کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه

مطالب قبلی ام احساس می کنیم انرژی منفی میده نه؟!!!! :163:
حق دارم خوش مشرب وطناز باشم و همه از همراهی بامن خرسند باشند.
حق دارم با همسرم شوخی کنم وایشون هم در جواب با من شوخی کند و هیچ کدام از هم ناراحت نشویم.
حق دارم هر وقت دلم خواست به فرزندم و همسرم ابراز محبت کنم.
حق دارم با فرزندم در پارک کودکی کنم وبا او روی فنر بروم و به بالا و پایین بپرم .(دیگران هم نگاه نکنند خوب:163:)
حق دارم موهای فرزندم را خودم کوتاه کنم واگر خراب شد کسی چیزی نگوید بچه خودم هست.:163:
حق دارم با تلفن طولانی با خواهرم صحبت کنم ونگران قبض ان نشوم.:311:
حق دارم با مادرم پچ پچ کنم ودردودل اگه با اون حرف نزنم با کدوم غریبه برم دردو دل کنم.

حق دارم وقتی مهمون دارم خودم تصمیم بگیرم چی درست کنم
حق دارم خودم تصمیم بگیرم با چه ظاهری در مجلسی حاضر شم
حق دارم وقتی دلم تنگ شد به مادر و مادر شوهرم سر بزنم نه به خاطر ترس
حق دارم از تنهائی لذت ببرم بدون اینکه محکوم به درون گرائی شم.
حق دارم وقتی درس دارم دعوت به مهمونی رو رد کنم مخصوصا که مهمونی مهم نباشه

حق دارم خودم واسه زندگی خودم تصمیم بگیرم
حق دارم هرجور که دوست دارم بگردم
حق دارم از حق خودم دفاع کنم و نذارم پایمال شه
حق دارم جلوی زور دیگری واسم و زیر بار حرف زور نرم
حق دارم به هرکی که دوست دارم محبت کنم
حق دارم اجازه ندم کسی بهم تو هین کنه و منو زیر سوال ببره
حق دارم توی این دنیا به اندازه عمرم خوب زندگی کنم و ازش لذت ببرم
این حق ها رو خدا بهم داده چون بهم عقل داده پس هیچ کس نمی تونه ازم بگیرتشون

دوستان در نوشتن ستون اول که حقوق اونها بود مشارکت خوبی داشتند.
در قبال هر حقی یه مسئولیتی هم بر دوشمون قرار می گیره . شاید بشه گفت مسئولیت ما همون حقوق سایرین باشه.

مثلا همونطور که حق دارم "رفتار توام با احترام" از دیگری را شاهد باشم من هم مسئولیت دارم با دیگران با احترام برخورد کنم ، جدول زیر را با تامل مرور کنید.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

حقوق
1- تصميم گيري شخصي
2- رفتار توام با احترام
3-رد درخواست نا معقول ديگران
4-اشتباه كردن
5- تغيير نظر
6-صرف زمان براي بررسي درخواست ديگران
7-انجام تقاضاي منطقي
8-داشتن ديدگاه شخصي
9-كنترل سرنوشت خود
10- ابراز احساسات

مسئولیت متناظر هر کدام از حقوق بالا

1-دادن اجازه تصميم گيري به ديگران
2-رفتار توام با احترام با ديگران
3-امتناع جرات مندانه و مودبانه
4- مطمئن شدن از اين كه اشتباه شما به ديگران صدمه نمي رساتد.
5-قايل شدن اين فرصت براي ديگران
6-اقدام منطقي
7-تحميل نكردن تقاضاي خود به ديگران
8-احترام گذاشتن به نظر ديگران
9-اجازه دادن به ديگران جهت كنترل سرنوشت خود
10-توجه به احساسات ديگران

آقای byby علت اینکه من مسئولیتها رو اکثرا انجام می دم ولی راجع به حقوق نه.من ضعف دارم یا دیگران؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

به نظر خودم ستون دوم که مسئولیتهای متناظره کاملا در اختیار ماست و ما مختاریم ولی راجع به حقوق ،دیگران هم دخیلند.

رایحه عشق عزیز
به رفتارهاتون دقت کنید ببینید رگه هائی از رفتار منفعلانه در اون نمی بینید؟
اگر نشانه های رفتار منفعلانه دیدید (که می بینید) ، ضعف از شماست و بایستی سعی کنید به سمت رفتارهای جراتمندانه برید.

رفتار جرات مندانه

گفتیم
جرات مندي يعني پافشاري بر حقوق خود وبيان مستقيم ، صريح و صادقانه احساسات و افكار خود با احترام به حقوق ديگران

در سبك ارتباطي جرات مندانه شخص ضمن احترام به حقوق ديگران و به رسميت شناختن افكار و احساسات ديگران ، به افكار و احساسات خود نيز ارزش و احترام قائل است .

رفتار عمومي اين افراد بيانگر اعتماد و اطمينان است

پيام ارتباطي :
“ من خوبم ، تو هم خوب هستي ، من آماده مذاكره براي رسيدن به تفاهم هستم “

افكار نيمه آگاه:
“ من به شما اجازه نمي دهم از من سوء استفاده كنيد و به شخصيت شما هم احترام قائلم “

یه مثال دیگه ، برا کاربردی تر شدن این کارگاه ،

درخواستی در قالب قرض گرفتن

افسانه کارمند يک شرکت خصوصي است او زني خوش برخورد ، علاقه مند به گردش و کارمندي خوب است . رفتارش به گونه اي است که هم همکارانش و هم دوستانش او را دوست دارند .

مريم يکي از دوستان صميمي اش از او خواهش کرد ؛
گفت که قرار است به ميهماني برود و از افسانه خواست گردن بند جديد و گران او را قرض بگيرد ، افسانه گردن بند را از نامزدش هديه گرفته بود و مايل نبود که گردن بند را به کسي بدهد .

سه نوع رفتار :
بدون ابراز وجود
او نگراني اش را از گم شدن يا آسيب ديدن گردن بند پنهان مي کند و با اين که گردن بند خيلي براي او عزيز است مي گويد خواهش مي کنم و گردن بند را به مريم مي دهد و تمام شب را در نگراني سپري مي سازد .

پرخاشگرانه
افسانه از درخواست دوستش ناراحت مي شود و مي گويد : نه ، به هيچ وجه و خشمگين مي شود و به او مي گويد درخواست احمقانه اي داري .
مريم تحقير مي شود اما افسانه بعد احساس پشيماني ميکند احساس رنجش مريم در تمام شب ادامه دارد و از آن به بعد رابطه بين مريم و افسانه به هم مي خورد .

ابراز وجود کردن
افسانه اهميت گردن بند را به مريم مي گويد و با لحني مؤدبانه و با اين حال محکم به او مي گويد که تقاضايش غيرمنطقي است زيرا اين گردن بند براي او ارزش ويژه اي دارد .
مريم نااميد مي شود اما افسانه را درک مي کند افسانه هم از اينکه صادقانه حرف زده خوشحال است .

بی بی نازنین، با اینکه رفتار سوم در تئوری باید به همین سادگی و به همین خوشمزگی به نتیجه مطلوب برسد اما در عمل اینگونه نیست. مثالش اینکه در سالهای گذشته بارها شده کسانی از بنده درخواست حتی وسایل شخصی ام را که بدلایل بهداشتی و سلامتی نمیتوانستم در اختیار دیگران بگذارم، را داشته اند (مثلا فکر کن حوله حمام! شانه سر! و...) اما علیرغم توضیحات بسیار مودبانه و عاجزانه و خالصانه بنده :311: سائل چهار تا انگ هم به ما زده و رفته و نخود خورونی هم پشت سر ما راه انداخته که بیا و ببین! درک کیلو چند؟

من میگم آدمی که درک داره، وقتی میبینه گردنبند نداره همینجوری خیلی هم با افتخار میره توی مهمونی و خودشو و شخصیتشو پایین نمیاره که با گردنبند قرضی بره مهمونی! مگه شخصیت آدم به گردنبنده؟ دههههه:97::97:

خب خوشحالم که بی دل عزیز هم در این کارگاه شرکت کردند ، اما گمونم از همین پست آخری مهمون ما بودن!

بعرض برسونم که اینجا کارگاهه ، کار عملی هم داره :311:

بنا به این مثالی که زدید و با توجه به تقسیم بندی ارائه شده دو واکنش دیگه باقی می مونه :
یکی رفتار منفعلانه ، و دیگری رفتار پرخاشگرانه
جراتمندانه که به زعم شما ایراد داره !! این دو را هم امتحان کردید ، ضرر کدام کمتر بوده؟
اگه رفتار دیگه ای هم بکار بردید که جواب داده ، بیان کنید.

ضمنا اگر تا انتهای کارگاه با ما باشید ، استثنائات عملکرد رفتارجرأت مندانه نیز مرور خواهد شد.

ومن الله التوفیق

بله رفتار دیگه ای هم بکار بردم که جواب داده! و اون مجموعه ای از همون سه واکنش مد نظر شما بوده. یعنی اول جرات مندانه (عاجزانه توضیح مفصل با رسم شکل دادم و خواستم دست از سر وسایل شخصی ما بردارند)، دوم پرخاشگرانه (یعنی گفتم دهه! حوله خانواده و شانه خانواده نداریم!:163:) و سوم اینکه پس از اینکه کلی چرت و پرت و رفتار جرات مندانه تر تحویلم دادند، بردند استفاده کردند و حالش را بردند (منفعلانه؟).

نتیجه اینکه بی دل هم فحش خورد، هم وسایلشو استفاده کردند هم پشت سرش نخود خورون راه انداختند که اه اه اه این بی دل چقدر حساااااااااااااسه وسواس داره بدبخت! اون یکی گفت آره خواااااااهر این بی دل ...

اما جدیدا این راهکار را بکار میبرم:
وسایل شخصی ام را منفعلانه میبرند استفاده میکنند، بنده هم با آب جوش 90 درجه و کلی شوینده آنچنانی هفتاد دور میشورم خلاص!
در مورد وسایلی همچون ماشین و طلا و ... هم خوب است ادم اصلا شرایطی را برای دیگران ایجاد نکند که آنها درخواست این چیزها را هم داشته باشند!!! و گرنه بعید میدانم جز رفتار پرخاشگرانه و خشونت آمیز چیز دیگه ایی جواب بده! مگه اینکه یک دل دریایی داشته باشی که بعدا هر اتفاقی افتاد به روی مبارک نیاوری.

والسلام

این بود انشای من

امان از تو بی دل!
یه دقیقه نیومده کارگاه مارو کردی کلاس انشا :311:

در هر دو ارسالتون گفتید "بسیار مودبانه و عاجزانه و خالصانه بنده"
در حالیکه در رفتار جراتمندانه ، بیان مودبانه داریم اما عاجزانه خیر.
در مورد رفتار دیگران مثل نخود خوران و ... در این کارگاه صحبت نمی کنیم .صحبت روی رفتار جراتمندانه است در سه مقوله:

– رد جرأت مندانه: زماني كه با درخواست هاي نادرست و نامعقول ديگران مواجه مي شويم، مي توانيم با روش رد قاطعانه (جرأت مندانه) به درخواست آنان پاسخ منفي بدهيم.

– درخواست جرأت مندانه: از اين روش در مواقعي كه نيازمند كمك گرفتن از ديگران هستيم، استفاده مي كنيم.

– بيان جرأت مندانه: از اين روش براي بيان احساس و افكار خود در تقدير و تشكر از ديگران استفاده مي كنيم.


شاید در خصوص شما نکته در این قسمت باشد
"ادم اصلا شرایطی را برای دیگران ایجاد نکند که آنها درخواست این چیزها را هم داشته باشند!!! "

یعنی برخوردهای اولیه از سوی شما منفعلانه بوده (که شما تعبیر به ایجاد شرایط کردید) ، بعد که به خودشان اجازه داده اند که این درخواستها را داشته باشند شما به این نتیجه رسیده اید که "رد جراتمندانه" نتیجه نداده و باید پرخاشگرانه واکنش نشان دهید.
ما معتقدیم که می توان با رد جراتمندانه ، در عین احترام به دیگران برای خودمان هم احترام قائل شویم.
حالا واقعا کدوم پستها رو در این کارگاه مطالعه کردی؟

آقای baby بالاخره همه ی ما شاید پیش از این رفتارهای منفعلانه یا پرخاشگرانه ای داشتیم که منجر به این میشه که رفتار جرات مندانه ی امروزمون بی ثمر باشه.یکی از دلایلی که منم یه کم(خیلی کوچولوها...) از این کارگاه دلسرد شدم جنبه ی تئوری داشتن بیشتر مطالبی هست که عنوان میشه چون واقعا به قول بی دل عزیز شرایط همیشه به این گل و بلبلی نیست!
من خودم به شخصه دیدم که بارها و بارها نتیجه ی یک رفتار جرات مندانه بستگی مستقیم با فرد مقابلم داره برای بعضیها به هیچ وجه من الوجوه جواب نمیده! مگر این که یه کم چاشنی پرخاشگرانه قاطیش بشه! بعضیها هم که به هیچ صراطی مستقیم نیستن!
در هر صورت از زحمتی که برای اداره این کارگاه میکشید ممنونم و براتون آرزوی موفقیت میکنم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط یک زن امیدوار

.یکی از دلایلی که منم یه کم(خیلی کوچولوها...) از این کارگاه دلسرد شدم جنبه ی تئوری داشتن بیشتر مطالبی هست که عنوان میشه
من خودم به شخصه دیدم که بارها و بارها نتیجه ی یک رفتار جرات مندانه بستگی مستقیم با فرد مقابلم داره برای بعضیها به هیچ وجه من الوجوه جواب نمیده! مگر این که یه کم چاشنی پرخاشگرانه قاطیش بشه! بعضیها هم که به هیچ صراطی مستقیم نیستن!
در هر صورت از زحمتی که برای اداره این کارگاه میکشید ممنونم و براتون آرزوی موفقیت میکنم.

---

در شروع ایجاد این کارگاه ، تصمیم براین بود (و الان هم هست) که با آوردن مثال های متنوع و واقعی از زندگی مون:

اولا این رفتارها رو بشناسیم
روی رفتارهامون دقت کنیم
و در جهت حرکت به سمت رفتارهای جراتمندانه حرکت کنیم .
(دوز جراتمندی رو بیشتر کنیم)

یادمان باشد برای فردی که اکثر رفتارهایش منفعلانه بوده و از آن رنج می برده ، اگر با بهره برداری از مطالب این کارگاه برای شناسائی و درمان اقدام کرده باشد و تا حدودی به سمت جراتمندی خیز برداشته باشد بنظر کارگاه موفق بوده.

بهرحال تا هر مقداری که این کارگاه برای شما(یا دیگر دوستان) مفید هست استفاده نمائید.
همانطور که بیان شد استثنائات رفتار جراتمندانه در انتهای کارگاه بیان خواهد شد.


خصوصيات كلامي و غير كلامي رفتار جراتمندانه

شنونده و پذيرا هستند
تن صداي محكم و استوار دارند
تماس چشمي مستقيم
بيان جملات خود با استفاده از ضمير “ من “
استفاده از عبارات حاكي از همكاري در كلام خود
عدم استفاده از كلمات مطلق
وضعيت بدني راست ، متعادل و آزاد
حتي وقتي موافق چيزي نيستند نهايت احترام طرف مقابل را حفظ كرده و حقوق انساني او را رعايت مي كنند .

موقعيت من:

از صبح خونه مادرشوهرم مهمون بوديم با جاريم.از صبح رفتم حتي خودم غذا پختم و ظرف شستم.
ساعت 3 ظهر از خونه پدرم زنگ زدن كه بيا زن داداشت اومده مهموني و از اونجا كه تو خونمون تنها همزبونش منم مادرم خواهش كرد كه تنهاش نذارم
به مادرشوهر قضيه رو توضيح دادم و گفتم كه بايد برم
مادر شوهر :نه نميخواد بري
من:آخه زن داداش تنهاست حتي شوهرش هم پيشش نيست حوصلش سر ميره
ايشون: نه ولش كن نرو
من:نميشه گناه داره،از صبح در خدمت شما بودم حالا مادرم خواهش كرده بايد برم
ايشون: نه ولش كن بذار تنها باشه!.اينجا باش پيش جاريت بعد هم عصر بايد بياي بريم خونه يكي از فاميلاي دور بعد برگرديم شام درست كنيم اگر خواستي آخر شب برو!

هرچند من عذرخواهي كردم و رفتم خونه پدرم ولي ايشون ناراحت شدن و گفتن حالا كه خودت نميخواي بموني....

رفتار جراتمندانه تو اين موقعيت؟

نمیدونم چیزی که میگم درست هست یا نه اما به نظر من رفتار شما جرات مندانه بوده و درست عمل کردید چون با حفظ احترام نظر و عقیده تونو گفتید و اجراش کردید و این که مادر همسرتونم ناراحت شده تقصیر شما نیست ایشون هم باید درست و منطقی برخورد میکرد که متاسفانه نکرده اما در کل اون جور که به نظر میرسه نباید بعد از انجام یک رفتار جرات مندانه انتظار داشته باشیم که حتما طرف مقابلمون حرف ما رو بپذیره.
اما اگه من در این موقعیت بودم توضیحات اضافه نمیدادم و میگفتم که باید برم به مادرم سر بزنم و هر بار هم که اصرار میکردن بازم اینو تکرار میکردم احتمالا این بار ناراحت میشدن اما با تکرار این موضوع و این که من برای خودم در این مورد حقی قائلم دفعه های بعدی دیگه اصرار نمیکردن.
پ.ن:همه ی اینها منوط به اینه که من رابطه ی خوبی با مادر همسرم داشته باشم و متقابلا اگر ایشون هم همین رفتار رو انجام بدن ازشون دلخور نشم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sci

وقتي شخصي منفعل است،‌ يعني چي؟ يعني تو سري خوره؟ نه اصلا اينطور نيست! چون همين شخص پرخاشگر هم هست...
وقتي شخصي منفعل هست يعني نسبت به بيان افكار و احساسات و اميال خود و حتي صداقت و روراستي بي ميله و اونها رو پيش خودش نگه مي داره... به هر دليلي! شايد با قصد خوب هم باشد يعني او دوست ندارد ديگران را ناراحت كند و يا از اشتباه مي ترسد... اما اين نوع رفتار موجب احساس رنجش خاطر،‌ سردرگمي و بدگماني فرد مقابل مي شود.
گاهي اين رفتار ناشي از يك نوع ايثار است،‌ از خود گذشتگي است... اما در چه صحنه اي؟ چه صحنه اي را خالي مي كنيد تا همسر شما،‌ عشق شما، ناراحت نشود... صحنه زندگي رو! صحنه عشق رو! اين شرايط بر خلاف اون چيزي كه انتظار داريم... موجب تضعيف صميميت مي شه...

زني مي گه : من همه چي رو گذاشتم وسط! از همه چي گذشتم! از خواسته هام!‌از احساساتم! از افكارم! اما وضع ما اصلا خوب نشد! چرا؟؟؟ خب با توجه به تعريفي كه از انفعال كرديم مسلما صميميت در اين خانه از بين مي رود!
معمولا افراد منفعل،‌ فرقي نمي كنه زن يا مرد، فردي پرخاشگر رو تربيت مي كنند... يعني وقتي كسي از افكار خودش صرف نظر مي كنه! شخص ديگه افكارش رو پر رنگ مي گه...
وقتي كسي از بيم سرزنش شدن چيزي نمي گه! حتما فرد ديگر عادت به سرزنش كردن داره...
در مقابل انفعال پرخاشگري است: پرخاشگري هم به اين معني نيست كه فرد فحش و ناسزا بگويد... معمولا افراد پرخاشگر يك انگشتشان هميشه رو به سمت مقابل است... معمولا انفعال به پرخاش ختم مي شود.. پرخاش همواره با كلماتي مثل " تو هميشه" يا " تو هيچ وقت" همراهه.. فرد منفعل پرخاش مي كنه چون بعد از مدتي فرد مقابلش رو مسئول احساسات منفي خودش قلمداد مي كنه! معمولا گفتگوهاي افراد پرخاشگر تمركز بر شخصه... : تو قرار بود اين كار رو بكني! اما نكردي!!! تو هميشه فراموش مي كني من رو!!!
تا بر موقعيت! يعني اينطور نيست: من از اينكه تو اين كار رو انجام ندادي،‌واقعا نگرانم! آيا نمي شه در زمان ديگري اين كار رو انجام بدي؟

بنابراين: زوجهاي منفعل به دليل اينكه نيازهاي خود رو نمي گويند،‌ معمولا به چيزي كه از زندگي مي خواهند نمي رسند و رابطه انها از حداقل صميمت بر خوردار خواهد بود... و بعد از مدتي به شدت بي روح مي شود.. تا جائيكه احساس مي كنند داشتن يا نداشتن عشق تاثيري در رابطه نخواهد داشت.
و اگر همسري پرخاشگر و همسري منفعل در كنار هم باشند،‌ همسر پرخاشگر مسلط خواهد بود كه اين نيز منجر به انفعال بيشتر خواهد بود!
بنابراين اگر مرد و زن كه در كنار هم، با تفاوتهاي كاملا واضح از نظر احساسي و رواني،‌ نتوانند جرات مند باشند،‌ به تدريج يكي ديگري را تغيير مي دهد و رفتارهاي منفي رشد فزاينده خواهند داشت...
پس رابطه در تقابل شكل مي گيرد... و پيشنهاد صريح و واضح آن است كه حتما و حتما هر دو زوج بايد جرات مندانه عمل كنند تا عشق تقويت شود.

---

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sci

وقتي فرد منفعل است،‌ يعني نسبت به بيان افكار،‌ تمايلات، خواسته هاي بزرگ و كوچك، و حتي بيان صادقانه و روراستي و صراحت بي ميل است و تمام آنها رو نزد خودش نگه مي داره!
وقتي زني به واسطه اينكه همسرش احساس خوبي داشته باشد، از نظرات و تمايلات خودش مي گذره، براي اينكه بچه اش احساس بهتري داشته باشه،‌ از تمايلات خودش مي گذره، احساس خودش رو ناديده مي گيره، ويا شوهر،‌ براي اينكه زنش ناراحت نشه و غر و لند نكنه، يا سرزنشش نكنه،‌ كاري رو نمي كنه و حرفي رو نمي زنه... عملا موضع انفعال بوجود مي آد...
اما فرد تاچه زماني منفعل مي مونه؟ تا ابد؟؟ نه.. اون بعد از مدتي در بدترين شرايط تبديل به موجودي پرخاشگر مي شه و شخص مقابلش رو براي انفعال روزهاي گذشته خودش،‌ سرزنش مي كنه و اون رو متهم و مقصر تمام بد بختي ها مي دونه... و بعد مجددا دور جديدي از انفعالهاش شروع مي شه
پس مي بينم كه سبك ارتباطي منفعل، به پرخاشگري هم ختم مي شه...
و كسي كه پرخاشگر هست كمتر به موضع انفعال مي ره...

اما وقتي رابطه مطرح است،‌ شما دو نفر در اين رابطه مطرح هستيد! يعني شما و همسرتون.. بايد هر دو سبك گفتگوتون رو تغيير بديد
جالبه بدونيم كه سطوح صميميت زن و شوهر بر اساس اين سبكهاي ارتباطي خواهد بود...

* اگر دو نفر منفعل باشند،‌ ارتباط بي نشاط ، هر دو بازنده هستند،‌ سطح صميميت روز به روز كاهش خواهد يافت

* اگر يكي منفعل باشه و ديگري پرخاشگر،‌ارتباط با سلطه همراهه... چرخه فوق العاده بدي هست! ... انفعال يكي ديگري رو به سلطه هر چه بيشتر مي كشونه! يكي از بيان خواسته هاش اجتناب مي كنه و ديگري مسلط تر مي شه و اين يك چرخه منفي است كه هرگز تموم نمي شه.. براي همين بسياري تصميم مي گيرند كه براي متوقف كردن چرخه، ارتباط رو قطع كنند... در صورتيكه اين تصميم هم درست نيست! چرا كه چرخه قطع نخواهد شد و اون افراد در محيط هاي ديگه اين چرخه رو ادامه مي دهند...
در اين شرايط درسته كه شما به نفع همسرتون كوتاه مي آييد،‌ كه دعوا نشه! اما اين نتيجه اش مي شه تسلط بيشتر ايشون،‌ و اين نتيجه اش مي شه انفعال بيشتر شما،‌ و چرخه منفي تكرار مي شه! شما عملا با عدم بيان خواسته هاي خودتون موجب مي شويد كه چرخه آغاز بشه!!! درصورتيكه اگر شما به جاي قطع كردن ارتباط،‌ اجتناب از بحث، انفعال بيشتر، با صراحت و شجاعت،‌ خواسته خودتون رو مطرح كنيد به شيوه جرات مندانه،‌ مسلما چرخه متوقف خواهد شد... گاهي اين عمل سخته و يك شبه اتفاق نمي افته اما با صبر و كوشش حتما انجام مي شه...
و تنها در صورتي ما ارتباط رو قطع مي كنيم كه يكي از افراد به دليل اختلالات رواني نخواهد چرخه متوقف شود!
وقتي دو نفر سالم هستند... چرخه دير يا زود متوقف مي شه!
گاهي همسران اين چرخه رو متوقف نمي كنند... بلكه با بدون كلام سعي مي كنند،‌ با رفتاري پرخاشگرانه اين چرخه متوقف بشه... مثلا زن به همسرش مي گه باشه هر چي تو بگي و كار خودش رو مي كنه! اين يعني عدم روراستي كه متوقف كننده چرخه نيست... يا برعكس مرد به زنش مي گه آره من اشتباه كردم،‌ اما كار خودش رو انجام مي ده!

* اگر هر دو پرخاشگر باشند‌، ارتباطي هميشه در تعارض خواهيم داشت با صميمتي بسيار كم

* اگر يكي جرات مند و ديگري منفعل باشد... ارتباط ناكام مي شود و هر دو بازنده مي شوند و صميمت باز هم كم است

* اگر يكي جرات مند و ديگر پرخاشگر باشد،‌ ارتباط Confrontational يا خصمانه مي شود،‌ و صميميت بازهم كم است

تنها در شرايطي نشاط و تكامل رو خواهيم داشت و زندگي حفظ مي شود و عشق قوت مي گيرد،‌ كه هر دو جرات مند باشند... صميميت فورا رو به افزايش است.
در اين شيوه ارتباطي سبك گفتگو هم صراحت دو طرفه رو طلب مي كند/ هر دو طرف بايد تصميم بگيرند كه رفتاري جرات مندانه داشته باشند... و اين الگو يك الگوي دو طرفه است!
البته وقتي يك طرفه اجرا مي شه، صبر و تحمل زيادي مي خواهد كه من در كمتر كسي اون رو سراغ دارم...
آنچه در رفتار جرات مندانه مهمه، اينه كه شما با صراحت،‌ روراستي و صداقت نظرات خودتون رو مي گوييد و الزامي در طرف مقابل نمي بينيد كه حتما بايد نظرات شما رو بپذيره چراكه ايشون هم حقوقي دارند. عملا رفتار جرات مندانه بر اساس احترام متقابل شكل مي گيره و اعتماد به نفس شخص
شخصي كه عزت نفس و اعتماد به نفس كافي نداره،‌ نمي تونه جرات مند باشه و شخصي كه اعتماد به نفس داره و احترام طرف مقابل رو نداره،‌ پرخاشگري مي كنه...
مهارتهاي رفتار جرات مندانه، تنها به يكي دو تا ختم نمي شه... شيوه انتقاد،‌ شيوه درخواست، بيان خواسته ها، الگوهاي گفتگو،‌ قاطعيت، حقوق فردي،‌ پذيرش انتقاد،‌ زبان بدن،‌ گفتگوي غير كلامي، مهارت همدلي و... از مولفه هاي مهارت رفتار جرات مندانه است كه تنها راه ايجاد يك رابطه مناسب، كارا،‌ پر نشاط و بسيار راضي كننده است. در اين شيوه،‌ دعوا نمي شود،‌ بحث غير سازنده نداريم،‌ و چون افراد به نظر هم احتارم مي گذارند و حقوق شخصي هم رو مي دانند، كسي سرخورده نيست و مشكلات آرام حل مي شوند،‌ صفحات ذهني دور از هم افراد،‌ به مرور به هم نزديك مي شود و اون تفاهم واقعي اتفاق مي افتد... تفاهمي كه هرگز ذاتي، نا خودآگاه و عجيب نيست و بدست آوردني است

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط گلنوش67

به مادرشوهر ....گفتم كه بايد برم
مادر شوهر :نه نميخواد بري

...ولي ايشون ناراحت شدن و گفتن حالا كه خودت نميخواي بموني....

رفتار جراتمندانه تو اين موقعيت؟

---

سوال شده که آیا رفتار من جراتمندانه بوده؟

بله ، رفتار شما از نوع :
– رد جرأت مندانه: زماني كه با درخواست هاي نادرست و نامعقول ديگران مواجه مي شويم، مي توانيم با روش رد قاطعانه (جرأت مندانه) به درخواست آنان پاسخ منفي بدهيم.

بوده ، فعلا به واکنش طرف مقابل کاری نداریم ، ممکن است ناراحت شوند و یا هر واکنش دیگه ای نشون بدن ، تمرکز روی رفتار خودمون هست.

و برای بهتر کردن بیان ، درخواست و یا رد جراتمندانه نیاز به مهارتهای مختلفی هست که ما رو در مقوله های مختلف جراتمندی مجهز کنه.

یکی ازبستگان ازدرامدهمسرم می پرسه ولی من دوست ندارم جوابشوبدم.
منفعلانه:گفتن درامدهمسرم.
جراتمندانه:؟؟؟؟
پرخاشگرانه:مگه تومامورمالیاتی

دوستان عزیز
لازم می دونم یه بار دیگه توضیح بدم که اینجا کارگاهه و کار عملی هم داره نظیر همین موضوعی که mahi مطرح کردن .
خودتون رو در موقعیتهای مختلف تجسم کنید "موقعیتهائی از درخواست ، رد ، یا بیان " یه موضوع و ببینید با توجه به مطالب گفته شده رفتار جراتمندانه کدام است.

بنابراین پست # 62 و این سه مورد جزء تکالیف امروز:

خودتان را در موقعيت هاي زير تجسم كنيد و درخواست خود را به بهترين شيوه اي كه مي دانيد مطرح كنيد :

درخواست تغيير كانال تلويزيون بخاطر ديدن برنامه دلخواه از يكي از اعضا خانواده .

شما به تازگی ماشینی خریده اید ، رد درخواست ما شين که ازسوی يكي از دوستان مطرح شده

شيوه دلخواه احترام گذاشتن زن و شوهر به يكديگر در حضور ديگران

[quote=baby]








[color=#C71585]درخواست تغيير كانال تلويزيون بخاطر ديدن برنامه دلخواه از يكي از اعضا خانواده .


الان برنامه موردعلاقه من شروع میشه.توفرداتکراراین فیلمونگاه کن.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mahi91

یکی ازبستگان ازدرامدهمسرم می پرسه ولی من دوست ندارم جوابشوبدم.
منفعلانه:گفتن درامدهمسرم.
جراتمندانه:؟؟؟؟شرمنده جز مسائل خانوادگي و خصوصي ماست
پرخاشگرانه:مگه تومامورمالیاتی

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط baby

درخواست تغيير كانال تلويزيون بخاطر ديدن برنامه دلخواه از يكي از اعضا خانواده .
لطفا بزن كانال ... ميدوني كه چقد منتظر بودم(البته بستگي به صميميتم با طرف هم داره)

شما به تازگی ماشینی خریده اید ، رد درخواست ماشين که ازسوی يكي از دوستان مطرح شده
معذرت نميتونم درخواستتونو بپذيرم
شيوه دلخواه احترام گذاشتن زن و شوهر به يكديگر در حضور ديگران
متوجه نميشم...

---

البته فكر ميكنم اينا رو كه مينويسم تو ذهنمه ولي در واقعيت نميتونم همه اين حرفا رو بزنم

شما به تازگی ماشینی خریده اید ، رد درخواست ماشين که ازسوی يكي از دوستان مطرح شده
شرمندتم چون تازه خریدمش اول بایدخودم افتتاح کنم.:300:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط baby

دوستان عزیز

یکی ازبستگان ازدرامدهمسرم می پرسه ولی من دوست ندارم جوابشوبدم.
با حالت شوخی و خنده اولش می گم secrete بعد هم سوال را به حاشیه می کشم وراجع به موضوع کلی تری مثلا اساس سازمان حقوق و دستمزد در ادارات صحبت می کنم.


خودتان را در موقعيت هاي زير تجسم كنيد و درخواست خود را به بهترين شيوه اي كه مي دانيد مطرح كنيد :

درخواست تغيير كانال تلويزيون بخاطر ديدن برنامه دلخواه از يكي از اعضا خانواده .
با حالت اشتیاق اعلام همگانی می کنم که الان فلان برنامه از فلان شبکه هست کاش میزدین اون شبکه میدیدمش

شما به تازگی ماشینی خریده اید ، رد درخواست ما شين که ازسوی يكي از دوستان مطرح شد.
راستش این مساله ای هست که باید با همسرم مشورت کنم اجازه بدید بعدا جوابش را بهتون می گم.


شيوه دلخواه احترام گذاشتن زن و شوهر به يكديگر در حضور ديگران
همسرم توی غذا خوردن خیلی وسواس به خرج می ده سر سفره در مهمانی ها همیشه کنارش می شینم وبراش ظرف غذاش را آماده میکنم و در حین غذا خوردن براش گوشت ریش ریش میکنم .دیگران شاید براشون عجیب باشه ولی من به همسرم بیشتر اهمیت می دم
[/color]
.

---

گلنوش عزیز هم رفتار جرات مندانه ای داشتند اما یک نکته ای که به نظر من اومد این هست که مکالمه بین ایشون ومادر شوهرشون حالت درخواست جرات مندانه و رد درخواست از طرف مادر شوهرشون یه حالت تکرارو اصرار داشته این تکرارو اصرار بیشتر باعث دلخوری می شه وگرنه خود درخواست جرات مندانه بوده

آقای بی بی فکر نمی کنید در خواست تغییر کانال چیز مهمی نیست؟.اون هم بین اعضای خانواده.مثال ماشین نمونه خوبیه تا خودمونو بهتر بشناسیم.ولی تغییر کانال نه.مثلا فکر کنید همه نشستند و دارن اخبار می بینن حالا اون موقع برنامه دلخواهمون شروع می شه اینجا نمی شه که اونا خبرو نصفه و نیمه ول کنن.اصلا در خواست درستی نیست.
البته این نظره منه.رفتار جراتمندانه به هر قیمتی درست نیست.هر چقدر هم ما نفع ببریم و اطرافیان هم ناراحت نشن. وقتی حقه ما نباشه

بله اینها چند مثال از موقعیتهای مختلف بود ، ومسلما رفتار جراتمندانه به هر قیمتی درست نیست.

مثال: روز گذشته صندلی عقب تاکسی نشسته بودم.
شیشه جلو پائین بود و باد سرد مسافرین عقب من جمله مرا اذیت می کرد. از راننده خواستم شیشه رو بالا ببرد.
"اگه میشه شیشه جلو را بالا ببرید"
بالا برد آما کمی جلوتر شیشه سمت خودش را تا ته پائین آورد!

این بار و با قاطعیت بیشتری : " مشکلی وجود داره که شیشه رو میارید پائین ؟ باد سرد مستقیما می خوره به صورت مسافرین عقب ، شیشه رو بالا بدید"

مهم بیان این مساله (درخواست جراتمندانه ) بود ونه واکنشی که راننده انجام میده (البته در این مثال او شیشه رو بالا برد )
با کمی دقت در رفتار ها، روزانه شاهد چندین موقعیت این چنینی هستیم.
بگذریم ،

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

برای انجام رفتار جراتمندانه مهارتهاي مختلف كلامي و غير كلامي وجود داره که به برخی از آنها اشاره می کنیم

مهارتهاي غير كلامي

سرعت كلام
بلندي صدا
تن صدا
واژگان( محتواي كلام)
تماس چشمي
حالت چهره
وضعيت بدن
فاصله فيزيكي
درنگ گفتار
مدت پاسخ
سيالي پاسخ

بلندي صدا : با صداي محكم و نسبتا بلند و بدون فرياد كشيدن و پريشان شدن صحبت كنيد

رواني و سرعت كلام :با كلمات شمرده و واضح و با سرعتي كه بيانگر اعتماد به نفس باشد ، حرف بزنيد

درنگ گفتار : در هنگام سخن گفتن گاهی درنگ کنید ، اجازه بدهید طرف صحبتتان هم مطالبش را بیان کند.

سيالي پاسخ : بریده بریده و منقطع صحبت نکنید.

تماس چشمي : تماس چشمي مستقيم با فرد برقرار كنيد ولي به فرد مقابل خيره نشويد.

حالت چهره : حالت چهره بايد به صورتي باشد كه بيانگر جدي و راسخ بودن شما و داشتن اعتماد به نفس باشد


وضعيت بدني :روبروي كسي كه با او حرف مي زنيد قرار بگيريد ،
براي تاكيد روي نكات خاص از ژست هاي مناسب (حركات دست ، حالات چهره ، وضعيت هاي بدن ) استفاده كنيد.

فاصله فيزيكي :فاصله فيزيكي مناسب را رعايت كنيد نه زياد دور از فرد بنشينيد و نه زياد به فرد نزديك شويد

یکی ازموضوعات مهم که من باهاش مشکل دارم :
وقتی کسی رفتارش همیشه پرخاشگرانه بوده ومی خواهیم درموردیک کاری یابرخوردی که داشته ازش انتقادکنیم.لحن گفتاربه چه صورت باشه،(کسی که کلارفتارپرخاشگرانه داره وبه نوعی زورگوهم هست)

شما در مقابل این فرد می تونید منفعلانه ، پرخاشگرانه ، جراتمندانه رفتار کنید.
اگر پرخاشگرانه عمل کنید ، دائما در حال تعارض خواهید بود و چرخه مشاجرات و بی حرمتی ها پایان نمی پذیرد.
اگر منفعلانه عمل کنید ، ضمن اینکه عزت نفستون رو نادیده گرفته اید ، صمیمیت کم شده و هر دو بازنده خواهید بود.
اگر جراتمندانه عمل کنید ، درسته که باز هم صمیمیت کم می شود اما نه به اندازه بالا ، ضمن اینکه امیدوار هستید که عملا رفتارهای جراتمندانه رو هم به طرف مقابلتون دارید آموزش میدید ، همانطور که به خودتون احترام میذارید به طرف مقابلتون هم بی احترامی نمی کنید.
روشها ومهارتهای "انتقاد سازنده " رو مطالعه و بررسی کنید ، بیان جراتمندانه رو هم چاشنی اون.

نتیجه بررسیهاتون رو هم با ذکر مورد (مثال موردی) در همین تاپیک بیان کنید.

دیروز همسرم ....
واکنش من در مقابل این پرخاش ....
پ.ن : (نخوانید پ نه پ :311:) : دقت کنید که آیا "رفتارش همیشه پرخاشگرانه" است یا برخی از رفتارهاش !!

مثلادیروز(البته فقط صحبت دیروزنیست،بحث ومشاجره هرروزه)سرعوض کردن کانال.من رفتارمنفعلانه داشتم.

یه سوال دارم اینکه تفاوت تمرین صبر با رفتار منفعلانه چیه؟

گاهی اوقات لارم هست زمانی که داری صبر کردن را تمرین می کنی باید رفتار منفعلانه از خودمون نشون بدیم.

در رفتار منفعلانه ، من برای خودم ارزشی قادل نمیشم ، به خودم احترام نمیذارم ، ابراز وجود نمی کنم تا نکنه طرفم ناراحت بشه ، اعتماد به نفس ندارم.
در ناخودآگاهم "من خوب نیستم - تو خوبی" جای گرفته.

در حالیکه وقتی صبر می کنم ، دارم تمرین می کنم که جلوی عصبانیتهام رو بگیرم ، مراقب هستم رفتار پرخاشگرانه بروز ندم.

نکته: اما نکته ظریف اینجاست که تفاوت است بین صبری که از روی جرات هست و صبری که از انفعال نشات میگیره!

مثلا گاهی اوقات شما فردی رو می بخشی اما از روی ضعف ، که اگر ضعف شما مقابل او نبود دوست داشتید به بدترین نحو ممکن واکنش نشون بدید ، مثلا کله ش رو قلفتی بکنید !!!

اما گاهی اوقات می بخشید ، اما از روی قدرت. یعنی توانائی مقابله با او را دارید ، ابزارش رو دارید ، اما بزرگواری می کنید و می بخشید.

در هر دو صورت بخشیده اید ، اما این کجا و آن کجا:
میان ماه من تا ماه گردون
تفاوت از زمین تا آسمان است

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط baby

در رفتار منفعلانه ، من برای خودم ارزشی قادل نمیشم ، به خودم احترام نمیذارم ، ابراز وجود نمی کنم تا نکنه طرفم ناراحت بشه ، اعتماد به نفس ندارم.
در ناخودآگاهم "من خوب نیستم - تو خوبی" جای گرفته.

ممکن است اینطور باشد اما بطور قطعی نه! چه بسا ممکن است خودم را هم خیلی دوست داشته باشم و خیلی هم خودم را قبول داشته باشم و اتفاقا آدم مقابل را صد در صد بد بدانم. اما رفتار انفعالی من از روی "ترس" باشد یا از روی ناتوانی و جرات مند نبودن و ...

در حالیکه وقتی صبر می کنم ، دارم تمرین می کنم که جلوی عصبانیتهام رو بگیرم ، مراقب هستم رفتار پرخاشگرانه بروز ندم.

نکته: اما نکته ظریف اینجاست که تفاوت است بین صبری که از روی جرات هست و صبری که از انفعال نشات میگیره!

:104::104::104::104:
:104::104::104:
:104::104:
:104:

مثلا گاهی اوقات شما فردی رو می بخشی اما از روی ضعف ، که اگر ضعف شما مقابل او نبود دوست داشتید به بدترین نحو ممکن واکنش نشون بدید ، مثلا کله ش رو قلفتی بکنید !!!

این اسمش "بخشش" نیست. بخشش در درون اتفاق میافتد. اینکه ما در ظاهر کاری نمیکنیم معناش لزوما این نیست که بخشیدیم. بخشش نمیتواند از روی ضعف یا ترس صورت بگیرد. بخشش یک چیز کاملا درونی است و عملکرد ناشی از ضعف ما، ممکن است در ظاهر حاکی از بخشش باشد در صورتیکه اصلا بخششی در درون اتفاق نیافتاده باشد.

اما گاهی اوقات می بخشید ، اما از روی قدرت. یعنی توانائی مقابله با او را دارید ، ابزارش رو دارید ، اما بزرگواری می کنید و می بخشید. [/color]

در هر دو صورت بخشیده اید ، اما این کجا و آن کجا:
میان ماه من تا ماه گردون
تفاوت از زمین تا آسمان است[/size]

---

بی دل عزیز
اگر قصد دارید از کارگاه به نحو احسن استفاده کنید لطفا مسائل مطرح شده در کارگاه را از ابتدا مطالعه کنید.
در پستهای شماره #13و#9 و #6 در خصوص رفتار منفعلانه و منشا آن گفتگو شده است.


مهارتهاي كلامي جرات مندي

- مهارتهاي “ نه “ گفتن
- مهارتهاي درخواست كردن
- اظهار نظر كردن
- بيان احساسات

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

روش هاي مختلف “ نه گفتن “

ذیلا 10 روش مختلف بیان شده :

1- صرفا گفتن “ نه “

2- گفتن نه همراه با توضيح

3- بهانه آوردن

4- دليل آوردن

5-پشت گوش انداختن

6- عوض كردن موضوع

7- رو كم كني

8- دور شدن

9- بي اعتنا

10- اجتناب از موقعیت

مثالهای متناظر و استفاده از 10 روش فوق :

1- نه يا نه متشكرم “

2- “نه متشكرم ، من سيگار نمي كشم ““ من اهل مواد نيستم “

3- “ نه متشكرم من الان عجله دارم ، بايد بروم “

4- “اين كار درستي نيست من مايل نيستم “ “ مثلا رفتن به خانه افراد ناشناس خطرناك است” یا “ مواد به بدنم صدمه مي رساند”

5- “ نه متشكرم ، شايد يك وقت ديگر “

6- گفتن “ نه “ و سپس صحبت راجع به موضوعي ديگر “ نه متشكرم . راستي فيلم ديشب را ديدي ؟”

7- تكرار “ نه “ به شيوه هاي مختلف “ نه متشكرم، نه ، نه علاقه اي ندارم “

8- گفتن “ نه “ و سپس دور شدن

9- ناديده گرفتن شخص مقابل

10- اجتناب از هر موقعيتي كه درآن شما احتمال مي دهيد به کاری که تمایل ندارید ترغيب شويد.

بعضي وقتا ازمون درخواست ميشه كه يه جايي بريم يا يه كاري رو انجام بديم در صورتي كه اصلا تمايل نداريم.ولي چون دلمون ميسوزه يا ميترسيم كه ناراحت بشه اون كارو انجام ميديم كه ميشه رفتار منفعلانه. ولي بعضي وقتا هم جراتمندانه رفتار ميكنيم و جواب رد ميديم.بعضي وقتا تو اين شرايط كه جراتمندانه رفتار ميكنم بعدش عذاب وجدان ميگيرم كه كاش درخواستو انجام داده بودم.همش فكر ميكنم حالا ازم ناراحتن.دليل اين عذاب وجدان چيه؟آيا بايد در شرايط مشابه بعدي جراتمند باشم يا منفعل؟

همسره من اشتباهی کرد و البته از کارش پشیمون شد.خونه مادر شوهرم سر سفره رو به مادرش راجع به پرده ای که واسه رختکن می خواد بخره سره صحبتو باز کرد.مادر شوهرمم طبق معمول گفت نه نمی خواد بخری من فلان پارچه رو تو خونه دارم.اون خوبه.من خیلی ناراحت بودم.دوست داشتم با رفتار جراتمندانه به مادر شوهرم بگم که نه من رنگ اون پارچه رو دوست ندارم.ولی طبق معمول نتونستم:302:
من رنگ اون پارچه رو دوست دارم ولی دوست داشتم با عدم قبول پارچه به همسرم یاد بدم قبلش راجع به این مسائل با من صحبت کنه.نه اینکه چون اون لحظه اون فکر اومده سرش باید همون جا راجع به اون صحبت کنه.در ضمن رفتار جراتمندانه من خیلی چیزا رو هم به مادر شوهرم منتقل می کرد.
کار درست چی بود؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط گلنوش67

بعضي وقتا ازمون درخواست ميشه كه يه جايي بريم يا يه كاري رو انجام بديم در صورتي كه اصلا تمايل نداريم.ولي چون دلمون ميسوزه يا ميترسيم كه ناراحت بشه اون كارو انجام ميديم كه ميشه رفتار منفعلانه. ولي بعضي وقتا هم جراتمندانه رفتار ميكنيم و جواب رد ميديم.بعضي وقتا تو اين شرايط كه جراتمندانه رفتار ميكنم بعدش عذاب وجدان ميگيرم كه كاش درخواستو انجام داده بودم.همش فكر ميكنم حالا ازم ناراحتن.دليل اين عذاب وجدان چيه؟آيا بايد در شرايط مشابه بعدي جراتمند باشم يا منفعل؟

---

«نه» مقدس:
گفتن «نه» و يا «بله» در مقابل درخواست ديگران زماني كه به اختيار خود انسان باشد، جرأت مندي است.
هر گاه در مقابل درخواست غير موجه و نا به جاي ديگران به دليل رودربايستي يا ترس و يا هر دليل غير منطقي ديگري نتوانيم با جرأت از كلمه ي «نه» استفاده كنيم، خود را مورد هجوم بسياري از آسيب ها و فشارها قرار خواهيم داد. از جمله مواردي كه ضروري است از كلمه ي «نه» به عنوان يك ناجي مقدس ارتباطي استفاده كنيم، موقعيت هاي زير مي باشد:

– زماني كه از سوي ديگران خواسته اي نامعقول مطرح مي شود.
– زماني كه مشغول كار مهمي هستيم، شخصي كاري با اولويت كمتر را به ما پيشنهاد مي دهد.
– زماني كه براي «كار پيشنهادي» مهارت و دانش كافي را نداريم.
– زماني كه خيلي عصباني و ناراحت هستيم.
– زماني كه كار پيشنهادي را كس ديگري مي تواند به خوبي انجام دهد.
- زماني كه پيشنهاد دهنده، به هويت و حريم شخصي ما قصد تجاوز داشته باشد.
– زماني كه از ما بر خلاف علائق، معيارها يا اعتقادات ديني و ارزشي ما، چيزي را طلب نمايند.

جرأت ورزی نیازمند دانش، تدبیر، مذاکره و انعطاف‌پذیری است.

گلنوش عزیز ،
به موقعیتهای بالا توجه کنید ،
به دو مساله اشاره داشتید شخصی که درخواست کرده ،
دلیل موافقت علیرغم میل باطنی از روی دلسوزی و یا ترس بوده ،
لازم بذکر است اینکه در مقابل چه کسی ، ودر خصوص چه موضوعی ، ودر چه موقعیتی از "نه" استفاده کنیم ، استثنائاتی هم دارد که پست های بعدی به آن اشاره خواهد شد.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط رایحه عشق

همسره من اشتباهی کرد و البته از کارش پشیمون شد.خونه مادر شوهرم سر سفره رو به مادرش راجع به پرده ای که واسه رختکن می خواد بخره سره صحبتو باز کرد.مادر شوهرمم طبق معمول گفت نه نمی خواد بخری من فلان پارچه رو تو خونه دارم.اون خوبه.من خیلی ناراحت بودم.دوست داشتم با رفتار جراتمندانه به مادر شوهرم بگم که نه من رنگ اون پارچه رو دوست ندارم.ولی طبق معمول نتونستم:302:
من رنگ اون پارچه رو دوست دارم ولی دوست داشتم با عدم قبول پارچه به همسرم یاد بدم قبلش راجع به این مسائل با من صحبت کنه.نه اینکه چون اون لحظه اون فکر اومده سرش باید همون جا راجع به اون صحبت کنه.در ضمن رفتار جراتمندانه من خیلی چیزا رو هم به مادر شوهرم منتقل می کرد.
کار درست چی بود؟

---

رایحه عشق عزیز
مورد فوق یه موضوع بود ،اما در خصوص دو نفر.
تمایل شما این بوده که به مادر شوهر بگی در کار من دخالت نکن . پست قبلی بخشی از پاسخ بود . تصور تان این بوده که با اینکار مادر شوهر به حریم شخصی شما تجاوز شده،
"زماني كه پيشنهاد دهنده، به هويت و حريم شخصي ما قصد تجاوز داشته باشد."

اما "فرد مورد نظر ، موضوع مربوطه ، و موقعیت مکانی و زمانی " عوامل تاثیر گذار در بروز رفتار جرات ورزی است.

اگر برایند پیامدهای رفتار جراتمندانه ، منفی باشه ، در آن لحظه نباید انرا انجام داد.

چون پرسیدی رفتار درست چی بود:
بنظر من در اون موقعیت ، قبول پارچه از مادر شوهر ، و تشکر از او.

بعد از خروج از اون موقعیت و زمانی که با هسرتون تنها بودید ،
1- احساس خود را (بیان جراتمندانه)
و
2- درخواست (درخواست جرات مندانه) مشورت و مشارکت در تصمیم گیریها
را با همسر مطرح می کردید.

چند روز پیش همسرم دیر کرده بود تماس گرفتم ببینم چرا نیومده گفت با دوستم دارم می رم سر زمینشون سبزی خورشتی بگیرم ، اتفاقا سبزی خورشتی هم احتیاج داشتیم اما ناراحت شدم به چند دلیل با یک رفتار جرات مندانه زیر ناراحتی ام را ابراز کردم.

من : مگر شما می دونید که باید چه سبزی بخرید؟
همسر: نه، خوب شما بگید چی بخرم؟
من : من هم درست نمی دونم باید از مادرم بپرسم اما من الان شرایط پاک کردن سبزی را ندارم .
همسر : خوب می دیم به مادرمینا پاک کنند .
من : بهتر نبود قبلش با من مشورت می کردی وشرایط من رو می پرسیدی در ضمن من دوست داشتم خودم باهات باشم و سبزی بخریم .
همسر : دیگه پیش اومد فقط برام اس ام اس کن از هر نوع چند کیلو بگیرم .
من : دیگه جوابی ندادم و اصرار نکردم با خوبی خدا حافظی کردم بعد از اون هم اس ام اس هم ندادم .

15 دقیقه بعد تماس گرفت که عزیزم سبزی نخریدم به دوستم گفتم با همسرم بعدا میام می خرم مثل اینکه شرایط خونه جور نیست.

سلام

لطفا من رو هم به شاگردی بپذیرید

:72:ممنون از کارگاه:72:

من میخوام یه موضوعی رو تعریف کنم
میخوام بدونم رفتار جرات مندانه در این موضوع چی هست؟؟؟

من باید 4 تا مقاله ترجمه میکردم اما پشت گوش انداخته بودم:163:که یکدفعه بهم گفتن فردا باید تحویل بدم
منم خیلی هول شدم و تصمیم گرفتم 2 تاشو خودم ترجمه کنم و 2 تاشو بدم به یکی از همکلاسیهام که زبانش خوبه(کس دیگه ای رو نمیشناختم که بتونه 1 روزه واسم ترجمه کنه)

خلاصه به ایشون گفتم و قبول کردند
ایشون آقا هستند

بعدش که واسه هزینش گفتم دیدم دارن با لفظ تو منو خطاب میکنن و بعدش هم گفت نمیخواد پولشو بدی:163:
حالا تا این جاش هیچچی

بعدش دیدم یه جوک فرستاد که اصلا خوشم نیومد:163:

بعدش هم که دید جواب ندادم دوباره حالمو پرسید وگفت مقاله رو براش بفرستم

رفتار جرات مندانه در این موقعیت چیه؟؟؟؟

به شخصه خودم اصلا دوست ندارم این جور مواقع به طرف بگم این چیه فرستادی؟
ترجیح میدم سکوت کنم و با سکوتم و رفتارم بهش بفهمونم

درسته به نظرتون؟

منم دیدم نمیتونم واسه ترجمه ی 2 تا مقاله این قدر بخواد با هام صمیمی شه

منم بهش اس دادم که مرسی خودم روشون کار میکنم چون باید ترجمم قوی شه

بهش برخورد و گفت ایشالله امشب کابوس ببینم

البته ایشون یه مقدار شوخ هم هستند ولی من دوست نداشتم

به نظرتون چه رفتاری باید داشته باشه آدم تو این جور مواقع؟؟؟؟