نمایش نسخه قابل چاپ
انی عزیز وقتی فکر میکنم میبینم من فقط برای این ازدواج کردم که از خونه بابام فرار کنم درسته از چاله به چاه افتادم
سنای مهربان اخه یه مشکلی هست اینه که شوهرم وقتی زندان بوده به اون دزدا گفته موندن من در اینجا براتون نون نمیشه گفته اسم منو نیارید تا خرج زنو بچتونو بدم میترسم اسم شوهرمو نیارن ولی زن دزده گفته که حتما اسم شوهر منو این دفعه میارن امیدوارم...
ولی من قبل از دادخاست طلاق مهریمو هم میخام میتونم هم طلاق بگیرم هم مهریمو؟
دیشب شوهرم اومد گفت میخام از الان زندگیمو بسازم میگفت تا الان خیلی اشتباه ها کرده اما میخاد جبران کنه حق رو به من داده بود که من راست میگفتم اما اون خیلی اشتباهاته احمقانه کرد گفت از همین امشب دیگه دروغ نمیگه به من قول داد کوچکترین دروغی به من نگه
گفت بیا منطقی باشیم گفت به هر دلیلی به من راستشو میگه منم گوشیشو گرفتم دونه دونه مخاطبشو خوندم ازش خاستم بهم بگه چیکاره اند و کین؟ولی وقتی ازش پرسیدم این علی اقا (زن پسر عمه ش)کیه که تو گوشیش سیوه گفته ماهواره وصل میکنه این مرد.به روش نزدم دروغ میگه
چیکار کنم با این گذشتش که شاید ادامه داشته باشه این اعتیادی که .....ولی میگه بیا گذشته رو ول کنیم الان رو بسازیم
چه کنم؟
سلام شاپرک عزیز
ترک اعتیاد اراده ی بسیار قوی نیاز دارد.از وی بخواهید که به یک مرکز ترک اعتیاد مراجعه کنند.شما هم طوری رفتار کنید که تصور کنند پشتشان را دارید و دلگرم شوند.به خواست خدا اگر اقدام کردند که یواش یواش همه چیز دوباره ساخته می شود.ولی اگر از این کار سرباز زدند خب با یک فرد دارای اعتیاد نمی شود زیر یک سقف زندگی کرد.البته از ایشان انتظار کار قهرمانانه را نداشته باشید و اگر قصور کوچکی مثل همین مورد را مشاهده کردید صبر و گذشت داشته باشید
برایتان آرزوی خوشبختی می کنم
:72::72::72:
طبیعیه که چون گیر افتاده و درگیره، توی دلش پشیمونه و دلش می خواد سالم و معمولی زندگی کنه و دنبال یکی می گرده که تو این مسیر بهش کمک کنه. الان به خاطر شرایطش بهت پناه آورده. مستاصل و درمانده است. اما احتمالا موقتی است.
گفتی که اکثر دوستان و اقوامش کلاه بردار و ... هستند. توی همچین فضایی تربیت شده و برگشتش سخت یا شاید محاله. همین که کمی احساس امنیت کنه و آبها از آسیاب بیفتن دوباره یه برنامه جدید راه می ندازه.
چک کردن گوشی لزومی نداشته. انجام نمی دادی بهتر بود.
با هوشیاری و بدون دخالت احساسات کنارش باش ببین چی می شه. فعلا چیزی نگو تا اول مساله دادگاه روشن بشه. دقت کن گول نخوری و وارد بازیشون نشی.
دیگه هم با شریک جرمهاش یا همسراشون تماس نگیر. ممکنه ناخواسته گرفتار بشی.
همونجور که یکی از دوستان گفت حتی ممکنه بعد از تمام شدن قضیه یکی دوسال بعد بیان سراغت. اصلا وارد ماجراشون نشو.
عزيزم ميتوني اول دادخواست مهريه بدي از نظر مالي چه طوره؟ميتوني مهريه بده؟ماهانه يه سكه رو داره بهت بده؟
در ضمن اگه بخوايم واقع بينانه و نه خيلي خوشبينانه نگاه كنيم بايد بگم همسرت با اين اوصافي كه شما ميگي نميتونه دست از اين كارهاش برداره...
ببين گلم وقتي كسي نقشه ي دزدي مسلحانه ميكشه يعني خيلي ببخشيد قبلش به اندازه ي كافي دزدي هاي ريزه ميزه به قول خودشون دله دزدي داشته كه حالا براي سرقت مسلحانه شير شده....اسم سرقت مسلحانه براي يه ادم عادي ترس اوره چه برسه به نقشه كشيدن و عملي كردنش پس به اين نتيجه ميرسيم كه همسر شما به اندازه كافي جسارت و مهارت داشتن كه دست به چنين كاري زدند....
تصميم گيرنده ي نهايي خود شمايي اما جهت اطلاعت ميگم كه درصد احتمال تغيير همسر شما تقريبا 1 در هزاره....
خلاف...دروغگويي...اعتياد....از جمله خصوصياتي هستن كه سالهاي سال بايد تمرين كرد و واقعا اراده كرد تا بشه تركشون كرد...
همسر شما حالا كه خودش رو گرفتار چنين مهلكه اي ميبينه دست به دامن شما شده....به قول يكي از استادهاي ما كه ميگفت تاثيرات شيشه و مواد مخدر تا موقعي كه به خماري و بيجوني نرسه عاليه...مغز ادم عين ساعت كار ميكنه و فرد معتاد بهترين بازيگر ميشه براي هر نقشي كه لازم بشه....يه پدر مهربوووووووووون...يه همسر ايده آل.....اما وقتي سالها گذشت و بدن طراوتش رو از دست داد و جيب طرف خالي شد اون وقت چهره ي زشت اعتياد بيشتر و بيشتر خودشو نشون ميده....
ممنون از راهنمایی هاتون باید بگم که خود منم میدونم که قول های شوهرم موقتیه
و الان شوهرم در گیر ماجراهای دادگاه شده و اومده و کمی جدی تر به من قول یه زندگی خوب رو داده
راستش چون من تو زندگیم اشتباهای بزرگی کردم دوست ندارم بازم اشتباه کنم وهدفم از خاستن راهنمایی اینه که مطمئن شم که اشتباه نمیکنم دوباره .ممنون که مطمئنم میکنید
اقای اریکس شوهر من نمیدونه که من از اعتیادش خبر دارم و نمیتونم ازش بخام که ترک کنه و همونطور که دوستان گفتن ترک اعتیاد احتیاج به سالها زمان داره .
اون شناختی که من نسبت به اخلاقای شوهرم دارم ( هیچ وقت نمیخاد بهش سخت بگذره وهمیشه دروغ میگه و منو میپیچونه )عمرا ترک بکنه در کل نمیتونم اعتیادشو نادیده بگیرم .ترک کردن اعتیادش بستگی به خودش داره شاید اگه زندگیش براش مهم باشه براش بجنگه و ترک کنه ولی اونم به نظر من احتیاج به فکر کردن و تصمیم گیری دوباره داره
Eva عزیزم وgh.sanaعزیزم کاملا با حرفاتون موافقم و میخاستم اینو هم از بچه های عزیز همدردی هم بشنوم که نکنه بعدا به خودم بگم من اشتباه میکردم و شوهرم میخاست تغییر کنه (با اینکه فقط به خاطر این موقعیتش به من قولهای خوب میده)ممنون که راهنمایی هاتون دریغ نمیکنید
هیچی به نام خودش نداره واسه دادن مهریه.شاید خندتون بگیره ولی من حتی از حقوقش خبر ندارم که بدونم میتونه بده یا نه چون پولاشو جایی میزاره که من نبینم شایدم میده به مادرش جمع کنه و نمیدونم وضع مالی شوهرم چطوره واسه من که با التماس خرج میکنه
سلام شاپرک جون
فعلا هیچ کاری نکن و صبر کن نتیجه دادگاه معلوم بشه. مطمئن باش اونا بهتر از تو می تونن در مورد وضعیت شوهرت تجسس کنن و رای صادر کنن. هر رایی که صادر شد، به اون استناد کن و تصمیم بگیر.
عزیزم با همسر دزد و خود دزد و ... رفت و آمد نداشته باش. اینجور آدما خطرناکن. از طرفی اصلا به حرفاشون اعتباری نیست. از کجا معلوم که بخوان ازت سوء استفاده بکنن.
حرفهای gh.sana رو هم به دقت به خاطر بسپار.
برات آرزوی موفقیت می کنم.
blue sky عزیزم چشم
ولی من میترسم جرم شوهرم معلوم نشه و راحت از شوهرم بگذرن و دزدا اسمی ازش نبرن واصلا رایی برای شوهرم صادر نشه
منم با دوستان موافقم.تا بعد دادگاه صبر کن.به حرفاش زیاد اعتماد نکن.ممکنه چنین آدمی بخواد تو رو هم در گیر خلافش کنه.کاملا زیرک باش
راستش شاپرک جون اطلاعات من تو این زمینه ها اصلا تجربی نیست و نمی دونم پیشنهادهایی که می دم امکان عملی کردنش هست یا نه. زحمت تحقیق در این مورد با خودته و احیانا دوستان مطلع که راهنمایی کنن.
بنظرم؛
- اگه بتونی تو دادگاه محاکمه ش شرکت کن و ببین چه اتهاماتی داره. واقعا تبرئه میشه یا بخاطر عدم وجود مدرک مجرم شناخته نمی شه.
- اگه امکانش باشه با قاضی پرونده ش صحبت کن و ببین اون نظرش چی بوده. به قاضی بگو که هدفت شناخت شوهرت و تصمیم برای ادامه زندگی باهاشه.
کلا نیتت این باشه که بفهمی 1- شیشه مصرف می کنه یا نه، 2- دزد هست یا نه. که اگه مسجل شد برات بنظرم ازش جداشی بهتره. نه اینکه بخوای محکومش کنی و بری زندان که زبونش کوتاه شه.
اگه ازت سوال کرد که چرا تو دادگاهم اومدی یا چرا با قاضی حرف زدی، بگو نگران شوهرم بودم و می خواستم کاری کرده باشم.
حرف دزد حجت نیست. هیچ تضمینی نیست که خود دزد یا همسرش که معلوم نیست اونم شریک دزد باشه، راست بگن. حتی این احتمال رو هم در نظر بگیر که شاید بخوان برای شوهرت پاپوش درست کنن.
(نه مثبت مثبت باش نسبت به شوهرت و نه منفیه منفی) در پی واقعیت برای تصمیم به ادامه زندگی باش.
در کل برای پیدا کردن واقعیت، از دزد جماعت دوری کن. من و شما که ساده ایم (چون تجربه این چیزها رو نداریم) ممکنه راحت ازمون بعنوان طعمه استفاده کنن.
برات آرزوی موفقیت می کنم
خیلی دلم گرفته
احساس میکنم شوهرم مشاور یا وکیلی داره حرفاش طوریه که انگار بهش گفتن برو حرفای منطقی زنتو گوش بده ولی تو هم نزار هر کاری دلش میخاد بکنه به من میگه طبق چهار چوب قانون به حرف هم گوش بدیم که زور نگیم
ولی خودش خیلی به من دروغ میگه
هزار بار گفتم چیزی نیست که از من پنهون کنی و نخای بگی ولی به من هیچی نمیگه همه چیزو پنهون میکنه دروغ میبافه بعدشم از من انتظار داره به تمام حرفاش گوش بدم
شاپرك جان...عزيزم....گلم....گفتم بهت چنين چيزي محاله....ازت خواهش ميكنم توي كارهاي جنايي و پليسي دخالت نكن كه عاقبت نداره....:305:نقل قول:
نوشته اصلی توسط شاپرک جون
براي امتحان كردنش(البته اگه قصدت اين باشه دوباره باهاش زندگي كني)يهو بدون مقدمه و برنامه ريزي بهش بگو الان بريم فلان ازمايشگاه(جاشو خودت تعيين كن نه همسرت) ازمايش اعتياد بده ببين چي كار ميكنه....از قبل بهش نگو چون راه هاي زيادي براي منفي نشون دادن اعتياد در ازمايشگاه ها هست و همسرت هم قطعا اين راه هارو بلده!!
gh.sana عزیزم چشم
اخه من امروز به یه وکیل زنگ زده بودم و تمام مسائلو گفتم و وکیله گفتش که فقط در یک صورت دزدا میتونن حرفشونو عوض کنن و اسم شوهرمو دوباره بیارن و اونم در اون صورتیه که پرونده شوهرم باز باشه و یا با قید سند ازاد باشه
خود شوهرم که گفته تبرئه شده ولی شاکی این اتفاق میگه با قید سند ازاده.
در کل بیخیال میشم تا روز 31ام.
راستی چند تا سوال داشتم ممنون میشم جواب بدید
1.اگه شوهرم بره زندان میتونه بهونه بیاره که مهریه من رو نده؟
2.حداقل مهریه ماهی چقد است؟(اخه شوهرم تو حرفاش میگفت خودتو هم بکشی ماهانه یک ربع سکه بهت میدم)
3.شوهرم میگفت اگه مهریتو قسطی کنم تا اخر عمر طلاقت نمیدم.ایا میتونه این کارو کنه؟با اینکه من دلیل برای طلاق دارم (معتادو خلافکاره)
4.میتونم وقتی زندانه نفقه بگیرم؟میانگین یک نفقه حدودا چقد است؟
ممنون میشم اگه جواب بدید
:323: خدایا کمک کن چقد این زندگی سخته
خدایا من که تا الان واسه وجود شوهرم با هر نمازم 2رکعت نماز شکر میخوندم چراباید اینجور میشد؟ من تا الان این شوهر نامردمو نشناخته بودم
خدایا من جز تو کسی رو ندارم بهم رحم کن:323:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط شاپرک جون
gh.sana خیلی ازت ممنونم که جواب سوالامو دادی.و راجع به چیزی که متوجه نشدی اینو گفتم:
(خلاصه ماجرا)وقتی اون 3 تا دزد رو گرفتن اون 3تا گفتن که طراح سرقت شوهر عوضی من بوده و و شوهر من فراری بود تا اینکه بعد چند ماه گرفتنش ویک هفته رفت زندان ولی تو این مدت 2تا از دزدا رو خام کرد و بهشون گفت خرج زندگی خانواده هاشونو میده و دادگاه وقتی تشکیل شد یکی از دزدا رو نیاوردن (نمیدونم چرا)ولی اون 2تا گفتن شوهر من مقصر نبوده و پای حرفاشونو هم امضا کردن و شوهر من به قول خودش تبرئه شده (در صوذتی که شاکی میگه تبرئه نشده و با سند ازاده)و خانواده ی دزدا خیلی ناراحتن چون شوهرم خرج اونا رو نمیده و همسر دزده به شوهرش گفته که دوباره 31ام اسم شوهر من رو بیارن
من به یک وکیل زنگ زدم همه چیو توضیح دادم و گفتم ایا دزدا میتونن در جلسه ی بعدی دادگاه دوباره اسم شوهر منو بیارن و بگن که شوهرم همه کاره بوده و طراح بوده؟ولی وکیله گفت فقط در صورتی به حرفای دزدا توجه میشه که شوهرم تبرئه نشده باشه و پروندش باز باشه
اگه شوهرم درخاست اعسار بده چی میشه؟
شاپرك جون يه سوال دارم
وضع زندگي خانواده خودت چطوره؟از نظر مالي و اجتماعي و..
ايا در صورت طلاق اونا ازت حمايت ميكنن؟
در مورد پرونده شوهرت هم خودت گفتي خانوادش ميخواستن سند بذارن بيارندش بيرون يعني تبرئه نشده و فقط به قيد سند ازاده يعني پرونده اش هنوز بازه
اقای محسن خانوادش دنبال سند بودن ولی بعدش گفتن بدون سند ازاد شد و شوهرم اصلا اسم سند رو نیاورد و گفت که تبرئه شده اما شاکی میگه که با سند ازاده
وضع خانوادم معمولی .و ازم حمایت میکنن اما خودم خیلی دوست دارم که کار داشته باشم و خرج خودمو در بیارم ولی من فقط دیپلم دارم فکر نکنم کاری مناسب برام پیدا شه.
فكر نمي كنم شوهرتون بدون سند ازاد شده باشه و فقط به قيد وثيقه ازاده
فكر كنم فعلا تا زمان دادگاه صبر كنين و هيچ كار ديگه اي انجام ندين و با شاكي ها و همكار هاي شوهرتون هم رابطه اي نداشته باشين فعلا تا ببينيم تو دادگاه چه اتفاقي ميافته
اين خيلي خوبه كه خانواده خوبي داري كه ازت حمايت ميكنن
چرا نتوني كار پيدا كني مطمئنم شما كه اين همه سختي كشيديد باز هم با تحمل يكم ديگه سختي هم ميتوني كار ياد بگيرين
مگه همه قراره دكتر مهندس بشن بعضي از خياط ها يا نميدونم ارايشگر ها بيشتر از ده تا مهندس پول در ميارن
يا مثلا اگه تايپتون خوبه از راه گرفتن سفارش از دفتر هاي تايپ و تكثير وتايپ كردن تو خونه يا چيزاي ديگه
شما هم ميتونين يه چيزي كه بهش علاقه دارين را بريد اول ياد بگيرين و كم كم ميتونين از اون راه در امد داشته باشين
ولي فعلا فقط صبر كنين تا معلوم شدن نتيجه دادگاه و توكل كنين به خدا
بعد با توجه به نتيجه دادگاه و تصميمتون به طلاق گرفتن يا ادامه دادن زندگيتون اميدوارم بتونين يه جمع بندي خوب بكنين
و ما هم تا جايي كه بتونيم سعي ميكنيم كمكتون كنيم
موفق باشين
سلام بچه های دلسوز همدردی امیدوارم حال همتون خوب باشه
من تصمیم گرفتم که روز 31ام با قاضی اگه امکانش بود صحبت کنم و حقیقت کارهای شوهرم اونچه که خودم دیدم رو بگم
فقط چند تا سوال دارم اگه امکانش بود که صحبت کنم .میتونم به صورت خصوصی با قاضی صحبت کنم ؟چون اصلا نمیخام شوهرم از ماجرا خبر داشته باشه
میتونم شاهد غیر علنی باشم ؟ایا این قانون وجود داره؟چون من یک زنم و اگه شوهرم باخبر شه خیلی برام بد تموم میشه
حرفای من برای قاضی مهمه؟
اقای محسن درست فرمودید شوهرم به قید وثیقه ازاده
دوست دارم حتی توی دادگاه به صورت علنی هم صحبت کنم تا جرم شوهرم معلوم شه
اصلا حالم از نظر روحی خوب نیست .با اینکه تمام کاراش برام رو شده اما خیلی خیلی دارم احساسی فکر میکنم وخیلی ناراحتم با اینکه میدونم زندگی با یک دزد و معتاد عاقبت خوشی نداره اما من فوق العاده ناراحتم از اینکه میخام تنها شم .از اینکه یه روزی میاد که ما از هم جداییم تو رو خدا برام دعا کنید
همیشه به یاد خدا بزرگ باش!...در هر لحظه ممکنه هر کسی ما رو تنها بزراه،ولی خالق ما،خدای بزرگ ،همیشه حواسش به ما هست و کمکمون میکنه...حتما بعد از تلاش ،به خدا توکل کن:305:
انشاالله مشکلتون زود زود حل بشه.
عزیزم قرار شد وارد بازی دادگاه نشی. خودت رو در معرض خطر قرار نده.
شاپرك جان چه خبر چي شد؟
اميدوارم كه خودت وارد جريان دادگاه نكرده باشي
من تو دادگاه صحبت نکردم ولی روز قبل دادگاه رفتم به صورت خصوصی با قاضی صحبت کردم و گفتم که نمیخام کسی از صحبت ما خبر داشته باشه و هرچی با چشم خودم دیده بودم تعریف کردم قاضی به من چیزخاصی نگفت و فقط گفت که به پرونده دوباره نگاه میکنه در دادگاه نظرشو میده.
دیروز هم که دادگاه تشکیل شد من اصلا از چیزی خبر ندارم امیدوارم بیان و شوهرمو بگیرن
خیلی ناراحتم بچه ها و میدونم که نباید به حرف مردم توجه کرد وباید مطمئن شدولی امروز یکی از دوستام گفت که شوهرم دوست دختر داره بچه ها همه بدیای شوهرم تکمیل شد
خیلی ناراحتم احتیاج به همدردی دارم با اینکه میدونم میخام طلاق بگیرم
عزیزم من تونی بری تاپیک تجربه های من 50 ساله رو بخونی :
http://www.hamdardi.net/thread-6486.html
راستش فکر می کنم بتونی از اون تجربه ها استفاده کنی و راهی که اون خانم رفته رو نری. مواظب خودت باش.
مهم اینه که بدونی هر وقت اراده کنی می تونی هر کاری رو انجام بدی و خودت و خدای خودت برات کافیست.
درکت می کنم هر کسی جای شما بود الان خیلی ناراحت بود. پس خودتو سرزنش نکن به خاطر ناراجت بودنت. بالاخره شما هم با کلی ارزو شروع کردی و هیچ وقت فکر نمی کردی اینطور بشه.
امیدوارم بتونی این مرحله از زندگیتم با موفقیت و امیدوارانه پشت سر بذاری و اینده ای پر از شادی رو برات ارزو دارم.
شاپرک جانم
خواهرم نگران نباش.. خدا بزرگه...
درک می کنم شوکه شدی، در عرض یه ماه حقایق مهمی رو راجع به زندگیت کشف کردی که البته شایعات هم قاطیش شده
من نمیخوام اینجا شوهرت رو تبرئه کنم اما همونطور که خودت گفتی به حرفهای مردم زیاد اعتماد نکن
مردم شایعات رو دوست دارن و تو الان به حد کافی دردسر داری، توصیه می کنم با دوستات درمورد مشکلاتت صحبت نکنی و بشینی منتظر باشی تا ببینی چی پیش میاد، سعی نکن هر لحظه چیزهای جدیدی کشف کنی تو فعلا همین موارد شوهرت را داشته باش
ضمنا شوهرت بعد دادگاه اومده خونه؟ بهت نگفت دادگاه چی گفتند و چی شد؟
شوهرمن اصلا تو این دادگاه نبود و اگه قرار باشه حکمی براش بریده شه تو دادگاه بعدی ازش میخان بره تا حرف بزنه
امیدوارم بیان و شوهرمو بگیرن
يعني چي اين جمله بالا شاپرك جون
خوب يه درصد هم احتمال بده واقعا بيگناه باشه
اگه هم كه گناه كاره ،نگران نباش پاش وسط ماجرا كشيده ميشه و محكوم ميشه
تو فعلا تا چيزي از طرف دادگاه بر ضد شوهرت اعلام نشده كاري نكن و به زندگي عاديت با شوهرت ادامه بده
و يه جوري نشون بده كه انگار كاري به اين مسائل نداري
در مورد حرف دوستت، اون از كجا از اين موضوع خبر داره؟
چرا قبلا بهت نگفته ، صاف همين الان يادش اومده يا به اين موضوع پي برده؟
ممكن نيست همينطوري يه چيزي گفته باشه يا اصلا اشتباه كرده باشه؟
من یک درصدم احتمال نمیدم شوهرم بیگناهه من یادمه چه روزا و شبا و بلاهایی سرم اورد وقتی داشت نقشه دزدی میکشید
باشه اقای محسن به زندگی عادیم ادامه میدم ولی خیلی سخته با کسی با فکر طلاق زندگی کنی ولی من فعلا مجبورم
جریان دوست دخترشو دوستم(از فامیلای دور شوهرم) از پسرخاله شوهرم شنیده بود
من اصلا بادوستام راجع به مشکلاتم حرف نمیزنم اون خودش یهو گفت
با اينكه كاملا ميتونم حالت رو بفهمم و ميدونم چه حال و روزي داري اما ميخوام دعوات كنم....من به تو تذكر دادم كه خودت از مارا بكش كنار اما گوش نكردي....اميدوارم برات تبعاتي نداشته باشه اما محض اطلاعت ميگم كه هر حكمي در دادگاه بايد مستند و مستدل باشه يعني اگه قاضي گفت فلاني بره زندان بايد بگه بنا به چه مداركي و اون وقت هست كه گزارش جنابعالي رو ميشه...
كاش بيشتر به حرفام گوش ميكردي...كاش به جاي كاراگاه بازي ميرفتي دادگاه خانواده و خودت رو خلاص ميكردي...اشتباه بزرگي كردي اميدوارم اتفاقي برات نيفته....:323:
بر اي هزارمين بار بهت ميگم نه دادگاه برو نه پيش قاضي برو فقط برو دادخواست طلاق به علت عسر و حرج در زندگي مشترك بده همـــــــــــــــــــــــ ــــــــــين....من ديگه حرفي توي اين تاپيك ندارم...
gh.sana عزیزم قاضی اصلا حرفای من رو حساب نکرد و فقط گفت باید شاکی در این ماجرا باشه
تازه من خصو صی صحبت کردم و گفتم نمیخام کسی ازحرفمون خبر داشته باشه
و وقتی دادگاه تشکیل شده شاکی و دزدا اسم شوهرمو اوردن.و هیچ حرفی از من نشده (پدر من با شاکی در تماسه و اخبار دادگاه رو گرفته)
من منتظرم تا رای نهایی دادگاه
اگه من شکایت میکردم و قانونی دنبالش میکردم اونوقت معلوم میشد.مگه اینطور نیست؟ اخه قاضی گفت باید شاکی باشه تا رو حرفای شاکی فکر کنم