-
حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام
حال و روز منم بد نيست
از امروز شروع كردم به ترك, يعني يه مدت دوري از همدردي و كلا فضاي اينترنت برام لازمه
لازمه تو كار و فضاي واقعي غرق بشم و مشكلاتمو فراموش كنم تا ببينم تو دوماه اينده چي پيش مياد
اميدوارم همدردي ها روزاي خوبي داشته باشن
من فعلا يه مدت ميرم مرخصي
به اميد ديدار:43:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام به اعضای خوب تالار
فردا شنبه اول مهر اغاز سا ل تحصیلی است سا ل تحصیلی تبربک می گویم:72::72::72::72::72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
کمی دلهره بسی امید
امروز رفتم ثبت نام همه فورمارو پر کردم دادم به مسئولش.اونم گفت عکس شناسنامه تا رسید
به مدرک گفتم ندارم پروندهو داد دستم رفتم رییس آموزش می گم جریان اینه می گه باید مدرک
باشه می گم دانشجو اینجا بودم پروندم اینجاست می گه مدرک.می گم چه کار کنم برای مدرک
گفت برو پیش فلانی رفتم پیشش می گه معافی طرحتو بیار رفتم اداره معافی بگیرم می گه باید
بگردیم پیدا کنیم.گفت فردا بیا.من که زدم بیرون زنگ زده خونه به مامانم گفته باید از دانشگاه برای
سازمان نامه بگیره اونجا معافی می دن.منم رفتم دانشگاه نامه بگیرم که تعطیل بودن.حالا فردا
نمی دونم تا کجاها باید برم.به امید اینکه اونجا پرونده دارم نرفتم حالا به مشکل خوردم.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
http://www.hamdardi.net/imgup/26123/...09fc6e9d33.jpg
آغاز پاییز و سال تحصیلی به تمام دوستان همدردی تبریک میگم
به امید پاییزی پر از امید.....
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام.
کسی از آویژه خبری نداره؟
اینا یعنی چه؟! :(
نقل قول:
آویژه غایب است.
دلیل: شاید وقتی دیگر ....
زمان شروع غیبت: يك شنبه ۱۲ شهر ۱۳۹۱ زمان بازگشت: شنبه ۱۰ فرو ۱۳۹۲
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام.
امیدوارم همگی خوب باشید.
من از فردا شاید یکی دو هفته ای نتونم بیام تالار.
یک عمل کوچولو و دوران نقاهت بعدش نمیذاره بشینم پای مانیتور.
فک کنم بعدش افسردگی بگیرم:)
شاید وقتی برگشتم دیگه شارژ نداشته باشم.
بهونه ی خوبیه برای ترک:)
میدونم جام خیلی خالی خواهد بود:D
ولی بی شوخی، دلم براتون تنگ میشه و
برای همه آرزوی موفقیت و شادی دارم:72:
--------------------
راستی طبق خبرهای واصله، آویژه در سلامت کامل به سر میبره:)
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دختر مهربون
من از فردا شاید یکی دو هفته ای نتونم بیام تالار.
یک عمل کوچولو و دوران نقاهت بعدش نمیذاره بشینم پای مانیتور.
فک کنم بعدش افسردگی بگیرم:)
به نیابت از همه دوستان می پرسم
چه عملی داری؟
و چرا افسردگی ؟
الان خوبی ؟
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط خارپشت
به نیابت از همه دوستان می پرسم
چه عملی داری؟
زیاد مهم نیست
و چرا افسردگی ؟
بخاطر دوری ای که از دنیای نت خواهم داشت:)
الان خوبی ؟
ممنون. خوبم.
شما خوبی؟! همه ی دوستان خوبن؟
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام .
بالاخره بابام یه دختر معرفی کرد:P .
آهـــــــــــای حامد ، کیوان اون تاپیک های مامان! زن می خوام و ارائه راهکار عملی رو قفل کنین . آقا قفلش کن عزیز من ! میگم قفلش کن !
آهـــــــــای پدربزرگ ، نادیا دیگه بسه نمی خواد کیس پیدا کنین ، انتقامی هم از فرهنگ خواهیم گرفت (ازدواج به خاطر انتقام!)
.
------------شوخی بسه -----------------
بابام یه دختری رو بهم معرفی کرد ، و وقتی ازش پرسیدم کیه ، همون لحظه گفتم نـــــــــــــه. اون به درد من نمی خوره .
تازه فهمیدم که بابام اصلا نمی دونه من چی می خوام . یه ده دقیقه ایی براش از دختر مورد نظرم :46::43::72::227::rolleyes::228::16:براش صحبت کردم و پرسید که کسی رو سراغ داری ؟ زیر نظر گرفتی منم گفتم نه فعلا .
حالا قراره هر موقع صحبتی باهاش داشتم بهش بگم بیاد محل کارم و در خارج از خونه با هم صحبت کنیم .
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
:323::323::323::323:
خدایا شکررررررررررررررررررت
یعنی میشه یه روز امید بیاد اینجا بنویسه:
omid65 داره ازدواج میکنه...
به خاطر دیدن این لحظه ام که شده، حالا حالاها میخوام زنده بمونم و زندگی کنم
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
دوستان کسی از گلنوش و چشمک خبر داره؟
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام رایحه جان
چشمک کمی درگیر ساختن خانه هست برای همین کم سر میزنه!!
هر چند جاش اینجا خالیه.....
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
وایییییی.خدایا.یعنی من درست دیدم؟درست خوندم؟؟؟
اون واقعا پست امید بود؟همون امید خودمون؟ :162:
نکنه امید توهم زده :D
امید به خاطر دعاهای من بوداااااا.کلی رفتم حرم دخیل بستم واست :311: :311:
این چتد روزم که نمیومدم تالار برا این بود که داشتم واست دعا میکردم وقت نمیشد بیام :303:
ولی خداییش خیلی خوشحال شدم :43: :227: :310: :73:
انگاری که خودم دارم زن میگیرم همون قدر ذوق کردم :311:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
:43:مرسی از همه به خاطر لطفهاشون. این چند روزه واقعا خیلی داره بهم خوش میگذره . احتمالا رو دل کنم !
آخه چند تا مسئله دیگه هم هست که همگی همزمان اتفاق افتاده و تغییرای خوبی هم هستن .
خدا یا شکرت.
در مورد اون دختره باید بگم که ، یکی از دوستان پرسیده بود که پسندیدی یا نه ؟
باید بگم نه ، من نپسندیدم. و اصلاً گزینه خوبی نیست که بخوام روش فکر کنم .
اما اون چیزی که مهمه این بوده که بابام به فکر بوده و وقتی من بهش گفتم که این دختر رو نمی پسندم و رد کردن این دختر ، ازم پرسید چه فردی رو می پسندی که بتونم برات پیدا کنم . من هم حدود 10 دقیقه گفتم که چه شکل دختری:46::43::227::72: رو دوست دارم:46: .
و در خاتمه قرار شد هر جا که ابهام و سوالی داره و یا اینکه من داشته باشم ، بگم بیاد محل کارم و اونجا براش صحبت کنم .
حالا ببینم می تونه کسی رو گیر بیاره یا نه ؟
فکر کنم اینو قبلا هم گفتم ولی دوست دارم هزار بار اینو بنویسم و بخونم:43:
راحیل این اتفاق و اتفاقهایی که افتاده ، خدا کمکمون کرده و قطعا دعاهای شما و بقیه دوستان بی تاثیر نبوده . واقعا از ته دل می گم از همه تون ممنونم.:72:
.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام
خانم نادیا 7777 محترم بهترین اعضا تالار است عضو با تجربه بادانش تالار هستی براتون ارزوی موفقیت سلامتی می کنم:72::72::72::72::72::72::72:
خانم بی دل به تالار برگشت به تالار خوش امدید
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
بابا یه تاپیک کل کل بزنید دیگه دلم پوکییییید.
دقت کردین امید هروقت میخواد یه کلمه درمورد همسر آینده اش بگه، مثلا بگه دختر مورد نظرم کلی شکلکای عشقولانه و مهربون میزنه؟ :311: :311:
این دو پست آخریشو نیگا کنید :311:
حالا یه کم حال و احوال کنم نگن پستت کل کلیه:
امید،داداشی،حال خانومت چطوره؟؟؟ :p
خانومه آقا امید :328:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
شرمنده میکنید آقا محمد
خیلی خوشحال شدم نوشته خانوم بی دل رو امروز بالاخره بعد مدتها دیدم..چقدرم عالی نوشته بودید پستتون رو
امید جان حالا خیلیم هیجانزده نشی، یه وقت از هول حلیم با مغز بری تو دیگ
گفتم : گر صبر کنی ز هیچی زن سازی
پس هول نشو
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام به همگی :)
خوب می بینم که این چند روزه که نبودم اتفاقای زیادی افتاده...
دختر مهربون گلم
عزیزم چی شدی؟ امیدوارم زودتر حالت خوب بشه. واقعا هم جات خالی میشه. زودی بیا از حالت بهمون خبر بده.
نگرانمون کردی خانوم گل :46: امیدوارم عمل آسونی باشه و زود برت گردونه هر چه بهتر و سالمتر به همدردی و به
جمع دوستانت :72:
========
وای من باورم نمیشه که مامان بابای امید از تاپیک "من زن میــــــــــــخوام!!!!!!!" امید صداش رو شنیده باشن :311:
ولی مثل اینکه واقعیت داره. امید خان خیلییییییییی برات خوشحالم. امیدوارم هر چه زودتر دختر رویاهات رو پیدا کنی
و بری پی عشقت تا دیگه زن زن نکنی :) ولی جدا عجب چیز قدرتمندیه این ضمیر ناخودآگاه دوستان :)
========
خوب نوبتی هم که باشه نوبته خودمه...نوبت این که میلاد با سعادت امام مهربانی ها رو دوباره به همتون تبریک
بگم و بگم که آقا انگار دوباره دلش واسه من تنگ شده که 26 مهر شاید دوباره عازم مشهد بشم اما این بار برای امر
خیر :) اما خوب یک تیر ، 2 نشونه دیگه. هم میریم پابوس آقا هم میریم برای امر خیر.
تازه بهمن ماه هم دعوت شدیم حرمش :227: دیگه نمیدونین غرق خوشیم. تازه یک سری اتفاقات خوب دیگه در راه
هست که انشالا به وقتش میگم
خوب دوست جونا شماها خوبین؟
رایحه عشق عزیزم ، نادیا جون ، چشمک جون ، سرافراز عزیزم ، بهار گلم ، ویدا جون ، راحیل جان ، زن امیدوار عزیز
گلنوش جون ، دانوب جون ، اقلیما جون بی دل عزیز و بی نهایت گل و همه گل دخترای تالار حال همگیتون خوبه؟
هیات مدیره محترم تالار چطورن؟ هم خانم ها هم آقایان؟ :)
آقایون تالار هم که انشالا خوبن. خوشحال شدیم مکه پست های جناب خارپشت رو هم دیدیدم. پس زنگ
نقاشیتون کی راه میافته؟ مهر اومدهااااااااا!!
اضافه شدن یک عضو خوب به اسم دختر ناشناخته (unknownGirl) رو هم به تالار همدردی تبریک می گم :46:
خوش آمدین
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام
خواستم يه مدت نيام تا بلكه به مشكلات خودم برسم و كمترشون كنم
نميدونم چرا چند برابر ميشه,
تا پامو ميزارم تو خلوت تنهايي خودم يادشون ميفتم و مرورشون ميكنم
حداقل اينجا فراموششون كرده بودم
ميدونم هيچ غمي بي پايان نيست
اما اينكه هي به خودم ميگم تو دوماه اينده, تو يك ماه اينده انگار بدتر ميشه
شايد منم يه روزي بتونم ازين غم رها بشم,
انگار بهتره اينجا خودمو بين ادما رها كنم تا توي تنهايي خودم
تولد امام رضا هم به همتون مبارك:72:
واسه منم دعا كنيد
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط z o h r e h
سلام
خواستم يه مدت نيام تا بلكه به مشكلات خودم برسم و كمترشون كنم
نميدونم چرا چند برابر ميشه,
تا پامو ميزارم تو خلوت تنهايي خودم يادشون ميفتم و مرورشون ميكنم
حداقل اينجا فراموششون كرده بودم
سلام آبجی مشکل همینجاست که چون سرت خلوته آفکارت مشغول میشه .
آره اینجا فراموش میکنی چون دوستانی داری باهاشون درارتباطی و
سرت با پستها گرمه و فکرتو میزاری رو راه حل برای مراجعه کنند .مشکلاتت فراموش میشه .
از غارتنهایت بیا بیرون بجز اینکه به مشکلاتت اضافه کنه کمتر نمیکنه .
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
<<< باغ همدردی 3 >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
این تیتر بالا شما رو یاد یه چیزی نمیندازه .
میبینید با حساسات یه پیره مرد چطوری بازی میکنند :302:
فکر کنم آلاچیق کل کل جزء افسانه ها شده .
اگر روزی صاحب چنین آلاچیقی بشیم معجزه شده افسانه ای به واقعیت پیوست:311:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
آره پدر بزرگ! دیدی چه خاکی و چوکمون شد؟ راس راسی که آلاچیق کل کل به افسانه ها پیوست! بفرمایید تحویل بگیرید بوستان آرامش و تلطیف روح رو !:58:
بدینوسیله از اعضا گرامی دعوت میشود هر چی عود و عنبر و شمع و ...خلاصه از این چیزا تو خونه دارید بیارید دور همی دود کنیم در ضمن یک عدد آنی هم جهت سرپرستی تمرینات یوگا و تای چی و از این قرتی بازی ها لازم داریم.
و البته یک تابلوی عظیم هم سفارش دادیم بزنند روی سر در این بوستان نوشکفته با این عنوان:
هر گونه کل کل مانع کسب است لطفا مزاحم نشوید حتی شما دوست ناباب عزیز!
حالا هی بگید ما از این لطیف بازیها بلد نیستیم!
شادی روح الاچیق کل کل صلوات!
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
کمی عصبانیم:320:
امروز کمی نا خوش احوال بودم پدر شوهرم به خاطر کاری چند روزی اومده شهرمون .امروز شوهرم از صبح رفته کمکش.من بهش گفتم ناهار می یاین خونه گفته بله.منم ناهار آماده کردم دقیقا همین الان به من زنگ زده ناهار مادربزرگم دعوتش کرده
واقعا جای ناراحتی نداره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آدم حس می کنه واسش ارزش قائل نمی شن.
البته تقصیر شوهر بی خیال منه.از صبح بهش یک کلمه نگفته رایحه ناهار درست کرده یا اصلا بپرسه ناهار می یای خونمون ؟چون تو این چند روز کارم شده خودمو خونه نگه داشتم زنگ زدم دعوتش کردم گفته جای دیگه قراره برم. حالا خوبه خودم نشستم ناهرمو خوردم وگرنه نمی دونم چه بلایی سرم می یومد
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط رایحه عشق
کمی عصبانیم:320:
امروز کمی نا خوش احوال بودم پدر شوهرم به خاطر کاری چند روزی اومده شهرمون .امروز شوهرم از صبح رفته کمکش.من بهش گفتم ناهار می یاین خونه گفته بله.منم ناهار آماده کردم دقیقا همین الان به من زنگ زده ناهار مادربزرگم دعوتش کرده
واقعا جای ناراحتی نداره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آدم حس می کنه واسش ارزش قائل نمی شن.
البته تقصیر شوهر بی خیال منه.از صبح بهش یک کلمه نگفته رایحه ناهار درست کرده یا اصلا بپرسه ناهار می یای خونمون ؟چون تو این چند روز کارم شده خودمو خونه نگه داشتم زنگ زدم دعوتش کردم گفته جای دیگه قراره برم. حالا خوبه خودم نشستم ناهرمو خوردم وگرنه نمی دونم چه بلایی سرم می یومد
سلام
سخت گیرد دنیا بر مردمان سخت گیر:305:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام
یادی از اعضای قدیمی تالار چند وقتی توی تالار نیستند خانم نازنین 1 خانم شیدا حاتمی خانم انی خانم موعود خانم شادی خانم رو زن گرد افرید اقای بی بی خانم باران 68 خانم با لهای صداقت خانم صبا 2009 اقای کامران خانم بلو اسکای خانم چشمک خانم بلوم خانم بهار شادی اقای کنجکاو اقای لرد حامد خانم طاهره چند وقتی توی تالار نیستند جا در تالار خیلی خا لی است امیدوارم زودتر به تالار بر گردید براتون ارزوی موفقیت سلامتی می کنم:72::72::72::72:
-
خیلی زودرنجم؟!
سلام بچه ها.حالتون خوبه؟بهارشادی عزیز،پاییزان،دل ،اقلیما و نیلوفر و ......همتون خوبین؟:46:
-
RE: خیلی زودرنجم؟!
سلام مینا جان
خوبی ؟
نی نی خوبه؟
اوضاع خوبه؟
نی نی گلت به دنیا اومد؟
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
نمیدونم چرا یکم دچار افسردگی شدم
دلم میخواد تند تند ،روز و شبا بگذره و چشمم و باز کنم ببینم 10سال گذشته
یه حال بدی ام :(
خودمم نمیدونم چمه
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام،سلام...
نبينم بچه هاي همدردي غمگين باشن؟
بابانا سلامتي ميلاده...
تازه پاييزم كه اومده...هواي خنك دم غروبو احساس كردين؟
امروز سومين سالگرده ازدواجمه...هيچ كار خاصي نكردم...هيچ كادوي مهمي نگرفتم....شايدفقط به يه دسر خوشمره بعد شام اكتفا كنم...
اما مهمترين كارو كردم،خودم وهمسرموبه خاطر هر آنچه كه پيش اومده بخشيدم....
و به خاطر اين كه خداوند منان اين نعمت بزرگو بهم داده كه 3 سال در كنار مردي كه عاشقانه دوستش داشتم ودارم زندگي كنم،شكر گزارم...
خوشحالم كه بااين ازدواج قدم در راهي گذاشتم كه بتونم حقيقت زندگي وانسان بودنو درك كنم...
اقاي همسر از توام به خاطر اين كه همراهم بودي ممنونم(با اين كه ميدونم اينجارو نميخوني،شايد اين جمله رو بچسبونم رو در يخچال!)
خلاصه....حال خوشيست خود را به دستان خداسپردن،شك داري؟فقط يك بارامتحان كن:72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
بچه ها کسی از سبکتکین خبر نداره؟
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام.
دلم نیومد زیاد جام خالی بمونه:D
اومدم بگم خوبم.
اگه نیام نت، بهترم میشم ولی مگه این اعتیاد میذاره:303:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
حالم خیلیییییییییییی بده خیلی
به خاطر مادرم:302::302::302::302:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
رایحه عشق عزیز سلام
نبینم حالت گرفته باشه...
خانومی حق داری برای مادرت نگران باشی اما مطمئنا مادرت از پس مشکلاتش برمیاد
سعی کن بهش انرژی مثبت بدی عزیزم و دعاش کنی نه دل گرفته بشی...
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
من آمده ام وای وای
من آمده ام عشق فریاد کند
من آمده ام که قرتی بازی یوگا و تای چی و.... بنیاد کند:311:
من آمده ام
واااای
ای دلبر من الهی صد ساله شوی
در پهلوی قرتی بازی های ما نشسته همسایه شوی:311:
راه جفنگیات آنی همچنان مستدام رو به سمت خوشبختی و کهکشانی شدن و دل کندن از زمین !:310::46:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
انی عزیز
خوش امدی که خوشمان امد ز امدنت :)
------------------------------------------------------------------------------
یک دوستی هم قرار بود تا دو هفته بعد از عملش به مانیتور نزدیک نشه
ولی انگار فعال تر از قبل شده . . . :305:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام و صد سلام به آنی عزیز
خوش آمدی
حالا بعد از این همه غیبت ، چه مدرکی داری برات موجه کنیم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:305:
نداشتیم ها ، همش زیر سر این یوگا و تای چی و قرتی بازیهاست که هر از گاهی غیب میشی ؟؟؟؟؟؟
از شوخی گذشته امیدوارم خوش گذشته باشه هرجا بودی و تازه نفس برگشته باشی تالار و مراجعین را از راهنماییهای خوبت بهره مند کنی ان شاء الله :310:
امیدوارم بقیه غایبین هم پیداشون بشه ...... آقای baby هم مدتیه نیستش ، بالهای صداقت ، باران 68 که رفته حاجی حاجی مکه . و طاهره و setareh که دیگه نگو ، آخ که چقدر دلم برای دوتاشون و تاپیکهای محتواییشون تنگ شده :302:
امیدوارم هرجا هستن خوش باشند و به ما هم سر بزنند .
تا یادم نرفته ، بگم که از فعالیت د,باره آقای sci با راهنماییهای تخصصیشون خیلی خوشحالم .
همگی در پناه خدای بزرگ سالم و سرافراز باشید .
راستی سرافراز حالش چطوره؟ از اونم خبری نیست
.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
:D
من دارم یه کار خیلییییی بزرگی انجام میدم
خیلیییییی خوبه
ولی فعلا به کسی نمیگم تا وقتش برسه
امیدوارم به موفقیت تموم شه
:D
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
منم خیلی از اومدن خانم ani خوشحالم
تازشم یه پست خوب برام گذاشت که خیلی خوب و به موقع بود واقعا ممنون........:72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام
من هم اومدم بگم دلم برای روزهایی که همش تو خونه بودم وهمه کارهام حتی انجام پایان نامه ام هم زمانش دست خودم بود تنگ شده.
دو هفته است که دارم میرم تدریس میکنم.البته هنوز حکم رسمی شروع به کارم نخورده و من تا موقع اعلام حکم حق التدریس هستم.
مسئله مهم اینه که اصصصصلا حوصله ندارم.خیییییییلی سخته.من همش باید جزوه حاضر کنم و از روش بخونم و پاور پوینت تهیه کنم وقت سر خاروندن ندارم.
امیدوارم زودتر عادت کنم و به روزهای پرتلاش گذشته ام که انجام کارهای زیاد برام سخت نبود برگردم نمیدونم چقدر طول میکشه:316:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام:72:
منم اومدم بگم دالــــــــــــــــــــــ ـــــی:311:
خوشحالم که بازم فرصتی واسم پیش اومد که در همدردی فعالیت کنم و از تجربیات و دانش دوستان قدیمی و جدید استفاده کنم:310:
واسه تک تک تون آرزوی سلامتی و شادکامی میکنم و امیدوارم همگی از این فضا بهترین بهره رو ببریم:72: