همسر خواهر شوهرم بهم نظر داره !!

این تاپیک فوق العاده انی رو تا حالا ندیده بودم!!!
چند باره باید خوندش:104:

مثل هر مرد دیگه ای ارزو دارم همسرم همه چیز رو در نهایت صداقت باهام درمیون بذاره
حتی کوچکترین احساساتش رو، چه برسه به این دغدغه بزرگ و ازاردهنده

حالا فرض کنین که همسرم این قضیه رو برام تعریف می کنه
چه احساسی دارم؟ توی یه ان دلم می خواد طرف رو خفه کنم، حس میکنم میتونم از هستی ساقطش کنم!!!
دلم می خواد به هر بهونه ای باهاش درگیر بشم
دلم میخواد فقط حرف بزنه تا با کله برم تو صورتش:324:
. . . . .


می بینی
همه این ابروریزی ها درگیری ها و فحاشی ها به خاطر توئه
تا پایان عمرم وقتی این ادمو می بینم باید حرص بخورم :302:
تو یه زن بی فکر و ابلهی که حتی نمی تونه از خودش دفاع کنه
(من پدر تو نیستم، که از ترس یه پسر مزاحم بهم پناه بیاری ، تو یه زن بالغی ! )
لابد یه رفتار سبک و بچگانه داشتی !
این همه زن تو هم یکی چرا واسه بقیه اتفاقی نیفتاد؟؟!!
چیه ؟ می خواستی بیشتر بهت توجه کنم
. . . . .


متاسفم
من وارد بازی شدم :)

==================================================

دوست عزیز
شاید این ادم در حال حاضر به هر دلیلی از نظر اخلاقی و روانی سالم نباشه
اما نه به حریم شما تجاوز اشکاری کرده و نه مستقیما حرفی زده
بازگو کردن این ذهنیات منفی به همسرتون، میتونه مصداق تهمت هم باشه
در هر صورت همسرتون، بعد از شنیدن حرف ها و احساسات صادقانه شما، هیچوقت نمی تونه رابطه عادی و معقولی با شوهر خواهرش داشته باشه
این موضوع میتونه زندگی خواهر شوهرتون رو هم تحت تاثیر قرار بده

همه جوانب رفتارتون رو بررسی کنین بعد تصمیم یگیرین

سلام اقای خارپشت عزیز

متوجه نمیشم.شما میگید دوست دارید همسرتون بگه همه چیز رو بهتون...اما با گفتنش به قولی وارد بازی میشیم.!

سپاس از اینکه به تاپیکم سر زدید

سلام
<strike>
به شوهرت بگو اون خوب میدونه چیکار کنه
</strike>
ویرایش از طرف مدیر همدردی

مریم عزیز شاید خیلی از همسرها دوست داشته باشند این مسائل یا حتی مسائل دیگری رو بدونند اما ایا دوست داشتن همسرها دلیل بر گفتن است؟ نه عزیزم. چون بعد از گفتن ممکنه مسائلی پیش بیاد که هیچ کدوم از زوجین از اون راضی نباشند و نه تنها مشکلی حل نشده بلکه به مشکلات اضافه هم شده. اگر خواستی برایم مشکلات اختمالی را نیز می شمارم.

خوب یک لحظه فکر کن اگر به همسرت بگی قراره چه اتفاقی بیافته و اون چطوری مساله رو قراره حل کنه؟ خوب هر جور که اون قرار بوده حلش کنه خودت حل کن. ضمن اینکه من از اول هم به شما گفتم به نظرم بهترین راه اینه که این موضوع را برای خودت بی اهمیت جلوه دهی . وقتی از درون به اون اهمیت ندی در ظاهر هم اهمیت نمی دهی و اون آقا اگر هر هدفی داشته باشد بی جواب می ماند.

سلام خدمت دوستان عزیز
دیشب یه اتفاق عجیب افتاد...

دیشب که از پای کامپیوتر بلند شدم ددیم همسرم با اینکه ساعتها بود به رختخواب رفته بود اما بیدار بود.

بهم گفت که بعد از 13 به در تو کم حرف شدی و هربار میبینمت داری فکر میکنی .چیزی شده؟
منم گفتم نه .چیزی نشده!

اخر سر خودش گفت همون روز از نگاههای فلانی به من خوششش نیومده حتی تصمیم گرفته بهش تذکر بده اما اول میخواست ببینه منم این حسو دارم یا نه.
تا همین الان که ساعت 7 صبحه با من صحبت کرد و گفت اگر یکی به تو نگاه بدی کنه خفه اش میکنم و میکشمش.

منم خیلی کاسه داغ تر از آش نشدم.گفتم شاید چشماش موردی داره اما اگر تو فکر میکنی موضوع خاصیه بهتره روابط رو کم کنیم.

نمیدونم کارم درست بوده یا نه.

.........................

باید حاشا میکردم کاملا؟!
یا نه..اینجوری بهتر شد که خودش فهمید؟

همین حد کفایت می کند .


آنتی تز : بي محلي بدون حساسيت زن و شوهر در قبال مرد مقابل

نکته : تو و همسرت بازیکن ضلع مقابل بازی هستید .

با سلام و احترام
ضمن تشکر فراوان از همه اعضایی که در این تاپیک شرکت کرده و از جوانب مختلف جوابهای بسیار خوبی دادند. که بدینوسیله از همه آنها قدردانی می کنم.
1 - به شوهرت نگو
2 - پست پیدا و بیرنگ و آنی را با دقت بیشتری چندین مرتبه بخوان و پیگیری کن.
3 - ریشه حل مشکل در دیدگاه شما نهفته هست. به قول خودت اینجور آدمها کم و زیاد هستند. اما جاذب چنین آدمهایی در هر کس باشد برایش مشکل ایجاد می شود.
حساسیت شما روی جذابیت ایشون، رصد کردن ایشون، کارهای ایشون و ... همه و همه درگیری ذهنی شما شده است. در واقع یک بازی منزجر کننده و متنفر کننده ای هست که بسان یک فیلم سینمایی در زندگی شما هیجان ایجاد می کند.
شما یک نوع مقاومت و توجیهی در مقابل رهنمودهای بعضی اعضاء داری.(1)
بیشتر از اینکه بخواهی بی تفاوت باشی، یا کمتر ارتباط داشته باشی، یا قطع رابطه کنی، تمایل به واکنش داری.
جذابیتی که در او به عنوان شباهت به بازیگر تایتانیک در پست اول تاپیکتون بیان کردید(از قول دیگران)، ریشه مشکلات شماست.
شما دچار یک تعارض هستید. و این تعارض به وسیله شخص شما حل می شود نه همسرتان نه آن آقا.

وقتی بالای گوری می خندید، یا گریه می کنید، حتما در آن گور مرده ای خاک هست. چون گور بی مرده توجهی را جلب نمی کند.







==========================
نکته: (1)
در بین 46 پست این تاپیک 2 پست از شما تشکر دریافت نکرده اند. و از بنده تشکر و رتبه دریافت کرده اند.
این دو پست مطالبی داشته اند که شما نپسندیده اید.
پست 30 از پیدا

پست 33 از بیرنگ

سلام

ممنون که به تاپیک من سر زدید.

من در واقع پایین تمام پستهام تشکر زدم.حتی اونایی رو که نپسندیدم.
راستش رو بخواهید پست پیدای عزیز رو هم همین الان دیدم.
بیرنگ رو هم راستش اصلا نیمدونم چرا دکمه تشکر رو نزدم.احتمالا فراموش کردم.

اما با این حال میگم حتی اگر کسی برخلاف میل و نظر من حرفی بزنم من هم حرفم رو میزنم اما از اینکه برای من ارزش قائل شده و به تاپیکم سر زده محبتش رو فراموش نمیکنم


واگرنه صحبتاشون خوب بود.

در نهایت از همه دوستان سپاسگزارم که در این مشکل من رو یاری کردن

مریم عزیز با توجه به این همه راهکار و پیگیری اعضا ، و اینکه خودت اطلاعات بسیار خوبی در جهت مشاوره داری ، کمی مشاوره دادن به شما سخت میشه
منتها به نظرم عمق پست مدیر را نگرفتی
منظور مدیر زدن تشکر در زیر پست های اعضا نبود ، منظورش این بود که گره کارت را پیدا کنی و اینکه شما بررسی کنی تا بتوانی مقاوت و توجیه ات را در خصوص پست های بعضی از اعضا بشکنی
در حقیقت مدیر شاه کلید بهت نشون داد تا متوجه نکات نهفته در تمام 46 پست تاپیکت بشوی








=====
من وقتی پست اولت رو خوندم ، رفتم دنبال اسم اون اقاهه توی اینترنت گشتم اخه تا جایی که من یادم می اومد لئوناردو دیکاپریو (پسر قد کوتاهه که نقش جک رو بازی می کرد) بازیگر معروفش بود
بعد وقتی عکس اون اقایی رو که شما گفتی دیدم ، متوجه شدم نامزد رز رو می گی
یه مقدار غلو نکردی؟
اینکه گفتی : اگه سمت هر دختری بره ، نه نمیشنوه!!!

مریم عزیز سلام

مشخصه که خانوم عاقل و فهمیده ای هستی و خوشحالم که مشکلت رو بیان نمودی

مریم جان از مسایل حاشیه ای بگذر و سعی کن از جنبه های خوب این تاپیک بهترین نتیجه گیری رو بگیر تا گره ذهنیت هم باز بشه

دوست عزیزم برات سلامتی و شادی آرزومندم :46:

پست "بازی" رو چندبار خوندم. نتیجه ای که میشه گرفت اینکه کل زندگی و هر قدمی که برمیداریم و هر فعلی که انجام میدیم یه بازی هست! اصلا تمام زندگی ما بازی هست!

!؟

این پست واقعا چه کمکی به مریم میکنه!؟ جز اینکه هر کاری بخواد انجام بده باید وحشت این رو داشته باشه که مبادا وارد یه بازی جدید بشه!!؟؟

میشه کارشناسان و مدیران و ستاره داران سایت بیشتر توضیح بدهند!؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mehrdad_m

پست "بازی" رو چندبار خوندم. نتیجه ای که میشه گرفت اینکه کل زندگی و هر قدمی که برمیداریم و هر فعلی که انجام میدیم یه بازی هست! اصلا تمام زندگی ما بازی هست!
!؟
این پست واقعا چه کمکی به مریم میکنه!؟ جز اینکه هر کاری بخواد انجام بده باید وحشت این رو داشته باشه که مبادا وارد یه بازی جدید بشه!!؟؟
میشه کارشناسان و مدیران و ستاره داران سایت بیشتر توضیح بدهند!؟

---

تمام زندگی مون بازی نیست، اما امکان اینکه بخش زیادی ش بازی باشه وجود داره، خیلی از بازی ها آنتی تز دارن و میشه ازشون خارج شد و بازی نکرد.

اون پست اگر بهش توجه بشه، کمک می کنه که مراجع این بازی خطرناک رو ادامه نده. کافی نیست برای مفید بودن و کمک کردنش؟ :305:

آقا مهرداد ممنون از توجه تون...


شما مجبورید یکسری مسائل رو با جان و دل بپذیرید و خلاف میل و نظر کسی حرف نزنید واگرنه پستتون حذف میشه.

و دیگه به شما رتبه و تشکر نمیدن !!!!

سعی و تلاشتون رو باید بکنید از یکسری حرفهای نامربوط هم که شده به زور وانمود کنید که نتیجه گرفتید !!

حالا نیمدونم امروز احتمالا من کلا یا تاپیکم قفل میشه یا ban میشم!!!

یا این پستمم حذف میشه!!!

پناه بر خدا

مریم خانوم :72: چرا انقدر عصبانی هستین؟

من تقریبا تمامی پستای تاپیکتونو خوندم، حتی یه سری یا شاید همه‌ی پست‌های پاک‌شده رو زودتر از ناظم انجمن دیدمو خوندم :)

اگه ناراحت نمیشین نظرمو بگم. :72:

مدیر فکر کردن که شما با محتوای اون دو تا پست مخالف بودین و از قضا اون دو تا پست، پستای خیلی خوبی هم بودن. به همین دلیل بهشون رتبه دادن. دلیل رتبه دادنشون این نبوده که شما بدتون اومده،دلیلشون این بوده که پستای خیلی خوبی بودن و خواستن با رتبه دادن توجه شما رو به مفاهیم اون دو پست جلب کنن.

شما یکی از پستارو به خاطر شرایط زمانی ارسال پستا ندیدین. پست دیگرو هم خوندین و چون قسمتی از مشکلات گذشتتون توش بود به ناگهان عصبانی شدین، چون فکر می‌کردین گذشته‌ها گذشته و الان همه چی درست شده.*

در مورد گل بیرنگ، از حق نگذریم که واقعا کار فوق‌العاده‌ای انجام دادن. :104: وقت گذاشتن و تاپیک‌های قبلی شما رو خوندن تا نظری که میدن نظری جامع باشه. این کارشون استحقاق چندین و چند رتبه داره.:72: هر چند که بازگویی شرایط گذشتتون باعث ناراحتیتون شد، اما ایشون خواستن یادآوری کنن که مبادا بازگویی این مسائل به شوهرتون کمی از این مسائلو برگردونه. (‌ قضیه‌ی اشتباهی است بین آقایون. می‌گن حتما خانوم هم چراغ سبزی نشون داده که این مسائل هنوز ادامه داره. البته این قضیه قدیما درست بوده. اما الان با وضعیت این جامعه، دیگه درست نیست! )

جدا از تمام این‌ها، اگه قسمت آخر پست ایشونو حذف کنین، باز هم حرف‌های خیلی خوبی می‌تونین توش پیدا کنین. :72:

تاپیک بازی‌ها، من خودم پستای اولشو دو بار هول‌هولکی خوندم هیچی نفهمیدم! :) اما بار سوم کمی وقت گذاشتم و با آرامش چند پستشو خواندم. و خوشبختانه این دفعه خوب فهمیدم. :227:
کلید مسئله آرامش هنگام خوندنه. شما همین‌جوری به خاطر رفتار همسر خواهرشوهرتون ناراحتین، توی همین تاپیک هم سوء تفاهم‌های مختلفی ایجاد شد و این‌ها هم بیشتر از قبل ناراحتتون کرد. و فکر کنم وقتی میاین توی سایت، ناراحتیتون بیشتر از قبل میشه. لطف کنین و پستای اون تاپیکو پرینت بگیرین و وقتی آرامش بیشتری داشتین اونارو مطالعه کنین. :72:

در مورد مشکلتون، راه حل خیلی از دوستان از جمله گل بیرنگ و آنی عالی بودن. و من راه حل دیگه‌ای توی ذهنم ندارم. تنها خواهش می‌کنم که چه هنگام خواندن این مطالب و چه هنگام عملی کردنشون در زندگی، آرامش خودتونو حفظ کنین.

-----
* درسته، گذشته‌ها گذشته و الان همه چی درست شده. اما هیچ تضمینی وجود نداره که شرایط همینجوری خوب بمونه. پس این نیاز هست که تو هر مسئله‌ای نیم‌نگاهی به مسائل گذشته داشته باشیم.

امیدوارم ناراحتتون نکرده باشم :72:

نقل قول:

---

قضیه‌ی اشتباهی است بین آقایون. می‌گن حتما خانوم هم چراغ سبزی نشون داده که این مسائل هنوز ادامه داره. البته این قضیه قدیما درست بوده. اما الان با وضعیت این جامعه، دیگه درست نیست!

---

توی اون پست ها کسی نگفته که خانم maryam123 به کسی چراغ سبز نشون داده! :300:

به ایشون گفته شده که این مسئله نظر داشتن شانسی و اتفاق نیست، یه بازی روانی ه که ایشون هم ناخواسته بازی کردن :305:

سلام خدمت دوستان عزیز

اول از همه لازم میبینم از آقای BABY تشکر ویژه کنم چرا که ایشون بهترین مشاوره رو به من دادن و با استفاده از جملات و مثالهایی در رابطه با زندگی خودشون من رو به خودشون نزدیک نشون دادن و یه جورایی بهم فهموندن که مشکل خاصی نیست و هر کسی هم ممکنه باهاش درگیر بشه...حتی خودشون...صمیمانه از پستهای مختصر و مفید و گره گشاشون تشکر میکنم.


از اقای eng.aydin هم تشکر میکنم بایت راهنمایی کلی و جامعشون.

از نازنین 1 عزیز به خاطر همدردی و همدلی واقعیش تشکر میکنم.


از اقای داوود.ت به خاطر دلسوزیشون تشکر میکنم.

از اقا mehrdad به خاطر لحن مودبانه و در عین حال قاطع و محکمشون تشکر میکنم.

از delgoo -deltang مهربان به خاطر دادن لینک مفیدش سپاسگزارم

از چشمک عزیز به خاطر راهنمایی خوبش صمیمانه ممنونشم./

از آلبالو جان هم سپاسگزارم که فقط یک پست داد اونم مفید و با ارزش

از بی نهایت به خاطر حضورش ممنونم.

از لحن مهربان و همیشه آرامشبخش ویدا جان هم سپاسگزارم.

از آقای کبوتر که همیشه سر نمازها برای پیدا کردن همسری مناسب براشون دعا میکنم هم ممنونم

از پاییزان ممنونم.هم نظر اقای بی بی بودن.

از بیرنگ جان هم به خاطر حرفاش ممنونم.هرچند نظر من هنوزم همونیه که بوده در مورد پستش.اما از اینکه برای من وقت گذاشت ممنونم ازش.

از آنی عزیز خیلی خیلی ممنونم که با ارائه لینک بازی ها کمک خیلی زیادی به من کردن و در عین حال راهنماییشون بسیار خوب بود.ایشون باعث شدن من برای اولین بار از همدردی نت برداری کنم.

از خارپشت ممنونم.از صحنه سازی قشنگی که کرده بود.

از بالهای صداقت محترم ممنونم/خوشحال شدم حضورشون رو دیدم.

از پیدا عزیزم هم سپاسگزارم.همیشه محکم و جدی راهکار میده و این خیلی خوبه.

از rude boy هم به خاطر دقت و توجه شون ممنونم.

مسافر زمان عزیز من عصبانی نیستم.اتفاقا کلا ادم خونسردی هستم.
خیلی چیزها رو جدی نمیگیرم.مثل حذف پست ها و ...
چرا که ما خودمون بهتر میدونیم دلیل حذف پستی که نه توهینی در اون باشه و در نه بی ادبی باشه چیه ...!

در نهایت از همه تون سپاسگزارم.
گل بیرنگ عزیز در همان زمان که من اون تاپیک رو دادم مطالعه کرده بودن.