-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
دریا جان با خوندن مطالبت واقعا ناراحت شدم
اما به خاطر صبر زیادت باید به خودت افتخار کنی
اینکه میگی برادر شوهرت که ازت کوچکتره دست روت بلند کرده واقعا این اتفاق افتاده ؟ آخه سر چی ؟ چطوری اینطوری شد ؟
چرا شوهرت چیزی بهش نگفت ؟
اینکه شوهرت به خونوادش خیلی اهمیت میده و اونا هم هی ازش حمایت میکنن واقعا آزار دهنده س
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط MGP
دریا جان با خوندن مطالبت واقعا ناراحت شدم
اما به خاطر صبر زیادت باید به خودت افتخار کنی
اینکه میگی برادر شوهرت که ازت کوچکتره دست روت بلند کرده واقعا این اتفاق افتاده ؟ آخه سر چی ؟ چطوری اینطوری شد ؟
چرا شوهرت چیزی بهش نگفت ؟
اینکه شوهرت به خونوادش خیلی اهمیت میده و اونا هم هی ازش حمایت میکنن واقعا آزار دهنده س
شوهرم اون لحظه فقط مي خواست همه ازش حمايت كنن و من رو مقصر بدونن، برا همين براش مهم نبود كه برادرش يا كلا خونوادش با من چي كار مي كنن. نمي دونين كه وقتي ياد اون صحنه مي افتم از شوهرم به اندازه همه دنيا متنفر ميشم.
شوهر من بچگي مي كنه و هنوز به اون قدرت نرسيده كه بتونه من و خودش رو به عنوان يه خونواده حمايت كنه، اين وسط هم خونوادش مي شن كاسه داغتر از آش.
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
مشکل روانی دارن همسرتون ( عذر می خوام از صراحت گفتار )
اگه خانوادش قبول نکنن ، نمی تونید زندگی کنید ! به هیچ عنوان ! حالا هرچقدر دوستان بیان بگن تلاش کن و ... !
همسرتون کودک هست هنوز ، باید خانواده ایشون حداقل راه رفتن رو یادش بدن تا نوبت به شما برسه
پ.ن : وقتی خوندم برادر شوهرتون دست بلنده کرده ، با اینکه غریبه هستید ، واقعا اعصابم خورد شد ! همچین قضیه ایی برای خواهرهام پیش بیاد ، جدا دست اون طرف رو خورد می کردم !
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
سلام دريا جان
من هم از خوندن تاپيکتون خيلي متاسف شدم.اميدوارم با کمک خدا بهترين تصميم رو بگيريد.
چند چيز به نظرم مياد:
1- زياد به دست بلند کردن برادر شوهرت و عدم حمايت شوهرت فکر نکن چون شوهرت در اون لحظه بسيار عصباني بوده و اصلا حالت عادي نداشته و نميشه توقع يک برخورد عادي رو داشت. اين رو زياد جدي نگير.
2-خودت به تنهايي بدون حضور شوهرت پيش يک روانپزشک (نه روانشناس) برو.همه چيز رو تعريف کن ببين اصلا اين حالتها درماني داره؟آيا با موردهاي مشابه برخورد داشته که درمان شده باشند و اگر درمان پذيره آيا ارثي نيست(براي بچه دار شدن و ...)؟! اگر درمان پذير نباشه که کلا ادامه روند فکر نميکنم منطقي باشه.
3-اگر درمان پذير باشه باز هم بدون با خانواده غير منطقي که اون داره زندگي سختي رو در پيش داري(چون اونا مطمئنا اين رفتارهاش رو ميشناسن و اگر منطقي بودن راحت حرفاش رو قبول نميکردن). با اين ديدگاه (البته در صورت همکاري شوهرت براي درمان) وارد زندگي شو. اگر آدم توقع زندگي ايده آل رو نداشته باشه احتمالا بيشتر گذشت ميکنه و کمتر دچار کشمکش ميشه.
4-در اين فاصله هم زندگي خودت رو با زندگيهاي ايده آل ديگران مقايسه نکن.سعي کن به افرادي فکر کني که نه شغلي دارن نه پدر مادرشون حمايتشون ميکنه و با شوهري خيلي غير عاديتر مجبور به ادامه زندگي هستن يا طلاق ميگيرن و با انجام کارهاي سطح پايين به زندگي سختشون ادامه ميدن.
با حمايت و مشورت خانواده سعي کن بهترين تصميم رو بگيري (شما حمايت پدر مادرت رو داري که خيلي نعمت بزرگيه و خيليها ندارن).
اگر بالاخره اين مشکل حل نشد (که اميدوارم حل بشه) و تصميم به طلاق گرفتي هم فکر نکن زندگيت تباه شده.من افرادي رو ميشناسم که بعد از طلاق زندگي خوبي رو شروع کردن.
فعلا مهمترين وظيفت سعي براي اصلاح همين زندگي هست که اگر اصلاح نشه مجبور به ادامه نيستي.
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
سلام دریا جون
دوست عزیز وفتی تابیکت رو خوندم خیلی جاها احساس کردم حرفام بدون اینکه زحمتی برا نوشتنشون بکشم تایب شدند خصوصیت اخلاقی همسر منم متل شوهر شماست با این تفاوت که اون به بابا مامان خودم زنگ میزنه ولی چون موضوع طولانی می شه و کاری از دست خونوادم بر نمیاد اونا مجبور میشن مادر و خواهرش رو در جریان می زارن
زنگ به بابام می زنه بیاین دخترتون رو ببرید
یه بار با وساطت خواهر شوهرم تو خونه رام داد یه بار با التماس و خواهش مادر شوهرم یه بار...دیگه خسته شدم به خدا.از اون طرف بدر شوهری دارم که تا از دعوامون خبر می شه به بابام می گه اینا با هم کارشون نمی شه ما باید بیفتیم جلو و هر جوری هست طلاق اینا رو از هم بگیریم
فقط عزیزم یه تفاوت خیلی عمده که ما با هم داریم اینه که تو خونوادت رو داری در حالی که خونواده من حامی من نیستند و فقط میگن بساز و بسوز،یه وقت کسی صدات و نشنوه،حتی چند بار که جای زخم و کبودی رو صورتم دیدن می گن حالا مگه چی شده الکی شلوغش می کنی ،نکشتتت که!!!!! یه تفاوت دیگه هم که داریم اینه که متاسفانه 6 ماهه باردارم آخرین بار هفته بیش بود که چون به خاطر دلدرد نتونستم برم خونه مادر شوهرم کتک مفصلی نوش جان کردم و همچنان که موهامو می کشید می گفت برو خونه بابات .
الان اوضاعتون چه طوره؟؟؟
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط kherse soorati
سلام دریا جون
دوست عزیز وفتی تابیکت رو خوندم خیلی جاها احساس کردم حرفام بدون اینکه زحمتی برا نوشتنشون بکشم تایب شدند خصوصیت اخلاقی همسر منم متل شوهر شماست با این تفاوت که اون به بابا مامان خودم زنگ میزنه ولی چون موضوع طولانی می شه و کاری از دست خونوادم بر نمیاد اونا مجبور میشن مادر و خواهرش رو در جریان می زارن
زنگ به بابام می زنه بیاین دخترتون رو ببرید
یه بار با وساطت خواهر شوهرم تو خونه رام داد یه بار با التماس و خواهش مادر شوهرم یه بار...دیگه خسته شدم به خدا.از اون طرف بدر شوهری دارم که تا از دعوامون خبر می شه به بابام می گه اینا با هم کارشون نمی شه ما باید بیفتیم جلو و هر جوری هست طلاق اینا رو از هم بگیریم
فقط عزیزم یه تفاوت خیلی عمده که ما با هم داریم اینه که تو خونوادت رو داری در حالی که خونواده من حامی من نیستند و فقط میگن بساز و بسوز،یه وقت کسی صدات و نشنوه،حتی چند بار که جای زخم و کبودی رو صورتم دیدن می گن حالا مگه چی شده الکی شلوغش می کنی ،نکشتتت که!!!!! یه تفاوت دیگه هم که داریم اینه که متاسفانه 6 ماهه باردارم آخرین بار هفته بیش بود که چون به خاطر دلدرد نتونستم برم خونه مادر شوهرم کتک مفصلی نوش جان کردم و همچنان که موهامو می کشید می گفت برو خونه بابات .
الان اوضاعتون چه طوره؟؟؟
سلام عزيزم.
خيلي بده كه آدم وقتي ازدواج مي كنه تمام روياهاش برعكس بشه . مي دونم كه چي از دست شوهرت مي كشي و اميدوارم ايشون هم خيلي زود سر عقل بيان و قدرت رو بدونن.
عزيزم خونواده من چون خودشون هم راضي به ازدواجم بودن الان از اوضاع پيش اومده ناراحتن، مامان من هم هميشه سعي مي كرد من رو قانع كنه كه ببخشم و هميشه مي گفت من خودم رو اصلاح كنم و اين به نظرم عاقلانه بود، ولي از وقتي ديد كه مادرشوهرم هميشه طرف پسرشه اوضاع عوض شد و الان مادرم اصرار به طلاق دارن.
خودم دودل هستم ولي مي دونم كه بازم اين روند تكرار مي شه.
من تو 2 سال خيلي با شوهرم دعوا مي كردم ( بيشتر تو دوران نامزدي) و اكثرا 2 روز بعدش خيلي دلم براش تنگ مي شد و حتي دفعه قبل كه از خونه اومدم خونه بابام، دلم براي خونه هم تنگ مي شد ولي الان كه بيشتر از يه هفته است كه از خونه اومدم بيرون شايد باورت نشه ولي بيشتر موقع ها حتي فراموشم مي شه كه ازدواج كردم، چون اين دفعه بي گناه بودم عذاب وجدانم ندارم و مي دونم كه مي تونم حتي تا يك ماه هم دووم بيارم.
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
سلام دريا جون
قبل از هرچيز بايد در مورد احساس شوهرت نسبت به خودت مطمئن شي ببيني واقعا دوستت داره يا نه اونوقت در مورد تمام بديهاش دنبال علت بگردي نمي خوام بگم من ادم خوش بيني هستم ولي با توجه به شرايط جسمي كه همسرت الان داره و اينكه شما مي گي تو اين سه هفته واسش سنگ تموم گذاشتي شايد دليل اين رفتاراش كم اوردن در قبال تو و محبتات بوده احساس مي كنه اون برا تو كمه و تو مي توني با يكي ديگه خوشبخت شي و اون لياقتت رو نداره و ... اينو مي گم چون گفتي زماني كه بابات داشته شما رو مي برده بابات رو بوسيده و يه جورايي شرمنده بوده سعي كن مهربون و لطيف تو نظرش بياي همينطور بزرگ و بخشنده ولي هيچ وقت عشق و محبت رو گدايي نكن زياد رو اين مسئله كه جلو برادرش رو نگرفته كه روت دست بلند نكنه زوم نشو اخه تو دعوا كه حلوا خير نميكنن اون لحظه اون كاملا بيهوش و ذهن بوده و قدرت تشخيص خوب و بد رو نداشته
مثلا زماني كه من 2 ماه پيش با وساطت خواهر شوهرم اومدم خونه رو كرد به خواهر شوهرم با مهربوني و روبوسي تحويلش گرفت ولي بهش گفت خودت اومدي قدمت رو چشم خونه خودت ولي اونو چرا با خودت اوردي(من رو مي گفت كه نا سلامتي خانم اون خونه بودم)ولي 1 هفته كه از ماجرا گذشت چنان كلاسي واسه من جلو خواهرش مي زاشت مي گفت اسم دخترم رو مي خوام بذارم ماه دخت چون خانمم ماهه و دختر اون بايد اسمش ماه دخت باشه بعد كه خواهر شوهر مي گفت اين اسم زشتيه و ما به اين اسم صداش نمي زنيم شوهرم مي گفت بچه منم مرده اين نيست كه تو بخواي صداش بزني اسم بايد با معني باشه و فقط در صورتي حاضرم اين اسم رو نذارم كه خانمم بگه
يه چيز ديگه
در حال حاضر اصلا به حرفا و حركات خانواده شوهرت فكر نكني فقط و فقط ذهنت رو به شوهرت معطوف كن من خودم 2 ماه كه از ازدواجمون گذشته بود و شوهرم اولين تماس رو با خونوادم گرفت و به طبع اون خانواده همسرم هم مطلع شدند تازه پدر شوهرم رو هم تقريبا دوست دارم و قبولش دارم ولي وقتي بهش گفتم پسرتون دست بزن داره و هر وقت عصباني هست سر من خالي مي كنه گفت خوب چه اشكالي داره؟؟؟؟؟؟شما بايد عاقلتر از اين باشي كه اين موضوع رو حتي به من بگيد ؟؟؟؟ من هم تو جوونيم اينقدر اين مادر شوهرت رو زدم پسر ديگم(فلاني) اوايل ازدواجش اينقدر زنش رو زده!!!!مي گم جديدا سيگار هم مي كشه
مي گه خوب بكشه من خودم سيگار مي كشيدم حالا كه چي!!!!خلاصه كه حرف زدن يا حتي فكر كردن به خخانواده شوهرم فقط اتلاف وقته احساس مي كنم دارم با انسانهاي نخستين حرف ميزنم
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
سلام. دوستاي خوبم مي بينين اوضاع زندگي چطوري شده، خيلي دلم گرفته.
الان درست 10 روزه شوهرم ازم بي خبره، ولي بازم عين خيالش نيست.
اينه رسم زندگي؟ اين مدلي مي خواستيم يه عمر كنار هم بمونيم؟
چرا زندگي همه ر از مشكل شده؟
برام دعا كنين خيلي احتياج به دعا دارم. ممنون از همه دوستاي خوبم
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
سلام دوباره. دوستاي خوبم من بازم خيلي ناراحتم. نمي دونم براي چي دوباره دلم هواي شوهرم رو كرده.
باز دوباره نرم شدم و هركي مي خواد چيزي بهم بگه فوري جبهه مي گيرم.
اين در حاليه كه شوهرم ديگه اصلا به يادم نيست.
كمكم كنيد از اين حال و هوا بيام بيرون.
بعضي وقتا تصميم مي گيرم برم مهريه ام رو بزارم اجرا، ولي بعدش مي گم بده اين كار.
هنوز منتظم كه كسي سراغي ازم بگيره.
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
سلام دریا جان
من از خواندن تاپیکت شوکه شدم می دونی چرا؟ چون فکر می کنم دقیقا ماجرای زندگی مرا تعریف می کنی آخه چند سال پیش شوهر من هم همین جراحی رو انجام دادند و بیشتر از یکماه زمین گیر شدند حتی قادر به نشستن هم نبودند من هم مثل شما از هیچی براش کم نذاشتم واقعا بهش می رسیدم خسته می شدم ولی خم به ابرو نمی آوردم و با عشق تمام ازش پرستاری می کردم حتی شبی رو که تو بیمارستان بود با اینکه تو بخش مردها اجازه همراه خانم نمی دن با پارتی بازی خودم پیشش موندم و تا صبح کنار تختش نشستم هم سر کار می رفتم ، هم خانه داری، هم آشپزی، هم پرستاری از ایشون . تازه اینو بگم که واسه عوض کردن پانسمانش و تزریق سرم و آمپولاش بابای بیچارم می بردش و مامانم هم علاوه بر پخت و پزهای من سوپهای مخصوص براش درست می کرد و می آورد و این در صورتی بود که پدر و مادر خودش حتی به عیادتش هم نیومدن می دونی دستمزد من و خانوادم بعدش چی بود؟
اینکه بعد یه کتک کاری حسابی وقتی پدر و مادرم اومدند منو باهاشون فرستاد که برم و گفت که تو چیزی نداری که من دلمو برات خوش کنم نه قیافه داری نه اخلاق خوب هیچی؟ در صورتی که من تک دختر خانواده ام هستم و همه میگن این تک بودن رو تو همه چی داری هم تحصیلات هم کدبانوگری هم عاقل و هم شاغل و از نظر قیافه و اندام هم همیشه تو مجالس تکم و چشم می خورم به خدا نمی خام تعریف از خودم کنم ولی چه از زنای فامیلای خودم و چه از زنای فامیلای شوهرم سرم . الان بعد گذشت چند سال از آن ماجرا دوباره سر خونه اول برگشتیم و الن 9 ماهه که خونه پدرم هستم و مثل شما نمی تونم از زنگیم دست بکشم البته مایه پسر داریم شاید به خاطر پسرم نمی تونم طلاق بگیرم نمی دونم فعلا که بلاتکلیفم اگه دوست داشتی تاپیکم رو بخون عنوانش هست : "از بلاتکلیف ماندن خسته شدم "
البته به علت طولانی شدن تاپیکم قفل شد . شرمنده که تو تاپیک شما از احوالات خودم گفتم فقط خواستم بدونی که کس دیگری هم مثل شما عین این مشکلات رو تجربه کرده و درکت می کنه . امیدوارم هرچه زودتر اختلافتون حل بشه و آخر و عاقبتت مثل من نشه.
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
هيچ كارشناسي هيچ توصيه اي به من نكرد ، پس نتيجه اينكه اينجا فقط براي من، براي همدردي خوبهن نه براي مشاوره . خيلي ممنون از دوستاي ديگه براي همدردي كردن. خداحافظ
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
سلام دریا جان
خواهشا قهر نکن
این همه دوستان راهنمایی کردن با قهر کار به جایی نمی رسه
بیا از خودت بگو ببینیم چی شد
من که نگرانت هستم:43:
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
سلام گل ياس عزيز
قهر نكردم عزيزم، فقط نتيجه هم نديدم.
چيزي تغييري نكرده، 15 روز از قهرم مي گذره و فعلا شوهرم هيچ اقدامي نكرده.
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
سلام دریا جان
از لحاظ روحی خوبی؟
به خودت برس تا محکم بمونی
خانوادش هم اقدامی نکردن؟واسطه ای هم نفرستادن؟
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
سلام مريم جان.
عزيزم سعي مي كنم كه زياد به نبودنش توجه نكنم، ولي واقعيتش نمي تونم. خيلي دلم براي خونم تنگ شده. همش سعي مي كنم بديهاش بياد جلوي چشمم ولي بازم نمي تونم فراموشش كنم. هر روز كارم اين شده كه بشينم دعا كنم تا زودتر سر عقل بياد.
از اينكه 2 هفته تمام هستش ازش خبري ندارم حالم بد هستش. ميدونيد كه خيلي سخته آدم بلاتكليف بمونه.
نه خودش اقدامي كرده نه خونوادش. ديروز با پدرم صحبت مي كردم كه امروز برم براي مهريه اقدام كنم ، ولي بابام اجازه نداد ميگه احساسي عمل نكن.
خونوادم همش سعي دارن كه بهش فكر نكنم، ولي نمي تونم. خيلي روزگارم سخت ميگذره.همش قران ميخونم و از خدا مي خوام هرچي صلاحم باشه رو يش روم بزاره ولي دلم داره كم كم هوايي ميشه.دعام كنين خيلي بهشون نياز دارم.
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
سلم. باز من با يه عالم درددل اينجام.
نمي دونم چرا اينطوري شدم! قاطي كردم. هنوز شوهرم پيداش نيست. خودمم بلاتكليف موندم.
همه اطرافيان دارن سعي مي كنن كه نزارن ناراحت باشم، ولي همشون دارن برعكس عمل مي كنن.
همه بهم مي گن الان آزاد شدي، الان راحتي، الان .........
خيلي خيلي ناراحتم. داغونم، همش بغض دارم، كمكم كنين يه خورده بهتر بشم.
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
سلام دریا جان
سختی شرایط به وجود امده برات رو کاملا درک میکنم و میدونم دقیقا الان چه حسی داری...
دوست داری بخوابی و بلند بشی و ببینی همش خواب بوده...
دریای عزیز
این موضوع هم تموم میشه و مطمئن باش سر خونه و زندگیت برمیگردی
همسرت قصد جدایی نداره چون اگر داشت تا الان باید نامه ای چیزی دستت میرسید
باور کن مردها در اینجور موارد بیشتر از زنها تحت فشارن....
اطرافیانت قصد دارن شما از وضعیت پیش امده کاملا راضی و خشنود باشی
اما هیچکس به اندازه خودت درک نمیکنی که همین حرفها مثل نمک روی زخمه
در یا جان میدونم شرایط سختی داری
اما با خود خوری و ناراحتی به جایی نمیرسی
حتما حتما وقتات رو کاملا پر کن...طوری که یه لحظه هم وقت آزاد نداشته باشی
حتما یه جای زیارتی برو...نمیدونم تهرانی یا نه...ولی اگر تهرانی حتما یه سر شاه عبدالعظیم برو...
به خدا روتو میگیرن و کمکت میکنن....
توکلت به خدا باشه
همیشه بعد از هر سختی آسونی هم هست
من هم امشب برات دعا میکنم
اینو بدون که به خدا تنها نیستی
الان شاید صدها زن و شوهر مشکل شما رو دارن و دارن فعلا به صورت مقطعی از همدیگه جدا زندگی میکنند.
من هم درکت میکنم و با تمام سلولهای بدنم میفهمم که انگار یه بار 100000 کیلویی گذاشتن روی کمرت و نمیتونی راست بشی
اما دریای عزیز...
اینم میگذره و تموم میشه
حتما حتما نماز غفیله بخون
سوره مزمل بخون
موفق باشی
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
با سلام. دوستاي خوبم الان درست 2 ماه هست كه من در منزل پدرم به سرم مي برم و كماكان شوهرم اقدامي براي آشتي و يا جدايي نكرده.
من هفته پيش فهميدم كه شوهرم رو از كار اخراج كردن و با خاله ام مشورت كردم و ايشون به همسرم زنگ زدن و همسرم گفته كه وضعيتش خيلي خراب هست و فعلا مشكلات مهمتري دارن،من چون ناراحت شدم بهش sms دادم كه دلم براش تنگ شده و مي خوام كه ببنيمش و اگه امكانش براش باشه بيا دنبالم تا ببنيمش، كه جواب نداد و من بهش زنگ زدم كه گوشي رو جواب نداد، پريروز از هم يكي از بزرگاي فاميل ما كه از شهرستان اومده خونه پدرم، وقتي ديد كه وضعيت ما اينه، از پدرم (كه فقط اصرار به طلاق داره) اجازه خواست كه به شوهرم زنگ بزنه و پادرميوني كنه، پدرم موافقت نكرد ولي اين آقا زنگ زدن به شوهرم، اولش مادرش به گوشي جواب داده و گفته كه اشتباه گرفتين و دفعه دوم گفته كه گوشي ايشون جا مونده، آقاي فاميل ما هم فاميليش رو گفت و از مادرشوهرم خواست كه به پسرش بگه باهاش تماس بگيره، كه 1 ساعت بعد پدرشوهرم زنگ زد و گفت كه شما كي هستين و چه كاري با پسرم دارين، اين فاميل ما هم گفته من فلاني هستم و با خودشون كار دارم و اگه مي شه بهش بگين با من تماس بگيره، پدرشوهرم هم كه فاميلمون رو شناخته گفته كه فردا مي گم تماس بگيره، كه شوهرم كلا ديگه تماس نگرفت و اين فاميل ما گفت كه بهتره صبر كنيم تا خودش به احترام من زنگ بزنه.
از يه طرف ديگه شوهرم ديروز رفته به حساب بانكي من 30هزار تومن واريز كرده . من نمي دونم براي چي اين كار رو كرده، البته 30 خرداد هم 25هزار تومن به حسابم ريخته بود كه من بيخيالش شده بودم .
الان كسي مي تونه راهنمايي كنه كه اين آقا چرا اين كارا رو مي كنه؟ و من چي كار بكنم؟
اينم اضافه كنم كه من خودم نمي دونم چه تصميمي بگيرم، از يه طرف هم خودش رو دوست دارم، هم زندگيم رو ، از يه طرف اون با كاراش داره تخريبم مي كنه.
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
darya.f عزيز...
پستهاي تاپيكتون رو هميشه ميخونم...چيزهايي هم كه الان ميگم كاملا نظر شخصيمه ...(اصراري هم ندارم كه درست هست يا غلط.)
من اين دست روي دست گذاشتن شما رو هم نميپسندم.درسته همسرتون دنبالتون نمياد،جواب تلفن نميده،اما از طرف ديگه شما هم عملا كار خاصي انجام نميديد وفراتر از اون تصميتون رو هم نميدونيد!
ميفهمم در زندگي به نوعي به يك در بسته خورديد اما انگار منتظر نشستيد تا اون در رو همسرتون باز كنه!حق هم داريد...اما به شخصه در اين شرايط من از موضع انفعال وصبر در ميومدم وحركتي انجام ميدادم،حركتي فراتر از تلفن زدن!البته قبلش تصميم قطعيمو ميگرفتم،به قول معروف سنگهامو با خودم وا ميكندم...
اين زندگي اسمش زندگي مشتركه!يعني علاوه بر سختيها وخوشيهاي مشترك تلاشهاي مشترك هم ميطلبه.فارق از اين كه نتيجه چي ميشه بايد تلاش كرد...
فكر ميكنيد همه ي تلاشتونو به حرج داديد؟(براي حواب به اين سوال بايد واقعا سنگهاتون با خودتون وا بكنيد،بايد تصميم بگيريد،وبايد نسبت به نتيجه ي تصميمتون واقع بينانه فكر كنيد)
موفق باشيد
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
سلام دریا جان:72:
همیشه میومدم همدردی منتظر بودم تا از خودت خبری بدی
خدا رو شکر الان دیدم که اومدی و ما رو از نگرانی در اوردی
خیلی ناراحت شدم که خونه پدرتی
می دونم خیلی سخته و خیلی طاقت فرسا
ولی عزیزم نگران نباش
مشکلت حل میشه
فقط صبر کن
باور کن با مهریه و دادگاه کار درست نمیشه من اینو بهت قول میدم
بذار اقدامی اگه بشه از طرف شوهرت باشه
واریز پول به حسابت نشون میده شوهرت دوست داره و به فکرته
به جز این هیچی نمی تونه باشه
از نظر من اگه به واسطه و خودت جواب نمیده حتما خجالت زده هست
چون از اتفاقهایی که تو تعریف کردی شوهرت این وسط مقصر بود
بهتره منتظر بمونی
می دونم سخته ولی بمون
به پدر و مادرت بگو زیاد سر طلاق پافشاری نکنند
خودت دلت پیش زندگیته
شوهرتم دوست داری
پس قانونی اقدام نکن
برات دعا می کنم :323:
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
ممنون زن اميدوار از پاسختون
مي دونم كه من هم نقايص زيادي توي زندگي مشتركمون داشتم، ولي اين كارهاي شوهرم يه حسي رو توم بوجود مياره كه نمي تونم تصميم درست بگيرم، از طرفي خانوادم مي گن پا پيش گذاشتن نه تنها به نفعت نيست بلكه باعث سرافكندگيت هست(كلا هم اصرار به طلاق دارن و مي گن تا من خودم نخوام براي طلاق اقدامي نمي كنن)، اولش قبول مي كردم و مي گفتم كه اونا من رو از خونه خودم بيرون انداختن، ولي بعدش گفتم خوب منم يه طرف قضيه هستم اگه براي شوهرم زندگي مشتركمون مهم نيست براي من كه بايد باشه، من سعيم رو كردم كه زندگيم رو دوباره از نو بسازم،هم به خودم به فرصت بدم هم به شوهرم، يه قدمم رو جلو گذاشتم ولي اون همش فرار مي كنه. من از خونه خاله ام هم باهاش تماس گرفتم ولي جواب نداد، شوهرم شخصي هست كه يه شماره ناآشنا تو گوشيش ببينه فورا تماس مي گيره كه كاراتون چي بوده، ولي من 3 بار بهش زنگ زدم ولي نه تنها جواب نداد بلكه پيگيري هم نكرد.
اين پول ريختنش هم گيجم كرده، نمي دونم چي تو مغزش مي گذره.
ممنون گل ياس عزيز
مي دونم دادگاه كارم رو بدتر گره مي زنه، ولي به خدا موندم كه چه كاري برام درست هستش. مي دوني آخه شوهرم با خاله ام كه صحبت كرده( البته چون خاله ام از اداره تماس گرفته ، شمارش ناآشنا بوده جواب داده) گفته من از دست خانمم دلخورم و ايشون ضربه هاي جبران ناپذيري به زندگيمون زده، دفعه بعدي هم اصلا به گوشيش جواب نداده.
به پدرم مي گم با يه بزرگتر برم خونمون، بشينم ببنيم كي مياد خونه سنگام رو باهاش وابكنم ، مي گه نه خوبيت نداره، منم كه تنهايي نمي تونم برم، وقتي خونوادم مي گن حمايتشون فقط وقتي هست كه من طلاق بگيرم چي بگم؟
خونوادم خيلي هوامو دارن از هر لحاظ ولي دركم نمي كنن كه بلاتكليفم، وقتيم جيزي مي گم، مي گن مگه چيزي كم داري؟ شوهرت اگه دوست داشت ميومد طرفت، و اون پولم صدقه هست برات.
اعصابم به شدت ضعيف شده و با هر حرفي از كوره در مي رم، برام دعا كنين لطفا.
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
دریا جان کاملا درکت می کنم
ولی یه چیزی به ذهنم رسید و اون اینه شوهرت شاید پول و به حسابت میریزه به این دلیل که تو نتونی به نفقه شکایت کنی و تو دادگاه بگه که من خرجی این خانمو میدادم با اینکه اخراجم کرده بودن
در مورد اینکه می گی اونا تو رو از خونه انداختن بیرون اونم باید تو دادگاه ثابت کنی
این نظر شخصیه منه
شاید شوهرت با ریختن پول می خواد تو دادگاه کاملا محکومت کنه
پس بهتره هیچ اقدامی نکنی
زیاد واسطه ننداز وسط
اگه حرفی داری خودت مستقیما برو
با واسطه شوهرت بیشتر رو حرفش می مونه و بیشتر تو رو متهم می کنه
از نظر من زیاد مشکلتو به فامیلت نگو
زیاد از اونا کمک نگیر
فقط خودت و پدر مادرت
اگه می خوای بری خونت رو این مسئله تو تالار خوب مشورت کن
با مادرت بری بهتره
بالاخره زندگیه و تو هم دلت پیشه شوهرت
حالا این راهم برو
نمی دونم بازم خوب فکراتو بکن
و خوب مشورت کن
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
گل ياس عزيز
خانوادم فقط و فقط پيشنهاد طلاق مي دن. غير از اين هيچ.
آخه 30هزار تومن نفقه هستش؟بيشتر شبيه به صدقه هست، در ضمن من خودم شاغل هستم و با اينكه مقداري از قسط خونه هم مي دم براي خودم يه مقدار پول مي مونه،و به پولي كه ايشون ريختن به حسابم احتياجي ندارم.
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
عزیزم 30 هزار یا 30 میلیون
بالاخره میریزه
در ضمن مگه نمی گی شوهرت بی کاره و اخراج شده
خوب این مقدار در توانشه
خودتم خوب می دونی چه زن سر کار بره چه نره مرد باید خرجیشو بده
نمی دونم ولی اصلا شبیهه صدقه نیست
دریا جان تو بچه نیستی که خانوادت بگن طلاق و تو هم قبول کنی
با واریز پول یا شوهرت از یه راهی می خواد بگه دوست دارم یا
همونی که بالا گفتم
اصلا صدقه نیست
شوهرت خوب می دونه تو شاغلی پس تو خودت بهتر از هر کسی می دونی که صدقه نیست
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
دریا جان سلام
خیلی کار خوبی کردی که اومدی و از حالت به ما خبر دادی...در مورد اینکه همسرت پول به حسابت ریخته و ...من فکر میکنم همسرت تصورش از شما اینه که شما خواهان جدایی هستی.
در مورد سرافکندگی و ....
اصلا زیر بار این حرفها نرو.اولا یادت باشه شما دوست دختر و دوست پسر نیستیند..زن و شوهرید که باهم عهدی رو بستید....دوما هم اینکه خانوادت کاملا دارن عاطفی و احساسی عمل میکنن و مطمئن باش الان در این رابطه نمیتونن مشاور خوبی برای شما باشن.
دریا جان...
حتما باید خودت برای دیدن همسرت اقدام کنی...باید بشینید و رو در رو حرفهاتونو بزنید.در خونه پدرت ماندن کمکی به شما نمیکنه....از طرفی این موش و گربه بازیها هم کار رو بدتر و کشدار تر میکنه.
ترک خونه اصلا کار ردستی نبوده...اما حالا شده.من نظرم اینه که شما برگرد منزل و منتظر بمون تا همسرت هم بیاد .بالاخره جایی باید شما دوتا رو در رو و تنها بشینید و سنگهاتونو وا بکنید.حتی اگر هدف شما و یا همسرت جداییه باید این مسئله مشخص بشه و شما هم از بلاتکلیفی دربیاین.
(که مطمئنا کار به اونجا نمیرسه).
شما هم واسطه گری انقدر نکن.مردها عادت بدی دارن...اگر غرورشون پایمال بشه خوب خیلی سخت از خر شیطون پیاده میشن...
من فکر میکنم این فاصله کار شما رو بدتر کرده...
ما همه برات دعا میکنیم....
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
مريم جان سلام، و ممنون از پاسختون، هميشه حرفات آرامش دارن.
ديشب خاله من با شوهرشون و فاميلي كه گفتم بهتون رفتن خونه پدرشوهرم، باهاشون سنگاشون رو وا بكنن. خاله من مي گفت همش كه مي گفتن دريا مقصر هستش و فعلا شرايط پسر ما خوب نيست، در ضمن گفتن كه شوهرم با دوستش رفته شهرستان براي پيدا كردن كار.( نمي دونم براي چي شوهر من داره فرار مي كنه!! )خلاصه خاله ام مي گفت ما گفتيم كه قبول داريم هر دو طرف ايراد و اشتباه دارن و اومدن ما به خاطر اين هست كه بگيم ما تو شرايط بد فعلي شما هم به فكر زندگي مشترك جفتشون هستيم. خونواده شوهرم هم گفتن تا وقتي كه كار پيدا نكنه صلاح نيست بره دنبال زنش.
خلاصه اين كه : دريا مقصر بوده و هست و خواهد بود.
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
سلام دریا جان من کل تاپیک شما رو خوندم . روانشناس نیستم و خیلی هم در زندگی مشترک خودم موفق نبودم . اما یک چیز رو می دونم خودت رو بیشتر از همه کس و همه چیز دوست داشته باش . برای خودت وقت بذار و سع کن آرام باشی . انقدر احساسی برخورد نکن و حاضر نشو بقیه عمرت خودت رو به کسی تحمیل کنی . شخصیت یک زن خیلی بیشتر از اینها ارزش داره که وایسه کتک بخوره
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
دریا جان بازم سلام
اولا اینکه اگر تاپیکت بسته شد حتما یه تاپیک دیگه بزن...
دو.ما اینکه من فکر میکنم همسرت به دو دلیل از رویارویی با شما و با خانوادت فرار میکنه:
1.خیلی حق به جانبه
2.خیلی شرمنده هستش
که من با مسائلی که شما گفتید احتمال زیاد میدم که مورد دومی باشه.
از خانواده همسرت هم دلگیر نشو....هیچ کس در این شرایط نمیاد بچه اش رو ول کنه و بچسبه به عروسش و یا دامادش....
شرایطتت رو کاملا درک میکنم..میفهمم چه حالی داری...منم این روزها رو داشتنم اما یادت باشه به قول معروف همیشه در رو یه پاشنه نمیچرخه..
یادت باشه همیشه بعد از هر سختی راحتی هستش...
یادت باشه حق به حقدار میرسه....
الان تنها کاری که میتونبی بکنی حفظ ارامشت و حتی خانوادت رو متقاعد کن که در خونه حرفی از این ماجرا نزنن و بذارن شما ارامش روحی داشته باشی.
سرکار که میری...اگر وقتی خالی داری حتما پر کن...بازم میگم باید همسرت رو گیر بیاری و باهاش حرف بزنی...و یا اینکه یک نفر رو پیدا کنی که همسرت ازش حرف شنوی داشته باشه.
دریا جان..صندوق پیامهای خصوصیت رو هم خالی کن.
توکلت به خدا باشه....دیشب خیلی خیلی برات دعا کردم...این یه امتحانه...مراقب باش سربلند بیرون بیای
اینم یادت باشه به هیچ عنوان..به هیچ عنوان فعلا فکر دادگاه و ....نباشی .برای رفتن به دادگاه و مهریه و نفقه و ..همیشششششششششه وقت هست
نگران نباش..درست میشه
صندوقتم خالی کن
موفق باشی.
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
دریای عزیزم واقعا به خاطر مسائل پیش اومده متاسفم .
عزیزم بهتره یا خودت با همسرت صحبت کنی یا واسطه با همسرت صحبت کنه نه خانوادش .چون اونا مثل اینکه خیلی خیر پسرشون رو نمیخوان .
بهتره که هرچه زودتر تکلیف مشخص شه .چون این فاصله اصلا به نفع زن و شوهر نیست چه بخوان به زندگی ادامه بدن چه بخوان خدایی نکرده جدا شن .
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
دوباره سلام. دوستان من هنوز مشكلم حل نشده دچار مشكل جديدي شدم.
حدود 12 روز قبل وقتي داشتم از خيابون رد مي شدم يه موتور بهم زد و فرار كرد، با كمك يه عده به كنار خيابون برده شدم و درحالي كه اصلا حالم خوب نبود به خونوادم زنگ زدم كه تصادف كردم (چون نزديك خونه بابام بودم) بعدش كلا تا رسيدن به بيمارستان بيهوش بودم و كلا چيزي از تصادف يادم نيست، ولي مادرم و خاله ام كه منو به بيمارستان رسوندن مي گن كل راه فقط شوهرت رو صدا مي زدي و مي گفتي كه ديديش ، در حاليكه اصلا نديده بودمش، به هر حال شايد توي اون وضعيت نياز داشتم كه شوهرم كنارم باشه و صداش مي كردم، خونوادم هم ديدن چون فقط اونو صدا مي زنم خواستن تا بهش اطلاع بدن، ولي به هر كدوم از اعضاي خونوادش كه زنگ زدن كسي جواب نداده، چندتا اس ام اس هم براي خودش و خونوادش فرستادن كه دريا تصادف كرده و حالش بده، ولي دريغ از يه تماس از طرف اونا. روز بعدش توي بيمارستان شوهرخالم زنگ زد به دوست شوهرم كه ازش بخواد تا به شوهرم خبر بده، اين دوست همسرم هم گفته باشم من مي گم. بعد از يه ساعت پدر شوهرم به شوهرخاله من زنگ زده كه به ما مربوط نيست و شوهرش هم نمي خواد بياد.(نمي دونم براي چي ازم فرار مي كنه)
من خيلي ناراحت شدم و به شوهرم اس ام اس دادم كه اي كاش فقط يه ذره مرد بودي.
بعد از اون من كلا درگير كلانتري و پزشكي قانوني بودم، تا اينكه چند روز بعد پدرم باهام تماس گرفت كه يكي از دوستاش(رييس سابق شوهر من) براي شوهر من كار پيدا كرده و ازم خواست به دوست شوهرم بگم تا بهش بگه، ولي من هرقدر باهاشون تماس گرفتم جواب ندادن، آخرسر خاله من زنگ زد به پدرشوهرم و گفت اين قضيه هيچ ربطي به دريا نداره و چه اينا باهم باشن و چه جدا شن، چون فلاني رو مي شناسيم و مي دونيم از كار اخراج شده ما فقط خواستيم تا برگرده سركار.پدرشوهرم هم گفته به پسرم دسترسي ندارم ولي به محض ديدنش مي گم كه با شما تماس بگيره، ولي باز هيچ خبري نشد.
الان بعد از گذشتن حدود 80 روز بلاتكليفم. خيلي غم تو دلم انباشته شده، دلم از خدا هم گرفته و ديگه به اين باور رسيدم كه شوهرم دوستم نداره، منم بايد كم كم فراموش كنم كه روزي كسي به اسم ....... تو زندگيم وجود داشته.
به خدا يه عده كه كمكم كردن هر روز بهم زنگ مي زنن حالم رو مي پرسن، اونا كه غريبه هستن دلشون از اتفاقي كه برام افتاده مي سوزه، ببينيد شوهر من دلش از چي هستش كه وقتي شنيده تصادف كردم و حالم خيلي بده حتي نخواسته از اطرافيانم حالم رو جويا بشه.
خيليا توي بيمارستان دور و برم بودن كه برام نگران بودن، ولي به نظرتون كدومشون مي تونست جاي خالي دستاي شوهرم رو توي دستم پر كنه؟
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
سلام دریا جان
سرگذشت زندگیت رو خوندم. خدا رو شکر که الان حالت خوبه. این که سراغی ازت نگرفته احتمالا واسه اینه که شما
خسته بشی و از مهرت بگذری و درخواست طلاق بدی. متاسفم واست بابت این اتفاقات.
بهتره هر طور هست پیداش کنی تا باهاش اتمام حجت کنی! نه منت کشی و چیز دیگه ها نه! فقط برای تعیین تکلیف.
طلاق هم که بخوای بگیری باید بازم پیداش کنی. پس هر طور هست پیداش کن! ایشون باید بیاد و تکلیف شما رو
مشخص کنه. پس سعی کن پیداش کنی. اگر خودت پیداش کردی بهتره اما اگر بازم ازش خبری نشد میتونی بری و بگی
همسرت ترکت کرده. اما باز هم صبر کن! اگر باز پیداش نشد اونوقت تصمیم با توهست.
اما میدونم اگر مردی زنی رو نخواد به هیچ طریقی نمیشه راضیش کرد. اما باز هم باید باهاش صحبت کنی.
اگر دیدی بازم پیداش نمیشه واسه اینکه پیداش کنی میتونی قانونی اقدام کنی تا پیداش کنن. البته این آخرین راهه
واسه پیدا کردنش.
موفق باشی
:72:
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
سلام دریا جان
وقتی تاپیک تو رو خوندم ، خیلی متاسف شدم عزیزم
میدونم خیلی خیلی شرایط سختی داری ولی میخام بدونی که تو تنها کسی نیستی که این شرایط تو زندگیت پیش اومده منم سال تو همین ماه رمضان و چند ماه قبل و بعدش درگیر مشکلات مشابه تو بودم.
به نظر من صبر کافیه
دیگه نباید بلاتکلیف بمونی
به نظر میاد همسرت و خاتوادش برای فرار از مهریه تصمیم دارند اون قدر آزارت بدند که خودت از حقت بگذری.
به نظر من حتما با یه وکیل صحبت کن بیش از این با بلاتکلیف بودن روح و روان خودتو فرسایش نده.یادت باشه در بلا بودن به از بیم بلا بودن است. امیدوارم هر چی مصلحته همون پپیش بیاد
معذرت انگار پست من و بهار همزمان شد!
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
سلام دریا جان عزیزم خیلی ناراحت شدم امیدوارم الان حالت بهتر باشه واسه شرایطی که داری خیلی متاسفم عزیزم بهار شادی عزیز درست می گن فکر کنم همسرت می خواد که تو خسته بشی و از مهریه ت بگذری خدا بزرگه سعی کن با چند نفر بی طرف مشورت کنی نه با خونواده خودش چون منم همین تجربه رو دارم فقط یه بار خونواده همسرم فهمیدن ما دعوا کردیم همه تلاش مادر شوهر این بود که همسرم رو راضی کنه که جدا بشیم در حالی که مشکل حادی هم نداشتیم اما از اون وقت دیگه نمی ذارم اونا بفهمن و مشکلاتم رو بهشون نمی گم خدا بزرگه عزیزم هیچ کار خدا بی حکمت نیست امیدت به خدا باشه و دعا رو فراموش نکن
سعی کن خودت تو آرامش با همسرت صحبت کنی و به توافق برسی ولی دیگه نازشو نکش
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
سلام. دوستاي خوبم يه سوال دارم! كسي ميدونه ميزان نفقه چند هستش؟
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
سلام دریا جان
اوضاعت خوبه؟
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
شوهرم دوباره امروز 30هزار تومن به حسابم ريخته، مي خوام بدونم اين پولا رو به حساب نفقه بهم واريز مي كنه؟
سلام اقليما جان. نه اصلا روبه راه نيستم. امروز درست 3 ماه هستش كه از خونه اومدم بيرون و شوهرم ازم گريزونه. خيلي خيلي داغونم. هم از لحاظ جسمي هم روحي. اين كاراش هم باعث مي شه تخريب بشم. 1001 فكر جورواجور مياد به ذهنم كه واقعا داغونم مي كنه. مي خوام منم همون پول رو به حساب خودش برگردونم نظرتون چيه؟
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
دریا
واقعا برات ناراحت شدم
هیچ اقدامی نکردی
الان حال و روزت بهتره؟
ببین دریا زندگی فقط همسرت نیست
تو باید هر چقدر می تونی به خودت برسی حالا چه از نظر جسمی و جه از نظر روحی تا بتونی خودت و زندگیتو هر چه زودتر جمع و جور کنی و از این دور بلا تکلیفی خلاص بشی
اینقدرم نشین غصه بخور
دریا جان زندگی فقط در همسرت خلاصه نشده و خیلی چیزای دیگه هست که تو به خاطرش بخوای تلاش کنی
بلاخره چه تصمیمی گرفتی
باید یه تصمیمی برای زندگیت بگیری
حیف از عمرت نیست که داره اینجوری می گذره دختر
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
سلام دریا جان
یکبار یک کارشناس حقوق توی تلویزیون صحبت میکرد گفت مقدارنفقه متغیر هست بسته به شان خانوادگی دختر هستش ولی من خودم کلا شنیدم حدود 200 هزار تومان در ماه هست
به نظر من زیاد روی این پول حساس نشو فکر میکنی چه ضرری برات داره یا مثلا برگرداندنش چه سودی داره.این مقدار که از پول یارانه ای که احتمالا به حساب همسرت ریخته میشه (بخش مربوط به شما) هم کمتره پس نفقه محسوب نمیشه.البته با یک وکیل هم میتونی مشورت کنی.
شاید به این بهانه بتونی ببینیش و باهاش اتمام حجت کنی (به بهانه پرسیدن علت واریز پول به حساب شما)
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
نفقه يعني تأمين هزينۀ زندگي زن که بايد توسط شوهر پس از عقد ازدواج پرداخت گردد. بر همين اساس ماده 1107 اصلاحي 1381 قانون مدني ميگويد: «نفقه عبارت است از همه نيازهاي متعارف و متناسب با وضعيت زن از قبيل مسکن، البسه ، غذا، اثاث منزل و هزينه هاي درماني و بهداشتي و خادم در صورت عادت يا احتياج به واسطۀ نقصان يا مرض» قبلاً ماده 1107 قانون مدني نفقه را محدود به مسکن و البسه و غذا و اثاث البیت و خادم ميدانست و نيازهاي دارويي و بهداشتي آرايشي را مورد لحاظ قرار نداده بود و همين امر باعث انتقادهاي نسبت به اين ماده شده بود. تا اينکه پس از اصلاح اين ماده، نفقه زن شامل هر نيازي ميشود که براي زندگي متعارف نياز است؛ بنابراين در صورتي که زن مريض شود حتي اگر هزينه هاي زيادي بخواهد، شوهر مکلف به پرداخت آن است.
بنابراين ديدگاه، توانايي مرد براي پرداخت نفقه مورد لحاظ نيست. بلکه وضعيت و شرايط زن ملاک تعيين مقدار نفقه ميباشد و بدين منظور جهت تعيين وضعيت و محتواي نفقه رجوع به عرف را لازم ميدانند.
امیدوارم و دعا میکنم که این جریانات پیش آمده برای شما ختم به خیر و صلاحتون بشه:323:
-
RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
سلام خانم دریا،
این تاپیک با توجه به طولانی شدن و گذشتن از حد ظرفیت تاپیک های مشاوره ای که 50 پست است قفل می شود.
اگر هنوز از تالار همدردی تقاضای کمک دارید، لطفاً یک تاپیک جدید ایجاد کرده، مشکل خود رو توضیح دهید و همینطور یک جمع بندی از این تاپیک رو بنویسید.
با تشکر.