-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
مهاجر عزيز
جواب سوال اولتون: من يكسال تمام بهش ميل زدم و خوب سنجيدمش و بعدش به خواستگاريش جواب دادم . هنوز هم اگه مطمئن بودم ازدواجي در كار هست صبر ميكردم اما چكنم كه يار من گريز پاست.
جواب سوال دومتون: نميدونم. من آنچنان زيبا نيستم كه ديگران رو ميخكوب كنم اما زشت رو هم نيستم و نميدونم اگر زيبايي رو از دست بدم چي بشه اما كدوم مردي رو ميشناسين كه با زن نازيبايي عمري رو سپري كنه ؟و دم نزنه و يا در دلش حسرت نخوره؟! من با اين سوالتون موافق نيستم خدا در وجود مردها چيزي رو قرار داده كه در وجود زنها نيست حس تنوع طلبي در مردان چندين برابره
جواب سوال سوم:اينو هم نميدونم تا حالا كه نتونسته. تا حالا كه اونها زير بار نرفتن. هرچند اگه خودش اينجا بود بهتون ميگفت تو خونشون الان اصلا شرايطش آماده نيست. ولي بايد بگم در آخر سر موفق ميشه اما كي ؟! شايد سال ديگه زماني كه من كاملا از لحاظ روحي نابود شدم.
چهارمي هم كه سوال نبود يك حقيقت محض بود اما دوست عزيز
من تو تموم اين سالها خيلي سختي كشيدم و خيلي جاهاش به مرز جنون
اما اگه باز هم دنيا بيام باز هم دوست دارم عاشق بشم چون اگه غير اين بود پس فرق ما آدمها توي چي هست ؟
من براي ادامه اين رابطه از غرورم از احساساتم حتي اگه لازم بود از جونم مايه گذاشتم اما نشد انگار خدا ميگه تا من نخوام نميشه و نخواست و نشد
ازتون ممنونم اما يادتون نره هيچ لذتي توي دنيا قابل مقايسه با شنيدن ضربان قلبت وقتي نگاه معشوقت رو ملتهب از دوست داشتن ميبيني نيست باور كنين من هنوز به ياد چشمهاشم وقتي پر از احساس بود
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
سلام
حرف های مهاجر عزیز بسیار عمیق و خواندنی بود
در تکمیل سخنان مهاجر باید عرض کنم ، خدا مصلحت ما را در مسیر زندگیمان قرار میده
مصلحت همیشه ان چیزی نیست که ما فکر می کنیم درست هست...
البته پست حامد که در صفحه اول تاپیکتان بود هم بسیار درست هست و توصیه من همان حرفهاست
درست یا غلط شما دارید حساس ترین و زیباترین اوقات عمرتان را از دست می دهید... شما دارید با جوانیتان معامله می کنید خواهر من. هر موقع جلوی ضرر را بگیرید منفعت هست
عشق حقیقی عشقی هست که باعث پیشرفت شما از بعد معنوی و مادی بشه...
امیدوارم تصمیم بگیرید تا هر چه زودتر به مسیر خوشبختی برگردید
موفق باشید:72:
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
سلام نیکتای عزیز
ممنون از اظهار نظرتون
در جواب سوال اول که فرمودید : من او را کاملا سنجیدم و میشناسم ٰ معلومه که او را واقعا میشناسی از لحاظ اخلاقی و ... این خیلی خوبه بلکه عالیه
ولی خودتون فرمودید که : (( هنوز هم اگه مطمئن بودم ازدواجي در كار هست صبر ميكردم اما چكنم كه يار من گريز پاست.))
مشکل همین جاست ٰ شما نسبت به ازدواج با او و آمدن قطعی او به خواستگاری شما شک دارید ٰ درسته ؟
شما اگر بخواهید منتظر بمانید باید این شک را تبدیل به یقین کنید ٰ این شک هست که شما را به قول خودتان از لحاظ روحی داره نابود میکنه ٰ
پای شک هیچ وقت صبر نکنید ٰ یقین کنید او می آید آ اونوقت 20 سال دیگر هم صبر کنید ٰ آما اگر نمی توانید این شک را تبدیل به یقین کنید ٰ هر لحظه دارید تیشه به ریشه خوشبختی آینده خودتان میزنید ٰ
اما از سوال دوم منظورم چیز دیگه ای بود : که در گذر صبر شما آیا اگر خدای ناکرده اتفاقی بیافته برای شما و زیبایی خود را از دست دبهید ٰ او خود را مسئول این میداند که با خود بگوید : آری آو که به خاطر من صبر کرد حال که این اتفاق برایش افتاده من باز به خاطر صبر او همون را می خواهم ٰ
جواب به این سوال برای شما مهم است ٰ از نظر شما او اینگونه هست یا نه ؟
البته این فقط یه سوال است ولی جوابش مطمئنا به شما کمک میکنه .
عاشقی عالیه ٰ انسان بدون عشق مرده متحرک هست ٰ اما کدوم عشق ؟
عشقی که انسان بسازد نه نابود کند
خلاصه حرف من این است ٰ هر چه زودتر این شک را که بلای عمر انسان است را تبدیل به یقین کن ٰ یا اینطرفی یا اونطرفی
کدومش ؟؟؟
ما غیر از این ارائه نظراتمون کاری جز دعا ازمون بر نمیاد
از طرف خودم حقیقتا برا شما دوست عزیز دعا میکنم که انشاالله مشکلتون حل بشه
انشاالله
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
مهاجر عزيز سلام
من چندين بار در حين جواب دادن كل جوابام پريد
به سوال اولتون بايد بگم ميدونم زماني مياد به خواستگاريم اما كي نميدونم
امسال يا سال ديگه!
ميدونم ميادش اما تا كي ؟ من چقدر ديگه بايد صبر كنم ؟ خدا ميدونه ديگه تحمل ندارم حتي اگر ازش جدا بشمم نميدونم تا كي بايد صبر كنم تا فراموشم بشه اما حداقل منتظر نيستم انتظار كشنده اي كه همراهش ترس و تحقير شدن و افسوس و حسرت هستو نميچشم
سالهاست آرزو دارم يه مسافرت برم كنار دريا و اونم كنارم باشه ميدونم كه آخرش آرزومو به گور ميبرم .
ميدونين چرا من دارم ميگم ميخوام ديگه منتظرش نباشم به خاطر شك از نيومدنش نيست به خاطر اينه كه اون ترسو هست شهامت نداره جرات نداره چه معلوم سال ديگه خداي ناكرده زبونم لال براي پدرش اتفاقي نيوفته و اون مجبور به پرستاري ازشون نشه اونوقت بازم شهامت اينو نداره كه بگه من ميخوام زندگيمو شروع كنم و من باز بايد انتظار بكشم
گاهي فرسنگها ازش دورم وقتايي كه نميتونم ترسشو از بين ببرم وقتي توي نگاهش همش ديگرانو ميبينم كه مثلا اول اونا اول خواهرم اول عمل چشم مادرم اول سكته پدرم اول مسافرت برگشتن برادرم اول فوت مادر بزرگم اول فوق ليسانسم يا اول سربازيم الانم كه باز بهونه جديدش اول پروژه دانشگاهيشه
در مورد سوال دومتون بايد بهتون بگم صد در صد مطوئنم كه اون تنهام نميذاره جاي بحثم نداره
بله منم با شما موافقم عشقي زيباست كه توش رنج نباشه اما به من بگين وقت دل بستن كي يادشو اين جمله هست
من ميدونم اونم گاهي لحظات سختيو گذرونده ولي به من خيلي كم پيش اومده كه شكايت كنه .
اميدوارم خدا كمكمون كنه . بهش قدرت فراموشي و توان شادي و روح آزاد بده و به من توان زيستن
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
بچه ها همگي باهام قهر كردين ؟
راستش ذاتم نذاشت امشب يه اسمس دادم كه :
ميبينم داري سعي خودتو ميكني كه فراموشم كني !
اونم جواب داد:
بايد فراموشت كنم؟!
منم گفتم ؟ نميدونم
اونم جواب داد: پس حرف بيخود نزن
گفتم :باشه
جواب داد : خوبه
بچه ها فك كنم فك كنم بشه بهش اميدوار شد
ولي شايدم تهديدمو جدي نگرفته هاااا
بي ادب نيستاااااا فقط يكم جذبه داره مخصوصا وقتي ناراحته
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
عزیزم از دیشب تا حالا اون تماسی نگرفت؟
باید جلوی ذاتتو بگیری:311:
آخه تو چطوری میخوای باهاش تمام کنی باید صبر کنی بیخودی به خودت امید نده
با این کارا به نتیجه نمیرسی عزیزم
تو سمتش نباید بری تحمل کن اینجوری به فکر مهلتش نیستا:305:
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
نه تماس نگرفت فقط صبح تا الان اسمس داده و گزارش كار داده منم جوابش دادم مثل قبل
قرار شد اينا باشه تا اول مهر همدم جان
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
بچه ها فك كنم فك كنم بشه بهش اميدوار شد
ولي شايدم تهديدمو جدي نگرفته هاااا
بي ادب نيستاااااا فقط يكم جذبه داره مخصوصا وقتي ناراحته
[/quote]
عزیز خودت چطور خودت تهدید خودتو جدی گرفتی من که فکر نکنم خودتم جدی گرفته باشی:163:
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
باید تا مهر یا هر زمان که وقت دادی رابطه تون کامل قطع باشه.تا اگر واقعن می خوادت تلاش کنه.در دسترسش باشی
تا مهر 400 هم صبر کنی خاستگاری نمیاد.
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
هي من سه شبه دارم با گريه ميخوابم بعد شما ميگين جدي نيستم ؟
نميشه كامل قطع رابطه كرد
بچه ها تو رو خدا اونايي كه متخصصن بيان بگن بايد كامل قطع رابطه كنم ؟يعني واقعا بايد حتما اين كارو بكنم ؟ پس مهر واسه چي بود ؟ ميگفتم از فردا
نميخوام بيافته رو دنده لج بگه بجهنم وقتي تو منو نميخواي پس هيچي
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
ببخشید نیکتا جون من منظور بدی نداشتم :302:
اما آخه اینجوری که تو رفتار می کنی معلومه اون جدی نمی گیره حرفتو
آخه خودتم به نظر نمیاد با این روندی که داری ادامه می دی و سعی نمی کنی از وابستگیا کم کنی بتونی کاری که بهش گفتی رو انجام بدی
گریه برا چی قوی باش دختر
ما همه دلمون می خواد تو شاد باشی اینو مطمئن باش :46:
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
بهاره جان من چطور يه شبه كامل قطع رابطه كنم ؟ بخدا نامرديه
من نميتونم يه شبه بگم خداحافظ ديگه برام مهم نيستي
درسته كه تصميم گرفتم ازش دل بكنم اما كجاي دنيا يه شبه ميشه وابستگي و عشق اين همه مدت را ناديده گرفت
بايد منو هم درك كني.
ازت ممنونم عزيزم
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
نیکتای عزیز
به همدردی خوش آمدی
آنچه برای شما پیش آمده ، یکی دیگر از دلایل عینی ما برای منع کردن دخترها و پسرها به رابطه دوستی حتی با وعده ازدواج است .
اینکه به دخترای گل و نازنین تأکید داریم رابطه دوستی را از هیچ پسری با وعده ازدواج در چند سال دیگر نپذیرید .... کاملاً حساب شده و با پشتوانه ای از نگاه کارشناسی و واقع بینانه است . دخترها اغلب هدفشان از رابطه ازدواج است و پسرها اغلب دوستی صرف و .... اگر پسری هم بخصوص در سنین پایین ( بین 18 تا 26 ) وعده ازدواج را صادقانه هم بدهد به او می گوییم چنین وعده ای نده . چون معلوم نیست فردا چه اتفاقی می افتد ، چون پسرها اغلب تغییر روحیه و گرایش پیدا می کنند . نشنیدی که می گویند مردا اغلب از 30 سال به بعد عاقل می شوند ، این اگر چه سخنی عوامانه است اما حکایت از واقعیتهای تجربه شده دارد .
بسیاری از این وعده ها از سوی پسرها به جایی کشیده که پسر تغییر نظر داده ، هم به خاطر فروکش کردن احساسات اولیه ( بیشتر به خاطر در دسترس بودن دختر مورد نظر ) ، هم به خاطر تغییر تفکر و نگرش و ... اما به خاطر وابستگی دختر را سر می داونند تا وقتی بخواهند قطعاً با کسی ازدواج کنند اونموقع کامل او را رد می کنند .
ما به دخترها توصیه می کنیم که در رابطه های دوستی وارد نشوند و از همون ابتدا به طرف بگویند فقط رسمی حاضرند رابطه ای را محدود و زیر نظر و با راهنمایی خانواده ها برای شناخت و به دور از احساسات داشته باشند . این ابراز قاطعانه پسر رو در موقعیت تصمیم گیری قرار می دهد و تکلیف معلوم می شود .
شما این قاطعیت را به خرج نداده ای . از طرفی می گویی او ترسو است و بنا به صحبتهای شما مشخصه استقلال عمل ندارد ( هم ترس و هم عدم استقلال و وابستگی به خانواده و پنهانکاری برای یک مرد از اشکالات اساسی است که در زندگی بسیار مسئله ساز خواهد بود ) یعنی هم شما با راه اومدنها و قاطعیت نداشتن و علاقه نشون دادنها و امید به به پایش نشستن ها و هم عدم استقلال خودش ، باعث شده او در موقعیت تصمیم گیری قرار نگیرد .
شما عزت نفس خود را پایمال کرده ای و در حالی که هیچ تعهدی به وی نداشته و نداری خودت را فراموش و همه جوره وی را در نظر گرفته ای >>>> اشتباه محض و بد آموز
شما روحیه ای بسیار رمانتیک دارید و همه چیز را از دریچه رمانتیکش می بینید ، حتی نگرانیت برای پدر و مادر بیشتر یک درام رمانتیک است و این نشان از احساسات غلیظ شما دارد که محور تصمیم گیریهایتان قرار گرفته و این در زندگی بسیار آسیب زاست چنانکه با وارد شدن در چنین رابطه ای و ادامه دادنش به شما آسیب زده است . باید ذهنتان را به دیدن مسائل به طور واقع بینانه عادت دهید و از این رمانتیک بودن و تجزیه و تحلیل احساسی بیرون بیایید .
راهکار عملی برای شما در حال حاضر :
بی هیچ صرف وقتی و دادن مهلتی به وی اعلام کنید دیگه به پاش نخواهید نشست و برنامه اتان این است که از این به بعد خواستگاران را جدی پذیرا باشید و برای ازدواج بررسی کنید . و از اینکه این مدت به پای وی صبر کردید ابراز کنید که اشتباه بوده و دیگر نمی خواهید این اشتباه را ادامه دهید .
مطمئنم به شما خواهد گفت که کار خوبی می کنی .
( چون این آقا پسر اگر به طور جدی خواهان شما بود به آب و آتش میزد که خانواده اش را جلو بفرستد . پس شما برایش یک موقعیت بوده ای که اگر شد شد اگر نشد هم نشد . ( تیری در تاریکی ) و آیا ارزش شما در این حد است که فردی شما را در موقعیت اگر شد شد اگر نشد هم نشد معطل بگذارد ؟؟؟!!!!!!!!!
قاطع باش و و با قطع این رابطه عزت نفس خود را احیاء کن و در جهت قطع وابستگی بکوش .
.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نيكتا
باورتون ميشه از سر شب كه باهاش دو كلمه اونم با قهر حرف زدم چقدر سر حالترم
چون عزت نفست را تقویت کرده ای و قاطع بوده ای ( آنچه که در خود پایمال کرده ای و این آفت این رابطه بوده برای شما )
همدم جان نه نميشه چاره ي نيست من بايد ببينمش تا يادشو براي هميشه حفظ كنم
بسیار اشتباه است ، شما باید بستر زدایی کنید ، یعنی برعکس این کاری که می خواهید بکنید انجام دهید . به قطع وابستگی نیاز دارید و این کار شما خلاف این جهت است
ميخوام الانم كه بهش زنگ ميزنم صداشو ضبط كنم تا اگه خداي نكرده يه جايي ديگه نتونستم دوريشو تحمل كنم به صداش گوش بدم
نکن ، این کار را نکن ، دلیلش را در بند قبل توضیح دادم
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
سلام نیکتا جون
من با حرفای فرشته مهربان کاملا موافقم
هر چه زوتر با قاطعیت تصمیم بگیر ٰ و بهترین دلیل هم برای رد او برای تو همین بس که او برای رسیدن به عشق خود سستی می کند و خود را با آب و آتش نمیزند
آخه این چه عاشقی هست که حاضر نیست برای از دست دادن تو اقدام مهمی انجام بده . کار مهمی کنه
همین برای امروز تو بس است که تو فکر کنی اگر این فرد ٰ فردا نیز در امور زندگی با این بیخیالی و فقط ادعای در حرف بخواهد از تو حمایت کند ٰ چه می شود ؟؟؟ اگر فردا مشکلی در زندگیت پیش اومد با کدوم قاطعیت می خواد حلش کنه . شوهری که در زندگی جراتمندانه و قاطعانه نتونه تصمیم بگیره هرگز نمیتونه برای یک زن پشتیبان محکمی باشه .
این قدر خودت را گول نزن .
تو اول کسی نیستی که تو این دنیا عاشق شده و آخریش هم نیستی
فکر کن با چه کسی قراره بهترین سرمایه های عمرت رو به اشتراک بگذاری ؟
چه سرمایه ای بهتر از (( عمر ٰ احساسات ٰ عواطف و قلب و روح و ... )) اینهمه سرمایه های بزرگ که داری با او به اشتراک میگذاری
تا به حال چه سودی برده ای ؟؟؟
غیر اینکه همش ضرر کرده ای !!! از عمرت ٰ از احساساتت و عواطفت
همین بهترین دلیل است که او شریک خوبی نیست ٰ شراکت با او جز ضرر پیامدش نیست .
با خودت لج نکن عزیزم ٰ تو بیشتر با خودت لج کردی ٰ زندگی و آینده خودت را خراب نکن ٰ
نگذار جوری بشه که حسرت عمل نکردن این حرفا رو بخوری
ما همه دوستای واقغیت هستیم و فقط موفقت شما و همه دوستان رو میخواهیم .
قاطعانه و جراتمندانه تصمیم بگیر ٰ و لذت ببر ار تصمیم خودت .
به امید اینکه تایپیک بعدی از نیکتای عزیز تصمیمی قدرتمند و جراتمندانه باشه و صلاح زندگی خودش رو خودش انتخاب کنه ٰ نه احساسات و عواطفش
دوستت داریم
مهاجر بینشان :43::43::43::72::72::72:
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
فك نميكنم شما فرشته مهربان باشي بيشتر شبيه نكيرو منكري
برام مهم نيست ديگه اجازه ندن بهم تو اين سايت نظر بدم اما مطمئنم يه چيزيو نميدوني
زندگي كه با چند جلسه خواستگاري باشه رو هرگز نميپذيرم حتي الان و اون زمان
خانم محترم لطفا بفهم داري چي را براي كي تمييز ميدي . من اين لحظالت را حس كردم پس از كم بودن عزت نفس نگو همينطور كه نميتوني از من استفاده كني تا حرفهاي خودت را به چهارتا ديگه كه ميان اينجا تلقين كني.
من ميدونم اونو بهتر پدر مادرش ميشناسم پس من از خيلي ها تو زندگي جلوتر و دقيق تر و آينده دار تر خواهم بود اگر رابطمون به ازدواج ختم بشه . البته اگر.
و اما اگر نشه من هميشه حريمم رو باهاش حفظ كردم دوستش داشتم و دارم اما دليلي نميبينم شما به اين بگي نداشتن عزت نفس . من از شما و عشق من هم از شما شجاع تر بود چون با نبودن هيچ دليل قانوني باهم پيمان بستيم كه ازدواج كنيم و اگر ميبيني نشد يا نتونستيم دليل اين نيست كه اين رابطه اشتباه بوده دليلش اينه كه ما تلاشمونو نكرديم . نه كه همديگه رو نخوايم چون باور كن بعضي چيزها بين انسانها فرسنگها فاصله ميندازه هرچند شما شايد نفهمي.
مگه نديدين يا نشنيدين اونايي كه با هم اصلا هيچ رابطه اي نداشتن و فقط تو مراسم خواستگاري همو ديدن از هم جدا شدن به هم خيانت كردن يا حتي در دوران عقد فهميدن طرفشونو دوست ندارن و جدا شدن.
خانم شايد اون ترسو باشه اما به من بگيد كي هست كه تو زندگيش نترسيده باشه و يا اصلا بگيد كي هست كه عيبي نداشته باشه. همين شما چقدر زشته كه بدون اجازه از من و تاژيكي كه زدم شروع كني به نصيحت ديگران اگر فقط به خودم بود شايد دوستانه ميپذيرفتم اما الان و با اين سخن سرايي بايد بگم بسيار منفعت طلب وارد عمل شدين.
من خيلي ها رو ميشناسم كه بعد از چندين سال رابطه با هم ازدواج كردن و باور كنين از خيلي هايي كه شما ميشناسي خوشبخترن . چون همديگه را آزمودن و بعد زيستن در كنار هم رو پذيرفتن.
به هر حال اميدوارم بفهمين وقتي ميخواين از شرايط ديگران سو استفاده كنين بايد اول بپذيرين فرشته نيستين.
ديدم خيلي ها از شما تشكر كردن اما من اينو لازم نميدونم .
از دوستان ديگه ممنونم كه تا حالا منو همراهي كردن انگار هميشه بايد تمام حرفتو توي دلت نگه داري تا نكنه ديگران بهت ضربه بزنن يا ملعبه دست خودشون كنن براي بيان حرفهايي كه من يعني كسي كه توي اين چرخه افتاده اصلا قبولش ندارم.
همه زندگي من با اين جمله آغاز ميشه :
يا علي گفتيمو عشق آغاز شد
اگر باهاش ازدواج كردم خانم محترم حتما به شما خبر ميدم و اونوقت بايد ازم عذر خواهي كني . و اگر نكردم دليلي نداره بازم ازم معذرت خواهي نكنين.
لطفا هرگز فك نكنين من قلميم براي خط زدن مشق شب شما.
مهاجر عزيز:
بسيار بسيار از تو ممنونم
تمام سعيمو ميكنم كه قويتر بشم و اگر ميبيني هنوز دارم تامل ميكنم چون ندارم كساني رو كه در نبودنش جاي اونو كه نه حداقل جايگاهشو برام ارزشمند نشون بدن. تا من باور كنم اگر اشتباهي شده اگر بهش نرسيدم قلب من بهم دروغ نگفته ايمان رسيدنمون به هم سست بوده . هرچند شايد تو هم حرف منو قبول نداشته باشي.
ممنونم و سپاس فراوان دوست من
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
ممنون از نیکتای عزیز
نیکتا خانم ٰ منم خیلی وقت نیست اومدم اینجا ٰ 3 سال پیش اومدم ٰ و همون موقع به علت یه ناراحتی از این جا رفتم ٰ بعدش فکر کردم که تصمیم خوبی نگرفتم و حدود 5 روزه که اومدم ٰ
همین چندروز هم یه تایپیکی گذاشتم که افرادی با نا آگاهی نظر دادن و موجب ناراحتی من شد ٰ اما چون این جو رو دوست دارم که افراد ناشناسی اما دلسوز بین این افراد هست میمانم ٰ
هر چه دوستان در این تالار میگن ٰ از روی دوستی و محبت هست ٰ حالا ممکنه من یا هر کسی اشتباهی هم کنیم ٰ اما این دلیل نمیشه که خدای ناکرده به هم بدبین بشیم ٰ مهمتر از همه نیت پاک افراد است . و گرنه همه ما خطاکاریم .
اینجا هر کسی مشکلات خودش رو میذاره ٰ تا افراد نظر بدن و فرد با توجه به نظرات یکیش رو انتخاب کند ٰ
حالا ممکنه یکی هم حرفی بزنه که موجب ناراحتی بشه ٰ شما را خیلی قویتر از اینا میبینم و یقین دارم با پشت کارتون موفق میشید .
انشاالله هر چه زودتر خبر موفقیتتون رو در ازدواج رو بهمون بدی و دل ما رو شاد کنی و در همه مراحل زندگی موفق باشید و باز هم در این جو دوستانه شما رو ببینیم .
ممنون
:43::43::43::72::72::72:
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
هي مهاجر عزيز من اينقدرا هم ناسپاس نيستم:72:
باور كن خيلي خوشحالم كه يكي جرات كرد بياد نظر بده و من حس نكنم تنها شدم . ممنونتم.
بعدم باور كن اگر اينجا اونقدر آزادي بيان داشته باشه ميمونم و اگه نداشته باشه ميرم اما هرگز حرفها و راهنماييهاي دوستانم و زمان با ارزششون رو كه گذاشتن منو راهنمايي كنن هدر نميدم.
فقط بزار اين شعرو برات بزارم :
گويند كه دوزخي بود عاشق و مست
قوليست خلاف، دل در آن نتوان بست
گر عاشق و ميخواره به دوزخ باشد
فرداست ببيني كه بهشت، همچون كف دست
در ضمن من خيليم قوي نيستم چوبكاري نفرمايين:163:
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نيكتا
فك نميكنم شما فرشته مهربان باشي بيشتر شبيه نكيرو منكري
برام مهم نيست ديگه اجازه ندن بهم تو اين سايت نظر بدم اما مطمئنم يه چيزيو نميدوني
زندگي كه با چند جلسه خواستگاري باشه رو هرگز نميپذيرم حتي الان و اون زمان
خانم محترم لطفا بفهم داري چي را براي كي تمييز ميدي . من اين لحظالت را حس كردم پس از كم بودن عزت نفس نگو همينطور كه نميتوني از من استفاده كني تا حرفهاي خودت را به چهارتا ديگه كه ميان اينجا تلقين كني.
من ميدونم اونو بهتر پدر مادرش ميشناسم پس من از خيلي ها تو زندگي جلوتر و دقيق تر و آينده دار تر خواهم بود اگر رابطمون به ازدواج ختم بشه . البته اگر.
و اما اگر نشه من هميشه حريمم رو باهاش حفظ كردم دوستش داشتم و دارم اما دليلي نميبينم شما به اين بگي نداشتن عزت نفس . من از شما و عشق من هم از شما شجاع تر بود چون با نبودن هيچ دليل قانوني باهم پيمان بستيم كه ازدواج كنيم و اگر ميبيني نشد يا نتونستيم دليل اين نيست كه اين رابطه اشتباه بوده دليلش اينه كه ما تلاشمونو نكرديم . نه كه همديگه رو نخوايم چون باور كن بعضي چيزها بين انسانها فرسنگها فاصله ميندازه هرچند شما شايد نفهمي.
مگه نديدين يا نشنيدين اونايي كه با هم اصلا هيچ رابطه اي نداشتن و فقط تو مراسم خواستگاري همو ديدن از هم جدا شدن به هم خيانت كردن يا حتي در دوران عقد فهميدن طرفشونو دوست ندارن و جدا شدن.
خانم شايد اون ترسو باشه اما به من بگيد كي هست كه تو زندگيش نترسيده باشه و يا اصلا بگيد كي هست كه عيبي نداشته باشه. همين شما چقدر زشته كه بدون اجازه از من و تاژيكي كه زدم شروع كني به نصيحت ديگران اگر فقط به خودم بود شايد دوستانه ميپذيرفتم اما الان و با اين سخن سرايي بايد بگم بسيار منفعت طلب وارد عمل شدين.
من خيلي ها رو ميشناسم كه بعد از چندين سال رابطه با هم ازدواج كردن و باور كنين از خيلي هايي كه شما ميشناسي خوشبخترن . چون همديگه را آزمودن و بعد زيستن در كنار هم رو پذيرفتن.
به هر حال اميدوارم بفهمين وقتي ميخواين از شرايط ديگران سو استفاده كنين بايد اول بپذيرين فرشته نيستين.
ديدم خيلي ها از شما تشكر كردن اما من اينو لازم نميدونم .
از دوستان ديگه ممنونم كه تا حالا منو همراهي كردن انگار هميشه بايد تمام حرفتو توي دلت نگه داري تا نكنه ديگران بهت ضربه بزنن يا ملعبه دست خودشون كنن براي بيان حرفهايي كه من يعني كسي كه توي اين چرخه افتاده اصلا قبولش ندارم.
همه زندگي من با اين جمله آغاز ميشه :
يا علي گفتيمو عشق آغاز شد
اگر باهاش ازدواج كردم خانم محترم حتما به شما خبر ميدم و اونوقت بايد ازم عذر خواهي كني . و اگر نكردم دليلي نداره بازم ازم معذرت خواهي نكنين.
لطفا هرگز فك نكنين من قلميم براي خط زدن مشق شب شما.
سلام نیکتا،
به همدردی خوش آمدید،:72:
سعی کنید آرامش خودتون رو حفظ کنید،
من عادت ندارم با کلمات بازی کنم، و صریح مینویسم، که البته نمیدونم با توجه به شرایط روحی که در آن قرار دارید،
چقدر ظرفیت صریح نوشتن من را خواهید داشت. به هر حال پیشاپیش متاسفم اگر حرفهام براتون کمی تند به نظر رسید.
به هر حال، فکر میکنم اینجا لازم هست چند نکته رو متذکر بشم:
۱- فکر نمیکنم اینجا هیچکس موافق با تصمیم گیری به ازدواج با فردی تنها بر مبنای چند جلسه خواستگاری باشه،
اتفاقا کارشناسان این محیط تاکید بر شناخت مبسوط به قصد ازدواج دارند، اما به قصد ازدواج و زیر نظر خانواده،
علت: برای اینکه شناخت منطقی صورت بگیرد، نه اینکه ابتدا وابستگی عاطفی شکل بگیرد و مانع شناخت درست طرفین از یکدیگر بشود.
یا اینکه پسری با قول ازدواج، از دختری سو استفاده کند، یا ...
۲- واقعیت این هست که، کمک به شما نه برای من، نه برای فرشته مهربان، نه برای هیچکدام از مشاورین همدردی منفعتی ندارد، تنها منفعت و هدف افراد در این محیط کمک به هم نوع هست،
تصمیمی که شما برای زندگی خود میگیرید، قاعدتاً هیچگونه تاًثیری در زندگی هیچیک از ما نخواهد داشت!
۳- ما اینجا در مورد استثناها صحبت نمیکنیم،
خیلی از کسانی هم که با هم ارتباط قبل از ازدواج داشتند، رابطهشان به هر دلیل به ازدواج منجر نشده، و البته در اکثر این موارد طرف دختر کسی هست که ضرر کرده است...این تالار پر است از نمونههایی از این موارد! کافی هست یک جستجو کنید...
۴- در مورد خاص شما به عنوان یک مرد باید بگویم، پسری که دختری را بخواهد، خودش را به آب و آتش میزند تا آن دختر را به دست بیاورد.
و این به آب و آتش زدن، یعنی عمل کردن، یعنی به خواستگاری رسمی یک دختر رفتن ...:300:
حرف باد هواست، میشود روزی هزار بار به کسی گفت دوستت دارم، باور کنید هزینه خاصی ندارد...:163:
۵- اگر ازدواج کردید، که همه ما آرزو میکنیم خوشبخت باشید،:72:
اما اگر ازدواج نکردید، که این با توجه به آنچه ما از واقعیتهای رابطه شما میبینیم محتمل تّر هست،:303:
به عنوان یک پسر خدمتتان عرض میکنم، دلیلش این نیست که شما تلاش نکردید،
دلیلش این هست که شما دختری نبودید که او برای ازدواج میخواست!
او به عنوان یک پسر چیزی از دست نداده است، ۶ سالی با دختری دوست بوده و حداقل به نیازهای عاطفی اش موقتاً پاسخ داده!،
اما شما به عنوان یک دختر، به خصوص با توجه به عرف جامعه ما، باخته اید،
از نظر روحی ضربه خورده اید، چرا که به او وابسته شده اید، که البته موضع گیریهای الان شما هم، تنها علتش همین موضوع هست!
و ۶ سال زندگی خود را تلف کرده اید، فرصتهای خوبی را برای ازدواج از دست داده اید.
بر خلاف آن پسر، که ضرری نکرده و هنوز میتواند به خیلی از موارد برای ازدواج فکر کند!
فکر میکنم، همینها کافی باشد برای اینکه بگوییم ورود به چنین روابطی، کاملا اشتباه هست!
قاعدتاً، در آن صورت، متأسفانه شما هم یک درس عبرت میشوید برای افرادی که روزی تاپیک شما را میخوانند،و متأسفانه ما از این درس عبرتها در این تالار کم نداریم،
و در آن صورت فکر میکنم، بد نیست افرادی که چنین روابطی دارند یا به آن فکر میکنند، و احتمالأ گذرشان به تاپیک شما میافتد، پست فرشته مهربان را با دقت بیشتری بخوانند. شاید آنها قبل از اینکه ۶ سال از عمرشان بی هیچ دلیلی تلف بشود، تصمیم جدی بگیرند.
باز هم عذر میخواهم اگر حرفهام براتون سنگین هست، اما فکر میکنم، الان شما در نقطهای از زندگیتون هستید که موضع گیری یا فرافکنی کمکی به شما نمیکند. باید به طور جدی فکر کنید و یک تصمیم جدی بگیرید.:300:
سعی نکنید چشمهاتون رو به روی واقعیتها ببندید.:300:
موفق باشید،:72:
کامران
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
ممنون
آقا حامد ميخوام اين تاپيكا رو نشونش بدم موافقين ؟
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
نیکتا،خوب بود قبل ار اینکه جواب بدی یه نگاهی به درجه فرشته می کردی.به کسی رفاقتی درجه کارشناسی نمی دن.
فرشته نه رقیب شماست نه باهات دشمنی داره.حرفایی که زد از روی علم و تجربه بوده و نه می خواد تاپیک شما
بلندگوش باشه.
گفتی
نقل قول:
من خيلي ها رو ميشناسم كه بعد از چندين سال رابطه با هم ازدواج كردن و باور كنين از خيلي هايي كه شما
ميشناسي خوشبخترن .
فکر می کنی اون چیزی که می بینی حقیقت زندگی اون افراده؟اگر می گیم رابطه دوستی نه،به خاطر حال و روز افرادی
مثل شماست.قبول داری که سیگار باعث بیماری های قلبی تنفسی می شه؟آیا اگر چند نفرو ببینیم سیگاری هستن
دچار بیماری نشدن می تونیم بگیم؟نه،سیگار باعث بیماری نمی شه؟البته سیگار اثرشو روی ریه می ذاره برای
یکی علنی می شه یکی پنهان.دوستی هم همینطوره همیشه شک بین دو طرف برقراره برای یکی علنی می شه
برای یکی نه.
نقل قول:
زندگي كه با چند جلسه خواستگاري باشه رو هرگز نميپذيرم
کاملن درسته،هیچ مشاوری م به شما نمی گه با چند جلسه به عقد کسی دربیای.
انسان تا زمانی که بدون مسئولیت از چیزی سود می بره و احساس نکنه بدون ثبت قانونی از دستش می ده
برای ثبت قانونیش که مسئولیت به دنبال داره اقدام نمی کنه.
در مورد این پسر هم همینطوره تا زمانی که احساس از دست دادن شما رو نداشته باشه برای ازدواج اقدامی نمی کنه.
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
نیکتا جان منم مرتب تاپیکتو پیگیری میکنم اگه چیزی نمیگم فکر نکن تنهایی چون میبینم نظرات دوستان خوبه
عزیزم من کاملا متوجه حرفات میشم کاملا درکت میکنم
الان وجود تو سرشار از احساسه با خودت خلوت کن تصمیم عاقلانه بگیر
همه اینجا خواستار خوشبختی تو هستیم:72::46::72::46::72::43:
عزیزم درست نیست تاپیکهارو نشونشون بدید چون مطمنا ناراحت میشن گفته های این سایت رو انکار میکنن
اینجوری کمکی به شما نمیشه:305:
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
لطفا بفهمين كه به يه آدم توهينه درس عبرتش كنن يا بخوان مثل يه مسئله رياضي ازش نتيجه گيري كنن
دوستان من هم درجشونو ديدم هم اسمشونو ديدم هم سايت قديمي شخصيشونو نگاه كردم هم بيوگرافيشونو خوندم .
به هر حال از اينكه با مشكل من مثل: آي ديدي گفتم آخرش همين ميشه استفاده شده ناراحتم و متاسفانه عذرايي كه شما ميارينو قبول ندارم
من نيومدم اينجا كسي مچ گيري كنه ازم . يا درس عبرت بشم يا درجه بشم براي افرادي تو اين سايت
من اومدم كمكم كنين
به هر حال فك كنم بهتره تمومش كنيم
اگر كسي ميخواد ازشون دفاع كنه لطفا يكراست ارجاع بده به خودشون
ممنونم
در ضمن بي انصافي نميكنم پاراگراف دوم متنشونو تا حدودي پذيرفتم اما بازم ميگم من و مشكلم هنوز هستيم بزاريد حداقل به جايي برسيم بعد ازمون نت برداري براي آيندگان كنين .
ممنون ميشم تمومش كنيم اين بحثو
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
سلا نیکتای عزیز
عذر میخوام بازم نظر میدم
من گفتم و باز میگم شما خیلی احساساتتون رو مقدم میکنید بر تفکرتون ٰ و بیشتر احساسی عمل میکنید ٰ که البته نوعا دخترها و زنها اینگونه اند ٰ به همین خاطر باید بیشتر مواظب باشند ٰ
در همین دو تایپیک خودتون نگاه کنید ٰ
اول به فرشته مهربان (( که واقعا نظرات زیبایی ارائه فرمودند و باید بیشتر آنها را مطالعه فرمایید )) چگونه برخورد کردید ٰ فقط به خاطر یک کلمه ایشون را نکیر و منکر خطاب کردید و کاملا از روی احساس جوابشون را دادید و باز به من نوشتید که
(( هي مهاجر عزيز من اينقدرا هم ناسپاس نيستم ))
سطحی تصمیم نگیرید .
موفق باشید .
:43::43::43::72::72::72:
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
انگار اينجا اعضاي سايت مهمتر از مراجعه كننده هاش هستن
من هنوزم رو حرفم هستم
من ايشونو فرشته اي كه دلمو آروم كنه نديدم بيشتر باعث شد عصبانيم كنه
تو را خدا بگين چرا شما ها زبون ديگران ميشين؟! لزومي نداره شما بياي از بابت ايشون صحبتي كنين.
خودشون مسئولا يا شايد اينجا اينطوريه هر همه جاي يكي حرف ميزنن؟!
بچه ها ميدونم براتون شايد شخص مهمي باشن اما من توي صحبتشون ادب و نزاكت يه دلسوز رو نديدم .
بازم ميگم مشكلم مشق شب كسي نيست كه خيالش راحت شده باشه كه خطش زده .
توهین ها مانند سکۀ تقلبی اند ،ما ناگزیریم آنها را بشنویم ، ولی مجبور نیستیم قبولشان کنیم
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
خانم نیکتا،
با اجازه من یک ایرادی می خواهم از شما بگیرم.
تاپیک شما در عرض 2-3 روز به صفحه پنجم رسید و این نشانه خوبی نیست!
به این خاطر که شما روی صحبت هایی که می شد زیاد فکر نمی کردید.
دوست داشتید سریع جواب بدهید و از موضع خودتون دفاع کنید.
6 صفحه هست که چندین کاربر به شما گفتند که ادامه این رابطه اشتباه است، ولی شما قبول نکردید.
آخرسر کارشناس این تالار خیلی محترمانه شما رو راهنمایی کرد و باز هم شما موضع گرفتید و سعی کردید از تفکرتون دفاع کنید.
به هر حال نیازی نیست که کسی از فرشته مهربان دفاع بکند، به این خاطر که کسانی که ایشون رو می شناسند، انتظار می کشند تا او و همینطور بقیه کارشناسان خوب تالار در تاپیکشون نظر بدهند.
خانم نیکتا،
حالا متوجه شدم که چرا این انتظارت به 6 سال رسیده، در صورتی که باید خیلی زودتر به پایان می رسید.
اگر یادت باشه گفتم که شما نمی خواهی واقعیت رو بپذیری.
البته در اصل نیازی به گفتن این حرفها نیست، چون گفتنی ها رو بقیه دوستان گفتند.
ولی ببین، اگر دوست داری می توانی یک مدت توی همدردی بگردی و تاپیک های مختلف رو بخوانی.
پسر های مختلفی داشتیم در این تالار که به خاطر راضی کردن پدر مادرشون خودشون رو به آب و آتش زدند!
البته نه اینکه بخواهم کار اونها رو تایید کنم! بلکه می خواهم به شما بگویم که پسر اگر مطمئن باشد که یک دختری رو می خواهد، دیگر بقیه مسائل برایش مهم نیست!
اگر شده شبها کار می کند که خرج زندگیش رو بدهد، ولی زودتر به همسرش برسد.
کامران و فرهنگ خیلی حرفهای خوبی زدند.
ماها همه پسر هستیم و شرایط دوست شما رو بهتر درک می کنیم.
باز هم تکرار می کنم، هر چه زودتر شما خودت رو نجات بده!
نمی خواهد به او تا مهر وقت بدهی،
نمی خواهد به او این تاپیک رو نشان بدهی،
نمی خواهد بیشتر از این در انتظار او جوانیت رو تلف کنی،
باور کن هنوز دیر نشده!
خودت رو نجات بده!
کسی اینجا به عشق شما بی احترامی نکرد.
و البته حتماً که عاشق بوده ای که این همه سال صبر کردی.
ولی عاشق کسی باش که او هم برای به دست آوردنت تلاشی کرده باشه.
گفتی اوایل او تلاش می کرد تا با تو قرار بگذارد تا با هم بیرون بروید.
و حالا شما دنبال او می دوی...
واقعاً چه تضمینی هست که او به خواستگاری شما بیاید؟!
چه تضمینی هست که اصلاً خانواده اش شما رو قبول کنند؟
چه تضمینی هست که 2 سال دیگه که خواست ازدواج کنه، با خودش نگوید که نیکتا از من بزرگتر است، ولی فلانی 23 سالش هست، مناسب تر است؟!
و همانطور که گفته شد، اصلی ترین دلیل برای اینکه اینجا کسی عشق آقا پسر به شما رو باور نکند، به نظر من این است که او 6 سال فرصت داشت که حداقل یکبار به خواستگاری شما بیاید، که نیامد!
عاشق کسی شو که لایقش باشد.
نه اینکه او پسری بد باشد. شاید او هم گناهی ندارد (به جز اینکه 6 سال شما رو منتظر نگه داشته).
ولی او برنامه ای برای ازدواج با شما ندارد. خیالش هم راحت هست که شما هستی.
حالا 2-3 سال دیگر که خواست ازدواج کند، اگر شما بودی، به شما هم مثل یک گزینه نگاه می کند. حالا فوقش چون چند سال است شما رو می شناسد، شما گزینه ای جدی خواهی بود.
یک نمونه اش رو می توانی در این تاپیک بخوانی: کلیک کن
جریان یک آقا پسر هست که 4 سال است که با یک دختر دوست است و در این مدت تازه دو بار هم خواستگاری رفته (یعنی تازه از دوست پسر شما خیلی بیشتر تلاش کرده!). و حالا که آمادگی ازدواج دارد به سرش زده که می تواند ازدواج بهتری داشته باشد و گزینه های دیگر بهتر هستند!!
هیچ کس نمی تواند ادعا کند که شما هیچ وقت به هم نمی رسید.
ولی هیچ کس هم نمی تواند تضمین کند که شما به هم می رسید!
و طبق تجربه ی کارشناسان و همینطور تاپیک هایی که ما روزانه در این تالار می بینیم، و با توجه به این 6 سال که گذشته، احتمال اینکه ایشون تلاش بیشتری بکند، کم است.
و حالا فرض هم بگیریم که همه ما اشتباه می کنیم.
باز هم اگر اینطور باشد، راهی که شما پیش گرفته ای کارساز نبوده!
پس باید برای به دست آوردن او یک مسیر دیگر رو بروی.
من که پسرم، می دانم ما دوست داریم ناز دختر رو بکشیم. ما دوست نداریم دختر جلوی دستمان باشه. شما تا وقتی همینطور منتظر او بنشینی و شبها به او اس ام اس عاشقانه بفرستی، اوضاع همین خواهد ماند.
باور کن تنها راهت قطع رابطه است.
شاید او بعد از 2-3 ماه از دلتنگی شما به خودش بیاید. آن وقت برگ برنده دست شماست و می توانی که بگویی فقط ازدواج!
امیدوارم به خودت بیایی.
باور کن همه کسانی که این همه برایت نوشتند، ناراحت بودند از دیدن اینکه یک دختر چنین خودش را عذاب می دهد.
و هدف همه ما کمک بود.
انتخاب با شماست.
می دانم در این چند سال خیلی اذیت شدی.
دعا می کنم خداوند در این شبهای رمضان درهای رحتمش رو بیشتر از همیشه به روی شما باز کند و کمک کند بهترین تصمیم رو بگیری.
موفق باشی.
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
تمومش كنين خواهشا من اصلا حال بحث در اين موارد رو ندارم اينا فعلا برام اهميتي نداره
اومدم كمكم كنين .
بايد فك كنم
چطور بسازم با ساز ناكوك زندگي .
آي آدمها كه بر ساحل نشسته شاد و خندانيد
يك نفر در آب دارد ........
خدا كنه من امشبو صبح كنم
كي ميدونه طاقتش تا كجاي اين ناكجاست.
همه بدنم درد ميكنه و نميدونم اين همه اشك با من تا كي همراه ميشه
كاش كاش اين رسمش نبود
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نيكتا
تمومش كنين خواهشا من اصلا حال بحث در اين موارد رو ندارم اينا فعلا برام اهميتي نداره
اومدم كمكم كنين .
بايد فك كنم
چطور بسازم با ساز ناكوك زندگي .
آي آدمها كه بر ساحل نشسته شاد و خندانيد
يك نفر در آب دارد ........
خدا كنه من امشبو صبح كنم
كي ميدونه طاقتش تا كجاي اين ناكجاست.
همه بدنم درد ميكنه و نميدونم اين همه اشك با من تا كي همراه ميشه
كاش كاش اين رسمش نبود
نیکتا،
خواهر خوبم،:72:
تعریف شما از کمک چیست؟
اینکه به تو بگویند، کار درستی کردی ۶ سال بی دلیل و تعهد خاصی پای پسری نشستی، این کمک هست؟
یا اینکه به شما بگویند، ۶ سال کم هست، چند سال دیگر صبر کن، شاید او خواست و به خواستگاری شما آمد!?
به نظر شما این کمک هست؟
به نظر من و خیلیهای دیگر در این تالار اینها کمک نیست، اینها خیانت در حق شماست،
همه ما، همه دوستانی که اینجا بودند، سعی کردند به نویی به شما بگویند که راهی که رفته اید و دارید میروید اشتباه هست.
چون ما بر خلاف شما، درگیری عاطفی پیدا نکرده ایم، ما واقعیتها را میبینیم، تمام سعی ما هم همین هست که شما هم همین واقعیتها را ببینید.
میفهمم که حال خوشی ندارید، و هضم این مساله براتون سنگین هست...،که الان تحت فشار هستید،
اما شما تنها کسی نیستید که دوست داشتن را تجربه کرده اید. همه ما انسانیم و مثل شما عاطفه داریم و احساسات...شما باید یاد بگیرید این احساسات را کنترل کنید.
همه سعی ما بر این هست که شما کمی منطقی فکر کنید،
به دنبال تایید گرفتن از ما نباشید، این کار را نخواهیم کرد. چون راهی که میروید به نا کجا آباد است...
دوست نداریم ۲ سال دیگر باز همین شرایط امروز را داشته باشید.
برادرتون،
کامران
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
[size=x-large]واي پسرا كوتاه بياين تو رو خدا
چرا متوجه نميشين
من امشب كامل باهاش قطع رابطه كردم
اما اون بحثا اذيتم كرد و چيزي نگفتم
حالا تمومش كنين
برام دعا كنين
امشب اولين شبه[/size]
من طاقت ندارم خدايا
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
نیکتا جان،برای اینکه بتونی رو تصمیمت بمونی،فرض کن رابطه قطع نکردی.اول برو به گذشته،ببین چه عذاب هایی بابت
این رابطه کشیدی بعد برو آینده 10 سال بعد رو تصور کن که منتظر بودی این پسر یه روزی بیاد خاستگاریت.البته این
انتظار حسابی فرسودت کرده بعدم خبر ازدواجشو می شنوی.
حالا فرض کن رابطه رو قطع کردی.کاری به گذشته نداشته باش.آینده رو در نظر بگیر که ازدواج کردی داری خوشبخت
زندگی می کنی.
در کل می خوام بگم باید حلقه های ارتباطی ذهنتو عوض کنی.تا الآن بین جدایی و ناراحتی ارتباط وجود داره.باید
این رابطه رو بشکنی به جاش ادامه رابطه و ناراحتی و قطع رابطه و خوشحالی جایگزین کنی.
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
سلام نيكتا جان! من تا حالا برات چيزي ننوشتم اما الان مي خوام بهت بگم تنها و تنها راهي كه مي توني اين پسر رو مجبور كني دستي برات بالا بزنه همين قطع ارتباطه. شناخت تو از روحيات مردونه كمه. منم اولها مثل تو لجباز بودم و حرف گوش نمي كردم اما الان خيلي خوب شناختمشون. با اينكه شناختمشون بازم اشتباه مي كنم فكرشو بكن!:163:
مي دوني مردها چجوري عاشق مي شن؟ با تخيلشون! اگر مدام در دسترسشون باشي و هي براي هر كار عاشقانه اي پيشدستي كني ديگه تورو نمي بينند. يعني تو ديگه جايي براشون نمي ذاري كه بهت فكر كنن. در اين قطع رابطه اي كه الان انجامش دادي مصر باش و هي با دادن اسمس يا ابراز دلتنگيهاي نابجا براش خرابش نكن. بذار اصلا فكر كنه ديگه براي تو مهم نيست و يا حتي تو داري به گزينه هاي ديگه هم فكر مي كني!!!!! اينجوريه كه شايد به خودش بياد و اقدام كنه. مطمئن باش(100%) اگر از اين راه نياد از هيچ راه ديگه اي نمياد!!! يادت هم باشه اگر برگشت حتما با اقتدار باهاش برخورد كني و براش شرط ازدواج بذاري(هول نكن!)....مدت زمان برگشتشم(اگر واقعا خواهان تو باشه) حداقل يكماه و حداكثر يكساله... پس يادت باشه كه بايد صبرتو زياد كني...
اميدوارم هميشه خوشحال باشي:72:
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
نیکتا خواهر جونی
دعا میکنم برات
دعا میکنم که بگذره
دعا میکنم که آررووم بگیری
دعا میکنم قوی باشی
.
.
له می شی
درد داره
انگار دارن سلول های بدنتو دونه دونه می سوزونن
اشکات هم بدون اجازت جاری میشن...
من درکت میکنم
.
اما خدا هست
این خیلی خوبه
خدا رو میتونی احساس کنی
خدا از میون گریه هامیاردت بیرون
خدا دستتو میگیره
بهت بگم یه چیزی رو؟
خدا عاشقارو روست داره...
خدا جون به کدووم گناه؟ ؟
.
.
منم برات دعا میکنم گلم
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
با سلام
اعضاء گرامی توجه داشته باشید
لطفا" از ارسال مطالب تمسخر آمیز ، توهین آمیز ، اعتراض آمیز ، انتقاد آمیز ، دشنام گونه و ركيك و مبتذل و یا هر گونه بي احترامي به كاربران ديگر و مديران سايت جدا" خودداری کنید
در صورت مشاهده هر گونه بي احترامي به كاربران ديگر و مديران و مسئولان سايت با كاربر مربوطه برخورد خواهد شد و در صورت لزوم دسترسي وي به انجمنها قطع خواهد شد.
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
نیکتای گرامی پستی براتون نوشته بودم که بنا به درخواست خودتون مبنی بر ادامه ندادن به موضوع ویرایشش کردم
امیدوارم بتوانید از لحظه لحظه زندگیتان به بهترین نحو استفاده کنید
موفق باشید
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
من كاملا با نظر فرشته مهربان موافقم شما بايد قطع رابطه كامل كنين (كامل كامل كامل) و براي هميشه فراموشش كنين. البته اگه هم فكر مي كنين ممكنه اون شما را دوست داشته باشه، طبق نظر فرشته مهربان بهش بگين دارين ازدواج مي كنين و عكس العمل اش را ببينين. شايد با ديدن عكس العمل اش راحت تر بتونين باهاش براي هميشه تموم كنين.
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
ممنونم
بيخيال
اگه برام اسمس فرستاد چي ؟ يه شعر يه جمله عاشقانه ؟
بچه ها لطفا همتون بگين چي ميشه اگه اون تاپيكها را بخونه و بفهمه به نظر شما 6 سال كم نيست به نظرتون اون ميتونست زودتر بياد و اينا ؟
براش آدرسو نفرستم؟
ميدونم كه اصلا فكر نميكنه ديگراني هستن كه اين نظرو دارن
و يكي ديگه اينكه فك نكنه يه خواستگار خوب پيدا شده و من زدم زيرش؟
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
مسلمن می فرسته.ولی بهش بگو ادامه ارتباطمون به شرط خاستگاری رسمیه.
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نيكتا
ممنونم
بيخيال
اگه برام اسمس فرستاد چي ؟ يه شعر يه جمله عاشقانه ؟
بچه ها لطفا همتون بگين چي ميشه اگه اون تاپيكها را بخونه و بفهمه به نظر شما 6 سال كم نيست به نظرتون اون ميتونست زودتر بياد و اينا ؟
براش آدرسو نفرستم؟
ميدونم كه اصلا فكر نميكنه ديگراني هستن كه اين نظرو دارن
و يكي ديگه اينكه فك نكنه يه خواستگار خوب پيدا شده و من زدم زيرش؟
سلام نیکتا،:72:
اگر مثل دیشب سر ما پسرها جیغ نمیزنید،:311:
باید خدمتتون عرض کنم:
۱- هر کاری که کرد، پاسخ او را ندهید( قطع کامل رابطه)،
اگر برایتان اساماس فرستاد، شعر یا جمله عاشقانه نوشت، پاسخش را ندهید و این اساماس را پاک کنید. اجازه ندهید احساسات شما را دوباره تحریک کند.
تنها روزی تصمیم به صحبت دوباره با او بگیرید، که خانواده اش با منزل شما تماس گرفتند تا با خانواده تان جهت هماهنگی مراسم خواستگاری صحبت کنند.
۲- نه، لزومی ندارد که او این تاپیکها را بخواند، او خودش میداند که ۶ سال به هیچ عنوان کم نیست، این مساله بسیار واضح و مبرهن هست.:303:
اصولأ این را هر آدم منطقی میفهمد، مگر اینکه بخواهد وانمود کند که نمیفهمد، که در آن صورت هیچ فردی نمیتواند او را مجاب کند که ۶ سال زمان خیلی زیادی هست.:300:
۳- نه او چنین فکری را نخواهد کرد، مطمئن باشید، او اگر شما را دوست داشته باشد و بفهمد یا حتی حس کند که خواستگار خوبی دارید و در حال برسی او هستید، دست روی دست نمیگذارد. رسما به خواستگاری شما میاید و حداقل شانس خود را برای داشتن شما امتحان میکند.
وقت بخیر،:72:
کامران
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
سلام نيكتا جان. تمام پستا رو خوندم
اخرين خبر اين بود كه باهاش ديروز قطع رابطه كردي. <strike>اينطوري كه من فهميدم در برگشتش اميدي هست</strike>.
من تمام اين چيزا رو تجربه كردم. به پسر چسبيدن رو كه رهام كرد رفت(اين اصلا مشمول حال شما نسيت كه بخوام تو رو با خودم مقايسه كنم چون شما حرف ازدواج دارين.) از پسر فاصله گرفتن رو( كه حتي كمتر از يه هفته از اشنايي مون بود ولي اومد خواستگاري و من بهش گفتم نه!!!!)
<strike>ببين نيكتا جون كسي كه صبح تا شب كاراشو بهت گزارش ميداده و از اينكه با فكر كنه تو مال كس ديگه اي باشي حتي براي يه همصحبتي مطمئن باش اگه تو بهش بي محلي كني . كم محلي كني سنگين باشي و براش مهلت تعيين كني، مطمئن باش نميره. </strike>
يه جا يادمه اينو گفته بود"اگه من بخوام ببينمش بايد از روز قبلش باهاش هماهنگ كنم اگه اون بخواد كه به ندرت ميگه هر وقت گفت من بايد زود برم
قبلا اينطوري نبود الان دو سالي هست كه جامون برعكس شده"
حالا نوبت تويه كه جا رو عوض كني و برگردي سر جاي اولت:305:
<strike>اگه بهت زنگ زد حرف بزن باهاش </strike>ولي طوري نباش كه قربون صدقه اش بري. طوري نباشي كه فكر كنه داري براش ميميري. در ضمن اينكه اصرار داري روز تولدش براش كادو بگيري اين يه اشتباه محضه. اينو با اطمينان ميگم. اصلا هم نيازي نيست تا مهر بذاري اين اتفاق بيفته.!!!!
<strike>وقتي هم بهش يه چيزي رو ميگي و ميگي تا فلان روز من بهت مهلت ميدم كه بياي خواستگاري لطفا ديگه در موردش بحث نكن ديگه هي تكرارش نكن. مغزش خسته ميشه و يهو ميگه اصلا بررررررررررررررررو</strike>
هميشه يادت باشه وقتي حرفي رو ميخواي به كسي بگي كه نتيجه داشته باشه توي يه جمله كوتاه بگو و ديگه تكرارش نكن . يعني بهش فرصت دادن براي فكر كردن
ولي حرفت جدي باشه.
<strike>من مطمئنم نميره. </strike>فقط تو ارزش خودتو حفظ كن
يادت باشه هيچكس يه سيب سرخ له شده رو دوست نداره
مي فهمي منظورم رو؟
اون دوستت داره بي احساس نيست . <strike>ولي تو بايد بهش فرصت بدي </strike>.نه اينكه فرصت براي انيكه بياد خواستگاريت/!!! توبه اندازه كافي بهش فرصت دادي
<strike>اس داد اگه اسي بود كه احوال پرسي بودجواب بده. </strike>اگه اسي بود كه شعري بودي جكي بود به نظر من جواب نده. بذار اونم يه كم بترسه. بذار اونم يه كم به خودش بجنبه
ما دخترا هستيم كه پسرا رو بد عادت ميكنيم.
پس حالا بايد چكار كني؟:227:
(ويرايش توسط مدير همدردي)
-
RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
سلام
من کاملا شما رو درک می کنم ولی امیدوارم این ابراز احساساتی که اینجا نوشتی همه اش رو به نامزدت نگفته باشی چون این وابستگی نقطه ضعفت میشه و ذاتا مرد اهل نیاز و زن اهل نازه ولی با این کارا شما داری احساس نیاز میکنی واین برا مردها جالب نیست نمیخوام سرزنشت کنم بخاطر این کار حالا که شده ولی به نظرم شما باید احساساتت رو کنترل و مخفی کنی و قویا از ایشان بخوای برات تصمیم بگیری
اگه کاری نکرد احتمالا رابطه شما یک طرفه است وبهتر که با کمک خدا ودعا کردن جلوش رو بگیری یادت باش خدا نامردی نکرده شما بی تدبیری کردی
یادتون باشه من یه پسرم ودانشجو و اصلا به این رابطه با این شرایط خوش بین نیستم هر کی هستی با هر دین وایینی از خدا و امام رضا بخواه درست میشه ناامید نشو