از صحبتهاي آقاي sci چند نكته رو گرفتم كه ميگم. اگر نياز به تصحيح يا توضيح اضافي داره سراپا گوشيم جناب آقاي sci.
- جرأتمندي براي مني كه جرأتمند نيستم يك فرآينده و نه يك تصميم يك شبه. يعني چي؟ يعني اينكه امروز اگر من تصميم گرفتم جرأتمند بشم به اين معني نيست كه حتما به نتيجه ميرسم. من علاوه بر جرأتمندي بايد به مسائل ديگه اي توجه كنم تا بقول آقاي sci اول در فهرست علاقمندي آقا قرار بگيرم. مطمئنا در اوايل ازدواج كه همه چي نو و تازه هست من يقينا در فهرستهاي اول هستم اما به مرور و روزمرگي، كم كم به ته ليست مي رم و اين من همسر هستم كه با خلاقيت و انجام كارهاي جديد بايد خودم رو در بالاي ليست نگه دارم. گاهي اوقات حتي اين كارها بايد بي منت انجام بشه. مثل خلق لحظات رمانتيك، تهيه لوازم علاقمندي آقا، سوال كردن در مورد موضوعات مورد علاقه آقا..فلان پروژه ات چي شد؟ تيم فوتبال مورد علاقه ات برد يا نبرد؟ و حتي پاي درددل هاي او در موارد خيلي پيش پاافتاده نشست.
اينجاست كه بعد انجام اون كارها با طرح يك جمله جرأتمندانه مطمئنا آقا تلاشش رو براي جلب رضايت خانم مي كنه.
اما همونطور كه آقاي sci خودشون گفتند اون ادبيات در جمله مورد مثال كمي سنگين هست و در محاوره عادي استفاده نميشه...
حالا من يك جمله ميگم ببينم آقاي sci اين جمله رو مي پسندند و بنظر ايشون احتمال نه شنيدن پايين مياد يا نه؟
خانم: عزيزم... حالت چطوره؟ خوبي؟ اوضاعت رديفه؟
آقا: آره. خوبم تو چطوري؟
خانم: راستش خيلي دلم مي خواد حالم خوب باشه. انقدر دلم مي خواد يه پياده روي باهم داشته باشيم كه نگو! پيش خودم گفتم با بچه ها قرار بگذارم يكسر بريم بيرون اما ديدم هيچ كسي نمي تونه اون حال خوبي رو كه تو به من مي دي بهم بده! اصلا مي دوني چيه؟ امروز نمي دونم چمه! حتي فكر قدم زدن با تو هم منو ديوانه مي كنه! چقدر خوب مي شد اگر امروز مي تونستي بياي! اگرم وقتشو نداشتي اصلا خودتو ناراحت نكن. با بچه ها مي رم بيرون.
آقا: (البته من حدس مي زنم آقا اينجوري بگه:310:)
بذار ببينم چي ميشه. اگه بتونم امروز حتما باهات ميام.
خانمم ديگه چيزي نمي گه و فقط يكبار ديگه نزديك عصر كه ميشه يه سوال در مورد اومدن آقا مي پرسه و آقا نه تنها اونروز مياد بلكه خانم انقدر رمانتيك حرف زده كه احتمالا شب خوبي رو هم باهم خواهند گذراند و اون ميشه همون كوبيده اضافي كه خانم آني فرمودند كه ميشه بهشون داد!