RE: خیانت (6 سال از دوست دخترم فریب خوردم)
من واقعا پر ام از حس های متفاوت و گاهی متضاد، خودم هم نمیدونم چرا عادت کردم که نگران ایشون باشم، در صورتی که تو این ماجرا مثل روز برای من روشن شد که ایشون این کار ها رو کاملا آگاهانه کرده و با خواست قبلی و الان فکر میکنم که ایشون ذره ای هم احساس گناه یا عذاب وجدان نمیکنه! هرچند که لابد میگه زندگی خودمه و هر کاری بخوام باهاش میکنم!
من انگار اصلا مشکل پیدا کردم، انگار واقعا احساس مسولیت میکنم! واقعا خل شدم من!
باید یه راهی واسه فراموش کردن کل داستان بصورت یکجا وجود داشته باشه، باید اون بخش از خاطرات بطور کلی بره از خاطر من، اما چجوری آخه!
می خواین از یه اتفاق قریب الوقوع جلوگیری کنین؟ بدون حضور خودتون؟ چه جوری؟ برای چی؟ برای کی؟
برای اینکه دو سه ماه دیگه بیای بگی با همه وجود بهش کمک کردم بازم دیدم هزار تا دروغ تو این مدت به من گفته غیر از من با چند نفر دیگم بوده دیگه این بار نمی تونم از جام بلند شم
لیلا این قسمت آخر حرفتون بسیار تاثیر گذار بود، هرچند که فکر میکنم دنیا اونقدر هم بزرگ نیست که بازتاب رفتار انسان بهش برنگرده!
RE: خیانت (6 سال از دوست دخترم فریب خوردم)
يكي از دكترهاي روانشناس ميگه:
اينقدر زندگيتو با كارهاي خوب پر كن كه ديگه جايي براي فكراي بد و كاراي بد نمونه
وقتتو براي پيشرفتت بذار و وقت آزاد كمي براي خودت بذار تا كمتر به اين مسئله فكر كني. دوستاي خوب پيدا كن و تو جمع باش، تا تنهايي باعث ايجاد فكرهاي بيهوده نشه
فقط خودت ميتوني باعث بشي اين فكرا زودتر از سرت بيرون بره
RE: خیانت (6 سال از دوست دخترم فریب خوردم)
بسه دیگه:305:
طبیعتا ناراحت زمانی هستی که بابت این قضیه کردی و همچنین سرمایه گذاری احساسی که کرده بودی حالا دیگه فهمیدی که اشتباه کردی پس بسه دیگه تمومش کن بیشتر از این ضررنکن از حالا به بعد با نگاه بازتر همه چیو ببین حالا دیگه لمس کردی که همه چی همه جوره امکان پذیره پس دیگه هیچ وقت اشتباه نمی کنی:323:
اونو با همه خاطراتش به دست باد بده و به یاد داشته باش زمان رفته برنمی گرده مسلما تو زندگیت چیزای خیلی خیلی مهمتری هستن که کمتر بهشون توجه کردی مثل مادر. خانواده اونارو دریاب و سعی کن تا وقت داری حالشو ببری
باید یه راهی واسه فراموش کردن کل داستان بصورت یکجا وجود داشته باشه، باید اون بخش از خاطرات بطور کلی بره از خاطر من، اما چجوری
راهش اینه دوباره به زندگیت نگاه کنی چارچوباتو ببینی حد ومرزهاتو مشخص کنی اونوقت ببینی همچین فردی تو زندگیت چه جایگاهی دارم ؟؟؟ حالا دیگه باید ازش متنفر بشی
اگه حس میکنی که دلسوزیت اجازه نمیده نسبت به سرنوشتش بی تفاوت باشی با صدای بلند بهت میگم اون یه انسان بالغه که خودش انتخاب کرده لطفا کلاه خودتو بچسب و هرگز فریبی که بهت داده رو فراموش نکن ولی اگه دیدی واقعا حس انساندوستیت راحتت نمیذاره و خغت کرده یکبار برای همیشه راهنماییش کنو والسلام باقیش بیراهه رفتنه (البته فک کنم تا حالا اینکارو کرده باشی)
RE: خیانت (6 سال از دوست دخترم فریب خوردم)
سلام دوست عزيز يه دختر با اين چيزايي كه گفتي اصلا ازرش فكر كردنم نداره چه برسه به خودكشي... اولا رفتين تو يه كشور ديگه يعني يه جاي جديد بهتره تمركزتون به درس و خوشي و لذت تو اين چند سالي كه قراره اونجا باشيد باشه. چون هنوز نتونستين خودتون و با شرايط جديد وفق بدين بر مي گردين به گذشته و افكارتو با اونا درگير مي كنين.
تا حالا فكر كردي كه اگه با اين خانم ازدواج مي كردين چي مي شد پس خدا مهربون بوده كه اين رابطه ايجوري تموم شده و اون خانمم يه زندگي جديد برا خودش انتخاب كرده. اگه معيارتون برا ازدواج نجابت و پاكي بوده آيا به نظرتون اين خانم اين شرايط رو داشت يا نه؟ اگه فكر مي كنيد با احساستون بازي شده بايد به اين فكر كنيد كه آدما با دروغ خودشون و گول مي زنن، شما متاهل نبوديد كه واسه هم تعهدي داشته باشين و در ضمن رابطه 6 ساله مدت كمي نيست چرا اين همه مدت به اين خانم و كاراش مشكوك نشده بودين و نخواستين تحقيق كنيد. پس شمام تو اين 6سال از شرايط راضي بودين و اين رابطه رو كش دادين و جدي نگرفتين تا بخواين تكليفتون و روشن كنيد.
RE: خیانت (6 سال از دوست دخترم فریب خوردم)
mr6262 فکر کنم میشه یه جوری خودم رو مشغول کنم که کمتر فکر کنم اما به نظرم این فقظ قضیه رو به عقب میندازه و انگار که من خودم رو فریب بدم.. راستش من از کل زندگی نا امید شدم دیگه هدف هام برام اهمیتی نداره وقتی دیگه نمیتونم یه رابطه با خاطرات خوبش رو با خودم داشته باشم انگار پشتم خالیه، انگار بی خودی دارم تلاش میکنم..
ستاره غم آره راستش بیشتر ناراحت اعتمادی هستم که به یه انسان نا اهل کردم و خودم و خانوادم رو تا این حد تنزل دادم، من ایشون رو به خلوت خودم راه دادم در صورتی که هر کس و ناکسی به خلوت ایشون راه داشته! من ایشون رو محرم مسایل خانوادم دونستم و حالا از همه اون نزدیکی ها احساس انزجار میکنم..
مسلما خانوادم از ایشون خیلی خیلی مهمتره و اینا با هم قابل مقایسه نیست اما این چه کمکی میکنه؟
حق با شماست این کار رو کردم و ازش خواستم دیگه با من هم حرف نزنه و بره دوباره شروع کنه و بهش گفتم که بخشیدمش، بی اونکه اصلا عذر خواهی کنه! این کارو کردم که واقعا بره اما صد در صد مطمینم که اگه تا حالا به خیال اینکه یه روزی با کسی که عاشقشه ازدواج میکنه و همچنان میتازه از این به بعد دیگه روی خوشبختی رو نمیبینه و همیشه با این حسرت زندگی میکنه..
نمیدونم این تطبیق با شرایط اینجا چیه اما اینجا دوستایی هستن که خیلی دوستم دارن و کمکم میکنن و هوامو دارن البته ایرانی نیستن و از این قضیه خبر ندارن، قبلا هم گفتم که خودکشی نکردم تعادلم رو از دست دادم خوردم زمین، یه بارم قرص هام رو بیش از حد خوردم چون اثر نمیکرد، اما اینکه ما متاهل نبودیم این چه ربطی داره که متعهد نباشیم! کسی که میگه من تا همیشه میمونم هر قدر هم که لازم باشه صبر میکنم و وقتی میای باهاش راجع به این قضیه حرف بزنی ناراحت میشه که چرا باور نمیکی! آدمی که خونه من میوند نماز میخوند! به نظرتون اینا نباید یه کمی تعهد بیاره؟ پس فساد دیگه به چی میگن؟! اگه ازدواج میکرد که من نمیگفتم خیانت کرده، اگه منو رها میکرد و با کسی دیگه میبود هم همینطور!
RE: خیانت (6 سال از دوست دخترم فریب خوردم)
سلام من نظر بقیه دوستان رو نخوندم فقط دارم نظر خودم رو میگم
یه چیز رو جدی بگم تا قبل ازین که این مشکلاتو بخونم فکر میکردم فقط پسرا نامردی میکنن و میرن اما انگار بی وفایی همه گیر شده...
قبول داری رابطه ات اشتباه بوده؟
میدونی بعضی آدما لیاقتشون اینه که حتی بهشون فکر هم نکنی
من اینجور آدما رو دیدم بعضیا فقط لیاقتشون اینه که با وجود کثیفشون توو این دنیا فقط یه جایی رو اشغال کنن
اما میدونی مساله چیه؟
اینکه دل تو شیکسته شاید اون خانم هیچوقت صدای دل شیکستتو نشنیده باشه اما...
مطمين باش خدایی که حواسش به همه جا هست دل تورو دیده
به نظر من گریه کن
برو سرسجاده بشین ساعت ها گریه کن
بعد اونقدر به خدا نزدیک میشی که واقعا میفهمی(خدا بهت میفهمونه)که این یه نعمت بوده که اون دختر از زندگیت رفته
به نظر من اول خودتو به خدا نزدیک کن
هرچیزی یه مراحلی داره توو این جور شکست ها مرحله ی اول نزدیک شدن به خداست و مراحل بعدی....
(هروقت احساس کردی حرفام به دلت نشسته و تونستم درکت کنم و به خدای عزیزمون نزدیک شدی)
بگو تا مراحل بعدیو بگم
موفق باشی
RE: خیانت (6 سال از دوست دخترم فریب خوردم)
سلام من نظر بقیه دوستان رو نخوندم فقط دارم نظر خودم رو میگم
یه چیز رو جدی بگم تا قبل ازین که این مشکلاتو بخونم فکر میکردم فقط پسرا نامردی میکنن و میرن اما انگار بی وفایی همه گیر شده...
قبول داری رابطه ات اشتباه بوده؟
میدونی بعضی آدما لیاقتشون اینه که حتی بهشون فکر هم نکنی
من اینجور آدما رو دیدم بعضیا فقط لیاقتشون اینه که با وجود کثیفشون توو این دنیا فقط یه جایی رو اشغال کنن
اما میدونی مساله چیه؟
اینکه دل تو شیکسته شاید اون خانم هیچوقت صدای دل شیکستتو نشنیده باشه اما...
مطمين باش خدایی که حواسش به همه جا هست دل تورو دیده
به نظر من گریه کن
برو سرسجاده بشین ساعت ها گریه کن
بعد اونقدر به خدا نزدیک میشی که واقعا میفهمی(خدا بهت میفهمونه)که این یه نعمت بوده که اون دختر از زندگیت رفته
به نظر من اول خودتو به خدا نزدیک کن
هرچیزی یه مراحلی داره توو این جور شکست ها مرحله ی اول نزدیک شدن به خداست و مراحل بعدی....
(هروقت احساس کردی حرفام به دلت نشسته و تونستم درکت کنم و به خدای عزیزمون نزدیک شدی)
بگو تا مراحل بعدیو بگم
موفق باشی