نمایش نسخه قابل چاپ
سلام گردافرید
واه واه شما چقدر لفظ قلم صبحت میکنید
و از کلمه های سخت بکار می برید من بعضی از صبحتهاتو ن را متوجه نمیشم عامیانه تر لطفا صبحت کنید فکر میکنم تو ادبیات و تاریخ استاد باشید
حلا نری دوباره از عصبانیت یه جواب بدی
.
.
.
.
.
.
حالا چرا میزنی
.
.
.
.
.
به خدا من شوخی کردم
منم چند تا پستم نیست به رو خودم هم نمی ارم دوباره پست جدید در زمینه های بهتر میسازیم
یه کم اروم باش
زمین که به اسمون نرسیده
اگه رسید حتما خبرت میکنم
باز هم ببخشید شوخی کردم
عرفان!بی ادبی خودت را نمایاندی،بماند!!اما روش درست جمع بستن واژه کمبود،کمبودها می باشد نه کمبودات!!!و دیگر آنکه بی مایه بودن تو و البته سطحی نگریت از این کپی-پیستهایت نمایان است و بهتر در مطالب دینی که می آوری که حتی ذره ای به آنها باور نداری که اگر داشتی این اندازه فحاش و زشت کردار نبودی.
و البته فردی با سکوت موذیانه اش ناظر این بدکاریهاست و در دل راضی.نوشتارهایم که حذف شده اند و مثلاً به خیال خودش دارد آبروی من هم می رود!!
به به!!عجب خانواده کثیفی!!که نماینده اجتماع ماست.
سلام دوستان :72:
همه به خوبی می دونیم که اختلاف رای و نظر در همه جا وجود داره ضمن اینکه زمینه ی رشد وقتی برای افراد و گروهها می تونه فراهم بشه که قواعد تبادل نظر رعایت بشه .
من شما رو دعوت می کنم یک بار دیگه و خیلی خلاصه از اول روند این تاپیک رو مرور کنیم با این امید که حسن ختامی باشه بر بحث های مذکور.
1- انتقاد جناب گردآفرید به سایت در خصوص حذف تعداد زیادی از پست هایشان با مخاطب قرار دادن مستقیم و غیر مستقیم مدیر محترم تالار .
2- همدردی و پاسخ و اظهار نظر برخی دوستان در اینخصوص که صرفا نظر شخصی بوده .
3- پاسخ مستقیم مدیر محترم در پست 16 مبنی بر حذف تعدادی از پستها بنا بر دو دلیل :
الف : تصمیم مدیران تالارها و انجمنها (نه ایشون) مبنی بر حذف بخشی از پست ها که در حد چند کلمه بوده و بیشتر جنبه ی فکاهی ، تفریح و چت گونه داشته و صرفا شامل پست های آقای گردآفرید نبوده .
ب : حذف بخش عمده ای از پست های اعضاء و از جمله گردآفرید عزیز در جریان هک شدن تالار .
و در نهایت تاکید صریح ایشون به عدم حذف این پست ها توسط خودشون و دعوت دوستان به پرهیز از احساس محوری در اینخصوص .
4- بازهم اظهار نظرهای دوستان ، بعضا عصبانی شدن ها و پاسخ دهی.
5- دعوت برخی دوستان به حفظ آرامش از راههای مختلف (منطقی ، احساسی و ...)
6- پاسخ مدیر محترم تالار در پست 34 با اشاره و تاکید بر خط قرمزهای تالار و دعوت همه به آرامش
و
باز هم
.
.
.
. ادامه ماجرا
دوستان خوب من ،
آیا دقت کرده اید که نوع واکنشهای مجازی ما به مسائل در این تالار ، همه نمادی از رفتارهای واقعی ما در زندگی شخصی ما و در مواجه با واقعیات زندگی هستند؟
نمی دونم با من موافق هستید یا نه ؟ اما من احساس می کنم در بخش زیادی از پستهای اخیر ، ما از اصل انتقاد منحرف شدیم و به بیراهه رفتیم .... هرچند نظر شخصی من اینه که پاسخ گردآفرید عزیز در پست 16 داده شده بود و اعتقاد قاطع دارم که هیچ گونه بدخواهی در میان نبوده و نیست.
ضمن اینکه همونطوری که به کرات در موضوعات مختلف آمده اگر پستی خلاف مصالح تالار باشه در عین اینکه از طریق پیام خصوصی به نویسنده اطلاع داده می شود ، حذف خواهد شد و نیازی به پنهان کاری نیست. پس فقط باید دید آیا به جناب گردآفرید پیامی در اینخصوص داده شده است یا خیر ؟
از طرفی این تالار نقشها و زحمات اعضاش رو خیلی خوب می شناسه و بر همون اساس هم از اونها توقع داره ... و قطعا توقع نابجایی نیست اگر اعضاء حداقل از افرادی که دارای چهره برجسته تری در این فضای مجازی هستند این توقع رو داشته باشند که بیش از بقیه در حفظ امنیت و آرامش این تالار که البته مورد وثوق و علاقه اشون هم هست بکوشند .
ضمنا اگر ما در این تالار به دنبال مشاوره برای بهتر کردن زندگی خود هستیم باید دانسته باشیم که کسب آرامش و پرهیز از هرگونه احساس محوری (حتی انگونه احساساتی که ظاهرا رنگ و بوی منطق دارند )، اصلی ترین و مهمترین رکن برای رسیدن به این اتفاق میمون خواهد بود .
و یادمان نرود قاطع بودن و نیز حق طلبی همیشه به معنی فریادهای بلند و گوشخراش ، توهین و تحقیر و استهزاء دیگران نیست ... و همینطور پاسخ ندادن و صبر و آرامش هم همیشه به معنی پاپس کشیدن ، مقصر بودن ، ترسیدن و یا به قول بعضی ها وادادن نیست ...
کسی چه می داند ؟ شاید گاهی به عکس تصور عموم ، آرام بودن به معنای قاطع بودن است ....
گردآفرید عزیز ، حتما می دونی که انتظارات زیادی از شما وجود داره ...
بازم سلام
جناب گرد افرید عصبانی
هیچ وقت به خودت و در هیچ شرایطی اجازه نده به کسی توهین کنی در همه جا جانب ادب را رعایت کنید لطفا
هر کسی واسه ی خودش شخصیت داره و به شخصیت خودش احترام می زاره و اجازه توهین های جنابعالی را به خودش نمی ده
لطفا یه کم مراعات کنید
ببینید سرکار طاهره خانم!شما یا نوشتارهای بنده را نمی خوانید یا اگر هم می خوانیدشان به آنها توجه لازم را ندارید.من می دانم که به همان دو دلیل مورد پذیرش شما و سنگ تراشان پستهای من حذف شده اند،اما من دقیقاً همین دو دلیل را اصلاً نمی پذیرم،زیرا مدیر تالار نیز بسیاری از پستهایش حالت چت داشته یا فکاهی و . . . بوده است و افزون بر آن بسیاری از آنهابه شکلی بسیار زیرکانه و بطنی،ابزاری برای به کرسی نشاندن نظرات کاملاً فردی ایشان در راستای جهت دهی به افکار و نیز کنترل دلخواه تالار برای هماهنگی با قالبهای اعتقادی ایشان،می باشد.
از طرفی،پستهای محذوف بنده نه بار منفی داشته،نه الفاظ رکیک در آنها به کار رفته و نه برای مثلاً دوستیابی برای اهداف جنسی بوده است.
به هر حال ایشان رفتار صددرصد اشتباهی را انجام داده اند و باید به هر طریقی درصدد جبران آن برآیند.
ميشه التماس كنم اينقدر مسئله رو كش ندين؟:72::72::72:
هميشه كسي كه آخرين حرف رو توي بحث ميزنه، لزوما درست ترين حرف رو نزده
خواهشا سوتعبير نشه، چون آخرين حرف رو خودم زدم، و احتمالش هم زياده كه درست نباشه!
وقتي شخصي به انسان اهانت و يا خيانت ميكنه، درسته كه بايد جلوش ايستاد ولي اين در صورتيه كه اون شخص منطق و ادب كافي رو داشته باشه. اگر نداشت سكوت بهتر از جوابه. حداقل اونايي كه دارن، پيش خودشون ميگن فلاني چقدر آقا (خانوم) بود كه جوابشو نداد. اونايي هم كه ندارن ميگن فلاني (دور از جون) چقدر خر بود.
باز هم خواهشا سوتعبير نشه، چون ضمن موافق بودن با بعضي از نظرات و يا مخالف بودن با برخي، و يا منطقي/غيرمنطقي دانستنشان و همينطور مودبانه و اهانت آميز بودنشون، (از منظر اين حقير) به جاي سكوت، خودم زودتر لب به سخن گشودم.
خودمونيما شعار خوب بلد بدم!
جمال محمدي تلفن!!!:D
آقای سنگ تراشان از شما خواهش می کنیم خودتون این قضیه را ختم به خیر کنید هر چی این موضوع بیشتر ادامه پیدا کنه تمام حرمت ها شکسته می شه همه همدیگه رو به باد ناسزا گرفتن دیگه احترامی برای همدیگه نگذاشتن من واقعا متاسف شدم وقتی این تاپیک رو می خونم این تاپیک شده جزو داغ ترین بحث توی تالار و به تاپیک های دیگه توجه نمی شه و باز هم از شما آقای سنگ تراشان تقاضا دارم که خودتون این موضوع را حل کنید با تشکر از شما
سلام آهو خانم
اگر چه حق با شماست، اما همانطور که قبلا هم گفته ام درون یک خانواده، آن هم خانواده بزرگی نظیر همدردی، هیچ فردی صرفا از روی حرفهایش روی دیگران تاثیر نمی گذارد، همچنین هیچ فردی صرفا از روی نظراتش شناخته نمی شود.
درون خانواده ها رفتار و کردار ماست که به مرور زمان موجب شناخت سایرین نسبت به ما شده، یا از طریق این منش روی آنها تاثیر می گذاریم. این تاپیک شناخت همه ما اعضاء را نسبت به هم بالا خواهد برد. و این درون خانواده مفید است.
مسئله اهانت هم انشاء الله بزودی بیش از پیش کاهش می یابد.
تنها برای شناخت اعضای توهین کننده و درجه رندی آنها به مصداق ذیل عنایت کنید:
**اگر چه ما یک پیکر واحد هستیم و دردهایمان مشترک هست. اما اگر کسانی بخواهند مانند یک تومور مشکلات خود را در جریان خون این پیکر منتشر کنند و این خانواده عزیز را متلاشی کنند، ناگزیر می دانیم که آن عضو را با همه رنجی که می بریم قطع کنیم. و به رنج سایر اعضاء در این مورد خاتمه دهیم.
ما باید این حقیقت تلخ را بپذیریم که گاهی افرادی وجود دارند که با آنها نمی شود صرفا بر اساس تحمل و خویشتنداری و با روشهای ملایم تعامل برقرار کرد. و گاهی تحمل ما ، بد تفسیر می شود، و به معنی ضعف ما گرفته می شود، و روز به روز بیشتر بر ما خواهند تاخت.**
ایشان به علت عصبانیت و برانگیختگی حاصل از سخن برحق من،در مقام جبران برآمده و با رندی ویژه خودش آنجه را که بنده فقط درباره خودش بیان داشتم،در مورد همگان جعل نمود و طرف را که این جانب باشم در برابراکثرین ناآگاه و ساده دل قرار داد.حتی کینه و خشم خود را از انتقاد و پندهای بنده و دفاع مشروعم از حق سخن گفتنم و سانسور شدن آن،با آوردن لفظ *تومور سرطانی* نشان داد.
این سیاست القای نظر خویش به دیگران برای تخریب شخصیت من،شامل مراحل زیر است:
1- با بهره گیری از ابزار پاسخ ندادن مستقیم به من
2-سپس تبیین مظلوم نمایی خودش
3-آنگاه توهین و ترور شخصیت بنده با الفاظ رکیک(تومور)
4-در میان آوردن بخت خانواده همدردی و ایجان جو احساسی در مخاطبان
5-بیان کردن اینکه ایشان و طرفداران ایشان صبور و خویشتندارند و من فحاش و جنجال ساز
می بینید دوستان گلم که ما با چه اشخاص زرنگ،ظاهراً خاموش و ساکت و رندی روبروییم!!با این طراحی هوشمندانه افزون بر آنکه حق را در ذهن اعضا به خود اختصاص می دهد،بر بدکاری خودش سرپوش گذارده و تازه این حقیر را هم خراب کرده و بد نمایانده است.
سلام گردآفرید ،
حال این سوال ها مطرح است که :
1- اگر هدف از ایجاد این تاپیک زدن تلنگر تذکر بر پیکر مدیریت سایت برای اشتباه عمدی یا سهوی آن بوده که به بهترین شکل ممکن صورت گرفته است و کش دادن آن چه سودی می تواند داشته باشد ؟
2- مسائلی که شما در پست 52 اشاره کردید بر فرض صحت چه سودی برای مدیریت تالار می تواند داشته باشد ؟
3- جایگاه عفو و بخشش در برخورد با مشکلات کجاست ؟ اگر برای مشکلات اینچنینی نتوان کسی رو بخشید پس برای مشکلات بزرگتر ...
در هر حال امیدوارم هممون زیر سایه ی شادی مردم شاد و خوشبخت باشیم .
یا علی مدد .
سلام
آقای گرد آفرید من از شما یک سوال دارم و خواهش میکنم حسابی روی آن فکرکنید من میدانم که شما با هرگونه حذف کاری مخالف هستید - از طرفی ایجاد یک تالار با مبلغی نچندان زیاد و حتی رایگان هم قابل انجام است - من از شما سوال میکنم بدون طفره رفتن و جوابهای چند پهلو دادن به من بگویید اگر شما خودتان یک تالار گفتگو ایجاد میکردید و همه ما ... آقای مدیر... آقای عرفان ..خانم طاهره ...دانه ...دیگر بچه ها... در آن عضومیشدیم و حرفها و عقاید خود را در آن میزدیم.. و البته چون بقول خودتان شما دیدگاهی دگرگونه هم دارید احتمال آنکه بعضی و یا اکثر گفته ها خوشایند شما نباشد زیاد بود .. آیا درآن شرایط که شما مدیر سایت هستید و در حالی که کنترل تمام سایت را در اختیار دارید بازهم ظرفیت شنیدن...ثبت... و حفظ ...هرگونه مطالب ناخوشایند و مخالف نظر خودتان را در سایت متعلق به خودتان میداشتید ؟؟
... خواهش میکنم به درستی تصور کنید این تمرینی برای شماست که خودتان را در شرایط مختلف ارزیابی کنید .. اگر کنترل دست شما بود با حرفهای مخالف و ناخوشایند سلیقه و عقاید خودتان چگونه برخورد میکردید احیانا اگر تند و تلخ هم میبود آن را به راحتی میپزیرفتید ؟
این متاسفانه فرهنگ و خصلت تاریخی همه ماست که براحتی دیگران را لعن میکنیم اما نوبت به لعن خودمان که میرسد از کوره در میرویم و تحمل هیچ اعتراضی را نداریم به نظر من که مشکل فرهنگی داریم .
ضمناً ما اینجا مهمان هستیم میزبان ما آقای سنگ تراشان هستند و ما به عنوان یک مهمان اگر سپاسگذار او نباشیم لاقل باید مراعات مقرراتی را که صاحب خانه معین کرده است بکنیم پس قاعدتاً نمیتوانیم داد بزنیم که صاحب خانه، بشقاب من کجاست ؟! بدلیل همان وضعیتی که اگر تصورش را بکنید شما هم نخواهید پذیرفت که مهمان با صاحب خانه کلنجار برود وچیزی هم طلبکار شود ،بدلیل همان شرایطی که قبلا ذکر کردم که اگر شما هم در آن قرار بگیرید شاید تحمل نکنید یعنی ایجاد یک سایت برای خودتان و عضویت همه ما در آن ...
این همان اعتدالی است که من همیشه انتظار اجرای آن را در رفتارهایمان دارم اما متاسفانه کمتر کسی آن را مراعات میکند .
با تشکر
سرکار خان آرزو:
من سالها پیش این خوی زشت را که چون اهریمن درونی است و با چسبهای قوی تاریخی به من و همه ما چسبیده است،از خود ستردم.
البته با این لحن شما از پیش داوری شما آشکار است،در پاسخ بدانید که من در صورت نبودن الفاظ رکیک یا دام جنسی،آنها را پاک نمی کردم.
این جایگاه هم با خانه از زمین تا آسمان فاصله دارد و قرار دادن ما هم در هیأت یک میهمان سخنی نادرست است،من دلایل آن را اگر لازم بود پس از این خواهم آورد،اما از زبان برخی و از جمله به قول شما صاحب خانه،می گویم که اینجا یک *خانواده* است.
1-سودش در روشنگری اذهان است و کوبیدن هرچه بیشتر این خوی زورگویی و سانسور و . . . .
2-باید به عنوان یک دلسوز ایشان را به پاره ای از رفتارهای ناپسندشان آگاه می کردم و آنهم در میان همگان تا برخی موارد روشن گردد.
3-جناب 118 ارجمند و آرزو و fnh63؛آیا می اندیشید که من از نخست به دنبال پوزشخواهی و سپس گذشت بوده ام؟
جناب گردآفريد
از اينكه چنين جنجالي به راه انداختيد، بايد به شما احسنت و آفرين گفت. چرا كه هر كسي توان براه انداختن چنين جنجالهايي را ندارد.
اما نكته لازم به ذكر اينست كه تمامي پستهاي شما را چندين بار بدقت خوانده و بيشتر توجه خودم را به مواردي كه دوستان به شما اشاره نموده و پاسخهايي كه داده ايد معطوف كردم. چيزي كه بسيار به چشم مي خورد،برحق بودن شما نيست و فكر مي كنم اگر دوستان و يا خودم از نظرات بر حق شما سخني به ميان آورديم يا در اشتباه كامليم و يا به طور عاميانه بگويم براي شما هندوانه زير بغلتان گذاشته ايم. شما در تمامي پستهايي كه خطاب به شما بود حتي ذره اي انتقاد را نپذيرفتيد و به بدترين شكل ممكن پاسخ تهاجمي داده ايد و در اين ميان نگران اين هستيد كه مبادا كسي شما را با كلمه تو خطاب كرده و يا به شما بگويد كه بالاي چشم شما ابروست و شخصيت شما زير سئوال نرود. به اين نمي گويند برحق، به اين مي گويند خودخواهي. شما خودخواهي را به حد اعلا رسانده و قطعاً هدف شما از ادامه دادن اين مسئله فقط و فقط آن مواردي كه ياد مي كنيد مانند تلنگر زدن به آقاي سنگ تراش نيست. در يك موضوع قرار نيست همه با هم موافق باشند، مطمئناً نظرات مخالف هم وجود دارد اما شما توان شنيدن نظرات مخالف را نداريد و در اين ميان هرشخصي كه از آقاي سنگ تراش دفاع نموده، مورد عنايت الطاف جنابعالي قرار گرفته است. شما حتي كوچكترين توجهي به نظرات ديگران نكرده و پاي خودرا در يك كفش نموده و دائم حرف خودتان را مي زنيد" مرغ يك پا دارد" . بيشتر دوستان جوابهاي بسيار منطقي، دلسوزانه و يا منتقدانه داشته اند و جاي تشكر از همگي دارد. ضمناً من آمادگي شنيدن هرگونه جواب منطقي يا غيرمنطقي از جانب شما هستم. من به خاطر نظر آقاي erfan قصد داشتم دخالتي در مسئله نكنم اما از شما تقاضا دارم كمي بيشتر در مورد خود تأمل كنيد و بر چند لحظه كوتاه قاطعيتها و پافشاري هاي خود را زير سئوال ببريد و ببينيد چه نتيجه اي مي گيريد. ضمناً بدانيد ديگران هم انسانهاي بالغ، تحصيلكرده و داراي عقايد و روحيات به خود مي باشند و شما اجازه نداريد به خاطر خواسته هاي خود همه چيز را زيرسئوال ببريد و سنگ خود را به سينه بزنيد. به قول گفته خودتان اينجا همه خانواده ايم نه مهمان. در هيچ خانواده اي چنين نمي گذرد كه اينجا در حال وقوع است.
سلام بر دوستان عزیز
با توجه به مهم بودن پست 34 ، تمام این پست را مجددا در ذیل می آورم. به امید آنکه همه اعضاء عزیز به همه موارد آن دقت کنند.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
دانه خانم!با این طرز سخن گفتن شما و یکه به قاضی رفتن و البته راضی هم بازگشتن و حکم صادر کردن،با عنایت به شناختی که از شما دارم شگفت آور نبود؛زیاد نمی خواهم درصدد مجادله کلامی با شما باشم،اما برای خنثی کردن زهر عدم آگاهی ها و شتابزدگی شما،همین را بگویم که برداشت شما از گفتار و رفتار بنده اشتباه است.
البته با این نوشتار شما این سخن من هم شاید به انتقادناپذیری من تعبیر شود یا دیگر تهمت های ناروا و. . . .
به هرحال اگر بنده از کسی سپاسگزاری کرده ام،به دلیل منطقی بودن و زدن حرف حساب از سوی آنهاست؛حساسیت بنده هم در مورد لفظ تو و شما،به دلیل آموزش *تربیت* و آداب*سخن گفتن* به برخی جوانان غیور!! و متدین بی عمل!! است که تنها هنرشان طوطی صفت بودن آنهاست،بدون ذره ای بغض و حقد و کینه؛آنان که متخصص نشخوار کردن سخن دیگرانند و البته این شرف را هم ندارند که اگر سخنان دیگران را در تالار کپی می کنند،دستکم نام آنها را بیاورند.
به کار بردن واژگان بی پایه ای مانند:مرغ یک پا دارد،از شما بعید نبود و من انتظاری جز این هم نداشتم؛اما دختر گلم؛این را بدان که باید در زندگی بیاموزی از سخن به حق و آنچه پدید آمده از خرد و حس همدردی توست و سانسور می شود دفاع کنی،حال چه انتقادی باشد به وضع محیط اطرافت یا مثلاً رفتار جاهلانه و عادت شده اطرافیانت.
شما یک دختری و فردا روز مادر خواهی شد،اکنون من به شما یک نکته را می گویم:
بدان که باورهای منطقی و برخاسته از خرد شما و سخنان درست و بحای تو و هر آنچه از اندیشه ات بهنجارانه برمی خیزد،بسان فرزندانی است که آنها را به دنیا می آوری؛آنچنان که از آنها مراقبت می کنی باید از فرزندان اندیشه خود نگاهداری نمایی.
دانه خانم،از شما می خواهم نوشتارهای مرا در این گفتار از اول تا آخرینشان و با دقت و بدون پیش داوری(اگر می توانی!) بخوان و بدان که بنده درصدد به کرسی نشاندن سخنم و ژست گرفتن در برابر دیگرانی که نمی بینمشان و نمی شناسمشان نیستم و اهدافم همانهاییست که پیش از این آنها را باز گفتم.
راستی بکوشید سنگ دیگرانی را که درست و کامل از آنها آگاهی ندارید به سینه نزنید و جوگیر هم نشوید؛و این را هم بدانید که شما و همه را دوست می دارم و آرزویم بهره مندی از خرد،تندرستی و آرامش پیوسته شماست.
جناب گرد آفريد عزيز و كليه دوستان توجه كنند :
نظر به اينكه اين دوستمون قصد داره هر روز اين بحث رو بيشتر كش بده ، و هنوز دست از توهين بر نداشته اند .
خدمت ايشان عرض كنم كه شما چه علم و خردي رو به رخ دوستان مي كشيد اگه اومديد اينجا به دوستانتون خدمت كنيد پس همونطوركه دوستتون آقاي 118 فرمود جاي گذشت و .... كجاست ؟!!!
بنده چندين بار عرض كردم كه هر جا منبعي ذكر شده باشه آوردم در مطالبم - ضمنا هر كس رو بهر كاري ساختند ، من افتخار مي كنم به توانايي هايي كه دارم و لازم هم نيست اينجا اسم ببرم و عنوان كنم كه مديريت چندين پروژه عظيم در دستمه نه خير من يه كارمند هستم رشته مديريت هم خوندم از شغل خودم راضيم ، مدير قسمت........ هستم ، اما به رشته خودم بسنده نكرده ام و در زمينه كامپيوتر و هنرهاي اون بدون حتي يك كلاس آموزشي رفتن و با تجربه و خواندن مطالب از همين اينترنتي كه شما الان تشريف داريد تونستم تجربيات كسب كنم . و دوست دارم و خوشحال ميشم كه اعضاء تالار كه همگي دوستان خوب من ( خواهران وبرادران ) من هستند از اين كارها لذت ببرن ، در ضمن به ياد داشته باشيد كه من مدير بخش خلاقيتها و مهارتها هستم كه شامل بخشهاي مختلفي ميشه و هيچ گاه عنوان نكردم كه روانشناس هستم . و فقط مطالب و نظراتي رو كه خودم بهشون اعتقاد دارم با اندكي رنگ و شكل دادن و اصلاح و اضافه وارد تالار مي كنم . و فكر كنم استقبال دوستان هم خيلي خوب بوده . و فكر مي كنم كه اين مطلب داره بيهوده كش پيدا مي كنه. .
موفق و پايدار باشيد دوستان:43::72:
ببخشيد من معذرت مي خوام !!!!!
آقای مرادی،شما سوزتان و دردتان از چیست؟؟؟؟؟؟؟؟چرا هر سخنی را مستقیماً مربوط به خودتان می دانید!!!!!!!!!!!این اطلاعات شخصی شما چه تأثیری در نظر بنده نسبت به شما و اصلاً چه ارتباطی با سخن خصوصی این جانب با آقای سنگ تراشان دارد!!!؟؟؟؟؟؟؟
من با شما دوست جوانم پدرکشتگی ندارم و همانند همه همان آرزوهای بند پایانی نوشتار پیشینم را برای شما هم دارم. و اگر در جایی از مسئولیتهای خودم گفتم به دلیل آن بود که من اعتبار ویژه ای به جو سالم تالار که رنجهای هم نوعانم در آن مطرح می شود و نه آن بخش ناسالم و وقت تلف کن آن،قابلم که با تمام مشغله فراوانم تلاش بر همدردی و راهنمایی دیگران از این کانال را دارم.
ببينيد جناب گردآفريد شما مثل اينكه حرفهاي خودتان رو مطالعه نمي كنيد شما دائم داريد از كپي و مطالبي كه در بخش خلاقيتها و مهارتها آورده ميشه سخن مي گيد در صورتي كه هر كس بنا به نياز و مشكلش به اين تالار مراجعه مي كنه
پس شما نگران بخش سالم تالار نباشيد و اين رو هم قبول كنيد كه اين تالار هم مثل يك جامعه به تمام بخشها نياز داره و هر كس بنا به علاقه و استعدادش مي تونه در يكي از زمينها فعاليت كنه ، در ضمن جناب گردآفريد شما بهتره در قسمت افراد آنلاين و بازديدها نگاهي بياندازيد و مشاهده كنيد كه اكثرا با سرچ و جستجو وارد اين تالار مي شن و چه بسا كساني باشند كه مشكلاتي داشته باشن و بر اثر يك جستجوي اتفاقي به دنبال مطالب جالب مي گردن كه بنده هر بار مشاهده كردم اكثر اون به قسمت سرگرمي يا بخش هاي ديگه مربوط مي شد كه اين دوستان وارد تالار ميشن و بعد از عضو شدن به تالار مي تونن از مطالب ارزنده شما نيز استفاده كنند . بدين ترتيب از اين طريق ما پلي زديم براي ارتباط با اعضاء - شما هم نگران مطالبتان نباشيد من يكي كه شيفته مطالب شما هستم و هميشه مشتري مطالب جنجالي و غير جنجالي شما خواهم بود .
در ضمن پاسخ شماره 59 يك شوخي بود كه مي تونست جنبه جدي هم داشته باشه .
موفق و شاد باشيد
ظاهرا دوست عزیزمون جناب گردآفرید نه قصد گذشت دارند نه اینکه به این موضوع خاتمه بدند.
ولی آقای گردآفرید اینو بدونید اگه ما آدمها تو زندگیهامون گذشت نداشته باشیم هیچ وقت این زندگی یک زندگی قشنگ و دوست داشتنی نیست.
اگه ما همیشه دنبال خواسته های خودمون باشیم حتی به قیمت زیز پا گذاشتن حق دیگران و بی احترامی به اونها، فقط فقط باعث بوجود آمدن جهنمی می شیم که در درجۀ اول خودمون رو می سوزونه بعد دیگران رو.
شما اگه کمی گذشت داشته باشی (البته اینجا که فکر نمی کنم از کسی خطایی سر زده باشه که شما بخواهید گذشت کنید) ولی حالا بنا بر ادعای شما، اولین کسی که از این همه ناراحتی و رنجش رها می شه و به آرامش می رسه خود شما هستید.
در ضمن شما خودتون خوب می دونید تمام فعالان این تالار در هر زمینه ای به خاطر عشق و علاقه ای که به دوستانشون دارند بار این همه زحمت رو به دوش می کشند تا حتی اگه نتونستند گره گشای مشکلات دیگران باشند ولی حداقل با همزبونی و همدردی بتونند باعث تسکین اونها باشند.
و باز هم خوب می دونید مطالب مفید سرگرمی و تفریح این تالار همه همه به دنبال ایجاد حداقل لحظه ای شادی و لبخند برای کسانی می باشه که خسته و رنجور از همه جا و همه چیز هستند.
شما که نمی خواهید این حداقل آرامش و لبخند رو از دیگران بگیرید.
من سخنی انتقادی با آقای سنگ تراشانن داشتم و این شما بودید که با دخالت بی جای خود آش را بیشتر به هم زدید و موضوع را کش دادید نه این جانب،پس حواستان را جمع کنید و توپ را در زمین من نیندازید؛
همچنین من با مطالب عرفان و نادیا در باب بخش تفننی این جایگاه مجازی مخالفت دارم،ولی حوصله ادامه این بحث را نداشته و البته همچنان به ناحق 100 پست من سانسور و حذف شده است و افزون بر آن عامل این کار ناپسند با رندی تمام درصدد تخریب شخصیت بنده است و دیگران که اکثریت هم هستند متآثر از این کار . . . .
سلام به دوستای گلم. من الان بعد از 4 روزه که تونستم دوباره به تالار برگردم. برام جالبه که این بحث سانسور همچنان ادامه دارد. من به عنوان یه عضو تالار خواهش می کنم همگی دست از گفته ها و شنیده های تا بحالتون بردارید و مانند سابق به هدف اصلی بپردازیم. به خدا مشکل نیست که آدم یک لحظه چشماشو رو هم بگذاره. من به شخصه از جناب گردآفرید به عنوان یک پیش کسوت خواهش می کنم به این مسأله به دیده خوشبینانه تری بنگرند و خلق خود را بیش از این تلخ نکنند. به خدا ارزش تداره. یعنی مطمئناً مطالب ایشون ارزش داره اما فضای دوستانه ای که در اینجا ایجاد شده ارزشش به مراتب بیشتره و خوشایند نیست که بیش از این جو به بیراهه کشیده بشه. از همه دوستانی که در این بخش نظر دادن خواهش می کنم یه delete درست حسابی تو ذهنشون انجام بدن و بحثو اینطور خاتمه بدن. از آقای گردآفرید دلجویی میشه به خاطر حذف نا خواسته برخی پستاشون.متأسفانه چون امکان بازیابی اونا نیست امیدواریم جناب گردآفرید با همتی که در ایشون سراغ داریم مجدد ما رو از این پستا و پستایی جدیدتر بهره مند سازند. انشالله به مدد همیاری آقای مدیر سرور عوض میشه و دیگه مشکلات این چنینی نخواهیم داشت. آقای عرفان و جناب گردافرید و آقای مدیر یالله هم دیگرو ببوسید. :228:به افتخارشون...:73:
ما منتظریم دیگه زود همدیگه رو ببوسین و این موضوع انشاء الله ختم به خیر بشه
خوب اگر فرض محال بخواهد این کار انجام بگیرد،تکلیف فحشها،توهین ها و حق کشیهایی که در پستها و مهمتر از آن در پیامهای خصوصی ارسالی،به من روا داشته شده چیست؟
بگذارید در ذهن شما بدبین باشم . . .
بگذارید در ذهن شما تومور سرطانی باشم . . .
بگذارید در ذهن شما مشکل دار باشم . . .
بگذارید در ذهن شما بی دین و کافر باشم . . .
بگذارید در ذهن شما منت گذار باشم . . .
بگذارید در ذهن شما مغرور باشم . . .
بگذارید در ذهن شما سخنانم به درد دَرَک بخورد . . .
اما نمی توانم از حق و مهمتر از آن آبرویم و بی ادبی برخی بگذرم و در همان حال که این جفاها را فراموش نخواهم کرد،بهروزی و آگاهی بیشتر و خرد را برای همگان خواستارم؛
گرد آفرید جان عزیزم
تو برای ما همون گرد آفرید عزیز و دوست داشتنی هستی همون یار همیشگی تالار همدردی ....
مطمئن باش که هیچ کدوم از دوستان حاضر در تالار در مورد شما چنین فکری نمی کنند به هر حال بحثی بود و تموم شد بی ادبی یا توهین دوستان رو به خوبی خودت فراموش کن و همیشه گذشت داشته باش
سلام دوستان
سلام گردآفريدجان :72: ، سلام جناب سنگ تراشان:72:
اميدوارم كه حال همتون خوب و خوش باشه :203:
راستش رو بخوايد من فقط كمتر از دو روز از فضاي تالار دور بودم اما الان قدر تالار همدردي رو مي دونم و اين مدت كوتاه شايد به اندازه يكسال بر من گذشت و اين هم دليلش دوري از شما دوستان عزيز و مهربون و دلسوز تالار بود ، هر كي حرفمو قبول نداره مي تونه خودش امتحان كنه و حداقل دو روز تالار نياد .... مطمئنم اكثر دوستاني كه اينجا حضور فعالانه دارند و يه جورايي نفسشون و قلب و روحشون با تالار پيوند خورده دوري از تالار واسشون سخته ..... بچه ها مي دونيد وقتي از سركارم اومدم با خودم چي فكر و كردم و چي گفتم ؟!!!!
زماني كه پنجره اينترنت رو باز كردم و تو قسمت آدرس نوشتم :www.hamdardi.net باخودم گفتم خدايا نكنه سايت بازم با مشكل مواجه شده و يه لحظه استرس داشتم اما به محض اينكه اون بالا اين سه كلمه (( تالار گفتگوي همدردي )) رو ديدم نفس راحتي كشيدم .
خب حتما با خودتون مي گيد حالا هدف من از گفتن اين حرفا و احساسات چيه؟!!!
عزيزان من دوستان گلم باور كنيد فضاي دوستي و محبتي كه بين ما ها حكم فرماست واقعا ارزش و قرب زيادي داره و چه خوبه ما هممون سعي كنيم از اين فضاي محبت و دوستي براي دست يافتن به آرامش خودمون و ساير دوستانمون استفاده كنيم . :228::43:
دوست دارم يه لحظه تصورش رو بكنيد كه از فردايي كه مياين ديگه اين تالار وجود نداشته باشه :302:.
يعني از فردا : مدير پرتلاش همدردي با اون فونت سبزرنگ و آرامش بخشش ، طاهره دلسوز ، زيبا ده باذوق ، گردآفريد با خرد و منطق ، ستاره مهرآفرين ، نادياي مهربان ، آهوي شيرين سخن ، عارف بامعرفت ، هنرمند دلسوز ، حامد باهوش ، آسرين خوش سخن ، هستي شاعر ، آرزوي با احساس و مغرور ، و ديگر دوستان گلمون اگه همه اينا ديگه نباشن اونوقت چي ميشه ما مي مونيم هزاران حرف و سخني كه در دلمون مي مونه ، ما مي مو نيم و حسرتي كه در دل داريم ما مي مونيم و .................
پس دوستان عزيز بياييم يه بار ديگه دست به دست هم بديم و فضاي تالار رو از اين حالت خارج كنيم و با فراموش كردن همه كاستي ها و نقص ها بار ديگه به خودمون به دوستانمون نشون بديم كه چقدر از حضور در اين خانواده خوشحال و خرسند هستيم ، جايي كه مي تونيم حرفامونو بزنيم و آبجي و داداشاي مهربوني داشته باشيم و به وجود اونا افتخار كنيم .
دوستان به وجود تك تك شما افتخار مي كنم و از اينكه در جمع شما عزيزان هستم به خود مي بالم و از خداوند آرزوي خوشبختي سعادت مهرورزي و موفقيت براي همه شما عزيزان رو دارم :43::46::72::shy: .
برای پایان دادن به این گفتار اعصاب خوردکن و برای کاستن از تلخی آن،داستانک زیر را که دارای طنزی درونی است، می آورم:
یکی بود،یکی نبود،به جز خدا کسی نبود . . . .
روزی روزگاری دهی بود و در آن ده کدخدای آن ده و مردی بودند،مرد اندکی با دیگران فرق داشت و گناهش آن بود که با جهالت،ناآگاهی و خرافاتی که نام سنت گرفته بودند همواره سر دشمنی داشت.مردم آن ده از هر قماشی بودند و روزگار لاکردار بیشترشان را هم هم باور قرار داده بود.
تنها عیب آن مرد همرنگ جماعت نشده این بود که گاهی زبانی برّا داشت.از طرفی آن ده دهخدایی داشت و آن دهخدا باورهایی و آن دهخدا بسیار زیرک بود و آن دهخدا بسیاز زیرک بود . . .
بسیاری شیفته دهخدا بودند و زیاد هم احساساتی می شدند،نوعی قانون نانوشته را در میان خود بوجود آوردند که دهخدا نیز بر آن نظارت داشت. دهخدایی که حرفهایش البته از حق نگذریم پاره ای از آنهاخوب بودند،اما آن دهخدای ده ما چهارچوبی ذهنی داشت که نمی خواست دیگران و بوِیزه آن مرد خردمند و سرکش از دید او،از آن بیرون روند و این همان قانون نانوشته بود؛پس گاهگاهی دهان مرد را با رندی تمام می بستند و طرفداردان دهخدا که البته بسیار هم معتقد و متدیّن بودند،با او همراهی کرده و گام به گام آن مرد بیچاره را بیشتر و بیشتر آزار دادند.
اول گفتندکه:بابا جان گذشت کن از حق خودت،سپس او را جنجال آفرین نامیدند،آنگاه او را خودخواه که چرا همانند ما سخن نمی گویی و چرا مثل ما نیستی و هنگامیکه در عین بی کسی و تنهایی درصدد پاسخی محترمانه به یکی از طرفداران معتقد و جوان تر از خود برآمد،آن جوان به او فحش های بدبد داد و بی شعور و کافر و مغرور و کله خر نامیدش!!!
جونم واستون بگه که هی اونا فحشش می دادند و تازه می خواستند که گذشت هم بکند . . . .
اکنون آن مرد تنها و خردورز،در دلش غصه دار است،نه برای خودش که سخنهای آنها چون بادی است که می گذرد،بلکه به دلیل جهل،دورویی و به خواب زدن آنها؛
تازگیها در آن ده آگهی زده اند که به به و چه چه که چه ده زیبایی داریم و چه اهالی خوبی!!!!مرد دهانش را بسته است،اما آبرو و جانش در خطر است.
الهي فداي اين مرد بشم ديگه برا چي آبرو و جانش در خطره ، مگه دهشون بالاتر از دهخدا خدايي نداره ؟!!! بهتره اون مرد به اين فكر كنه كه اگه هيچ كس حرفاشو نمي فهمه يكي هست اون بالا كه هميشه هواشو داره و تمام حرفا و اونچيزايي كه تو دلش هست رو مي شنوه و درك مي كنه ، و شايد هم اگه اون مرد يه كم بره به اعماق وجود و دل اطرافيان خودش بنگره به اين نتيجه برسه كه هيچ كس با اون و خردش دشمني نداره و شايد به نوعي برخورد خودش بوده كه اونا رو از دور و برش دور كرده ، هميشه نصيحت و حرفها رو نميشه با بدزباني و تندي زد هر كس شيوه خودش رو داره و با مهرباني هم ميشه انسانها رو به نوعي هدايت كرد ، بنده از طرف اونهايي كه به اين مرد غصه دار توهين كردن معذرت خواهي مي كنم و ميگم خب شايد اونا هم جواني كردند و بالاخره يه حرفي زدند ولي اون حرف ممكنه حرف دلشون نباشه پس خوبه يه كم خوشبينانه به قضايا نگاه كنه ، و در ضمن شايد به خاطر عدم آشنايي و ندانستن برخي واقعيتهاي زندگي اون مرد خردمند برخي به اون تهمتهايي زدن والا اگه بيشتر با اون آشنا مي شدن شايد هرگز اين جور مسائل پيش نمي اومد ، اما اونچه كه مشخصه وقتي در يك محيط مجازي باشيم و امكان برقراري ارتباط از نزديك و مشاهده حالات و رفتار نباشه به ناچار انسان از روي صحبتها و حرفها قضاوت مي كنه و هر آنچه برداشت مي كنه اون رو به مصاب شخصيت فرد تلقي مي كنه ( شايد مصاب رو اشتباه نوشتم شما به بزرگي خودتون ببخشيد ) اما بازم هم اون مرد بهتره صبر و شكيبايي رو در پيش بگيره كه خدا با صابران است .
و من الله توفيق
گردآفرید جان عزیزم :72:
تو که دل پاک و مهربونی داری حیف نیست به جای محبت و مهر تویش ناراحتی باشه:72:
این مرد مهربونو همه بچه های تالار دوست دارن :228:
توی زندگی بحث ها و اختلاف نظرها و .... زیاده بعضی وقتها گذشت توی زندگی لازمه ، گذشت نشونه بزرگیه ....
خوشحالم از اینکه توی تالار صلح و دوستی بر قرار شده و کدورت ها از بین رفته :228:
این گل زیبا را تقدیم شما می کنم و تقدیم تمام دوستان و عزیزان تالار همدردی می کنم :72:
http://i30.tinypic.com/15dpggj.jpg
هایده خدا بیامرز یک آهنگ خیلی زیبایی دارد که مصرعی از آن این است:
من دیگه بچه نمی شم،آی؛دیگه بازیچه نمی شم.
و در کتب آورده اند که:خردمند را به جرم زندیقی بگرفتند و گفتند:دهنت را ببند و *گفتنی ها* را نگو؛لال شد.
و باز گفتند:*شنیدنیها* را نشنو؛:گوشش را بگرفت و کر شد.
دوباره گفتند:نبین *ندیدنیها* را:چشمهایش را بست و کور نیز شد.
گفتند:نفهم آن چیزهایی را که نباید بفهمی . . . . اینجا سر بالا کرد و گفت:از من این یکی را نخوان که *خر* نمی شم!!!
من گذشت نمی کنم و فراموش هم نمی کنم و البته:
***همچنان 100 پست من حذف شده است،به ناحق؛ بجای جبران فحش هم شنیده ام و حالا می خواهند به زور گذشت نمایم و اگر این کار را نکنم،حتماً:عقده ای،لجباز و کله شق هم خواهم شد.***
سلام
دوستان من ازتون خواهش می کنم این مسله را تمام کنید هر چه این مسله را بیشترکش بدیم کدورت ها بیشتر میشه
گردافرید من ازتون خواهش می کنم تمومش کنید
من هر موقع که به تالار می ایم این تاپیک یه ارسال جدید داره
هستی عزیز
هر کس خودش باید گذشت کنه
نه اینکه التماسانه خواهش کنیم که گذشت داشته باشه
خیلی ها فکر می کنند با گذشت کوچک می شوند اما غافل از اینکه گذشت موجب بزرگی اونهاست.
ببنيد دوستان الان گردآفريد دو روزه چيزي نگفته و حرفاش رو هم زده چه درست و چه غلط داره ميگه من رو حرف خودم هستم حالا چه دليلي داره كه شما هي ادامش مي دهيد ، اولا از خانم آتنا كه بعد دو روز دوباره اين بحث رو شروع كرد گله مندم ، و ساير دوستان هم خواهش مي كنم ديگه اين بحث رو ادامه ندن ، از همينجا ميگم هر كي دوست داره اين بحث كش داشته باشه و جو صميمي تالار رو بهم بزنه مي تونه ادامه بده ............ من كاري به گردآفريد ندارم چون صاحب تاپيكه و مي تونه صد بار هم تو اين تاپيك اظهار نظر كنه ولي از بقيه دوستان انتظار دارم ديگه اين بحث رو ادامه ندن ......
سلام
وا ؟؟؟اقا عرفان منم که همین را گفتم !!!!!!!!
خوب به هر حال خوبه اویزه ی گوش همه میشه
نخیر سرکار هستی خانم،شما دارید به این آتش به خاکستر تبدیل شده،مدام می دمید و آشکار است که قرضی و مرضی دارید و اگر نه هیچ نوشتار دیگری را در این گفتار نمی گذاشتید.(باز بدوید تا پاسخ من را بدهید و من پاسخ شما را و عرفان اظهار فضل کند،اون یکی بگه بکش،این یکی بگه نکش و . . . . برو تا . . . . . . . . . باز شما پست بگذارید و من پاس. . . .
واقعا که جناب گردافرید شما انگار احترام هیچ کس را نگه نمی دارید نه بزرگ و کوچکی میشناسید نه ....
و فکر میکنید همه قرض و مرضی دارند غیر از خودت اگه اینطوریه پس بهت تبریک میگم چون اعتماد به نفست خیلی بالاست .
دنبال جواب نباش چون دیگه برای گفته ها احترام قائل نیستم
جناب fnh63از حسن نظر شما هم ممنونم
نمی خواد از اب گل الود ماهی بگیرید
ما كه اينقدر ادعاي دموكراسيمون ميشه و ميگيم مملكتمون توي انتخابات و فلان و بهمان دموكراسيه، چرا نبايد قبول كنيم:
(دارم كلي ميگم كسي به خودش نگيره، در ضمن همش شامل حال يه نفر نميشه، فقط يكجا جمشون كردم.)
فردي نميخاد گذشت داشته باشه
فردي نميخاد عذر خواهي كنه
فردي نميخاد از آرمانهاي خودش كنار بكشه
فردي نميخاد از حق خودش بگذره
و ...
ديگه بايد اينجا حرفامو بزنم، هر كي دلش ميخاد بهش بر بخوره، اصلا مهم نيست.
قطره اي كه هستي خانوم انداختن، كاسه صبرو سر ريز كرد.
اوايل اين پست كه به نوعي ياركشي بود. بعدش افتادين به كل كل، سنگتراشان چون خودش يه پاي دادگاه بود هر كاري كرد نتونست ميانجي گري كنه. اكثر قريب به اتفاقتون گردآفريد رو محكوم كرديد و گفتين كه اشتباه ميكنه (هر كي به نوعي) بنده اين اوضاع رو كه ديدم، پيش خودم گفتم اين دعوا حداقل يه ميانجي ميخاد كه سوا كنه. و توي ارسال 30 دو طرف قضيه رو در نظر گرفتم. از روي تشكرها هم ميتوني بفهمي كه هردو طرف موافق بودن.
اگر دقت كرده باشين (كه مطمئنم نكردين) توي ارسال 31 گردآفريد خيلي آرومتر شده بود. چون تنها شخصي بودم كه اول گفتم "گردآفريد حق داري" بعد انتقادمو نوشتم.
بعد از كمي افت و خيز گردآفريد و عرفان گلاويز ميشن. و باز توي ارسال 48 ميام و ميانجي گري ميكنم.
در ارسال 49 متاسفانه آهو خانوم (البته مطمئنم بي منظور بوده) ميان و ميگن كه "جناب سنگتراشان بياييد و مسئله رو ختم به خير كنيد." . اين جمله دوپهلو البته سهوا، باعث اين برداشت ميشه كه با صلاحيت ترين فرد ما جناب سنگتراشانه. كه من خودم به شخصه با اين نظر مخالفم.
بدون توجه به اين موضوع كه گردآفريد از سنگتراشان شاكي است، و اين موضوع ممكنه باعث برانگيخته شدن گردآفريد بشه. كه در ارسالهاي بعدي هم ميبينيم كه نرمي آهو كارساز نيست. چرا؟! فقط و فقط به خاطر ارسال 49.
بعدش دانه مياد و آشو هم ميزنه.
سپس عرفان زمانيكه اوضاع رو ميبينه و متوجه وخامت بيشتر قضيه ميشه، توي ارسال 59 با بزرگواري كنار ميكشه. (فرق پيشكسوت و تازه وارد اينجا معلوم ميشه) و توي ارسالهاي 62 و 69 به نوعي عذرخواهي ميكنه. حالا حق با كيه، كار نداريم. و پس از كلي بالا و پايين شدن موضوع، پرونده توي ارسال 72 بسته ميشه.
هستي خانوم چه لزومي داره شما حرفتونو آويزه گوش همه كنيد؟ حتما توقع شنيدن چشم رو هم از اعضا داريد
اگر دقت كرده باشين، در نمودار سينوسي پست گردآفريد اكثرا خانوما بودن كه بحث رو جنجالي تر كردن، من نميدونم تو فكر خانوما چي ميگذره؟ مثلا اگر جواب ندن برچسب بيسوادي روشون ميچسبه؟ يا ميگن كم آورد؟
گردآفريد دلش خواست توي ارسال 72، اونجوري نتيجه بگيره، حالا شما مدعيان دموكراسي چرا نميذاريد، نتيجشو خودش هر جوري كه خواست بگيره.
مگه در ساير قسمتهاي سايت عمل يا نظر خلافي از گردآفريد سر زده، كه همش ميريزن سرش. و شده براتون عضو منفور سايت؟
با سلام و عرض ادب به كليه دوستان تالار همدردي
كليه عزيزاني كه در اين تاپيك نظرات خودشون رو بيان كردند خسته نباشن
:203:مجددا برادرانه از همه شما دوستان استدعا دارم كه بعد از پست بنده هيچ كدوم از دوستان پستي به اين موضوع اضافه نكنند .چون تمام حرفها زده شده و حرفي نگفته نمونده ، عزيزان خواهش مي كنم توجه كنيد كه جناب گردآفريد بعد از پست بنده مجاز هستند كه نظر بدند و هر كس كه جو صميمي و آرام تالار رو دوست داره ازش خواهش مي كنم اين توصيه منو زير پا نذاره:203:
اكنون هر كس تمايل داره اين بحث همچنان ادامه داشته باشه و باعث بشه دوستي بين اعضاء پر تلاش تالار از بين بره مي تونه بعد از اين پست هر چي دلش مي خواد بگه و من هم سعي مي كنم اسم كساني كه ارسالهايي از اين به بعد در اين پست دارن براي هميشه به فراموشي بسپارم و نام اين اعضاء رو از حافظه خودم پاك ميكنم :47:
براي اينكه اين بحث انشاءالله براي هميشه تموم بشه و براي سلامتي خودتون و خانواده هاي شريفتون و براي سلامتي و موفقيت و پيروزي و شادكامي صاحب اين تاپيك :103::103::103:
من هم جهت بهره گیری از این گفتار و جُستن نتیجه ای کارکردی؛سفارش می کنم که کتاب:
**جامعه شناسی نخبه کشی** را حتماً بخوانید.من از ته دل شاد هستم که افزون بر آشکار کردن برخی صفات سیئه خودمان و البته بیشتر آنها که بالاترند و بزرگترند!!خوی های کثیف خودمان را بنمایانم.
من هربار که از بعضی از شما فحش می شنیدم،سراسر شور و نشاط و شادی می شدم!!نه؛شگفت زده نشوید،زیرا بسیاری از نظریاتی که درباره خودمان داشتم،مصداقاً ثابت شد و لایه های کثیف و واقعی ناخوداگاه جمعی ما و فرهنگ کثیف تر و زشت تر ما،نمود کاملی یافت.من از فحش هایی که از این جوانان آینده ساز خوردم،بسیار خشنودم و از آنها بسیار سپاسگزار: