-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
گلپر جون من تجربه این کار هارو ندارم یعنی هنوز شوهر داری نکردم و قلقاشو بلد نیستم:P ولی فکر میکنم اگر از در محبت وارد بشی نتیجه بگیری . خیلی دلم می خواست میتونستم یک راه حل خوب بهت پیشنهاد کنم ولی شرمنده چیزی به ذهنم نمیرسه ولی از صمیم قلبم دعا میکنم:203: به هرچی که تو زندگی دوست داری برسی و یک روزی بشه که برای گرفتن فوق دکترا با شوهرت کشمکش کنی :46:. از راهنماییتام در مورد مشکل خودم خیلی ممنونم خواهر خوب من
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
مليكا جون ممنون
اميدوارم تو هم در كنار آقا سياوش خوشبخت بشي
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
گلپر جون عزيزم
شما يك خانم با محبت كه قلبي پر از احساس داره هستيد كسي كه براي دوام زندگيش خيلي تلاش مي كنه و حاضر نيست حتي كوچكترين مسئله اين ارامش رو بر هم بزنه اين خيلي خوبه و همسرتون بايد به داشتنتون افتخار كنه
عزيزم توي زندگي مشترك زوجين بدون ترس و واهمه بايد حرفاشون رو به هم بزنند ازنظرات همديگه استفاده كنند البته زدن هر حرفي موقعيت و زمان خاصي داره كه شما با سنجيدن اين شرايط مي تونيد حرفتون رو به همسرتون بزنيد .
از نظر تحصيلي شما و همسرتون كمي با هم تفاوت داريد معمولا مردها دوست ندارند كه همسرشون بالاتر از خودشون باشه .
نگراني همسرتون رو هم درك كنيد چون احساس مي كنه اگه شما از نظر تحصيلي يا شغلي در رتبه بالاتر از ايشان قرار گرفتيد ديگه شما رو از دست مي ده
البته خيلي از خانومهايي بودند كه تا پاشون به دانشگاه رسيد قيد زندگيشون رو زدند و هميشه مدركشون رو توي سر همسرشون مي زدند و به خاطر اختلاف طبقاتي كه بينشون پيش اومده بود همسرشون رو كوچك مي شمردند و به خاطر همين موارد اندك هست كه بعضي آقايان نسبت به دانشگاه رفتن خانمشان و يا اينكه يه جورايي نسبت به شوهرش برتري داشته باشه حساس هستند و اين رو مي دونم كه شما اونقدر خوب هستيد كه با اينكه حتي اگه برتري نسبت به همسرتون داشته باشيد بازهم دوام زندگيتون و آرامش حاكم بر خانه رو به چيزهاي ديگه ترجيح مي دي
گلم نظر بعضي از دوستان را كه گفتند بدون اينكه به شوهرت اطلاع بدي و دانشگاه ثبت نام كني رو قبول ندارم چون همسرتون به شما اعتماد داره و از اينكه بفهمه بدون اطلاع ايشون چنين كاري رو انجام بدي حساسيت موضوع رو بيشتر مي كنه پس چه بهتر كه هيچ مسئله اي بين زن و مرد مخفي نباشه
عزيزم سعي كن با آرامش از علاقه اي كه به تحصيل داري بدون ترس و واهمه به همسرت اطلاع بدي البته بدون بحث و جدل بهش بگو كه حتي اگه به بالا ترين مدارج دانشگاهي و تحصيلي برسي تمام اينها رو مديون محبت هاي اون هستي
به نظرم هيچ وقت كاري نكن كه باعث بشه بهت تذكر بده تمام راهها رو براي بهونه گيريش ببند
همسرت رو به ادامه تحصيل ترغيب كن جوري بگو كه بهش بر نخوره يا فكر نكنه كه براي شما تحصيلات كمش ناراحت كننده است
درسته كه ازدواج يعني يكي شدن دو نفر ولي همين دو نفر باز هم مواردي هست كه نبايد بيش از حد در آن نسبت به هم حساس شده يا دخالت بي مورد داشته باشند مثلا موضوع سلامت يا همون دندان دردي كه گفتيد اين ديگه موضوعي نيست كه بخواهيد در مورد آن بحثهاي چند ماهه انجام دهيد .
يكمي بگذاريد همسرتون به سمتتون بياد بگذاريد نياز به شما رو درك كنه بگذار توجه بشه كه شما هم به استقلال فكري نياز داريد البته تمام اين موضوعها را با آرامش و بدون بحث و با فكر و منطقي عملي كنيد
منتظر خبرهاي خوب و موفقيت هاي روز افزونتون هستم گلپر جان
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
دانشگاه پیام نور ارشدت را بگذران
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
سلام گلپر عزیزم:72:
امروز داشتم به مشکلت فکر می کردم، احساس می کنم اگه این حس قدردانیتو نسبت به همسرت (به خاطر اینکه لیسانستو گرفتی) پیش بقیه هم مطرح کنی خیلی خوبه، چه جلوی روش و چه پشت سرش ازش به عنوان یه شوهر فهمیده و نمونه یاد کن که باعث پیشرفت تو شده، البته مواظب باش زیاده روی نکنی. در کنار این کار همونطور که آهو جان گفت سعی کن استقلال خودت رو هم حفظ کنی.
امیدوارم به خواسته ات برسی:72:
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
آهو جون سلام
واقعا متشكرم
همراهي شما دوستاي خوب دلگرمم مي كنه.وقتي اينجام از ته دل به آرامش مي رسم متشكرم.
ممنون از لطفي كه به من داشتي.
درسته من دارم تمام سعيم رو مي كنم تازندگيم با شادي همراه باشه حتي وقتايي كه از شوهرم ناراحت مي شم معمولا خيلي طول نمي دم ولي يه وقتايي ديگه نمي شه.
راستش اوايل ازدواجمون وقتي براي بار اول داشتيم به خونه پدرشوهرم مي رفتيم با اينكه هنوز دبيرستان مي رفتم دانشگاه قبول نشده بودم شوهرم گفت اينو مطمئن باش اگه از افراد خونواده من بالاتر نباشي به هيچ وجه كمتر نيستي و تو از همه شون بالاتري...
ولي من در تمام اين مدت سعي كردم اصلا خودم رو بالاتر نگيرم و حتي گاهي از حد خودم پايينتر اومدم تا كسي ناراحت نشه.مي دونم كارم شايد اشتباه بوده ولي مي خوام بگم تا تونستم نذاشتم همسرم حس كنه من ازش بالاترم يا نه!
ولي همونطور كه تو گفتي اون واسه خودش همين فكرها رو مي كنه مخصوصا كه آدم توداريه و راجع به همه چيز خيلي فكر مي كنه.ميون همه آدمها منو راز دار خودش مي دونه و گاهي حرفاش رو بهم مي زنه البته نه خيلي ولي خوب همين هم براي من خوشحال كننده هست.
نمي دونم چطور بهش بفهمونم كه منم استقلال بايد داشته باشم در مورد همه چيز دخالت مي كنه حتي ساده ترين موضوعات كه كاملا به خودم مربوط مي شه وقتي عصبي مي شم و بهش مي گم فلان موضوع مربوط به خودمه مي گه نه تو عقلت نمي رسه نمي فهمي خوب و بد چيه.موضوعي كه به خودت مربوط بشه معني نداره و ...
واسه تابستون مي خوام پسرم رو بذارم يه كلاس تا هم سرگرم بشه هم توي خونه بيكار نباشه و به چند دليل ديگه ولي نمي دونين شوهرم داره چيكار مي كنه كه نمي خواد بره تو سرت نمي شه نهايتش وقتي هم نرفت زندگيش مي شه مثل من كه خيلي بهتر از اونايي هست كه دارن درس مي خونن و...
تقريبا همه افراد خونواده من تحصيل كرده ان اونم توي رشته هاي خوب و بالا و همسرم انگار مي خواد بگه اينا هيچ ارزشي نداره و دائم سركوفتهاي بي مورد مي زنه.واي واقعا از دستش خسته شدم.از كوچكترين رفتار من سوئ استفاده مي كنه.
ببخشين دوستان
آهو جون بازم ممنون
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
دوست عزيز وم!
متشكر از توجهت ولي متاسفانه رشته اي كه من خوندم براي ارشد فكر نكنم پيام نور داشته باشه.به علاوه اول بايد همسرم رو راضي كنم تا بعد!
شوهرم نه تنها با اين مورد ادامه تحصيل من مشكل داره بلكه هر جور تلاشي كه براي پيشرفت تحصيلي مي خوام انجام بدم مخالفت مي كنه.مثلا يه مدت به خاطر علاقه شخصيم به تدريس فكر كرده بودم توي خونه به دختر خانمها درس بدم وقتي خيلي آروم نظرم رو به شوهرم گفتم شديدا عكس العمل نشون داد و گفت اگه دو تا ديگه بچه داشتي به اين چيزها فكر نمي كردي و ....
نمي دونم .
بازهم ممنون از توجهت.
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
شاد عزيزم
ازت متشكر كه به من توجه داري!
اين حرفت هم مثل قبلي نظر درستيه!
چشم حتما اين كار رو مي كنم
باز هم ممنون از لطف همه دوستان عزيزم
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
گلپر جان اينكه همسرت كمتر مي گذاره شما تصميم گيري كنيد و يا استقلال فكري داشته باشيد بيشتر به خاطر تفاوت سني بين شما و همسرتان است همسرتان فكر مي كنه از شما بيشتر به امور زندگي وارده و به قول معروف چند تا لباس بيشتر از شما پاره كرده و تجربه بيشتري داره به خاطر دليل در همه امور دخالت مي كنه براي فرستان فرزند دلبندتان به كلاسهاي تابستانه جوريهمسرت رو توجيه كن كه در اين دوره زمونه بيشتر به مدارك تحصيلي و دانشگاهي اهميت داده مي شه حالا همسرتان تونسته به وسيله شغلي كه دارند زندگيشون رو بگذرانند ولي بقيه شايد نتوانند
عزيزم به همسرت بگو كه اين نوع كلاسها در پيشرفت و يادگيري كودكتان خيلي تاثير داره به نظرم هر انساني درك خاصي براي خودش داره شما هم همسرتون رو با دليل و منطقي كه داره توجيه كنيد مطمئن باشيد اون هم انسانه و خوب و بد رو تشخيص مي ده ولي مشكلات موجود در جامعه باعث بدبين و محتاط شدن ايشون نسبت به همه شده
گلم خيلي دقيق و سنجيده با شوهرت برخورد كن تا بتوني ايشون رو توجيه كني انشاءالله كه موفق باشي
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
ممنون آهو جون
مرسي كه به من توجه داري
مورد تفاوت سنمون اخه بارها شايد از هر ده مورد 9 مورد پيش اومده كه حق با من بوده و به ميل شوهرم عمل كرديم و بعد خودش گفته تو درست مي گفتي ولي هنوز گاهي با اينكه مي دونه من حق دارم ولي باز لجاجت مي كنه.اكثر اوقات براي رفتارهاش هيچ علتي نمي تونم پيدا كنم وقتي از خودش هم مي پرسم جواب نمي ده يا ده جور توجيه مي كنه و آخرش هم هيچي!اين جواب ندادن هاش هم يه درد بزرگه !
دقيقا باهات موافقم مشكل من يا همسرم به تنهايي نيستيم مساله ديدگاه شوهرم نسبت به محيط اطرافه!
خلي مي خوام با منطق عمل كنم ولي گاهي واقعا كنترل رو از دست مي دم
باز هم ممنونم برام دعا كنين
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
گلپر جان يك مسئله
گاهي اوقات مردها فقط دوست دارند كه بهشون بگي چشم يا باشه اينجوري خيالشون جمع مي شه و بعد هر چي كه خودت بگي رو انجام مي دن . اخه منم شوهرم همينجوريه هرچي مي شه وقتي لجاجت كنم و روي نظر خودم بايستم اون بدتر مي شه ولي همينكه بهش مي گم باشه هرچي تو بگي از اين رو به اين رو مي شه اخرش هم هموني كه من گفتم و انجام مي ده به خاطر همين ديگه ياد گرفتم و زياد سخت نمي گيرم و زود كوتاه مي يام
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
گلپر جان
گاهي وقتا مردها دوست دارند كه هيچ وقت كسي مخصوصا خانومشون رو حرفش حرفي نزنه حتي اگه غير منطقي و غلط باشه اينجوري بيشتر احساس قدرت مي كنند
گلم هيچ وقت در مورد مسئله اي پافشاري و لجاجت نكن چون موضوع بدتر و پيچيده تر مي شه وقتي كه هر دوي شما آروم شديد و تونستيد منطقي با هم صحبت كنيد اون وقت باهم صحبت كنيد توي بحث و دعوا هميشه به خاطر لجاجت هم كه شده حرف حق مورد پذيرش هيچ كدام نيست هر كسي مي خواد حرف خودش رو به كرسي بشونه
پس شما بعد از چند سال زندگي تا حدودي اخلاق و رفتار شوهرتون رو متوجه شديد كه چه زمان مي تونيد در مورد كاري صحبت كنيد سعي كنيد حساسيت بي مورد همسرتون رو نسبت به اطرافيان و جامعه كمتر كنيد حس اعتماد شوهرتان را هميشه جلب كنيد سنگ صبور خوبي براش باشيد نه فقط همسرش باشيد بلكه يك دوست يك همراه و ... باشيد گلپر جان برات دعا مي كنم كه خوشبخت باشي
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
واقعا ممنونم دوستاي خوبم
هنرمند جون و آهوي عزيزم
راستش من هم به اين نكته رسيدم و وقتي بهش عمل مي كنم جو خونه آرومتره ولي يه وقتايي واقعا خسته مي شم از اينكه همش مثل يه برده گوش به فرمان باشم بدم مياد .
اين سكوت و گذشت من به حدي رسيده كه حتي خود شوهرم گاهي مي گه تو زيادي نجابت داري!و كاملا معلوم مي شه كه گاهي از اين سكوتهاي من سوئ استفاده مي كنه ولي نمي تونم باهاش مخالفت كنم.باورتون نمي شه من حتي معمولترين خواسته هام رو هم يا نمي گم يا با ترديد مي گم و اخرش هم هيچي...شوهرم مي گه همين كارهاي شما زنهاست كه مردها رو بدبخت مي كنه.كاملا متوجه مي شم كه يه چيزي رو شنيده و حالا فكر مي كنم من هم همون طورم ولي من اصلا اون جور نيستم .يعني با اينكه قبل از ازدواجم خيلي بهتر خرج مي كردم ولي الان واقعا از حد معمول هم پايينتره!مي دونين منظورم چيه؟حالا هر چي اون مي گه من بگم چشم ولي خواسته ها و نياز هاي خودم چي مي شه!؟اونا رو هم وقتي مي گم مي گه نه و باز هم بگم چشم!
در كل براي بيان خواسته و نيازم بهش مشكل دارم!خيلي ساده بگم نمي تونم حرفم رو به كرسي بشونم!!گاهي تعجب مي كنم چطور بعضي خانمها به راحتي نظراتشون رو تو زندگي به اجرا در ميارن !
اگه مي تونين تو اين مورد هم راهنماييم كنين!چطور خواسته هام رو به اجرا در بيارم؟
باز هم ممنونم از همه شما دوستاي خوبي كه اينقدر به مشكل من توجه دارين و متشكر از راهنمايي هاتون!
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
گلپر جون سلام
در مورد اينكه احساس مي كني مثل يك برده اي بايدبگم اشتباه مي كني اين فقط سياست زندگيه . براي اينكه محيط اروم بشه لازمه كه اينكارو كرد حالا مي توني براي اينكه سواستفاده نكنه بعضي اوقات يك مخالفت كوچيك كني وقتي ديدي جواب نمي ده بعد از يك كوچولو جرو بحث بگي باشه بابا هرچي توبگي . اينجوري هم زود جروبحث و تمومش كردي و باعث شدي كه اوضاع بهم نريزه هم شايد مانع سواستفاده بشي .
در مورد خواسته هات هم بايد بگم حتما حتما بيانش كن و به زبان بيار بزار برات يك چيزي تعريف كنم
من اوايل ازدواجم و دوران نامزدي خيلي رعايت شوهرمو مي كردم از خيلي از چيزهايي كه مي خواستم مي گذشتم كه بتونيم خونه بخريم بعد از مدتي ديدم شوهرم رفت و دوخط تلفن براي خونه نوشت با اينكه مي دونست من مخالفم هرچقدر هم بهش گفت كه چرا اينكار و كردي گفت لازم مي شه مي دوني من چه احساسي داشتم احساس كردم من حتي از كوچكترين خواسته هام گذشتم كه بتونيم يك چيز بهتر و بدست بياريم ولي اون رفته بود و بيهوده دو خط تلفن نوشته بود هر چي بهش مي گفتم كه بابا من خيلي رعايت كردم قبول نمي كرد به خاطر اينكه هيچ وقت به زبون نياوردمش . حالا ديگه از اون به بعد حتي اگر چيزي هم واقعا نخوام مي گم و به زبون مي يارم كه بدونه خيلي چيزها هست كه مي خوام ولي نمي خرم اينجوري قدرتو بيشتر مي دونند وقتي ساكت باشي فكر مي كني نمي خواي و هيچ رعايتي هم در كار نيست و مدعي مي شوند . سعي كن هر خواسته اي داري حداقل به زبون بياري حتي اگر هم مي دوني به نتيجه نمي رسي
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
ممنون هنرمند جون
آره راست مي گي يه روشه يا به قول تو يه سياست
راستش من ناراحتيم رو نشون نمي دم تا برسه به حد نهايي تحملم اونوقت ديگه يه انفجار مي شه البته به تازگي دارم سعي مي كنم هم آستانه تحملم رو بالا ببرم و هم اينكه نذارم ناراحتي هام يه جا بشه.
بايد به حرفات فكر كنم.
حالا كه مي گي بهتره؟آخه من وقتي هم يه چيزاي معمولي مي گم شوهرم مي گه فقط حرف مي زني زندگي بقيه مردم رو ببين يا نمي دونم مثل فلاني مي خواي من ببخشين ها بميرم اونوقت بشيني گريه كني!و خلاصه از اين حرفها مي گه كه آتيشم مي زنه!من هم ديگه تا يه مدت هيچي نمي گم.
باورتون نمي شه از همه اونايي كه دور برمون هستن و خيلي كساني كه دور يا نزديك مي شنوم كم توقع ترم.يه وقتايي خودم هم لجم مي گيره.با اين حال مثلا مي گم فلان چيز رو بخريم كه واقعا هم بهش احتياج داريم مي گه حالا اگه نداشته باشي هم مي توني زندگي كني .يا مثلا مي گم بيا بريم فلان جا معمولا مخالفت مي كنه.جالبه حتي براي رفتن به خونه پدر و مادرش وقتي مي گم بيا بريم معمولا مي گه نه!انگار اين لجاجت دست از سرش بر نمي داره.من هم ديگه سكوت مي كنم و نمي گم.
باور كنين همه جوره دارم باهاش راه ميام تا بتونه به كارش برسه و ناراحتي پيش نياد مثلا ما در طول هفته فقط جمعه ها از خونه بيرون مي ريم چون وقتاي ديگه شب كه مياد خونه مي گه مي خوام استراحت كنم نه اينكه دير وقت هم بياد ساعت 9 ديگه ديرتر نمي شه زمستونها كه زودتر هم مياد.من هم هيچي نمي گم.و هزار تا چيز ديگه كه وقتي بهشون فكر مي كنم بيشتر ناراحت مي شم.ترجيح مي دم همون آتش زير خاكستر باقي بمونه.البته جديدا خيلي از روشهام رو تغيير دادم ولي هنوز خيلي راه مونده
باز هم ممنون
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
گلپر جان به نظرم يكمي توي رفتارت با شوهرت تغيير بده ازدواج يك كار يكطرفه كه نيست كه همسرت هر جوري دلش بخواد با شما رفتار كنه به نظرم شما احترام و حرمت همسرت رو هميشه نگه دار هميشه سعي كن آرامش خودت رو حفظ كني ولي در بعضي كارها مخالفت خودت رو اعلام كن البته هميشه با منطقي كه شوهرت اون رو قبول داره و مي دوني كه اگه اينطوري صحبت كني و يا اين كار رو انجام بدي خيلي بهتر مي توني حرفت رو به كرسي بشوني دليل نمي شه كه اينقدر بايد در زندگي كوتاه بيايي كه هر طور دلش بخواد باشما رفتار كنه من مي گم در يك زندگي مشترك دونفر بايد به همديگه احترام بگذارند و حتي اگه مخالفتي باشه منطقي و با دليل باشه نه اينكه من هميشه بايد حرف زور بشنوم و هيچ چيز نگم و اين رو بدون در جامعه تا زماني كه مظلومي نباشه هيچ وقت ظالمي وجود نداره پس يكمي در رفتار خودت تغيير بده نه اينكه بد اخلاقي كني يا لجبازي كني عزيزم متوجه منظورم كه شدي ؟؟؟؟؟
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
آهو جون دوست خوبم ممنون از لطفت
درست مي گي شايد مقصر اصلي يه جورايي خودم باشم
بايد سعي كنم رفتارم رو تغيير بدم
البته راستش يه مدته شروع كردم ولي خيلي سخت پيش مي ره مخصوصا كه شوهرم يه ذره سر سخته.
اگه راه كاري براي اين تغيير روش دارين ممنون مي شم بهم كمك كنين!
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
گلپر جان سعي كن هر جوري شده خواسته هاتو بگي اشكال نداره كه بهت اونجوري مي گه به ما هم بعضي اوقات همينو مي گن مي گن ببين بقيه دارن چي جوري زندگي مي كنند ببين بقيه .... و هزار تا حرف ديگه ولي نبايد اصلا اهميت داد چرا اينقدر حساسي اين حرفها كه ناراحتي نداره من با اينكه خودم خيلي حساسم ولي از اين حرفها ناراحت نمي شم . ميزان حساسيت و كم كن و خواسته هاتو بيان كن
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
گلپر جان
اون الآن حساس شده
فعلا" چیزی نگو دوره بعد که دفترچه اومد بگو مامانت واست گرفته و تو میخوای شانستو امتحان کنی
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
هنرمند عزيزم ممنون چشم سعي مي كنم
الينا جون اگه اينجور گم كه ديگه دنيا رو كون فيكون مي كنه حالا مي خواد بگه كاري بلد نيستي و با اينكه مامان و بابام هيچ دخالتي توي زندگيمون نمي كنن مي گه تقصير اونهاست حالا اگه اينجور بگم كه ديگه هيچي!
باز هم ممنون دوستان خوبم
راستي شايد من يكي دو روز نيام كامپيوترم داغون شده الان يه عالم پست و ...نوشتم وقتي مي خواستم بفرستم نمي دونم چي شد كه همش پاك شد بايد ببرم درستش كنن.
خوشحال مي شم وقتي برگشتم راهنمايي هاي خوب شما رو بخونم
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
گلپر جون اگه به يكباره اخلاقت 180 درجه تغيير كنه باعث حساس شدن همسرت مي شه پس گل نازم گلپرخانم به تدريج و كم كم نيازهاتو ، حرفاتو ، خواسته هاتو بيان كن تا يواش يواش با رويه جديدت عادت كنه و متوجه بشه كه شما هم نيازها و خواسته هايي داريد
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
ممنون آهو جون
مي خوام همين طور عمل كنم
دوستان برام دعا كنين
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
سلام دوستاي خوبم دلم برا حرفاي زيباتون و دلگرمي هاتون تنگ شده بود
راستش يه فكر توي ذهنمه مي خوام باهاتون مشورت كنم.
مي خوام شروع كنم به خوندن گاهي يه دفعه هم جلوي شوهرم كتاب هام رو بذارم تا هر وقت فهميد وقتي به اين محيط عادت كرد شايد يكي دو ماه ديگه بهش بگم مطمئن نيستم آخه حوصله جر و بحث ندارم كه بيام بگم و اون دوباره شروع كنه.
احساس مي كنم يه ذره از اون موضع نفوذ ناپذيرش مي خواد بياد پايين و نمي دونم من بايد چه عكس العملي نشون بدم!
تو اين مدت يكي دو بار به بهانه اي رفتم دانشگاه يك كم در مورد دانشگاه و مشكلاتي كه اخيرا در مورد مدركم پيش اومده بود باهاش حرف زدم بهم گفت ولش كن تو كه احتياجي بهش نداري ولي من توجهي نكردم و فرداش رفتم و ازش خواستم بياد دنبالم
بهش گفتم رفتن به خريد يا خيلي از كارهايي كه اكثر خانمها براشون جذابه و باهاش سرگرم مي شن برام جالب و ارضا كننده نيست و همين يكي دو ساعت رفتن به دانشگاه خيلي براي روحيه ام خوب بوده فقط بهم نگاه كرد و اومد مثل هميشه مخالفت كنه بهش گفتم تو هم متوجه شدي كه حالم بهتره ؟!و رفتم دنبال كارهام...
نمي دونم يه كم ذهنم آشفته هستش آخه اين مدت مشكلات ديگه اي هم داشتم و فكر مي كنم با تمركزم روي اين موضوع اون مسائل خود به خود حل مي شن
دوستاي خوبم راهنمايي هاتون هميشه برام راهگشاست
ممنونم و به همه اين روز عزيز رو تبريك مي گم مخصوصا خانمها و مادرهاي عزيز جمع !
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
سلام گلپر عزیز.:72:
به نظرم کار خوبیه، اما سعی کن آروم آروم جلو بری، حتی می تونی از همسرت بخوای که باهم برید کتاب بخرین. یا مطلب جالبی که می خونی همسرت رو هم در جریانش بذار (البته من نمی دونم رشته شما چیه اما به هر حال هر رشته ای چیزای جالبی داره که دیگران بخوان ازش سر در بیارن). اما سعی کن طوری رفتار نکنی که همسرت فکر کنه بهش بی توجه میشی... هر وقت درس می خونی باهاش خیلی مهربونتر از قبل باش.
امیدوارم موفق باشی:46:
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
شاد عزيزم ممنون مرسي كه تاييد كردي اميدوارم موثر باشه برام دعا كن
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
سلام / اولین نکته ای که به ذهنم رسید اینه که نزاری بچه دوم به دنیا بیاد / گناه داره بخدا / و در مورد سوالتون / اختلاف سن شما 10 ساله تمامی این مشکلات طبیعی هستش
شما یه پسر داری ولی هنوز اینو باور نکردی که مادر شدی / درس خوندن عیبی نداره ولی به خاطر پسرت هم که شده نباید بزاری تو خونه زیاد جنگ و دعوا راه بیفته / مهمتر از همه اینه که کار دنیا همینه یکی زور میگه و بقیه مجبورن تحمل کنن / من خودم حرف زور قبول نمیکنم / به هیچ قیمتی
شاید انتخابت در مورد همسر اشتباه بوده / و اگر هم درست انتخاب کرده باید جور عشقتو بکشی
10 سال اختلاف سن و فاصله میزان تحصیلات / منم بودم مشکل پیدا میکردم
ولی گور پدر رئیس فرهنگ / به خاطر پسرت هم که شده بعضی چیزارو تحمل کن
اگر هم نمیتونی تحمل کنی حتما از هم جداشین / چون این دنیا ارزش اینهمه جنگ و دعوا و اضطراب رو نداره به خدا / جان هر کی که دوسش داری به این بچه رحم کنید / من اصلا به مشکل شما فکر نمیکنم / هر روز که میرم خیابون وضعیت پسر دخترای جامعه رو میبینم / قسم میخورم هیج وقت ازدواج نکنم ونزارم بچه ای به دنیا بیاد
شما بچه دنیا نیووردین که اون از این دنیا لذت ببره / بخاطر مشکلات خودتون بچه به دنیا آوردین
همه همینطورن / طرف بچه به دنیا میاره ارث بهش برسه یا عصای پیری بشه و بعضی ها هم بخاطر اینکه دهن مردمو ببندن بچه دار میشن و . . . هزار جور دیگه که وقت نیست بنویسم
ببخش بحثو عوض میکنم منظورم اینه تمام جوانب رو در نظر بگیر و بعد تصمیم به انجام کاری بگیر / من نظر شخصیم رو گفتم و قصد نصیحت و راهنمایی و . . . رو ندارم و نخواهم داشت / من مشکلات خودمو حل کنم از سرم هم زیاده چه برسه به راهنمایی بقیه / ممنونم فعلا بای
ID : iman.salmas
iman.salmas@yahoo.com
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
سلام / اولین نکته ای که به ذهنم رسید اینه که نزاری بچه دوم به دنیا بیاد / گناه داره بخدا / و در مورد سوالتون / اختلاف سن شما 10 ساله تمامی این مشکلات طبیعی هستش
شما یه پسر داری ولی هنوز اینو باور نکردی که مادر شدی / درس خوندن عیبی نداره ولی به خاطر پسرت هم که شده نباید بزاری تو خونه زیاد جنگ و دعوا راه بیفته / مهمتر از همه اینه که کار دنیا همینه یکی زور میگه و بقیه مجبورن تحمل کنن / من خودم حرف زور قبول نمیکنم / به هیچ قیمتی
شاید انتخابت در مورد همسر اشتباه بوده / و اگر هم درست انتخاب کرده باید جور عشقتو بکشی
10 سال اختلاف سن و فاصله میزان تحصیلات / منم بودم مشکل پیدا میکردم
ولی گور پدر رئیس فرهنگ / به خاطر پسرت هم که شده بعضی چیزارو تحمل کن
اگر هم نمیتونی تحمل کنی حتما از هم جداشین / چون این دنیا ارزش اینهمه جنگ و دعوا و اضطراب رو نداره به خدا / جان هر کی که دوسش داری به این بچه رحم کنید / من اصلا به مشکل شما فکر نمیکنم / هر روز که میرم خیابون وضعیت پسر دخترای جامعه رو میبینم / قسم میخورم هیج وقت ازدواج نکنم ونزارم بچه ای به دنیا بیاد
شما بچه دنیا نیووردین که اون از این دنیا لذت ببره / بخاطر مشکلات خودتون بچه به دنیا آوردین
همه همینطورن / طرف بچه به دنیا میاره ارث بهش برسه یا عصای پیری بشه و بعضی ها هم بخاطر اینکه دهن مردمو ببندن بچه دار میشن و . . . هزار جور دیگه که وقت نیست بنویسم
ببخش بحثو عوض میکنم منظورم اینه تمام جوانب رو در نظر بگیر و بعد تصمیم به انجام کاری بگیر / ممنونم فعلا بای
ID : iman.salmas
iman.salmas@yahoo.com
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
سلام آقا ایمان و ممنون از توجهتون
باهاتون موافقم
بیشتر گذشتی هم که انجام می دم به خاطر پسرمه ...
شما اینقدر با حرارت حرف زدین که من هیچی نیم تونم بگم ترجیح می دم سکوت کنم یا بگم چشم!
ولی یه ذره تند رفتین
من واقعا بچه به دنیا نیوردم به خاطر مشکلات خودم.آخه اون موقع ما مشکل خاصی نداشتیم البته من اصلا موافق بچه دار شدن نبودم ولی به خاطر اصرار زیاد همسرم بالاخره قبول کردم و...بگذریم
ممنون از لطفتون
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
خیلی معذرت میخوام وقتی پای بجه میون میاد من یکم تند میرم و بهم میریزم / شما ببخشید به بزرگواریتون / ولی من این اخلاقمو نمیتونم عوض کنم / دست خودم نیست به بچه ها علاقه زیادی دارم / امیدوارم من و بجه ها رو درک کنید
ID : iman.salmas
iman.salmas@yahoo.com
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
راستی اصل کاری یادم رفت / روی ماه پسرتون رو از طرفم ببوسین / خداحافظ
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
سلام
قبل از هرچيز دوتا سوال از iman_1362 دارم :
اول اينكه چرا وقتي از عمق زندگي دو نفر خبر نداري ( تنها با شنيدن يكي دو تا مشكل ) پيشنهاد طلاق رو مياري وسط و حس منفي ( مثلا در مورد اختلاف سن گلپر خانم و شوهرشون ) ايجاد ميكنيد ؟
دوم اينكه چرا توي پست هاتون آيدي و ايميلتون رو پيش ميكشيد ( يه خورده معني داره )؟ ، اگه كسي بخواد خصوصي باهاتون ارتباط داشته باشه ميتونه از طريق پروفايلتون اين كارو بكنه !
ازتون به عنوان يه همنوع ميخوام سعي كنيد در پست هاتون تا حد امكان به تحكيم روابط خانواده ها توجه كنيد بجاي دامن زدن به تفاوت ها .( البته ببخشيد اگه با لحن بدي نوشتم )
در مورد مشكل گلپر خانم : شما بايد در شوهرتون اين حس و ايجاد كنيد كه مهمترين آيتم زندگيتونه و ساير چيز ها در مرحله بعدي قرار داره. ، اما با اين حال و با توجه با روحيات سنتي و مذهبي شوهرتون پيشنهاد ميكنم قبل از هركاري ديد و بينش ايشون رو نسبت به مسايل و موضوعات روز و امروزي روشن كنيد ( به عبارتي ايشون و آپديت كنيد )( يه كتابي در اين مورد قبلا ديده بودم كه اگه يادم اومد براتون مينويسم )
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
باز هم ممنون ازتون آنیگما!
آقاایمان که فکر کنم دیگه نمیان!
در مورد شوهرم هم فعلا با توجه به شرایط پیش اومده که توی یه تاپیک دیگه راجع بهش صحبت کردیم و به پیشنهاد خودتون فعلا دست به کار نمی شم تا شرایط با ثباتی پیدا کنه!
باز هم از توجهتون ممنون!
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
سلام
من یک کم از همه چیز دور مانده ام . میشود برای بنده نیز کمی خلاصه گویی کنید .
--------
پاورقی: در گذشته در این موضوع فعالیت داشته ام .
-
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
سلام لرد حامد!
ماجرا اینه که نمی دونم چجوری شوهرم رو راضی کنم تا بذاره درسم رو بخونم!
2 سال پیش کارشناسی ام رو گرفتم ولی بعد که می خواستم برم ارشد گفت نمی خوام و نمی ذارم و خلاصه به هر روشی اقدام کردم ولی نتیجه نداشت!
گاهی وقتها نرم تر می شه ولی باز می گه زن باید بشینه توی خونه !یعنی چی بره با مرد نامحرم حرف بزنه و...!
با کار کردن زن شدیدا مخالفه!
به راهنمایی دوستان عمل کردم !فعلا به خاطر مشکلات جدیدی که برام پیش اومده دیگه نمی تونم روی این موضوع فکر کنم .
اگه ممکنه به این تاپیک هم سر بزنین و راهنماییم کنین!بخش اول سوالها تقریبا در ادامه همین بحثه!مشکل جدید رو در آخر تاپیک آوردم!
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=2902&pid=26282#pid26282
ممنون از توجهتون!