RE: خداجونم دلم واست تنگ شده چیکارکنم؟
خیلی تنهای عزیز
توکل کنید به خدا انشاء الله همون یه واحد رو هم نمی افتید و پاس میشید:323:
RE: خداجونم دلم واست تنگ شده چیکارکنم؟
خدای مهربون حاجت همه دوستای گلم که اینجا به شوق دیدار تو هستن روا کن:323:
نذار حتی یه لحظه هم تو رو فراموش کنن.
خداجون حاجت منم بده خواهش میکنم :323:
RE: خداجونم دلم واست تنگ شده چیکارکنم؟
نازی جون ممنون از دعات
میگم من چرا همینجا مستقیما حاجتمو از خدا نخوام ؟؟؟
پس ای قاضی الحاجات و یا قاضیَ حاجتی خودت از دلم خبر داری و میدونی چی میخوام ازت ، در کنار سایر بنده هات حاجت منو روا کن یا مجیب دعوة المضطرّین
آمین
RE: خداجونم دلم واست تنگ شده چیکارکنم؟
خداجون مهربون دعای منو فرانک رو مستجاب کن خواهش میکنیم:323:
RE: خداجونم دلم واست تنگ شده چیکارکنم؟
سلام خدا جون :72:
چقدر گشتم تا این تاپیک رو پیدا کردم! از بچه های اینجا یاد گرفتم که برات نامه می نویسن، منم دلم خواست که برات بنویسم. البته قبلا هم دردل هام رو می نوشتم، اما افتاد دست یکی و کلی سوء تفاهم شد برام، حالا می خوام اینجا بنویسم، تو همدردی، بچه های همدردی همه از خودمونن.
خدایا خسته م، خیلی. نمی دونم چرا تنهام گذاشتی؟ چرا دیگه اون حس قشنگ امنیت و امیدواری که در سایه توکل بهت داشتم و از دست دادم؟ اون حس قشنگ رضایت رو که سرنوشتم رو تو کارهایی که کاری ازم ساخته نبود، به تو می سپردم و مطمئن بودم که هرچی بشه صلاحم بوده، رو از دست دادم؟ خدایا، یعنی دیگه دوستم نداری؟ یعنی من اینقدر بد و گناهکار شدم که به حال خودم واگذاشتی؟
خدایا از دست بنده هات گله دارم. خودت می دونی دردم چیه، خیلی برات گفتم، خیلی ازت خواستم، اما صدامو نشنیدی. می دونم که شنیدی و خودتو زدی به نشنیدن ولی علتشو نمی دونم! حکمتته یا غضبت؟
من از خشمت می ترسم!
خدایا بس ام نیست؟ ببین چند وقته؟ همه چیم رو از دست دادم! عزتم! غرورم! اعتماد بنفسم!
بنده هات حرمت شکنی کردن! من حتی از کارم گذشتم، اما باز دارم همونجوری عذاب می کشم! آخه چرا؟
اون اولا که شروع کردن به اذیت، اومدم به درگاهت، قرآن خوندم، یادته چقدر خالص بودم، می دونستم توانش رو ندارم، ازت خواستم که از این مهلکه نجاتم بدی، ولی ... .
بازم می خوام!
خدایا می بینی که زورم نمی رسه! می بینی که بلد نیستم از خودم، از شخصیتم، از حرمتم دفاع کنم! می بینی که چقدر عصبانی می شم و چقدر آزرده، اما نمی تونم حرف بزنم یا کاری کنم، تو خودم می ریزم و خودخوری می کنم!
خدایا غیر تو به کسی نمی تونم دردمو بگم، اگه بگم، می گن دچار توهم شدی! مگه میشه همه یه جور اذیتت کنن؟! یا توهم زدی یا حتما ایراد از خودته؟!
خدایا اما تو شاهدی، تو تمام لحظه لحظه ها تو بودی، نظاره کردی. بابت اونچه که دیدم و دیدی، ازت کمک می خوام!
آخه خدایا خودت می دونی که من با همه نیازم، بخاطر همین بی حرمتی ها از کارم گذشتم و فعلا خونه نشنینم. اما تمومی نداره انگار. آخه من که دفعه اولم نیست تو جمع باشم، اولا که مشکل نداشتم! اما الان یه مدته تو هرجمعی که حاضر می شم، یکی همون کارو می کنه! خدایا چرا؟ مگه من به کی بدی کردم؟ خدایا مگه نمی بینی طاقت بنده ت تموم شده؟ خدایا خسته شدم!
آخه نمی شه که از خونه بیرون نرم و صبح تا شب بشینم پای اینترنت (حالا خدا رو شکر که این یکی فعلا حاشیه امن برام)! آخه من حتی تا یه مغازه هم برای خرید نمی تونم برم!
آخه چرا؟ من که گناهی نکردم؟ خدایا داشتم تا مرز جنون پیش می رفتم، اما ترمز کردم (شایدم تو برام ترمز گرفتی!). اما بازم تحملم تموم شده....
خدایا تو تمومش کن! بنده هات که دست از سرم بر نمی دارن! نمی دونم از کجا آب می خوره؟ زیر سر کیه؟ من که از مسببش نمی گذرم. خدایا این حق رو دارم که نگذرم، مگه نه؟
خدایا تو که قادری، تو که رحمان و رحیمی، تو کمکم کن! خدایا اینجا پیش همه بچه های همدردی ازت کمک خواستم، کمکم کن. واقعیت رو برام آشکار کن و سربلندم کن! یا ارحمن الراحمین! بگو که بی جوابم نمی ذاری :323:
RE: خداجونم دلم واست تنگ شده چیکارکنم؟
دوست عزیز و آبی من!
من نمیدونم دلیل اصلی ناراحتیت چیه و این که کسانی دست از سرت برنمیدارن و ... معنیش چیه و نمیخوام فضولی هم بکنم چون درد دل تو با خدا بود ، اما از ته دل برات آرزوی آرامش و صبوری میکنم :323:
فقط عزیزم دلم گرفت از اینکه به خدا گفتی : چرا صدامو نمیشنوی و خودتو به نشنیدن زدی و ...:302:
خواهر جون، خودت میدونی که اینطور نیست! اگه بخوای اینطور فکر کنی یا تصور کنی،از دورتر میشی.
گلم به خدا اعتماد کن ، اعتماد
مطمئن باش جز خوبی برات نمیخواد
RE: خداجونم دلم واست تنگ شده چیکارکنم؟
سلام خداي مهربونم. خودت كه ميوني تو چه شرايط بدي هستم. اومدم بنويسم، بلكه بتونم خودمو تسكين بدم. خدايا اين مشكلات و غصه ها از پا درم آورده. انگار جهان تو و هرچي در اونه بر دوشم سنگيني ميكنه. الان چند تا قرص آرامبخش خوردم و يه جوراي تو حال خودم نيستم. من نميتونم اشك مادرمو و اشك خواهرمو ببينم. يه لحظه فكر كردم مادرمو ازم گرفتي. ولي خدايا بازم شكرت از اين بدتر نشد.
نميدونم چي دارم ميگم، ولي ميدونم خيلي خوابم مياد. خيلي.كاش الان كه ميخوابم يا از خواب بيدار نشم يا اگه بيدار بشم ببينم همه چي درست شده. ميبيني كه من سالهاست دارم ذجر ميكشم. خدايا بسمه. چقدر خودمو بزنم به كوچه علي چپ و الكي بخندم تا مبادا كسي اشك هامو ببينه. هميشه خنديدم تا هيشكي نفهمه چمه. آخه چقدر بريزم تو خودم. خدايا تو خالق مني و حق داري نابودم كني. اما لا اقل ذجركشم نكن كه من از اين بازي روزگار بيزارم. ببخش اگر مجبور شدي به چرت و پرت هام گوش بدي.خدايا مادرم ديگه نميتونه، اگر عذابيه، سر من بيار. به بزرگيت قسم تحمل ميكنم. خواهرمم همينطور. اون خيلي كم تحمله. من حاضرم رنج هاشو متحمل شم. پس به اون سخت نگير خداي من. دندم نرم. جورشونو ميكشم. ولي از اونا بگذر كه انصاف نيست بيشتر از اين ذجر بكشن. من پاي همه اين بدبختي ها وايسادم و حاضرم جاي اونا هم شكنجه شم، ولي لطفي كن تا اونا عذاب نكشن. خدايا اصلا حالم خوب نيست. اصلا. پس كمكم كن. التماستو ميكنم. التماس ميكنم.:302:
خدايا براي همه ي دوستان همدري آرزوي موفقيت ميكنم و پيروزيشون رو از تو خواستارم
الهي به اميد تو....:72:
RE: خداجونم دلم واست تنگ شده چیکارکنم؟
خدایا من نمی دونم "همیشه تنها" چشه، خودش، مادرش و خواهرش دست به گریبان چه مشکلی هستن، اما می دونم که ما بنده هات کم طاقتیم. "همیشه تنها" از عشقش به مادر و خواهرش ازت می خواد که غم اونها رو به اون بدی ولی خودت می دونی که اونم مثل همه بنده ها کم میاره. خدایا عشق تو به بنده هات از هرکسی بیشتره، همه رو بیشتر از هرکسی دیگه ای دوست داری و به خیر و صلاحمون آگاهی. خدایا بیشتر از ظرفیتمون تو رنجمون ننداز که از امتحانت سرافکنده بیرون بیایم و شرمنده ات بشیم.:323:
خدایا تو رو به حق همین اذونت که صداش میاد، به این وقت عزیز، مشکل "همیشه تنها"، مادر و خواهرش و همه بنده هات رو حل کن.:323:
در عوض غم و غصه ها، راه درست و مستقیم رو نشونمون بده و بهمون توانایی و قدرت بده که در این راه بخاطر رضای خودت و کمک به همنوعامون قدم برداریم.:323:
خدایا کمک کن که سوء تفاهمات برطرف بشه و بین بنده هات صلح و صفا برقرار شه. خدایا دلهامون رو بهم نزدیک کن.:323:
خدایــــــــــــا تنهامون نذار، بحال خودمون نذارمون:323:
RE: خداجونم دلم واست تنگ شده چیکارکنم؟
ممنونم "blue sky" عزيزم. لطف داري. همچنين از ديگر دوستان ممنونم و ازتون خواهش ميكنم برام دعا كنيد. شما قلبتون پاكه و به خدا نزديك تر. پس از خدا بخواين تا لطفشو شامل حال ما هم بكنه.
دوستتون دارم. :72:
RE: خداجونم دلم واست تنگ شده چیکارکنم؟
سلام خدایا http://qsmile.com/qsimages/281.gif
بازم اومدم گله! خودت می دونی چمه... خسته شدم. دارم افسردگی می گیرم، هنوزم دلت نمی سوزه؟!
آخه خدایا چه خبره؟ چی داره سرم میاد؟
خرد شدم، شکستم، اما انگار هنوز ادامه داره...
خدایا یعنی من باید بشینم و لحظه شماری کنم که این دنیای وانفسا تموم شه، تا شاید اون موقع بفهمم کی به کیه؟
خداجون میشه خواهش کنم دیگه بسه؟! بابا منم آدمم. خب اگه گناهی کردم و دارم تاوان پس می دم، لااقل یه جوری بهم گناهمو گوشزد کن که بدونم تنبیه چی دارم می شم؟
خدایا نذار ایمانم، امیدم، توکلم بهت کم شه!
خدایا الان تو ذهنمی، می دونم که هستی، پس دردمو می دونی، بخودت پناه میارم. بی پناهم نکن!
خدایا دیگه هیچ انگیزه ای ندارم برای زندگی، دارم نهایت تلاشم رو می کنم که بخودم انگیزه بدم، ولی نمی دونم چرا نمی شه.
درد بی خبری بد دردیه. خدایا تنهام نداز. خدایا تو آگاهی به همه چیز...
اینجوری ئارم به همه شکاک و بدبین می شم. از دیده هام قضاوت می کنم. کینه و تنفر تو دلم میاد. حس انتقام...
اینا اصلا خوب نیست. نذار که اینجوری بشه! معمای منو برام به بهترین نحو حل کن! خواهش می کتم!
RE: خداجونم دلم واست تنگ شده چیکارکنم؟
تجسم کنید.
تجسم کنید که:
شما یک ادم معروف هستید که همیشه انبوهی از خبرنگارهاو طرفدارها
یه طرف شما می ایند
و خواهان گفت و گو و....با شما هستند.
مسلما در چنین شرایطی شما تصمیم میگیرید که چند نفر را به عنوان محافظ شخصی در کنارخودتون داشته باشید.
حالا شما یک ادم معروف هستید که با وجود وحضور سیلی ازطرفدارها و...چند بادیگراد کنار خودتون دارید
احساس امنیت و ارامش میکنید.
وفقط با حضور چند نفر محافظ، این ارامش به شما دست میده.
تجسم نکنید
تجسم نکنید که یک ادم معروف هستید.
بلکه خودتون رو با همین شرایط و ویژگی هایی که دارید و هستید تجسم کنید.
یا اگر هم شما جز همون دسته انسان های معروف هستید تجسم کنید که یک فرد معمولی هستید.
شما یک ادم معمولی هستید. تجسم میکنید که همیشه به جای هوادارها کوهی از اندوه و مشکلات وامواج منفی و...به سوی شما سرازیر میشه.
و این اتفاقات فقط برای شما می افته!
شما در این موقعیت چه تصمیمی میگیرید؟
دوست دارید که یک محافظ شخصی داشته باشید.
که شما رااز همه ناخوشایند های روزگار دور کنه
ولی افسوس....
افسوس که ما همیشه و در هر لحظه قدرتمند ترین منبع یاری کردن را در کنارمون داریم
ولی بازم هم دست کمک به طرف اطرافیان میگیریم
ما خدا رو در کنارمون داریم.
خدایی که بهترین محافظ ماست . بهترین ها رو برای ما میخواد.
شما بجای چند نفر محافظ شخصی خدا رو با خودتون دارید.
با حضور چند نفر ادم در کنار خودمون احساس ارامش میکنیم اما با وجد خدا احساس تنهایی میکنیم
فقط چون که نمیبینیمش؟؟؟؟؟!!!!
اگه محافظ شخصی شما فقظ از اسیب ندیدن شما جلوگیری میکنه
خداوند گاهی ما رو در معرض خطر ها و اسیب ها قرار میده که پخته تر بشیم.
منبع
خوبی خدا؟ خیلی دلم برات تنگ شده بود...:54::54:
این گل برا تو:72: و ... همه وجودم از آن تو
RE: خداجونم دلم واست تنگ شده چیکارکنم؟
گر کسی وصف او ز من پرسد .......... بی دل از بی نشان چه گوید باز! |
|
|
شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد ....... | *** | تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد
|
عجبست اگر توانم که سفر کنم ز دستت ....... | *** | به کجا رود کبوتر که اسیر باز باشد؟
|
ز محبتت نخواهم که نظر کنم به رویت ....... | *** | که محب صادق آنست که پاکباز باشد
|
به کرشمهی عنایت نگهی به سوی ما کن ....... | *** | که دعای دردمندان ز سر نیاز باشد
|
سخنی که نیست طاقت که ز خویشتن بپوشم....... | *** | به کدام دوست گویم که محل راز باشد؟
|
چه نماز باشد آن را که تو در خیال باشی؟ ....... | *** | تو صنم نمیگذاری که مرا نماز باشد
|
نه چنین حساب کردم چو تو دوست میگرفتم ....... | *** | که ثنا و حمد گوییم و جفا و ناز باشد
|
دگرش چو بازبینی غم دل مگوی سعدی ....... | *** | که شب وصال کوتاه و سخن دراز باشد
|
قدمی که برگرفتی به وفا و عهد یاران ....... | *** | اگر از بلا بترسی قدم مجاز باشد |
|
RE: خداجونم دلم واست تنگ شده چیکارکنم؟
خدایا...
بازم کم اوردم و اومدم در خونه خودت و ازت کمک می خوام.
خسته شدم، بریدم. می دونی دردم چیه، تکراریه، لازم به دوباره گفتن نیست.
ولی حس می کنم نمی تونم تحمل کنم. کاش می شد رفت و یه جای دیگه دوباره متولد شد و دوباره تلاش کرد. جایی که این آزاردهنده های روحی نباشن.
خدایا می دونم ضعیفم و شاید به بنده هات خیلی تکیه دارم. شاید به زبون دارم خدا خدا می کنم و تو واقع همش نگاهم به بنده هاته!
اما خیلی خسته ام. خودت یه دری رو بهم نشون بده تا ازین زندانی که درش هستم و خرخره ام رو فشار میده، بیرون برم. خودت بهم توان و قدرت بده.
حتی اگه تنها راهش رفتن از این دنیای فانیت باشه، زودتر بهم توفیق بده که ترکش کنم. من آماده رها کردنشم. گذاشتن و رفتن. اما دستم خالیه، می ترسم کوله بارم رو که باز کنی و به حساب کتابم برسی، خیلی خیلی بدهکار باشم. اما تو مهربونی، رحمانی، غفوری، ... همه امیدم به خودته. هرچند که شاید فقط به زبون باشه (اما این یکی دیگه زبونی نیست). تو که احوال پنهان و نهان بنده هات رو بهتر از خودشون می دونی.
خدایا نمی دونم دارم ناشکری می کنم یا کفران نعمت! اما خودت می دونی که تحملم تموم شده. چند سال دیگه باید تحمل کنم؟! نمی تونم، خسته ام!
آخه درست نمیشه، افتاده تو یه دور باطل، هرچی تلاش می کنم و جلو می رم، دوباره می رسم سرجای اولم. فقط دارم محیط یه دایره رو شخم می زنم! هرچقدر پرقدرت تر و پرحرارت تر هم که زمین رو زیر و رو کنم، مقصد و مبدا ام به هم منطبق!
خدایا...
خدایا...
خدایا...
RE: خداجونم دلم واست تنگ شده چیکارکنم؟
سلام:cool:
منم خیلی وقته دلم برای خدا تنگ شده
انقدری که گاهی دنبالشم میگردم
میونم دیگه مثل قبل احساسش نمیکنم اونم به خاطر وجود گناهه.ولی هنوزم به خدا به چشم یک دوست نگاه میکنم.
هنوزم بهش میگم دوست دارم
هنوزم باهاش دردودل میکنم دعوا میکنم تشکر میکنم.درست مثل یک دوست
یک دفعه یک صحبتمو با خدا به دوستم گفتم دعوام کرد ولی میدونم خدا دوستمه و به دل نمیگیره( سر جلسه بودم همه سوالا اسون بود و ÷شت سر هم از خدا تشکر میکردم بعد یکدفعه رسیدم به یک سوال سخت .یکدفعه قیافه حق به جانبی گرفتمو گفتم خدا جنبه داشته باش که دارم ازت تعریف میکنم دیگه)دوستم ماتش زده بود اینو شنید:311:
هیچکی مثل خدا نمیشه دوست ادم بود.دوست واقعیا
خدایا بازم میگم:
دوست من دوست داااااااااااااااااااااااا ارم:46::46::46::43::43::43: |
|
RE: خداجونم دلم واست تنگ شده چیکارکنم؟
سلام
آخی چقدر دلم برای این تاپیک تنگ شده بود
آدمهایی که هرلحظه میان اینجا قشنگترین و بی ریاترین حرفاشونو به خدا میزنند
اینجا سرزمین خود خودمه :43:
جایی که هیچ کلاسی نیست ...
افاده و اطواری نیست ...
هیچ سیاسی کاری یا محافظه کاری نیست ...
هیچ دروغ و دغلی نیست...
جایی که همه خاکین :46:
یکی با خدا شوخی میکنه :311: یکی دردل میکنه :302: یکی شکر میکنه :323: خلاصه هرکی یه جوری ...
خداجونم :72:
تو که این همه خوبی این همه دوستم داری این همه به من چیز یاد دادی کاش یه چیزای دیگه رو هم یادم میدادی :302:
خدایا کاش یادم میدادی که تو زندگی اگر اشتباه میکنم غلطی میکنم مشکلی برام بوجود میاد و بدجور زمینم میزنه مشکل از خودم بوده خودم کردم
کاش یادم میدادی که اگر به زمین خوردم در اثر کثافت کاریا و ندونم کاریا یا بچه بازیای خودم
اسمشو حکمت نذارم!!!
کاش یادم میدادی که واقعا همه ی خوبیها و خوش بختیا و لبخندا تو زندگی از تو سرچشمه میگیره:46:
وهمه ی بدیا و ناراحتیا و گریه ها و دل شکستنا و ... از اشتباهات خودم !!!
نمیدونم چرا از بچگی هروقت خوردیم زمین بهمون گفتن خدا داره امتحانت میکنه خدا دوست داره!
اما یکبار نگفتن مشکل از خودته بچه جون جلو پاتو درست نگاه کن!
خدایا به خاطر همه چیز شکر
به خاطر همه ی لحظه های خوشی ...
به خاطر همه ی لحظه های ناخوشی ...
به خاطر همه ی افتخارا و غرورها ...
به خاطر همه ی تحقیرها و ناکامی ها ...
به خاطر اینکه هستی و پشتیبانمی
خدایا مبادا منو همیشه خوشحال نگه داری حتی اگر اشتباه کردم!
من هرگز نمیخوام همیشه شاد باشم
نمیخوام مثل دیگران باشم
نمیخوام خوشیهای دیگران رو داشته باشم
میخوام همین باشم که الان هستم!!
یه روز شاد باشم یه روز غمگین
میخوام با تمام وجود حس کنم که همیشه تو با منی حتی اگر دو روز دنیا با من نباشه!
منو ببخش حتی اگر یکبار در زندگیم گفتم "چرا؟"
|
به قول بزرگان خدایا؛
|
به دادن و ندادن و گرفتنت شکر
|
که دادنت رحمت است و
|
ندادنت حکمت است و
|
گرفتنت امتحان! |
|
RE: خداجونم دلم واست تنگ شده چیکارکنم؟
خدایا شکرت به خاطره همه چیز