حال و احوال یاران همدردی (7)

سلام به همه دوستای خوب و نازنین همدردی :)

امروز اومدم سایت یک خبر خوش خوندم خیلیییییییییییییییییییییی یییییییی خوشحال شدم گفتم شاید شما هم خوشحال

بشین از شنیدنش :227:

mehrabooni عزیز نامزد کرده و اولین خاطرش رو هم ثبت کرده توی تاپیک "خاطرات عاشقانه من و همسرم" :43:

mehrabooni عزیزم تبریک میگم خانوم خانوما :227: :227:

نمیدونی چقدر برات خوشحال شدم عزیزم. امیدوارم خوشبختی و سعادت قرین زندگیت باشه.

واقعا امروز یکبار دیگه به چشمانم دیدم "ان مع العسر یسری" رو با دیدن پست جدید مهربونی! :310:

قابل توجه عزیزایی که روزهای سختی رو می گذرونن!

امیدوار باشین که روزهای خوب به زودی از راه میرسه و وعده خداوند نزدیکه.

همچنین خوشحال شدم واسه حال خوب fm.mohajer و نازنین آریایی عزیز و مریم 123 نازنین که حالش بهتره.

خودمم که سرماخوردگی رو از رو بردم دیگه بیچاره نفسای آخرشه نتونست منو از رو ببره :311:

آخه وسط این همه کار و زندگی حیف نیست آدم جای کیک تازه و شیر کاکائوی داغ سرما بخوره؟ :) نه حیف نیست؟

مواظب سلامتیتون توی این هوای سرد و زیبای پاییزی باشین.

من که حالم خیلی خوبه به خصوص با این هوای پاک و تمیز و آفتابی

حال شماها چطوره؟ :46:

:72:

بهارجان mehrabooniقبل از محرم نامزد کرده بود و منم خیلی خوشحال شدم وقتی فهمیدم:310:
امروز من حالم خوبه خوبه
تو عمرم انقدر آروم نبودم
فکر کنم خدا داره نذرمو اجابت میکنه
راستی اینجا هوا بارونیه منم نیم ساعت دیگه میخوام برم پیاده روی تو ساحل که نمیدونید چه حالی میده
جای همتون خالی:43:

اومدم گزارش حال خوبــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــم رو بهتون بدم... http://www.pic4ever.com/images/130fs358763.gif

اومدم بگم عالی تر از این نمی شه هر کی حالش خوبه بیاد ... هر کی هم نیست بیاد، http://www.pic4ever.com/images/cancan.gif

انقدر انرژی دارم که حاااال دنیا رو خوب کنم!!!
http://www.pic4ever.com/images/earthhug.gif

به به !

چقدر خوبه که حال بچه ها خوبه

خدارو صد هزار مرتبه شکر....:323:

منم حالم خوبه...........خیلیییییییییییی� �ییی

هوراااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا اااااااااا

نادیا کجایی بیا برامون بری بری کن !

خدا کنه همه آدمهای روی کره زمین حالشون خوب باشه.....

انشالله وقتی امام زمان بیاد دیگه هیچ مشکلی توی دنیا نمیمونه.....

خدا فرج اقا رو برسون.

:72:

:302::323::302::323:

بدون شرح

یعنی من هلاک این معرفت بچه های تالارم

100سالم نیای اینجا هیچکی سراغی ازت نمیگیره و حالتو جویا نمیشه

باز دم مریم 123 و پدربزرگ و راحیل گرم که یه خبری ازم گرفتن

این حس انسان دوستانتون تو حلقم

بگذزیم

حالم خیلیییییییییی خوبه خداروشکر
دیشبم خواب گل پسرم رو واضح واضح دیدم
کریسمش و سال نو نزدیکه
براش کلی کادو فرستادم که براش بذارن پای درخت کریسمسش

این بری بری هم فقط مخصوص maryam123

بری بری بری
بری بری بری
:227::227::227:

لیدیز اند جنتلمن ولکام تو انجمن

خوبه که همه خوبن خوبم که همه چی خوبه خوبیم که شما خوبید


امروز یه اتفاقی افتاد من کارمند آژانس هواپیمایی ام ثبت نام کربلا واسه اربعین شروع شده
یه خانومی اومد تو آژانس یه راست اومد جلو کانترم گفت خانم مهاجر؟
گفتم بله
فقط نگام کردو خندید
اصلا نمیشناختمش اما یه جوری انگار خیلی میشناختمش
یه بسته گذاشت جلوم گفت قابل شمارو نداره یه بسته آب نبات بود
واسه چی نمیدونم
منو از کجا میشناخت نمیدونم
کارای ثبت نامشو انجام میدادم تمام وقت نگاهش به من بود و در حین کار از کربلا میگفت
بغض کرده بود گفت به هرکی میگم اشک میریزه منم اشک ریختم
یه زیارت عاشورا داد دستم گفت حقوقتو جمع کن برو کربلا

چقدر دلم هواتونو کرده آقا هر ماه کار زائرانتو انجام میدم که بیان پیشت کی نوبت ما میشه پس!!!!!!!!!!!!!!!!!!

حال و احوال من : بد
خوشبختی دیگران باعث میشه اشک تو چشمام حلقه بزنه با اینکه همیشه معروفم به مهربونی و خیر خواهی
اما الان حس میکنم من لایق خوشبختی نبودم (منظورم فقط روابط عاشقانه است که از بچگی تحت تاثیر فیلم های زیادی که میدیدم شاید عطش شدید جنسیم برام آرزو بوده)

و باعث میشه اشک تو چشمام حلقه بزنه با هر شعر و آهنگ و رفتار یکم احساسی احساسم خموده میشه

نبینم غمتو جوانه جان!:46:این چند وقت کجا بودی؟!!میای یه سوک سوک میکنی میری؟!
بی دل جونم چرا نصفه شب که همه خوابن میای؟!!دلم واست یه ذره شده بود یه موقعی اومدی که از خواب حال نداشتم جواب پیامتو بدم:46:دمت گرم.مرسی:46:
من امروزم خوبم :227:
اینجا بازم سرده مه گرفته شده مثله تابلوی نقاشی:310:

خوب الان رفتم یکم دویدم خوب شدم:311:

صبح به خیر همدردی ها
امروز اولین روزیه که این موقع از خواب پاشدم و حالم بسیار خوب هست.آماده شدم و منتظر پدر شوهر عزیزم هستم تا بیاد و من رو ببره اداره تا اگه خدا بخواد کم کم کارها رو یاد بگیرم و انشالله بعد ار اتمام این ترم آخر به عنوان منهدس بخش فناوری اطلاعات اداره آموزش پرورش مشغول به کاربشم.البته اگه مثل خونه داریم دسته گل به آب ندم خوبه.اینجا از دیشب تا حالا بارون میاد.هوای بسیار عالی و فرح بخشی هست.راست میگن سحرخیز باش تا کامروا شوی
تقدیم به همه:72:

شب همه شما بچه های تالار همدردی بخیر
اینجا بارونیه چند دقیقه پیش بارون شروع شده و هوا هم مطلوب و بهاریه ، حالم خوبه فقط احساس میکنم تالار دیگه اون لطافت گذشته رو نداره تا بخوای پستی بزنی میگن این تاپیک احساسیه و مخالف اهداف تالاره! به هر حال حس و حال لطافت و شادی تو تالار بسیار کم رنگ شده و تاپیکها همش شده مشکلات غافل از اینکه آدم باید اول روحش آرامش داشته باشه که بتونه مشکلاتشو حل کنه بگذریم میدونم این مطلب پرت میشه تو قسمت آزاد تا فقط همون سه چهار نفر مدیر بهش دسترسی داشته باشن ... ولش کن بابا ؛شبتون رویایی باشه

سلام به اهالی خوب و فهیم و با ذوق همدردی

خوبید همگی که ان شاء الله

خب بازار آشپزی رو داغ کردید ها ، آشپز خونه با وجود بی دل و پدر بزرگ و ترانه و فکور و مریم که یکی از یکی شوخ طبع تر ، حال و هوایی پیدا کرده ....... هم فال و هم تماشا ،هم یاد گرفتن غذا و هم تلطیف روح :310:

کلی امروز از پستهای شما خندیدم :311::311:

از این روزهاست که ابتکارات غذایی اعضاء همدردی در بیاد و بره بشه کتاب آشپزی همدردی .......

جدی میگم میشه یک کتاب طنز از توش درآورد . کی گفته همه کتابهای آشپزی باید جدی باشه و ..... میشه یه چاشنی طنز هم بهش زد ، خلاقیته دیگه .

فکر کن در مواد مورد نیاز پدر بزرگ میاد :

1 .....

2 .....

3 ......

4 - فلفل و نمک به قدر لازم

5 - یک نفر آدم با حوصیه و بیکار :311:

یا در روش پخت یه چاشنی هایی از طنز اضافه میشه .

پیازها را داخل روغن .......

اینجا نمیشه ، آخه حال و احواله میام توی همون آشپزخونه ایده ام را تکمیل می کنم

خلاصه خوشم که می بینم حالتون خوشه و دور هم میگید و می خندید و کنارش به خلق الله هم راهنمایی می دهید ......:310::310::43::104::72:



.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط آرمان 26

سلام
اما خدمت شما عرض کنم اگه مطالب قبلی بنده رو دیده باشید من بیشتر تو قسمتهای آزاد و هنر و ... سایت فعال بودم اما سایت همدردی بیشتر به سوی تخصصی شدن پیش رفته و متوجه شدم که برای اون قسمتها تعرفه بالایی قرار داده که اونم شامل تعرفه یک ماهه و یکساله هست که هر دوش هم برای کسی که به صورت تفننی و از سر علاقه بخواد مطالبی تو قسمت آزاد قرار بده خیلی هزینش بالاست . به همین خاطر فکر نکنم سایت تخصصی روانشناسی و مشاوره همدردی دیگه مثل سابق جایی برای چنین فعالیتهایی باشه . به هر حال از ابراز لطف شما هم سپاسگذارم .

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط آرمان 26

حالم خوبه فقط احساس میکنم تالار دیگه اون لطافت گذشته رو نداره تا بخوای پستی بزنی میگن این تاپیک احساسیه و مخالف اهداف تالاره! به هر حال حس و حال لطافت و شادی تو تالار بسیار کم رنگ شده و تاپیکها همش شده مشکلات غافل از اینکه آدم باید اول روحش آرامش داشته باشه که بتونه مشکلاتشو حل کنه بگذریم میدونم این مطلب پرت میشه تو قسمت آزاد تا فقط همون سه چهار نفر مدیر بهش دسترسی داشته باشن ... ولش کن بابا ؛شبتون رویایی باشه

---

با سلام
آرمان 26 گرامی
بله دقیقا همین طور هست که هنگام ورود به تالار متوجه شدید.
تالار نسبت به سالهای قبل کاملا رویه اش اصلاح شده است و اصلا برنامه ای برای پرو بال دادن مسائل احساسی اعضاء ندارد، چون متاسفانه شاهد این بودیم که در چتر احساسی به وجود آمده متاسفانه وابستگی هایی ایجاد شده است و خود همدردی و بعضی اعضایش زمینه وابستگی برای افرادی را ایجاد کرده است و مشکلاتی را فراهم کرده است. به طوری که حتی تاپیک هایی مثل اعتیاد به همدردی گشوده شد.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرشته مهربان

خوشم که می بینم حالتون خوشه و دور هم میگید و می خندید و کنارش به خلق الله هم راهنمایی می دهید ......:310::310::43::104::72:
[/color]

---

فرشته جون قربون دستت خواهر! من دستم بند آشپزیه، بچه ها هم رو گاز اند، خودت خلق الله رو از دم در راهنمایی کن برن :311:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

تالار نسبت به سالهای قبل کاملا رویه اش اصلاح شده است
...
به طوری که حتی تاپیک هایی مثل اعتیاد به همدردی گشوده شد.

---

بعله! به حول و قوه الهی و با تلاش و پشتکار برادران زحمتکش و سربازان گمنام همدردی، الحمدالله ریشه اعتیاد در این تالار خشکیده شد و اراذل و اوباش درمان شدند و به آغوش گرم خونواده هاشون برگشتند. و الان این عزیزانی که می بینید هم تفننی میان همدردی. البته اون قبلی ها هم اولش تفننی فقط روزای تعطیل میومدند. اما لامصب خوردند به تعطیلات نوروز و دیگه خلاصه در این دام گرفتار شدند. مهم اینه که الان همه تفننی میزنند و کلا ریشه اعتیاد و در این تالار خشکوندیم! و به جرات میتونم بگم یکی از پاک ترین تالارهای منطقه رو داریم! بزن اون دس قشنگه رو :104:

حالا برای اینکه سربازان گمنام همدردی یه وقت پست ما رو انحرافی و در خلاف جهت خوش و بش و احوالپرسی تشخیص ندن و خلاصه به اعماق تاریخ منتقلش نکنند،

حالتون خوووووووبه؟
خووووووووووبین؟
دماغتون چاااااااااقه؟
منم خوبم؟ شما خوبییییییین؟

جناب مدیر اینجا جاش نیست اگه اجازه بدید تو تاپیک پیشنهادات و انتقادات تالار در خصوص دو واژه اعتیاد به همدردی و تخصصی شدن همدردی نظر بدیم؛البته اگه هدف پیشرفت یه انجمن باشه باید آستانه تحمل مدیران بالا بره و از همین انتقادات به نفع تالار استفاده بشه ؛حالم همچنان خوبه اما چون نمیشه تمام حرفها و نظراتم رو بیان کنم برخی از مدیران صورتی هم سلیقه ای عمل میکنند؛ گزارش نابحق میدهند ؛ تهمت بیجا میزنن اعصابم خورده ؛جناب مدیر نزارید مدیران زیر دستتون دیکتاتور بار بیان زیر دستی که نه عدالت دارد نه تخصص مشاوره و روانشناسی و فقط ادعاست ! حیف وقت ندارید و نمیخوام با حرفام دغدغه فکریتون رو بیشتر کنم چون کارهای مهم تری دارید؛اگه حرفی و یا انتقاداتی دارم به شما نیست بلکه به یکی دوتا از زیردستان شماست که تحمل هیچ انتقادی ندارند و به ظاهر میخندند اما از باطن آتیش میگیرند!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط آرمان 26

جناب مدیر اینجا جاش نیست اگه اجازه بدید تو تاپیک پیشنهادات و انتقادات تالار در خصوص دو واژه اعتیاد به همدردی و تخصصی شدن همدردی نظر بدیم؛البته اگه هدف پیشرفت یه انجمن باشه باید آستانه تحمل مدیران بالا بره و از همین انتقادات به نفع تالار استفاده بشه ؛حالم همچنان خوبه اما چون نمیشه تمام حرفها و نظراتم رو بیان کنم برخی از مدیران صورتی هم سلیقه ای عمل میکنند؛ گزارش نابحق میدهند ؛ تهمت بیجا میزنن اعصابم خورده ؛جناب مدیر نزارید مدیران زیر دستتون دیکتاتور بار بیان زیر دستی که نه عدالت دارد نه تخصص مشاوره و روانشناسی و فقط ادعاست ! حیف وقت ندارید و نمیخوام با حرفام دغدغه فکریتون رو بیشتر کنم چون کارهای مهم تری دارید؛اگه حرفی و یا انتقاداتی دارم به شما نیست بلکه به یکی دوتا از زیردستان شماست که تحمل هیچ انتقادی ندارند و به ظاهر میخندند اما از باطن آتیش میگیرند!

---

با سلام
شما که قدیمی هستید باید بیشتر قوانین تالار را رعایت فرمایید.
لذا خواهش می کنم اگر مطلبی دارید از طریق لینک ارتباط با ما با شخص بنده در میان بگذارید. و از آوردن تنش های شخصی به جو عمومی تالار اجتناب کنید. البته من پیش از آن هم نکاتی را برایتان به صورت خصوصی ارسال کردم که توقع داشتم از همان طریق هم جواب دهید.
با تشکر

جناب مدیر این مشکل شخصی نیست بحث انتقاد از یکی دوتا از مدیران صورتی تالاره ؛بنده تو چندسال فعالیت در تالار هیچگاه در خصوص هیچ کس به شما از راه پیام خصوصی گزارشی ندادم چون راستش عادت به زیر آب زنی و تهمت ندارم و همیشه سعی کردم مستقیم با خود شخص برخورد کنم به هر حال از جواب دادن خصوصی معذورم چون دوس ندارم در غیاب شخص قضاوتی بکنم !الانم این متن رو اینجا نوشتم که اون شخص یا اشخاص بدونن و هراس برشون نداره من قصد زیرآبی رفتن مثل خودشون ندارم!

آقاي آرمان 26 اين صراحت خوبه كه مايليد مشكلتون رو به خودافراد مورد نظرتون منتقل كنيد اما نوشتنش تواين تايپيكه مثله اينه كه باهمسايه ي ديواربه ديوارتون مشكل پيداكنيدوبريد تو پشت بوم فريادبزنيد وجومحل رو متشنج كنيد!
براي هركدوم ازماممكنه مشكلاتي بامديران پيش بياد خودمن هم چندماه پيش يك تايپيك انتقادي داشتم كه بامرور زمان متوجه اشتباهم شدم و مطمئنا شماهم باصحبت شخصي بامديرهمدردي مشكلتون رفع خواهدشد
به هرحال خواهرانه ازتون ميخوام ازقضاوت سريع درموردعملكرد آدم هايي كه بي چشم داشت وقت و اعصاب و حوصله براي مشكلات اعضاي سايت ميذارن بگذريد و نگاهي به مشكلات وتايپيك هايي كه همين اعضا با سعه صدر وزمان به صاحب تايپيكش كمك كردن بندازيد بعد درفضاي عمومي همدردي اينطور بنويسيد
اميدوارم حالتون هميشه خوب باشه و موفق باشيد

حال من امشب مثل آسمون شهرمونه.هوای دلم بارانی ست .

شهرماهم امشب بارونيه


من حالم خوبه ولي خوابم نميبره دارم كتاب ميخونم و تو همدردي ميچرخم


رايحه جان ازته قلبم برات دعاميكنم كه مشكلت حل شه و حالت خوب شه

رز زرد عزيزم اميدوارم اونچه كه به صلاحته اتفاق بيفته وبهترين تصميمو بگيري

جوانه جان،ناديا خانم گل منتظر شنيدن حالتون هستيما

نازنين جان و راحيل خانم شماهم سريعترشارژ كنيد بيايد بگيد حال و اوضاع چه طوره

بياين ديگه يه خبربدين

اميدوارم اين روزا حال اعضاي همدردي خوب باشه

قربونت taraneh89
من حالم خداروشکر خیلی خوبه
هوا بارونیه

هوا بارونی باشه
تو ام باشی
.
.
.
.
.
.
.
من میرم خونه
حوصله این لوس بازیارم ندارم :311::311:

همه چی آروم و امن و امانه
مشغول فرستادن یکی از عزیزانم به اروپا هستم (قراره بفرستیمش خونه بخت)
دعا کنید ایندفعه دیگه پسررو قبول کنه و بهش جواب بله بده و عروس بشه

یا حق

سلام،

امیدوارم حال همگی خوب باشه!
منم خوبم :-)

من چندین ماهه که یک سوالی در ذهنم هست که بی جواب مونده بود و فکر می کنم امروز صبح جوابش رو یافتم! :)

از وقتی که من فوقم رو گرفتم و دکتری رو شروع کردم حدود ١٠ ماه می گذره. تو این مدت خوشبختانه فرصت کردم دوبار بیام ایران. هر دوبار که ایران بودم برای تک تک فامیل توضیح دادم که عزیزان دلم، من درسم تموم شده و دیگه کلاس و امتحان ندارم. و حالا هم استخدام دانشگاه هستم و کار تحقیقاتی می کنم و از روی نتایج این کارم هم می تونم در آینده یک تز بنویسم و دکتری بگیرم. بعدش هم می تونم یا تو همین دانشگاه بمونم، یا برم یه جا دیگه استخدام شم.

می بینید که توضیحاتی که دادم قابل فهم هستند!
ولی انگار فامیل و آشنایان ما نمی خوان این مسئله رو بپذیرند! :)

مثلا شب اومدم خونه، تلفن زنگ می زنه:
خاله: سلام خاله جون، خوبی؟ داشتی درس هات رو می خوندی؟
من: نه خاله جون، و توضیحات بالا...

چند شب بعد عمو تو اینترنت:
عمو: عمو جون، ترم چندمی الآن؟
من: توضیحات بالا ...

یا دختر خاله:
خب! حامد! الان تعطیلات میان ترمتونه اومدی ایران؟


دیگه الان دو سه ماهه خسته شدم از توضیح دادن ها. گفتم بی خیال! :311:

همین دو شب پیش دختر عمه ام تو اینترنت:
گفت: امتحاناتون شروع شده؟
گفتم نه هنوز!!
گفت داری درسهات رو می خونی آماده بشی؟
:311:

چند وقت پیش یکی از آشنایان رو دیدم، گفت زن نمی گیری؟ گفتم چرا، کم کم...
گفت ان شا الله مهندسیت که تموم شد، ازدواج کن
گفتم باشه!


از همه باحال تر پدر بزرگمه. وقتی ایران بودم گفت آقاجون شما الان کارت اونجا چیه؟ من گفتم کامپیوتر! گفت اون وقت تا کی؟ گفتم دیگه این رشتمه، تا آخر عمرم. گفت آهان... و یکم رفت تو خودش. حتما پیش خودش فکر می کنه این همه مامان بابای این بچه زحمت کشیدند، حالا این نشسته کامپیوتر بازی می کنه. کامپیوتر که نشد کار!! :311:


اینجا یک آشنایی داریم، ایرانیه، خدا رو شکر خیلی موفقه و تو دانشگاه تدریس می کنه. البته هنوز به درجه استاد دانشگاهی نرسیده. این قضیه رو برای اون تعریف کردم، خندید. ولی گفت باور کن بعضی از فامیل های من هم هنوز از من می پرسند پس کی درست تموم میشه؟! چقدر دیگه باید بخونی؟! :311:

نمی دونم چطوریه... مثلاً تو ایران یکی معلمه، شب ورق های امتحانی رو ببره خونه، بهش می گن داری مشق هات رو می نویسی؟!!!

خلاصه کلی داشتم روی علت این سوالات فامیل فکر می کردم. اوایل می گفتم خب با سیستم اینجا آشنا نیستند. برای همین توضیح کامل می دادم. بعد ولی دیدم اینها هی یادشون میره که من فوقم تموم شده. یا بعضی ها اصلاً یادشون میره من لیسانس هم دارم. (خدا رو شکر دیگه نمی پرسند کلاس چندمی!). با خودم گفتم شاید من به قیافم نمی خوره... :)

ولی امروز صبح یه تئوری داشتم که فکر می کنم صحیح هم باشه. قضیه اینه که من بعد از اینکه مدرکم رو گرفتم، از فامیل ها فقط به یکی از عموهام شام دادم. و جالب اینجاست که خانواده این عموم دقیقاً یادشونه که من چی کار می کنم و در چه مرحله ای هستم! ولی به بقیه غذا ندادم! پس شاید ملت باید حتماً یک غذایی چیزی بخورند تا قبول کنند که طرف مقابل یک مدرکی چیزی گرفته. :311:

آخه من همیشه از خودم می پرسیدم که چرا وقتی یکی می میره، رسمه که باید عزادار به بقیه شام بده. حالا فهمیدم که حتماً اگه شام یا نهار نده، بقیه قبول نمی کنند که طرف مُرده. تا 10 سال بعدش هم حال مرده رو می پرسند و میگن پس کو؟! :311:

عجب حکایتیست.


خب عرایض بنده تموم شد.
بریم که وقت خواب و ببعی شمردنه :)
شبتون خوش!

آقا حامد

من که همون 10 ماه پیش بهت گفتم بیا یک شامی ، شیرینی ای چیزی بده شما به خرجت نرفت :)

اگر شام داده بودی الان همه بهت میگفتن خوب دکتر چه خبرا؟ شاگردات چطورن؟ :311:

این فرضیه شام دادن خوبیش به همین چیزاست! به جای این همه توضیح یک شام کار 10000 تا جلسه توجیهی رو انجام

می داد. حالا هم دیر نشده شام بده بگو دکتر شدم ، ملت پروفسورت هم می کنن :311:

ترانه جون

خیلی خوشحالم که حالت خوبه عزیزم. انشالا همیشه روحیت همینطور شاد باشه :46:

به به نادیا خانوم

چه عجب شما از این ورا اومدی. بابا تالار به انرژی های خوب و شادت نیاز داره ها.

سلام حامد جان

ببینم راستی ، فورترن4 :311: رو پاس کردی ؟؟!! (یادش به خیر دوره ما که یکی دوسال بعد از کارت پانچ بود !! فورترن می خوندیم)

حامد جان یه تاپیکی هست به اسم سوتی ها ، این پستت بیشتر به اونجا میخوره ها ، نکات خوبی داره مثل اینکه لب تاپ خریدم بابا بزرگم میگه چندتا قوه :311: می خوره.
دانش روانشناسی میگه اگه اون تاپیک رو بخونی ، کلی زیاد از زندگیت راضی میشی پا میشی بشکن می زنی
:104:

تازه یه چیز دیگه هم هست ،
تو اتوبوس نشستم با راننده گرم گرفتم ازم پرسيد چي خوندي؟
گفتم: مهندسی كامپيوتر
گفت ميتوني يه سي دي آهنگهاي باحال واسم بزني :311::46:

دیدی ، پس برو خدا رو شکر کن. همین که می دونن کجائی و بهت زنگ میزنن و....

خب بگذریم حالا کی سور مهندسیت رو میدی ؟؟!! :311:

ضمنا من حالم خوبه ، همه خوبید که ؟؟
خب الحمدلله

مرسی آقای حامد کلی با حرفاتون خندیدیمو برا چندمین بار به ایرانی بودن خودمون بالیدیم:311::311:

کلی انرژی گرفتم فقط آقا حامد یه سوال تخصصی ببخشید شما مگه وقت میکنید بین درس و امتحانات میان ترم دانشگاهتون بیاید همدردی؟؟؟؟دانشجو فوق بودید درست میگم؟؟؟:311::311::311:
ببخشید:311:

بالاخره اینجا هم داره بارون میاد:310: بارون که چه عرض کنم یه نمه سیلاب تو خیابونا راه افتاده خونه منو همسری هم که تقریبا پشت کوهه :311:دیگه فراوانیه آب و روشنایی
ان شالله این نعمت ناز خداوندی به بهترین و مفیدترین شکلش تو این فصل جاری باشه تا هممون از لطافت اون بهره مند شیم:72:
الهی آمین:323:

سلام به همه امیدوارم حال همگی خوب باشه .

آقا حامد شما که حتما حالتون خوبه . من که اگر جای شما بودم کلی با این حرفا روحیه میگرفتم از بس که می خندیدم . تبریک میگم که درستون تموم شده حالا خودمونیم تموم شده :311: اگه شده پس چرا ما غذایی نخوردیم والا اینجا هم رسمه که یا شام یا ناهار بلاخره یه مهمونی میدن دیگه . الان دیگه منم دارم شک می کنم ...... آقا حامد ترم چند بودید ؟:311:

اگر از حال ما بپرسید ملالی نیست جز دوری همسر :302:

یادمه اوایل که شیفتگی و دلتنگی و بی تابی همسرم رو می دیدم تعجب می کردم که چرا انقدر بی تابی می کنه ..... گذشت تا اینکه ما هم به همین روز دچار شدیم و مثل همسرگرامی شدیم حالا حالشو می فهمم . بگردم چی می کشید و من حالیم نبود و تو حیرت بودم .:228: ای روزگار پدر عشق ...........(خیلی هم خوبه کی گفته که پدر عشق ..........)

مادر شوهرم می گفت شوهرت این چند وقته تورو نبینه طاقت نمیاره چکار کنه بدون تو ... ما هم سرخ و سفید می شدیم حالا خبر نداره که خودمم به همین حال افتادم .

کلی امشب دلم گرفته بود . ولی باز چای شکرش باقیست که فردا مهمانی دعوت شدیم و توفیق اجباری حاصل شد تا همدیگر رو ببینیم و درس و مشق تعطیل و بریم دنبال صفا سیتی و مهمونی :227:

فردا بالاخره دلتنگی هامون تموم میشه تا دوری بعدی .:310::227::227:

:326:

برون شو ای غم از سینه که لطف یار می‌آید.......... ... تو هم ای دل ز من گم شو که آن دلدار می‌آید
نگویم یار را شادی که از شادی گذشتست او........... ... مرا از فرط عشق او ز شادی عار می‌آید

سلامی گرم به شما کاربران محترم انجمن همدردی ؛ حال و احوالتون که خوبه انشاله ؛ دکتر حامد جان بنده هم فراغت از تحصیل جنابعالی رو تبریک میگم ، و اما خانم باران 68 دوران نامزدی و عقد بی شک شیرین ترین دوران زندگیه قدرشو بدونید و تا می تونید از لحظه لحظه اش استفاده کنید ؛ هی ی ی یاد دوران عقد خودم افتادم ؛ خب از احوالاتم بگم که به دلیل مشکلات اقتصادی و همچنین بازرسی که در پیش داریم مجبور شدم امشب سرکار بمونم تا کارهای عقب مونده رو انجام بدم و به همین دلیل دور از حاج خانم باشم البته اینجور مواقع ایشون بد بهشون نمیگذره چون پیش خونوادش میره و تا صبح با آجی و مامانش حرف میزنه عشق زنها هم که حرف زدنه:311: جدی میگم جدای از شوخی آقایون بزارید خانماتون تا میتونن حرف بزنن بزرگترین آفت برای یه زن حرف نزدنه ؛ برادرانه میگم هیچگاه موقع حرف زدن خانمهاتون بی محلی یا کم محلی نکنید و با اشتیاق گوش بدید خواهید دید که خانمتون چه انرژی مثبتی میگیره بعد حرف زدن؛ پس با این تفاسیر خانمای محترم انشاله همیشه فک و چونه هاتون گرم و مستدام و پربار باد:104:

سلام آخ جون پنج شنبه خیلی خوبه مگه نه

باران جونم؟؟؟؟دل مارو هم هوایی کردی همچین فضا نوستالژی شد ها

آقای آرمان خان ممنون از توصیتون کلام شما متین اما یه نمه قشنگتر هم میشد گفت مگه نه؟فک و چونه چیه!!!!!!!

امشب تولد منه http://www.pic4ever.com/images/hanghead.gif

هــــــــــی پیر شدم رفت... http://www.pic4ever.com/images/sigh.gif

سلام دوستان

حالم خوب نيست داغونم

روحم داغونه ،زندگيم مشكلي داره كه روم نميشه پست بازكنم،

ازاسم مشكلم شرم ميكنم ،باخودم گفتم اين يكي ديگه خوبه
آخه چرا ،چرامن مگه من نون كسي رو آجركردم مگه من نون يتيمي رو گرفت آخه چرا آب خوش ازگلوم پايين نميرم

آبروم پيش دروهمسايه فاميل رفت

محسني كه رواسمش قسم ميخوردن

محسني كه كل محل هواخواهش بودن ،

ازاين پستمم خجالت ميكشم
پدربزرگي كه همه روميخندوند با كوچيك بزرگ شوخي داشت -انقدر بدبخته،
دعام كنيد
بوقض گلومو خفه ميكنه

سلام به تمام اعضای خوب تالار و مدیران خوب تالار
من دارد حق عضویت تمام شود چند وقت به مرخصی بروم استراحت کنم دوباره به تالار بر می گردم با دست پر و پر نشاط به تالارهمدردی بر می گردم براتون ارزوی موفقیت سلامتی می کنم:72::72::72::72::72:

سلام به همه

پدر بزرگ گرامی متاسف شدم که شما در زندگی شخصیتون مشکل دارید اما اینجا همه ی ما ممکنه مشکلاتی داشته باشیم و این ربطی به فعالیت ما در تالار نداره . شما اگر مشکل خود رو هم بازگو کنید ذره ای از ارزش شما نزد اعضاء کم نخواهد شد . امیدوارم هرچه زودتر زندگی شما به روال عادی باز گردد .


گل کاغذی عزیز باردیگر تولدتون رو تبریک میگم .

مهاجر عزیز حال هوای من نوستالژی بود که فضارو گرفت دیگه :311: . تا باشه از این نوستالژی ها برای من و شما و همه اعضاء خوب و دلسوز تالار .

سلام
خانم باران 68 محترم به تالارهمدردی بر گشتی خوش امدید خیلی خوشحا ل هستم به تالارهمدردی بر گشتی
تالارهمدردی به وجود شما نیا ز دارد امیدوارم دوباره به فعا لیت در تالار ادامه دهید براتون ارزوی موفقیت سلامتی می کنم:72::72::72::72::72:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

خانم باران 68 محترم عروسی مبارک باد:72::72::72::72:
امیدوارم در کنارهمسر همیشه خوشبخت باشید:72::72::72:

ما از سفر دو روزه برگشتیم یه اعتراف بر خلاف شب عاشورا که واسه همه دعا کردم اونقدر فکرم پیش بابام بود که فقط شفای اونو خواستم پس از همتون معذرت می خوام.ما معمولا زود به زود می ریم قم دفعه بعد اگر عمری بود نایب الزیاره خواهم بود.
در راه رفت بی دلیلِ با دلیل 100000تومان جریمه شدیم.پیچ جاده به طور کامل تموم شد ولی خط ممتد هنوز ادامه داشت جاده مستقیم همسرم هم از ماشین جلویی سبقت گرفت که ماشین پلیس بود.ایشون هم دلایل همسرمو قبول نکردن.باور کنید چند کیلوتر جلوتر یه پیچ بود که خط ممتد نبود اونم چه پیچی.خوب پلیسها که رباط نیستند باید همه چیزو بسنجن.من خودم از طرفداران سخت گیری هستم ولی حیف 100000 :302:
فدای سرمون:310:
بچه ها خوبین؟؟
پدر بزرگ چی شده.اگه تاپیک نزدین حتما این کارو کنید.یعنی چی که روم نمی شه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام خوبین چی شده چه خبره انگار هیچ کس تو تالار نیست
نه شوری نه هیجانی خبریه ما اطلاع نداریم!!!!!!!!!

چه برف قشنگی می باره
حالم خوبه
زندگیمو دوست دارم
خدایا شکرت

سلام به همه بچه های خوب و نازنین تالار همدردی...
منم الحمدالله خوبم.... این یکی دو هفته اخیر واسم کلی اتفاق افتاده...
هم خوشحال کننده و هم نگران کننده...
مامانم از سفر برگشته.... دایی جونم عمل قلب باز انجام دادن عمل موفقیت آمیز بوده اما خیلی سرفه
میکردن... دکترا فکر میکردن عوارض داروی بیهوشیه بعد کاشف به عمل اومد که ریه شون آب آورده...
حالا دارن آب ریه رو تخلیه میکنن.. خدا همه مریض هارو شفا بده انشاءالله ...
بچه های گل با اون دلای مهربون واسه دایی منم دعا کنین... مرسی
راستی مهمونم واسمون اومد از شهرستان و خیلی باهاشون خوش گذشت...
خب
اینجا هم که همیشه کلی خبره ....
امیدوارم حال همه خوب باشه... بارون عزیز تبریک ... انشاءالله که هرچه زودتر از همسرتون رفع کسالت بشه!:82:
گل کاغذی جونم تولدت مبارک خانومی.... :43::46::72:
آقای پدربزرگ کجان؟ پدربزرگ عزیز امیدوارم مشکلات هرچه زودتر حل بشه... تو هرکاری یه خیری هست...
ناراحت نباشین و توکلتون مثل همیشه به خدا باشه....
مارو از احوالاتتون بیخبر نذارین...
کیوان عزیز چطورید؟؟؟ چه خبر؟؟؟ نبینیم آقا معلم ورزش تالار اینقدر یخ و سرد و اینا.... باشه!!!!
امیدوارم تو این هوای سرد دل همه ی شما عزیزان گرم گرم باشه...

سلام به همه

تبریک میگم :227:که بالاخره مشکلات فنی تالار حل شد و تونستیم وارد تالار بشیم .
وای داشتیم دق می کردیم از شنبه تا حالا .:311: هیچ جایی تالار خودمون نمیشه .

آقای مدیر خسته نباشید. خدا قوت .

خوب حالتون خوبه ؟ چه خبرا ؟ تو این دو روز که تالار نبودید کجا بودید؟

.

هوراااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااا:104 ::104::104:
بالاخره درو باز کردینو ما اومدیم تو...:311:
مرسیییییییییییییی:43:


میخوام یه تاپیک جدید بزنم با این عنوان

به تالار همدردی معتاد شدم چه کنم؟

:311:

همه خوبن خوشن بگین این چند روز چیکارا کردین چیکاررا نکردین
پدربزرگ آر یو اوکی؟؟؟؟