واي نكنه شوهر منم اگه تو اين تالار بود جوابي مثل آقايون تو تالار مي داد .
نمایش نسخه قابل چاپ
واي نكنه شوهر منم اگه تو اين تالار بود جوابي مثل آقايون تو تالار مي داد .
من نمی خواستم به مردها بی احترامی کنم ایراد صحبتهای من توی اینجاست که فکر می کنم اگه فردی آدم باشه انسان باشه جنسیتش مهم نیست ولی کسی که خودش رو به لحاظ مرد بودن با حق و حقوق میدونه آیا نباید با همین کلام مرد تحقیرش کرد؟
من نمی خواستم به کسی بی احترامی کنم ولی اگه از مرد حرفی زده بشه من شوهرم به ذهنم میرسه مرد زندگی من همینیه که گفتم ازش نمیگذرم که با من اینچنین میکنه و این یه هشدار باشه برای مردهای تالار به زنهاتون بی احترامی و بی حرمتی نکیند دلشون رو نشکنید که این حرفهایی که من الان دارم میگم رو اونها هم در خلوت خودشون به شما میگن
بیاید آدم باشیم انسان باشیم اگه آدم زندگی نیستیم کس دیگری رو بدبخت نکنیم
سلام من اگه بخوام هزار بار دیکه هم انتخاب کنم بازم کسی بجز شوهرم رو انتخاب نمیکنم چون اعتقاد دارم ما رو خدا به هم رسوند با وجود اینکه خیلی وقتا شده با هم بحثمون بشه وحتی دعوای اساسی ولی باز هم دوسش دارم بیشتر از تمام ستاره های دنیا
شاید اگر همه ما با تجربه الانمان به عقب برمیگشتیم در انتخابمان دقت بیشتری داشتیم یا حد اقل اشتباهاتی که بهتریت لحظاتمون رو خراب کرد تکرار نمی کردیم ، ولی حقیقت اینه که تجربه بی رحمترین معلم است چون اول امتحان میگیره و بعد می آموزد ، مهم این است که الان و بعد از این طوری زندگی کنیم که در سالهای آینده پشیمان گذشت این لحظات نشویم .
منم باز همسرمو انتخاب میکردم ولی ای کاش میشد خانوادهاشونم انتخابی بود
سلام اگر زمان به عقب برمی گشت بازبنده همین همسرخوبم روانتخاب می کردم منتهی الیه فقط درگفتگویی که دراتاق قبل ازازدواج داشتیم معیارهای دیگری را اضافه می کردم که درهمان جا به تفاهم برسیم ولی درکل ازآنچه خدا برایم مقدرنموده خیلی خیلی راضیم.....امیدوارم همیشه همینطور هم باقی بمونه .
ودرآخربرای دیگردوستانم درتالارآرزوی خوشبختی می کنم ....
سلام دوستان
من هم صد در صد دوباره همسرم را انتخاب میکردم چون بدون اون نمیتونم باشم خیلی چیزها ازش یاد گرفتم
با تمام مجود دوستت دارم.
جالبه که بعد تاپیک باز می کنید به من می تازید که چرا شما آقای آرمان تند برخورد می کنید. البته من به دلیل قولی که به خودم و به مدیر همدردی گرامی دادم دیگه تند برخورد نخواهم کرد. فقط خواستم بدونید که شما چیا می گید و چی برخورد می شه. در ضمن جهالت و نادانی همسر شما مربوط به ایشونه و نه تمام آقایان. یه نگاهی به این تاپیک مشخص می کنه که اونقدرها هم میزان رضایت آقایون از زندگیشون از خانومها بیشتر نیست!!!نقل قول:
نوشته اصلی توسط وهم
برادر گلم سورنا-آرمان ارسال 42 من رو در صفحه 5 همین موضوع بخونید دلیل اینگونه صحبت کردن من رو متوجه خواهید شد
ممنون از شما که همچنان به قولی که دادید پایبندید
به هر حال اصلا درست نیست که ذهنیت خودتون رو به همراه توهین به آقایون در این سایت بیاورید!!!
براتون آرزوی بهبود زندگیتون رو دارم. امیدوارم همسرتون سر عقل بیاد و قدر شما رو بدونه.
دقیقا. توهین هیچ وقت نه. حالا در هر زمینه ای.نقل قول:
نوشته اصلی توسط sorena_arman
ممنون آقای سورنا:72:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط saba1358
نقل قول:
نوشته اصلی توسط shad
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
تاپیک جالبیه
دسترسیش هم که برای همه آزاده
دوستان متاهلی که تا حالا به این تاپیک پاسخ ندادند بشتابید
من دلبندم رو دوست دارم و شك ندارم به همين اندازه شايد هم بيشتر منو دوست داره...اگر زمان به عقب برميگشت:::
1::بدون شك دلبند خودم رو كه بهترين مرد كهكشان ماست انتخاب ميكردم اما زود ازدواج نميكردم چون هنوز پذيرش مسئوليت يه زندگي كاملا مستقل رو ندارم...بيشتر از دو سال باهاش دوست ميموندم....
2::يه جمله اي رو كه روزهاي اول عقدم بهش گفتم و دلشو شكستم از فيلم زندگيم پاك ميكردم....هنوز هم وقتي به اون جمله ام فكر ميكنم خجالت ميكشم....
آره فقط کاش میشد تجربه های الان رو قبلا داشتم.اینکه میگن از تجربه دیگران استفاده کنید اتفاقا همین کار کلی مشکل برام به وجود آورد.آدم فقط باید از عقلش استفاده کنه.در ضمن دخترهای شهرستانی هم خیلی گلن...هر کسی با هم فرهنگ و همشهری خودش بهتر کنار میاد.
بلههههههههههههههههههههههه ههههههههههههههههههههههههه هههههههههههههههههههه.
از خدام باید باشه همچین مرد گلی نسیبم بشه.
خدایا شکرت:323:
نه.......................
خدا رو شکر که زمان به عقب بر نمیگردد. اما اگر زمان به عقب بر میگشت و من کوله بار تجربه این چند ساله را آنزمان هم با خود میتوانستم داشته باشم، همسرم را انتخاب نمیکردم نه به خاطر اینکه آدم بدی است!نه! اتفاقا آدم خوبی هم هست. اما من وارد زندگی اش نمیشدم هم به خاطر خودم هم به خاطر او و هم به خاطر همه دورو بریهامون.
بله انتخاب می کردم ، اما تلاش می کردم که با خطای کمتری زندگی رو پیش می بردم ، به هر حال از زندگیم با همه نقاط مثبت و منفیش راضیم و واقعیات زندگی رو پذیرا
سلام
من شوهرم را با همه بديهاش دوست دارم .
اما اگه زمان به عقب برميگشت تو اين سن ازدواج نمي کردم و به حرف پدرم و بزگترها گوش ميکردم و با همسرم ازدواج نمي کردم .چون عقايد ما باهم خيلي فرق داره .شوهرم خيلي به من دروغ گفت و من بعد از ازدواج شکستم و الانم از خدا ميخواهم کمکم کنه که بتونم مشکلاتم حل کنم :323: تا بتونيم يک زندگي آروم با هم داشته باشيم . البته اگه مادر شوهرم بزاره
[/color][color=#9370DB][size=medium]سلام
اگه زمان به عقب برمیگشت...
من بازم شوهر مهربون و دوست داشتنیمو انتخاب میکردم
ولی اینبار دقتم رو تو رفتارهام بیشتر میکردم و سعی میکردم جلو احساساتمو گاهی بگیرم و بیشتر منطقی فکر کنم و مهمتر اینکه زودتر میومدم سر خونه زندگی خودم
خیلی ناشی گری کردم:163:
اما خدا رو شکر همسر صبوری نصیبم شده بود که کمک کرد مشکلاتمون جدی نشه و الان خیلی پخته تر شدم.البته با کمکای خدای مهربون.همسرم و شما دوستان مهربون:43:
من اگر زمان به عقب برمی گشت! نمی دونم! بعضی موقع ها فکر می کنم اگر زمان به عقب برمیگشتم، حتما معیارهام رو برای ازدواج تغییر می دادم و همین طور مهارتهام رو بالاتر می بردم که در اون صورت بازهم همسرم رو انتخاب می کردم، چون از لحاظ روحیات انسانی و وجود پاک و مطهر یه انسان، فوق العاده ست! اما خوب! شاید به خودم و همسرم یه فرصت می دادم که بیشتر در مورد روابط زن و مرد و مهارتهای یه زندگی اطلاعات به دست بیاریم و بعد وارد زندگی مشترک بشیم!
اما اگر نه! یعنی با همون افکار و عقاید ظاهر بینانه که هنوز هم بعضی هاشو توی وجودم هست و باید تغییرشون بدم شاید همسرم رو انتخاب نمی کردم! به هر حال شاید بعضی موقع ها این جامعه ی ما هم باشه که باعث میشه با دخترها معیارهایی رو داشته باشیم! مثل همین، میزان تحصیلات و خونه ی مستقل و این جور حرفها!
چون هیچ وقت حتی توی برنامه های که توی تلویزیون پخش میشه، کسی یه پسر خوب و دل پاک و اهل کار و دلسوز رو به عنوان یه همسر انتخاب نمیکنه!!!!!!!!!!
در مورد همسرم هم نمی تونم دقیقا بگم که من رو انتخاب می کرد یا نه! البته این نظر خودمه! چون ایشون که همیشه میگه انتخابت می کردم، اما به نظر من اگر فرد دیگه ای رو انتخاب می کرد شاید توی زندگیش اینقدر که حالا اذیت شده بود نمی شد.
راستش براي من جواب دادن به اين سوال خيلي سخته واقعا موندم اگه اين سوال رو واقعا من از همسرم مي پرسيدم يا اون از من بپرسه جوابمون چيه؟ راستش همسرم خوبيهايي داره و هم بديهايي ولي بعضي از اخلاقهاش نميدونم اگه نبود بازم حسرت داشتنش رو ميخوردم؟ مثلا همين حساسيتش تو بعضي چيزها خوبه و يا همين خساستي که من ازش اسم بردم شايد اگه ول خرج بود فکر صاحب خونه و ماشين و چيزهاي بزرگ رو بايد از سرم بيرون ميبردم نميدونم ولي من يا همسرم هر چي که باشيم به نظرم اي کاش و اي کاش قبل ازدواج چند بار مشاوره ميکرديم فکر ميکنم اين خيلي خيلي بهتر بود براي ادامه زندگيمون چرا که بجاي آزمون و خطا از قبل با بعضي از خصوصيات اخلاقي هم که خيلي هم برامون مهمه آشنا ميشديم، من جواب اين سوال رو حالا نميدم چون هنوز به اون يقين نرسيدم و متاسفانه شديدا با خودم و افکارم درگيرم ، اميدوارم منم و هم همسرم روزي به اون يقين برسيم که خدا ما دو تا رو براي هم ساخته و اگه دوباره انتخابي بود بازم همديگر رو انتخاب ميکرديم، براي خوشبختي همه دختر و پسرا دعا ميکنم که خوشبخت باشن شما هم برام دعا کنيد چون واقعا محتاجم.
راستش من اصلا دلم نمی خواد زمان به عقب بره چون برای رسیدن به شوهرم خیلی خیلی خیلی اذیت شدم و توهین و سرزنش شنیدم ولی باز هم برای رسیدن بهش کم نیوردم و متوسل شدم به خدایی که سلطان جهان الان هم به همه ثابت شده من در انتخابم اشتباه نکردم و من و شوهرم از داشتن هم به خود میبالیم و برای پیشرفت هم تلاش می کنیم. اگر صد بار دیگم زمان برگرده به عقب باز هم با وجود همه سختیها شوهرم انتخاب می کنم چون ارزشش داره.ایشالا که همه جوانها قدر بودن با هم و بدونن
قطعا انتخابش نمی کردم
۱۰۰% باز شوهرمو انتخاب میکردم
مطمئنم كه دوباره و صدباره انتخابم همسرم بود .ما براي رسيدن به همديگه خيلي سختي كشيديم و روزهاي سختي رو پشت سر گذاشتيم .البته مخالفت خانواده ها در كار نبود بلكه تحمل دوري همديگه سخت بود .
تشكر از ايجاد اين تاپيك :72::72::72:
براي خوشبختي جوونهامون دعا كنيم:323:
این تنها ارزومه که زمان 1سالو8ماه به عقب برگرده وبا قاطعیت بگم نهههههههههههه نمیخامت
اگه زمان به عقب بازمی گشت سعی می کردم اشتباهاتمو دیگه تکرار نکنم ... انتخاب درستی می کردم ...
من همسرم و خیلی خیلی دوست دارم و قطعا بازم انتخابش می کردم اما ای کاش می شد خانوادهاشون و تغییر می دادیم. همسرم من بدون این خانواده بی نظیر ترین شوهر دنیا بود.:43::310:
اگر زمان برگرده به عقب من که اصلاً همسرسابقم را انتخاب نمی کردم و یه نه بزرگ می گفتم و هرچه هم که اصرار می کرد قبول نمی کردم حتی نگاهش هم نمی کردم ای کاش زمان به عقب بر می گشت.
اگه زمان برگرده این بار با عشق ازدواج میکنم و اصلو نصب خانوادگی یکی از مهمترین معیارام میشه.اختلاف سنی هم یا نباشه یا1 یا2سال با کسی که معنایه عشقو احساسات روبفهمه باهاش دوس باشم حرف بزنم اهله دوزو کلک نباشه بی غلوغش ساده پاک ومعصوم
بببببببببخشيدا اما من هنوز مجردم
ولي خوشحالم براي همه اونهايي كه گفتن آرهه
ولي شمايي كه گفتيد نه
چرا اجازه خوشبخت شدن را از خودتان صلب كرديد شما با يك گفتن آره در همين لحظه ميتونيد واقعا به عشق در زندگيتون دست پيدا كنيد چون شمااغلب داريد زير يك سقف زندگي ميكنيد پس مي تونيد هم ديگه را وست داشته باشيد اگه بخواهيد
:72::72::72:72::104::104::104::104:43::43::43::43:
اگر با همین شناختی که الان از همسرم دارم قرار بود تصمیم بگیرم. باهاش ازدواج نمی کردم.
اگه زمان به عقب برمی گشت من هیچوقت همسرمو با تمام التماسهای که می کرد قبول نمی کردم که الان تو اوج نیاز بهش منو تنها گذاشته.کاش می شد به عقب برگشت کاش.......
سلام:43::
بلـــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــه
من هزار بار دیگر هم متولد بشم باز هم همسر مهربونم رو انتخاب می کنم.....
اون نمونه کامل یک مرد محترمه...به نظر من هیچی کم نداره..همه زندگیش رو صرف موفقیت زندگیمون ..شادی و نشاط هردومون و پیشرفت می کنه..استاد درک کردن..مهربانی..محبت و تعادل در زندگیست..
به من کمک می کنه که عیب هامو برطرف کنم و منم به اون کمک می کنم و باهم خیلی دوستیم..خیلی...
خدا رو شکر می کنم و امیدوارم همه دوستان هم بیشتر به جنبه های مثبت همسرشون نگاه کنند..
گل بی عیب خداست همه ما خواهان خوب بودن هستیم..قدر همسراتون بدونید...
همه ما و شاکر خداوند باشیم....
موفق باشید....
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...1211b4bfc6.gif
خوش به حالت قدرشوبدون.کاش منم حسه تورو داشتم.دوست بودن با همسر درک کردن یا حتا حرف زدنه ساده اره حرف زدنه ساده هم لذت بخشه.
اگه به عقب برگردم دیگه به ظاهر ،نشانه های ظاهری شخصیت افراد، توجه نمیکنم حتما به تجربه بزرگترها بیشتر احترام میزارم احساساتی نمی شم و چشمامو باز میکنم سعی میکنم بفهمم دقیقا چی میخوام به خانواده شخص توجه ویزه می کنم علی الخصوص مادر دختر،واقعا رسیدم و درک کردم که میگن مادر و بیبین دختر و ببر، سلامت روان و شخصیت طرف مهمه، من انتخاب دیگه ای میکردم.
اکثر پست های این تاپیک رو خوندم و پست جناب مدیر از همه برام جالب تر بود. اینکه گفته بودن :
می ترسم اگه برگردم عقب، اون منو انتخاب نکنه
منم همین جوری فکر می کنم. اگه برگشتیم عقب و مهربونم نظرش یه چیز دیگه بود چی؟ :163::302:
:D
ولی اگه زمان به عقب بر می گشت، با همسرم یه دعوای سیر می کردم که چرا دیر پیداش شده :311:
آفرین آویژه عزیز:104:
مهم اینه که دعواش کنی ، موضوع دعوا اینقدرها هم مهم نیست. موفق باشی.:311:
بله من هم همسرم رو انتخاب می کردم . زندگی رو با همه پستی و بلندیاش ، موفقیتها و شکستها ش دوس دارم.
از همه مهمتر به این نکته رسیدم که آقا و صاحبی دارم مه منو رها نمی کنه. منم سعی میکنم که همه کارها رو به اون واگذار کنم.
تدبیر ، مشورت ، تصمیم ،تحرک و توکل اصول من هستن تو زندگی.
اگر زمان به عقب برمی گشت من شناخت همسرم را بر مبنای گفته ها و اظهارات خودش در مورد خودش قرار نمی دادم و به آن اکتفا نمی کردم.
اطلاعاتم را نسبت به خودم بعنوان یک همسر و توقعاتم از طرف مقابلم بعنوان همسر بیشتر و بیشتر می کردم.
و برای اطمینان از وجود خصایص مورد نظرم در خواستگارم تنها به صحبت کردن با او بسنده نمی کردم و قبل از خوانده شدن خطبه عقد بسیار بسیار با خانواده اش و به همراه خانواده ام رفت و آمد می کردم و صحت گفته هایش را در قالب حضورش در بین خانواده اش می سنجیدم.
تحقیق از همسرم رو صرفا به عهده خانواده ام نمی گذاشتم و در مورد اصول و ارزشهایی که برایم مهم است بواسطه دوستان صمیمی اش خودم تحقیق می نمودم.
اگر زمان به عقب برمی گشت خودم و همسرم را بواسطه تفاوتهای فاحش و اصولی در دیدگاهمان نسبت به زندگی در تنگنا نمی گذاشتم چراکه تنها با یکسان بودن نگرش و توقع از زندگی است که می توان همانند دوبال شد برای پرنده زندگی و از لحظه لحظه پرواز لذت برد چون هر دو بال قصد دارند پرنده را به یک مقصد برسانند و در غیر اینصورت هرگز پرنده از سر جایش تکان نخواهد خورد.