RE: واقعا چرا من خواستگاری ندارم؟
عزیزم مشکلات شما مشکلات من هم هست، با شرایطی مشابه شما ، 28 سال سن و تقریباً 2 ساله اقدام کردم برای ازدواج.
تقریباً می تونم بهت بگم که هیچ فرمولی وجود نداره برای پیدا کردن فرد مورد نظرت ، من مشکلی از بابت خواستگار ندارم ، هست تا دلت بخواد ولی مشکل اینجاست که تفاوت های فاحشی با هم داریم که قابل چشم پوشی نیست!
پیشنهاد دوستی گرفتن هم ربطی به شما نداره ، مشکل از اونهاست. در کلامت نشون بده که اهلش نیستی ، خودشون زود متوجه می شن و عموماً یا بهت می گن: "بی احساسی" یا می گن "مثل پسرا می مونی چرا انقدر خشکی" !!! :311:
مشکل هم همیشه از بیکاری پسرها نیست، خیلی اطرافم پسرهایی رو سراغ دارم که شرایط متعادلی برای ازدواج دارن ولی پا پیش نمی گذارن! کم هم بی مسئولیت نشدن! :305:
به اطرافیان بسپر ولی امید نبند، فرمولش بی خیال بودنه و اینکه فکر نکنی.
این رو هم بگم اگر در اطرافت پسر خوبی رو می شناسی که می تونی ارتباط سالم و دورادوری داشته باشی، این رابطه دورادور رو نگه دار! (لطفاً با دوستی های شدید اشتباه نشه)
RE: واقعا چرا من خواستگاری ندارم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sargol26
سلام
من یک دختر 26 ساله ام که از ظاهر زیبایی برخوردارم، مهندسی خوندم تو یکی از بهترین دانشگاه های تهران، سر کار میرم و حقوق میگیرم.
از نظر اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی هم از خانواده ی بالایی هستم پدرم از استادان برگزیده ی دانشگاه هستند.
از نظر ظاهرو قد هم مشکلی ندارم.
هوش خوبی هم دارم و دختر امروزی ای هستم.
از نظر ایمان هم ادم بی ایمانی نیستم.
اصلا هم انتظار بالایی ندارم.
اینا رو گفتم که بگم:
من هر کسی که بهم پیشنهاد میده فقط برای دوستی منو میخواد به خدا دیگه خسته شدم نمیدونم چرا ؟خیلی دلم گرفته چرا پسرا اینقدر بد شدن؟ چرا؟ مشاور بهم گفته قیافت دوس پسر پسنده یعنی چی؟من باید چیکار کنم واقعا دلم یه زندگی اروم در کنار یک همسر خوب میخواد ...
:323:
سلام
اول بگم کلا خواستگار الان خیلی کم شده و منم خواستگار به اون معنا که دوست و اشنا معرفی کنن یه نفر هم نداشتم و هرچی خواستگار داشتم خودم پیدا می کردم منظورم اینکه بی واسطه به خودم می گفتن ... تو دانشگاه یا تو محیط کارم یا تو کلاس بیرون ....
من اصلا آشنایی به قصد ازدواج رو بد نمی دونم آشنایی که با یه دوستی برای ازدواج شروع میشه از نظر من اصلا اشکال نداره و اگر چنین پیشنهادی بهت شد با در جربان گذاشتن خانوادت رو پیشنهادش فکر کن،نه اینکه منتظر بمونی حتما یه خواستگار سنتی برات بیاد.
چون الان خیلی ازدواج ها از همین طریق صورت می گیره و اگر شخص مناسبی پیشنهاد اشنایی برای ازدواج بهت داد به نظر اصلا اشکال نداره !چون الان واقعا اون شرایط ازدواج سنتی برای خیلی از ماها پیش نمی اد به خاطر تفاوتهای فرهنگی که ایجاد شده ...
ببین عزیزم من فکر می کنم علت اینکه خواستگار نداری به شرایط خوبت برنمی گرده ،اتفاقا بر عکس آقایون در انتخاب همسر خیلی به ظاهر و شرایط اهمیت می دن و دوست دارن یه همسر مناسب از هر لحاظ گیر بیارن ولی برای دوستی فقط به یه سری ملاک های ظاهری اکتفا می کنن یا حتی گاهی اوقات اون ملاکهای ظاهری رو هم نادیده می گرن و فقط برای خوش گذرونی با یه دختر دوست می شن
خوب شما که مهندسی خوندی خوب همکلاسی هات هم مهندسی خوندن و هم سطح بودین و می شد خواستگارت هم باشن ...و یا پدرت استاد دانشگاه طبعا با کسانی رفت و آمد داره که دکتر و استاد دانشگاه و تحصیل کرده اند وشما موردهای داری که هم سطح تو باشن و بتونن خواستگارباشن ....
به نظر من پسرا انچنان به وضعیت دختر نگاه نمی کنن که سر تر نباشه ..معمولا دوست دارن زنشون از خودشون قشنگ تر باشه من خودم خواستگاری داشتم که از همه لحاظ پایین تر ازم باشه و به خودشم جرات داده بیاد جلو ...چون پسرا اصولا اعتماد به نفس کاذب دارن .
از اونجایی که تو ظاهر خوب و زیبایی داری و خانواده خوب هم ،مشکلی که می مونه طرز رفتارت با پسراست ...و همون نوع چهرت
که غلط اندازه و باعث میشه اون پسر برای اینکه تورو همیشه شریک زندگیش بدونه پا پیش نزاره
فکرم نمی کنن پسرا جرات نداشته باشن بهت پیشنهاد ازدواج بدن چراکه پیشنهاد دوستی زیادی داری و این نشون می ده دختر خود خواه و خود بگیری نبودی ...
منظورم این نیست که سبک یا جلفی
اصلا منظورم این نیست
فقط منظورم اینکه تو نوع رفتارت با پسرا باید تغییر ایجاد کنی
به نظر من پسرا برای ازدواچ دختری رو دوست دارن که عاقل باشه ،متواضع باشه ،بساز باشه ،شخصیت خودشو حفظ کنه ،چهره معصومی داشته باشه از نظر قیافه جوری باشه که بهش اعتماد کرد و اطمینان داشت که این دختر با من می مونه و خوش برخورد باشه خشک نباشه ....خیلی اهل خوش گذرونی نباشه و دوست باز نباشه ...متین و موقر باشه و خودپسند نباشه و مادی نباشه ..
RE: واقعا چرا من خواستگاری ندارم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نازنین 1
سلام
اول بگم کلا خواستگار الان خیلی کم شده و منم خواستگار به اون معنا که دوست و اشنا معرفی کنن یه نفر هم نداشتم و هرچی خواستگار داشتم خودم پیدا می کردم منظورم اینکه بی واسطه به خودم می گفتن ... تو دانشگاه یا تو محیط کارم یا تو کلاس بیرون ....
من اصلا آشنایی به قصد ازدواج رو بد نمی دونم آشنایی که با یه دوستی برای ازدواج شروع میشه از نظر من اصلا اشکال نداره و اگر چنین پیشنهادی بهت شد با در جربان گذاشتن خانوادت رو پیشنهادش فکر کن،نه اینکه منتظر بمونی حتما یه خواستگار سنتی برات بیاد.
چون الان خیلی ازدواج ها از همین طریق صورت می گیره و اگر شخص مناسبی پیشنهاد اشنایی برای ازدواج بهت داد به نظر اصلا اشکال نداره !چون الان واقعا اون شرایط ازدواج سنتی برای خیلی از ماها پیش نمی اد به خاطر تفاوتهای فرهنگی که ایجاد شده ...
نازنين حرفات درسته ولي آخه نازنين جون آدم از كجا بدونه يه پسر واقعا قصدش ازدواجه؟ نكنه خداي نكرده........
RE: واقعا چرا من خواستگاری ندارم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گلنوش67
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نازنین 1
سلام
اول بگم کلا خواستگار الان خیلی کم شده و منم خواستگار به اون معنا که دوست و اشنا معرفی کنن یه نفر هم نداشتم و هرچی خواستگار داشتم خودم پیدا می کردم منظورم اینکه بی واسطه به خودم می گفتن ... تو دانشگاه یا تو محیط کارم یا تو کلاس بیرون ....
من اصلا آشنایی به قصد ازدواج رو بد نمی دونم آشنایی که با یه دوستی برای ازدواج شروع میشه از نظر من اصلا اشکال نداره و اگر چنین پیشنهادی بهت شد با در جربان گذاشتن خانوادت رو پیشنهادش فکر کن،نه اینکه منتظر بمونی حتما یه خواستگار سنتی برات بیاد.
چون الان خیلی ازدواج ها از همین طریق صورت می گیره و اگر شخص مناسبی پیشنهاد اشنایی برای ازدواج بهت داد به نظر اصلا اشکال نداره !چون الان واقعا اون شرایط ازدواج سنتی برای خیلی از ماها پیش نمی اد به خاطر تفاوتهای فرهنگی که ایجاد شده ...
نازنين حرفات درسته ولي آخه نازنين جون آدم از كجا بدونه يه پسر واقعا قصدش ازدواجه؟ نكنه خداي نكرده........
گل نوش اگر از اول این قصد رو مطرح کنه پروسه دوستی کلا متفاوت میشه
اسم دوست دختر دوست پسر رو هم نمی زارن
خانواده پسر و دختر هردو در جریان باید باشن
و صحیتی و بیرون رفتنی هم اگر هست برای شناخت بیشتره
یعنی از اول با طرز فکر هم و فرهنگ هم آشنا می شن
این آشنایی هم مدت داره نه اینکه بگه سه سال آشنا شیم
دو سه ماه برای اینکه آدم بخواد آشنا بشه برای ازدواج به نظرم کافیه
چون از اول اسمش آشناییه صمیمیت بیجا نباید ایجاد نمی کنن
دختر اگر زرنگ باشه می تونه حریمارو حفظ کنه و یه مدت بعدشم اگر دید نخیر پسر تن به ازدواج نمی ده و قصد دیگه ای داشته خوب کاتش می کنه دیگه !
نمیشه؟
RE: واقعا چرا من خواستگاری ندارم؟
سرگل جان نگران نباش خیلیا مشکل تو رو دارند
نمونش خودم....
با اینکه 24 و اندی سن دارم تا حالا یه نفر در این خونه رو نزده!
مشکلی ام ندارم!
همه ام تعریف میکنند ازم
همه ام از چهرم خوششون میاد....
ولی نمیشه......مث اینه که قفل شده.....
سرگل جان نگران نباش خیلیا مشکل تو رو دارند
نمونش خودم....
با اینکه 24 و اندی سن دارم تا حالا یه نفر در این خونه رو نزده!
مشکلی ام ندارم!
همه ام تعریف میکنند ازم
همه ام از چهرم خوششون میاد....
ولی نمیشه......مث اینه که قفل شده.....
RE: واقعا چرا من خواستگاری ندارم؟
بابا بسه دیگه چقدر این تاپیکو طولانیش کردید. خواستگار نداری که نداری زندگیتو بکن تمام عالم فهمیدن تو خواستگار نداری خودتم خوب میدونی که تا وقتش نشه نمیری سر خونه و زندگیت پس دیگه وقت بقیه رو با این موضوع نگیر از جنس مونث بودنم با خوندن این تاپیک بدم اومد یعنی اینقدر بدبختیم که فکرمون بشه ازدواج:316:
RE: واقعا چرا من خواستگاری ندارم؟
عزیزم سرگل جان هاله راست میگه
تازه این همه مردم عروسی می کنن این حرفا چیه خواستگار نیست؟؟؟؟؟؟
دوستی داشتم فوق العاده خانم زیبا خانواده عالی کلی هم خواستگار داشت ولی بختش تو 28 سالگی باز شد:72:
همسایه ای داشتیم دخترشو 21-22 ساله شوهر داد هر جا می نشست پا می شد پز می داد طفلک دختره پارسال همه چیشو بخشید با دل شکسته وتن مجروح طلاق گرفت برگشت :302:
از همه جالب تر اشنایی داشتیم 35 ساله بود هر کی این خانم رو می دید حتی مادرش هم دیگه امیدی نداشت بتونه ازدواجی که می خواد کنه ولی :
خدا خواهد انجا که کشتی برد
اگر ناخدا جامه برتن درد
بله خدا خواست یک اقای خیلی خوب(برخلاف تصور خیلی اشناهانه زن مرده نه زن طلاق داده نه پیر نه کور نه کچل):311: درست تو سن وسال خودش اومد امسالم کوچولوش به دنیا اومد:227:
تازه هنوز تموم نشده هنوز::322:
یک دوست دیگه هم داشتم بنده خدا با هر کی اشنا میشد به هم می خورد دیگه کارش به قرص اعصاب کشیده بود نه از این که ازدواج کنه یا نه از تحقیری که تحمل می کرد 27 سالش شد یک شوهر خوب مهربون سن وسال خودش همه چی ام داشت قسمتش شد.:310:
بسته یا بازم بگم
:123:
انشاالله به زودی به حق ماه عزیزی که توش هستیم همه جوونا خوشبخت بشن.:323:
RE: واقعا چرا من خواستگاری ندارم؟
آفرین
ممنون هاله و مانیا جون....حق با شماست اما میدونید
مشکل اینه که ما نمیخوایم گناه کنیم ما میخوایم راه درستو بریم اما نیازم هست..اذیت میکنه......ورزش میکنیم......فعالیت داریم....اما بازم نیازه هست.....خب سخته.....قبول کنین....
RE: واقعا چرا من خواستگاری ندارم؟
RE: واقعا چرا من خواستگاری ندارم؟
sargoljan man chejori mitonam barat 1 payame khososi bezaram?
RE: واقعا چرا من خواستگاری ندارم؟
سلام دوست عزيز
بهتره نگران نباشي يه بار داشتم سر همين قضيه با يكه زنه مسن حرف ميزدم كه آره چرا يه ادم درست حسابي نمياد بهم گفت برو دعا كن از خدا بخواه چيزي كه ميخواي نصيبت كنه و ما نمي تونيم از سرنوشت و قسمتمون فرار كنيم باور كن حتي يه برگ بدون اذن خدا از درخت نمي افته توام توكل بخدا كن و از اون بخواه مطمئن باش بهترين چيز نصيبت ميشه ، داشتن استرس مشكليو حل نميكنه واقعا بخواه تا به تو داده بشه
به قول سنجاب
گاهی گدای گدایی و بخت نیست
گاهی تمام شهر گدای تو می شود
RE: واقعا چرا من خواستگاری ندارم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mahtab-h
sargoljan man chejori mitonam barat 1 payame khososi bezaram?
مهتاب خانم خوش امدی
تایپ غیر از فارسی در تالار ممنوع است.لطفا از این به بعد به فارسی بنویسید.
در ضمن اخرین پست مربوط به اذر ماه است.شما میتونین به تاپیکایی پاسخ بدین
که اخرین پست کمتر از دو هفته باشد
RE: واقعا چرا من خواستگاری ندارم؟
سلام
بچه ها موقع ارسال پاسخ به تاريخ آخرين مراجعه صاحب تاپيك توجه كنين كه تاپيكهاطولاني نشه
خانم سرگل از تاريخ آذر 90 به اين تاپيكشون سر نزدن...
RE: واقعا چرا من خواستگاری ندارم؟
من هم مشابه همین مشکل رو دارم، و البته وضعیت من پیچیده تره چون پدر و مادرم توی این کمبود خواستگار، حتی خواستگار کارشناسی ارشد فنی با خانواده خوب رو هم اجازه نمی دن بیاد منزلمون برای خواستگاری
چون من پزشک متخصص هستم، 28 ساله و بادرآمد خیلی خیلی خوب و پدر و مادرم هم هر دو استاد دانشگاه و وضع مالی خوب و تنها دختر خانواده. پدر و مادرم هم معتقدند که اگه ازدواج نکنم به مراتب بهتر از ازدواج بده و کاملا مصمم هستند...
و خوب البته خودم هم فکر می کنم شاید اختلاف درآمد من و آقای داماد فرضی بتونه مشکل ساز بشه(منظورم بیشتر از نظر غرور اون آقا هست وگرنه من خودم فرد قانعی هستم) و خوب خانواده ای که مشابه ما باشن کم پیدا می شن...همکاران هم سطحم هم که مد نظر پدر و مادرم هستند تقریبا همگی متاهلند...و البته خانواده خیلی هم اهل رفت و آمد نیستن و آشناهای خانوادگی با رفت و آمد خانوادگی نداریم(روابط من و همچنین پدر و مادرم با سایرین تقریبا فقط در سطح دانشگاه است.)
فکر نمی کنم هیچ وقت فرد مناسبی پیدا بشه...
RE: واقعا چرا من خواستگاری ندارم؟
سلام به همگي
دوست عزيزم به نظرم شما هم مثل من هستي البته 26 سال سني نيست كه زياد به فكر ازدواج باشي اونم تو اين زمونه . منم خواستگار نداشتم و مثل شما هر كسي ميخواست فقط با من دوست باشه اما بالاخره با كسي ازدواج كردم كه تنها خواستگارم بود و الان ميفهمم كه تعداد مهم نيست بلكه انتخاب مهمه .
اميدوارم تو هم خوشبخت بشي و از بي خواستگاري اعتماد به نفست كم نشه چون خيلي از دخترهاي امروزي اين مشكل و دارن پس بيخيال عزيز دلم هر كسي تو اين هفت تا اسمون يه ستاره داره مطمئن باش
RE: واقعا چرا من خواستگاری ندارم؟
سلام،
دوستان عزیز، همانطور که فرناز خانم گفتند، این تاپیک مربوط به چند ماه پیش می شود.
لطفاً قبل از ارسال پست در تاپیک ها دقت کنید که تاپیک قدیمی تر از 2 هفته نباشد.
اگر از اعضای تالار سوالی دارید، لطفاً برای خود یک تاپیک جدید ایجاد کنید.
برای اینکه به انجمن مربوطه مراجعه کرده و روی دکمه "موضوع جدید" کلیک کنید.
با تشکر.