-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
سلام خانم ماه منير
با اينكه با صحبتهاي خانم آني تا 90 درصد موافق هستم ولي من فكر ميكنم مشكل شما شايد از چيز ديگهاي هم ناشي بشه:
احتمالاً همسر شما توي يك ارگان مذهبي و عقيدتي و يا ارگان دولتي سفت و سخت كه رعايت ظواهر براشون مهمه كار ميكنه و خوب پستهاي خوب هم براي كساني است كه بيشتر به اين ظواهر پايبند هستند.
لذا همسر شما ممكن است (نميگم حتماً) بر خلاف عقيده دروني خودش همچين تظاهري را كرده باشه. (متاسفانه به دليل كمبود شغل مناسب تقريباً جامعه دچار چنين مشكلات و تعارضاتي شده كما اينكه دور بر خودمون به وفور اين آدمها را ميبينيم). اما شما قطعاً انتخابتون را براي اين كرديد كه ظاهراًو باطناً همسرتون مذهبي هستند. و حالا كه وارد زندگي شديد و تا حدي به روحيات واقعي شوهرتون پي برديد دچار حس خسران شديد.
اما نكته ديگه اينكه همسر شما هم انسانه مثل تمام انسانها. نه فرشته است و نه معصوم. اگر فرض بالايي بنده صحيح باشه همسر شما از چند جا بايد جلوي خودش را براي استفاده از ميوه ممنوعه بگيره. متاسفانه در چنين مواقعي كشش عجيبي براي استفاده از همون ميوه ممنوعه به وجود ميآد كه گاهي از طاقت يك انسان به دوره به قول معروف مگه آدمهاي مذهبي دل ندارند.( البته بنده هيچ اعتقادي ندارم كه ديدن اين عكسها ميوه ممنوعه است و اگر حساسيتهاي شما نباشه بعد از مدتي جذابيتش را براش از دست ميده و خودش ديگه تمايلي به نگاه كردن به اين جور عكسها نخواهد داشت).
ماه منير خانم
نمي دونم مشكل من را ميدونيد يا خير اما متاسفانه من كار اشتباهي كردم كه الان شوهرم تقريباً در جايگاه شماست و البته خيلي بيشتر و سفت و سختتر چون اون يك مرده و من زن، اما باور ميكنيد الان آرزوي من اينه كه من بدون بياعتمادي همسرم و كنترل اون بتونم فقط برم مثلاً يك مركز خريد يا بازار و ... با خيال آسوده و بدون دغدغه خريد كنم و بيام. قبلاً همچين اختياراتي داشتم ولي اينقدر مشتاق و حريص نبودم . سال به سال تازه با دعوا شوهرم وادارم مي كرد كه بدون اون براي خريد برم براي اينكه حوصله نداشت بياد. اما الان برام شده يك جرعه آب و يا نفس تازه كه ميخوام سر بكشم. حس ميكنم توي يك زنجيرم و دلم ميخواد اين زنجيرها را پاره كنم و آزاد بشم.
پس اينقدر اين مسأله را براي خودتون تابو نكنيد و يه مدت به حال خودش بگذاريد و آرامش را به روح و روان خودتون برگردونيد.
در آخر براي من هم دعا كنيد كه وافعاً محتاج دعاي همهتون هستم عزيزان.
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
ببخشید ماه منیر اینجا پست می ذارم
امید زندگی واقعا فکرم پیشته.تو تاپیک خودت بیا بگو چه خبر.یا حداقل تو حال و احوال یاران همدردی بیا منو از نگرانی در بیار
خداوند صابران را دوست دارد
امام علی:فرزندم! در راه حق، صبور باش، حتّى اگر [صبورى] تلخ باشد
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
"امید زندگی"سلام بر شما. عزیزم من مشکلت رو در رابطه با همسرت نمیدونم اما با توضیحات خودت باید بگم تو این دوران که همسرت بر شما سخت میگیره، احساس اسارت نکن. مطمئنم همسرت خیلی دوستت داره. این کنترل کردنها هم برای اینه که اعتماد از دست رفته ش برگرده. اگه شما بخوای میتونی همه چی رو مثل سابق قشنگ کنی. فقط بهش امید و زمان بده.
در مورد تفکرت در مورد محیط کار ایشون هم باید بگم نه، تو محیط کاریش سخت نمیگیرن بلکه خیلی هم راحتن! اما خونواده ی خودش (پدر و مادرش) تقریبا سختگیر بودن. تقریبا الان همه ی بچه هاشون دچار تضاد شدن.. از بیرون هرکی بهشون نگاه کنه از نجابت و وقار و سر به زیری، تحسینشون میکنه اما من که درون این خانواده ام میدونم چه خبره!
راستی دوستان من همچنان از محبتم بهش کم نکردم، روز به روز هم دارم مهربونتر و خوش اخلاق تر برخورد میکنم چون میخوام واسه زندگیم بجنگم(طبق دستور دین خوبمون). مرتب تحسینش میکنم و تقریبا زبون انتقادی نداشتم!
اما کاری که انجام دادم: از طریق یکی از گروهها یه ایمیل با این محتوا که از تو یکی از سایتها برداشته بودم واسش فرستادم. این ایمیل رو نه از طرف خودم بلکه از طریق گروه واسش فرستادم که فکر نکنه بهش شک دارم!(خدا کنه تاثیر داشته باشه):
""""اثرات وضعی گناه جنسی بر ما"""""
دیدن تصاویر، فیلم ها و سايتهاِی مستهجن، مردان و زنان برهنه و شهوت انگیز، یکی از انواع گناه های جنسی است که از روی هوس و شهوت انجام می گیرد.
دیدن تصاویر و فیلم های شهوت انگیز و مستهجن به اندازه ی زنای واقعی، گناه آلود و زیان آور است و خطای آن نیز نباید دست کم گرفته شود.
چه تا به حال این دسته از گناهان را انجام داده باشید و چه خیال آن را در سر بپرورانید، هدف ما در این مقاله ترغیب شما به ترک این اعمال است. برای این منظور، در اینجا به چند نمونه از عواقب و نتایج این گناهان اشاره می کنیم:
-گناه جنسی از بین برنده ی ازدواج و خانواده خواهد بود.
-گناهان جنسی جسم فرد را آلوده کرده و توانایی آن برای انجام مقاصد الهی را از بین می برد.
-با ارتکاب به گناهان جنسی نفرینی پشت سرتان خواهد بود، از طرف همسر یا فرزندانتان.
-گناه جنسی پریشانی روحی در بر خواهد داشت.
-گناه جنسی پریشانی احساسی به دنبال خواهد داشت. (خداوند لذت جنسی را تنها برای همسران ایجاد کرده است. اگر لذت با دیدن تصویر کسی غیر از همسر فرد ایجاد شود، آشفتگی و پریشانی احساسی ایجاد خواهد شد. این آشفتگی به صورت های مختلف نمایان می شود. در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:
* رویاها و افکار مکرر درمورد عشق های قبلی.
* ناتوانی در برقراری صمیمیت احساسی با همسر.
* پشیمانی از ازدواج و تلخی نسبت به همسر.
* مقایسه بدن همسر با دیگران.
* درک اشتباه از عشق واقعی.
* بی بندوباری و تلاش برای یافتن عشق و صمیمیت واقعی.
خطر آشفتگی احساسی به اندازه ای است که می تواند فرد را از تجربه ی صمیمیت با همسر خود و خداوند باز دارد. همچنین آشفتگی جنسی می تواند مثل یک نفرین عمل کند و اعتیاد جنسی و سایر کشمکش ها را به دنبال آورد. )
-گناه جنسی خاطره هایی ماندنی ایجاد خواهد کرد.
(تصاویر جنسی با کمک هورمون های مخصوص که در بدن فرد تولید می شود، خاطره ای ماندگار در مغز فرد ایجاد می شوند. شیطان از این خاطره ها برای محکوم کردن و نگاه داشتن فرد در اسارت شهوت استفاده می کند،که باعث ایجاد مشکل در روابط جنسی فرد با همسر خود شود. در اینجا برخی نمونه ها آورده شده است:
* تجربه های جنسی فرد با همسرش با تصویر مستهجنی که فرد مشاهده کرده است، خراب می شود.
* از تصاویری که مشاهده کرده بتی خواهد ساخت—به خصوص وقتی در زندگی زناشویی خود با مشکل مواجه شود.
* از عملکرد جنسی همسر خود ناراضی خواهد بود.
* مغر او برای ارضاء شهوات خود به جای نشان دادن عشق واقعی، به رابطه ی جنسی رو خواهد آورد.
* اگر همسرش راضی به انجام آنچه او در فیلم های مستهجن مشاهده کرده است، نشود، از درون خشمناک و عصبانی خواهد شد.
اما اگر به دین رو آوریم، توانایی برای از یاد بردن تجربیات پست را پیدا خواهیم کرد، خواهیم توانست فکر و روانمان را شستشو داده و دوباره کنترل امور زندگی خود را در دست گیریم. )
گناهان جنسی روح خداطلبی را ضعیف می کند و باعث بی بندوباری اخلاقی و انحراف جنسی خواهد شد.
گناه جنسی معمولاً آتش تیز از شهوت در ذهن فرد ایجاد خواهد کرد. اگر پیوسته آن آتش را شعله ورتر کند، فرد هرچه بیشتر و بیشتر به اعماق فساد و تباهی فرو خواهد رفت.
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
ماه منیر عزیز همین طور با آرامش پیش برو.ان شاالله نتیجه بگیری:46:
در ضمن در رسیدن به نتیجه عجله نکن.:72:
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
رایحه ی عشق عزیز،ممنونم از همراهی شما و همه دوستان همدردی که به من در راه ساختن یک زندگی خوب کمک میکنید. باور کنید بخش عظیمی از آرامشی که حاصل شده ناشی از حضور شما تو لحظه های ناآرام زندگی من بوده.
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
ماه منیر دقت کن
آنچه که در پست 38 گفتم . به قوت خود باقی است و این پست ادامه ی صحبتهایم با توست .
کاملا تو قابل درک هستی و می فهمم که چی می گی و چه احساسی را تجربه می کنی .
و ضمن اینکه تاکید می کنم شما و همسرت نیاز به مشاوره ی حضوری دارید اما در ادامه نظرات خودم رو بهت می گم . اما مشاوره ی حضوری را حتما جدی بگیر .
حال دقت کن
قطعا برای همسر تو حرفهایی هست اما ایشان در دسترس نیست . شما در دسترسی .پس تو روی خودت متمرکز باش که بتوانی حال خوب داشته باشی .
حالا دوربین به سمت خودت
اولا که ذهنت بی نهایت متوجه ی آینده است . در آینده هیچ چیز قابل پیش بینی نیست و این دنیا و زندگی مسیرش برای بشر دائم حساب احتمالات است .
می تواند همه ی این اتفاقات که گفتی بیفتد و می تواند هم این اتفاقات نیفتد و یا هزاران اتفاقات خوب و بدی که حتی به ذهنت هم نرسید که بخواهی بگویی و ...............
شما باید در زمان حال زندگی کنی و یاد بگیری که لذت ببری و برای آینده ات تا حدی برنامه ریزی داشته باشی . اما نباید به ترس هایت اجازه ی خراب کردن حال را بدهی .
تو در بالا به نوعی به نگاه منفی خودت و ترس هایت اشاره کردی . این ترس ها واقعی نیست چون هنوز که چیزی پیش نیامده و اگر هم اتفاق بیفتد تو تصمیم گیرنده هستی و قدرت انتخاب داری و می توانی از فرصت های زندگی ات در لحظه استفاده کنی .
در نتیجه
خودت را منفعل نبین . مسیر زندگی مسیر حل مسئله است و عبور از مسائل و مشکلات است و این مسیر بن بست نیست قشنگی آن هم در همین جریان داشتن و مسائل و مشکلات است . اما همیشه راه حلی هست که کنار دست خود مشکل است . کافی است که مشکل درست شناخته بشه و براش تصمیم درست گرفت .
و اما عشق
عاشق همسرت هستی ؟
اگر جوابت مثبت است مسیر عشق مسیر بده بستان نیست عزیزم . تو برای خودت عاشقی . نه برای شوهرت . تو نیاز به این عشق داری .منتی به سر همسرت نیست . اگر کاری برای این زندگی و عشق می کنی در اصل برای خودت و ارضا خودت و درونیاتت کردی هر چند که از برکت عملکرد و احساس تو دیگری هم بهره می برد .
در نتیجه عشق را اشتباه تعریف نکن . حتی دوست داشتن هم همین است . این نیاز خود ماست . بی منتش کن . بی توقع باش اگر ادعای عاشقی داری .
اما زیادی رویایی نباشیم و یک تبصره به این مقوله اضافه کنیم .
کاری را بکن و احساسی را خرج کن که در توانت است . نه بیش از آن که به مرز توقع و منت برسی .
و باز دوربین به سمت خودت
زن خوب را تعریف کن .
زن خوب یعنی چه ؟
شاید آن تعریفی که تو از زن خوب در ذهنت داری تعریف درستی نباشد .
مثال
اگر تو به خودت اجازه بدهی که برای همسرت خط مشی تعریف کنی و او را کنترل کنی مثلا در رابطه با این عکسها . شما نقشت نقش زن و همسر نیست . این نقش مادرانه است عزیزم . و از نگاه من شما بیشتر مادر خوبی برای ایشان شاید باشی تا زن خوب ( نگاه شخصی خودم را در مورد درکم از رفتار تو به واسطه ی نوشته هایت گفتم )
و اما اعتماد
عزیزم اعتمادی که یک شبه و بدون شناخت کامل ایجاد شود قطعا هم دیوارش فروریختنی است . چرا ؟
چون شما شناخت و آگاهی از این مرد نداشتی . امروز که در زندگی جلو می روی و ایشان را بهتر می شناسی و از روحیاتش آگاه می شوی در نتیجه احساس می کنی که این اعتماد مال این آدم نیست و در نتیجه دیوار اعتمادت فرو می ریزد . ضمن اینکه اینجا تبصره ای هست و آن اینکه شما وقتی مردی را انتخاب می کنی باید در پذیرش ریز و درشتهایش باشی و پذیرش هم یعنی هست هر آنچه که هست .........چرا ؟ چون تو نیاز به آرامش داری . تو نمی توانی با هر چیزی بجنگی و باز تو نمی توانی دیگران را تغییر بدهی و مدیریت کنی . این کار تا جایی عملی است که شما اسیر حس بد و حال بد نشوی .
و اما باز اعتماد
اعتماد مثل یک دیوار است اما دیواری که یک شبه ساخته نمیشه . ردیف به ردیف و رج به رج . و میان آجرها ملات گذاشته میشه . میزان میشه تا دیوار صافی از آب در بیاید . اما چطور این دیوار ساخته می شود . طی پروسه ی زمان و شناخت و آگاهی با دوست داشتن و عشق داشتن دو انسان با هم .
و اما اگر دیوار اعتماد ترک بردارد باز با توجه و اهمیت دادن این دیوار را با شناخت و آگاهی دو طرف از هم با توجه به ارزش های میان آن دو فرد ترک مرمت میشه ولی دینامیت زیر آن نمی گذارند . و کل این پروسه ی دیوار چینی را اسمش را می گذاریم " حاضر به اعتمادی " .
در نتیجه چون نیاز یک رابطه و زندگی " حاضر به اعتمادی " است عزیزم به همسرت حاضر به اعتماد باش .
آنچه شما انجام دادی نسبت به میزان شناخت شما از همسرت و انتخابت و .................اشتباه بوده و متاسفانه این روش رایج و اشتباه است . یک شبه اعتماد صد می کنیم و بعد هم به سرعت طی پروسه ی شناخت همه ی دیوار یک شبه را فرو می ریزیم .
در پذیرش همسرت و زندگی ات باش که باز با تحمل و صبوری اشتباه نکنی .چرا ؟
چون تحمل و صبوری به این شکل فشار زاست و تو فشار شدیدی روی خودت احساس می کنی اما در پذیرش ، تو ابدا فشاری روی خودت حس نمی کنی که خسته بشوی و از نفس بیفتی .
در پایان
دو کتاب را بخوان . تمرین های عملی را انجام بده و مشاوره ی حضوری را جزو اولویت های زندگی خودت قرار بده
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
در مورد مشاوره ی حضوری باید بگم که همسرم اصلا موافق نبود اما بخاطر اصرارهای من حاضر شد سه بار بیاد. سه کارشناس مختلف رو امتحان کردیم اما تجره ی کافی رو نداشتن. دنبال مشاور باتجربه و خوب گشتم که گفتن حداقل تا سه ماه آینده وقتشون پره!
چشم رو خودم بیشتر کار میکنم.
در مورد اعتماد ، پدر من سالها (تقریبا از دوران جوانی )با پدر ایشون دوست بودن و از بچگی همسرم رو میشناسن. تمام خانواده از همسرم تعریف میکردن و هرکس هم که الان ایشون رو میبینه غبطهی زندگی من رو میخوره و میگه خوش به حالت چه شوهر خوب و آقایی داری!!
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
بله قدر زندگی خودت رو بدون . اینها معنی بدی نمیده معنی دارش نکن .
ضمن اینکه همسرت هم نیاز به مشاوره داره و انشالله همه چیز بهتر میشه .
و منظورم از شناخت
شناخت زیر سقفی است نه شناخت سطوح اجتماعی . قطعا نوع و عمق این سطوح با هم متفاوت است .
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
این روزها دارم تو احوال بقیه ی خانوما دقیق میشم ببینم اونا چه جور محبتهایی نسبت به همسراشون داشتن تا من هم یاد بگیرم.حتی به خیلی از تاپیکهای تالار همدردی هم سر زدم.تقریبا همه ی اون رفتارهای محبت آمیز رو در قبال همسرم انجام میدم. مثلا وقتی از حموم میاد بیرون حوله و لباسهاش رو واسش گرم کردم. سشوار و اتوی موش رو آماده کردم. به خونواده ش بیشتر از اونچه که احترام میبینم احترام میذارم. همیشه در حضور دیگران و حتی در خلوت خودمون ازش تعریف کردم.هروقت چیزی میخره کلی ذوق میکنم و ازش تشکر میکنم.هر از گاهی واسش نامه های عاشقانه مینویسم و ایمیل میکنم. همیشه وقتی میاد خونه به خودم و خونه رسیدم و بیشتر از سلیقه ی خودم به سلیقه ی اون تو لباس پوشیدن توجه میکنم. هیچوقت تو سختی های مالی بهش شکایت نکردم و همیشه کمکش کردم. حتی بهش گفتم میتونه رو طلاهای من حساب کنه(اگرچه که همه شون بجز حلقه م واسه دوران مجردیمه!) و خیلی چیزهای دیگه..
اما پس چه عاملی باعث میشه ما اکثرا با هم دعوا داشته باشیم؟!!!
با توجه به توصیه های دوستان من سعی کردم تو زندگیمون تنوع ایجاد کنم و جذابیتها رو زیاد کنم. دیدم آخر هفته ها همیشه از برنامه های تلویزیون ناراحته، بدون اینکه بدونه رفتم چندتا سی دی فیلم از فیلمهای معروف سینمای ایران رو خریدم که آخر هفته با هم نگاه کنیم(همسرم فیلم خیلی دوست داره. اگرچه روز خواستگاری به من گفت اصلا اهل فیلم نیست!)اون اوایل فیلمهای خارجی که از دوستاش میگرفت میاورد خونه با هم ببینیم اما اکثرا چون صحنه داشت و من از دیدنشون لذت نمیبردم الان دیگه نمیاره(از اونجایی که همسر من به راحتی از علایقش نمیگذره،احتمالا خودش تنهایی تو محیط کارش میبینه!)
یکی از اون سی دی فیلمهایی که گرفتم فیلمهای درباره الی و.. چند تا فیلم دیگه به صورت دایویکس بود که من ندیده بودم و میدونستم همسرم هم خیلی دوست داره.این سی دی درواقع گلچینی از فیلمهای یکی از بازیگرای مرد بود.که من بدون توجه به اون بازیگر و فقط بر مبنای محتوای فیلمهاش انتخابش کرده بودم.
اما دیشب سر همین مساله جنجال راه انداخت. که وقار و ایمان فقط این نیست که آدم ادعا کنه همین که عاشق یه بازیگر باشی خودش یعنی ایمانت ناقصه..
حالا من بیخبر از همه جا میگم من عاشق کدوم بازیگرم که این حرفو میزنی؟؟!!!
میگه من اگه میرفتم سی دی فیلمهای فلان بازیگر زن رو میگرفتم تو خوشت میومد؟!!!!
من هم عصبانی شدم گفتم: اگه فیلمهاشون قشنگ بود میگرفتی. من که حرفی نداشتم. فکر کردی همه مثل دخترخاله جناب عالی هند که عاشق فلان بازیگر باشن؟؟(این دخترخاله ش مجرده و از روز اول رو اعصاب من بود. مصلا شب ساعت 2 به همسرم زنگ میزد کجایین؟ یا واسش پیامهای تبریک تولد عاشقانه میفرستاد. وقتی هم میرفتیم خونه شون کلی دور و بر همسر من میپلکید. که با سیاست خاص خودم دمبش قیچی شد. اما همسر من روحیات اون رو بهتر از من میشناسه!!)
و دعوا کردیم در حد تیم ملی..... واقعا خسته شدم از دست این زندگی....
مصلا-----> مثلا
فکرش رو بکنید خودش چه چیزها که نمیبینه اونوقت چه دعواهای الکی که راه نمیندازه.
جالب اینجاست که قیافه ی حق به جانب میگیره و منتظره من عذرخواهی کنم! تمام دیشب رو پشت به من خوابید و صبح هم بدون خداحافظی رفت!
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
ماه منير جان
يك كم راحتش بزار
خيلي داري كنترلش ميكني
خيلي داري آشكارا مديريتش ميكني
به خاطر اينه كه ناراحته و تو فكر تلافيه
ميخواد بهت ثابت كنه كه هيچ آدمي 100 درصد نيست حتي خود تو كه ادعاي مذهبي داري (دارم فكر شوهرت را ميگم)
عزيزم يه مدت اصلاً ولش كن. خيلي هم نميخواد بهش برسي
اوني باش كه هستي نه اينكه مي خواي باشي و مي خواي باشه
داري اين مسأله را نقطه ضعف هم براي خودت و هم براي شوهرت ميكني اين اصلا خوب نيست.
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
ماه منیر جان
همه چیز از دید تو عالیه نه همسرت!
تو تاحالا پای درد و دل هاش نشستی؟
تو تمام توضیحاتت من همراهی و همدلی ندیدم!
تمام کارهایی که تو می کنی به شکل وظیفه انجامش میدی!درونت ناراحته! اگر عمیقا این محبت خالصانه بود تاثیر
میذاشت! اما تو به شکل وظیفه یک کدبانوی خوب و حرف گوش کن هستی ولی تا جایی همراهشی که خودت
بپسندی و اگر خلاف میلت عملی انجام بشه قطعا شرایط عوض میشه!
من یک بنده خدایی رو میشناسم و پدر یکی از دوستانمه!
پدر دوستم دائم ادعای دین مداری می کنه اما وقتی دخترش یک اشتباه کوچیک می کنه دیگه دوستش نداره! این
شده که دوستم میگه پدرم من رو تا جایی که باهاش همسو هستم دوست داره و بر خلاف میلش با پدرش لج
بازی می کنه در حالیکه قلبا دوست داره پدرش همونطور که هست بپذیرتش! به من همیشه میگه اگه باهام راه
بیاد باهاش راه میام! اما باباش فکر می کنه فقط خودش با ایمانه و اون کافر در حالیکه دختر خیلی خوبیه!
تو تو این زندگی خودت نیستی! خودت باش ماه منیر! تو بیشتر یک مادر مهربون هستی تا یک همسر و همراه!
به جای همه این امکانات بشین پای صحبت و درد و دلش!
بذار انتقادت کنه! بی حرف فقط بشنو! به خدا اگر بیشتر از این کنترلش کنی ازت متنفر میشه!
ماه منیر به جای یک کدبانوی هنرمند و حواس جمع بودن ، مادر بودن ، ناظم بودن!
دوست و همراه و همسرش باش!
اون قوه درک و شعور و تصمیم داره! تمام عقده های انسانها حاصل فشار و اجباره! آدم وقتی همراهی همسرش
رو احساس کنه مطابق میلش عمل می کنه کم کم!
اون از تو دلخوره! اون رو همونطور که هست بپذیر نه اونطور که می خوای باشه!
اگه این رو بتونی خوب عمل کنی کم کم نتیجه می گیری!
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
من برای شما راحت مینویسم، راحت ازش انتقاد میکنم. راحت احساسم رو بیان میکنم اما این مفهومش این نیست که با همسرم هم همینطور هستم. من نهایت احترام و ادب رو در مقابلش دارم.درسته که از برخی کارهاش بدم میاد اما این به این معنا نیست که همه ی خوبیهاش رو زیر سوال ببرم. من وقتی احساسات منفیم به اوج میرسه میام اینجا و درد و دل میکنم این به این معنا نیست که تو زندگیم به همسرم احساس منفی میدم.
جالب اینجاست که دیشب قبل از دعوا داشت به من میگفت من بهترین همسر دنیا رو دارم. خیلی ازش راضی ام....
همیشه همینطوره، پای حرفهاش بشینی همیشه تعریفه و تمجید امااااااااااا وقتی عصبانی بشه دیگه زن و همسر نمیشناسه!
چند روز پیشها داشتیم سوار مترو میشدیم دیدم اونجا که ما وایسادیم شلوغه گفتم بریم جلوتر شاید صندلی خالی گیر بیاد بشینیم. از شانس ما واگن مخصوص خانوما جلومون وایساد . اون هم شروع کرد به غر زدن و گفتن اینکه تو آدم به دوری و من اصلا نباید به حرفت گوش بدم!!!
و تمام راه سکوت وحشتناکی بینمون رد و بدل شد.
امروز صبح هم من بهش اس دادم که "سلام عزیزم. نمیدونم چقدر مقصرم اما بابت دعوای دیشب به سهم خودم عذر میخوام"
نمیدونم چرا اسم احساس من رو میذارید کنترل کردن. من مشکلی رو شناسایی کردم و نمیتونم ازش چشم بپوشم چون داره روز به روز بدتر میشه.
پدر و مادرش یه عمر چشمشون رو رو برخی مشکلات بچه شون بستن و تغییر نکرد. حالا اگه با چشم بستن من تغییر میکنه باشه من تو این زندگی کر و کورتر از قبل میشم!!
بهار شادی عزیز، خب راه چاره بگو
من که هر کاری به ذهنم میرسه دارم انجام میدم...
مگه نه اینکه ترک عادتهای بد انگیزه های خوب میخواد خب چجوری بهش انگیزه بدم بدون اینکه احساس کنه میخوام کنترلش کنم؟
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
عزیز دلم من کامل احساساتت رو درک می کنم :46:
تو چرا فکر کردی من میخوام بکوبمت؟ یا احساست رو؟ من میخواستم تو نوشته هام بهت بگم بهش سخت نگیر!
بگذار آزاد باشه اما از دور حواست هم بهش باشه که تامینش کنی اما به اندازه نه بیش از حد معمول!
بگذار واست یک مثال بزنم!
من مدیر یک موسسه آموزشی هستم.
الان 2 ساله تو این کار هستم..فکر می کنی از روز اول همه چیز رو بلد بودم؟ روزای اول که همکارا و خانواده ازم
انتقاد کردن نشستم گریه کردن که هیچ کی منو نمی فهمه و من بهترین شیوه رو بلدم! در حالیکه از این اصل غافل
بودم که مدیریت 50% اش ذاتی و درونیه و 50% اش اکتسابی!
من مهارت های ارتباطی صحیح رو بلد نبودم! و شروع کردم از تجاربم نوشتن و مطالعه کردن و راهنمایی گرفتن از
این و اون چون اون موقع 24 ساله بودم و بی تجربه!
خوب امروز دفترم رو نگاه کردم و آخرین نوشته مال 1 ماه قبل بود! دیدم چقدر من عوض شدم! چقدر تجربه!
1 شخصیت عصبی و نا آروم ، زود جوش ، بی سیاست و بی تدبیر بودم!
اما امروز رفتار صحیح رو می دونم! تو هر کاری از همه در نهایت احترام مشورت می گیرم و آرومم! موضوعات کوچیک
دیگه عصبیم نمی کنه...نمیدونم آخر کار چی میشه اما من همه تلاشم رو می کنم! حاصل با خداست!
قطعا 10 سال دیگه که این دفتر باز بشه پر از پختگی بیشتر و تجربیات بیشتره!!!
همه این حرفا رو زدم که بگم تو هم مدیر خونه هستی! یادت باشه که یک مدیر باید رئیس باشه اما از قدرت ریاست
سو استفاده نکنه! باید در حین حفظ احترام و استقلال همه عاشقش باشن!
باید کاری کنه که هیچ جایگزینی براش نباشه!
آیا تو همچین کسی برای همسرت هستی؟
یعنی هیچ جایگزینی جز تو در قلب همسرت نیست؟
در ظاهر از تو تعریف می کنه اما در درونش دنبال اعتماد تو هست!
من نمی گم کر و کور و لال باش! 1 جاهایی باید تذکر داد اما تذکر که از حد خارج بشه میشه گیر دادن و اثر بخش
نیستش دیگه! پس تو کاری کن که اون فکر نکنه دائم میخوای بهش گیر بدی! راحتش بذار اما حواست هم بهش
باشه! مثلا من میدونم کارمندام میرن تو یاهو ، میرن تو فیس بوک یا هزار جای دیگه! اما من آخر ساعت کارامو
تحویل می گیرم!
تو هم باید راحتش بذاری اما در عین حال باید خواسته های تو رو هم در نظر بگیره و این جز با گفتگو و آزادی در
تصمیم گیری بدست نمیاد! اون یک مرد کامل و عاقله پس خودش میتونه تصمیم بگیره! تو باید با راحت گذاشتنتش
و در عین حال نزدیک شدن بهش کم کم یاد بدی! تو بهتر از ما میدونی چی دوست داره!
گاهی تنهاش بذار تا برای خودش باشه!...همه ما به تنهایی نیاز داریم!...سعی کن از حساسیت هاش کم کنی!
بهت حساس شده و دنبال یک فرصت واسه دعواس! خوب فرصت رو ازش بگیر!
برای مثال تو حرف های بدی راجع به دختر خالش بهش زدی! اون اگه دختر خالش رو می خواست که سراغ تو
نمیومد!
وسط دعوا بحث رو به حاشیه نکشون! همراهش باش نه مقابلش!
یک مدت مدارا کن تا نتیجه بگیری
تونستم منظورمو برسونم؟
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
بهههههههههههههههههههههههه هههلههههههههههههههههههههه هههههه:46:
بهار شادی عزیز،میگم ما ایام عید قراره بریم شهرستان دیدن خونواده ی من که 6 ماهه ندیدمشون بهتر نیست ازش بخوام تنها برم. یه فرصتی میشه واسه اینکه هردومون فکر کنیم و مدتی رو دور از هم باشیم. میترسم اونجا هم گیرهای الکی بده و باعث رنجش بیشتر من بشه. دلم میخواد بعد از 6 ماه با خیال راحت خونواده مو ببینم. دفعه ی قبل که رفتیم شهرستان سر این موضوع که چرا نرفتیم دیدن خالش(مادر همون دخترخاله ی محترم) کلی با من دعوا کرد در حالی که برنامه ریز خودش بود و من اصلا نقشی نداشتم!
باور نمیکنی از حالا دچار استرس شدم...
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
سلام ماه منیر عزیزم.
من تاحالا تایپیکی برای مسائلم باز نکردم اما روزهای مشابه شما زیاد گذروندم...
همسر من هم اعتقادات قبل ازدواجشون با بعدش متفاوت بود و حتی متوجه شدم که سیگار...
اینو گفتم تا متوجه باشی که فقط تو نیستی که به چنین مسئله ای برمیخوری و نباید فکر کنی که همسر شما فقط این تضادهارو دارن و خدارو شاکر باش که که همسرت کارهای بدتری انجام نمیدن.
عزیز من هرکس در نقص خودش حساسه.وقتی همسرت در قبال شما احساس ضعف در مسائل اعتقادی میکنه شروع میکنه به ایرادگیری و دنبال بهانست تا بهت نشون بده که اره تو هم خیلی معتقد نیستی!
این که طبیعیه نباید بابتش درگیر بشی.
وقتی بیبینه شما حساسی رو این مسائل اونم بیشتر روش مانور میده و حتی ممکنه بهت تهمت هم بزنه.
اگه فقط ما رضایت خدا برامون ملاک باشه چه اهمیتی داره که همسرم بهم تهمت بزنه که عاشق بازیگر مردی شدم؟
تو کوتاه بیا سریع و بگو منو ببخش دقت نکردم که همه این فیلمها بازیگر مشترکی داشت و از روی غرض نبود و از این به بعد بیشتر دقت میکنم که این خطارو نکنم.
به همین راحتی میتونی ارومش کنی.
بازهم میگم عزیزم عیب ها و گناهان همسرتو با خودت زمزمه کنی و بهش دقیق شی هیچ نتیجه مثبتی نداره.
و حتی ممکنه عجب و غرور برات بیاره و خودتو هم از اشتباهات غافل کنه.این یکی از ترفندهای شیطانه که باید مراقب باشی.
در قبال خیلی گناهان همسرت خودتو به تغافل بزن تا شرمنده نشه و یا نخواد جلوی تو فیلم ادمای خوبو بازی کنه و خودش به مرور زمان تاثیر بپذیره.
سعی کن باور کنی که همسرت دیگه عکس های غیر اخلاقی نگاه نمیکنه و به روش هم بیار که باور کردی و حتی گاهی با ترفندهای مخصوص بهش بفهمون که برات غیر قابل تصوره که دوباره بخواد همسرت اون عکسها نگاه کنه.
اینجوری احساس اطمینان و ارامش میکنه و درون خودش خجل میشه که داره از اعتماد تو سو استفاده میکنه.
این تغافل ها بهش فرصت رشد میده.اگه در قبال هر گناه همسرت اونو به زبون بیاری که مطمئنی همسرت این کارو نمیکنه(به جای اینکه بگی بهت بی اعتمادم و میدونم فلان کارو میکنی)باعث میشی اون از درون شروع به رشد کنه نه فقط از ترس شما یک سری کارهارو کنار بذاره.مردها با احساس اطمینان از طرف همسرشون و اینکه مطمئن باشن از نظر همسرشون مرد خوب و ایده الین اون زمانه که رشد میکنن.حتی وقتی یک نفری گناهی رو انجام میده به همسرت بگو خدارو شکر که ما اینطور نیستیم(حتی اگه همسرت اینطورن)
نمیدونم تونستم بگم منظورم از تغافل زدن و تلقین مثبت چیه یا نه.
ببخشید که طولانی شدو خوب منظورمو بیان نکردم.
در پناه حق موفق باشی
و راستی در قبال نگرانیت برای تولد و تربیت فرزندتون میخواستم چیزی بگم
هرچند نقش زن و مرد هردو شخصیت کودک رو میسازه اما نقش مادر صدها بار بیشتره.
تاحالا فکر کردی چرا امام حسین ع و امام حسن ع جز 5تن هستن اما دیگر ائمه نیستن؟
چون هیج کدوم از دیگر ائمه مادرشون بانو فاطمه زهرا نبوده...
شما مسئولیتت نسبت به دیگر مادرها بیشتره چون نقش خودت رو باید خیلیییی پررنگتر کنی تا تاثیرات منفی دیگه رو خنثی کنه.
از الان برنامه تولد فرزندتو بچین و شروع کن به خودسازی و اماده کردن "خودت" برای اینکه مادر نمونه ای بشی.
کتاب ها و سی دی های زیادی درین رابطه هست که من یکیشو نام میبرم انشاالله که مفید واقع بشه
"ریحانه بهشتی"
خدا پشت و پناهت دوست عزیز
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
خوب عزیز دلم
گویا اشتباه برداشت کردی حرفام رو...همه جا کنار همسرت باش...تنها رفتن تو پیش یک فامیل
آن هم دم عید اصلا صورت خوبی نداره!
من که نگفتم صورت مسئله رو پاک کن...گفتم صورت مسئله رو حل کن!
تو باید کنار همسرت باشی ولی در عین حال بهش آزادی عمل هم بدی!
سعی کن راه ارتباط و سخن گفتن دور از کنایه رو یاد بگیری تا به همسرت تو سفر نزدیک تر
بشی
من به هیچ خانومی متاهلی تنها سفر کردن رو توصیه نمی کنم..
این شما رو از هم دور تر می کنه
شما زندگیتون مشترکه...پس باید به علایق هم احترام بذارید...
بذار حس کنه که دوست داری همراهش باشی و کنارش مثل یک دوست همه جا
اما گاهی از اوقات شبانه روز تنهاش بذار تا بای خودش یک حریم خلوت داشته باشه...
یکی از اون حریم ها ایمیلشه
به اون حریم احترام بگذار
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
شمیم الزهرای عزیز،سلام به روی ماهت. چقدر حرفات آرومم کرد. دلم میخواد بارها و بارها بخونمش.
من از روشی که شما میگی خیلی استفاده کردم. همیشه تغاقل به کار بردم اما میدونی واکنش همسر من چیه؟
1- یا دقیقا حرفای منو تایید میکنه و میگه خدا رو شکر که ما چنین مشکلی نداریم!
2- یا شروع میکنه به بهونه گیری و یه دعوای جدید راه میندازه!
بنابراین من ترجیح میدم نه خوب بگم نه بد! چون انگشت اتهام ایشون همیشه سمت منه نه خودش!:16
رفته بودیم مشاوره، به جناب مشاور میگفت: اگه همسرم به من حرفی بزنه و انتقادی بکنه ممکنه من واکنش تند نشون بدم اما من رو به فکر فرو میبره...
حالا من هم توکلم به خداست.
اما میدونی شمیم الزهرای عزیز، قبح این مساله واسه همسر من ریخته و اون الان خودشو مقصر نمیدونه بلکه با خودش فکر میکنه خب همه ی همکارای من آزادن هرکاری دوست دارن بکنن و فقط همسر منه که به من گیر میده.
به قول قدیمیا آدمی که خوابیده رو میشه بیدار کرد اما کسی که خودش رو به خواب زده نه!
با اینکه دیشب خودش مقصر دعوا بود و صبح من به سهم خودم ازش عذر خواستم حتی یه تماس با من نگرفته. از این قیافه گرفتنهای حق به جانبش خسته شدم. اما توکلم هنوز به خداست و صبر میکنم!
بهار شادی عزیز، من منظور شما رو کاملا متوجه شدم. پیشنهادی هم که مطرح کردم خودم قبول نداشتم! من هم باور شما رو قبول دارم.:43:
کاش تو تاپیک بهتر و شادتری باهاتون آشنا میشدم
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
دیروز خودم بهش زنگ زدم، دوست نداشتم تا شب تو حس بد باشیم اون هم سر یه موضوع الکی!
زیاد تحویل نگرفت اما بد هم نبود. گفت بعد از اداره میخواد بره کمی سوغاتی بخره. گفتم منم بیام؟ با قاطعیت گفت:نه!!!
هروقت دوست نداره من همراهش باشم یعنی احساسش نسبت به من خیلی منفیه.
شب که اومد خونه به گرمی رفتم استقبالش و بابت خریدها ازش تشکر کردم. واسش میز غذا رو چیدم و نشستم کنارش. به امید اینکه جو سنگین خونه عوض بشه.
وسط غذا گفت امروز از صبح انقد حالم گرفته بود هیچی نخوردم.
گفتم عزیزم خب الکی خودت رو اذیت میکنی. مگه من چیکار کرده بودم که تمام دیشب تا امروز رو به کام هردومون تلخ کردی؟!
دوباره شروع کرد به محکوم کردن من و اینکه اگه خودش سی دی یه بازیگر زن رو میگرفت من چه واکنشی از خودم نشون میدادم و از این حرفا.
من هم بهش گفتم خب اگه فیلمهاش قشنگه بگیر. در ضمن اینکه من این سی دی رو بخاطر بازیگرش نگرفتم که شما اینجوری واکنش نشون میدی، من دیدم آخر هفته ها حوصله ت سر میره گفتم چندتا فیلم ایرانی بگیرم با هم ببینیم. قیلمهای توی این سی دی هم فیلمهای خوب و معروفی بود.
عصبانی تر شد، گفت تو که نباید بری واسه من فیلم بگیری!! حالا آخر هفته بهت نشون میدم وقتی رفتم سی دی بازیگر زن خریدم!
من: بغض کردم و بهش گفتم بخدا به هرکی بگم سر چی داری با من دعوا میکنی به هردومون میخنده :302:
نشستم پای کامپیوتر و اون هم رفت تو اتاق.
بعد از چند دقیقه رفتم پیشش. گفتم بیا با گفتگو مشکلمون رو حل کنیم. من باهات چیکار کردم که برات سخت بوده و حالا اینجوری واکنش نشون میدی؟
گفت خسته م میخوام بخوابم باشه واسه بعد.
2 ساعت بعد
با خیلی آرامش شروع کردم به صحبت. گفتم من سر چه موضوعی بهت گیر میدم که برات قابل قبول نیست. بیا در مورد افکارمون با هم صحبت کنیم. من از روز اول گفتم نه زن سالاری نه مرد سالاری بلکه تفاهم سالاری. شما گفتی نه زنسالاری نه مردسالاری بلکه دین سالاری
حالا بیا با هم گفتگو کنیم که نه خواسته ی من باشه و نه تو بلکه خواست خدا باشه.
عصبانی شد گفت من حرفامو قبلا بهت زدم. گفتم خب باز هم بگو
گفت اینترنت واسه خونه ی ما مضره
گفتم: چرا؟
گفت تو هرموقع اینترنت میری فکر میکنی من الان دارم گناه میکنم. گفتم چه عاملی باعث میشه من همچین فکری کنم؟ آیا ما تفاوت دیدگاه داریم؟
گفت تو حرفات از رساله میاد من از جامعه
تو میگی به چهره ی آرایش دار زن نباید نگاه کرد اما من میگم الان این یه چیز متداول تو جامعه س. من رو تحریک نمیکنه
گفتم خب اینکه یه چیزی تو جامعه عادی شده باشه دلیل میشه که ما انجامش بدیم. مثلا تو میپسندی من آرایش کنم برم بیرون. در حالی که حتی به روسری رنگی سرکردن من زیر چادر هم گیر میدی!
گفت صبحها ازم نخواه بغلت کنم و برم . ما وقتی باهم بحث میکنیم من ازت متنفر میشم.متفر میفهمی؟!
من بغض کردم.
گفتم این چه زندگیه که شب بهم میگی بهترین همسر دنیام و عاشقمی اما صبح که از خونه میخوای بری بیرون ازم متنفری؟!
عصبانی تر شد و با شدت زد رو پام (اولین بار بود که روم دست دراز میکرد). من هیچی نگفتم نمیخواستم حریمها شکسته بشه فقط اشکم بیصدا رو گونه هام میچکید.
گفت چند روز دیگه میبرمت شهرستان خونه ی مامان بابات اگه دوست نداری دیگه برنگرد
گفتم لازم نیست تو منو ببری خودم تنها میرم
رفت تو اتاق. نخواستم موضوع رو کش بدم رفتم دنبالش گفتم به من بگو از چی انقدر رنجیدی.
گفت ایمان یه چیز درونیه، ایمان من به تو ربط نداره
گفتم یعنی من از مهمترین ملاک انتخابم برای تو به این راحتی باید بگذرم؟
اگه ایمان یه چیز درونیه پس آدم باید موقع ازدواج فقط به پول و ظاهر طرف توجه کنه؟
گفت وقتی من به یه بازیگر یا زن خوشگلتر از تو نگاه میکنم تو فکر میکنی شوهرم دیگه منو دوست نداره و از من خوشش نمیاد
گفتم چرا باید همچین فکری کنم؟ در ضمن مگه از تو خوشگلتر و زیباتر وجود نداره؟!
دوباره دعوا شد. من گریون گفتم این زندگی زندگی نیست. ما داریم خودمون رو گول میزنیم.
تمام شب دور از هم و پشت به هم خوابیدیم. آروم داشت گریه میکرد اما از اونجایی که همیشه نسبت به گریه های من بیتفاوته من هم تحویلش نگرفتم. چجوری به خودش اجازه داده بود رو من دست دراز منه؟!
صبح بعد از نماز اومد بغلم کرد. من سرم رو برده بودم زیر پتو پسش نزدم اما تحویلش هم نگرفتم
دیشب بدترین شب عمرم بود. واقعا اگه قبل از ازدواج میدونستم زندگی مشترک اینه هیچوفت ازدواج نمیکردم.
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
سلام دوست خوبم.به خودت مسلط باش.به نظر من خونتو ترک نکن.خوبه اومده طرفت شما به نظر من زیادی حساسیت نشون میدی حتی اگه حساس باشی نباید واکنش نشون بدی چون حریص تر میشه.وقتی شوهرت عصبانیه اصرار نکن حرف بزنه اروم شد حرف بزنید.من هم یه مدتی به ماهواره نگاه کردن شوهرم حساس شده بودم امااون اهمیت نمیداد نگاه هم میکرد منم زدم بی خیالی بهتره الان حداقل اعصاب خودم خرد نمیشه.بی خبرمون نذار:72:
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
ماه منير خانم از توي صحبتةاي خودت من چند نكته را بداشت كردم. اميدوارم كمكت كرده باشم.
عزيزم شوهرت خيلي دوست داره فقط خيلي داري بهش گير ميدي و به قول معروف سمج شدي. ولش كن.
مسافرت هم خودت تنها نرو. تا اون موقع كاري به كارش نداشته باشي خودش ميآد و دستت را ميگگيره و با هم به مسافرت ميريد. نگران هيچي هم نباش.
در ضمن شوهرت با اين صحبتهاش تقريباً گفتههاي دوستان ار تائيد كرد. دقيقاً بهت گفتيم شوهرت از كنترل كردن و گير دادنهاي پي در پي تو ناراحته.
!!!!!!!!!!!!!!گفت تو که نباید بری واسه من فیلم بگیری!! !!!!!!!!!!!
نقش مادري را براي شوهرت بازي كردي. تو نمي فهمي كه چي برات خوبه و چي برات بده و من تشخيص مي دم.
من باهات چیکار کردم که برات سخت بوده و حالا اینجوری واکنش نشون میدی؟
اينقدر نپرس من چكار كردم. حرفش را نمي تونه بزنه دنبال راه گريز ميگرده. كه دوباره توي همون راه دعواتون ميشه.
گفت تو حرفات از رساله میاد من از جامعه
احتمالاً اينقدر ملا لغتي شدي و گير دادي كه داره اين حرف را بهت ميزنه. رفرنسهاي مختلف مراجع را هم براي تائيد حرفات به رخش كشيدي
گفت صبحها ازم نخواه بغلت کنم و برم . ما وقتی باهم بحث میکنیم من ازت متنفر میشم.متفر میفهمی؟!
يعني يه مدت تنهام بذار، اينقدر به من نچسب. بزار به حال خودم باشم. خستهام. مي خوام فكر كنم. ميخوام هوا بخورم. ( ديدي مادري كه هي بچهاش بهش ميچسبه ميگه بچه برو كنار خفه ام كردي. مادر كه از بچهاش بدش نميآد فقط گاهي كلافه ميشه. اون بچه هم فكر ميكنه مادر دوسش نداره بدتر ميزنه زير گريه و بيشتر ميچسبه كه مبادا مادر دوستش نداشته باشه و از دستش بده)
صبح بعد از نماز اومد بغلم کرد. من سرم رو برده بودم زیر پتو پسش نزدم اما تحویلش هم نگرفتم
آفرين. ديدي يه مقدار حالش بهتر شده بوده مي خواسته از دلت دربياره. تو هم كار خوبي كردي كه يك كم بهش ناز كردي.
نميخواد خيلي هم خودت را بگيري بلكه آزادش بزار، رهاش كن.
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
ماه منیر جان سلام
آروم باش عزیزم...بدو بیا بغل بهار خواهر گلم :46:
تغییر که یک دفعه حاصل نمیشه عزیزم....تو قرار بود صبوری و سکوت کنی و معمولی برخورد کنی
گلم! تو تمام رفتار همسرت تعارض موج میزنه...اون تو رو خیلی دوست داره!
من نمیدونم چرا زن و شوهرا جدیدا تا باهم دعواشون میشه بدترین جمله ها رو به هم می گن!
دوست خوبم
شوهر تو دائم احساس کنترل شدن داره! اون از این که تو فلان فیلم رو خریدی ناراحت نیست!
اون از کنترل تو روی ایمیل هاش ناراحته! از این که دائم بهش می گی اینو نبین...این کار بده...
فلان رفتار زشته...فلان سایت عکس هاش خوب نیست! این یک نوع رفتار مادرانست همراه با
دلسوزی اما گلم اون همسرته نه بچه ات! ممکنه این تعارض رو شما با فرزندت هم بعدا پیدا
کنی و این خوب نیست!
سعی کن از این امر و نهی کردن ها دست برداری...برای مثال دیشب اصلا درست نبود که
هی بهش پیله کردی چته...اون خسته از کار روزانه برگشته خونه و دنبال سکوت و آرامشه...از
طرفی تو فکرش این موج میزنه که "همسرم منو دائم کنترل می کنه! اون همش میخواد بهم
گیر بده.. آخه من مگه خودم عقل ندارم!"
خوب گلم راحت گذاشتن یعنی همین چیزها دیگه...این که برگشته گفته حرف های تو ماله
رسالست و مال من مال جامعه یعنی اون بین تو و خودش فاصله می بینه! یعنی شما ها از هم
دور شدین و تو رو مقابل خودش می بینه نه کنار خودش!
وسط دعوا هم که حلوا پخش نمی کنن که! آدم عصبانی که میشه دیگه مغزش کار نمی کنه!
1 چیزی گفته تو به دل نگیر! زن و شوهر دعوا کنند ابلهان باور کنند!
مردت دوستت داره ماه منیر خانوم! این رو تو رفتتارش فریاد میزنه اما تو نمی شنوی! داره با
صدای بلند می گه ماه منیر من رو همینطوری دوست داشته باش!
عزیزم اگر میخوای کسی رو به راه دین بیاری باید رفتارت عکس الانت باشه!
یعنی باید خودت عمل کننده به دین باشی و اون رو تو رفتارهاش آزاد بگذاری!
مثلا میگه ازم نخواه بغلت کنم وقتی دارم از خونه میرم بیرون پس به خواستش احترام بذار!
مثلا شب که میاد خونه باید بگذاری 1 نیم ساعتی استراحت کنه هر طور دوست داره و بعدش
به جای گیر دادن بگی چه خبرا و راجع به اشتراکات و علایقتون حرف بزنی!
مثلا میدونی فیلم دوست داره ازش بپرس دوست داری واسه آخر هفتت چه فیلمایی بگیرم؟
بگذار علایقش رو بهت بشناسونه!
یک مدت که آزاد باشه و رفتار مثبت و عملی تو رو بدون گیر دادن ببینه خودش به راه میاد!
من که تاحالا ندیدیم کسی به زور به راه دین بیاد!
وقتی میگه به دین من کار نداشته باش 1 مدت رهاش کن! ولی خودت عملا تمام نمونه های
خوب اخلاقی یک آدم دیندار رو داشته باش!
امکان نداره که حسن خلق کسی رو به راه دین نکشونه!
پیامبر هیچ وقت به کفار نمی گفت بیاید مسلمون شید بلکه با حسن خلق اونها رو به راه دین
میاورد!
حالا انصافا بگو...تو چقدر خودت رو از لحاظ یک دین مدار واقعی قبول داری؟
این داستان رو بخون :
آیا تو هم مانند پیامبر (ص)تطهیر می کنی ؟
حالا ما چقدر به پیامبر نزدیک هستیم؟
دیگه نگو این زندگی زندگی بشو نیست! این حرفها واسه زندگیتون سمه!
همین که گریه کرده یعنی از کار خودش ناراحته و تو رو دوست داره و از خودش بدش اومده!
پس بیا 1 رفتار متفاوت رو آغاز کن!
باشه ماه منیر جان؟ :46:
:72:
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
بهار نازنین امروز من کلاس داشتم و دیشب از بس گریه کرده بودم تمام چشمهام ورم کرده بود. دیشب بهش گفتم تا کی میخوای منو با چشمهای ورم کرده بفرستی سر کار؟
اگه گریه کرده علتش من نبودم بهار جان، علتش خونواده ش هستن.
وقتی من همه ی جزئیات زندگیم رو نوشتم رایحه ی عشق گفت ننویس بذار دوستان رو یه موضوع تمرکز کنن اما تمام مشکلات من به هم گره خورده است!
نوشته بودم 6 ماهه پدر و مادرش نه زنگ میزنن نه حتی جواب اس ام اس های ما رو میدن. توضیحات رو کامل دادم. حالا یه مدته مادرش با من تماس میگیره و من هم به احترام اینکه مادر همسرمه تحویلش میگیرم. حالا دیروز زنگ زده میگه شوهرت چندتا از قسطهای بانکش عقب افتاده از بانک با ما تماس گرفتن
بهار جان، من شوهرم مادرشو میپرسته. یعنی اگه مادرش بگه بمیر میمیره و عاشق مادرشه. مادرش رو زیباترین زن روی زمین میدونه. نه تنها مادرش بلکه همه ی بستگان مادرش رو هم همینطور!
از احساسی که نسبت به مادرش داره گلایه ندارم اما مشکل از اونجا شروع میشه که کم محلیهای این مادر بعد از ازدواج به بهونه ی اینکه میخوام شما راحت باشین شروع شد. هر از گاهی میان تو زندگیمون و بعد بدون هیچ بهونه ای یهو غیبشون میزنه.
این برای همسر من که عاشق مادرشه سخته و همین آستانه ی تحملش رو پایین آورده. وگرنه اون از حساسیت من نسبت به ایمیلهاش چیزی نمیدونه.دیشب هم اگه گریه کرد واسه این بود که فکر کرده مادرش واسه این تماس گرفته که ترسیده مبلغ بدهی قسط وام از حقوق باباش برداشت بشه(چون پدرش ضامنش بوده)
خیلی از دعواهای ما،حتی لج کردنش سر دین، ریشه در همین رفتارهای پدر و مادرش داره. اون داره با من لج نمیکنه با خونواده ش داره میجنگه
بهار اگه بدونی چقدر داغونم. تا حالا انقدر غمگین نبودم
صبح که داشتم میرفتم سر کار اس ام اس داده :"سلام عزیزم. بابت دیشب عذر میخوام. این روزا خیلی روحیه ام خرابه. خیلی احساس تنهایی میکنم.هیچ کس رو تو این دنیا ندارم. هیچ کس منو دوست نداره. شهرستان اومدنم هم بیخوده.من قبلا به این تنیجه رسیده بودم اما نمیخواستم بهت بگم. ایشالا بهت خوش بگذره."
جواب دادم:"من همیشه چوب رفتارهای خونواده ت رو خوردم. من اگه روز اول محکم مقابل اشتباهاتشون وایمیستادم الآن وضع زندگیم این نبود. یه زن دیگه چجوری باید به شوهرش نشون بده دوستش داره؟! من تنها جایی نمیرم"
گفت:"آره راست میگی خونواده م خیلی بدن! همه بدن! من هم بدم!فقط شما و خونواده ت خوبین!باید بری. همه منتظر دیدنتن. ولی اومدن من بیخوده، کسی منتظر من نیست!"(جالب اینجاست که همسرم میدونه خونواده م چقدر دوستش دارن. اما از اونجایی که من برای خونواده ی اون غریبه ام و همیشه به همسرم فهموندن که عروس خانواده جز صمیمی و نزدیک اونها محسوب نمیشه اون با خودش فکر میکنه که خونواده ی من هم مثل خونواده ی خودش فکر میکنن! هر محبتی هم که از اونها میبینی میذاره به حساب اینکه اونها دخترشون رو دوست دارن نه دامادشون رو! بخدا دیشب که خوابیده بود بابام از سر ذوق که داریم میریم پیششون باهاش تماس گرفته بود. ولی بخاطر خونواده ش همه ی محبت دیگران رو انکار میکنه)
من جواب دادم:"مهم این نیست که کی خوبه کی بد. مهم اینه که ما نباید جوری فکر کنیم و زندگی کنیم که رفتارهای دیگران تو زندگی ما تاثیر بذاره. خونواده ی من بیشتر از من چشم انتظار شما هستن.دوستت دارن و از اینکه پسری مثل شما دارن افتخار میکنن. مدیر این خونواده ی دو نفری شمایی، مدیریت کن.جا نزن"
(لازم به ذکره که خونواده ی همسرم به شدت مادر سالار هستن. و اممکنه بخشی از رفتارها و واکنشهای همسرم ناشی از این باشه که میترسه تو خونه ی ما هم زنسالاری حاکم بشه!!!!!!!!"
پاسخ داد:"منو به چیزهای واهی شاد نکن.همش دروغه، مهمله،مدیریت چیه؟! همش مزخرفه، توهمه. واقعاً کی تو این دنیا به فکرمه؟ کی تو شهرستان منتظرمه؟ خونواده ت هم اگه میخوان منو ببینن واسه اینه که دخترشون رو میبینن. دیگه از موبایل بدم اومده.بجز اس ام اس تو هیچ زنگ و اس ام اسی ندارم. تازه تو هم که دوست داشتنت الکیه. میخوام موبایلمو خاموش کنم.موبایل واسه من ساخته نشده. موبایل میخوام چه کنم!" و گوشیش رو خاموش کرد.
امید زندگی و ساره جان، من قصدم مادری کردن برای همسرم نیست. من ذاتا ار محبت کردن به دیگران لذت میبرم و وقتی شخصی که مقابلم قرار داره مهمترین انتخاب زندگیمه هرکاری از دستم بر میاد واسش انجام میدم. حالا تعبیر محبتهای من میشه محبت مادری! محبتهام از موقعی که خونواده ش فاصله گرفتن بیشتر شد چون میخواستم یجورایی خلا اونها رو حس نکنه تا زمان مشکلات بینشون رو حل کنه!
با خودم گفتم حتما اقساط عقب افتاده انقدر بهمش ریخته.صبح بعد از کلاسم زنگ زدم محل کارش، گفتم چرا گوشیت رو خاموش کردی؟ دلم برات تنگ میشه.
گفت دلایلم رو گفتم.
گفتم به خدا خونواده ت شادن دارن زندگیشون رو میکنن . این من و تو هستیم که همش به خاطر رفتارهای اونا داریم دعوا میکنیم. نذار زندگیمون از هم بپاشه.
گفت: تو که جای من نیستی به جای من تصمیم میگیری. من یا همه رو میخوام یا هیچکس.
گفتم میام دنبالت مرخصی بگیر با هم بریم بیرون حال و هوات عوض بشه
گفت:نیا تا اینجا، باید اداره بمونم.
گفت: کاری نداری؟
من گوشی رو قطع کردم!
میدیونین من تا وقتی ازدواج نکرده بودم همیشه دیگران رو متهم میکردم به اینکه چجوری نمیتونن از عهده ی زندگیشون بر بیان؟ زندگی ای که انقدر کوتاهه رو چرا به شادی سپری نمیکنن؟ اما حالا بعد از ازدواج میفهمم اگه ما مستقل بار نیومده باشیم، اعتماد به نفس نداشته باشیم هرچیزی ذهن ما رو به خودش مشغول میکنه.و این تنها ما نیستیم که زندگیمون رو کنترل میکنیم.بلکه دیگران فرمان زندگی ما رو به دست گرفتن و به هر سمتی که بخوان ما رو میبرن. وابستگی بیش از حد شوهر من به خونواده ش موضوعی بود که از اولین روزهای عقد باعث برهم زدن آرامش زندگی من شد....
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
وقتــ‗__‗ــی گیــ‗__‗ــج میشــ‗__‗ــدم
بـه کلــ‗__‗ــمات پنــ‗__‗ــاه میبــ‗__‗ــردم
امــ‗__‗ــان از امــ‗__‗ــروز کــ‗__‗ــه
کلمــ‗__‗ــات خودشــ‗__‗ــان هم گیــ‗_‗ــج شــ‗__‗ــده اند
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
من نمیتونم در مورد مشکل شما اظهار نظر مفیدی بکنم. انشاالله کارشناسها راهنمایی لازم رو میکنن. تنها کاری که از دستم بر میاد دعاست و گفتن اینکه :
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت
غصه هم می گذرد
آنچنان که فقط خاطره ای خواهد ماند
لحظه ها عریانند
به تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
ماه منیر جان سلام مجدد من هم مثل تویه زنم و میدونم چه تلخه که شوهر ادم تمایل به دیدن تصاویر مستهجن کنه با توصیفایی که کردی معلومه چه قد شوهرت دوست داره به خدا هیچ چیز مثل بی تفاوت جلوه دادان این مساله کمک به حلش نمیکنه.شما هرچی به شوهرت محبت کنی تا جای کمبود محبت خانوادشو بگیره بد نیست هیچ کلی ام نتیجه مثبت میگیری.
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
نقل قول:
تغییر که یک دفعه حاصل نمیشه عزیزم....تو قرار بود صبوری و سکوت کنی و معمولی برخورد کنی
من صبوری کردم بهار جان. چند وقت بود که بهم ریخته بود و منتظر دعوا بود. مثلا چند روز پیش که اومد خونه در کمد رو باز کرد و با حالت عصبانی گفت چرا این وسیله اینجاست؟!
من هم گفتم خب جاش اونجاست آقا اگه میخوای گیر بدی سر یه موضوع درست حسابی گیر بده.
فردای اون روز خودم به تنهایی تموم خونه رو دوباره مرتب کردم. از آشپزخونه گرفته تا دستشویی و حموم. تا بهونه دستش ندم
روز بعد : فصل فلان سبزی داره تموم میشه چرا به فکر نبودی؟
واکنش من: 20 کیلو سبزی گرفتم ، پاک کردم شستم و با کمک خودش خرد کردم!
روز بعدتر: گیر داد که چرا ما واسه خودمون چیزی نخریدیم و ما باید همیشه جوون بمونیم و نباید موهامون سفید بشه..(نه به حالت خنده و آرامش با عصبانیت و کلافگی)
واکنش من: گفتم شاید چند تا تار موی سفیدم چشمک زده،رفتم موهام رو رنگ کردم بلکه تنوعی حاصل بشه!
نقل قول:
شوهر تو دائم احساس کنترل شدن داره! اون از این که تو فلان فیلم رو خریدی ناراحت نیست!
اون از کنترل تو روی ایمیل هاش ناراحته! از این که دائم بهش می گی اینو نبین...این کار بده...
فلان رفتار زشته...فلان سایت عکس هاش خوب نیست! این یک نوع رفتار مادرانست همراه با
دلسوزی اما گلم اون همسرته نه بچه ات! ممکنه این تعارض رو شما با فرزندت هم بعدا پیدا
کنی و این خوب نیست!
باورت نمیشه بهار، برادرش که مجرده بیشتر از من زندگیمون رو کنترل میکنه. مثلا زنگ میزنه به داداشش میگه چرا امروز نرفتی سر کار؟ کی میخوای بری مسافرت؟ ... همش در حال سرک کشیدن تو زندگی ماست! اما چرا پذیرش رفتارهای خونواده ی خودش انقدر واسش سخت نیست؟
نقل قول:
سعی کن از این امر و نهی کردن ها دست برداری
حتماً بیشتر رعایت میکنم. میدونی من قصدم امر و نهی نیست اما انتقاد تو خونه ی پدری ما یه امر عادی بود و کسی هم از کسی نمیرنجید . من همین الآن هم خیلی راحت با پدر و مادرم گفتگو میکنم و اگه انتقادی باشه محترمانه مطرح میشه واسه همین فکر نمیکردم همسرم اسم اینکار رو بذاره کنترل کردن!
نقل قول:
عزیزم اگر میخوای کسی رو به راه دین بیاری باید رفتارت عکس الانت باشه!
یعنی باید خودت عمل کننده به دین باشی و اون رو تو رفتارهاش آزاد بگذاری!
جالب اینجاست که من اگه بیخیال بشم اون بیخیال نمیشه. با این همه مواظبتی که من دارم باز هم گیرهای الکی میده. از روز اول همینطور بوده. مثلا وقتی میریم میوه فروشی میگه تو چرا گفتی فلان میوه خوب نیست!
چرا زیر چادرت روسری رنگی سر کردی؟ چرا دستکش سفید دست کردی؟
چرا، چرا، چرا....
نقل قول:
یک مدت که آزاد باشه و رفتار مثبت و عملی تو رو بدون گیر دادن ببینه خودش به راه میاد!
البته من فکر میکنم بیشتر با خونواده ش لج کرده تا من! اما امیدوارم.
نقل قول:
نقل قول:
نقل قول:
پس بیا 1 رفتار متفاوت رو آغاز کن!
باشه ماه منیر جان؟ 46
واسم دعا کن دوستم. بالا و پایین های زندگیم خیلی زیاد شده. من هم کم طاقت تر از اونم که زیر این فشار خم نشم
ساره جان شوهرم شدیدا کمبود خونواده ش رو حس میکنه. سالها به اونها محبت کرده و بازخورد نگرفته برای همین حتی نسبت به محبتهای من هم بی اعتنا شده.این رو خودم هم حس کرده بودم اما امروز که به من گفت من یا همه رو میخوام یا هیچکس به یقین رسیدم!
:302:
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
تو دوره ی عقد بخاطر شرایط کاری من، مجبور شدم یه مدت با خونواده ی همسرم زندگی کنم. تو اون بازه زمانی خیلی اذیت شدم خیلی. خونواده ی شوهرم خیلی به من توجه نمیکردن، شوهرم هم همینطور و با اینکه کم لطفی های شوهرم رو میدیدن اما انگار نه انگار!
من هیچوقت جلوی اونها با شوهرم دعوا نکردم اما خب اونها قطعا از چشممهای ورم کرده، بی حالی و کم اشتهایی من متوجه وجود مشکل بینمون میشدن اما به روی خودشون نمیاوردن. بهتره بگم خیلی رابطه ی من و همسرم واسشون مهم نبود.
یه روز که با همسرم رفته بودم بیرون، دعوامون شد. من چون میدونستم همسرم خیلی به حرف والدینش گوش میده . با پدرش تماس گرفتم و ازش خواستم با پسرش صحبت کنه.(پدرش انقدر همسرش رو دوست داره که تمام افراد آشنا و غریبه غبطه ی رابطه ی اونها رو میخورن. هرکاری از دستش بر بیاد واسه همسرش انجام میده همه اینو مدونن)گفتم پدرش باهاش صحبت کنه و راه و رسم همسرداری رو به پسرش یاد بده
فکر میکنین واکنش خونواده ش چی بود؟!
مادرش به نشونه ی اعتراض گذاشت رفت شهرستان!
خواهرش رفت خونه ی دوستش!
و پدرش هم به شوهرم گفت تو باید هوای خواهر و مادرت رو داشته باشی ....(فکر کن!!!) وجود همسرت تو خونه ما رو نلراحت میکنه، بفرستش شهرستان!
و این در حالی بود که من به پدرشوهرم پناه آورده بودم. بعد از اون ماجرا من از خونه شون اومدم بیرون و دیگه بی دعوت نرفتم اونجا و دیگه هرگز از مشکلاتم با اونها صحبت نکردم!
البته این رو بگم که اون موقع همسرم مقابل واکنش خونواده ش ایستاد و همین واکنشهای منفی بعدی خونواه ش رو در بر داشت.
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
ماه منیر عزیز
سلام
به نظر من همسرشما یه کم افسرده شده که از خانوادش بیخبره بهتره خودت پیش مشاور بری و کل مسائل را مطرح کنی و راهکار بگیری تا دیر نشده . امیدوارم به نتیجه دلخواهت برسی .نگران نباش و بدون غمها گذرا هستن و تنها رفتار ما تو لحظات غو و اندوه اثری ماندگار داره پس سعی کن خودت شاد باشی تا بتونی باعث شادی بشی. از چیزهای کوچولو شروع کن . ت. میت.نی عزیزم وقتی شوهرت خونه میاد سعی کن فیلمهای طنز ببینید براش اس امس عاشقانه وطنز بفرست .کم کم همه چیز خوب میشه مسئله غیر قابل حلی نیست که تا اینحد ناراحت باشی.
مواظب خودت باش عزیزم
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
عزیزم به مادرش بگو که شوهرت چه قد دلتنگشه.اسم روابط بین خودتو شوهرتو نیار
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
دفعه ی قبل که مامانش زنگ زده بود بهش گفتم. تو پستهام هم نوشتم که چی جواب داد!!
اونها کلاً وقتی به ما نیاز دارن دور و برمون میان!!
مشاور میگفت دعا کن هرچه زودتر بقیه ی بچه هاشون عروسی کنن اونوقت قدر شما دو نفر رو بیشتر میدونن. میگفت من بعید میدونم دیگران تا این حد با اینها کوتاه بیان. من هیچوقت بد کسی رو نخواستم و همیشه آرزوی خوشبختی اونها رو کردم. اما ساره جان اونها نمیدونن تا چه حد رفتارشون داره زندگی من رو خراب میکنه. بدبختی اینجاست که وقتی هم که میان تو زندگی ما با دخالتهاشون و انتظاراتشون یه جور دیگه زندگیم رو جهنم میکنن!!!
نقل قول:
به نظر من همسرشما یه کم افسرده شده که از خانوادش بیخبره بهتره خودت پیش مشاور بری و کل مسائل را مطرح کنی و راهکار بگیری تا دیر نشده . امیدوارم به نتیجه دلخواهت برسی .
موافقم. علائم افسردگی داره. موندم یه پدر و مادر تا چه حد میتونن بیرحم باشن. تو این دوره زمونه پسری که تا این حد به خونواده ش احترام کنه کجا پیدا میشه . اونوقت اونا قدر همچین پسری رو نمیدونن.
رفتم پیش مشاور، رفتارهای خونواده ش رو توضیح دادم گفت کمتر برین اونجا و بی دعوت هم اصلا نرین. اونها آدمهای خوبی هستن اما کمی خودخواه و مغرورن. از این دست مشکلات تو خوناده های مادرسالار زیاد دیده میشه.
امیدوارم این سفری که قراره بریم باعث تغییر روحیه ش بشه.:227:
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
ماه منیر جان سلام زیاد راجع به خونواده ی شوهرت باشوهرت حرف نزن. :72:ایشالا که بهتر میشن بعد از سفر
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
[size=large]از همه ی دوستانی که تو این مدت با نظراتشون در کنار من بودن متشکرم.
دیشب تغییر بزرگی از همسرم دیدم که من رو خیلی به زندگی امیدوار کرد. روزنه ی امید و چراغ روشنی بود به سوی بازگشت اعتماد از دست رفته، خالی از هرگونه ریا. من رو نوشته های تک تک شما فکر کردم و دیدم من فقط باید رو خودم کار کنم، به لطف خدا زمینه های تغییر در همسرم هم ایجاد شده. اگرچه که خیلی از نسبتها ناشی از سوء تفاهمات و ساخته پرداخته افکار منفی ذهن خودم بود.
به لطف خدا و با دعای شما زندگی نوینی خواهم ساخت سرشار از اعتماد و توام با شادی و موفقیت انشاالله...
بنابراین با دلی سرشار از امید اعلام خواهم کرد: این تاپیک برای همیشه بسته شد[/size]
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
سلام ماه منیر جان
خانوم تبریک....تبریک...تبریک :46:
:104: :104: :104: :104:
آفرین به تو که تصمیم داری زندگیتو بسازی گلم...
خیلی برات خوشحالم
به مدیرا اطلاع بده بیان تاپیکت رو جزو به نیجه رسیده ها اعلام کنن...
قبل بسته شدنش هم یک نتیجه گیری کلی از اینکه از این تاپیک چه نتیجه ای گرفتی بگیر!
تا به درد دیگر مراجعان هم بخوره!
انشالا با بکارگیری روش های صحیح ارتباطی و مهارتی روز به روز بیشتر به همسرت نزدیک
بشی و بیشتر گل عشقتون رو آبیاری کنید :72:
موفق و پیروز باشید بانو
:72:
-
RE: علاقه شوهرم به تماشای تصاویر جنسی و ناراحتی من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ماه منیر
سلام مهسا جان.خدا شاهده که من واسش هیچی کم نذاشتم.
من بهش سربسته و غیرمستقیم گفتم.جواب میده من تو این گروهها عضو نیستم...دیدن این تصاویر رو انکار میکنه و میگه من از خدا میترسم نه تو!!!اما من میدونم که هست!!
هر بار هم مخفیانه کاری میکنم که از عضویت این گروهها بیاد بیرون اما دوباره عضو میشه!! میدونم به دیدن این تصاوی رمعتاد نیست بیشتر از سر کنجکاوی و همکارهای نابابشه...
این موضوع داره من رو داغون میکنه....
به نظرتون بهش بگم پسورد ایمیلشو دارم و میدونم چه میکنه! آخه موقع رابطه باهاش فکر اینکه این تصاویر رو میبینه از ذهنم نمیره بیرون و یه جورایی احساس تنفر نسبت بهش پیدا میکنم!
مشکلی که شوهرم داره و من نمیتونم بهش بگم اینه که هروقت سر کوچکترین موضوعی بهش انتقاد میکنم سریع عصبانی میشه و حالا شده بعد از یک سال هم باید تلافی کنه
هفته پیش رفتم پیش مشاور...تنها.... خیلی سخت بود اما مشکلم رو به مشاور گفتم. به من گفت تو هیچ مشکلی نداری من باید با همسرت صحبت کنم.
اما من هرگز نمیتونم راضیش کنم در این مورد بیاد پیش مشاور، در ضمن مشاورش خیلی هم به نظر کارکشته نمیومد.
تو رو خدا کمکم کنین
اتفاقا چیزایی که شما از همسرتون نقل می کنید زیاد با فرض شما که نوشتین " میدونم به دیدن این تصاوی رمعتاد نیست " جور در نمیاد ....
اعتیاد به پ*و.ر*ن ( تصاویر ویژه ی بزرگسالان ) یکی از نشونه هاش همین تغییرات رفتاریه . اما به عنوان یه آدم متمدن ، قبول کنید که سرک کشیدن به ایمیل های خصوصی یه آدم دیگه کار درستی نیست .
خیلی از اوقات دلیل جذب افراد به تماشای این قبیل تصاویر ، داشتن فانتزی های خاصیه که در زندگی زناشویی شون دست یافتنی نیست . گاهی هم دور بودن همسر از استانداردهای جذابیت جنسی 0( از نظر خود شخص ) باعث میشه با تماشای این قبیل تصاویر احساس تشفی و اقناع بهشون دست بده .
و در هر حال ، مسلما شخص از یادآوری اون تصویرها در هنگام آمیزش واقعی برای ایجاد تحریک یا حفظ اون استفاده می کنه .
عذر میخوام که اینو می نویسم اما فکر می کنم دیدگاه تون در باره ی موقعیت کنونی تون از نظر زناشویی واقع بینانه نیست .
-
RE: علاقه مندی همسرم به تصاویر غیر اخلاقی
tvcdk و hesamr گرامی
مراجع در این تاپیک به نتیجه رسیده است!
لطفا در تاریخ آخرین ارسالها دقت کنید که قدیمی تر از 2 هفته نباشد!
ضمنا hesamr گرامی
در راهنمایی مراقب گفتار خود باشید و به کسی حکم نهایی را ندهید!
موفق باشید!