-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
سلام داش من 17 سالمه و دقیقا مشکل تورو دارم با این تفاوت که بهش گفتم و اونم منو دوس داره و به هم اینو میگیم که همو دوست داریم
اما مشاورا میگن این کارا اشتباهه و نباید تو این سن دوست بود
می فهممت چون من اصلا ازنگاه هوس به اون نگاه نمی کنم و به خاطر خودش دوسش دارم
اما مشکل اینه که می خوام بدونم
آخه یه پسره 16 17 ساله نمی تونه یک عاشق واقعی باشه؟؟؟؟؟؟؟:302::302::302:
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
سلام
ببخشید مشاورا چرا این حرفو به شما زدن(تو این سن نباید دوست بود)؟؟
منم انگار افسردگی گرفتم تو همین سایت تستش بود گفت نیاز به مشاوره(خودم تعجب کردم)
یک حسی بهم میگه دیگه نبیبینمش؟
یک سوال ایا دخترا هم به شدت عاشق میشن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دوستان اوایل که عاشق سینه چاک شده بودم بچه نمازخون وخوب شده بودم ولی حالا دیگه به اون صورت نماز نمیخونم نه اینکه نخونم ولی عینه اول نیست کلا ناامیدی افتاده تو جونم
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
سلام
تایپیک های بقیه دوستان رو نخوندم راستش حتما راهنمایی های کافی رو کردن
کد:
میخوام ازدواج کنم 2سال دیگه البته اگه دختر خوبی بود که به احتمال زیاد دختر خوبیه
از این حرف تون کمی می شه فهمید که گیج شدین از این مسئله و کنترل چندانی روی احساس و عقل تون ندارین . رفتین به سمت راه هر چه پیش آید خوش آید . شاید بنده هم همین شرایط تون رو تجربه کردم ولی الان واقعا خوشحالم که به خیر گذشت چون در این جور مسائل احساسی و جنسی اون هم در این سن احتمال اشتباه بیشتره برا همین توصیه میشه کمی بیشتر دقت کنین.
نقل قول:
خلاصه میخوام فعلا باهاش دوستی ساده داشته (برای اشنایی بیشتر)از حدو مرز ازهم بیشتر نمیرم
این هم یه اشتباه دیگه . می خوای از حضرت یوسف هم جلو بزنی احتمالا . اگه به این راحتی بود که شیخ رجبعلی خیاط شیخ رجبعلی خیاط نمی شد . توصیه می کنم حتما سرگذشت ایشون رو بخون . اینکه من خودمو نگه می دارم و فلان و ... 100٪ افسانه است . شاید خودتو بکشی یه بار دوبار خودتو نگه داری ولی بار سوم ... .
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
nrmidonam عزیز ببین منم حس تورو دارم
اما به نظرت 18 سالگی زود نیست تو الان دچار دوگانگی شدی
ببین مطمئنی که اون دختر بدون سربازی و کار و مهم تر از همه تحصیلات باهات ازدواج می کنه
ببین منم گفتم از تو عاشق ترم اما عقلانی باید تصمیم بگیریم
که خیلیم سخته
در ضمن تو تا زمانی که مطمئن نیستی دوست داره چرا اینقد خودتو وابسته می کنی الان اگه جواب نه بشنوی چیکار میکنی؟خدایی نکرده خود کشی؟
لااقل با این که اشتباهه اول بدون دوست داره و بعد اینقد وابسته شو
در ضمن تو این حال نماز وراز و نیاز باخدا واقعا کمک می کنه
:323:
در ضمن شاید کمکت کنه تاپیکه منو یه سر بزن
http://www.hamdardi.net/thread-24480.html
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
سلام بر hamdardiعزیز
شاید کمی گیج شدم ولی از عقلم هم استفاده میکنم
منظورتون چیه از حضرت یوسف جلو بزنی؟؟؟
درضمن من که اگه به فکر این مسایل نباشم واون دختر هم همین طور پس چه طوری مسایل این چنینی پیش میاد
سلام بر darkoobعزیز
18 ساگی زوده ولی میترسم بپره
نه مطمین نیستم ولی تحصیلاتمو که ادامه میدم وکار هم مطمین پیدا میکنم که خودمم میدونم حقوق نچندان جالبی داره
میدونی امروز به فکرم رسید که دیگه فراموشش کنم ولی یکم سخته
جواب نه هم بشنوم مطمینن داغون میشم میدونی من کلا ابم با دخترا توی یک جوی نمیره باهاشون هم زیاد درگیری لفظی داشتم که تعداد زیادی مشکل از اونا بود ولی این دختر منو جادو کرده خودکشی هم فکر نکنم جراتشو داشته باشم رگمو بزنم یا خودمو پرت کنم پس اینکارو انجام نمیدم مهمتر از اون نمیخوام برم جهنم
این دختر همان طور که گفتم جادوم کرده من ورزش رو ول کرده بودم چندروز پیش رفتم نماز خون شدم ولی الان دیگه امیدی ندارم ودارم مثله قدیما میشم
همگی موفق باشید کشتی هاتون هم مثله من غرق نشه
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
پس الان دقیقا می خوای چی کار کنی؟
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
نمیدونم اگه تونستم عشقمو بهش ابراز میکنم ولی اگه نشد دیگه بیخیال زن وزندگی میشم
اوایل امید داشتم ولی الان نه
یک حسی بهم میگه رفت که رفت
خودم موندم چیکار کنم ازخودم زیاد خوشم نمیاد به خاطر کارام اخه چراباهش دعوا کردم چرا
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
گلم این مرحله چیزی نیست. عشقه. می گذره. بعدا هم عاشق می شی. تازه عشقای عمیق تری هم بعدا تجربه می کنی. اما واسه الانت به این فکر کن که اینهمه ادم که عشقاشون دو طرفه نیست یا وقتی می فهمن که عاشقن که دیگه طرفو نمی بینن (نمونش خودم!) مهم نیست گلم می گذره. اما اگه حس می کنی زیادی داره بهت فشار میاد حتما اول با ورزش و کار و کلاسایی که دوست داری سرتو خوب گرم کن بعدش اگه بازم احساس ناراحتی داشتی و غم برو اول پیش روانشناس یا مشاور و بعد هم اگه نیاز بود پیش یه روانپزشک خوب (خوبشو پیدا کن) تا این احساسارو کش ندی به چند سال بعدت. اون درسای وبلاگ مدیتیشنم بخون.
ببین همونطوری که یکی از دوستان نوشت تو الان سنت خیلی مهمه. گنجت جوونی و عمریه که داری. نق نزنی و نگی مهم نیست. منم گفتم وقتی خیلی جوون بودم. اما واقعا الان باید به فکر خودت باشی به فکر اینکه خوب درس بخونی خوب برای اینده ات برنامه ریزی کنی چیزایی که نیازه رو یاد بگیری از همین تالار مقالات مختلفو بخونی به استحکام فکری برسی تا بعدا قدم هاتو بتونی محکم و پر قدرت برداری. الان یا حتی 2 سال دیگه زوده واسه ازدواج. چه دلیلی داره بخوای یه کار بخورنمیر پیدا کنی و صبح تا شب بری کار کنی و چند ساعت اخر شب فقط زنتو ببینی که اونم حتما در حال نق زدن و عدم رضایت خواهد بود چون نه پول کافی داره نه تو رو که شوهرشی می بینه. می دونی ادم جوون که هست خیلی شجاع می شه. عمیق ترین عشق هم وقتی پول نباشه و دو طرف واسه یه کم پول مجبور باشن صبح تا شب کار کنن و خسته و درمانده بیان اخر شب خونه والا عاشقی هم از یاد ادم می ره!
به جای این کارا فکر کن ببین می خوای چه کار کنی. مثلا زبانتو قوی کن که بعدا امتحانای ایلتس یا تافل بدی اگه می خوای بعد از لیسانس ادامه تحصیل بدی خارج یا هر برنامه ای که داری. دنیاتو محدود نکن.
دیگه بیخیال زن وزندگی میشم
ازخودم زیاد خوشم نمیاد
اینارو واسه این دو جمله نوشتم. هر دوش خطرناکن. مخصوصا اینکه می گی دیگه خیلی خودتو دوست نداری. دقت کن گلم و سریع به خودت رسیدگی کن.
یادت نره مهمترین مسوولیت هر کدوم از ما در قبال خودمونه. ما باید همیشه خودمونو دوست داشته باشیم. خودتو ببخش گلم و همیشه دوست داشته باش.
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
meinoushعزیز خیلی ممنون
خیلی حرفای منطقی وخوبی زدید
من الان حال وحوصله هیچ کاری ندارم افسرده شدم 2هفته صبر میکنم اگه ایشونو دیدم که هیچ اگه ندیدم بیخیال دنیا
میشیم درس میخونم چون همین درسه که منو کمک میکنه نه اون دختر که حاضر نیست بیاد بیرون
چرا اون دوجمله خطرناکن؟؟؟
اصلا من موندم چه جوری افسردگی رو از بین ببرم الان دپرسه دپرسم
از رفیقامم دیگه خوشم نمیاد
کلا من اگه یک رفیق ودوست درستو حسابی داشتم که کارم به اینجا نمیرسید
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
توی این تاپیک نظراتمو واسه افسردگی نوشتم
http://www.hamdardi.net/thread-22581.html
البته تو افسرده نیستی. فقط یه کمی باید به خودت برسی. غذای مناسب بخوری و ورزش مناسب حتما بکنی. هر روز با یه کفش مناسب برای دویدن می تونی بری بدوی یا دوچرخه سواری کنی یا هر ورزشی که دوست داری. ورزش ملایم بکن که بهت صدمه نزنه. مثلا نری باشگاه وزنه بزنی که اسیب ببینی. دوچرخه سواری و دویدن و شنا و این چیزا. فکرتو هم از اون دختر سعی کن دور کنی. فکرت در کنترل خودته. نشینی هی بهش فکر کنی بری تو فکر بعد هم بد بشه حالت بگی وای. نه. از همون اول شروع نکن فکر کردن بهشو. تکنیک های توقف فکر هست توی همین سایت می تونی سرچ کنی بخونیش.
برای این می گم جمله ی خوبی نبود اینکه نوشتی از خودت زیاد خوشت نمیاد که
http://www.hamdardi.net/thread-22589.html
تاپیک منو بخون. (البته من از عشق و عاشقی ناامید نشدم و حالم به خاطر این چیزا بد نشده در این حد که توی تاپیک می بینی.) مخصوصا پست های نقاشی رو بخون.
البته تو نوشتی از خودت خوشت میاد فقط زیاد خوشت نمیاد. یعنی اوضاع خوبه اما سریع باید به خودت برسی گلم. تو دنیا هیچکسی برات مهم تر از خودت نیست. این عشقایی که هم که می بینی طرف حاضره خودشو فدا کنه واسه یکی دیگه یا ادم حاضره واسه بچه اش هر کاری بکنه بازم در اصل داره واسه خودش این کارو می کنه. در اصل اگه دقت کنی اون شخص یا بچه ی ادم شده جزیی از وجود خود ادم و هر کاری هم که می کنه اون شخص در اصل داره واسه خودش می کنه. پس همیشه دقت کن که خودتو دوست داشته باشی. جزییاتشو توی درسای اون وبلاگ مدیتیشن می تونی بخونی. درساشو شروع کن به خوندن. مقالات اموزشی این سایت هم خورد خورد شروع کن بخون. اگه من 20 سالگی یه همچین سایتی داشتم و یه همچین وبلاگی بود و می فهمیدم انقدر از عمرم تلف نمی شد. پس قدر عمر عزیزتو بدون. واسه زندگیت ارزش قایل شو. عشق خوبه ولی وقتی خوبه که باعث تعالی ارامش و شادی ادم بشه نه وقتی که همش رنج بشه. (البته این نظر منه ممکنه درست نباشه)
اگه فکر می کنی درسته که بهش بگی دوسش داری بگو. ولی خودتو ازار نده. زندگیتو خودت اداره کن. زندگی کن و دقیق به اینده ات فکر کن.
برای اینده ات تلاش کن. سعیتو بکن خوب درس بخونی و روی روحیه ات روی فکرت و ذهنت به مرور کار کن تا بتونی محکم باشی و قدرتمند. برای اینده ات از الان باید تلاش کنی تا بعد بتونی محکم قدم برداری. هر کاری که بخوای می تونی بکنی. هر کاری. فقط باید صبور باشی و بی وقفه برای چیزی که می خوای تلاش کنی. هیچوقت هم ناامید نشو. هر چی می خوای از دنیا بگیر. کم کم مرحله به مرحله توی زندگیت تلاش کن و جلو برو. همیشه هم امیدوار باش. می بینی کمتر از 10 سال دیگه به خیلی از چیزایی که می خوای رسیدی. از الان از امروز و از وقت و جوونی و عمرت خوب خوب استفاده کن. هیچی تو دنیا ارزش عصه خوردنو نداره. همیشه محکم باش و امیدوار. اینده مال توئه.
موفق باشی.
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
meinoushمرسی واقعا منو امیدوار میکنی
من ورزش هم سعیمو میکنم وانجام میدم
اون دختر بعضی وقتا میاد جلو چشام امروز یکیو دیدم فکر کردم اونه داشتم بال در میاوردم ولی انگار توهم بود:300:
برای خودم سوال است چرا یک دفعه عاشقش شدم؟؟
اصلا هنوز تصویر راه رفتنش جلو چشمامه
هرروز چشم به راهشم ببینم میاد یانه
درضمن فکر نمیکنم برم بهش بگم دوستت دارم فقط معذرت خواهی میکنم چون میدونم حالمو میگیره
به امید روزی که موفقیت را پیدا کنم
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
توی اون پستی که قبلا برات گذاشتم هم درسای وبلاگ مدیتیشنو بخون هم اینکه کارگاه جراتمندانه رفتار کردن. اگه یکی رو دوست داری نباید از گفتن بهش بترسی که حالمو می گیره. عشق یه احساس طبیعی و قشنگه. ترس و خجالت نداره گلم. اگه نخوای بهش بگی باید دلایلت بهتر باشه. باید کم کم یاد بگیری که محکم باشی. مثلا اینکه نمی خوای ازدواح کنی توی دو سال دیگه یا هرچی. اما ترس نه. حتما بخون اون کارگاه جراتمندانه رفتار کردنو و کم کم توی زندگی روزمره ات انجامش بده.
تو هر کاری که درسته بکن. اگه فکر می کنی باید بهش بگی دوسش داری بگو. اما همیشه یادت باشه زندگیت و مسیر زندگیت توی دستت باشه. مثلا به خاطر اینکه بخوای زود به اون کسی که داری برسی نباید به کار بخورنمیر قانع بشی اونم حالا که جوونی. باید کاراتو طوری تنظیم کنی که به چیزایی که می خوای طی زمان برسی. الان مهم و اولویت به خوب درس خوندنته.
عشق یه احساسه. طبیعیه. اتفاقا احساس قشنگی هم هست در اصلش. پس از خودت و هر چی که هستی راضی باش.
یه حسه طبیعیه. هم طبیعی و هم قشنگ. پس خودتو سرزنش نکن. دله دیگه. می ره هرجا که می خواد. مخصوصا این اولای جوونی که ادم یه کوچولو ناشیه!
هر کاری که فکر می کنی درسته بکن. اما همیشه یادت باشه که تو مسوول خودتی و باید برای خودت اینده ی خوبی بسازی. اون درسای مدیتیشنو و کارگاه جراتمندانه رو شروع کن به خوندن. بهتر می شه حالت و فکرت سامان پیدا می کنه. بعدش بهتر می تونی تصمیم بگیری که چه کار می خوای بکنی. ورزش هم بکن. زندگی هست. دنیا هم هست. افتاب هست. طبیعت هست. از زندگی لذت ببر. سلامت باش و برای اینده ات تلاش کن. به هر چی بخوای می تونی برسی.
:)
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
من که فکر میکنم باید اول معذرت خواهی بکنم (قشنگ ومختصر همان طور که شما فرمودید)
بعد چندروز برم موضوع رو یک جورایی در میان بزارم(کار بسیار سختی)
تازه اگه ببینمش:47:
من امسال تصمیم داشتم حسابی درس بخونم دوروبر این کارا هم نرم ولی این دختر خانم مغزمو مشغول کرده
من که خودمو نمیبخشم به خاطر رفتار اشتباه اون روزم نمیدونم جو گیر شدم ولی انصافا دختر خیلی خوبیه حتی یکبار بهم بی احترامی نکرد
میتونم بپرسم شما در چند سالگی عاشق شدین؟؟
ایا اون فرد بزرگتر از شما بود؟؟
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
درستو بشین بخون. امسال تصمیم داشتم چیه دیگه؟ همین الان برو شروع کن. باور کن هر کاری که واسه خودت بکنی بعدا نتیجه اشو می گیری. کم کم و ممتد تلاش کن.
ای نور دیده بجز کشته ی خود ندروی رو حافظ می گه. الان واسه اینده ات تلاش کن و حتما خوب درس بخون تا بتونی موفق باشی. هر چی بکاری همونو درو می کنی.
من مهم نیستم. تو به فکر خودت و کارای خودت باش.از تو که نوشتی 17 سالته کوچیک تر بودم. به هر حال من عشقو دوست داشتن زیاد می دونم که پاک پاک هم باشه. فکر کنم بهش بگن عشق افلاطونی. واسه همینم مشکل خیلی خاصی نداشتم از دوری. فقط دلتنگی عمیق بود. شاید عشق نبوده باشه از نظر بقیه.
نمی دونم چه رفتاری داشتی. اما به هر حال ادم باید به همه احترام بذاره تا جایی که خودش و احترامش زیر سوال نرفته باشه.
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
سلام عزیزم
داشتم این تایپک رو از اول می خوندم و حدودا تمامش رو خوندم
اما اومدم یه چند توصیه بهت بکنم
عزیزم من و تو هم سنیم و تقریبا زمانی شبیه به هم به یه دختری دل بستیم اما من اسم این حس رو عاشقی نمی ذارم این حس یه حسی بین عاشقی و شهوت و واسه همه پیش میاد پس فکر نکن فقط واسه تو و مطمئن باش همه این دوران رو گذروندن
اما
من خوم طور دیگه ای به این ماجرا نگاه کردم شاید باورت نشه اما روزی چند ساعت می نشستم و بهش فکر می کردم اول خواستم بهش بگم دوستش دارم اما نشستم فکر کردم به خودم گفتم من هنوز سنم خیلی پایین حتی اگر شرایط ازدواج رو هم داشته باشم نباید ازدواج کنم پس گفتم صبر می کنم تا اون روز، روی همه چیزم کار می کنم تا هر روز از روز قبل بهترشم تا اون موقع با دست پر برم خواستگاری خلاصه از اون ماجرا چند هفته گذشت و الان دیگه اون حس رو ندارم و حتی دیگه بهش فکر هم نمی کنم چون یکی رو پیدا کردم که صد برابر از اون بهتر ولی مطمئنم از این بهترم هست
پس عزیزم سعی کن صبر کنی
دوما
من خودم سرم رو با ورزش گرم کردم روزی چند ساعت می رفتم باشگاه تا اون دختر رو نبینم چون اون دختر خونشون دقیقا روبروی خونه ما بود
پس سعی کن چند تا دوست پیدا کنی و بری بیرون سعی کن زیاد تو خونه نباشی
اما صحبت آخر
اگه به قول خودت اون دختر پرید و شوهر کرد مطمئن باش خیلی دختر تو این دنیا هست پس دست به کار احمقانه ای نزنی که بعدش پشیمون شی
امیدوارم تونسته باشم کمکت کنم ببخش اگه مطالبم ناقص بود هر چی در توانم بود مثل یه برادر گفتم حالا خودت صاحب اختیاری
امیررضا
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
meinoush باشه درس هم میخونیم
من به همه احترام میگذارم و بی احترامی هم نکردم فقط درحد شوخی بود که انگار به ایشون برخورد
esteghlaloscarسلام
ممنون خودمم روزی چند ساعت بهش فکر میکنم غم پرک زدم به دیوار خیره میشم
من بیشتر وقتا فکر میکنم چه طوری برم جلو و معذرت خواهی کنم
میدونی من از خیانت بدم میاد پس بازم صبر میکنم اگه این حس پوچ بود از بین میبره ولی اگه نبود دیگه باید یک فکرایی کرد
دوست که زیاد دارم ولی دیگهباهاشون کاری ندارم چون دیگه مثله اونا نیستم هی میخوان ادمو به را کج بفرستن منم که عاقل شدم اصلا توجهی نمیکنم
خیلی دختر هست وفقط یکی مثله اون است که خودشه
خیلی ممنون از هر دو عزیز
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
دوستان مدتی گذشته از عشقم هم نسبت به ایشون کم شده چند روزه با کمک ورزش کمتر به فکرش میوفتم
یک حسی میگه از اینجا رفتن یکم غمگینم خیلی ازش خوشم میاد ولی انگار تقدیر برام یک چیز دیگه ای نوشته
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
یک راهنمایی میخوام چطور میشه کاملا فراموشش کرد ؟؟چون بیش تر از این نمیخوام درگیرش بشم(فصل مدارس نزدیک) ومیدونم احتمال دیدنش خیلی کم است وهمین طور صحبت کردن باهاش پس میخوام فراموشش کنم
ویک سوال اگه فراموشش کردم به طور اتفاقی دیدمش بازم معذرت خواهی کنم؟؟
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
علاوه بر لینکای قبلی که توی یه پست توی همین تاپیکت گذاشته بودم اینا رو هم بخون
http://www.hamdardi.net/thread-24575-post-228175.html#pid228175
http://www.hamdardi.net/thread-16432.html
ورزش و یه کلاسی که دوست داری مثلا یه کلاس زبان یا هنری می تونه بهت کمک کنه. باید هم فکرتو مشغول کنی هم با ورزش جسمتو خسته کنی و با کنترل افکارت یادش که می یفتی دیگه ادامه ندی فکر کردن بهشو. بعد از یه مدت بهتر می شی. اگه بعد از این کارا و خوندن لینکا و ورزش و کلاسا حس کردی بازم مشکل داری یه روانپزشک خوب پیدا کن برو کمکت می کنه.
ورزش های سنگین نکن. سبک مثله دویدن هر روز دوچرخه سواری و شنا و اینا خوبن هم روحیه اتو خوب می کنن هم به مرور قوی تر می شی و برای سلامتت هم خوبه.
اگه واقعا تصمیمت اینه که فراموشش کنی این کارا می تونه کمکت کنه.
ممکنه مسافرت باشن یا هر چی. ممکنه دوباره هم ببینیش. هر کاری که فکر می کنی درسته بکن. از دوست شدن تا معذرت خواهی تا فراموش کردنش در مورد هیچکدوم من نمی تونم نظر بدم چون این خودتی که باید تصمیم بگیری. اما حتما لینکایی که گذاشته بودم رو شروع کن به خوندن. هم درسای مدیتیشنو به ترتیب بخون و هم کارگاه جراتمندانه رفتار کردنو بخون. یه ماه از وقتتم نمی گیره. در عوض فکرت سامان پیدا می کنه و می تونی خودت خوب و درست تصمیم بگیری. واست هم خوبه. واسه بقیه زندگیت هم خوبه و کمکت می کنه.
موفق باشی گلم.:72:
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
خیلی ممنون شما خیلی لطف دارین ورزش متاسفانه من عادت ندارم سبک انجام بدم همیشه سنگین انجام میدم الان هم بدجوری درگیر ورزشم زانومم اسیب دیده سر همین چندروز پیش یکمی از دوستان بهم گفت که یکی از دوستام با ماشین زده بود به این دختر خانم (نمی دونم از قصد یا تصادفی) ایشونم چیزیش نشده بود ولی با لگد زده بود تمام درو کاپوتو داغون کرده بود جوری که رفته بود صافکاری حالا من موندم ایشون مشکل دارن(دختره) چون حرکاتش خشن وپرخاشگر است
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
برو متخصص ارتوپد واسه زانوت و سریع به خودت رسیدگی کن. ورزش ملایم خوبه. شنا دوچرخه سواری دویدن خیلی خوبن و ممتد که انجامشون بدی کاملا هم قوی می شی بعد یه مدت.
اگه زانوت مشکل نداشت دویدن از همه اش بهتر بود و مفت هم بود. اینکه بری باشگاه وزنه بزنی و کتف و دست و زانو و کمرو صدمه دیده کنی به چه دردی می خوره؟
با وضع زانوت می مونه فقط شنا فعلا. دکتر می ری بپرس که چه کار کنی و چه ورزشی نکنی.
الان به فکر خودت باش و به سلامتی زانوت رسیدگی کن.
در مورد دختر خانم نظری ندارم. اگه با لگد بشه ماشینو فرستاد صافکاری که باید قدرت پاهاش زیاد باشه و کفشی که پوشیده بوده هم فلزی بوده باشه! نمیدونم. من خودم قدرت بدنیم کمه و تصوری از لگد زدن یه ماشین که بشه بره صافکاری ندارم. از نظر من ممکن نیست با پا اینکارو بشه کرد. با یه ابزار فلزی می شه. اما واقعا نمی دونم. شاید ماشینا خیلی استجکامشون کمه.
الان اولویت با سلامتی خودته. برو پیگیر وضعیت زانوت باش زود رسیدگی کن که اگه امکانش باشه زود خوب شه.
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
دوست من اول از همه بگم که من سر فوتبال اینطوری شدم مهم هم نیست چون من زیاد از این اسیبا دیدم(ورزش رزمی)
درضمن صحت داره زور بنده میرسه(امتحان کردم) و به احتمال زیاد ایشون هم همینطور درضمن فقط زانوم نیست یکی از انگشتام برگشت سر فوتبال پام هم یکم رباطش کشیده شده به مرور زمان خوب میشه ولی این دختر خانم افتاده تو مغزم عینه خوره دوباره جدیدا هم اهنگ غمگین گوش میدم همش هم یاد اون میوفتم با ورزش سنگین کمی بار عشقو برداشتم
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
یک سوال چرا فکرش میره یک مدت وبعد از مدتی میاد؟؟
ایا واقعا این تنها عشقه منه؟
بنظر شما بر فرض که من باایشون ازدواج کردم کارمون به طلاق میکشه؟
ایا این دختر عصبی است؟
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
ببین تو حتی اون دخترو خوب نمی شناسی. اصلا هیچی ازش نمی دونی. ازدواج کردن به این سرعت نیست. حرف یه عمر زندگیه. یه مدت دو نفر باید با هم دیگه اشنا بشن که می گن اینو تحت نظر خونواده ها باید انجام بدن. مثلا همدیگه رو ببینن و گاهی باید با هم بیرون برن. چرا؟ فقط برای اینکه دقیقا رفتارای همو ببینن. چون خیلی از ناراحتی ها و اختلافایی که بعد از ازدواج پیش میاد و حتی منجر به جدایی می شه نشونه های کوچیکش توی رفتار اشخاص هست. فقط ما بهش دقت نمی کنیم و می ریم توی زندگی مشترک پررنگ شده اشو می بینیم. (مثلا خسیس بودن یا ایراگیر بودن) تا اینجا مال این بود که یه مدت تحت نظر خانواده ها با هم اشنا بشن دختر و پسر. بعدش که مشکلی نبود می رن پیش مشاور ازدواج و از مشاور کمک و راهنمایی می خوان که مطمن بشن این ازدواج درسته یا غلط. بعدم خانواده ها می شینن راجع به خود ازدواج صحبت می کنن. بعدش که ازدواج می کنن معمولا مشکلات در حدی می شه که بتونن کنترل کنن و بازم ممکنه نیاز باشه برن پیش مشاور خانواده و کمک بخوان برای مشکلاتشون.
پس می بینی که با یه نگاه و چند تاجمله که یکی راجع به یکی دیگه می گه اصلا شناختی ایجاد نمی شه.
سنت کمه. خوبه الان تابستونه. لطفا درس و مدرسه ات شروع شد بشین درساتو خوب بخون.
اگه هم فکر می کنی داری اذیت می شی می تونی بری مشاوره حضوری یا روانشناس. اگه هم نتونستی حالتو با ورزش سبک( مثله یوگا و شنا) و مدیتیشن و اون لینکایی که دادم بهتر و تحت کنترل کنی می تونی یه روانپزشک خوب پیدا کنی و بری پیشش که این احساسا واست نمونه بعدها و ناراحت بشی. اما فکر می کنم اگه اون لینکارو خوب بخونی بتونی. درسای مدیتیشنو بخون. بهتر سر در میاری چی به چیه. در مورد ازدواج الان زوده. اما وقتی خواستی ازدواج کنی همین سایت کلی نوشته و مقاله هست. الان وقتش نیست. الان باید درستو بخونی. کل کاری که می تونی بکنی الان دوستیه با اون دختره که لینک دلایل منع دوستی دخترو پسرو خوندی و کلی از عواقبشو دیدی.
به خودت یه کمی زمان بده و تمرکزتو از روی اون دختر و عشق و ازدواج و اینا بردار البته اگه می خوای فراموشش کنی. اگه نه که یه مشاور یا یه روانشناس خوب پیدا کن یه بار برو مشورت کن ببین اصلا این حست چیه.
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
میدونی من روم نمیشه برم مشاوره واز این جور چیزا
یک حسی بهم میگه این دختر یک ضربه عاطفی خورده از رفتارش پیداست وادم زودرنجی است
یک سوال دارم شما اگه یک ماه تو خونه بمونی دپرس نمیشی؟؟؟
نمیدونم چرا هرچی دختره که من ازشون خوشم نمیاد هرروز میبینم این دخترو اصلا نمیبینم شانس نداریم انگار؟؟
من ترسم از اینه که دیه عاشق نشم وازدواج نکنم واین دختر که خیلی دوستش دارم بپره؟؟
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
رو شدن نمی خواد که. پول می خواد و یه مشاوری که خوب باشه.
معمولا ادما خیلی بتونن تو خونه بمونن یه هفته است. حتی خیلیها کاری هم نداشته باشن می رن یه بار در روز بیرون راهی میرن و برمی گردن. من نه دپرس نمی شم چون همه عمرم تنها بودم حتی بچه هم بودم تنهایی بازی می کردم خیلی واسم این تنهایی موردی نیست. یعنی یه چیزی واسه خودم پیدا می کنم توی خونه هم باشم که سرگرم شم. ولی من در این مورد داخل ادم حساب نمی شم! :)
می دونی خونش کجاست؟ اصلا از کجا می دونی که از خونه نمیاد بیرون؟ شاید سفر باشه شاید یه جایی کلاس می ره و درس می خونه همین وقتی که هی تو داری به اون فکر می کنی!
والا تو اون دختره رو دوست داری. من نمی دونم ضربه عاطفی خورده یا نه. من خودم پتک عاطفی خوردم زیاد زیاد!!
اون لینکایی که گذاشتمو شروع کن به خوندن.
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
لینک هارو میخونم چشم
نه یک ماهه ندیدمش چند وقت پیش یکی تو کوچه اسباب کشی میکرد نکنه اونا بودن:302:
اره میدونم خونش کجاست چون هرروز چک میکنم خونشونو سفر یک ماه؟؟؟
این دختر اخر سر منو جوون مرگ میکنه
meinoushعزیز واقعا ازت ممنونم
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
meinoushعزیز دیگه مطمین شدم خودتم شکت برده از این محله رفتن چون اگه نرفته بودن باز میومد بیرون
حالم گرفست
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
من چرا شکم ببره؟؟ خوب پاشو برو از همسایه اشون کسی که دم دستت توی کوچه پیدا می کنی خیلی عادی و معمولی بپرس که اون خونه ای که دختره توش زندگی می کرد اسباب کشی کردن یا نه. اصلا هم اسم دخترو نیار. خیلی عادی و معمولی. یا اینکه توی هر محله ای یا کوچه ای یه ادم فضول پیدا می شه که از همه چی خبر داره. می تونی اگه اتفاقی دیدیش ازش بپرسی که دیدم یکی از این محل داشت اسباب کشی می کرد شما نمی دونین کی بوده و کدوم خونه بوده؟
اگه انقدر واست مهمه به جای استرس اینطوری برو بپرس که جونت خلاص شه.
اگه هم می خوای فراموشش کنی که دیگه چه فرقی داره باشه نباشه سفر باشه خارج باشه هر جا باشه. دیگه فراموشش کن.
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
امار گرفتم انگار هستن
درضمن خودم دیگه فکر میکنم واقعا عاشقشم چون هیچ دختری دیگه برام جذابیت نداره چندروز پیش هم دختری به امید دوست شدن باهاش باهام شوخی کرد ولی من دیگه فرق کردم احساس میکنم اگه اینکارو انجام بدم خیانت است
یک سوال که واقعا موندم بر فرض من معذرت خواهی کردم بعد چه جوری موضوع را در میان بگذارم؟؟؟
احساس میکنم اگه اینطوری پیش برم به درسم لطمه میخوره پس بنظر شما چیکار کنم که لطمه ای نخوره هم به احساسات هم به درس؟؟؟
شما به جای من بودید چیکار میکردید؟؟
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
معلومه که درست مهم تره.
لینکایی که گذاشتم واستو بخون. برای خودت خوبه. یکهو بعد 5 یا 10 سال دیگه مجبور می شی این چیزا رو یاد بگیری. خوب چه بهتر که زودتر یاد بگیری.
پست های دوستانو هم یه بار دیگه بخون.
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
باشه من که دیگه قیدشو زدم
این چیزا به ما نیومده برویم سراغ درس
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
meinoushعزیز من واقعا قیدشو زده بودم که ناگهان امروز از خونه اومدم بیرون دوستشو دیدم علامت تعجب شدم خواستم برم معذرت خواهی کنم اصلا روم نشد نمیدونم چیکار کنم ؟؟
میخوام فراموش کنم اینطور میشه؟؟
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
ببین من نمی تونم بهت بگم قیدشو بزن یا نزن. چیزایی که مهمنو خودت می دونی. درست و اینده ات مهم هستن. حالا اینکه بخوای با دخترا دوست بشی یا نشی به خودت مربوطه ولی در هر حال درستو باید خوب بخونی. تو حتی شناختی از اون دختر نداری.
راستی تو نوشته بودی 2 بار که به خاطر ایشون دیگه خیلی دخترای دیگه به چشمت نمیان. یه بار از این دوبار نوشته بودی که یه دختر خواسته باهات دوست شه نخواستی. فکر می کنم تجربه ی دوست شدن با جنس مخالفت از من بیشتره و در این مورد خودت تصمیم بگیر چه کار باید بکنی. من نمی تونم راهنماییت کنم. اما می دونم که الان باید درس بخونی و باید سعی کنی اینده ی خوبی برای خودت داشته باشی. اینکه اوقات فراغتت می خوای مثلا با دوست دخترت بری سینما یا هر جا یا اینکه اصلا با هیج دختری دوست نباشی به خودت و اون دختر مربوطه. اون چیزی که به من مربوطه اینه که بهت بگم الان درسو باید خوب بخونی باید از روزای جوونی - که البته تو زیر 18 سالی و بنا به تعریف جهانی کودک حساب می شی :) - استفاده کنی و سعی کنی با دقت برای اینده ات جای پای سفت و محکم پیدا کنی. من نه می تونم بگم با دخترا دوست باش نه می تونم بگم دوست نباش. اما کار اصلیت درست خوندنه. اینو یادت باشه.
لینکایی که دادمو نخوندی. تاپیک کارگاه جراتمندانه رفتار کردنو بخون. بعدا اگه فرصت داشتی به مرور درسای اون وبلاگ مدیتیشنو هم بخون. واسه خودت خوبه.
اون لینک معایب دوستی دختر پسرو هم بخون.
تو مهمی و درست و اینده ات.
در کل ما چون توی مدرسه دخترا و پسرا از هم جدا بودیم خیلی درک درستی از هم نداریم. تازه توی دانشگاه همدیگه رو می بینیم. در صورتی که خارجی ها از مهد کودک و دبستان و اینا با همدیگه بزرگ شدن و از هم (از جنس مخالف) تصورات دقیق تری داری. واسه همین طبیعیه این احساساتت و رو نشدنو این چیزا. احساساتشون درست و دقیق طی زمان شکل می گیره.
در کل پسرا هم عین دخترا و دخترا عین پسران. هممون قبلش ادمیم. یعنی وقتی می خوای با یه دختر حرف بزنی با یه موجود عجیب و غریب و خاص قرار نیست حرف بزنی عین همون دوستای خودت می تونی حرف بزنی. اونقدرام فرق نداره.
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
ممنون
من که قید همه دخترارو زدم وهیچ وقت هم بادختری دوست نمیشم چون این کارو خیانت میدونم
کار اصلیم هم درس خواندن است درست ولی ایشون که ادم سالمی بنظر میاد پس میتونه یک دوست درسی خوبی هم باشه
برخی از اون لینک هارو خوندم مثلا معایب دوستی دختروپسر
امروز خیلی روحیه ام خوب شده بود ولی دوستشو دیدم دوباره داغون شدم :316:
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
حالا یه کم زمان بگذره کم کم حالت بهتر می شه و دیگه انفدر راحت نمی گی قید همه رو زدی یا نزدی.
حالا مگه توی سن و سال تو دخترا و پسرا خیلی هاشون ناسالمن؟! سنی ندارین که. این حرفا چیه.
اگه حس کردی نمی تونی وضعیت احساسیتو کنترل کنی و ناراحتیات کش میاد بد نیست یه مشاوره حضوری بری یا پیش یه روانشناس بری. کارشناس بهتر می تونه راهنماییت کنه.
درساتم که باید بخونی دیگه. کم کم مهر میاد و درس باید بخونی.
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
یاد بچگی خودم افتادم ، هر شب با عشقولانه دختر رویاهام میخوابیدم!!!!!!!!!!!!!!!
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
همچینم سالم نیستن این دخترا اصلا یکسریشون تنشون میخاره
عشق خاموش میتونم بپرسم چند سالته که این سنو بچه مینامی حتماالان50سالته
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
nemidonam عزیز سلام
پیشنهاد دارم بعد از هشت صفحه راهنمایی شروع به نتیجه گیری نمایید
خوشحال میشیم از نتیجه گیری تاپیکت ما رو خبردار کنی
موفق باشی:72:
-
RE: عاشق شدم (راهنمایی نیاز دارم)؟
ویدا عزیز میشه یکم بیشتر توضیح بدین منظورتونو از نتیجه گیری نمیفهمم ؟؟خودمم نتیجه گیری کنم