نمایش نسخه قابل چاپ
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهار66
من يه زماني همه اين راه هاي رمانتيك بودن رو بلد بودم اما حالا انگار سنگ شدم!!چه بد...اااااااه .....حالم بهم ميخوره....:302:
من با اينكه توي يه مجتمع هستيم كه روزي صد تا ماشين دم در بلوك ما استوپ ميكنه حتي صداي ماشين اقاي شوهر رو ميشناسم و به محض توقفش ميفهمم اومد بهتره بگم حس ميكنم اومد...در رو براش باز ميكنم اما نميدونم متوجه كاري كه كردم ميشه؟!؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط eghlima
یکی از کارهایی که به طور اتفاقی باعث بهبود روابط ماشد گم شدن کلید در خونه بود.همسرم کلیدشو گم کرد و چون صبحها زودتر از من سر کار میره و دیرتر هم میاد کلید دومو میزاشت پیش من.منم مجبور بودم صبحها وقتی میرفت سر کار بلند شم حتما تا بتونم درو پشت سرش قفل کنم.
اما یواش یواش این کار تبدیل به یه عادت لذت بخش شد.حالا دیگه حتی به همسرمم اصرار نمیکنم که بره کلید بسازه(البته یه بار ساخت اما از شانس ما درست جا نمی افتاد فکر کنم امداد غیبی بود!) از ته دلم و با رضایت خاطر صبحها بلند میشم و مراسم بدرقه رو اجرا میکنم و بعد درو پشت سرش قفل میکنم .همسرمم معلومه که از این کار خوشش میاد چون اصراری به ساختن سه باره کلید نداره!
بدرقه کردنو اگه کمی دیرتر از همسرتون سر کار میرید یا خانه دار هستید حتما اجرا کنید تاثیر شگفت انگیزی داره...
سلام زن امیدوار دلم واست تنگیده بود چند روزی نبودی.تو تاپیک حال و احوال یاران همدردی سراغتو گرفتم.
من صبح ها نمی تونم بیدار شم و بدرقش کنم.البته باید سعی خودمو کنم
منم با زن امیدوار عزیز موافقم قبلا که سر کار نمی رفتم یعنی 2 سال پیش همیشه منم این کارو می کردم و واقعا تاثیر شگفت انگیزی داشت الان دیگه نمی تونم چون همسر من دیرتر از من از خونه میره بیرون و وقتی من می رم اون خوابه و روزایی که گاهی اتفاقی بیدار میشه و تو ی رختخوابش بهم میگه مواظب خودت باش واقعا سر حال میشم
چقدر دلم برای اون روزا تنگ شد
چقدر دلم برای خودم تنگ شد چقدر حال و حوام عوض شده اون روزا بدون منت محبت می کردم ولی الان............
اقلیما جان فکر کن و راه جای گزینی پیدا کن.راهی که مثل اون موقع ها لذت بخش باشه.بعد که عملی کردی بیا ایجا نتیجشو بگو.اینجا جای حسرت خوردن نیست بلکه جای امیدواریه:46:
صبح ها كه بيدار مي شيم به مهدي جونم :43:مي گم به نظرت آقا هركوله :307:امروز برام لقمه درست مي كنه ببرم سر كار. اونم مي گه آره عزيزم درست مي كنه. بعدم تا من ميرم مسواك بزنم و حاضر بشم. يك لقمه (نون و پنير، نون كره و مربا ، نون و خامه شكلاتي و .............) درست مي كنه و ميذاره روي ظرف غذام.
نمي دونين چقدر خوردنش مزه ميده.:311:
البته من انجام اين كار را به آقايون تالار توصيه مي كنم و اصلا به خانوم ها توصيه نمي كنم چون به نظرم اگه خانم ها انجام بدهند مي شه مادري كردن كه اصلا به صلاح نيست.:305:
اقليما جون به نظرم صبح كه داري مي ري و شوهرت خوابه برو كنارش ببوسش و بهش بگو روز خوبي داشته باشي. (اينجور موقع ها مردها معمولا خودشان را به خواب مي زنند.:311::311::311:)
راستي يك ابتكار ديگه همينه:
من و مهدي جونم :46: اگه يكيمون خواب باشه و اون يكي بخواد بره سر كار اينكار را مي كنيم. (هر دومون هم معمولا خواب نيستيم خودمون را به خواب زديم:311: ) مخصوصا اگه با هم قهر باشيم حتما خودمون را به خواب مي زنيم.
همسرمن هم صبح خیلی زود میره و من خوابم اما به جای اینکه من بیدار بشمو بدرقش کنم اون طبق روال میاد منو بغل میکنه و میبوسه و میره....منم خواب و بیدار ازش خدافظی میکنم
رایحه عشق عزیزواقعاازت سپاسگزاری میکنم.:72:
چه تایپیک گرمی بازکردی.من هرروزبه این تایپیک سرمیزنم وازابتکارات دوستان تجربه کسب میکنم.:46:
سلام دوستان عاشق و گل
راستش من و گلم هم همیشه موقع خداحافظی کارهای معمول مثل بوسیدن و بغل کردن رو داریم؛ منتها به پیشنهاد بنده؛ قرار گذاشتیم که وقتی داریم از همدیگه خداحافظی میکنیم به اندازه ی 5 ثانیه به چشمهای هم خیره بشیم؛ نمی دونید چه حس عجیب و موندنی هست؛ وقتی به چشمهای همدیگه خیره میشیم!
امروز صبح وقتی چشمهای درشت مشکیش رو نگاه می کردم؛ دلم داشت از وجودم کنده میشد و من بعد از رفتن گلم، در آسمانها بودم!
یه کار دیگه که الان یادم اومد :اگه اهل کیک پختن هستید یه یک خوشمزه درست کنید و روش با کاکائو یا خامه یه قلب بزرگ بکشید و وسطشم اول حرف اسم همسرتونو بنویسید بعد از شام با چای این کیک خوشمزه رو بیارید و از همسرتون بخاید تا ببردش و با هم میل کنید خیلی می چسبه!
اگه همسرتون سرما خورده بهش بگيد كاش سرماهات را مي دادي به من و من سرما مي خوردم عزيز دلم.:228: وقتي همسرتون سرما مي خوره اصلا ازش دوري نكنيد حتي اگه باعث بشه خودتون سرما بخورين. :311::311: اينو جدي گفتم بايد به همسرتون بفهمونين در هر شرايطي دوستش دارين.:43::46::228::228:
اگه دستش درد گرفته بگيد كاش دست من درد مي گرفت. كاش دردش بياد تو دست من،الهي كه قربونت برم. بعدم دستش را ماساژ بديد و ببوسين تا خوب بشه.:311: حتما خوب مي شه.:311::311:
یه چیز بگم؟؟؟ ما سرکار که هستیم وسط روز واسمون میوه میارن .منم تقریبا همیشه یکی از اون میوه هارو که میدونم همسرم دوست داره میذارم توی کیفم و شب یدفه بهش میدم: میگم:عزیزم چشماتو ببند..همسرم میگه:امروز واسم چی آوردی؟؟؟؟؟ منم یدفه سورپرایزش میکنم.........اینقدر ذوق داره .....
من وقتي سر كلاس يا جايي هستم كه خوردني مثلا شكلات بهم تعارف كردن اگه رودرواسي نداشته باشم دو تا بر ميدارم و ميگم اين براي دلبندم اما اگه ضايع باشه يكي بر ميدارم ولي نميخورم تا بيارم و با دلبندم تقسيم كنم حتي اگه شكلات خيلي خيلي كوچيك هم باشه...(البته دلبندم هيچ وقت حواسش نيست كه من چرا اين شكلات رو اوردم باهم بخوريم!!)
دوستان سلام،اميدوارم همگي خوب باشيد
منم همين زوديها ميام و از کارام براتون ميگم.ولي وقتي مطلب gh.sana عزيز رو خوندم ياد يه چيز با مزه افتادم.ميدونيد بچه ها اون زمان که من تازه نامزد کرده بودم و کلاس زبان هم ميرفتم تو کلاس زبانمون يه بار بچه ها شيريني تو کلاس پخش ميکرد يکي از دوستام که متاهله دوتا برداشت و وقتي ازش پرسيدم گفت من برميدارم و تو خونه با همسرم ميخوريم و وقتي ازم پرسيد من اين کار رو ميکنم گفتم نه با عصبانيتي که البته شوخي بود گفت دختر بد اين کار رو تو هم بکن:305:.منم از اون به بعد اين کار رو ميکردم اگر هم نميتونستم دو تا بردارم يکي که برميداشتم نميخوردم و مياوردم تا با هم بخوريم ولي اون لحظه که برميداشتم به زور ميتونستم جلوي شکمم رو بگيرم:316::311: چون بعضي وقتها چيز خوشمزه اي بود و برام سخت بود طاقت بيارم.البته همسرم فهميده که اگه چيزي بهم تعارف کنن ميارم و دوتايي ميخوريم بخاطر همين اون هم همين کار رو ميکنه
ولي ميدونيد يه چند وقتيه اين موردها پيش مياد چيکار ميکنم؟:P
(البته اينو ميگم شما نشنيده بگيريد)راستش يه سياستي به خرج دادم خنده دار :Dاگه تو اون شرايط يکي بتونم بردارم ميخورمش البته اگه شرايط طوري باشه که معلوم نشه چيزي خوردم و به روم نميارم چيزي دادن ولي اگه دو تا بردارم سهم خودم رو ميخورم و سهم همسرم رو هم که برداشتم ميارم و بهش ميگم يکي برداشتم ولي از گلوم پايين نرفت و آوردم با هم بخوريم اينقدر ذوق ميکنه که نگو.ولي بي چاره اون اگه دو تا بداره هر دوتاشو مياره تا با هم بخوريم يا ميبينه نشد که اونجا نخوره سهم خودش رو که اونجا ميخوره سهم منو مياره و ميگه من سهم خودم رو خوردم اين براي توه.و البته ميگه ببخشيد که نشد من نخورم من واسه خودم رو بخاطر اينکه پيش ديگران بد ميشد خوردم.[size=medium]
خيلي بد جنسيه نه:311::311::311::311::58:
شاید کارهایی که ما می کنیم به بهبود روابط خانوادگی هم کمک کنه
دیروز خانواده همسرم شام منزل ما بودند من و مادر همسرم مشغول صحبت بودیم و همسرم هم هنوز از سر کار نیومده بود ،که من یه دفعه وسط کلام مادر همسرم گفتم ببخشید و از جام بلند شدم و در و باز کردم و همسرم اومد داخل و مادر و پدر همسرم یا تعجب همدیگرو نگاه می کردن که چه طوری من متوجه اومدن همسرم شدم بدون اینکه در بزنه و به همسرم گفتن که من .........
همسرم هم با افتخار به پدر و مادرش گفت که اقلیما از صدای پای من همیشه متوجه اومدنم میشه و در رو باز می کنه:46:
و من احساس رضایت خاصی رو در چشمان پدر و مادر همسرم دیدم.............:72:
غزاله ی عزیزم؛ خوش آمدی به تالار؛ اومدن دوبارت مبارکککککککککک!:46:
اما خانومی؛ حرفهات بوی غمگینی میده! خدای نکرده مشکل خاصی هست؟
------------------------------------------------------------------------------
فرستادن اس ام اس های تعریف یا تشکر وسط روز در محیط کار؛ یکی دیگه از کارهایی هست که انجامش میدم و فوق العاده انرژی بخشه!
در رابطه با موضوع آوردن سهم همسر هم؛ راستش من این موضوع رو روز عید غدیر در رابطه با عیدی انجامش دادم!
مدیر شرکتمون سیده و به همین دلیل روز عید غدیر وقتی داشت عیدیم رو میداد؛ با حالت خنده بهش گفتم: یکی دیگه هم هست که شما هر سال بهش عیدی میدادید ها؟:311:
گفت: یعنی هر سال عیدیش رو میدادم؟
گفتم: بعللللللللللللللللللللللل له!
در حالی که عیدی گلم رو میداد گفت: به تو میگن زن خوب!:43:
همه چیز آرومه و ما از این آرامش لذت میبریم...خدارو شکر
ميدونيد بچه ها من يه قولي به خودم دادم و اميدوارم همه دوستاني که در جريان مشکل من بودن بشنون.مدير همدردي محترم،آني جان،فرشته مهربون عزيز،جناب بي بي،جنابsci،دل عزيز،پريوش جان،ليلا موفق عزيزم،غزاله عزيز و هزاران دوستان خوبم که با من بودن و بهم کمک کردن و همدردم بودن و پا به پام بودن و تمام تلاششون رو ميکردن و ميکنن تا من شاد باشم و زندگيم بهتر و بهتر بشه ميخوام تا مدتي اصلا تايپيکي باز نکنم و از مشکلات و آه و ناله ننويسم.نه اينکه مشکلات حل شده نه، ميخوام ذهنم يه کم آرومتر بشه .براي همين ميخوام تايپيکهايي که مينويسم يه کم بوي شادي داشته باشه و البته هم ذکر تجربيات زندگيم به دوستان ديگه همين و بس.اينجوري ميخوام از اون حال و هواي خسته کننده يه کم دربيام،ديگه خسته شدم اينقدر که اومدم اينجا و آه و ناله کردم و به زمين و زمان بد گفتم.اينجور تايپيکها بچه ها بهم اميد ميده.با خودم وقتي که فکر ميکنم اکثر اين چيزها براي من هم اتفاق افتاده و من ناشکر بودم و هستم.حتي چيز کوچيک هم ميتونه آدم رو تو زندگي مشترک خوشحال کنه اگه آدم نکته بيني باشي و بهشون خوب دقت کني....:72::43::310::227:
ببخشيد که پارازيت انداختم و اينجا اينها رو نوشتم از همگي دوستان معذرت ميخوام[align=center]
سلام دل عزيز...خوشحالم كه يادم كردي...اينجا گويا ديگه اين چيزا از مد افتاده...از كسي انتظاري نداشته و ندارم اما براي دل خودم اومدم اينجا تا يه موضوعاتي براي خودم روشن بشه...اتفاق خاصي نيفتاده اما همين كه اتفاق خاصي توي زندگيت نيفته ملال اوره...نقل قول:
نوشته اصلی توسط del
بازم ممنون كه يادم بودي:46:
همسر من عاشق دل نوشته های منه که گهگاهی می نویسم.
وقتی می نویسم سعی می کنم جلو چشمش نباشه، تا براش بی مزه نشه تا هرچندوقت یکبار تقدیمش کنم.
نمی دونید چقدر خوشحال می شه!:310:
فکر کنم خیلی از آقایون خوششون بیاد.
یه کار کم هزینه اینه که وقتی آقای خونه از سر کار برمیگرده و خسته است با یه لگن و یه پارچ آب ولرم پاهاشو توی لگن بشورین .البته انجام این مورد نیاز به تواضع و تحمل فراوان خانم خونه داره بستگی به نوع شوهر هم داره که بی جنبه نباشه :311:
مثلا خود من سالی یه بار این کار رو انجان میدم و جناب شوهر هم در آسمانها سیر میکند .:227:
دوم کاری که میشه انجام داد ماساژ دادنه . البته من میخوام یه کتاب آموزش ماساژ هم بخرم که اصولوتر بشه
همونطور که لیلا خانم موفق گفتن من هر وقت شوهرم جاییش درد میگرفت بوسش میکردم میگفتم الان خوب میشه حالا اونم عادت کرده هرقت میگم دستم سوخت یا برید یا درد گرفت یا پام چیزیش شد اونم بوسش میکنه . :43:بعضی وقتا هم میگم کم بوسش کردی هنوز خوب نشده :311:اونم شروع میکنه به بوسیدن دوباره دست یا پا ....:311:
یک مقداری اجیلی که دوست داره یواشکی بریزید هر روز تو جیب شلوارش تا سر کار یا تو راه که می بینه کلی ذوق کنه و البته نوش جان کنه.
مثل اینکه فقط خانمهادنبال بهبود روابطند.اقایون چی،ایده ای ندارند؟:325:
با ماساژ خيلي موافقم. مردا عاشق ماساژ هستند. :311::311: كتاب هم تو اين زمينه فراوانه.
با عرض معذرت از تمام آقايان
اصولا آقايون يه مقدار بخاطر اون غرور کاذب مردونه اي که دارن کمتر به فکر ميشن،خوب ديگه چيکار ميشه کرد چاره اي نيست ماييم و اين همسراي نازنينمون.
خوب البته براي سلامتي همه مردايي که ذاتشون خوبه و اصولا زنشون رو دوست دارن و براي زندگيشون ارزش قائلن يه هورا و يه کف مرتب ميزنيم....:326::R:R
جزئی ترین کاری که همسری انجام می ده وقتی من مشغول چرخ زدن در همدردی هستم بیکار نمی شینه.مثلا جارو شارژی رو بر می داره و گوشه و کنار خونه رو جارو می کشه.یا کشوی خوراکی ها رو مرتب می کنه و البته خمس و ذکاتشو در می یاد:311:.و مهمتر از همه کاری که من علاقه ای بهش ندارمو انجام می ده.یعنی گذاشتن ظرفا شسته شده سر جاش خیلی ازین کار بدم می یاد و تقریبا شده وظیفه همسری:163:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط رایحه عشق
:316:
:300:
:303:
:305:
:160:
:43:
هشدار: :324:
همدردی هیچگونه تعهدی نسبت به مشکلاتی که مراجعان با همسرشان (به خاطر عدم انجام مسئولیتشان در منزل به خاطر فعالیت در همدردی ) پیدا می کنند، به عهده نمی گیرد. :302:
آقای مدیر باور کنید اگه در این مورد به مشکل بر خورده بودم تو اینجا ذکر نمی کردم.من و همسرم هم قرارهائی گذاشتیم در رابطه با گشت و گذار در اینترنت و همدردی جزء همون گشتای منه و من وقت جداگانه نمی ذارم.اتفاقا همدردی به خصوص همین تاپیک باعث شده من بیشتر حواسمو جمع کنم.و خونمو تمیز نگه دارم.
مي تونيد گاهي هم كه اون اشتباه كرده گذشت كنيد و اشتباهشو به روش نياريد.مي تونيد حتي وقتي خيلي دلخورين قبل رفتن ببوسينش البته به شرطي كه خودش متوجه و پشيمون باشه.ميتونين وقتي جلوي تلويزيون پهن شده:311:واسش يه متكا بيارين يا وقتي پوست تخمه ريخته بدون غرغر جمعش كنين.مي تونين وقتي از دستش عصباني هستين و اون داد و هوار مي كنه،فقط يه لبخند كمرنگ بزنين و گاهي سكوت كنين.مي دونم خيلي سخته...
باور كنين همه اينا رو مي فهمن ولي به روي خودشون نميارن ولي زندگي مثل يه كوهه.پژواك صداي خودت به تو بر مي گرده...
بزرگترين رمز موفقيت توي يه زندگي مشترك اينه.به نظر هم اهميت بديم.تفاهمات را جمع و اختلافات را كم كنيم.
اميدوارم همه بتونيم.
نامه اي با مضمون زير بنويسين (جملاتش را به فراخور زندگي تون تغيير بدين) و با يك شاخه گل به همسرتون بدين: (تشكر و قدرداني از مردها معجزه مي كنه)
براي مهدي عزيز:
متشكرم براي همه وقت هايي كه مرا به خنده واداشتي.
براي همه وقت هايي كه به حرف هايم گوش دادي.
براي همه وقت هايي كه به من جرات و شهامت دادي.
براي همه وقت هايي كه مرا در آغوش گرفتي.
براي همه وقت هايي كه با من شريك شدي.
براي همه وقت هايي كه با من به گردش آمدي.
براي همه وقت هايي كه خواستي در كنارم باشي.
براي همه وقت هايي كه به من اعتماد كردي.
براي همه وقت هايي كه مرا تحسين كردي.
براي همه وقت هايي كه باعث راحتي و آسايش من بودي.
براي همه وقت هايي كه گفتي "دوستت دارم" .
براي همه وقت هايي كه در فكر من بودي.
براي همه وقت هايي كه برايم شادي آوردي.
براي همه وقت هايي كه به تو احتياج داشتم و تو با من بودي.
براي همه وقت هايي كه دلتنگم بودي.
براي همه وقت هايي كه به من دلداري دادي.
براي همه وقت هايي كه در چشمانم نگريستي و صداي قلبم را شنيدي.
به خاطر همه ي اين ها هيچ وقت فراموش نكن كه:
لبخند من به تو يعني " عاشقانه دوستت مي دارم "
آغوش من هميشه براي تو باز است.
هميشه براي گوش دادن به حرفهايت آمادگي دارم.
هميشه پشتيبانت هستم.
من مثل كتابي گشوده برايت خواهم بود،
مي خواهم اوقاتم را در كنار تو باشم.
من كاملا به تو اطمينان دارم و تو امين من هستي.
در دنيا تو از هركسي برايم مهم تر هستي.
هميشه دوستت دارم چه به زبان بياورم چه نياورم.
همين الان در فكر تو هستم.
تو هميشه براي من شادي مي آوري به خصوص وقتي كه لبخند بر لب داري.
من هميشه براي تو اينجا هستم و دلم براي تو تنگ است.
من هنوز در چشمانت گم شده هستم.
تو در تمام ضربان هاي قلبم حضور داري.
ليلا جان با عرض معذرت من اين نامه رو ميخوام کپي کنم يه کم با تغيير بهمسرم بنويسم.راستش من ذوق ادبي ندارم و ديدم متن ات قشنگه سوء استفاده کنم:D:P
اگر هميشه اون بايد زباله ها رو دم در بذاره،يه شب وقتي داره تلويزيون نگاه مي كنه،تو اونا رو ببر.اگه گاهي تنبلي مي كنه،بخاطر اينكه گاهي هم زرنگه اونو ببخش.اگه يه بار توي جمع حرفي بزنه كه بوي انتقاد بده به جاي اخم يا سكوت كن يا لبخند بزن.ميدونم سخته....
گاهي واسش يه لقمه بگير بذار تو كيفش.گاهي هم يه نامه بنويس بذار تو كيفش.گاهي روي در يخچال واسش حرف عاشقانه بنويس،بنويس:
همسر من عشق زندگي من است ما همديگر را مي پرستيم...
سلام دوستان با اجازتون منم یکم از کارهای خوب کم هزینه ای که به ذهنم میرسه بگم
همسر من فوق تصور مهربونه اما اگه عصبانی نباشه!
و منم چون اینو میدونم وقتایی که عصبی میشه و بدون دلیل داد میزنه خیلی اروم فقط بهش حق میدم و دائم میگم منم اگه جای تو اینقد کار میکردم همین رفتارو داشتم و تازه تو خیلی صبوری...تو حق داری تو...و این همدلی های دائم من موقع عصبی شدنش باعث شده که هر بار بعد یک روز که از زمان عصبانیتش میگذره ازم تشکر کنه که ارومش کردم و به خاطر رفتارش معذرت بخواد...
حوله گرم کردن که از کارهای معمولمه و همسرم بسیار لذت میبرن اما من همه لباسایی که قراره بعدش بپوشه رو وارونه میکنم و گرم میکنم تا گرمای بیشتری بهش برسه و وقتی صدای بسته شدن شیر اب میاد سریع حولرو میبرم تا زود گرم شه
و اینکه اگه چیزی رو تو جمع اشتباه میگه یا اشتباه فکر میکنه اصلا به روش نمیارم بهش حس خوبی میده
یا اگه قراری با دوستم یا فامیل داشته باشم و به خاطر بودن پیش همسرم کنسلش کنم خیلی احساس غرور و رضایت میکنه.مخصوصا موقع تلفن حرف زدن اگه به دوستم بگم باید قطع کنم برم پیش همسرم خیلی خوشحال میشه
و یک مطلب مهمی که من کشف کردم اینه که هرکسی به یک چیزی حساسه که خیلی دوست داره ازش تعریف شه.
مثلا همسر من باید دائم بهش بگم تو خیلی زحمت کشی.تو خیلی تلاش میکنی...
و اگه این کارو تو جمع مخصوصا جلو خانواده خودم انجام بدم فوق العاده لذت میبره...
یا اگه داره با کسی تو جمع سر موضوعی گفت و گو میکنه من طرف همسرمو بگیرم و علنا ازش دفاع کنم.
یا تو جمع توجهات خاصی بهش داشته باشم.مثلا همه دوستاش با خانماشون دور هم نشستن و من برای همسرم میوه پوست کنم یا هواشو کلا داشته باشم. خیلی خوشحالش میکنه
من یه بار براش یه عالمه سمبوسه(که خیلی دوست داره) درست کردم گذاشتم تو ظرف و بودن خبر با آژانس فرستادم محل کارش و گفتم تحویل بدید به آقای.... کلی کیف کرد و سورپیریز شد.:227:
یکی دیگه از کارائی که واسه همسری انجام میدم مربوط به وقتیه که پشت لب تاب نشسته و من بنا بر کاری که داره انجام می ده یا میرم پیشش یا تنهاش میذارم.اگه مربوط به کارش باشه اکثرا تنهاش می ذارم البته فقط یه بار می پرسم میتونم کمکت کنم؟.اما وقتی داره فوتبال بازی می کنه می شینم کنارش می گم دو نفرش کن.اولا که بازیم خوب نبود انگار زیاد خوشش نمی یومد ولی الان که کلی پیشرفت کردم:227: خودش بهم می گه بریم بازی.؟
وقتی خودم بازی می کنم حوصله خودم هم سر نمی ره.
گاهی وقتا بدون مناسبت یا با مناسبت واسه خانواده همسرتون ژله-کیک - غذا و.. درست کنین و واسشون ببرین تاثیرشگفت انگیزشو در اخلاق همسرتون خواهید دید.
دیشب شب یلدا بود .ساعت 15/30 همسرم اومد دنبالم و رفتیم خونه.ناهار خوردیم و با وجود اینکه خیلی خسته بودم ولی رفتم توی آشپزخونه و یه کیک خوشمزه واسه خانواده همسرم درست کردم .بعد هم آماده شدیم رفتیم بیرون .توی راه از همسرم خواستم یه شاخه گل رز واسه مادرش بگیره .بعد رفتیم اونجا...هم گل رز و هم ظرف کیک دست من بود.گل رز رو تقدیم مادرشوهرم کردم...خیلی ذوق کرد..و کلی دیشب تحویل گرفتن...نکته مهم اینجاست که وقتی برگشتیم خونه همسری خیلی خیلی خیلی تحویل گرفت.......
(اشاره مستقیم به نتایج تایپیک گریه از درون- غصه در تنهایی)
همون طور که گفتم از پیشنهاد گرم کردن حوله استفاده کردم بعد دو سه بار همسرم هم روش تاثیر گذاشت و همین کارو واسم انجام داد
خوشحالم رایحه جون که ایده من بدردت خوردو جواب داد..گرم کردن حوله
[size=x-large][size=large](هر چی آقامون بگه)[/size][/size]:311::311::311:
یه جمله سحرآمیز مخصوصا اگه تو جمع ازش استفاده کنین مخصوصا اگه با دوست همسرتون و خانومش رفته باشین رستوران و در مورد انتخاب غذا در حال مشورت باشین... امتحان کنین معجزه میکنه:310: البته دوستان در مورد استفاده از این جمله زیاده روی نکنین چون آقایون خیلی جنبه اش رو ندارن:311: مثلا سالی یکی دوبار کافیه...:227:
در ضمن رایحه عشق عزیز تاپیک خیلی خوبی زدی:43::72:
الان که پدر و مادر همسری جون رفتن کربلا من هر چند وقت یه بار بهش می گم دلم واسه مادرت تنگیده.تاثیر خوبی روش می ذاره:72:
البته واقعا دلم تنگیده منظورم بیان احساساته همون طور که یه موقع ناراحتی از مادرشو بهش می گم خوبه که ازین احساسات خوبمون هم بگیم.