشق ورزی میخواد با همسرتون مثل همون دورانها. البته میتونید خودتون شرایطتش رو با همسرتون ایجاد کنید. ولی شکل رابطه فعلی شما بعد از گذشت چند سال قطعا یه فرقی با دوران نامزدی داره. نمیگم بدتره. اتفاقا رابطه عمیق تره. شناخت بیشتره. فرصت عشق ورزیدن بیشتره و امکاناتش هم بیشتر از اون زمان در اختیارتون هست.
یه صحبت کلیشه ای از این تالار یاد گرفتیم و به کرات شنیدیم که با دخل و تصرف خودمون میشه اینه که: پرورش عشق در مراحل مختلف زندگی بمانند پرورش یک گل در مراحل مختلف رشد اونه که رسیدگی خاص خودش رو میخواد. باید به موقع خاکشو عوض کنی، تقویتی پاش بریزی، آبیاریش کنی، یه وقت تو سایه بذاریش یه وقت تو آقتاب ببریش، هرس اش کنی و... در نهایت اینکه یک باغبان به پرورده دست خودش با لذت نگاه میکنه و عزیز میداردش و اونو نمی چینه بندازه دور! یا با دستهای خودش علفهای هرز رو نمیاره توی باغچه گلهاش بکاره. بلکه اگر هم اونها رو بطور تصادفی دید سعی میکنه از ریشه درشون بیاره و جای دوری بندازتشون که دوباره پر تر از قبل در نیاد و منابع تغذیه گل رو هدر نده و در نهایت باعث پژمردگی و نابودی حاصل و ثمره زحماتش نشه :72:
شما اینکارها رو برای مراقبت از عشق چندین و چند سالتون انجام میدید؟
از خواندن پستت گریه ام گرفت آقای کامروا
خیلی خیلی خوشحالم که بالاخره تصمیمتو گرفتی
و خوشحال ترم از اینکه تصمیمت به موقع و قبل از باخبر شدن خانمت از ماجرا بود
چون که من با تمام وجود می توانم حس کنم که بخشیدن بی وفایی همسر چقدر سخته
و البته فراموش کردنش غیر ممکن
همسر من هم یه روزی مثل شما خطایی کرده بود و البته به مدت 1 ماه و نه دوسال!
با اینکه الان همه چیز خوب است و عشقمون نسبت به قبل چند برابر شده و همسرم تمام سعی اش رو برای جبران خطایش می کند، اما...
آب رفته به جوی بر نمی گردد
ذهن من همیشه درگیر این مساله هست و خواهد بود.
خوش به حال همسرت که چیزی از این قضیه نفهمیده و شما تمومش کردی
من تازه وارد این سایت شدم
ولی دیدم خیلی جالبه و کارشناساناه راهنمایی میکنن
امیدوارم موفق باشی
فقط میتونم اینو بگم که اگه خانمتون منطقی بر خورد میکنه بهش بگید ولی اگه باعث میشه که نسبت به شما شکاک بشه دیگه بهتره که اصلا عنوان هم نکنید
من همسرم خدا رو شکر بهم میگه هر چند ناراحت شدم گاهی اوقات ولی به روی خودم نیاوردم و چون شما هم هنوز کاری نکردید و رابطتون سالم بوده حذمش راحت تره:72:
تبریک آقای کامروا
آفرین به عزم و اراده تون
ای کاش من هم مثل شما می تونستم با خودم کنار بیام و مشکلی که شبیه مشکل شما نیست رو برای خودم حل کنم
واقعا تبریک برادر
خدا دوستتون داره که از دو راهی اومدین بیرون
برای منم دعا کنید:104::72:
سلام مثل اينكه من دير رسيدم و همه چي ختم به خير شده الهي شكر خدايا هزاران هزار مرتبه شكر.برادر عزيز من به شخصه بهت افتخار ميكنم بيني شيطان رو به خاك ماليدي.از مدير محترم و موسسان اين تالار هم نهايت تشكر رو دارم كه باعث تاسيس يه همچين جايي كمك به حل مشكلات دوستان ميكنن.خدا قوت اجرتون با مادر سادات