مشکلات حساسیت بیش از حد من و اختلاف با همسرم

سلام ببخشید من منظوری از اینکار نداشتم. شرمنده

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sanazi_o

سلام گلنوش جان. راستش همه به من میگن من شکاکم، خودم هم اینطوری فکرمیکنم، هرکی شوهر منو دیده میگن مرد چشم پاکیه ولی من میگم اونها بخاطر دلداری من اینطوری میگن.
ازت ممنونم ......................

---

http://www.hamdardi.net/imgup/32102/...e0602e1fa1.pnghttp://www.hamdardi.net/imgup/32102/...3e2663b94a.png


اين يعني اوج منفي نگري...يعني بدترين حالت ممكن رو ديدن

پيشنهاد ميكنم به يك مشاور ماهر مراجعه كنيد

سلام دوستهای عزیزم، من چند وقتی هست با کمک مشاور خیلی روی خودم کارمیکنم که شک و حساسیتم نسبت به شوهرم کمتر بشه تا حالا هم کم و بیش بد نبوده ولی امروز هسمرم با دوستش به یه سفر کاری رفتن و تا شب هم برمیگردن ولی راستش دوستم به من گفت از کجا معلوم که برای کار رفتن ؟ من خیلی نگران شدم ، الان همش استرس گرفتم میگم نکنه به بهانه کار رفتن که خوش بگذرونن یا اصلا مسافرت نرفتن هینجا در شهر هستن و با کسی قراری دارن، توروخدا بچه ها کمکم کنید، چیکار کنم که بفهمم واقعا برای کار رفتن یا نه یا واقعا همان شهری هستن که به من گفتن یا نه؟:316:

به نظر من بهتره یه تجدید نظر در انتخاب دوستت بکنی
کسی که اینجوری در شما سوءظن ایجاد میکنه فرد مناسبی برای مشورت و درد و دل نیست و خودش نیاز به مشاوره داره
سعی کنی روی حرفای کسی حساب کنید که واقعا اطمینان بهش داشته باشید
ببخشید رک نوشتم

راستش اقلیما جان ، دوستم از همسرش جدا شده و چون می بینه که همش مردای متاهل دارن بهش پیشنهاد ازدواج موقت میدن به این خاطر میگه که همه مردا مثل همن شوهر تو هم استثنا نیست. من خیلی دارم سعی میکنم به شوهرم اعتماد کنم ولی این حرفها رو که میشنوم اعصابم بهم میریزه. نمی دونم این مردای متاهل دنبال چی هستن که این کارا رو میکنن؟

سلام ساناز جون
عزیزم تاپیکتو خوندم چرا اینقدر نگرانی و شکاکی؟
به نظرم یه بار واسه همیشه خودتو راحت کن یعنی 1 هفته وقت بزار مرخصی بگیر دنبال شوهرت باش ببین کجا میره با کی میره تا خیالت یه عمر راحت باشه گرچه با این شک و دودلی که داری بعید میدونم بازم به آرامش برسی
امروز که رفته مسافرت اگه راه نزدیکی میره خوب توام میتونستی یه جورایی تعقیبش کنی کجا میره تا خیالت راحت شه

سلام بالاخره به مسافرت خارج رفتين؟ اگه رفتين خوش گذشت؟

ساناز جان این فردی به نظر فرد مناسبی برای دوستی شما نیست :324:

[color=#006400]
من اگه جای شما بودم این دوستمو برای همیشه می ذاشتمش کنار و یا از حرفاش به هیچ عنوان تاثیر نمی گرفتم
ساناز جان از شما بعیده واقعا:305:

یعنی چون یه آدمی این کارو کرده همه ما ها باید به همسرمون شک کنیم
واقعا داره شاخام می زنه بیرون

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط taranee

سلام ساناز جون
عزیزم تاپیکتو خوندم چرا اینقدر نگرانی و شکاکی؟
به نظرم یه بار واسه همیشه خودتو راحت کن یعنی 1 هفته وقت بزار مرخصی بگیر دنبال شوهرت باش ببین کجا میره با کی میره تا خیالت یه عمر راحت باشه گرچه با این شک و دودلی که داری بعید میدونم بازم به آرامش برسی
امروز که رفته مسافرت اگه راه نزدیکی میره خوب توام میتونستی یه جورایی تعقیبش کنی کجا میره تا خیالت راحت شه

---

تجسس با سوئ ظن همراه یعنی تا نسبت به یه چیزی سوءظن نداشته باشی تجسس در موردش نمی کنی
این کار خیلی خیلی خیلی اشتباهیه
ساناز جان شما هم تو تاپیک انتظارم از شوهرم این نبودیادم شرکت کرده بودی حرفای آقای sci رو یه بار دیگه برو بخون
پیامدهای تجسس رو خیلی کامل ایشون گفته بودند

خوش خبر جان راستش ما عید به مسافرت خارج نرفتیم، ترانه جان شهری که رفتن نزدیک نیست که من بتونم برم دنبالشون، در ضمن ترانه جان من نمیتونم یک هفته مرخصی بگیرم ولی شوهرم زیاد از محل کارش بیرون نمیره مگه اینکه کاری داشته باشه ولی من که نمیتونم همه وقت باهاش برم اینور اونور، اقلیما جان اتفاقا داشتم صحبتهای آقای SCI رو میخوندم تا شاید آروم بشم.
مرسی از همه دوستای خوبم

ساناز جون جای من بودی چکار میکردی شوهر منم شغلش طوریه که با خانمها هم در ارتباطه چون تدریس هم قسمتی از کارشه مثلا گاهی شاگرد خصوصی خانم داره ولی من اصلا اهمیت نمیدم میگم این سالهاست این کارش بوده اگه میخواست با هر خانمی که باهاش کار میکنه یا درس میده بخواد رابطه ای برقرار کنه یا خوشش بیاد که تا حالا باید 50 تا زن میگرفت یا با همشون دوست میشد
عزیزم این فکرهارو از خودت دور کن من حساسیتتو درک میکنم ولی تو همسر قانونی اون اقا هستی خانم خونش هستی نباید خودتو با هر زنی که تو محیط کارشه یا زنهای دیگه مقایسه کنی اصلا جایگاه تو با اونها خیلی فرق میکنه با مقایسه کردن خودت با اونها جایگاه خودتو پایین میاری
بازم جای من بودی چکار میکردی که قراره با شوهرم برم یه کشور کاملا باز و خارجی زندگی کنم و شوهرم صبح تا شب با اون خانمها باید کار کنه و در ارتباط باشه
من با خودم میگم خوب منم به همون نسبت با مردها تو اجتماع هستم و تو همون مملکت باز زندگی میکنم و ازادی منم بیشتر از اینجاس اگه ادم بخواد شوهرشو محدود کنه که از کسی خوشش نیاد نمیتونه زندگی کنه با این فکر زندگی کن که من به همسرم اعتماد دارم اگه قراره یه روزی خیانت کنه هرچقدرم شما بهش گیر بدی و مراقبش باشی کار خودشو میکنه و ادم خیانتکار بالاخره دستش رو میشه پس تا چیزی ندیدی با ارامش و اعتماد زندگی کن
موفق باشی دوست جونم مراقب خودت باش
ایمیلتو چک کن

ساناز عزيز
آيا تا حالا خودت خارج از كشور رفتي؟؟؟ يا بواسطه مدلهاي كه تو تلويزيون ديدي اين حس رو داري
من مدتها در أروبا زندگي كردم و تغريبا خيلي از كشورهارو ديدم بخدا زيباتر و جذابتر از زنان إيراني هيچجا نديدم پس اگه خدايي نكرده شوهرت اهل اين
مسايل باشي اينجا هم هست و به جا و مكان ربطي نداره
پس با محدود كردنش اون رو حريصتر نكن
موفق باشي اروم باش و اين حس رو بيشتر بهش بده كه تو از همه بهتري