سلام
خواهش می كنم موضوع صیغه و ازدواج مجدد و ... را در انجمن مربوطه ببرید. و این تاپیك صرفا در مورد خواستگاری و آن هم تك همسری هست.
سایر دوستان هم سعی در پاسخ به پست 39 در این تاپیك نكنند تا موضوع منحرف نشود.
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
خواهش می كنم موضوع صیغه و ازدواج مجدد و ... را در انجمن مربوطه ببرید. و این تاپیك صرفا در مورد خواستگاری و آن هم تك همسری هست.
سایر دوستان هم سعی در پاسخ به پست 39 در این تاپیك نكنند تا موضوع منحرف نشود.
خیلی جالبه !! یه خانوم میاد اظهار نظر می کنه که مردها دوست دارند با یک دختر معمولی و زیرک باشند!! ( حالا آقایون خودشون احتمالا زبون ندارند حرف بزنند!!!) و بعد برای اینکه دهن مخالفین رو ببنده بیان می کنه این مورد خاص مردهای روشنفکره!!نقل قول:
نوشته اصلی توسط a_b
یعنی من به عنوان مرد یا باید مطابق فرموده ایشان با یک دختر معمولی و زیرک ازدواج کنم و یا کمالگرا و روشنفکر نیستم!!
خودتون می دوزید و خودتون هم می برید؟!!
این افاضات کلام !!؟منبع خاصی هم داره؟
به دودلیل عذرخواهی می کنم
1 بدلیل بی تجربگیم از این سایت دوبار یک مطلب تکرار شد که متاسفانه نتونستم حذفش کنم اگر مدیرمحترم این کار رو انجام دهند ممنون می شوم
2- حرفهای قبلیم کم بود دوباره اضافه می کنم بخدا پرچونه نیستم فقط دلم خیلی پره
دلیل اینکه پسر به خواستگاری می رود این است که باید متانت دخترها حفظ شود و ... اما همین کار خیلی وقتها دقیقاً نتیجه عکس می دهد
خود من بارها شده بخاطر عدم تعادل روحی از نمازخواندن اجتناب کردم. من که واقعاً ارتباط با خدا رو دوست دارم و او را بهترین دوست خودم می دانم نمی خواهم سرپوش روی اشتباهاتم بگذارم یا همه چیز و همه کس را مقصر بدانم جز خودم، اما بعضی وقتها واقعاً تنها دلیلش همینه
اینکه چرا خدا هم نسبت به من بی توجه است؟
من یک دختری که سالها در همین راه تلاش کردم و سعی کردم با تلاش و تحصیل این موضوع رو فراموش کنم یکجورایی خودم رو از این راه ارضاء کنم یا اینکه با این کار توجه دیگران را جلب کنم اما نتیجه اش چه شد؟(البته تمام هدفم این نبود اما یک دلیلش همین بود)نقل قول:
مدیر محترم همدردی شما فرمودید
کسب تحصیلات، داشتن شغل، بالا بودن اعتماد به نفس، داشتن آداب اجتماعی فعال، داشتن مهارتهای ارتباطی قوی، تناسب رفتار و گفتار و با هنجارهای فرهنگی منطقه ای، عدم ارتباطهای احساسی و سطحی با جنس مخالف، رفت و آمد با فامیل ، اقوام ،آشنایان، همسایگان و شرکت در مراسمات، جشنها و ....، شرکت در کانون ها ، انجمن ها ، باشگاه ها و ... همه اینها گوشه ای از فعال بودن و منفعل نبودن است.
از لحاظ ظاهری فرد موفقی هستم اما باطناً احساس تنهایی می کنم و بعضی وقتها عدم موفقیت
دیگه حوصله کارکردن رو ندارم من که شاگر اول بودم 2 تا از درسهای این ترمم رو با تقلب سپری کردم اگر تقلب نمی کردم فقط 2 تا سوال رو جواب می دادم
حوصله هیچکس و هیچ چیز رو ندارم احساس می کنم همه چیز یک توهمه و سرپوش گذاشتن.
مثل این میمونه که دختری گرسنه است و توی خونه چیزی برای خوردن نداره مادرش برای اینکه سر دختر رو گرم کنه براش قصه می گه و باهاش بازی می کنه اما بعد از چند وقت اون دختر دیگه نه انرژی برای بازی کردن داره نه برای گوش دادن به قصه های مادرش فقط می تونه بیهوش بشه تا هیچی نفهمه اما آخرش چی بالاخره یا پدرش میاد و براشون غذا میاره یا اون هم هیچوقت نمیاد شاید هم آنقدر دیر بیاد که دیگه گرسنگی، دختر بچه رو از پا می ندازه
اگر پدر به موقع بیاد خوب مشکلی نیست همه چیز به خوبی و خوشی تمام می شود اما اگر نیامد یا دیر آمد اونوقت اگر دختر بره و از همسایه بقلی نون بدزده حق داره یا نه؟ یا اینکه بره سراغ کارهای ناشایست و از این راه نون بدست بیاره حق داره یا نه؟ شرعاً چنین حقی نداره اما خیلی از ما می گیم خوب حق داره این کار رو انجام بده یعنی منطقی می دونیم
خیلی سخته مطمئنم این قصه رو هممون می تونیم حس کنیم و حتی تصور کنیم چون قطعاً برای هممون احساس گرسنگی پیش آمده البته امیدوارم به این شدت نبوده باشه
این قصه رو گفتم تا بگم میل جنسی هم مثل خیلی از امیال ما نیاز به پرورش-هدایت-ارضاء شدن و ... داره نباید اون رو نادیده گرفت اما متاسفانه بخاطر حیاء اصلاً به این مسئله توجهی نمی شه ما توی مدرسه یاد می گیریم به دیگران کمک کنیم محبت کنیم دوست داشته باشیم و احترام بگذاریم و ... اما عشق به جنس مخالف رو هیچوقت و هیچ کجا یاد نمی گیریم اصلاً نمی تونیم تشخیص بدیم این عشق واقعی است یا علاقه و توجه به ظواهر یا وابستگی یا ... چون آموزش ندیدیم
من می دونم تا چه حد باید به دوست هم جنسم اعتماد کنم و روی دستیم با او حساب کنم اما نمی دانم با دوست پسرم چگونه باشم
می دانم وقتی تشنه ام آب تصفیه شده باید بنوشم و می تونم تشخیص بدم چه آبی مناسب است اما نمی دانم وقتی مجردم و هیچ رابطه جنسی برای من حلال نیست باید چکار کنم
و ...
چرا باید اینگونه باشد؟
تصور من این است:
من یک زندانی هستم که زندانم قصر است قصری زیبا و با شکوه
هرروز از پشت بلندگو می گویند:
دختران زیبا و خوب شما جواهراتی هستید با ارزش برای همین اینجا می مانید تا یک نفر که ارزش شما را دارد بیاید و به قصر خود (زندان دیگر) منتقل کند
چقدر زیبا و با شکوه اگر ما نخواهیم اینقدر به ما ارزش دهند کی را باید ببینیم؟
من هیچوقت از دختر بودنم ناراحت نبودم اما چند سال است که متنفرم از اینکه دخترم
بغضی که چند سال در گلویم مانده و هنوز نتوانستم خاموشش کنم
خداوند در قرآن ازدواج را یکی از راههای رسیدن به آرامش معرفی کردند
اما میل جنسی، من و قطعاً خیلی از دخترها را دارد از بین می برد
من که می توانم دختری موفق ، شاد و سرزنده باشم می توانم یک مخترع یا مهندس خوبی باشم چرا باید بخاطر گرسنگی تمام فرصتها را از دست بدهم باور کنید بهانه نمی آورم
خسته ام خیلی خسته
هممون می دونیم باگرسنگی ،تشنگی یا خستگی زیاد نمی توان کار کرد و ذهن را متمرکز ساخت
اگر واقعاً با من همدردید و حرفهایم را قبول دارید (حتی 5% از آنرا)بیایید به هم کمک کنیم بیایید با هم یک تصمیم قاطع بگیریم و اجرایش کنیم
به خدا این حق ما نیست
این ظلم است این با زنده بگور کردن دخترها چه فرقی دارد؟
اون موقع دختر می مرد و راحت می شد اما ما داریم زجرکش می شیم
اگر مدیر همدردی تصمیم و برنامه ای دارند من حتماً همراهی می کنم و از هیچ کمکی دریغ نمی کنم
راستش امروز به ذهنم رسید که اگر ما بتونیم یک مقاله خیلی خوب و تخصصی با زبانی عامیانه تهیه کنیم و اون رو بین مردم پخش کنیم
یا همایش برگزار کنیم و از دانشگاهها شروع کنیم چون افراد تحصیلکرده زودتر این حرفها را قبول می کنند
و فعالیتهای دیگر
تابتونیم این سنت زیبا اما دارای اشکالات زیاد را اصلاح کنیم
بخدا اینکه پدر و مادر من هم بدنبال داماد مناسب برای خود بگردند جرم نیست
این را باید همه بفهمند
من متوجه نشدم! عجیب اینکه ازدواج را زندان می دانیدو چقدر مصرانه دنبال زندانبان خود می گردید و از اینکه زندانبان ندارید ناراحتید!!!
برطرف نمودن میل جنسی شما با ازدواج؟ احمقانه تر از این برای یک دختر وجود ندارد!!
اقای سورنا این هم یه مشکلیه دیگه...
من در این تالار بارها و بارها دیدم که آقایون این مشکل رو دارند،حالا یه خانم این مشکل رو داره...
اینطوری نیست که همه ی دختر ها فقط و فقط به احساسات فکر کنند.
fereshth من مطالب شما را در این تاپیک خوندم
شما چند سالتونه؟تحصیلات؟
ببخشید چررررررررررررا؟؟؟؟؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط sorena_arman
fereshth خانم:
خواستن توانستن است،شما اگر همینطور با حفظ موازین وتوکل بر خدا و اعتماد به نفسی که دارید (این را از نوشته هایتان و تاکیدتان بر حل مشگل دریافتم)
ادامه بدهید حتما" موفق میشوید ،چند نکته عرض کنم:دنبال پسر خوب رفتن برای ازدواج جرم نیست فقط رسم نیست!این خیلی بد است که هر انسانی چه پسر وچه دختر کل زندگی را با آنهمه زیبایی (طبیعت،سلامتی ،فامیل ،...)در ازدواج خلاصه کند!هنر انسان موفق در کنترل غرائض مادی است(خواب ،تغذیه ،...)هیچ انسان موفقی ندیدم که پر خور ،هوسباز و..باشد البته حذف آن هم ممکن نیست باور کنید دست به قلم شوید و در حواشی همین مشگل داستان بنویسید اگر با پشتکار بتوانید چاپ کنید (در مجلات ،نشریات ،کتاب )در رسیدن به اهدافتان موفقتر خواهید بود و در آخر در هند دختر ها به خواستگاری پسرها میروند ایا این مشگلات را ندارند؟
چند وقت پیش در رسانه شنیدم که موسسه های همسریابی NGO را دولتی شوند، بعبارت دیگر دولت بنگاهای همسریابی را نظارت کند.
بنظر من راه حل خوبی است، چون هم مطمئن می شود و هم در عرف جا می افتد.
اما fereshth عزیز با اینکه کاملا درکت می کنم اما توصیه ای برایت دارم، هرگز بخاطر ارضای میل جنسی همسرت را انتخاب نکن، چون مطمئن باش که پس برطرف شدن نیازت، اگر تنها دلیلت برای انتخاب همسرت باشد، ادامه زندگی برایت سخت خواهد شد. این حرف من را کاملا جدی بگیر دختر خوب!
یادم می آید در دوران مجردی که این نیل زیاد بهم فشار می آورد، از دکتر دارو گرفتم تا میل جنسی ام کم شود! اما نمی دانم روش خوبی است یا نه..
دوستان از نظرات و توصیه های بسیار بجا و منطقیتان بسیار ممنونم
من ازدواج را زندانی شدن نمی دانم من اینکه یکسره می گن دختر جواهر و گوهری در صدف است این تشبیه رو بکار بردم. البته من خودم دختر معتقد و تقریباً مومنی هستم نه آنقدر خشک و نه بی حجاب اما بعضی چیزهایی که در جامعه سنت شده را قبول ندارم اینکه اگر دختری به خواستگاری برود پس دختر سبکی است را قبول ندارم اینکه متانت دختر در منتظر ماندنش است را قبول ندارم و نوعی زندانی شدن می دانم
یک نفر بهم گفت یکی رفت خواستگاری ازش پرسیدن چرا می خوای ازادواج کنی گفت برای ارضاء میل جنسی آنها هم ردش کردن
شاید کسی به وضوح نگه هدفش از ازدواج این میل است اما واقعیت همینه
البته من تنها هدفم این نیست نه
هدف من از ازدواج این است: که از تنهایی دربیایم و یک نفر را برای همیشه درکنارم احساس کنم کسی که مطمئن باشم با من است همدل و هم زبانم است به هم محبت کنیم و عشق بورزیم تشکیل خانواده و مستقل شدن حس مادر شدن و خیلی چیزهای دیگه
درسته ازدواج همه چیز نیست نه
اگر مثالی که از گرسنگی زدم رو یادتون باشه خیلی واضح گفتم غذا خوردن هم همه چیز نیست اما بعضی وقتها باعث می شه تمام زندگی بخاطر یک گرسنگی راکد بمونه و حتی خراب بشه
من معتقدم برای انتخاب همسر نظر پدر و مادر خیلی شرط است و همیشه به آنها گفته ام به کسی فکر می کنم که شماها تأییدش کنید مخصوصاً بخاطر حسی که دارم نمی خواهم اسیر احساسات شوم و فقط احساسی تصمیم بگیرم من حتماً درمراحل خواستگاری به مشاوره خانواده هم مراجعه خواهم کرد چه بسا بهار پارسال بود که یک نفر آمد (آخرین نفر) و تقریباً اوکی بود البته بیشتر از طرف پدر و مادرم رفتیم پیش مشاوره و او تأییدش نکرد بنابراین رد شد
وقتی نه توان گفتنش را دارم و نه ناز و عشوه ای بلدم که بخواهم به طرف خودم بکشانمش (که اصلاً هم دوست ندارم) چرا دنبالش باشم؟ 7 سال منتظر آمدن یکی بودم هنوز که هنوزه نیامده همین یکی برای 7 پشتم بس استنقل قول:
امید گفت:
ادامه بدهید حتما" موفق میشوید ،چند نکته عرض کنم:دنبال پسر خوب رفتن برای ازدواج جرم نیست فقط رسم نیست
درمورد خودم هم : من 27 سالم است و از سال 79 (وقتی پیش دانشگاهیم تمام شد و در کنکور قبول نشدم) رفتم سر کار تا اوایل سال 85برای دیگران کار می کردم اما از آن به بعد برای خودم دفتر زدم و بطور مستقل کار می کنم و همان سال هم در کنکور شرکت کردم(6 سال بعد از گرفتن دیپلم) و قبول شدم درحال حاضر دانشجوی رشته کامپیوتر هستم. در دانشگاهمان انجمن علمی داریم که من هم جزء فعالانش هستم چون درسم خوب است به درخواست اساتیدم برای دانشجویان ترمهای پایین تر کلاسهای رفع اشکال برگزار می کنم
خیلی از خودم تعریف کردم!!!!!
فقط خواستم بدونید یک دختر که تقریباً در کار و درسش موفقه هم می تونه احساس ضعف و حقارت کنه
من همیشه می گم خداوند خودشان می فرمایند : مرا بخوانید تا اجابت کنم شما را
من هرچه از خدا خواستم به من داد من معجزات زیادی در زندگیم دیدم بعضی وقتها کارهایی می کنه که همینطور می مونم اون بهترین دوستمه اما نمی دونم چه حکمتی در این مسئله هست
آقای سورنا من و سایر دوستان فقط نظراتمان را منتقل می کنیم و قصد خورد کردن مردها را نداریم این فقط افکاری است که از ذهنمان می گذردمن خیلی دوست دارم واضح و روشن نظر شما و سایر پسرها و مردها را بدانم
قطعاً نظرات شما با نظرات ما متفاوت است پس می تونیم نظراتمان را به کمک هم اصلاح کنیم :shy:
دوستان من نمی خواستم مطلب مدیر محترم را به طرف مشکلات خودم بکشونم دوست دارم با همفکری شما دوستان که همتون واقعاً آدمهای منطقی هستید راه حلی برای حل این مشکلات که برای اکثر دختران وجود داره پیدا کنیم
پیشنهادات شما چیه؟
من در تاپیک قبلیم چند پیشنهاد دادم به نظرتون خوبه؟
دوست دارم نقاط ضعفش را کامل کنید تا بتونیم به نتیجه برسیم
حق گرفتنیست نه دادنی
خیلی خوبه که همه جور قشری این مطالب رو می خونند متاهل-مجرد-دختر-پسر پس می تونیم به نتایج خیلی خوبی برسیم
بیایید با هم به این سوال مدیر محترم همدردی که در همین تاپیک ص 2 عنوان کردند پاسخ دهیم
نقل قول:
مدیر همدردی فرمودند:
واقعا شما فکر می کنید، چه شرایط ، معیارها ، امتیازات و ... در دختران منجر به جذب پسران شده و آنها را مشتاق ازدواج با آنها می کند؟
موانع اساسی قابل رفع در این میان کدامها هستند؟
چند راه برای یک مسائل همسر گزینی، خواستگاری و ازدواج برای دختران و پسران می شناید، یا به ذهن خلاقانه شما می رسد؟
اگر مرد ایرانی به ازدواج اقدام می کنه یا برای فرار از تنهاییه یا برای فرار از عنوان عذب یا برای تشکیل خونواده(بدون قصد و هدف خاصی -فقط تشکیل خونواده) و معمولا دنبال جذابیتهای ظاهری از یک زن ایرانی می گردند!
خوب با عرض معذرت خواستم این موضوع رو شفاف عرض کنم، طرز فکر خانومای ایرانی برای مردان ایرانی جذاب نیست! اصولا کسی که از زندگی خوشبختی بطلبد و دیگری را موظف به خوشبخت نمودن خود بداند چه جذابیتی می تواند داشته باشد. زنان متوقع و منفعل هیچ جای دنیا جذاب نیستند.
علاقه مند بودن به یک پسر، این معنی نیست که با عشوه به دنبال او بروید و او را در دام بیندازید!! شما اگر می خواهید خواستگاری یک پسر بروید باید شهامت بسیاری از موارد را داشته باشید. شما تنها خوبیهای زندگی پسران را می بینیدو بسیاری چیزها را"""""" به عمد"""" و منفت طلبانه چشم پوشی می کنید.
آیا برای شما این تعریف شده است که به خواستگاری پسری بروید و او به شما بگوید برای شروع زندگی چقدر سرمایه دارید؟!!!
این تعریف شده است که پدر آن پسر از شما بپرسد خانه دارید؟ ماشین دارید و...؟
یا فقط دنبال این هستید که خواستگاری بروید و بعد از کسی که از او خواستگاری می کنید و شما را می پذیرد توقع داشته باشید که او زندگی را برای شما بسازد؟!!!
به نکته خیلی خوبی اشاره کردید: شهامت در مقابل خواسته ها و توقعات طرف مقابلنقل قول:
سورنا:
آیا برای شما این تعریف شده است که به خواستگاری پسری بروید و او به شما بگوید برای شروع زندگی چقدر سرمایه دارید؟!!!
این تعریف شده است که پدر آن پسر از شما بپرسد خانه دارید؟ ماشین دارید و...؟
بله این شهامت رو ممکنه هر کسی نداشته باشه اما خیلیها دارند و می تونند این رو بپذیرند
و حتی داشتن شهامت در مقابل پاسخ منفی و توانایی جلوگیری از تأثیر منفی آن بر روحیه و احساساتش
دوست گرامی:نقل قول:
یکی از دوستان اشاره داشتند:
آیا در هندوستان که دخترها به خواستگاری می روند مشکل وجود ندارد؟
1- منظور ما این نیست که بجای پسرها دخترها بروند ما می گوییم این آزادی و حق انتخاب به هر دوطرف داده شود
2- هرکاری قطعاً مشکلات خاص خود را دارد هدف ما به حداقل رساندن مشکلات است
فرض کنید صاحب مغازه ای نیاز به فروشنده دارد و فردی هم بیکار است و جویای کار مناسب
اگر هر دو طرف آزاد باشند که بدنبال حل مشکلشان بروند این دو نفر خیلی زود همدیگر را پیدا می کنند و نیازشان برطرف می شود و مهم نیست که فرد بیکار با دیدن آگهی (نیاز به فروشنده)صاحب مغازه، کار را پیدا کرده باشد یا صاحب مغازه متوجه نیاز آن مرد شده باشد مهم این است که هر دو به نیازشان رسیدند
اما اگر این قضیه اینطور باشد که صاحب مغازه بخاطر مقام و جایگاهی که دارد خیلی زشت است در پی فروشنده باشد و نباید به کسی سفارش کند در نتیجه اگر روزی آن مرد تصادفاً از آن محل عبور کند و متوجه شود شاید این مغازه دار به فروشنده نیاز داشته باشد و .... به نیازشان برسند در غیراینصورت هیچکدام نیازشان برطرف نمی شود و تا مدتها باید سختی و فشار را تحمل کنند فقط بخاطر یک غرور بیجا
حکایت ما هم همین است
من تصور می کردم بیشتر از اینها از این مطلب استقبال شود منتظر سایر نظرات و پیشنهادات شما هستیم
با سلام
چندیست كه در حال بررسی و جمعبندی موضوعات مهم دخیل در پیدا كردن شوهر هستم. و سعی می كنم قبل از عید كامل كنم.
به عنوان یک پسر واقعاً تحت تاثیر قرار گرفتم. نیاز جنسی حق شماست و اینکه با ازدواج به دنبال رفع نیاز جنسی هستید نه تنها بد نیست بلکه بسیار ستودنیست. مگر نه این است که رفع این نیاز به انحا دیگر و به طرق غیر شرعی برایتان آسان و ساده است. پس همین مسئله که از این راه در صدد رفع نیازتان هستید امریست مثبت و قابل تمجید.نقل قول:
نوشته اصلی توسط fereshth
بله، نیاز به بودن در کنار شخصی دیگر و نیاز به نوازش شدن و نیاز به آغوش گرفتن و در آغوش کشیده شدن و ارضا جنسی شدن بخشی از زندگسیت و نه همه ی آن اما همانطور که گفتید عدم رفع آن سایر وجوه زندگی را تحت الشعاع قرار می دهد. پس بدانید که تمام حرفهایتان برای من و بسیاری دیگر قابل درک است و همه ی جملاتتان به حق و قابل دفاع.
دوست عزیز ما در کشوری زندگی می کنیم که برخی عرفیات غلط که بیجا به باورها تبدیل شده اند چنگ بر روی گلویمان انداخته و در حال خفه کردنمان هستند اما با اینکه می توانیم با عقل و منطق این باور های غلط را بشکنیم باز بی اراده و گوسفندوار از هر آنچه که گذشتگانمان به آن معتقد بودند پیروی می کنیم.
واقعاً در خواستگاری دختر از پسر هیج عیبی وجود ندارد. اگر دختر همانند یک پسر ظرفیت شنیدن جواب منفی را داشته باشد چه اشکالی دارد. به نظر من پسران با خواستگاری دختران مشکلی ندارند و مشکل خود دخترانند ولی همیشه می نالند که جامعه می گوید خواستگاری دختر از پسر صحیح نیست. مگر جامعه کیست غیر از من و شما. الان این مسئله هنوز جا نیفتاده است. اما اگر دختران جامعه واقعاً خواهان دخالت مستقیم در انتخاب همسر آینده ی خود هستند با شروع این سنت شکنی می توان امیدوار بود که این قضیه کاملاً پذیرفتنی شود.
فرشته جان ،پسر بودن دردسرها و دغدغه ها و مسئولیت هایی دارد که شما خانما ازآنها فارغید اما خب در مواقعی اندک هم خانم بودن محدودیت آور است مانند همین مسئله ی خواستگاری. یک جا خوندم نوشته بود خانمها همیشه وقتی مجردند نگران آینده اند و به محض تاهل نگرانی آنها رفع خواهد شد ولی آقایون در زمان تجرد راحت و بی دغدغه اند ولی باید از فردای ازدواج نگران آینده باشند. فکر می کنم این جمله به واقعیت نزدیک باشه. اما به طور کل وقتی که می بینم یک دختر هموطن در این امر مهم و حیاتی زندگی خودش مستاصل میشه و باعث بوجود اومدن مشکلات روحی در اون میشه ناراحت و متاثر میشم.
البته این را بدانید که پسران بسیار زیادی هستند که در آرزوی ازدواج اند اما به دلیل حزم وعاقبت اندیشی و پیش بینی مشکلات آینده در شرایط نا بسامان اقتصادی و اجتماعی کنونی اقدام به ازدواج نمی کنند. به طور کل من سوء مدیریت کلان کشور رو بسیار دخیل می دونم در مشکلات اینچنینی جوونا. چون همه ی این مشکلات زنجیروار به هم مرتبط اند و حل یکی دو مسئله عمده و مهم می تونه مانند یک جور دومینو این مشکلات ردیف شده برای مردم رو حل کنه.
برای من به شخصه که یک پسرم ازدواج کردن راحته و اگر اراده کنم ماه آینده متاهل خواهم بود ولی کیفیت آن و ادامه ی مسیر است که باعث میشه خیلی از ما پسر ها با وجود نیاز های مشابه شما درانجام این امر مهم تامل و تحمل بیشتری داشته باشیم. شما هم بهتره اگر موردی در آینده پیش آمد یک جنبه از ازدواج رو بر دیگر جنبه ها مرجح ندونید و با وجود نیازتون به این قضیه همواره حساسیت زیادی در انتخابتون به خرج بدید که خدای نکرده روزی پشیمون نشید ولی از وسواس و سخت گیری بپرهیزید.
به نظر من بهترین راهکار عملی برای فردی مثل شما علاوه بر حضور فعال اجتماعی، ابراز علاقتون به فرد مورد نظر به طور غیر مستقیمه. آیا خواستگاری کردن راحت تره یا اینکه با رفتارتون علاقتونو بروز بدید؟ مسلماً دومی راححتر و کم هزینه تره. اگر هم بلد نیستید باید یاد بگیرید که دل یک پسر رو به دست بیارید. البته اگر بی توجهی دیدید زود تغییر رفتار بدید چون که متوجه میشید اون آقا نسبت به رابطه بی میله. ولی اگر به فردی نشون بدید که علاقمندید مطمئناً در روشن شدن و دامن زده شدن به علاقه در او (اگر این پتانسیل از روز اول در او نسبت به شما وجود داشته باشه) نسبت به شما موثر خواهد بود. هرگز از اینکه حس خوب و تمایل خود را به یک پسر بروز دهید ابایی نداشته باشید و اون رو مثبت بدونید. خیلییییییییییییییییییی از آقایون هستند که اگر چراغ سبز بگیرند ترسشون از جواب منفی ریخته و سعی به اقدام برای آشنایی می کنند. الیته باید بتوانید خیلی زیرکانه و هوشمندانه این کار را کنید که در عین حفظ متانت برای آن آقا مطلوب و خواستنی جلوه کنید و هر کسی برای منظورهای دیگر جذبتان نشود. من فکر می کنم برای فردی مثل شما با این شرایط این بهترین راهکار است. بد نیست که اقوام نزدیک هم شما را به خانواده ی کسانی که پسر دارند پیشنهاد دهند جوری که گمان شود خود شما از موضوع خبر ندارید.
به هر صورت حتی اگر مانند آن دخترک نان دزدی هم کنید بر شما ملامتی نیست چون هر انسانی یک ظرفیتی دارد. برایتان بهترین آرزوها را دارم.
سلام
1- از مدير محترم همدردي سپاسگذارم كه به فكر ما هستند
2- آقاي wintersun77 صحبتهاتون خيلي به دلم نشست و وقتي مي خوندم بغض گلويم را گرفته بود از حس همدرديتان بسيار سپاسگذارم:shy:
3- متاسفانه برخي از دوستان از مطالبي كه در اين تاپيك نوشتم برداشت اشتباه داشتند
من بعد از اين تاپيك چندين پيغام خصوصي با موضوع پيشنهاد دوستي داشتم
دوستان شعار من و خيلي از دخترهايي كه اين مشكل را دارند اين است:
من آن گلبرگ مغرورم كه ميميرم ز بي آبي ولي از خفت و خواري پي شبنم نميگردم
ما اگر اهل دوستي بوديم كه ديگه مشكلي نداشتيم چيزي كه زياده دوست پسره نمونه اش ديروز سوار ماشين يك پسر جوان شدم كه فكر كنم هم سن بوديم خيلي اصرار كرد با هم رابطه داشته باشيم و ... هم خوش تيپ بود هم حرفهاي قشنگي مي زد اما من حتي شماره تلفن هم ازش نگرفتم گفت پشيمان مي شيا پيش خودم گفتم وقتي ديدم كسيكه خيلي دوستش دارم قصد ازدواج نداره و مي خواد ما با هم دوست باشيم دورش رو خط كشيدم تو كه ديگه عددي نيستي.
البته من با ارتباط دختر و پسر اصلاً مخالف نيستم خودم دختري هستم كه خيلي راحت با پسرها صحبت مي كنم و از اينكه در جامعة ما اينقدر دختر و پسرها رو از هم جدا مي كنه ناراحتم اما از رابطة نا مشروع خيلي بدم مياد و معتقدم مثل اين است كه وقتي تشنهاي يك ليوان آب زلال كه كفش نمك هست بنوشي اولش خيلي شيرينه و تشنگيتو رفع مي كنه اما كم كم نمكش عطشت رو چندبرابر مي كنه.
حرف ما اينه بايد هر دو (دختر و پسر) حق انتخاب داشته باشند خانواده ما هم بتوانند مثل خانواده پسرها بدنبال شريك زندگي براي دخترشان بگردند.
كه مدير محترم خيلي خوب حرف ما را متوجه شدند و منتظر اقدامات ايشان هستيم البته اگر از دست ما هم كاري بر بيايد دريغ نمي كنيم.
طرف شما رو سوار کرده شما اول فکر می کردید طرف قصدش ازدواجه؟!!! جدی می گید!؟
سورنا جان شما حرفشونو با دقت نخوندید. منظورشون این بود که قبلاً با یک پسری آشنا بوده اند و به آن آقا هم علاقمند بوده اند ولی به دلیل عدم تمایل آقا به ازدواج، فرشته خانم این رابطه را خاتمه دادند. حالا چه برسه به یک راننده ای که هیج آشنایی قبلی و علاقه ی شدیدی به ایشون ندارند و مسلماً این پیشنهاد دوستی را که بدون هدف هست بدون پشیمانی رد می کنند. متوجه منظور ایشون شدید؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط sorena_arman
[quote=wintersun77]
ممنون از جواب شما... شما جواب خانم فرشته را دادید ولی من هم به عنوان یه دختر هم سن فرشته عزیز،از پاسخ شما خیلی استفاده کردم ...نقل قول:
نوشته اصلی توسط fereshth
ممنون. خواهش می کنم.
نمی دونستم استقبال میشه وگر نه بیشتر طول و تفصیلش می دادم!:18:
سلام
من یه پسر 22 سالم من خواستگار دارم رسمی یعنی مادراشون می یان خواستگاری و زنگ می زنن از فامیل و غیره
از پارسال 5 تا مورد برام پیش اومد و داره بیشتر میشه
اینا اصلا شوخی نیست منم با کسی شوخی ندارم چون بعضی چیز ها رو دارم که میان خواستگاریم 1: با دختری ارتباط ندارم و حریم ها رو نمی شکنم 2: بابام پول داره 3: دارم درس می خونم تو یه رشته آینده دار 4: خوش تیپم البته مورد های منفی هم دارم
ولی من خودم عاشق یه دخترم که امیدوارم که زنم بشه البته اون نمی دونه ؟آره این حکایت زندگی ولی در همین خانواده ما دخترانی داریم یک دونه خواستگارم ندارن همه تو فامیل کفیدن برای همه جالب
ولی من به عنوان یک پسر نصیحتی به شما دخترا بکنم تو گوشتون بره با تحصیلات هیچ پسری جذب شما نمیشه مگر اینکه بیمار باشه یا یک ریگی به کفشش باشه بخواهد از درآمد شما استفاده کند
اگر زیبا بودید مبارکتون باشه خوش شانسید اگر نبودید نشینید خونه بخورید برید ورزش کنید خودتون خوش تیپ کنید مطمئنا مردان زیادی جذب شما میشن
و یه مورد دیگه زنانه برخورد کنید خیلی از مردان از دخترانی که ادای مردان در میارن خوششون نمییاد خیلی مهم با این 2 مورد شانس خودتون بالا می برید
سواد به درد شما نمی خوره در ازدواج البته شعور مهمه نه سواد پس خودتون گول نزنید اینجا ایرانه پس خیالی فکر نکنید فکر می کنید فوق لیسانس بگیرید همه می میرن نه اینطوری نیست(چون شنیدم می گم) سعی کنید زیبا باشید نبودید خوش اندام بعد اصالت و سربزیر بودن و شعور
من از پارسال که اومدم اینجا یک پست زدم می ترسیدم موهام بریزه ولی شانس آوردم و اینطوری نشد شما هم امیدوار باشید گاهی شانس یه دفعه میاد
sa1191
با اینکه ساده و صریح حرف زدی ولی به نظر من حرفات درسته و توصیه ای که کردی منطقی و کاراست. در ضمن برای من هم پیش آمده. دوست پدرم که دکتره و رئیس یکی از بیمارستانهای معروفه به پدرم گفته بود که به پسرت بگو بیاد خواهر زن منو ببینه. با اینکه پدرم بهونه آورده بود براش اما تو یه مهمونی که قصد داره خانوادمون رو دعوت کنه دوباره خواسته بود که من هم بیام. البته من به پدرم گفتنم که بهانه بیاره و رد کنه چون من قصد ایران موندن ندارم ولی خوب به هر حال این عمل ایشون خواستگاری بود و به نظرم هیچ عیبی هم نداشت.
فكر مي كنم لازم است يكم بيشتر توضيح بدم البته دوست ندارم بحث رو به موضوع خودم منحرف كنم اما لازم مي دونم بگم
هدف من از كاركردن – درس خواندن و كسب موفقيت جلب توجه پسرها نيست من براي خودم درس مي خونم و كار مي كنم موفقيت به من حس خوبي مي دهد و باعث مي شود به خودم افتخار كنم و اعتماد به نفسم را بالا مي برد ضمن اينكه به من كمك مي كند تا مسائل و مشكلات مثل موردي كه گفتم را فراموش كنم.
البته وقتي به آقاي ... فكر مي كردم ايشان داشتند ليسانس مي گرفتند و مي خواستند فوق هم شركت كنند با خودم گفتم خوب حق دارد خودش و مادرش دوست داشته باشند عروسشان هم تحصيلكرده باشد از طرفي خودم هم علاقة زيادي به درس داشتم براي همين انگيزه اي شد براي ادامه تحصيلم و الان اصلاً پشيمان نيستم و هدفم فقط كسب موفقيت است نه بدست آوردن ايشان.
و درمورد كارم هم يكجور لجبازي شد ايشان به من پيشنهاد شراكت دادند اما دقيقاً زمانيكه داشت عملي مي شد رفت و با دوستم (كه نامزد داشت) شريك شد و مغازه زدند اول خيلي ناراحت شدم و بدنبال دليلش مي گشتم اما بعداً ديدم فقط بخاطر عدم اعتماد به نفس خودش و زبون بازي دوستم اين اتفاق افتاد با خودم گفتم تمام سعيم را مي كنم تا در كارم موفق باشم، آنقدر موفق كه روزي حسرت اين رو بخوره كه چرا با من شريك نشد.
در نهايت بعد از 7 سال بخاطر يك اتفاق فرصتي پيش آمد و ما با هم ارتباط تلفني داشتيم و چندبار به مغازه ام آمد (البته قبلش هم ارتباط داشتيم اما همش كاري بود) اما اينبار ديگه مثل قبل صحبتهاي كاري نبود بعد از چندماه كه ديدم او هيچي نمي گويد خودم مطرح كردم و او گفت چون وضعيت كارش مناسب نيست - درآمد خوبي ندارد- مي خواهد ادامه تحصيل بدهد و اخلاقش هم خوب نيست براي همين جوابش منفي است گفت شما خيلي خسته شديد و زندگي در رفاه و راحتي حق شماست كه من توانايي آنرا ندارم گفتم بجاي من تصميم نگيريد اما خوب جوابش همين بود من هم سعي كردم او را فراموش كنم.(البته خيلي سخت بود اما خوب هيچكاري غير ممكن نيست)
الان هم در تحصيلم خيلي و در كارم تقريباً موفقم و احساس خوبي نسبت به خودم دارم و پشيمان نيستم.
اما معتقدم تمام زندگي كار و تحصيلات نيست.
sa1191: سعی کنید زیبا باشید نبودید خوش اندام بعد اصالت و سربزیر بودن و شعور
براي من تميزي اهميت دارد اما نه تا حدي كه بخواهم بيش از حد برايش وقت بگذارم مدتي است كه صبح ها به پارك براي ورزش مي روم و در آنجا گروهي نرمش مي كنيم چون احساس مي كنم كار زياد چهره ام را بيش از حد خسته كرده و نرمش صبحگاهي به من طراوت و شادابي مي بخشد البته نه براي جلب توجه براي حفظ سلامتي و لذت بردن از زندگي
من هم معتقدم زيبايي -خوش تيپي و خوش اندامي خيلي خوب است اما براي من جزء معيارهاي اوليه ام نيستند و ترجيه مي دهم همسرم معمولي باشد تا خيلي جذاب
يك پيام جديد دررابطه با فيلم حضرت يوسف : خوشگلان سنگدلند گرچه پيامبر باشند
sa1191: یه مورد دیگه زنانه برخورد کنید خیلی از مردان از دخترانی که ادای مردان در میارن خوششون نمییاد خیلی مهم با این 2 مورد شانس خودتون بالا می برید
با اين حرفتون موافقم چون منم از مردهايي كه مثل دخترها رفتار مي كنند خوشم نمي آيد اما نمي شه گفت ما اداي مردها را در مياريم خيلي از ما ها خصلتاً مرد هستيم من از بچگي از پول گرفتن بدم مي آمد با اينكه پدرم خيلي پولدار بود اما اگر يادش مي رفت بهم هفتگي بده هيچي نمي گفتم با خودم مي گفتم شايد الان پول نداشته باشه و اگر بگم ،غرورش پيش من خورد بشه يا اينكه دوست دارم از ديگران مخصوصاً كوچكتر از خودم حمايت كنم به قول شما مردها غيرتي مي شم.
اما فكر نمي كنم اين چيز بدي باشه
اما معتقدم اگر يك زن به همسرش بها دهد و دائما او را استيضاح نكند مرد خيلي موفقتر خواهد بود چون عكس اين موضوع مرد را سرخورده و تو سريخور مي كند و مانع از پيشرفتش مي شود.
sa1191: یک ریگی به کفشش باشه بخواهد از درآمد شما استفاده کند
اگر الان من سر كار مي رم معني اش اين نيست كه مي خواهم هميشه شاغل باشم من به زندگي -خانواده و مخصوصاً روابط و احساسات و تربيت فرزند بيشتر از اينها بها مي دهم و برايم مهم هستند.
اما الان وقت آزادم را بجاي اينكه صرف مهماني - گردش و كلاسهاي مختلف كنم در كل خرج بتراشم صرف كار و تلاش مي كنم كه البته كمك خرج تحصيلم است
و معتقدم مرد نان آور خانواده است
كه الان متاسفانه پدرم بخاطر كهولت سن و ورشكستگي قارد به پرداخت هزينه من نيست و تقريباً مي شه گفت مجبورم كار كنم
از آقاياني كه نظراتشان را عنوان مي كنند بسيار سپاسگذارم و خوشحالم كه از نزديك با روحيات يك پسر جوان آشنا مي شوم چون خيلي به من كمك مي كند.:shy:
sa1191 درخواست مرد از زن براي شريك شدن در مخارج زندگي نشان دهنده اين است كه او ريگي به كفش دارد؟
در مورد ساير موارد به خصوص بحث تحصيلات با شما هم عقيده ام. من به عنوان يك شخص تحصيل كرده اصلا تمايل به ازدواج با دختران تحصيل كرده كه تحصيلات بيش از هر چيزي به آنها غرور و خودخواهي مي بخشد ندارم. عمده دوستان بنده نيز با من هم عقيده اند. اصولا مردان به شدت از اين متنفرند كه زنان آنها تحصيلاتي بيش از آنها داشته باشيد. حال با اين وضع ورود دختران به دانشگاهها و نسبت دختران تحصيل كرده به پسران ، بهتر است قيد ازدواج توسط خيل عظيمي از دختران زده شود.
نه اینطور نیست و این کار بدی نمیتونه باشه ولی وقتی این فکر میشه نیت برای ازدواج با یک فرد خواص کار بسیار زشتی مرد باید کور بشه دندشم نرم باشه هزینه زن بده نمی تونه ازدواج نکنه زن مگه کارگر حداکثر وظیفه زن نگهداری از بچه ها و کارای خونه است اینم عرف شده دیگهنقل قول:
نوشته اصلی توسط sorena_arman
مثلا یکی از فامیلای مفت خور ما رفت یک دختر کارمند گرفت برای حقوقش اینا تقدس ازدواج لکه دار می کنن این جور افراد به زن به چشم ابزار نگاه می کنن
زن گرفتی شده کارگری باید بکنی خرجش بدی انصافا زشت نیست برای حقوق دختر باهاش ازدواج کنی این ازدواج نیست این معامله است الان همجنس بازان هم خیلی هاشون با هم ازدواج می کنن برای روابط کاری و پیشرفت کاری پس عاطفه کجا رفت
ولی اگه گرفتی دیدی نمی تونی تامین کنی اگه خانوم خودش موافق بود نمی تونی از گرسنگی بمیری انوقت خانوم هم مشارکت می کنه
ديشب بي خوابي زده بود به سرم و دوباره داشتم به حرفهاتون فكر مي كردم
ديدم راست مي گيد براي يك پسر ،يك دختر زيبا و خوش تيپ و خوپ اندام خيلي جذابه براي منم يك پسر با اين مشخصات خيلي دوست داشتنيه
راست مي گيد يك دختري كه مجبوره صبح تا شب كار كنه تا بتونه خرج تحصيل و لباس و ... دربياره جذابيتي نداره.
اين رو در عمل هم ديدم در اقوام نزديك ما 4-5 دخترمجرد بين 20 تا 30 سال هستيم غير از من و خواهرم بقيه
1- در منطقه نسبتا خوب تهران زندگي مي كنند
2- وضعيت مالي خيلي خوبي دارند
3- خيلي خوش اندام تر و زيبا تر از من هستند
4- درمهمانيها هميشه لباسهاي خيلي زيبا و شكيل و غير تكراري مي پوشند
5- سرزبون خوبي دارند
6- ليسانس گرفته اند و بيكار در منزل هستند البته كلاسهاي مختلف مي روند
7- حاج خانم هم هستند
اين چيزي است كه ديگران (پسر و مادرش) مي بينند و بسيار جذاب است
اما آن طرف قضيه
1- بزرگترين تفريحشان با موبايل سركار گذاشتن پسرهاست اول ارتباط تلفني برقرار مي كنند و آنقدر ماهرند كه پسره عاشق و شيفته مي شه و بعد هم قرار ملاقات مي گذارند (البته مطمئنم رابطه نا مشروع ندارند نهايتا دست دادن است) بعد پسره خواستگاري مي كند و آنها هم رد مي كنند و بعد از مدتي هم رابطه شان را قطع مي كنند
2- عادت كرده اند لباس تكراري نپوشند
3- در جمع دائماً از رستورانها-بازارها و مغازه هاي گران قيمت صحبت مي كنند و افتخار مي كنند كه آنجا مي روند. جاهايي كه با خانواده ام 10-12 سال پيش كه پدرم خيلي پولدار بود مي رفتم يادمه يكبار رستوراني رفتم كه نفري 10000 تومان فقط وروديش بود (اون زمان اين مبلغ خيلي بود و همينها جرئت نداشتند از كنار اين مكانها عبور كنند ) و هيچوقت به هيچكس نگفتم تا نكنه كسي راناراحت كنم و دلش رو بشكنم
4- در گردش و تفريح ولخرجي هاي زيادي دارند
5- و ...
اميدوارم خدا بيشتر بهشون پول بده يعني به همه ،ما كه بخيل نيستيم
اين دختران متوسط ماهي 2 تا خواستگار رو دارند و كسانيكه با اصرار زياد مي يان و نه رو نمي پذيرند
مادر همينها وقتي پدرم ورشكسته شد بارها با مادرم صحبت كردند و گفتند تو كه ارثيه پدري داري مي توني خودت زندگي خوبي داشته باشي چرا اينقدر تحمل مي كني يا اون زمان دائماً از بديهاي پدرم مي گفتند همانهايي كه وقتي وضع ماليمان خوب بود به پدرم افتخار مي كردند.
خودتون قضاوت كنيد واقعاً اينقدر ظاهر مهمه؟
به نظر شما چند درصد از اين دختران شما رو درك مي كنند و در سختيها با شما همراهند؟يكسري به مطالب دوستان درمورد طلاق و مهريه بزنيد. پسران مي نالند چرا دختران مهريه بالا مي خواهند خوب پسر خوب برادر من وقتي مي ري خواستگاري دختري كه فقط به ظاهرش مي رسه معلومه مهريه و امكانات براش خيلي مهمه.
فكر نكنيد من زشتم و بد اندام نه اتفاقاً همه مي گن چشم و ابروي پيوسته زيبايي دارم قد و وزنم هم متناسب است 160-60 اما خوب بخاطر كار زياد يكم زير چشمهام گود رفته و اصلاً سرزبون ندارم
شما مي گيد دختر شاغل و تحصيلكرده نمي خواهيد چون چنين دختري زبونش سر شما درازه و ادعا مي كنه
آيا همة دختران اينطوري هستند؟ آيا شغل و تحصيلات روي آنها تأثير گذاشته؟
يكي از پسرهاي فاميلمون دختري رو پسنديد كه 2 ترم رفته بود دانشگاه و بعد ترك تحصيل كرده بود و 3-4 ماه هم يكجا كار كرد بعد آمد بيرون روز بله برون كه صحبت از مهريه شد گفتند 800 سكه طايفه داماد اعتراض كردند، زن عموي عروس كه مثل عروس حسابي سرزبون داشت گفت دختر ما تحصيلكرده است و شاغله خيلي بيشتر از اينها مي ارزه.
من وقتي شنيدم تا چند دقيقه خنديدم گفتم من كه 8 ساله دارم كار مي كنم و دارم ليسانس مي گيرم و هيچكدومش رو هم نصفه كاره رها نكردم اينهمه ادعا ندارم و فكر مي كنم هنوز هيچي نمي دونم. جالبه كه اين خانم مكان و وضعيت زندگيش از پسره خيلي پايين تر بود.
راسته مي گن هرچقدر توانايي كمتر ادعا بيشتر و بالعكس.
مطمئن باشيد اگر با دختري پرادعا ازدواج كنيد فرقي نمي كنه كه شاغل و تحصيلكرده باشه يا بي سواد و خانه دار ادعا و تملك خود رو داره شك نكنيد.
اما يك دختر بي ادعاي تحصيلكرده و شاغل خيلي بهتر مي تونه شما رو درك كنه چون خودش در محيط كار بوده، من مي دونم اوضاع بازار اصلاً ثابت نيست يك ماه كلي درآمد داري يك ماه حتي مخارج مغازه رو هم در نمياري. خوب اگر همسري باشم چشم و گوش بسته پيش خودم مي گم حتماً يك چيزي شده كه هزينه هاي اين برجش بالا رفته و به من مي گه درآمد نداشته و هزاران فكر نابجا مي كنم و قطعاً در اين سختي و مشكلات بي پولي بجاي اينكه شريك شما باشم و سعي كنم كمكتان كنم حداقل كمك فكري، دائماً شكايت مي كنم و گير مي دم و شما را عصبانيتر خواهم كرد.
من اين رو دقيقاً در زندگي خانوادگيم ديدم، مادرم وقتي پدرم ورشكسته شد خيلي ضربه خورد و به همه چيز حساس بود بعد خدا خواهي افتاد دنبال ادامه تحصيل، از اون به بعد شبها وقتي خوابش نمي برد بجاي اينكه بشينه و فكر و خيال كنه درس مي خوند ما هم سعي مي كرديم كمكش كنيم و خدا رو شكر خيلي موفق بود و از اين موضوع خيلي خوشحال بود الان هم ديگه عادت كرده همش مطالعه مي كنه و شبها دور هم مي شينيم و برامون كتاب رو تعريف مي كنه.
البته وقتي از بله برون اون عروسي كه گفتم مهريه 800 تايي خواست آمدند به بابام به شوخي گفت منم قبلاً كه عقدم كردي تحصيلكرده نبودم الان كه تحصيلكرده شدم بايد مهريه ام را بالا ببري.:D
به نظر شما كدومش بهتره (بيكاري و فكر و خيال يا بدنبال پيشرفت رفتن و استفاده كردن از فرصتها)؟
منم يك زماني دختر پر شور و پر تحركي بودم هيچكس توي شيطنت به پاي من نمي رسيد همه مي گفتند اگر تو نباشي انگار هيچكس نيست اما خوب شرايط و اتفاقاتي كه برايم افتاد (مخصوصاً عاشقيم ) باعث شد اين شيطنت خيلي كمرنگ تر بشه و درمواقعي هم حذف بشه
اينها رو گفتم كه بگم هيچوقت نمي شه از روي ظاهر و تيپ آدمها پي به شخصيت آنها برد همانطور كه نمي تونيم بگيم يك مرد خوش تيپ و خوش چهره دزد نيست و مي تونيم بهش اعتماد كنيم البته از روي امواج و خطوط چهره مي شه كه كار هركسي نيست.
اما شما راست مي گيد براي اكثريت مردم ظاهر خيلي خيلي خيلي خيلي مهمتره تا باطن.
در آخر يك سوال دارم: معيار شما براي دوستي پايدار با يك پسر چيست؟
آيا زيبايي-خوش اندامي است؟
سلام
در پاسخ به شما دوست عزیز sa9111 باید بگم :
اگه یه سری به دادگاه های خانواده می زدید شاید این رو نمی گفتید که تنها شانس برای ازدواج یه دختر زیبایی اون هست و تحصیلات نقشی در انتخاب شدن برای ازدواج ندارد ،شاید به ظاهر اینطور باشه اما هیچ به عاقبت چنین ازدواج هایی هم فکر کردین؟
من شخصا در دادگاه ها به این قضیه خیلی توجه کردم و دیدم اتفاقا اکثر خانم هایی که می یان برای طلاق از زیبایی زیادی برخوردارند یا حداقل از اون بی نصیب نیستند ،البته افزایش طلاق بین افراد تحصیل کرده رو هم قبول دارم اما واقعا ازدواجی که قرار فقط به خاطر زیبایی یه دختر شروع بشه بهتره که شروع نشه چرا که بعد از مدتی ظاهر افراد برای هم تکراری می شه و اون جاست که تازه باطن و سیرت افراد خودشو نشون می ده .
به امید روزی که آگاهانه تر تصمیم بگیریم.
چی می گی برادر من!! حالت خوبه؟ یعنی چی که مرد دندش نرم!! بره کار کنه. پس عاطفه کجا رفت یعنی چی؟ مگه زن براش درآمد مرد مهم نیست؟ الان که هر دو می تونند کار کنند نظرتون اینه که زن بذاره جیب مبارکش مرد پول بده. خب اگر این طرز تفکر تو هست خب هست. تو حق نداری به کسانی که مثل تو فکر نمی کنند بگی مفت خور. برای من اتفاقا درآمد داشتن زن مهمه!! حتی اگر 50 هزار تومن باشه. اون باید در زندگی و دخل و خرجش وارد بشه. وقتی می تونه کار کنه وقتی من راضیم به کار کردنش، وقتی از کار تو خونه می زنه، درآمدش برای عمش بمونه؟. پس اینکه یک دختر هم بخواد با یک مرد شاغل ازدواج کند برای حقوقش ازدواج کرده و این یه معامله می شه.نقل قول:
نوشته اصلی توسط sa1191
زیادی احساساتی هستی. این تفکراتت نهایتا مربوط به یک بچه 17-18 سالست!
هم جنس باز یعنی چی؟ شب خوشه؟
فرشته عزیز اگر شما واقعا اینگونه هستید و تحصیل برای شما غرور نیاورده باید به شما تبریک گفت. من نوشته شما رو خوندم. روش فکر کردم. دیدگاهم تا حدودی در مورد دختران تحصیل کرده عوض شد. اتفاقا برای شخص من اینکه یک زن تلاش کرده باشد و مفت خور بار نیامده باشد نشانه بسیار بسیار ارزش مندیست. کسی که دارایی و نداری مرد را درک کند و در بحرانها به او کمک نکند مسلما به یک زن تنها زیبا= بخوانید عروسک زیبا می ارزد. هر چند که پیش از این تصور می کردم تحصیلات بالا باعث این قضیه نمی شود که زن شرایط بد همسرش را درک کند و برای او غرور می اورد. ولی واقعا دیدگاه پسندیده ای دارید.نقل قول:
نوشته اصلی توسط fereshth
دوست من در تمام دنیا طبق هر چی بگی عرف شرع و ... مرد باید خرج زن بدهنقل قول:
نوشته اصلی توسط sorena_arman
ولی این به معنی این نیست که دیگه خانوم ها مسئولیتی ندارن نه باید کارای خونه رو بکنن بعضی ها می گن نه طبق شرع کار خونه با زن نیست ولی همین عده پس اینو هم قبول کنن که مردا برن کنیز(صیغه) بگیرن
در مورد کار کردن زن در بیرون هیچ اجباری وجود نداره ولی در صورت توافق طرفین چه عیبی داره من که خوشم نمییاد نظر شخصی
دوست من به نظر شما وقتی نیت فامیل ما فقط حقوق زنش بود زشت نیست چون دختره زشت بسیار بد قیافه است چه مهری وجود داشته پسر هم یه نمه معتاد از این افراد مفت خور کم تو جامعه نداریم من که زیاد می بینم
فاطمه خانوم نا امید نباشید خیلی از مردان از دیوانه زنانگی زن هستن شما هم این خصوصیت حفظ کنید که قد الماس ارزش داره نکنه با رفتن مداوم سرکار از خودتون یک مرد با بدن زنانه بسازید مواظب باشید که تاثیر داره از تیپ هم غافل نشید با ورزش که دل مرد می بره از ما گفتن بود
اما هم جنس باز
الان چون در آمریکا دید دید اقتصادی 2 تا مرد با هم ازدواج می کنن در نتیجه 2 موتور درآمد وجود داره که خیلی بهتر از یک مرد یک زن عمل میکنه در نتیجه میزان درآمد بالا میره حالا ربط موضوع رو فهمیدید
چند وقت پیش یک موضوعی خیلی برام جالب بود و توجهم خیلی به اون جلب میشد و خیلی تاسف میخوردم،هرچند هنوز هم برام جالبه...
در جامعه ی ما، یک روند اشتباهی با سرعت هر چه تمام داره پیش میره ولی متاسفانه کاری نمیشه کرد جز دعا برای گل پسرهای دم بخت و مادرهای محترمشون
من به عینه دخترهای بسیار خوبی رو دراطرافم میشناسم که اکثرشون تحصیل کرده و از لحاظ اخلاقی سالم وبچه های معتقد و با ایمان و...و بعضی هاشون هم شاغل ولی هنوز مجرند(چندتاشون حدود 30 سال دارند)
میدونید چرا هنوز مجردند؟
زیبا نیستند،اکثرا معمولیند و یا وضعیت مالی خیلی خوبی ندارند.
آخه برادر من !مگه اینقدر در دین ما سفارش به این نشده که اگر زنی رو به خاطر دینداریش باهاش ازدواج کنی خدا زیبایی و مال رو هم خودش لطف میکنه و میده...
حالا اگر این کار رو هم نکردید،حداقل فقط به خاطر زیبایی و پول سراغ کسی نرید...
اونوقت امکانش زیاده که بعد از مدتی دوباره مجبور بشید با مادرجونتون ،دست در دست هم وارد دادگاه ها بشید(خدایی نکرده!) برای چی؟
به خاطر مهریه های خیلی سنگین خانم های با کمالاتتون یاتوقع بالای خانم ویا عدم تواناییش در ساختن با شرایط سخت شما و ....
مطمئن باشید بالا رفتن توقع یک دختر ربطی به تحصیلات و شاغل بودن نداره
باور کنید هر موقع میبینم که آقایون(دور از جون آقایون تالار)
اینقدر دنبال ظواهر و پول دختری هستند،متاسف میشم
خیلی از دخترهایی که چهره های معمولی دارندوتحصیل کرده هستند و دارای کمالات و احیانا هنرمند و ورزشکار و... هستند ولی پولدار و زیبا نیستند میتونند در آینده همسران و مادران شایسته تری باشند
fereshth دوست من
صحبت هایی که کردی عین واقعیتی است که داره در این جامعه پیاده میشه
امیدوارم همچنان به صبر خودت ادامه بدی ،از خدا میخوام که هر چه زودتر این خواستت روهم مثل خواسته های قبلیت اجابت کنه
آمین:72:
:228::123:با سلام وتبریک سال نوبه همه دوستانم موضوع خیلی جالبی انتخاب شده به نظر من بی بندباری زیاد شده وخیلیها از طریق رابطه نامشروع با هم در ارتباط هستند زیاد به این موضوع فکر نمی کنند
:228::123:با سلام وتبریک سال نوبه همه دوستانم موضوع خیلی جالبی انتخاب شده به نظر من بی بندباری زیاد شده وخیلیها از طریق رابطه نامشروع با هم در ارتباط هستند زیاد به این موضوع فکر نمی کنند
در پاسخ به آقایونی که خانم های تحصیل کرده رو زیر سوال می برند و صلاحیتشون رو برای ازدواج رد می کنند:
بعضی آقایون مخصوصا تو همین تالار معتقدند که دختران تحصیل کرده مغرور هستند و سطح توقع بالاتری دارند و از این جور حرف ها...
من فکر می کنم این ها همش بهونست ،در واقع این آقایون از این می ترسند که نکنه خدای نکرده همسرشون آگاه تر از خودشون باشه ،در واقع از نظر این جور پسرها محیط خونه شبیه یه میدون مسابقه است که آقایون همیشه و در همه حال خودشون رو ،روی سکوی قهرمانی می بینند وترسشون از اینه که نکنه یه وقت خانم خونه به سرش بزنه و بخواد وارد میدون بشه و احتمالا این جایگاه و از اون ها بگیره .
(در واقع اون ها ازاین می ترسند که نکنه دنیای همسرشون بزرگتر از محیط آشپزخونه و اتاق خواب و احتمالا مرکز خرید سر کوچشون باشه )
- آقایون زندگی مشترک میدون مسابقه نیست که شما بخواین همیشه توش اول باشین ،تازه حتی اگر هم می خواین این طوری باشه حداقل شهامت پذیرفتن یه رقیب آگاه و هوشیار رو داشته باشین .
- راه های دیگه ای هم واسه قدرت نمایی هست .(همیشه سعی کن یه عضو کوچیک از یه مجموعه بزرگ باشی نه یه عضو بزرگ تو یه مجموعه کوچیک)
راهش این نیست که با انتخاب یه همسر سطح پایین از نظر تحصیلات بخوای قدرت نمایی کن )
آقای مدیر محترم همدردی ما منتظر کامل شدن مطالب این تاپیک توسط شما هستیم .
خانوم ا مريم سلام
از قديم گفتن اگر يه جوالدوز مي زني يه سوزن هم به خودتون بزنين!
خودت انصاف بده. آقايون دنبال مال و منال طرف مقابل هستند( در مقايسه ) يا خانومها ؟
خانوم hopegirl
خب شما در جايگاه يك مرد نيستيد كه از ديد يك مرد بخوايد اظهار نظر كنيد.حرفهاتون بيشتر شبيه تهمتي بي پايه و اساسه.
شما اين رو نمي تونيد نشونه بدي براي يك مرد بدونيد كه دوست داشته باشه حرفش تو خونه يه مقدار برو باشه( هرچند كه الان به غلام حلقه به گوش بيشتر شبيه شدن). همون طور كه من هم نمي تونم تموم رفتارهاي زنانه مثل حسادتش رو نشونه اد و اطوار و احمقانه بدونم!!
من تحصيل كرده ام. درآمد بالايي دارم ولي انتخاب يك زن تحصيل كرده با ترس همراهه. توقعات بالا، نگاه عجيب به مدركي كه گرفتند و اين حس استقلال عجيبي كه در اونها وجود داره(حضور يه مرد براشون مسخرست!! مرد بيشتر شبيه يه دوسته تا مرد خونشون) و من به كرات ديدم كه براي حرف مرد تره هم خورد نمي كنن به اندازه كافي دردسر ساز نيست؟!!
سلام
نخواستم بگم
اصلا و ابدا از زن تحصیل کرده خوشم نمیاد! چرا؟ چون درصد اعتمادم بهشون تقریبا0%
باعرض پوزش! اما اگه کسی همکلاسیه خودم باشه و بتونم یه مدت24 ساعته مثلا2 تا3 هفته زیره نظرش بگیرم اونم بدون اینکه خودش بدونه اونوقت می تونم اعتماد کنم!
مخصوصا وقتی درسش تموم شده باشه! مگه اینکه چی باشه!
موفق و شاد باشید.
یاعلی:72:
دنیات فکر کنم به اطراف شهرتون محدود می شه. در دنیا همچین رسمی نیست برادر من!! که مرد خرج زن رو بده. زن وظیفه داره در قبال زندگی مشترکش کار کنه و این عین وظیفشه. عین وظیفش! البته اگر در بیرون از خونه کار می کنه به همون اندازه از وظیفه داخل خونش کم می شه. مرد و زن باید در مجموع (داخل و بیرون خونه روی هم) به یک اندازه برای زندگی کار کنند. البته اگر شما از زنان انگل گونه که کاری در قبال زندگی مشترکشون انجام نمی دن(چه بیرون و چه درون خونه) یا زنانی که بابت ارائه خدمت جنسی!!؟ به همسرشان از آنها پول می گیرند! بیشتر راضی هستید بحث چیزی دیگراست. اینها موضوع بحث من نیستند . من تیپ باشعور زنها مد نظرم هست.نقل قول:
نوشته اصلی توسط sa1191
خیلی بچگونه صحبت می کنی."الان چون در آمریکا دید دید اقتصادی 2 تا مرد با هم ازدواج می کنن در نتیجه 2 موتور درآمد وجود داره که خیلی بهتر از یک مرد یک زن عمل میکنه در نتیجه میزان درآمد بالا میره حالا ربط موضوع رو فهمیدید
" چی می گی بابا؟ چه ربطی داره این حرفها! در آمریکا زن و مرد به یک اندازه کار می کنند و با هم زدواج می کنند. به یک هدف بهبود زندگی هر دو.
نکنه با رفتن مداوم سرکار از خودتون یک مرد با بدن زنانه بسازید "
اگر شما عروسک می خواهید من نمی خواهم. زنانی که به زندگی مشترک خود و نه حفظ اندام خود ارزش می گذارند شایسته پرستیدنند
هر چيزي ظرفيت ميخواد ! مگه نه ؟
بستگي به سطح فكر مرد هم داره ! تازه اگه به اينه كه نبايد هيچ زني به هيچ مردي اعتماد كنه ! چون هيچ موقع نميتونه زير نظر بگيرتش !
به هر حال نظر هر كسي براي خودش محترمه
هركسي يه جوره ديگه !
شاد باشيد :72:
دوستان من فكر مي كنم بحث مدير محترم داره به موضوعات ديگه كشيده مي شه البته بي ربط نيست اما خوب هركدومشون بحثهاي خيلي گسترده اي دارند اگر موافق هستيد اين بحث رو در اين تاپيك ادامه بديم
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=6329&pid=65302#pid65302
منتظر نظرات خوب شما در اين تاپيك هستم
شاد باشيد
sorena_arman
بد نیست آدم بعضی چیز ها رو رعایت کنه خواهش مندم توهین نکنید بچه چیه
شما به نظرم از نظر شخصیتی تیپ B باشید از همونا که میگن زن مرد عین همن باید همه چیز مساوی باشه شما استعداد بالایی دارید تا سوسیالیست بشید
این طور که شما میگید اصلا زن کجا رفت مرد کجا رفت زنم باید عین مرد بیرون کار کنه بعد هز دو داخل خونه
پس نقش های جنسیتی کجا رفت اتفاقا باید این فرق ها باشه گسترده هم باشه
البته این نظر ها شخصی است و با توجه به شخصیت افراد متفاوت است
شما منکر این هستید که محیط کار و بیرون خانه در شخصیت افراد بخوصوص زن تاثیر می زاره این نکته در مورد یک انسان اصلا قابل انکار نیست
آره من یک عروسک می خوام خیلی از دختران دوست دارن عروسک باشن
من نمیس خوام بیام خونه با یک شبه مرد روبرو بشم در بعضی مواقع بعضی زنان اصلا مرد شدن و آقا اعلانا زن شده دیدم می گم نه به اون صورت کلی ولی نقش ها جابه جا شده
sorena_arman
فکر نمی کنم یک شهر اجتماع کوچکی برای بررسی یک جامعه باشه منم متهم به کوچک نگری نکنید نظر شخصی هر کسی محترم است
سلام
همانطور كه fereshteh نیز خاطر نشان كردند موضوع منحرف شده است.
البته این مطالب اخیر هم جالب توجه هستند، لیكن موضوع جدیدی می طلبد.
پس لطفا توجه داشته باشید كه: پستهای اخیر كه مستقیما ربطی به "من خواستگار ندارم" ندارد و متمركز نیست، به زودی به موضوع جدید منتقل می شود. و آدرسش را نیز همین جا قرار می دهم.
همچنین به همه دوستان باز هم گوشزد می كنم.
یكم: تمركز روی اصل موضوع یك تاپیك داشته باشید و مطالب حاشیه ای كه مرتبط با این موضوع هست را فقط لینك بدهید.
دوم: به جای آنالیز شخصیت ها و برچسب زدنها، و تند صحبت كردنها، صرفا روی موضوع بحث كنید و با احترام به نگرشهای دیگران ، آنرا نقد كنید.
سلام دوستان سال نو مبارک
شاید بعضی از دوستان منو بشناسن . اگه پستای اول همین تاپیک رو نگاه کنید فکر کنم منو خاطر بیارید
نزدیک به ده ماه هست نیومده بودم اینجا.امشب هم اتفاقی گذرم به اینجا افتاد . تا حدودی بحثا رو خوندم.
اقاsorena_arman فکر نمیکنید یه خورده تند حرف میزنید با دوستان این انجمن؟؟؟ و بحث رو دارین منحرف میکنید؟؟؟؟