-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
عزیزم خیلی دلم می خواد مردهای تالار بیان و به شما بگن که امکان نداره یک مرد با زن متاهلی رابطه عاطفی برقرار کنه و هوس در اون نباشه. همینکه بهت گفته دلم می خواست دستهاتو بگیرم یعنی ... ای خدا کاش بدونی اون الان در ذهنش چه تصوری داره و چه لحظه هایی از زندگیش ممکنه به یاد شما با همسرش باشه . :323::316:
عزیزم لازمه قاطع تر باشی. لازم نبود به اون بگی که تمومش کنیم. خودت اراده می کردی و دیگه نه سر کار با اون اقا می رفتی نه جواب تلفتهاشو می دادی و نه .. در اخر هم می گفتی نمی خوام باهات رابطه داشته باشم از هر نوعی برای من فرق نمی کنه.
همسر بنده خدات از کجا بدونه چه اتفاقی افتاده اونم ظاهر قضیه رو می بینه که اون ادم خوبیه.
این ادم اخر خودخواهیه (که به نظرات و احساسات اطرافیانش اهمیت نمی ده) و به نظر من ادم خیلی خطرناکیه. عزیزم مواظب خودت باش. از مکالماتتون کاملا مشخص بود که تونسته خودش رو پیش شما صاحب قدرت نشون بده و باعث بشه شما بهش در عین اینکه نمی خواهی باهاش رابطه داشته باشی اما تکیه اساسی کنی.
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
ممنونم دلجوی عزیز راست میگی من خودمم بعضی وقتا ازش میترسم ولی نمیدونم که چطور باید قانعش کنم که تمومش کنیم.میخوام کمی صبر کنم تا قراردادم که تا آخر شهریور برسه و دیگه واسه عقد قرارداد نمیرم پیشش . فکر میکنم شاید بشه اینطوری راضیش کنم ولی خدایی از کار امروزش ازش بیشتر ترسیدم ولی اینم میخوام اعتراف کنم که منم هر چند میدونم حس اشتباهیه ولی خیلی دوستش دارم بعضی وقتا حس میکنم حسی که بهش دارم نمیشه گفت حس عاشقیه .ته دلم حس میکنم چون نه تو خانواده خودم و نه تو زندگی شخصیم حامی نداشتم حس میکنم این کمبود من باعث شده که بیشتر بهش تکیه کنم و خودمم تو جدا شدن تردید کنم .واقعا حسی که بهش دارم یه جور حسیه که نمیشه زیادم بهش حس عاشقی گفت .ولی امروز واقعا احساس خطر کردم و وقتی باهاش حرف میزدم حس میکردم هنوز نمیشناسمش .خدا به دادم برسه ولی بخدا یاد قیافه خودم میفتم که به غلط کردن افتاده بودم به خودم خنده ام میگیره هم گریه ام .واقعا راست گفتن که چرا عاقل کند کاری که بازآید پشیمانی :305:
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
خانم دو راهي شما خودتان هم در ادامه اين رابطه مقصريد و دوست داريد آن را ادامه دهيد.
مطمئنم كه اگه محكم جلوش مي ايستاديد و مي گفتيد نه تو زنگ نزن. من الان زنگ مي زنم به شوهرم و زنت كه بيان و ببينند تو از جون زندگي من چي مي خواي . حتما مردك هواسران به ظاهر عاشق پيشه پا به فرار مي گذاشت.
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
خانم دوراهی عزیز
به نظرمن رفتار این آقا یه زنگ خظر برای شماست.اگه کسی واقعا عاشق کسی باشه نمی تونه ذره ای درد و رنج معشوقش رو تحمل کنه.مطمئن باش اکثر حرفهای این آقا تحت تاثیرهوس بوده عزیزم.خودت میبینی که این کارعاقبت خوبی نداره.ممکنه بچه ات رو ، آبروت رو از دست بدی عزیزم.سعی کن مدتی ازاون شرکت دور باشی.سعی کن خودت رو پیدا کنی.آیا این عشق می تونه آرامش رو برای شما به دنبال بیاره.آیا ارزش داره شما آبروت رو سراین مساله از دست بدی.آیا کسی که این طوری حاضر می شه اشک تو رو در بیاره و احساساتت رو جریحه دار کنه و آبروت رو به خطر بندازه قابل اعتماد هست؟عزیزم به نظر من تو بایدبه هر نحوی شده ازش دوری کنی و رابطه ات رو باهاش قطع کنی.سعی کن خودت رو پیدا کنی.
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
ميدونيد آدم بايد خودشو تو شرايط شما بزاره و بعد قضاوت كنه اين مسئله براي هر كسي پيش مياد و شما هم ناخواسته به دام اين شرايط افتاديد و به سختي ميشه ازش بيرون اومد قبل از اينكه خيلي صميمي ميشديد بايد يه فكري ميكرديد به هرحال من
با اون دوست عزيز موافقم واقعا عشق خيلي پاك و بالاست امكان نداره كسي عاشق فردي باشي و بتوني ناراحتيشو تحمل كني
مطمئن باشيد كه اون آقا خودشو دوست داره و فقط به خودش فكر ميكنه قطعا باشما بودن به ايشان آرامش ميده و نيازهاشو برطرف ميكنه و شما اوني هستييد كه خانمش نيست ولي باز در نهايت شما رو ناديده ميگيره و براي اينكه شمارو داشته باشه به شما فكر نمي كنه
راستش من يك مورد مشابه ديدم كه عكس شما بود اون خانم اين رفتارهارو ميكرد ميرفت درخونه و بست ميشت و ميرفت سركار و تهديد ميكرد و قرص ميخورد و ...................
در نهايت هم به هم رسيدن ولي با فروپاشي خانواده ها در بدري 4 بچه وجود يك بچه ناخواسته كه نمي خوام كلمه بدش را بكار ببرم و خلاصه در نهايت ايجاد يك زندگي كه فكر نمي كنم توش رضايتي باشه
عزيزم زودتر يك فكر اساسي كن تا زمان از دست نرفته
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
من با نظر لیلا موافقم.احتمال 80 درصد چون نقطه ضعف دادین دستش و مطمئن بوده اگه به زنش زنگ بزنه شما دور از جون به غلط کردن می یوفتید این کارو کرده می دونم خیلی جرئت می خواست اون موقع وایسین تماشا.اما به نظرم مرگ یه بار شیون یه بار .هر چه زودتر رابطتون رو قطع کنید:160:
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
شما هم آدرس منزل اون آقا رو دارید؟
اگر ندارید پس مطمئن باشید یک لحظه هم با آبروش به خاطر شما بازی نمی کنه مگه نگفته اگر تو بری آبروی من تو شرکت می ره پس تا این حدم آبروش براش مهمه اینا همش ادا اصوله که شما رو راضی کنه
الان فهمیده که از تهدید می ترسی
پس یه مدت که باهاش ادامه دادی مدرک علیهت جمع می کنه و با تهدیدای بیشتر راضی به چیزایی که الان میگه ازت نمی خوام هم شما رو می کنه
اگر انسان بود این کاری که گفتی رو نمی کرد
با فکرت راضیم :163: حرفی مسخره تر از این نیست
با فکرت راضیه اما حاضر نیست رابطتو باهاش با وجود میل باطنی خودت قطع کنی
شما هم آدرس منزل اون آقا رو دارید؟
اگر ندارید پس مطمئن باشید یک لحظه هم با آبروش به خاطر شما بازی نمی کنه مگه نگفته اگر تو بری آبروی من تو شرکت می ره پس تا این حدم آبروش براش مهمه اینا همش ادا اصوله که شما رو راضی کنه
الان فهمیده که از تهدید می ترسی
پس یه مدت که باهاش ادامه دادی مدرک علیهت جمع می کنه و با تهدیدای بیشتر راضی به چیزایی که الان میگه ازت نمی خوام هم شما رو می کنه
اگر انسان بود این کاری که گفتی رو نمی کرد
با فکرت راضیم :163: حرفی مسخره تر از این نیست
با فکرت راضیه اما حاضر نیست رابطتو باهاش با وجود میل باطنی خودت قطع کنی
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
به نظر من این آدمی که می گی آدم خطرناکی می تونه باشه.این کارهاش خیلی عجیب و بدون منطق و تفکر هست.آدمهای این طوری از نظر روانی سالم نیستن.یکی از دوستای با من با یه ادمی شبیه این که گفتی ارتباط داشت البته مجرد بودن هردو تا.. ولی وقتی به اون پسر جواب منفی داد چند بار اومد تو خیابون و مکانهای عمومی آبروریزی راه انداخت و آخر سر هم دوستم با کمک باباش و پلیس تونست از شرش راحت بشه .چیزیایی که گفتی من و کامل یاد اون انداخت. کارهاش و حرفهاش شبیه اون هست.پس مواظب خودت باش و این که بدون تو چون متاهلی نمی تونی حمایت خانوادت و جامعه رو به این راحتی داشته باشی.
به نظر من تو این جریان سیاست داشته باش و شروع کن به کم محلی بهش و جواب ندادن تلفن هاش البته آروم آروم .می گم آروم آروم چون اون سالم نیست و با این چیزایی که گفتی واقعا واست مشکل ساز می شه.این که بهش هرروز بگی بیا تمومش کنیم اونم بگه نه... فایده نداره.باید تمام چیزهایی که بهش دادی و باعث شده اون بخواد تو در زندگیش بمونی و ازش بگیری دیگه مثل قبل به حرفهاش گوش نده بهش لبخند نزن بهش احساس آرامشو تلقین نکن خلاصه این آدمی که الان هستی نباش بذار اون هم نسبت بهت سرد بشه.
بازم میگم مواظب خودت باش:72:
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
خواهرم دوراهي،
اصلا نترس... خيلي راحت بهت بگم كه هيچ كاري از دستش ساخته نيست! به همين راحتي! هيچ كاري!!!
آدمي كه شما باهاش طرف هستيد مجموعه از كمپلكسهاست... پس يك راه بيشتر نداريد، اگر واقعا مي خواي نابود نشي!!!! اين رو جدي دارم بهت مي گم! آبروت نمي ره! نابود مي شي!
تمومش كنيد! همين امروز! بدون هيچ توضيحي! هيچ پيغامي رو جواب نديد! هيچ توضيحي نديد! هيچ تلفني! اصلا شما روي اين كره خاكي نيستيد!
مي دوني مشكل اون آقا يا شوهر شما نيست... مشكل شما رو بر طرف مي كنيم! فعلا اون رابطه رو كات كن! همين الان!
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
سلام دوست عزیز:72:
کاش می شد فقط یه دونه کبریت و (جهنم بنزین لیتر 700) چند لیتر بنزین حروم مردای هوس بازی کرد که این طوری کارشون و توجیه می کنن.
اون اقا از شما بهتر کی و گیر میاره که هم دلت برای زندگی خودت و بچت می سوزه و هم برای زندگی اون اقا.
اون مطمئنه که شما اونقدر دلسوز زندگی او هستی که حاضر نیستی زندگیش به هم بخوره. به همین خاطرم چون از شما مطمئنه خب سرگرمی خوبی می شی براش هم زندگیش و تهدید نمی کنی و هم یه عشق بازی و وقت گذرونی.
دوستان درست می گن تو اصلا نباید بهش توضیح بدی که می خوام ازت جدا بشم باید یه دفعه جدا بشی تا همین جاشم تو خطا کردی و برای شوهرت قابل توجیه نیست.
تو دیگه شرکت نرو اخر این ماهم قرار داد نبند. که اگه 1% اومد و ابرو ریزی کرد لااقل برای شوهرت توجیه شده باشی که ببین یه ماه از قرار دادم مونده بود و نرفتم و بهت گفتم که دیگه هم نمی خوام برم دلیلش همین اقا بود.
اون جوری حداقل زندگیت از هم نمی پاشه.
امتحان اون اقا هم کار سختی نیست مطمئن باش مثل چی از زنش می ترسه ادای ادمای شجاع و در میاره یه بار بهش بگو شماره خانمت و بده می خوام باهاش حرف بزنم اگه داد.!
قبل از تمام شدن قراردادت بیا بیرون تهدیداشم برات مهم نباشه اومدنش جلوی در خونتون هم مهم نباشه.
اما در مورد شوهرت مطمئن باش راههایی که به کار گرفتی مثل همین راهت راه غلطی بوده که جواب نداده. تو رابطت و با این اقا تمام کن بعدش بیا بهت در مورد شوهرت راهکار می دیدیم که زندگیت روز به وز بهتر بشه.
موفق باشی:72:
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
عزیزم اون مکالمه ای که توضیح دادی کاملا اشتباه بود و شما خودت حرف تو دهنش گذاشتی که حتی اگر بیای جلوی در و ال کنی و بل کنی ... و گفتی ازت شکایت می کنم، شما درواقع اینها رو بهش تلقین کردی و قضیه را بدتر کردی، چرا شکایت و ... را پیش کشیدی؟ خیلی ریلکس بگو من نمی خوام این رابطه را ادامه بدم فقط همین، با احساسات تو هم بازی نکردم چون از اول میدونستی و میدونستم که متاهلی، ضمنا فکر کنم شما خودت هم بدت نیومده که این عاشق انقدر سینه چاک بوده که دیوونه بازی درآورده و حاضر نبوده مثلا شما را از دست بده، عزیز جان فیلم چهارشنبه سوری را ببین! این رفتارها خیلی تکراری و کلیشه ای هست!!!!! داره فیلم بازی می کنه فقط همین، ضمنا بچه دبیرستانی هم نیست که فقط با فکر شما و عشق شما زندگی کنه! ادامه این رابطه عواقب سوئی داره، روزی میاد که این بار میگه اگر نذاری دستت را بگیرم آبرو ریزی می کنم ، روزی میاد که میگه اگر نذاری ببوسمت پس تو منو دوست نداری... روزی میاد که میگه ...
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
ممنونم از همتون واقعا وقتی حرفای شما رو میخونم نمیدونید چه قوت قلبی میگیرم .اتفاقا منم امروز گوشیم رو خاموش کرده بودم و تلفن خونه رو هم جواب ندادم و خدا رو شکر ازش خبری نشد .تصمیم گرفتم حتی اگه به قیمت ترک تحصیلم که باشه این کار میکنم و ازش جدا میشم .آخه گفتم که تا خودم نرم سرکار همسرم نمیتونه به خرج تحصیلاتم برسه ولی بازم به درک .از اون روزی که اومد جلوی در خونمون تازه متوجه شدم که هیچ چیز با ارزشتر از آبروی آدم نیست و بهتون قول میدم یه روزی نه چندان دور بهتون خبر جدا شدنم رو به امید خدا بهتون میدم .برام دعا کنید و بازم از تک تک همتون ممنونم و از همینجا به دستتون بوسه میزنم .:46:
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
آفرین عزیزم می دونی اینجوری برگ برنده دست توه
حتی اگر به شوهرت هم چیزی بگه که البته بعیده ولی فرضا اگرم بخواد بگه خیلی راحت می تونی بگی احساس کردم که داره از روابط کاری خارج میشه و من زندگیم برام از هرچیزی حتی کار و تحصیل با ارزش تره به خاطر همینم رابطمو باهاش قطع کردم و دیگه سر کار نرفتم مطمئن باش اون هیچ حرفی برا گفتن نداره
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
آفرین دو راهی عزیز
منتظر شنیدن خبرهای خوش شما در آینده نه چندان دور هستیم:72:
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دوراهی
حتی اگه به قیمت ترک تحصیلم که باشه این کار میکنم و ازش جدا میشم
این درسته:104:
بهتون قول میدم یه روزی نه چندان دور بهتون خبر جدا شدنم رو به امید خدا بهتون میدم
یعنی هنوز جدا نشدی؟ مگه همین الان با خاموش کردن تلفنت استارت جدایی رو نزدی؟ منتظری چه اتفاقی بیافته که جدا بشوی؟ به خودت مسلط باش و اراده و اختیارت رو دست هوس ات یا هوس یک انسان دیگر نده. گول ژستهای عاشقانه اش رو نخور حتی اگر وااااااااااقعا عاشقت باشه و حتی اگر در کلامش صادق باشه. مهم صداقت اون آقا نیست. مهم نفس این عمل (ارتباط زن متاهل با مرد دیگری) است که اشکال دارد اونهم در شرایطی که اون آقا هم متعهد به دیگری است. اون آقا کار زشتش در نظرش به واسطه شیطان اونقدر اراسته شده که چشمش را به روی حقایق بسته و حاضر است همه چیز را به خاطر یک هوس خطرناک زیر پا له کند:
«زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ» (انفال/48) «شیطان اعمال آنها را در نظرشان زینت داد» همه توجیهاتش هم در همین راستاست!
در این رابطه ای که با اون آقا داری شما فاعل نیستی بلکه یک موجود منفعلی هستی که با گفتار و رفتار اون آقا به عکس العمل واداشته میشوی. نباید بگذاری اون آقا چه با ابراز عشق چه با تهدید چه با گریه و زاری و یا... اختیار و اراده شما را سلب کند و شما را برده احساسات لجام گسیخته خود کند. پس توصیه میکنم:
همین الان جدایی ات را بدون هیچ ترس و دودلی به خودت و به زمین و زمان یا به عبارتی به کل کائنات اعلام کن و بقیه اش رو بسپار به خدا که : «فَاللّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ »
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
آخه قربونت برم بی دل عزیز ، اینکه میگم میخوام ازش جدا شم فقط منظورم این نیست که باهاش فقط رابطه مو قطع کنم .الان دور روز نه از اون خبری شده و نه بهش زنگ زدم ولی ته دلم با اینکه بازم میدونم اشتباه بازم دوستش دارم و نمیتونم به همین آسونی محبتشو از دلم بیرون کنم .من تو این چند وقته خیلی دارم رو دل خودم کار میکنم و کنترلش میکنم .شاید نتونید این حرف منو درک کنید ولی اون اولین کسی بود که حالا از روی هر چی بود یا عشق یا هوس بهم بها میداد و برام ارزش قائل بود .تا حالا حرفی بهم نزده که بخواد توهین به من بشه و یا اینکه بخواد خواسته نامعقول ازم داشته باشه ولی به قول شما مهم این نیست که اون کیه و چطوریه مهم اینکه که نفس عمل اشتباهه .منم اگه ازش میخوام جدا شم بخاطر همین موضوع وگرنه از ته دلم هنوزم دلم باهاشه و نمیتونم از یادم ببرمش .من نمیتونم به شما و یا به خودم دروغ بگم .من بخاطر کمبود و خلاهایی که تو زندگیم داشتم و دارم بخاطر رفتار این آقا خیلی بهش وابسته شدم و با رفتنش شاید از نظر روحی واقعا داغون بشم ولی دوست ندارم به هیچ قیمتی با آبروی و زندگی نه اون و نه خودم بازی کنم .الانم که ازش خبر ندارم دلم شور میزنه ولی خیلی با خودم کلنجار میرم که راهی رو که دارم برمیگردم رو دوباره پا تو این راه نذارم .هم از شما و هم از همه میخوام که کمی بهم فرصت بدید تا بتونم اونو برای همیشه و به معنای واقعی جدایی بتونم ازش جدا بشم .هر چند این جدایی برام خیلی سخته ولی ....:302:
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
دوراهی عزیز و نازنین
به تالار همدردی خوش آمدی
عزیزم ، دلم می خواهد خوب به حرفهام دقت کنی و عمیقاً بهش فکر کنی .
اینکه احساس خلاء عشق از ناحیه همسرت داری ، اینکه محبت ها و عاطفه ورزیهای این آقا اثر عمیقی در تو دوانده و .... همه و همه بیانگر بی توجهی های تو به خودته .
خوب دقت کن :
وفادار ترین آدمها ، بهترین امکانات ، شاد ترین لحظات ، همیشه یک فاصله ای با ما دارند و همیشگی نیستند ، و اگر عمیق و دقیق بنگریم خواهیم دید که در موارد زیادی هست که ما مواجه با وضعیتی می شویم که کاری از دست این بهترینهای بیرونی بر نمیاد . مثلاً اگر وقت مرگ ما رسیده باشد ، عاشق پر و پا قرص ما چند روز میتواند تحمل کند و جسد ما را نگه دارد و از بوی تعفن تجزیه جسد فرار نکند ؟ ، یا آیا با ما داخل گور خواهد آمد ؟؟ یا اگر خدای ناکرده بیماری لاعلاج بگیریم و .... می تواند کاری کند ؟ . امکانات ما هم همینطور است . اینها را گفتم تا بدانی وقتی ما وابسته همینها می شویم . از درون از خود فاصله می گیریم و تهی می شویم ، با وجود خودمون ارتباط و انس و الفتمان ضعیف و رفته رفته قطع می شود و به مرور ، به نوعی اعتیاد به حضور و محبت دیگران پیدا می کنیم و اعتیاد مسخ کننده است و خانمانسوز . خانمانسوزی را وقتی می بینی که معشوق اخمت کند ، یا به انتظاری پاسخ نگوید یا رفتاری کند که فکر کنی دوستت ندارد و...... تمام سیستم عصبی و روانت به هم می ریزد و عوارض عدیده ای که شاید هیچ وقت نفهمی از این به هم ریختگی هاست در جسم را شاهد خواهی بود و ......
عکس آن را هم ترسیم کن که :
خودت را دریابی ، بشناسی ، قدر و قیمتت را بیابی ، و احساس ارزشمندی و عزت نفست را قوت ببخشی و از سوی خودت ، احترام ، ادب ، محبت و .... لذت دریافت کنی و .... با خودت مانوس شوی که ره به سوی انس با آفریننده ات که تنها کسی است که بر همه چیز قادر و توانا و در همه حال و موقعیتی با ماست می برد . و .... از چنان لذت و شعف و نشاطی که پیوسته هم خواهد بود برخوردار می شوی که این تو خواهی بود ، که لبریز می شوی از عشق ورزیدن و محبت کردن و .... با سخاوتی پر حلاوت بی هیچ انتظاری همسر و فرزندت را غرق محبت و نشاط خواهی کرد و احساس پر بودن و همانطور که گفتم حتی لبریز بودن خواهی کرد .
بهتره بگم :
|
تشنگی و سرگردانی ما برای دریافت عشق و محبت از دیگری ، نشان از بیگانگی |
ما با خود و سرچشمه عظیمی از عشق و محبت که در درونمان نهفته است دارد . |
|
[ هر کسی کو دور ماند از اصل خویش (بهتره که >>) باز جوید روزگار وصل خویش ]
عزیزم
خودت را دوست داشته باش و برای خودت بیش از اینها ارزش قائل شو . آنوقت ابزار شیطان هرگز نمی توانند ترا از ثبات بر راه درست برگردانند ، حتی اگر گاهی غفلتاً بلغزی .
این آقا و شوهرت و هر چه غیر است را رها کن و خودت را دریاب و خدا را ببین . پاسخ تشنگی تو و رفع اعتیادت به سراب ، همین است
برایت در این روزهای آخر ماه مبارک از عمق دل می خواهم این لذت را بهت بچشاند . ( ان شاء الله )
.
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
ممنونم ازت فرشته ی مهربونم .نمیدونم باید به چه زبونی ازت تشکر کنم .شما راست میگی من واقعا خودمو گم کردم و شاید حس میکنم که واسه پیدا کردن خودم باید به کسی دیگه تکیه کنم .شما راست میگی من اول خدا رو بعد خودمو گم کردم و به جای اینکه این محبت و توجه رو تو خودم و از وجود خدا بگیرم دست به دامن کسی دیگه شدم .با خوندن حرفات بی اختیار اشکم در اومد مثل اینکه خودم رو تازه یادم بیاد و تازه بدونم که کجام و دارم چیکار میکنم .حرفات رو چند بار خوندم . تازه فهمیدم که چقدر عشق اون آقا در مقابل عشقی که میتونم اول از خدا و بعد از خودم بگیرم چقدر حقیر .بازم بخاطر حرفای نازت ازت ممنونم .
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
عزیزم از اینکه همچین مشکلی برات پیش اومده واقعا ناراحت شدم.ولی اینو بدون که این نوع عشق یک هیجان زود گذره.مطمئن باش اگه طلاق بگیری وبا این اقا ازدواج کن رفتاری خیلی خوب و ارمانی که فکرشو میکنی باهات نخواهد داشت.چه تضمینی هست که بهتر از همسر الانت باشه.الان چون یک هیجان رو تجربه میکنی خوب واست جالب و خوبه.بهت ارامش میده ولی وقتی هیجانتون فروکش کرد میشه یک زندگی معمولی مثل زندگی الانت که باید خودت با سعی و تلاش و عشقت بهش هیجان بدی و تو این کارو واسه همین زندگی الانتم میتونی بکنی.تو میدونی این اقا تو خونه چه رفتاری با همسرش داره؟فکر نکنم همسر خودت خیلی بدتر از اون اقا باشه.حداقل بهت خیانت نمیکنه.مطمئن باش که این یه حس زودگذره که خیلی زود خاموش میشه و چیزی جز پشیمانی و دلتنگی واسه زندگی قبلیت نمیاره.تو به شوهرت بدبینی و این حس نمیذاره هیچوقت خوب روش کار کنی.اگه اون اقارو از زندگیت خارج کنی و شوهرت تنها امید وکس و زندگیت باشه بهتر میتونی رو رابطتون کار کنی البته با کمک مشاور
اگه خودتو مشغول کنی و به زندگیت و چیزای دیگه سرگرم کنی خودش فراموش میشه
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
بابت همدری ممنونم .برام دعا کن:323:
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
سلام
وای دوراهی عزیز چقدر خوشحال شدم وقتی خوندم که می خوای سعی خودت و بکنی و ازش جدا شی.
افرین به تو و افرین بر اراده ای که داری.
این و مطمئن باش هر یه قدم که از او دل بکنی و عشق اونو از دل خودت بیورن کنی به قدم به خدا نزدیک شدی.
مطمئن باش خداوند هم در این راه تنهات نمی ذاره و و کمکت می کنه.
:72::72:
:104::104:
:43::43::
:46::46:
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
سلام دوراهي عزيز
دوست دارم بدونين كه همه ي اعضاي همدردي حامي وپشتيبان شماهستند و همه مشتاقند كه هر چه زودتر مشكل شما حل بشه.پس بدونين هرحرفي كه ميزنيم جز از روي حسن نيت وخيرخواهي نيست . همه ي مامي دونيم كه زندگي سرشاراز پيچ وخم و مشكلات بزرگ هست اما هنرزندگي كردن در همينه ، اينكه چطوري بتوني اون ها رو حل كني يا حتي باهاشون كناربياي . من شما رو درك مي كنم و به تمام حر ف هايي كه زدين حق مي دم [مرسي بابت شرح زيبايي كه از ماوقع نوشتين] شما به خاطر تعهدي كه به همسروفرزندتون دارين قابل تقديرهستين . بله! همه ي ما تشنه ي محبت هستيم و نه گداي محبت ! حس دوست داشتن و دوست داشته شدن امري فطري و غيرقابل انكار هست . شما به قول خودتون همه ي راه ها رو امتحان كردين .اما من يك پيشنهاد ديگه هم براتون دارم. فكرميكنم بيشترازاوني كه سعي كنين مشكل خودتون رو با فربد حل كنين ، بايد مشكل خودتونو با همسرتون حل كنين . درسته كه خانم ها دوست دارند كه همسرشون نسبت به اونا حساس باشه و بهشون ابراز علاقه كنه ، اما معمولا آقايون در زمينه ي ابراز علاقه ضعيف هستند . بنابراين ، اين هنر يك زن هست كه بتونه همسرش رو در اين زمينه تقويت كنه . شما مي گيد آدم خوبيه و هيچ مشكلي نداره و شما رو هم خيلي دوست داره ، اما اين علاقه روبروز نميده .شما كه همه ي را ه ها رو امتحان كردين اين يكي روهم امتحان كنيد . نقشتونو كمي عوض كنيد . اين شما باشيدكه نسبت بهش حساس باشيد ، اين شما باشيد كه به معاشقه مي پردازه ، اين شما باشيد كه رابطه ي جنسي رو شروع ميكنه يا باگفتن حرف هاي عاشقانه اون رو به وجد مياره ودايما" به اومحبت كنه . البته مي دونم كه اين كارها سخته و به زمان نياز داره ولي به خاطرزندگيتون اين ايثاررو انجام بدين . البته باز هم ميدونم كه به دليل تصوري كه از گذشته ي زندگي با همسرتون دارين ، شروع اين كار دشوار هست . وابراز علاقه ي واقعي و قلبي به ايشون سخت هست . اما براي اين كار بنشينيد و دقيق فكركنيد وخصوصيات اخلاقي وانساني خوب همسرتون رو در نظربياريد ياحتي يادداشت كنيد . واونوقته كه مي بينيد كه تابه حال با جواهري زندگي مي كرديد كه به دلايلي خوب صيقل داده نشده وكاستي هايي داره اما همه ي اينها نمي تونه از ارزشش كم كنه ! مادامي كه اين ذهنيت رو داشته باشيدكه هيچ محبتي از همسرتون دريافت نمي كنيد ، واقعا" دريافت نمي كنيد ،يا اگرهم محبتي در يافت كنيد ، اون رو نمي بينيد . پس لطفا" اين راه روهم امتحان كنيد .و تاّثير تقويت رابطه ي خودباهمسرتون رو روي رابطه ي خودتون با فربدببينيد . اگربراي فربدازمحاسن همسرتون تعريف كنيد ، يا بگيد كه رفتارش عوض شده ، يا ديگه از زندگيتون ناراضي نيستيد ، مطمين باشيد كه اون هم ديگه به خودش اجازه نمي ده كه خودخواهانه شمارو براي دل خودش بخواد . پس لزومي نداشت كه از اوبخوايدكه رابطه رو تمومش كنه(به نظرم كارتون زياد درست نبود)بلكه بهتره كه در عمل ، عدم علاقه به ادامه ي رابطه رو نشون بدين. در آخر بايدبگم اين خودتون هستين كه ميتونين زندگيتون رو تغييربديد ، وهمه ي راهنمايي هاي ما فقط نوعي تذكرو روشن تركردن موقعيتتون هست . پس تصميم گيرنده ي اصلي خودتون هستين . اميدوارم كه در پست هاي آينده ي شما خبرهاي خوشي دريافت كنم.
موفق باشيد....:46:
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
ممنونم از همدری همه ی شما
من این چند روز نبودم و بخاطر شرایط روحی بدی که داشتم به مسافرت زیارتی رفته بودم و برای همهی شما از صمیم قلب دعا کردم.من الان نزدیک به 10 روز که دیگه با فرید نه بخاطر مسائل کاری و نه بخاطر هیچ بهانه ی دیگه رابطه ندارم و دارم سعی میکنم که برای همیشه فراموشش کنم باور کنید برام خیلی سخت بود که روزای اول ازش بی خبر باشم ولی دیگه برام بی خبری از اون عادی شده .شما هم برام دعا کنید که بتونم یه شغل دیگه پیدا کنم .
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
:104::104::104: بيا وبه خوبي هاي شوهرت دقيق شو مطمئنا اون هم نقاط مثبتي داره.ببين عزيزم هر كي يه شخصيت منحصر بفردي داره كه جذابيتاي خاص خودش رو داره.سعي كن اون جذابيت ها رو تو شوهرت پيدا كني .اگه بتوني تا 40 روز ازاون بيخبر باشي مطمئن باش برات عادي عادي ميشه.موفق باشي عزيزم
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
من با المیرا خیلی موافقم و اینکه قطعا برای خیلی از آدمها وجود یک فرد دیگر در زندگی خیلی جذابیت داره ولی گذرا است. پی اگر واقعا شوهرت را دوست نداری از او جدا شو (البته با دلایل کافی نه یکسری مسائل پوچ و پیش پا افتاده ). اما خیانت به هیچ دلیلی قابل توجیه نیست. چه بسا اگر شوهرت به تو خیانت کند بی درنگ تمام افکارت به او معطوف می شود.
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
ممنونم عزیز
ولی من خیلی وقته که با فرید تموم کردم و دیگه باهاش رابطه ندارم
دارم سعی میکنم چیزایی کهتو وجود شوهرمم نتونستم پیدا کنم خودم به خودم بدم .برام دعا کنید
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دوراهی
دارم سعی میکنم چیزایی که تو وجود شوهرمم نتونستم پیدا کنم خودم به خودم بدم .برام دعا کنید
بیرون ز تو نیست هر آنچه در عالم است***از خود بطلبد هر آنچه که خواهی، توئی
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
فقط میتونم بهتون بگم که بازم برام دعا کنید
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
آفرین به تصمیمی که گرفتی و مهمتر از اون داری عمل می کنی:104::104::104::104::104:
بگی یا نگی دعا می کنم.تو از اون دست دوستان هستی که دائم به فکرتم .به راهت ادامه بده ما باهاتیم:72:
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
ممنونم رایحه ی عشق
ولی باید اعتراف کنم که با همراهی نکردن همسرم برام خیلی سخته ولی دارم تمام سعی خودم رو میکنم .
بازم ممنونم از لطفت
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
هر اشتباهی یه تاوانی داره.فکر کن همراهی نکردن شوهرت تاوان اشتباهته در نتیجه هیچ انتظاری ازش نداشته باش.و خدا رو شکر کن چون می تونست اوضاع بدتر ازین بشه و خیلی بد تر از اینا تاوان بپردازی.
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
قربونت برم رایحه ی من آخه من این تاوان رو قبل از اومدن فرید بهزندگیم دارم میدم ولی باز به قول شما خدا رو شکرمیکنم که هنوز فراموشم نکرده و حواسش بهم بوده و میدونم که هست و خواهد بود .
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
سلام دوراهی عزیز:72:
افرین بهت که خیلی خوب تونستی رو تصمیمت بمونی.:43: واقعا هنر می خواد که داری. ترک اعتیاد درد داره و تو تو همون مرحله هستی پس بازم طاقت بیار تا سم وابستگی به دیگران کامل از بدنت بره بیرون و رها بشی.:46:
یه پیشنهادم دارم برات. یه تاپیک دیگه باز کن و توش مشکلاتی که با همسرت داری و بنویس توی زندگی زناشویی 50% زن و رفتاری اوست که زندگی و می سازه و 50% مرد.
با تایپیک جدیدت و با کمک دوستان تو 50 % سهم خودت و درست می کنی و مطمئن باش با کمی تاخیر 10-20 % هم شوهرت تغییر می کنه. یعنی شاید تا یکی دو سال اینده 70% زندگیت تغییر کنه و رو به بهبود بره و این یعنی عالی.
اگه دوست داشتی بنویس تا کمکت کنیم و همه اون عشق و محبت و کم کم از شوهرت دریافت کنی.
موفق باشی:72:
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
اگه سیسیلی می گه دوست داشتی تاپیک ایجاد کن من می گم حتما این کارو انجام بده ما دوستیم با هم که تعارف نداریم.تو الان دیدت به زندگی منفیه دیدت به گذشتت منفیه و نسبت به ایجاد تغییر در زندگی ناامیدی
باید همه قوا تو جمع کنی برای تغییر .کی می گه نمی تونی تو سخت ترین کار رو تو زندگیت انجام دادی:104:
من تو این چند ماه که عضو شدم کمتر کسی مثل تو تو این تالار دیدم.می دونی چی کردی؟
بعد از اینکه متوجه اشتباهت شدی سعی در جبران کردی.تو با اینکه خیلی توجیهات برای خودت داشتی(درست یا نادرست)به راهنمائی دوستان توجه کردی یعنی لجبازی نکردی خیلیها می یان اینجا دوستان تذکر می دن ولی باز کار خودشونو انجام می دن.از همه مهمتر تو یک رابطه عاطفی رو قطع کردی.همه ما می دونیم چقدر سخته بوده باور کن همش از خدا می خوام نذاره فکر اون آقا بیاد تو سرت.تو تصمیم گرفتی و بلافاصله عمل کردی .پس تو که این همه کار دشوار رو عملی کردی و به خیلیا درس دادی مطمئن باش می تونی زندگیتو تغییر بدی:72::72::72::72::72:
-
RE: متاهل، ولی عاشق دیگری
ممنونم از اینکه هنوزم به فکر من هستید و تنهام نمیزارید .راستش خودم تو فکر ایجاد یه تاپیک هستم ولی نمیدونم با چه عنوانی ؟ اگه میشه شما در این مورد کمکم کنید .امروز یه مطلبی رو خوندم برام خیلی لذت بخش بود و اونم این بود که (خدایا تا از دست نرفتم دستم را بگیر ) واقعا فکر میکنم اومدن من به اینجا و پیدا کردن دوستای مثل همهی شما خواست خدا بوده و اینکه رایحه جان شما میگید زود تصمیم به این جدایی گرفتم راست میگید آخه من شرایط روحیم اصلا با این جور رابطه ها جور نیست و نبوده ولی خب کسی که تا حالا کمبود توجه و محبت داشته وقتی با دیدن کسی که حس میکنه براش ارزش داره و بهت توجه میکنه ناخواسته جذبش میشی و منم مستثنا نبودم و خودم اعتراف میکنم که اشتباه کردم و راه به دست آوردن کمبودم رو به بیراهه انتخاب کرده بودم .خدا رو شکر که خدا تا از دست نرفتم دستم رو گرفت .