-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
هرکه بمن می رسد بوی قفس می دهد
جز تو که پر می دهی تا بپرانی مرا
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
مرد راهش باش...
یک شبی مجنون نمازش را شکست ....... بی وضو در کوچه لیلا نشست
|
|
عشق، آن شب مست مستش کرده بود ....... فارغ از جام الستش کرده بود!
|
|
گفت یارب از چه خوارم کرده ای ....... بر صلیب عشق دارم کرده ای
|
|
خسته ام زین عشق، دل خونم نکن ....... من که مجنونم، تومجونم مکن
|
|
مرد این بازیچه دیگر نیستم ....... این تو و لیلای تو، من نیستم
|
|
گفت ای دیوانه لیلایت منم ....... در رگت پنهان و پیدایت منم
|
|
سالها با جور لیلا ساختی ....... من کنارت بودم و نشناختی
|
|
عشق لیلا در دلت انداختم ....... صد قمار عشق یک جا باختم
|
|
کردمت آواره صحرا نشد ....... گفتم عاقل میشوی اما نشد
|
|
سوختم در حسرت یک یاربت ....... غیر لیلا برنیامد از لبت
|
|
روز و شب او را صدا کردی ولی ....... دیدم امشب با منی گفتم بلی
|
|
مطمئن بودم به من سر میزنی ....... در حریم خانهام در میزنی
|
|
حال این لیلا که خوارت کرده بود ....... درس عشقش بیقرارت کرده بود
|
|
مرد راهش باش تا شاهت کنم ....... صد چو لیلا کشته در راهت کنم |
|
آقای مجنون! به لیلی خانوم فرصت ابراز عشق بده. این که ایشون میگه: بازم عین نیمرو شدی! معناش اینه که ابراز عشق از طرف شما زیاده. و همونقدر هم که ابراز عشق میکنی هی میخواهی ازش تعهد بگیری که اونهم همون اندازه در مورد شما پر شور و حرارت باشه و همون طور رفتار کنه. اینها آزار دهنده است.
بهتره قدری احساسات ات را جمع و جور کنی و یک قدری برایش هیبت مردانه داشته باشی. اون دوست داره شما رو یک "مرد عاشق" ببینه تا یک "خل عاشق" یا یک "کلید" یا "سریش"! وقتی یکطرف خیلی احساسات افراطی داره حتی در قالب عشق و علاقه، در طرف مقابل دافعه ایجاد میکنه.
ضمنا این رفتارها ایشان را با توجه با سن کم و نوع تفکر و... که از پست های شما دریافت کردم، گستاخ میکند و توقعات و نتظارات مختلفی را برایش ایجاد میکند که شما را بیشتر دچار مشکل میکند.
ایشان هیچ واهمه ای ندارد از اینکه بکرات بگوید طلاق و روی آن اصرار کند چون در شما دیده که طلاق بده نیستی! و از عشق شما به وفور سیراب و مطمئنه!
پس آنچه که در این پست به مباحث قبلی و در راستای "برنامه لیلی عاشق کنی" اضافه شد این است که علاوه بر اینکه روی خودت در رابطه با مطالب قبلی و کاهش توقعات و کنترل هیجانات و ... کار میکنی، قدری هم از ابراز عشق کردن دست بکش تا او هم فرصت ابراز علاقه به شما پیدا کند:
|
آب کم جو تشنگی آور به دست........تا بجوشد آبت از بالا و پست |
|
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
آیا شیوا لیلی؟شیوا،اگر لیلی هستی،حرفتو بزن،خواسته هاتو بگو،زودتر به نتیجه می رسید.
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
اقا فرید سلام من تاپیک شما رو دنبال میکنم و واقعا این علاقه ی قشنگتونو به لیلی درک میکنم و بهتون افرین میگم که انقدر لیلی خانومو دوست دارید:104:
تاپیک شما یکی از جذابترین تاپیک ها واسه ی منه که مرتب دنبال میکنم مطمینم بعد از این سختی هایی که برای تغییر رفتارتون متحمل میشید به زودی لیلی رو به اغوش شما برمیگردونه عاشق و دلباخته:227:
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی دل
اما طرف دیگه قضیه اینه که: اینجا عده ای هستند که تعریفشون از آزادی و پوشش و غیره تناسبی با آموزه های دینی و اخلاقی یا حتی عرف جامعه ما نداره. شما باید برای خودت و زندگیت بر اساس اعتقاداتی که حتما حتما حتما برات مهمه و به درست بودنشون ایمان راسخ داری یک چهارچوب درست کنی و ...
بي دل جان واقعا منظورت از اين حرفا چيه؟ :97:
ايشون بايد اين چارچوبها رو قبل از ازدواج براي خودشون تعيين ميكردن الان دو انسان مختلف دارند با هم زندگي ميكنند كه اعتقاداتشون متفاوته شما مطمئن باش حتي دين هم توصيه نميكنه كه آقا فريد اعتقاداتش رو بايد به خانمش تحميل كنه! :160:
اگر اين عقايد واقعا حتما حتما حتما اينجوري كه شما نوشتي براي ايشون مهم بود به همين راحتي و تنها به خاطر زيبايي اين دختر خانم اين عقايدو زير پا نميگذاشت!!:160:
بي دل جان يادتون باشه حجابي كه به خاطر دل شوهر محترم باشه به درد همون شوهر محترم ميخوره نه خداي عزوجل!!! :160:
آقا فريد سلام
منو ببخشيد اما منم مثل بي دل ركم!
شما با وجود اينكه نزديك سي سال سن دارين اما واقعا ... ببخشين اما عنان زندگيتونو دست يك بچه ي پنج ساله دادين بچه ي پنج ساله اي كه دوست داره همه چيز و همه ي شرايط كاملا و دقيقا مطابق ميلش باشه.
هم دلت ميخواست زنت خوشگلترين باشه براي همين نرفتي دنبال دخترباحجابا و اونايي كه زيباييشونو ميپوشونن چون ميترسيدي كه نكنه زنت از همه ي دنيا خوشگلتر نباشه.
هم دلت ميخواد زنت تحصيلات داشته باشه كه داره.
هم دلت ميخواست صادق باشه و دختر خرابي نباشه كه خداروشكر خانمت هم صادقه هم دختر خوبي بوده.
حالا هم كه ازدواج كردي يهو دلت ميخواد زنت از اون دختر خوشگله تبديل بشه به يك بانوي با روبنده و هر جا ميخواد بره ازت اجازه بگيره و هرچي تو ميگي همون باشه و ...
هم خدارو ميخواي هم خرما رو درسته آقافريد؟!! تو رو خدا اگه خواسته ي ديگه اي داري بگو تعارف نكن!!!
من شخصا در خانم شما هيچ مشكلي نمي بينم
حرفهايي كه ميزنه كه: " كليد نشي ... نيمرو ميشيو ... ول كن ديگه بابا و ... " همه و همه به خاطر اينه كه قدري از ابراز علاقه هاي افراطي و زيرپاگذاشتن عزت و مردانگي و وابستگيت دست برداري!
ايشون واقعا ميتونست همسر ايده آلي باشه اما براي كسي كه بتونه اعتقادات و باورهاشو بپذيره. از اول هم در مورد باورهاش و حجاب و ... بهت دروغ نگفته پس يا بپذيرش يا ديگه بيش از اين آزارش نده...با زنهاي مردم مقايسش نكن و انتظار تغييرات ناگهاني و يكطرفه رو نداشته باش!
مطمئن باش اون يه دختر كوچولوي 5 ساله نيست كه اگه كنترلش نكني بره و بهت خيانت كنه.و اگر روزي اين جور شد و تو دست از كنترلش برداشتي و ايشون بهت خيانت كرد (كه به نظر من بعيده چون اگه ميخواست اينكارو كنه با اصرار فراوان ازت نميخواست طلاقش بدي!!) همون بهتر كه بره.
چه فايده در تعهدي كه به زور تو بوجود اومده باشه ... تعهد به همسر بايد در ليلي خانم دروني باشه وگرنه چه تضميني كه تا آخر عمر لحظه اي ازش غافل نشي و اون نره دنبال يكي ديگه ؟
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
وقتی تنهاییم، دنبال يار می گردیم
پیدایش که کردیم، دنبال عیب هایش می گردیم
وقتی که از دست دادیمش، دنبال خاطراتش می گردیم
و همچنان تنها می مانیم
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
[color=#FF0000]
قدم نخست در عشق این است که اجازه دهیم آنکه دوستش داریم کاملا خودش باشد و او را چنان تغییر ندهیم که با تصویر خودمان هماهنگ شود ، چرا که در غیر این صورت تنها عاشق انعکاسی از خود شده ایم که در او می یابیم.
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط yasa
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی دل
اما طرف دیگه قضیه اینه که: اینجا عده ای هستند که تعریفشون از آزادی و پوشش و غیره تناسبی با آموزه های دینی و اخلاقی یا حتی عرف جامعه ما نداره. شما باید برای خودت و زندگیت بر اساس اعتقاداتی که حتما حتما حتما برات مهمه و به درست بودنشون ایمان راسخ داری یک چهارچوب درست کنی و ...
بي دل جان واقعا منظورت از اين حرفا چيه؟ :97:
یاسا جان حالا چرا اینقدر خشمگین و غضبناک؟! فکر کنم کودک جان شما هم بعله ها!
با بعضی از صحبتهایت که مربوط میشه به اعتماد و احترام متقابل موافقم.
اما ببین عزیزم ما اینجا در درجه اول داریم مشکل اورژانسی این آقا را بررسی می کنیم و کاری هم با بحث های فمینیستی و روشنفکری و غیره نداریم. یکسری بدیهیات و اصول و قوانین واضح و مشخص در جامعه ما وجود داره (منظورم همین جامعه ای که فرید و لیلی گرامی توش دارن زندگی میکنند است ) که به هر حال تا حدی تبعیت از اونها لازمه و خارج از اونها عمل کردن مشکلاتی رو با خودش به همراه میاره!
مثالش همین بحث پوششش یا حجاب: اگر اعتقادات دینی و اخلاقی مد نظر نیست و فقط برای عرف جامعه باشه که خوب هر دو طرف بالاخره باید یک حد و حدودی رو رعایت کنند. و نیازی به جر و بحث هم نداره مگر اینکه خانوم بخواد به همه چیز پشت پا بزنه و با ظاهر عجق وجق بره بیرون که آبروی خانواده را خدشه دار میکنه!
اما اگر مبنا اعتقادات باشه قضیه فرق میکنه. که در مورد فرید خان بنده برداشتم این است که اصلا مبنای دینی و اعتقادی ندارد. و اینکه بنده به فرید خان گفتم "حتما حتما حتما برات مهمه و به درست بودنشون ایمان راسخ داری"، به خاطر این جمله ایشون بود:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط farid.lili27
1چیزرو باید اعتراف کنم.باخودم میگم چه اشکالی داره هرجور دوس داره بگرده مهم اینه که منو دوس داشته باشه اما نگاهه مردایه دیگه اینکه بهم بگن بی غیرت وهزارتا کنایه دیگه تحملش سخته.اصلا چه اشکالی داره همه بگن زنت زیباس(اما یه خورده که نه خیلی سخته)چی میشد خودشو فقط واسه فریدش قشنگ میکرد؟
برای اینکه انگار ظاهرا براش مهم نیست! و بهش اعتقادی نداره فقط به خاطر حرف مردم به خانومش حجاب رو توصیه میکنه!
این هم از دو حالت ناشی میشه: 1. یا خانوم داره خلاف عرف و قوانین جامعه با ظاهر زننده میره بیرون که تحملش برای همسر به لحاظ آبرو و...سخته 2. یا اینکه پوشش خانوم در حد متعارف و معموله منتها آقا فرید در حالیکه نه خودش به حجاب اعتقادی داره و نه خانومش میخواد برای ایشون سخت گیری کنه اونهم فقط و فقط به خاطر غرور و تعصب و...!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط yasa
شما مطمئن باش حتي دين هم توصيه نميكنه كه آقا فريد اعتقاداتش رو بايد به خانمش تحميل كنه! :160:
اگر اين عقايد واقعا حتما حتما حتما اينجوري كه شما نوشتي براي ايشون مهم بود به همين راحتي و تنها به خاطر زيبايي اين دختر خانم اين عقايدو زير پا نميگذاشت!!:160:
بله همونطور که گفتم آقا فرید خودشون هم اعتراف کردند که به حجاب اعتقادی ندارند.
اما من نمیدونم شما از کجای حرفهای من این برداشت رو کردی که ایشون باید حجاب رو به خانومش تحمیل کنه؟ً!!!
ایشون حتی اگر در اون پستش مینوشت که حجاب براش بدلایل اعتقادی مهمه، بنده براشون پستهایی میزدم از تجربیات خودم که چطور میتوان خانوم را بدون اعمال زور و... به حجاب و ... علاقمند کرد. قصد بنده القای مبانی اعتقادی نبوده و نیست! بنده قصدم ارائه روش بود بر مبنای اعتقادی که ایشون خودش درست میدونه. و این برخلاف اون کاریست که عده ای در این سایت میکنند که مراجع رو در تنگنایی میذارن که اصول اعتقادی (حالا روشنفکری ) خودشون رو حتما تحمیل کنند. نمونه واضح و روشنش تاپیک آقا حامد هستش.
و اما!
آقا فرید میتونه به خانمش اجازه نده که خانوم تنهایی بره سفر کما اینکه خانوم هم (هر چند به زور) خواستار اجازه ایشون برای رفتن به سفر بود.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط farid.lili27
دوباره اس داد که برم؟باید فک کنم نیاز به ارامش دارم.
اینطور حقوق رو ایشون ازش برخورداره و توافقی هم از قبل در موردش نشده. همه تاکید من به آقا فرید این است که "نه از اینور بام بیافتن نه از اونور"!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط yasa
بي دل جان يادتون باشه حجابي كه به خاطر دل شوهر محترم باشه به درد همون شوهر محترم ميخوره نه خداي عزوجل!!! :160:
یاسا جان جتی زن کافر و ... (بلا تشبیه و بلانسبت خانوم لیلی) چنانچه رفتار مرد مسلمانش به دلش بنشینه و عاشق همسرش بشه حاضر میشه اسلام رو بپذیره با همه سختی های ظاهری اش. اما خوب این به هنر اون مرد بر میگرده که چه تصویری از دین برای خانومش بسازه و چه قدر مقبول زنش باشه. تا اینجاش تحت تاثیر شوهره بله! و هر چند به زور نبوده. اما بعد از اون دیگه اون زن میمونه و خدایی که این زن طعم بندگی و عبودیت اش رو چشیده. پس اینقدر راحت نمیشه گفت که: به خاطر دل شوهر محترم و... نمیشه رعایت کرد. اگر عشق باشه همه چی ممکن میشه. منهم اوایل (هر چند مطابق عرف جامعه و سر سنگین می پوشیدم) تحت تاثیر رفتارهای همسرم حجابم رو محکم کردم. اما الان برم به هفت تا کهکشان اونورتر هم حجابی رو که انتخاب کردم حاضر نیستم کنار بذارم چون دیگه بهش اعتقاد دارم.
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
سلام
حالم خیلی خیلی خوبه.(نه دروغ گفتم دارم تلقین میکنم)
دیشب خودمو امده ی جنگوجدل باخانوادم وخانوادش کردم.با خودم گفتم یا لیلی یا بقیه.نصفه شب مادرم خواهرم وبرادرم اومدن خونمون.اماده ی کنایه شدم.
مادرم شرو کننده بود.تو خجالت نمیکشی زنتو تنهافرستا........
دیگه گوش نکردم اما سرمو به نشانه ی تایید تکون میدادم که بی احترامی نشه.بعدش خواهرم گف گفته بودم این دختر........بازم فقط حرکاته دهنشو نگاه میکردمو چیزی نمیشنیدم.برادرم هم فقط گف خاک بر سره بی غیرتت.....
گفتم خوش اومدید.لیلی خستع بود بس که شسته بخته کار کرده گفتم بره حالو حواش عوض شه.
خلاصه کمی قانعشون کردم که لیلی قبلا شهره دیگه درس خونده خانم مهندسیه واس خودش بلده راهو چاهو.
اقا اینا با تفو کنایه وتحقیر گذاشتن رفتن.(اما حرفاشون تاثیر نداشت.شعار من یا بقیه یا لی لی)
لی لی زنگ زد اما نتونستم مهربون باهاش صحبت کنم اخه نامرد حتا تعارفم نکرد بیا حسابیم داره خوش میگذرونه کیف میکنه برخلاف نظرم رفتار کرده دختریه بی کله.
با صدایه شادو خندون بلند به سلام فریدجونم(جونم مبحث خرکردنشه)جات خالی(اره جونه عمت)
واست کلی چیز میز خریدم سوربریز(مبحثه رشوه)اومدم 2تا سوال کنم که با چی رفتی کجایی گفتم باز میگه شرو کردیا.
خلاصه تا حالا اینقد شاد ندیده بودمش.
گفتم کار دارم باید برم(افعاله معکوس که نه دلم واست تنگه باهام حرف بزن)باورتون میشه گف نه نرو دلم واست تنگه خ...ه.ته دلم داشتم بشگن میزدم.گف بزار تعریف کنم دیگه.(تومنی 1 کلمه باهام حرف نمیزدا)
گفتم باید برم استخر!!!!(خودمم خندم گرف کدوم استخر؟ازکی تا حالا استخر برو شدم نمیدونم .میخام برم کتاب بخرم)
فقط خاستم بفهمه منم خوش میگذرونم.
خوب باشه(بانارحتی.)بعدا زنگ میزنم در دسترس باشیا.(عمرا از این حرفا نمیزد کاش زودتر میرف!!)
اما این خانم شیوا انگار لیلیه.حرفاش ادمو میسوزونه ها تند واتشینه.البته شعراش.
یاسا باشه نزن قبول دارم اشتباهمو.بهترین زنه دنیا رو دارم میخاستم عوضش کنم قافل از اینکه از دستش میدم.قول دادم خودم عوض شم دیگه دعوام نکنین دیگه.
سبزه خدا از دهنت بشنوه که این بی کله زودتر برگرده تا ببینه چقد عوض شدم
بی دل جان ایشالا که بخشیدیم ها؟خوب اره زیادی بهش گفتم دوست دارم فک کرده خبریه(شیطونه میگه یه بار برم دادگاه بگم اره طلاقت میدم بچزونمشا)هرگز اینکارو نمیکنم اما زیاد 1حرفو تکرار کنی معناشو از دس میده وفایده ای هم نداره راس میگی.باشه چشم.دستت درد نکنه بابت شعرت.متشکرم.
کارهایه امروزم خریده کتاب خوندنه تابیکهایه انی وتفسیرش ونوشتنه خاسته های خودمو خودش.
باتشکر فرید
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
يه سوال
كار شما چيه؟احساس ميكنم مدت زيادي رو توي خونه هستين!
پيشرفت خوبي داشتين...خيلي خوبه...مسائل بين شما و ليلي به هيچ كس حتي مادر و خواهر و برادرتون ربط نداره....
سعي كنيد هميشه كاري كنيد كه از دخالت ديگران در افكار و عقايدتون از جمله برادرتون كه مثلا با جمله " خاك بر سر بي غيرتت..."ميخواد فكر شما رو زير و رو كنه مقابله كنيد !!!
به اين روند ادامه بده...ديدي اگه رهاش كني دوباره به طرفت مياد....
فقط صبور باش و تحمل كن...نتايج اين سفر مجردي ليلي خيلي خوبه....صبر صبر صبر كن...
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
ديدي اونم تو رو دوست داره كه اونجا هم به يادت بوده . انقدر نگو اون اونجا بهش خوش مي گذره و به من فكرم نمي كنه . اون الان بيشتر از تو له له مي زنه كه برگرده .فقط يه خورده ناز نازيه و كوچولو . اگه به يادت نبود و رفته بود با دوستاش خوش بگذرونه واست اين همه چيز ميز نمي خريد به قول خودش . اينطوري فكر نكن كه رشوه مي خواد بده . تو چرا همش بدترين حالتو متصور مي شي ؟
خيلي خوبه كه اين اتفاق زودتر پيش اومد كه زودتر متوجه اشتباهاتتون بشيد و مثل ما بعد از اينكه از هم جدا شدين تازه نيفتين به فكر اينكه چي كار بايد مي كردي كه نكردي ؟
خدا رو شكر .:72:
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
ارشد برق خوندم.اما مدیر عامل 1شرکت هستم بیشتر از این نمیتونم توضیح بدم چون تقریبا همه میشناسن شرکتو.صب تا ساعت 6 عصر کارمیکنم اما میتونم زودتر هم تعطیل کنم.بیشتر کارم با اینترنت و گرفتن ودادن یه سری اطلاعاته.
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
فريد عزيز
خيلي خوشحالم كه تونستي در مقابل توهين هاي خونوادت صبور باشي ادامه بده
خوشحالم كه ليلي تو سفر هم به يادته اين يعني اينكه هنوز عاشقته
و اينكه عزيز وقتي ليليت از سفر اومد سوال پيچش نكن و هميشه خوشبين باش تا بدبين
موفق باشي
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
سلام
غزاله عزیز به نکته ی خوبی اشاره کردند .
اینکه شما به همسرت اجازه سفر رفتن دادی و خانوادت همه باهم بیان خونه شما که باهاتون بحث کنند که چرا گذاشتید اصلا نشانه خوبی نیست و مفهومش اینه که شما از روز اول حریم ها رو مشخص نکردید .
در چنین مواردی شما نباید برای خانوادت دلیل کارت رو توضیح بدی چون با این کار به اونها میگی شما حق دارید که معترض باشید و من باید توضیح بدم براتون .
شما میتونستی خیلی محترمانه بعد از اینکه حرفهاشون رو زدن بگید که من 30 سال سن دارم و میدونم چه تصمیمی رو کجا باید بگیرم و چی درسته و چی غلط . این وظیفه ی منه که زندگیم رو مدیریت کنم و ممنون از دلسوزی شما .
یکمی اون حس مردانگی رو در خودتون تقویت کنید . این مردانگی و اقتدار و عزت نفس یک مرد چیزیه که هر زنی بهش نیاز داره .
همونطور که شما به ظرافت و احساسات زنانه ی همسرتون نیاز دارید .
پس برای لیلی یک مرد باشید نه کسی از جنس خودش . در این صورته که لیلی احساس داشتن یک پشتوانه ی محکم و یک همسر مقتدر رو داره .
میزان محبتتون رو با میزان محبت لیلی تنظیم کنید و فراتر نرید تا لیلی جایی برای ابراز احساس کردن نداشته باشه و همینطور این حالت شما براش خسته کننده بشه .
افکار منفی رو هم از خودت دور کن و هرجمله یا کلمه ای که از جانب لیلی کنترل گری شما به حساب میاد رو فعلا تعطیلش کن .
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
تمامیه لینکارو خوندم.
نتایجش=
تسته کودکه درون= 18 تاش جوابه مثبت دادم!!فک کنم وضعم خرابه نه؟
تقسیم بندی خانواده ها=جز خانواده های خشک وسرسخت محسوب میشم.چون بارها بهش میگم من تجربه وسنم از توبیشتره بس نظرمن درستره.اشتباه کنه یا مطابق میلم عمل نکنه شدیدا مجازات میشه(تومنطقه خودم فک میکردم اگه مجازات وتنبیهش سنگین باشه رفتار واشتباهشو تکرار نمیکنه).رو نظر خودم بافشاری واسرار میکنم وسایر موارد که اشاره شده بود.
حالا دلیله جذب شدن به دوستاشو فهمیدم.چون دایم انتقاد میکنم انتظاراتم ازش بالاس تحته فشاربوده عزت نفسش بایین اومده وبا هر بی کله ای رفاقت میکنه.دیگه رویا بردازی نمیکرده چون علایقش سرکوب شده.از ترس تنبیه حتا اگه کارشم بد نبوده باشه کاراشو مخفی میکرده یا دوروغ میگفته.1مثال براتون میزنم.
چارشنبه سوری بهش زنگ زدم که بگم زود میام.تلفنو دیر جواب داد نگران شدم بعد با استرس ونفس زنان جواب داد.شک کردم خاستم بگم زود میام گفتم دیر میام شامتو بخوروگازشوگرفتم همون لحظه اومدم خونه که دیدم ماشینش نیس چراغا خاموشه!!هزارتا فکره بد کردم ماشینو کوچه بالایی بارک کردم رفتم رو مبل نشستموچراغارو بستم.
باخودم فک میکردم رفته سر قرار یا الان با 1غریبه میاد.....وکلی چیزایه دیگه.
30 دقیقه نکشید صدای ماشینش اومد به موبایلش زنگ زدم که کجایی؟گف کجا میخاستم باشم خونه دیگه گفتم باشه.درو باز کرد.وقتی چراغو روشن کردومنو دید به تته بته افتاد.(برخلافه فیلمه اتش بس که طرف نتونس مچه خانومشوبگیره اما من زرنگترم)
سرش داد زدم کجابودی.وسایل از دستش افتاد.رنگش برید.دستشو گرفتم کشون کشون بردمش بیرون.سوار ماشینش شدیم بنزین نداش اما حرکت کرد.گفتم کجاس؟گف سمته چب.داشتم خفه میشدم.داشت ادرس میداد!!ادرس کی بود خدا؟زدم تو صورتش.
دمه 1مغازه نگه داش گف اوناهاش.1مغازه ی لوازم ارایش!!!!
گفتم چرا بهم نگفتی؟خون دماغ شده بود باکش کردو گف مگه محلت دادی؟
ماشین خاموش شد تاخونه بیاده رفتیم(ای حال کردم اخه چکمه بوشیده بود تاخونه جونش درومدتا اون باشه وقتی میگم چکمه نبوش نبوشه!!).باخودم گفتم با اینکه اشتباه کردم اما چه با متانت رفتار کرد.اما اشتباه میکردم تارسیدیم خونه شرو کرد.وسایلشو باز کرد لوازم ارایششو به سمته من برتاب میکرد!!اینا باز خوبه هرچی ترقه بمب فشفشه خریده بود تو خونه روشن میکرد.رفتم اشبزخونه تا ابشاری که واسه چهارشنبه سوری خریده بودو خاموش کنم (اشبزخونه اتیش گرفته بود سقفش سیاه شد)دیدیم داره نارنجک میندازه!!خونمون رسما جنگ بود.دویدم نایلونو ازش گرفتم.دید چیزی دمه دست نیس با مشتولگدافتاد به جونم(دماغشوبگیرم جونش درمیادا)دیدم گناه داره گفتم بزار بزنه خالی شه.
بردم انداختمش اتاق خوابودرو بستم.شرو کرد به فحش دادن احمق عوضی قازان خان(لقبی که به من داده)میکشمتوچندتا فحش تیم ملی که نمیتونم بگم.
اروم که شد رفتم درو باز کردم خودشو زد به خواب.گفتم عزیزم معذرتواگه از اول گفته بودی اینجوری نمیشد.دیدم گوش نمیده باشدم برم اشبزخونه که با صدایه گرفته گف نبندی درو میترسم.گفتم اشتی؟جواب ندادو خوابید.
اینم چهارشنبه ی ما
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
خوب آقا فريد ؟
نتيجه ؟
كودكت كه آزرده است
والدت هم چنگي به دل نمي زنه و مستبد مجري از نوع غير سازنده است .
حالا اينارو فهميدي ؟ بعدش چي ؟مي خواهي چيكار كني قازان خان !!
فرصت حرف زدن بهش ندي و انتظار داشته باشي كه دوست داشته باشه و نره تقاضاي طلاق بده ؟!
ازش ايراد بگيري و بزني توي صورتش و توقع داشته باشي كه دوست داشته باشه و نره تقاضاي طلاق بده ؟!
شخصيتش را نابود كني و توقع داشته باشي كه دوست داشته باشه و نره تقاضاي طلاق بده ؟!
هويت و اعتماد به نفسش رو از ش بگيري و دوست داشته باشه و نره تقاضاي طلاق بده ؟!
به نظرم ديگه از دسته گلهايي كه به آب دادي حرف نزن و تعريف نكن از تصميمات جديد و تغييرات جديد حرف بزن و بگو كه اعمال جديدت چي بوده . چي را جايگزين اين دسته گلهايي كه به آب دادي مي خواهي بكني . بگو تغييرافكار و احساسات و اعمالت چي بوده و هست و خواهد بود .
به واقع از خواندن ماجراي چهارشنبه سوري دردم آمد .
فكر مي كني وقتي يك خانم - يك زن ميره لوازم آرايش مي خره آنها را براي چي مي خره ؟ براي كي مي خره ؟ چرا از آنها استفاده مي كنه ؟!و....
نمي شد از لوازم چهارشنبه سوري جور ديگه اي استفاده كرد كه خاطره اي به ياد ماندني و خوش براي هر دو شما داشته باشه ؟!
زدي توي ذوقش . آن هم بد فرم . ناجور .
حالا چي فريد ؟ واقعا حالا چي ؟ مي خواهي چيكار كني ؟!
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
باشه قبول .اما نمیدونستم.به خدا نمیدونستم.اصلا اون از یه کره ی دیگه اومده من از یه کره ی دیگه.تازه معنای کاراشوحرفاشو میفهمم.راجعه به شخصیتها که دسته بندی شده بود من (من خوب هستم شما خوب نیستید)ولیلی(من خوب هستم شما هم خوب هستید)هستش.فک نمیکنید لی لی زیاد خوشبینه؟میگه من خوبم بس همه هم خوبن با من مهربونن وقصدوقرضی ندارن.این خوب نیستا.
این مطالبو که خوندم فهمیدم چرا میگه تو کارو به من ترجیح میدی تو خشکی متعصبی.من بیشتر والده انتقادگرم.انظباطی قانون مداروباید نبایدگو.
کارهام=
1حذفه تفکراته منفی
2جایگزینی مثبتها
3تاکیید
4تجسمه مثبتها
5ممارست تمرین
میخام رو بالغم کار کنم.بچمو نوازش کنم.والدموانعطاف بذیر کنم.
فقط یه چیزی وقتی من بالغم اون کودکه.
و وقتی من والدم اون بالغه.نمیدونم متوجه شدید یا نه؟
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
ببين فريد
همه ي انسانها اين حالات نفساني و شخصيتي ( كودك - والد - بالغ ) را دارند و هر لحظه ما در هر كدام از اين حالات شيفت مي كنيم حالا اگر قرار باشه كه تعادل بين اين سه حالت در ما به هم بخوره رفتارها و احساسات و عملكردهاي ما بيشتر حالت كودكانه يا والدانه و يا بالغانه مي گيره .
تو دائم در حالت كودك و والد مستبد مجري سازگار منفي هستي و كمتر سري به قسمت بالغانه و والد مجري سازگار مثبت و والد مهربان وجودت مي زني نتيجه اش هميني است كه مي بيني .
پس بهتره روي والد مهربانت كار كني . والد مهربان تائيد - نوازش و تشويق مي كنه اما مسئولانه و سازنده و به جا .
والد مجري سازگار مثبت بايد و نبايد تعيين مي كنه اما وارد بخش تخريب نمي شه مثل اينكه تو بخواهي هر لحظه شكلات بخوري ولي والد مجزي سازگار مثبت مي گه يك دانه كافيه دندانهايت خراب مي شه و والد مهربان منفي هم مي گه هر چقدر دوست داري بخور !( ابدا به خراب شدن دندان ها و سلامتي فكر نمي كنه )
خلاصه اينكه
نگران اين موضوعات و شيفت كردن ها نباش . اين حالات طبيعي است . قرار نيست كه وقتي تو بالغي او هم بالغ باشد يا وقتي تو كودكي او هم كودك باشه .
اما مي تواني وقتي بالغ هستي ( اين مكاني و اين زماني ) براي واقعي كه واقعا لازم است كه ليلي هم در وضعيت بالغ قرار بگيره به او كمك كني .
چه جوري ؟
به نظر من ....نظر تو چيه ؟
من فكر مي كنم .....تو چي فكر مي كني ؟!
از ديد من ....از ديد تو ....؟!
و با طرح سئوال چرا ،چگونه و ..... ( حتي صدا و زبان بدنت بايد اين مكاني و اين زماني باشه )
طرف مقابل هم به بالغ شيفت مي كنه و باز هنر توست كه چطور بتواني اين وضعيت را در گفتگو هاي جدي فارق از فضاي احساس و بايد و نبايد ها حفظ كني .
در ضمن آنجا كه نوشتي برنامه ريزي ات چيست و در حال فراگيري موضوعات هستي در بخش كودك سازنده مثبت خودت هستي . بهت تبريك مي گم . چون خيلي باهوشي و گيرايي فوق العاده اي داري . واقعا آفرين .
اما يادت نره كه تو كنترل گر و وابسته هم هستي و بايد يه فكري براي اين بخش بكني .
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
سلام آقا فرید گل
خیلی سریع داری پیشرفت می کنی ها!:104:
راستش روز اول که اومده بودی اینجا منم یه مقدار ازت ترسیدم انقدر که عصبانی بودی
ولی حالا می بینم استعداد خیلی زیادی برای اصلاح خودت داری
ببین تو بالغ رفتار کن باور کن لیلی صد و هشتاد درجه عوض می شه
راستش عزیزم شما تحصیل کرده آقا مهندس آخه بهت میاد زنتو کتک بزنی؟
باید به من قول شرف بدی هر کاری که همسرت کرد حتی اگر مطابق میل تو نباشه بازم تا آخر عمر کتک بی کتک، قول مردونه !
آنی خیلی خوب داره کمکت می کنه و می بینم که تو هم داری رو حرفهاش فکر می کنی و خوب تمرین می کنی آفرین
ما همه اینجا کنارت هستیم تا لیلی خانومو برگردونیم، اما ایندفعه لیلی خانومی که هیچوقت طلاق نمی خواد!:72:
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
من هم ترسیدم ولی الان خیلی امیدوارم چون اقا فرید دوست داره که مشکلاتش حل بشه:104:
من پیشنهاد می کنم در کنار سایت از یک مشاوره خبره هم بهره بگیرید
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
سلام آقا فريد
فريد و ليلي...چه بامزه!
آدم ياد سريال خانه سبز مي افته كه فريد و ليلي بالا پشت بوم آپارتمانشون زندگي مي كردن و مدام هم قربون صدقه هم مي رفتن...:311:....برعكس شما دو تا :163:
چقدر خوبه كه مردي انقدر به سرعت متوجه نقطه ضعفاش مي شه بدون اينكه مدام خودشو توجيه كنه و ديگري رو بكوبه. آفرين:104:
كاشكي بعضي ها از شما ياد بگيرن :303:
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
خوب که نگاه میکنم بسره بدی نیستما مگه نه؟!!!!ایول ایول داش فریدو ایول.:227:
دختره ی بیکله قدرمو نمیدونه که.
تمامیه عکساشو از رو درو دیوارو یخچال برداشتم گذاشتم اتاق خواب.تا فعلا به خودسازی زندگی سازی ببردازم.
واویلا لیلی دوست دارم خیلی!(نمیدونم چرا حسه خوبی دارم انگار دارم درکش میکنم انگار دارم واقعیتارو میبینم.)
اخی اینجا خانومها چقد ازمن ترسیدنا!جذبه رو دارین؟!!!!!بابا من فقط عصبانی بودم.
سابینای عزیز قول میدم حتااگه بازم بهم گفت قازان خان دس روش بلند نکنم.مرده وقولش:305:
فقط ترسم اینه که من با شما دارم درمان میشم اما اون با اون بی کله ها داره خلتر از اونی که هس میشه.اون صدبرابره من لجبازه امیدوارم تغییر رفتارم اونم تغییر بده.
شب قراره تماس بگیره(من تصمیم گرفتم به هیچ عنوان تماس نداشته باشم تا خودش بخاد)بازم میخام معمولی وکوتاه باهاش برخورد کنم.
اس ام اس داده چیکار میکنی که سرت گرمه خبری از من نمیگیری؟نکنه زیرسرت متکا شده؟اوی حواسم بهت هستا.
جواب ندادم.(فک کنم حسه کنجکاویش داره اذیتش میکنه یا شک کرده.چه قد خوشحالم.حس میکنم واسش مهمم.باورم نمیشه این همون لی لیه.این همه اون منو حرص داده بزار الانم یه خورده اون بهم شک کنه!)
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط farid.lili27
امیدوارم تغییر رفتارم اونم تغییر بده.
هر که آید یک قدم در راه دوست
صد قدم یارش در استقبال اوست ...
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط farid.lili27
خوب که نگاه میکنم بسره بدی نیستما مگه نه؟!!!!ایول ایول داش فریدو ایول.:227:
دختره ی بیکله قدرمو نمیدونه که.
پسر خوبی شدی به شرطی که اونقدر این تمرین ها رو ادامه بدی که ملکه ذهنت بشه، حواست باشه تا دیدی یه خورده اوضاع بهتر شده فوری همه چی یادت نره، لیلی خانوم هم این آقا فرید جدید رو ببینه قدرشو می دونه، قبلا اینطوری نبودی که آخه!
تمامیه عکساشو از رو درو دیوارو یخچال برداشتم گذاشتم اتاق خواب.تا فعلا به خودسازی زندگی سازی ببردازم.
:104:
سابینای عزیز قول میدم حتااگه بازم بهم گفت قازان خان دس روش بلند نکنم.مرده وقولش:305:
:104:
فقط ترسم اینه که من با شما دارم درمان میشم اما اون با اون بی کله ها داره خلتر از اونی که هس میشه.اون صدبرابره من لجبازه امیدوارم تغییر رفتارم اونم تغییر بده.
خوب بعد برگشتن از مسافرت می خواد با شما زندگی کنه و از شما تاثیر می پذیره، نه از دوستاش
بزار الانم یه خورده اون بهم شک کنه!
دیگه لجبازی نداشتیمااااا
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
آی آقا فرید حواست باشه از اونور بوم نیافتی پایین
حالا که داری میبینی لیلی دوستت داره حواست باشه لجبازی نکنی و ....
یه زندگی با همدلیه که زندگی میشه . مبادا یه وقت انقدر احساسات لیلی جان رو بی پاسخ بگذاری که از اونطرف مشکل ساز بشه و دوباره احساسات اونم سرکوب بشه .
اعتدال رو همیشه رعایت کن .
نه به دوست دارم و میمیرم برات هایی که قبلا میگفتی نه به این حد بی تفاوتی .
جواب بده اما بدون کجابودی و چه کردی و بدون عاشقتم و مردم از دوریت . تعادل یعنی اینکه پیامش رو بی جواب نذاری اما به اون چیزی که اون مد نظرش هست هم اشاره نکنی . یک جمله عادی معمولی . مثل : امیدوارم بهت خوش بگذره و خستگی از تنت بیرون بره _ خوشحالم که رفتی سفر و شاد هستی
وقتی هم زنگ میزنه همین نوع برخورد داشته باش معمولی و عادی اما وقتی میگه دلم تنگ شده طوری برخورد نکن که سرکوب بشه و از بیان احساسش خودداری کنه . اگر پرسید چه میکنی بگو مطالعه و کار و زندگی اما بی پاسخ نذار و یا از سرخودت بازش نکن .
در مورد تاثیر گرفتن از دوستاش هم کاری نداشته باش و فقط روی خودت کار کن و بدون اگر دوست داشته باشه از تو تاثیر خواهد گرفت و در مقابل تغیراتت بی تفاوت نخواهد بود.
فکر نکن تغییر کردی و تموم شد باید تمرین کنی و مواظب باشی یه وقتایی احساسات و هیجاناتت باعث نشه بری توجاده خاکی .
راستی شما که گفتی بعد از اون قضیه اول سر اعترافش دیگه کتکش نزدی اما تو چهارشنبه سوری هم که گل کاشتی آقا . کنترل این خشم و عصبانیتت رو داشته باش که تمریناتو خراب نکنه .
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
سلام.
بله اقای باران چهارشنبه هم گل کاشتم.حقیقتش یادم نبود که بهتون بگم.الان تماس گرفت عینا اتفاقاتو میگم.
ل=سلام خوبی؟چرا جوابه اس ام اس ندادی؟
ف=سلام خوبم.توحالت خوبه؟1خورده کار داشتم نتونستم جواب بدم.
ل=حسابی داری حرص میخوری نه؟شال سرمه ومانتو صورتیمو بوشیدما.
ف=(وای خدا این ادم نمیشه)هرجور راحتی.سعی کن بهت خوش بگذره.
ل=خیلی خوش میگذره.کلی ازت دورم هرکار دلم بخاد میکنم تا بسوزی.
ف=(مگه برنگردی بی کله)شیطون.
ل=توچرا یه طوری شدی؟خودتی؟مریض شدی؟(خندید)
ف=(کفرمودرمیاره میخام خفش کنم!انی سابیناباران بی دل سبزه سبکتکین شیوا بچه های همدردی.همینا کافی بود از کوره در نرم.)نه عزیزم همه چی ارومه.
ل=فرییییییییییییییییییییی ید
ف=(مرض 4تا مرد میشنون چرا داد میزنی اخه)جانم چی شد؟
ل=کلاسام شرو شده.دوستام خبر دادن.
ف=(اره جونه عمت مشکوکی بهم)جدی؟(نیاد یه وخ من کلی کار دارم)
ل=خوب راستش جلسه اول هفته ی بعده.راستی با دوستام قرار گذاشتم بازم مجردی بریم مسافرت.
ف=(من اینو میکشم!بی چشمورو.توخیلی بیجا میکنی با دوستات.)خوب جلسه ی اول مهمه.هوا چطوره؟(موضوع رو عوض کردم)
ل=خودتی موضوعروچراعوض میکنی؟(عاشقه همین تیزبازیاشم)
ف=عزیزم برم؟شام میسوزه غذا ندارما
ل=خوب حرفی کاری نداری؟
ف=نه عزیزم خدافظ
ل=میدونستم به درک.خدافظ برو به شامت برس!!
نمیدونم چرا ناراحت شدوقط کرد.گیر میدم ناراحت میشه.ولش میکنم ناراحت میشه.حالا چی؟مگه چیکار کردم؟
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
سلام آقای فرید
به نظرم شما رفتارت خیلی خوب بوده و خب این رو در نظر بگیر که تو نسبت به قبل تغییر کردی دیگه و از اون جایی که همیشه علاقه به لیلی رو با گیر دادن هات بهش نشون می دادی
الان که بهش گیر نمی دی فکر میکنه بهش بی توجهی
و اون تو رو دوست داره و توجه تو رو می خواد
اگر می خوای تغییر کنه و با تغییرات تو کنار بیاد باید صبر کنی و عجله نکنی و به قول باران مواظب باش چون الان مرحله حساسی هست و تعادل رو رعایت کن
به امید روزی که کنار هم شاد باشید
ناز:72:
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط farid.lili27
بله اقای باران ...........
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست
ظاهرا باید خانم باشند
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
بله آقای فرید من خانوم هستم
آقافرید قرار شد افکار منفی ذهنت رو بریزی دور . چرا هر جمله ی لیلی رو برای خودت تفسیر منفی میکنی .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط farid.lili27
ل=حسابی داری حرص میخوری نه؟شال سرمه ومانتو صورتیمو بوشیدما.
ف=(وای خدا این ادم نمیشه)هرجور راحتی.سعی کن بهت خوش بگذره.
ل=خیلی خوش میگذره.کلی ازت دورم هرکار دلم بخاد میکنم تا بسوزی.
ف=(مگه برنگردی بی کله)شیطون.
ل=خوب راستش جلسه اول هفته ی بعده.راستی با دوستام قرار گذاشتم بازم مجردی بریم مسافرت.
ف=(من اینو میکشم!بی چشمورو.توخیلی بیجا میکنی با دوستات.)خوب جلسه ی اول مهمه.هوا چطوره؟(موضوع رو عوض کردم)
ل=خودتی موضوعروچراعوض میکنی؟(عاشقه همین تیزبازیاشم)
ف=عزیزم برم؟شام میسوزه غذا ندارما
ل=خوب حرفی کاری نداری؟
ف=نه عزیزم خدافظ
ل=میدونستم به درک.خدافظ برو به شامت برس!!
نمیدونم چرا ناراحت شدوقط کرد.گیر میدم ناراحت میشه.ولش میکنم ناراحت میشه.حالا چی؟مگه چیکار کردم؟
باید بگم لیلی خانوم شما کمی شیطون تشریف دارن . کمی تغییر در تو احساس کرده میخواد امتحانت کنه و پا رو حساسیت هات میذاره . بازم این کار رو میکنه حتی ممکنه چیزایی ببینی که بیشتر از قبل شما رو تحریک کنه . اما مواظب باش و همینطور هوشیار و درست عمل کن.
بازیای لیلی رو یادبگیر و یه قدم ازش جلو باش و نذار که احساساتت رو تحریک کنه .
وقتی میگه با دوستام بازم مجردی میریم مسافرت
نباید بگی باشه برو
نباید احساساتت تحریک شه و بگی بیخود کردی حق نداری بری
باید نه رد کنی نه تایید . میتونی بگی بعد راجع بهش تصمیم میگیریم .(یعنی معلوم نیست در آینده چه تصمیمی بگیرم)
میدونی از چی ناراحت شده از اینکه نتونسته به نتیجه ای که میخواد برسه و دستتو بخونه و در رابطه با سوالش بلاتکلیف مونده و بی جواب گذاشتی .
تا امروز توجه تو به لیلی محدود شده بوده به گیر دادن ، غرزدن ، بکن نکن کردن . حالا که میخوای تغییر کنی نباید بی توجهی رو جایگزین این توجه غلط کنی بلکه باید از راه درستش به لیلی توجه کنی . برای اونم سخته که تغییرات تو رو بپذیره و حتی باورش کنه . زمان میبره اما نتیجش خوبه . پس صبور باش و ادامه بده و نذار هیچ چیزی از این راه درست منحرفت کنه.
راهت طولانیه آقافرید و ممکنه تو این راه با چیزایی مواجه بشی که انتظارشو نداشته باشی .حواست به اعتدال تو رفتارت باشه . نه بی توجهی نه مجنون بازی .
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
آقا فرید! پسرم! قربون دستت مادر! حالا که داری زحمت میکشی و برنامه اصلاحات انجام میدی و پسر به این خوبی شدی، یه خورده اون مکالمه درونی ات رو هم لطیف تر و قشنگترش کنی و در ضمن کمتر بوی خون و کشت و کشتار بده هم بد نیست!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط farid.lili27
سلام.
بله اقای باران چهارشنبه هم گل کاشتم.حقیقتش یادم نبود که بهتون بگم.الان تماس گرفت عینا اتفاقاتو میگم.
ل=سلام خوبی؟چرا جوابه اس ام اس ندادی؟
ف=سلام خوبم.توحالت خوبه؟1خورده کار داشتم نتونستم جواب بدم.
ل=حسابی داری حرص میخوری نه؟شال سرمه ومانتو صورتیمو بوشیدما.
ف=(وای خدا این ادم نمیشه)هرجور راحتی.سعی کن بهت خوش بگذره.
ل=خیلی خوش میگذره.کلی ازت دورم هرکار دلم بخاد میکنم تا بسوزی.
ف=(مگه برنگردی بی کله)شیطون.
ل=توچرا یه طوری شدی؟خودتی؟مریض شدی؟(خندید)
ف=(کفرمودرمیاره میخام خفش کنم!انی سابیناباران بی دل سبزه سبکتکین شیوا بچه های همدردی.همینا کافی بود از کوره در نرم.)نه عزیزم همه چی ارومه.
ل=فرییییییییییییییییییییی ید
ف=(مرض 4تا مرد میشنون چرا داد میزنی اخه)جانم چی شد؟
ل=کلاسام شرو شده.دوستام خبر دادن.
ف=(اره جونه عمت مشکوکی بهم)جدی؟(نیاد یه وخ من کلی کار دارم)
ل=خوب راستش جلسه اول هفته ی بعده.راستی با دوستام قرار گذاشتم بازم مجردی بریم مسافرت.
ف=(من اینو میکشم!بی چشمورو.توخیلی بیجا میکنی با دوستات.)خوب جلسه ی اول مهمه.هوا چطوره؟(موضوع رو عوض کردم)
ل=خودتی موضوعروچراعوض میکنی؟(عاشقه همین تیزبازیاشم)
ف=عزیزم برم؟شام میسوزه غذا ندارما
ل=خوب حرفی کاری نداری؟
ف=نه عزیزم خدافظ
ل=میدونستم به درک.خدافظ برو به شامت برس!!
نمیدونم چرا ناراحت شدوقط کرد.گیر میدم ناراحت میشه.ولش میکنم ناراحت میشه.حالا چی؟مگه چیکار کردم؟
در ضمن زن و شوهر هر چقدر هم که رابطه شون لازمه که صمیمانه و دوستانه و عاشقانه و ... باشه اما رعایت احترام در گفتار و بکار بردن کلمات شایسته، عشق و احترام بینشون رو صد چندان میکنه.
در ثانی!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط farid.lili27
اخی اینجا خانومها چقد ازمن ترسیدنا!جذبه رو دارین؟!!!!!بابا من فقط عصبانی بودم.
آره من از جذبه شما دل و روده ام به هم پیچید اونقدر خندیدیم قازان خان!:163:
فقط ترسم اینه که من با شما دارم درمان میشم اما اون با اون بی کله ها داره خلتر از اونی که هس میشه.
اینجا هم ما کم رفقای ناباب نیستیم! تازه این تالار ذغالش هم حرف نداره:311: خانومت اشتباه نکرده که گفته زیر سرت متکاست: فردا دعواهاتون یکی اش سر همین تالار خواهد بود : متکای مورد نظر! که نمیتونی ازش دل بکنی. لامشب! اعتیادش کمر آدمو میشکونه! ای روژگار!
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
[/quote]
بی دل جان راست میگه من از وقتی با این تالار اشنا شدم همه ی زندگیم تعطیل شده:163:
دعوام نکنید دست خودم نیست این تالار خیلی جذابه:227:
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
:311::311:فريد جدا بامره اي . از خنده روده بر شدم .
آخه مرد حسابي آدم به زنش مي گه غذا داره مي سوزه ؟!!!
اين هم يه جور له كردن طرفه ديگه . له كردن كه شاخ و دم نداره عزيز جان . بهش متلك مي گفتي بهتر بود تا بگي شام داره مي سوزه !براي ليلي يعني ارزش حرف زدن با تو كمتر از سوختن غذا است !
خوب .
به نظر من كلا ديالوگ خوبي بوده به غير از آن مكالمه هاي دروني كه داشته اي . بايد دل و زبانت با هم يكي باشه تا طرف مقابلت باور كنه و احساس واقعي را از حرفهاي تو بگيره . اين دو گانگي را طرف مقابل درك مي كنه و از اثر گذاري كم مي كنه . پس دلت را با زبانت يكي كن .
مكالمه ي دروني تعطيل پسر شيطون .
و يادت باشه وقتي كه تصميم به انجام كاري مي گيري كانتكس دروني تو به روي محيط و اطرافيان و كائنات اثر مي گذاره و دريافتهاي تو همان مي شود كه كانتكس دروني است . قصدت و اعلام هايت را بلند بگو و از ريز تا درشت همه و همه را بنويس و با صد وجودت آنها را اعلام و اذعان كن . مي بيني كه شگفتي فوق العاده اي در انتظارت خواهد بود . تا كانتكس و قصد خودت گير و گرفتاري داشته باشه واكنش هاي دريافتي ات هم گير و گرفتاري داره .
راستي مي داني كودك اكتيو داشتن چه نعمت بزرگي است اگر سعي كني اين آزردگي ها را از خودت دور كني و كودكت را اكتيو و مودب نگاه داري و يه فكري براي اين والد جان محترمت بكني . تو يكي از بي نظيرترين ( انسان ها ) مردهاي روي كره ي زمين خواهي شد . :104:
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
فريد جان سلام
خيلي خوشحالم كه داري رو خودت كار ميكني و براي بهتر شدن رابطتون تلاش ميكني .
ميدونم خيلي روزهاي سختي رو طي ميكني . تغيير كردن واقعاً سخته . منم يه همچين روزايي رو تازه گذروندم 2 هفته اول خيلي خيلي سخته بعد كم كم عادي ميشه . من الان تقريباً داره واسم عادي ميشه .
من فكر ميكنم يه ذره سرد باهاش صحبت كردي به قول دوستان بعد از اون همه گيردادن و توجه كردن به ليلي . يك مرتبه اين همه بي احساس و سرد باهاش صحبت كردي فكر كرده بهش توجه نميكني يا كلاً بي خيالش شدي .
وقتي زنگ ميزنه باهاش صحبت كن ، جوب اس ام اس هاشو بده . با همون مهربوني و تغييراتت هم يادت نره .بذار بفهمه دوسش داري و فقط رفتارايي رو كه دوست نداره انجام نميدي . بذار بفهمه به خاطر اون داري تغيير ميكني ولي محبتت نسبت به ليلي كم نشده .
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
سلام سلام.
اره قبول سرد برخورد کردم.ایندفعه بهتر صحبت میکنم.اخه شما اونو نمیشناسید که.واس خودش دابلیوبوشیه.سیاست مداره.خیلی باید مواظبه رفتارم باشم.به خاطر همین سریع خدافظی کردم که بهانه ای دستش ندم.حرفی حدیثی درست نکنه الکی.انی گرامی بهانه ای به جز شام نداشتم تو اون گیری ویری.(استخر هم نمیشد بگم که.اخه کی نصفه شب میره استخر.سوختن غذاروهم به زور بیدا کردم.)
اما نیکا راست میگه.الان فک میکنه متکا بیدا کردم.نباید زیاد بی روح باشم(نه بی نمک نه شور)
باران خانوم درده منو فهمیدا.شیطون گفتی تموم شد؟!خانوم 20 سال سنشه 1ایلوسرکارمیزاره.
بیدل جان تغییر یه دفعه صورت نمیگیره که.مکالماته درونیمو میگم تا دقیقا درجریانه تفکرات ورفتارم باشید.بابا به خدا سخته.همینکه دارم کنترل میکنم از کوره در نرم یا عاداته اخلاقیمو تکرار نکنم خیلیه.کسی بودم که نمیذاشتم از درخونه بره بیرون اما حالا.....
دارم با یه بچه ی سرتق کلنجار میرم.(البته 2تا.زحمته بچه ی درون لی لی خانومم با منه که تحملش کنم قاقا لی لی بهش بدم نازش کنم)
امروز رو وابستگی مفرطم کارمیکنم.(درسته بی کله اس اما بارها گفته فرید تو دوستی نداری رفیقی نداری حتا با اقوامتم رفت امد نداری با خانوادتم که نیستی من باید جوره همشونو بکشم تو افسرده ای باید بستریت کنم تو تیمارستان!)
هیچ وخت حتا به حرفاش فکر نکردم.اما من هیچ دوستی ندارم!!!!:302:
دارم اما بعده لیلی ترکه دنیا کردم.(اخی یاده عروسیمون افتادم)(:305:برو فکره بد بروووو میخام عوض شم دلتنگی ملتنگی نداریما)
بس برایه کاهش وابستگی مفرط=
1برقراری ارتباط با دوستای دبیرستان دانشگاه وبسرخاله بسرعموها
2گردشو تفریح.برنامه ریزی خوب برایه رفت امد با دوستان(باغ کوه استخر گردش)
3گذاشتن وقتوانرزی تو جمع برایه لذت بردن وشاد بودن(بارها گفته تو توجمع چشمات بیشه منه حواست بیشه منه که چی میگم چی میبوشم موهام بیرونه یا نه.اخم میکنی بهمو با علامت میگی موهاتوبزارتو.واس همین هیچ وقت لذت نمیبریم بیشه دوستامون)
4میخام به حریمش احترام بزارم.به نظراتش حرفاش کارهاش حمایتش کنم تا دوباه عزت نفس بیدا کنه ورویابسازه واسم.(نظرموبگم اما تحمیل نکنم)
5میگه شکاکی بد دلی بدبینی.میخام خوشبینومثبت اندیش بشم.چرچیل میگه=مثبت اندیشم که اگه غیره این باشه فایده نداره.ذهنه مثبت زندگی مثبت وذهنه منفی زندگیه منفی.عقل سلیم میگه ذهنه مثبت بهتره.
فقط1مشکله بزرگ بینه قازان خان وفریدوجود داره.قازان اذیتم میکنه.دایم بهم میگه لی لی توخطره.لی لی نیاز به اقابالاسر داره.لی لی هیچی حالیش نیس.لی لی باید مطیع بشه.لی لی باید برگرده.باید محدودتر بشه.نمیدونم با این قازان چه کنم؟جوابه منطقی قانعش نمیکنه فقط به دوروبرش نگاه میکنه وزیره گوشم میگه کی به ایالش این همه ازادی میده که من بدم؟
هرچی بهش میگم لی لی جنس نیس لی لی انسانه.ازاده.عقل داره شعور داره.گوش نمیده بهم
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
به قازان خان محل نذار تا بره پي كار خودش
به فكر زندگي شيريني كه بعد از اومدن ليلي درست ميكني باش . يا ليلي يا قازان خان . يكيشون رو انتخاب كن
همش با خودت تكرار كن :
قازان خان چو بيرون رود ليلي درآيد :324:
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
اين همه دوست اينجا پيدا كردي كمه؟! اين همه آدم آمدن توي حمايتت . از قرار معلوم تعداد پسرخاله ها و پسرعموهات هم همچين كم نيستند . برنامه ريزي ات عالي است .
بايد نسبت به قازان درونت آنجاهايي كه زياده روي مي كنه كه اصطلاحا بهش مي گن "والد خوك صفت " :311: بي تفاوت باشي . يه خورده خودت هم از شرش خلاص بشي بد نيست . زندگي راحت تر و آرام تري را تجربه خواهي كرد كه چي يكي از بالا مدام بايد و نبايد راه بندازه و از زبانش زهر بريزه بيرون . مگه نه ؟!
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
سلام اقا فرید
تبریک میگم خوب دارید از پس حودتون برمیاید مشخصه اراده ی خوبی دارید.:104:
یادتونه اولش که لیلی میخواست بره گفتید:1 ماااااااااااااااااااااااا اااه!
به مولا زیاده!
حالا ببینید خود لیلی انقدر دلش تنگ شده براتون که شروع کلاسو بهونه میکنه و هفته ی دیگه شایدم زودتر بلند میشه میاد:310:
گفتنی ها رو کارشناسان عزیز و دوستای خوب گفتن من فقط نقش امید دهنده رو اینجا دارم میام میخونم و از این راهی که برای تغییر در پیش گرفتید لذت میبرم و بهتون افرین میگم موفق باشید:227:
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
farid.lili27 گرامی
ورودت به تالار همدردی را گرامی می دارم .
بزار اول آفرین بگم به پذیرش و همتت برای تغییر :104::104:. با این روند و روحیه پیش بری می تونم تصور کنم که چقدر زندگی خوبی خواهی ساخت :72::72:.
نکاتی را لازم دیدم عرض کنم .
ریشه اصلی کنترل گری شما در حق لیلی سه مورد اساسی است :
1 - احساس مسئولیت افراطی ( مسئولیت خود ساخته و افراط در آن )
2 - علاقه و عشق مالکانه
3 - پیوند حیثیتی
حال در مورد هرکدام توضیح مختصری می دهم :
1 - وقتی ما فراموش می کنیم هر کس مسئول اعمال و رفتار خودشه و فکر می کنیم مثلاً به عنوان همسر مسئول هستیم که دیگری را بسازیم و جلوی اشتباهاتش را بگیریم ، این احساس مسئولیت غلط و افراطی موجب کنترل گری فرساینده می شود .
2 - وقتی ما دیگری را به خاطر خودمون دوست داشته باشیم و کاملاً علاقه احساسی باشه رفتارمون با اون فرد سلطه گرانه خواهد شد و مایلیم که به میل ما رفتار کنه و او را همانگونه که بوده و ما انتخابش کرده ایم نمی پذیریم ، در حالی که درستش اینه که ما او را به خاطر خودش دوست داشته باشیم و همانگونه که بوده و ما با علم به آنگونه بودنش او را انتخاب کرده ایم بپذیریم . بعضیها کاملاً احساسی ، شخصی را برای ازدواج می خواهند ( برای چند فاکتور مشخص که در وجود اون فرد به شدت جذبشون کرده مثلاً در خانم شما هوش و تیزی او که شما را خیلی جذب کرده ،) و اما فاکتورهایی رو در وجود او نمی پسندند و در جدال بین عقل و احساس احساس را تقویت می کنند و با این توجیه که اینا رو بعداً درستش می کنم ، تغییرش می دهم ، او را انتخاب می کنند . در حالی که ما حق نداریم چنین برای خود برنامه ریزی کنیم که او را تغییر خواهم داد . بلکه فرد را همانگونه که هست بررسی و ارزیابی کرده و عاقلانه تصمیم به انتخاب یا عدم انتخابش می گیریم و اگر فاکتورهایی را در او نمی پسندیم اما با روند عقلانی انتخابش کردیم یعنی برای خود حل کرده ایم و پذیرفته ایم آن فاکتورها را داشته باشد .
از طرفی علاقه سلطه گرانه نوعی احساس حسادت نسبت به هر کسی که توجهی به معشوق ما پیدا کند بوجود می آورد و این تا حدی است که پیش فرضهایی که کاملاً ذهنی است و واقیعت ندارد برای ما می سازد که باعث حس بد دلی و سوء ظن به گونه ای که همیشه فکر می کنیم اون ممکنه جذب کس دیگری که به او توجه کند شود ( بیرون رفتنش در تصور ما جایی ممنوعه و نزد کسی رفتن است و .... )
3 - در پیوند حیثیتی ، روحیه ما به گونه ای است که هر نوع رفتار خویش خود را آبرو و حیثیت خود می دانیم و اگر از او رفتاری که به زعم ما ناپسنده رخ داد ما برآشفته و ناراحت می شویم و ... رفتار کنترل گرانه را برای حفظ آبرو در پیش می گیریم . ریشه پیوند حیثیتی در وابستگی به ارزیابیهای بیرونی از سوی دیگران و مهم شدن آنها تا جایی است که رفتار ما را مطابق رضایت مردم جهت و شکل می دهد ، به عبارتی بدون اینکه متوجه باشیم برای خود زندگی نمی کنیم بلکه برای دیگران زندگی می کنیم .
این نکات چون ریشه رفتارهایی مثل رفتارها و واگویه های درونی شماست بیان کردم تا به موازات به کار گیری تکنیکها ( تغییر طاهر رفتار ) روی محتوا ( نگرش و ریشه رفتار ) هم به کمک یک روانشناس کار کنید تا این مسائل اساسی حل شود .
در مسیر تغییر رفتار نیز آهسته و پیوسته پیش برو ، فشار زیاده از حد و عجله ، سرخوردگی و فرو افتادن را در پی دارد
موفقیت شما را آرزو دارم :323:
.
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
ماشاء الله آني عزيز انقدر سريع نقطه ضعف هاتون كشف مي كنن و جاي حرف براي كسي باقي نمي ذارن كه ديگه فرمول زير براتون صادق ميشه:
كشف ها و راهنمايي آني+سرعت و دقت فريد= خوشبختي و عشق فريد +خوشبختي و عشق ليلي
خوشبختي و عشق فريد + خوشبختي و عشق ليلي- سرعت و دقت فريد=كشف ها و راهنمايي هاي آني
قرمزها حذف مي شن. آنگاه نتيجه مي گيريم:
كشف ها و راهنمايي هاي آني= خوشبختي و عشق ليلي
يعني ليلي خانم هم بايد از خانم آني بخاطر عشقشون تشكر كنن :46:
آقا فريد! شما به واقع يك عاشق واقعي هستيد(بهتون تبريك ميگم) كه عشقتون رنگ خودخواهي گرفته بود و با راست و ريست كردن اون يه كوچولو ايراداتتون(همون قازان خان) به عشق واقعي بين خودتون و ليلي مي رسيد. دعا مي كنم آدم يا عاشق نشه يا درست و حسابي عاشق بشه :310:
-
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
سلام آقا فرید
خیلی خوب دارید پیش می روید یه چیزی بگم هر دوتون خیلی شیطونیدها :311:
مکالمه تون رو با لیلی خانم خوندم کلی خندیدم. ایول :311::311:
دوست خوبم گفتنی ها رو دوستان گفتند مخصوصا فرشته مهربان عزیز فقط سعی کنید تعادل را رعایت کنید.
موفق باشید.:72: