-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
سابینا جون این مشکلاتی که گفتی رو تقریبا همه خانوما باهاش دست و پنجه نرم میکنن،غیر قابل حل نیست،احساس میکنم شما تو روابط با شوهرتون خیلی صادقانه و عاشقانه برخورد کردین و الان انتظار همین رفتار رو از شوهرتون دارید و چون نمیبینید اذیت میشید، پیشنهاد من به شما اینه که زیاد دنبال جبران خوبی هاتون از جانب همسرتون نباشید فقط به آینده فکر کنین و سعی کنید با به کار بستن راه حل هایی که مشاوران میگن از زندگیتون لذت ببرید. در ضمن بهترین راه برای اینکه شوهرتون رو مال خودتون بکنید تا از بودن با شما بیشتر از همه لذت ببره اینه که اول از همه به وضع ظاهرتون خیلی برسید(متنوع و جدید) و بعد هم تا میتونید بدون چشم داشت بهش محبت کنید و در ضمن مردونگیش رو تقویت کنید. مثلا بهش بگید وقتی تو میای احساس میکنم یه کوه پشت سرمه و ازم حمایت میکنه،از ویژگی های ظاهریش که مخصوص مرداس تعریف کنید،کاری کن بهش خوش بگذره
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سابینا
مثل اینکه من اینجا هم تنهام..
نه تنها نيستي، اما يه ذره صبر كن تا ما برسيم. :300: من فقط شب ها ميام اينترنت. به شخصه هم قول ميدم هر شب كارت را دنبال كنم تا درست شه.
اما برنامه ي 4 ماهه ات اينه:
1) اولين گام اينه كه بري پيش مشاور. نترس، آمپول نمي زنن. :311: برو پيش مشاور. خودت گفتي كه شوهرت حاضره بياد. خب برو. مشاور حتما خيلي مي تونه كمكتون كنه. برو ببين چي ميگه و بعد بيا با هم در اين جا روي حرفاي مشاور بحث كنيم. نمي خواد پيش بيني كني كه چي ميگه، اگه گفت طلاق بگيرين، اگه گفت مي ميرين، :311: اگه گفت يه توموره و ... را هم الكي تو فكرت نيار. راه رفتي را بايد رفت.
2) ديگه دو نداره. اول برو پيش مشاور تا بعد برنامه ي 4 ماهه را برات بگم.
3) خب وقتي دو نداره، يعني سه هم نداره. تو همون گام اول را اجرا كن تا بعد. :305:
در مورد اين كه ميگي چي كار كني و بهش زنگ بزني يا نه، هر چي خودت صلاح ميدوني. تو اين 3 يا 4 روزي كه تا مشاور رفتن مونده، باهاش مثل قبل رفتار كن و هر كاري كه قبلا مي كردي، حالا هم همون را بكن. بعد از اين كه رفتي مشاوره، برنامه ي اصلي براي تغيير در عرض 4 ماه را بهت ميگم.
من قول ميدم كه تنهات نگذارم، فقط بايد حرف گوش كني. :305: اگه حرف گوش بدي، من يك سال هم حاضرم كمكت كنم. :325:
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
سلام دوستان
چند روزیه زیاد با نامزدم در ارتباط نیستیم
فقط دیروز زنگ زدم گفتم بیا منو ببر خونه داییت که اومد و برد
تو راه نه اون حرفی زد و نه من
امروزم یه کاری داشتم زنگ زدم اونو گفتم و خلاص
دلم خیلی تنگ شده براش ولی فک کنم اون عین خیالش نیست
راستی روز ده بار اینجا رو باز می کنم ولی انگار اینجا هم به جز یکی دونفر همدردی ندارم
در مورد مشاور باید منتظر بمونم تکلیف عمه ش روشن بشه چون تو این شرایط که خیلی ناراحته رفتن به مشاور اونطور که باید نتیجه نده شاید
واقعا خیلی داغونم، خیلی زیاد...
آقای مدیر همدردی
اون چند سطری که نوشتین با اینکه خیلی خلاصه بود و مبهم ولی همه ش تو مغزم هست و راجع بهش فکر می کنم. اگه یه کم بیشتر باز کنید مطلبو کمک بزرگی در حقم کردید. چون من سیاهترین روزهای زندگیمو دارم می گذرونم و سردرگم و پریشون هستم. :325:
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
بچه ها حالم خیلی بده
لطفا کمکم کنید
دارم به خودکشی و مرگ فکر می کنم
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
خدایا این شب صبح میشه؟
راستی می دونی چرا از مشاور می ترسم؟
من قبلا بیست سالگی یه بار نامزد عقدی بودم جدا شدم
اگه برای بار دوم جدا بشم مادرم دق می کنه خودمم خودکشی می کنم
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
سلام،
اگه فکر کردی حرف از خودکشی بزنی ما هول می شیم و دست و پامون را گم می کنیم سخت در اشتباهی!! چون امکان نداره که تو به خودکشی فکر کنی. با این همه راه حلهای خوب و راحت که هست. نهایت نهایت نهایت نهایت نهایتش اینه که اگه حل نشد، جدا می شی. آسمون که به زمین نرسیده که بخوای خودت را بکشی.
چرا باید منتظر عمه اش بشید برای مشاوره؟
جلسات مشاوره ات را شروع کن. هر روز که نمی خواین برین مشاوره که ایشون وقت نداشته باشه. ایشون هفته ای دوساعت هم برای شما وقت ندارد؟ همون هفته ای دو ساعت را بذار برای بهبود رابطه تون و حل مشکل. فعلا نمی خواد زمانی که برای شما می ذاره برید رستوران و سینما و پیاده روی و ... زمانی که برای شما می ذاره هرچند محدود، صرف مشاور رفتن بکنید.
درضمن حتی اگر ایشون نیاد هم می تونی یکی دو جلسه اول را تنهایی بری مشاوره. حالا اومدیم عمه شون خوب شد، یکی دیگه مریض شد، یه مشکل دیگه پیش اومد. خیلی عجیبه که تو زندگیت را به خاطر عمه شوهرت معلق نگه داری. برو مشاوره. الکی هم عقب نندازش. ازش برای جلسات مشاوره ات پول بگیر. بذار از هرجا دلش می خواد تهیه کنه. بذار از مامانش بگیره. الان مهم اینه که شما حتما بری مشاوره. حتی اگه هزینه اش بالا باشد. از جونت که عزیزتر نیست. اصلا هم غصه نخور. یه مشکلی پیش اومده تا جایی که بتونی واسه رفعش تلاش می کنی. خوبه این همه مشکل و آدمهای مشکل دار توی این سایت می بینی. یه جوری حرف می زنی انگار تنها تویی که مشکل داری.
هر روز یه خبر از خودت بذار ببینیم بالاخره چیکار کردی.
البته می دونم حرفهای من ارزش مشاوره ای و کارشناسانه نداره. ولی مطمعنم که ارزش دوستانه داره. پس باز هم برات می نویسم.
نامزد عقدی بودن و جدا شدن چه ربطی به ترس از مشاوره داره؟
خسته ای، خوابت می آد داری حرفهای نامربوط می زنی.
برو یه کتاب بگیر دستت، بخون. چشمات که خسته شد، ببندشون و بخواب.
به هیچی هم فکر نکن.
نامزد عقدی بودن و جدا شدن چه ربطی به ترس از مشاوره داره؟
خسته ای، خوابت می آد داری حرفهای نامربوط می زنی.
برو یه کتاب بگیر دستت، بخون. چشمات که خسته شد، ببندشون و بخواب.
به هیچی هم فکر نکن.
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
آره خیلی ارزش داره
تک تک جمله های همه تونو صدبار خوندم
میدونی اتفاقا همین حیالا به این فکر می کردم که پول مشاوره رو از کجا جور کنم از مامانم دلم نمیاد بگیرم بیچاره یه بازنشسته س چیزی نداره
یه هم به ذهنم رسید به محمد می گم از هر جا دلش می خواد جور کنه مادر و پدرش انقدر دارن که دویست سیصد تومن براشون چیزی نباشه
باور کن خودمو لوس نمی کنم من امشب صدبار مردم و زنده شدم بدجوری دلم براش تنگ شده نمیدونم اگه کار به جدایی بکشه چون من بار دوممه نامزد عقدی شدم چه خاکی به سرم میریزم
لطفا کمک هاتونو قطع نکنید
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
من گفتم نهایت نهایت نهایتش. ده تا نهایت پشت سرهم ردیف کردم که یعنی حتما حل می شه و باید حل بشه.
آره. حتما برو مشاوره. از همسرت درخواست پول کن. مودبانه و معمولی. توهینی نباشه. خیلی عادی بگو.
ما که همه ی زیر و بم زندگی تو را نمی دونیم. شاید این کارهای همسرت دلیلی داره. مثلا شما امشب به ما گفتی که قبلا عقد کردی و جدا شدی. شاید رفتارهای همسرت ناشی از این مساله باشه. منظورم این نیست که خدای نکرده کار شما خطای غیر قابل بخششی است که تاوانش این است. ولی ممکنه همسرت قبلا فکر میکرده که براش مهم نیست. حالا به این قضیه حساس شده. اول هم که فکر می کرده براش مهم نیست برای این بوده که دوستت نداشته. اولش چون عشقی درکار نبوده، متوجه نبوده. الان که عاشقت شده و دوست داره، این که فکر میکنه تو قبلا به کس دیگه ای علاقه داشتی اذیتش می کنه. همین باعث شده هی کنار می کشه و فکر می کنه و با خودش درگیره. این که گفتم فقط یه فرضیه است. منظورم اینه که بهت بگم مشاوره در مورد کار تو فکر نکنم اینترنتی و با این سایت جواب بده. باید بری پیش کسی که بشینی و همه چیز را براش تعریف کنی و هر دوتون را ببینه و با هر دوتون صحبت کنه تا اشکال کار را پیدا کنه و راهنماییتون کنه.
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
باشه در اسرع وقت یعنی همین هفته آینده می رم
بذار تکلیفم یه سره بشه و از بلاتکلیفی بیرون بیام
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
سلام ساينا
تاريخ تولد و اسم همسرت رو به من بگو شايد تونستم كاري يرات بكنم
و اگر وقت كردي يك مقدار هم در مورد رفتار هاي اخيرش با خودت صحبت كن
و فعاليتهاي يك روزش كه به طور معمول انجام ميده
منتظر پاسخت ميمونم
موفق باشي
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
درباره مشاور با محمد حرف زدم گفتم وقت گرفتم گفت نباید از مشاور مرد وقت می گرفتی تو نمی تونی باهاش راحت باشی و ...، من گفتم می بخشید زنان زایمان که نیست مشاوره چه فرقی داره؟ گفت نه تو باید با مامانت برای با با من، منم گفتم آخه مشاور جاهایی هست که تنها با مراجعه کننده صحبت می کنه اجازه نمیده مادرم بیاد داخل، خلاصه زیاد بحث نکردم گفتم باشه من وقتمو کنسل می کنم یه مشاور زن گیر میارم :300: :160::101:
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سابینا
درباره مشاور با محمد حرف زدم گفتم وقت گرفتم گفت نباید از مشاور مرد وقت می گرفتی تو نمی تونی باهاش راحت باشی و ...، من گفتم می بخشید زنان زایمان که نیست مشاوره چه فرقی داره؟ گفت نه تو باید با مامانت برای با با من،
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهشت
شاید این کارهای همسرت دلیلی داره. مثلا شما امشب به ما گفتی که قبلا عقد کردی و جدا شدی. شاید رفتارهای همسرت ناشی از این مساله باشه. منظورم این نیست که خدای نکرده کار شما خطای غیر قابل بخششی است که تاوانش این است. ولی ممکنه همسرت قبلا فکر میکرده که براش مهم نیست. حالا به این قضیه حساس شده.
با توجه به این مطلب اخیری که گفتید و ضمن اینکه ظاهرا تمایل شدید جنسی تون رو با همسرتون مطرح کردید، فکر می کنم حدسی که بهشت زده خیلی هم بیراه نباشه.
چندتا سوال داشتم:
- آیا با نامزد قبلی تون رابطه داشتید؟
-آیا چنین سوالی و یا کلا راجع به نامزد قبلی تون، نامزد فعلی تون چیزی ازتون می پرسه؟
ضمنا همچنان روی دو پست قبلی ام نیز تاکید دارم.
با توجه به اینکه هرچه شما بیشتر در مورد خودتان می گویید، حدسیات و احتمالات در مورد دلیل رفتارهای همسرتان بیشتر می شود، من هم مثل سایر دوستان توصیه می کنم که به همراه همسرتان حتما نزد یک مشاور بروید تا با صحبت با نامزدتان بتواند پی به علت رفتارش ببرد و با توجه به علت واقعی، مهارتهای لازم را به شما بیاموزد.
فعلا کار خوبی کردید که حرفش را گوش کردید و پیش مشاور مرد نرفتید. این باعث می شود که اعتمادش جلب شود.
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
بلو اسکای عزیز
من رابطه به اون صورت با اوشون نداشتم و شش ماه بعد از نامزدی به اصرار من جدا شدیم. محمد از روز اول می دونست و من هیچ چیزی رو ازش مخفی نکرده بودم و اول کار هیچی نپرسید فقط من توضیح دادم که ال شد و بل شد و گفتم اگه سوالی داری الان بپرس و بعد ازدواج دوست ندارم چیزی راجع به نامزد قبلیم بشنوم
بعد نامزدی یک بار اوایل من خامی کردم وبرای اینکه تلنگری بزنم به محمد گفتم نامزد قبلیم منو خیلی دوست داشت که محمد خیلی ناراحت شده بود
یکی هم همین اواخر نامزد قبلیم اومده بود تو فیس بوک منو اد کرده بود ( ایشون الان ترکیه هست و ازدواج کرده ) و محمد دید و بیش از حد ناراحت شد حتی فردای اون روز از سردرد کلاس نرفت.
خوب بلو اسکای عزیز تقصیر من چیه این وسط من که از اول همه چیزو بهش گفته بودم و چیزی نبود که بعدا کشف کنه می تونست خیلی راحت بکشه کنار الان آمار طلاق سه برابر ازدواج هست یعنی هرکی طلاق بگیره ازدواج دومش باید این چیزها رو تحمل کنه؟؟
ولی با توجه به اینکه همسرم درونا خیلی سنتی هست حرفهای شما ممکنه درست باشه ولی هر چی باشه من این وسط بی تقصیرم الان باید در به در بیافتم دنبال مشاور زنی که خوب باشه! دعا کنید پیدا کنم و مشکلم حل بشه روزهای وحشتناکی رو میگذرونم که هر دقیقه ش میمیرم و زنده می شم ، امروز که زنگ زده بودم مشاور اون خانوم می گفت خیلی استرس داری و پریشونی چون قبلا جدایی رو تجربه کردی، من بار اول زیاد برام مهم نبود ولی الان می ترسم مادرم دق کنه تو رو خدا دعام کنید:316:
:302:راستی امشب باز من نتونستم خودمو نگه دارم زنگ زدم بهش ، الکی آدرس پرسیدم، اونم آدرسو داد و خیلی ریلکس گفت می رم بخوابم ، منم گفتم حالا نرو، ولی اصرار داشت که بره وقتی گفت خداحافظ من دیگه گریه کردم و برای اینکه نفهمه گوشی رو گذاشتم، بعد دوباره زنگ زد و گفت چرا خداحافظی نکردی منم با بغض گفتم تو نشنیدی، فهمید دارم گریه میکنم ولی خیلی سرد گفت خداحافظ، منم گوشی رو گذاشتم و تا میتونستم گریه کردم تا یه خورده سبک شدم، بیچاره مامانم بیشتر از من عذاب می کشه، اومد نازم کرد و دلداری داد ...
خدایا مگه من چه بدی درحق مردم کردم که اینجوری عذابم می دی؟
تو این سن کم کم درد کشیدم؟
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
سلام.
انگار روزها حالت بهتره و شبها عصبی تر می شی. پستهای صبحت بهتره. شب که می شه شروع میکنی به غر زدن:310:
مشاور را حتما پی گیری کن و زودتر برو.
عزیز من شما که بچه نیستی. این چه حرفی بوده که به همسرت زدی. یعنی چی که گفتی نامزد قبلیم منو خیلی دوست داشت؟ چرا وقتی ایشون شما را در فیس بوک اد کرد به همسرت گفتی؟ سریع درخواستش را رد میکردی و تمام ( من عضو فیس بوک نیستم، نمی دونم که اگر یکی ادت کنه، همه میفهمن و می بینن؟؟ قاعدتا نباید این باشه ).
به هر حال دیگه از امروز هیچی از نامزد قبلیت نگو، نه خوبی، نه بدی. اصلا حرفش را نزن.
حس می کنم نامزدت دوست داره، اما یه جایی گیر کرده. حالا یا مشکلی با خودش داره، یا با تو. سکوت کرده و نمی گه که چشه. اما یه چیزی هست. شاید نگران کارش و زندگیتونه. شاید هم چیز دیگه ای.
تو هم اینقد گریه نکن و غر نزن و اذیتش نکن. یه مدت تحمل می کنه اما بعد خسته می شه.
نتیجه مشاوره و ... را برامون بنویسی ها. منتظریم.
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
بهشت عزیزم اونموقع متاسفانه خامی کردم
درمورد فیس بوک خودش تصادفی دید وگرنه عمرا بهش می گفتم
نمی دونم شاید
اگه مطمئن باشم منو دوس داره خیلی چیزا عوض می شه برام
حتما براتون می نویسم ماجرای مشاورو
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سابینا
اگه مطمئن باشم منو دوس داره خیلی چیزا عوض می شه برام
شاید او هم همین حرف را درون خودش میزنه. :305: این حس درون اون، چندین برابر بیشتره. شما از همسرتون توجه به زن دیگه ای رو ندیدین و میگین که مطمئن نیستین که او دوستتون داره، حالا اون از شما توجه به شوهر قبلی تون را دیده، 10 برابر بیشتر از شما ناامیده. با خودش میگه، همسرم از طلاقش پشیمونه و اگه به گذشته بر میگشت، با همون مرد میموند و شوهر قبلیشو به من ترجیح میده. :302: این فکرها اگه برای یه زن ناراحت کننده باشه، برای یه مرد کشنده است. :305: می دونستی غیرت مردانه خیلی شدیدتر از غیرت زنانه است؟
2 ماه قبل توی یه سایت دیگه که اسمش یادم نیست، یه مردی اومده بود و دردل می کرد که با یه زن تازه مسلمان روسی ازدواج کرده. اون زن قبلا ازدواج و طلاق گرفته بوده و حالا شوهر جدید متوجه میشه که همسرش هنوز با اون مرد چت می کنه. مرده تو تاپیکش همش بی قراری میکرد که چه کار کنه؟:302:از کجا مطمئن بشه؟ بیچاره همش ناله میکرد که بدبخت شده ام و هزار تا سوال دیگه ... . :163:
اول تاپیک به نظر میومد که شوهرت مقصره، اما هر چی پیش میریم، از شما هم یه چیزایی رو میشه.:303: این جاست که واجبه بری یه مشاور و سیر تا پیاز زندگی ات را از اول کنکاش کنی تا ببینی اصلا کجای کاری. :305:
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
جلال چی شد؟ اسم و مشخصات که ګرفتی، نتیجه؟؟؟
:303:
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
نقل قول:
نوشته اصلی توسط جلال
سلام ساينا
تاريخ تولد و اسم همسرت رو به من بگو شايد تونستم كاري يرات بكنم
چه کاری ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
سلام سابینای عزیز.تاپیکت رو از روز اول دنبال کردم . دلیل اینکه تا خالا نظر ندادم این بود که نظرم با نظر بچه ها تقریبا یکی بود.
از حرفهایی که میزنی به نظرم نامزدت دوستت داره.
مثلا اینکه میگه پیش مشاور مرد نرو . خب اگه دوستت نداشت که براش مهم نبود پیش مرد بری یا زن.
منم فکر میکنم جریان نامزدی قبلیت اذیتش میکنه.چرا نمیشینی با نامزدت درست صحبت نمیکنی؟
اون که بیشتر وقتش آزاده خب یه قراری بذار و جدی و به دور از غرور از حال و روزت بگو . نظرش رو بپرس . ببین حرف حسابش چیه.تا اینجا شما به نظرم فقط از روی حدس و گمان عمل کردی.چرا یه ذره باهاش صمیمی تر برخورد نمیکنی؟ تا بتونی از دهنش حرف بکشی.
اگه با هم برین مشاوره فکر کنم خیلی خوب باشه.شاید چیزایی به مشاور بگه که به شما نگفته.
راستی این آقا جلال هم مشکوک میزنه . میخواد فال بگیره؟؟ این اطلاعات رو میخواست چیکار؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
سابینای عزیز سلام....
با عرض معذرت من اصلا با این طرز فکر شما موافق نیستم..عزیزم به نظر من شما قدم اول رو برداشتین(پیدا کردن راه حلی واسه مشکلاتت)و باقی قدمها خیلی راحت تر از اون که تصور کنی برداشته می شه به شرط اینکه عجله نکنی..خواهر گلم شما اینطور که داری از تنهایی توی این سایت گله میکنی مشخصه که خیلی عجولی ترجیحا بهتره در اولین فرصت به یک مشاور آگاه مراجعه کنید و بعدا اگر تجربه هاو حرفهای ما به نظرت مفید بود ازش استفاده کنی..ببین آبجی من اگه قرار باشه من شما و بقیه اطرافیانمون رو به خاطر چیزایی که واسه ما خیلی اهمیت داره و شاید به نظر اونا این چیزا اصلا شایان توجه نیست محاکمه کنیم و سعی کنیم رفتار ناشی از عدم شناخت این عریران رو نسبت به ما با لجاجت جبران کنیم که هیچ زندگی موفقی شکل نمی گیره..پس به نظر من بهتره که شما اول با عزیزت صحبت کنی و بیشتر از قبل به ایشون علاقه نشون بدی و سعی کنی کم کم و شمرده شمرده علایقت رو واسشون دسته بندی کنی آخه همسزت سنگ نیست که احساس نداشته باشه؟؟؟مطمئن باش موفق میشی...گلم در ضمن با عرض شرمندگی مسایل جنسی واسه بعضی از آقایون تا بعد از ازدواج معنایی نداره و بهتره که شما به عنوان خانم عقدی از بیان کردن این مسایل جدا خودداری کنید چون با توجه به اینکه همسرتون این گلایه شمارو به مادرشون منتقل کرده پس بدون که خودش هم از این موضوع شاکی هست(البته با توجه به اینکه فرمودید ایشون خیلی با ادب هستن شاید هم این رفتارها خیلی طبیعی باشه)...لطف کن اجازه نده مسایل جنسی اون هم در زمان عقد لطمه ای به زندگیت بزنه ... به همسرت هم واسه گذشته گیر نده و شک نکن چون همین شکهای کوچیک ریشه ی زندگی رو سست می کنه:305:من میدونم که خیلی داری عجله می کنی و گره کور ایجاد می کنی....همسرت شاید اون مقطعی که می تونسته مثل خیلی از پسرها جوونی کنه وقتش رو صرف مطالعه کرده و مدرک گرفتن و از خیلی احساسات جوونی بنا به هر دلیلی عقب مونده و الان این موضوع سبب شده نتونه احساسات شما به عنوان یک دختر رو درک کنه ضمنا مادر ایشون هم بخاطر حس مادرونه ای که دارن متاسفانه دارن به حاد شدن مشکل کمک می کنن که این هم با یک صحبت مادر و دختری بین شما و ایشون حل میشه البته پیشنهاد می کنم از ایشون بخواین واسه خرید حتما نظر همسرتون رو بپرسن..این چند روزی که میگین منتظر هستین تکلیف عمشون مشخص بشه شما در رفتار خودتون تجدید نظر کنی و به زندگی شیرینتون فکر کنید:72::72::72:امیدوارم همیشه دلتون شاد باشه و لبتون پر خنده:321:
[color=#FF0000]
[quote=سابینا]
بلو اسکای عزیز
من رابطه به اون صورت با اوشون نداشتم و شش ماه بعد از نامزدی به اصرار من جدا شدیم. محمد از روز اول می دونست و من هیچ چیزی رو ازش مخفی نکرده بودم و اول کار هیچی نپرسید فقط من توضیح دادم که ال شد و بل شد و گفتم اگه سوالی داری الان بپرس و بعد ازدواج دوست ندارم چیزی راجع به نامزد قبلیم بشنوم
بعد نامزدی یک بار اوایل من خامی کردم وبرای اینکه تلنگری بزنم به محمد گفتم نامزد قبلیم منو خیلی دوست داشت که محمد خیلی ناراحت شده بود
یکی هم همین اواخر نامزد قبلیم اومده بود تو فیس بوک منو اد کرده بود ( ایشون الان ترکیه هست و ازدواج کرده ) و محمد دید و بیش از حد ناراحت شد حتی فردای اون روز از سردرد کلاس نرفت.
خوب بلو اسکای عزیز تقصیر من چیه این وسط من که از اول همه چیزو بهش گفته بودم و چیزی نبود که بعدا کشف کنه می تونست خیلی راحت بکشه کنار الان آمار طلاق سه برابر ازدواج هست یعنی هرکی طلاق بگیره ازدواج دومش باید این چیزها رو تحمل کنه؟؟[font=Times New Roman]
سابینا جان هر چی داریم بیشتر پیش میریم من احساس میکنم گره این مشکل به دست خودت وا میشه..عزیز من اگه محمد آقا با دختری که مثلا قبلا نامزد ایشون بوده و الان هم ازدواج کرده تماس داشت شما چیکار می کردین؟
خانومی زندگی زمانی شیرینه که طرفین گذشته هارو فراموش کنن و بخاطر هم گذشت داشته باشن...شما سعی کن گذشته ی حساسیت زا رو از دنیای خودت و همسرت پاک کن و به همسرت ثابت کن که فقط و فقط اون رو دوست داری و این شک و شبهه ها رو ریشه کن کن و این قدر کلمه ی طلاق رو به زبون نیار عزیزم ....این همه دوست خوب اینجا داری و این همه راه حل خوب پیشنهاد کردن گلم... موفق باشی
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
با سلام و تشکر از همه دوستهای عزیزم و واقعا ازتون تشکر می کنم
خوب انگار همه روی این مسئله توافق دارن که ایشون روی نامزدی قبلی من حساس شده ولی انگار یه سو تفاهم شده من با نامزد قبلیم هیچ رابطه ای نداشته و ندارم و همسرم هم اینو میدونه
آقای یارا درمورد عجول بودن من حق با شماست من الان خیلی پریشان و سردرگمم و عجله دارم مشکلم حل بشه ولی میزنم کارها رو خراب می کنم
مثلا نامزدم گله ای که من ازش کرده بودم درمورد اینکه شام نیومده بود و ... دقیقا رفته گذاشته کف دست مامان و باباش و گفته وکالت این دختر باکیه بیاد تکلیف ما رو روشن کنه، اینطوری شده که مادرشوهرم هم برای اولین بار بامن چپ افتاده که حق هم داره صورت مسئله اینطوریه که مثلا من می خوام محمدو از مامان باباش جدا کنم!
حالا دیگه من از چندین جهت تحت فشارم، تازه قرار شده تا من نرفتم مشاور رابطه من و محمد قطع باشه که یکشنبه تولدشه و من هم نمی دونم چیکار کنم میترسم برم جلوی همه بزنم زیر گریه و کار خراب تر بشه...
محمد یه پیشنهاد هم داشت و اونم این بود که دایی و زندایی من که زنداییم روانشناسه و هردو قبولشون داریم بیان وساطت کنن که من با توجه به این که می دونم زنداییم میره به همه میگه و دوست ندارم که حرفم تو فامیل پخش بشه، به علاوه حساسیت های قبلی محمدو دیدم و میدونم یه کلمه اینور اونور بگن یه عمر میکوبه تو سر من اصلا قبول نکردم. حالا قرار شد من یه مشاور زن پیدا کنم و حتی اگه نتیجه نداد چندین مشاور امتحان کنیم تا بلاخره تصمیم بگیریم. در این مورد خوب همراهیم میکنه
به هر حال من الان هرروز دارم از غصه دق می کنم و تحمل دوریشو ندارم ولی چه کنم ...برام دعا کنید که خدا بهم آرامش بده...خیلی محتاج دعام ...خیلی...
نمی دونم کسی تو این فاصله دعا کرد یا نه ولی سریع مستجاب شد :163:
همین الان محمد یه مسئله کاریو بهونه کرد و زنگ زد و بعد لحنش کلا عوض شد و یه چیزی رو بهونه کرد گفت درسته قرار بود نبینمت فردا میام پاورپوینت میارم بعد خندید، لحنش خیلی خوب بود و غیر مستقیم گفت فردا میام میبینمت، خوب خدا رو شکر مسئله تولد هم حل شد ، دعا کنید بقیه کارها هم اینجوری آسون حل بشه
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
تو رو خدا وقتی اومد معمولی باش.
گله نکن.
آویزونش نباش.
خیلی خودت را مشتاق نشون نده، اما خیلی هم بی تفاوت نباش.
هیچ وقت، هیچ مدلی حرف از نامزد قبلیت نزن.
باهات موافقم. مشاور باید غریبه باشه که آدم بتونه راحت همه چی رو بگه. برای محمد هم دلیلش را توضیح بدی حتما می فهمه. بگو درست نیست زیر و بم زندگی ما تو فامیل پخش بشه.
موفق باشی.
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
sabinaye aziz,kheyli khoshhal shodam ke neveshti mohamad ba tamasesh tooneste to ro khoshhal kone,sabinaye golam be khoda tavakol kon,va asheghane va bedoone lejajat pish boro,hatman movafagh mishi rasti sa'ay kon hedyat ba tamame kadoha fargh kone,be nazaram bad nist roo ye karte ghashang ya ye nameye asheghoone vasash benevisi:hameye zendegimo too negahaye asheghaneye to mibinam va hichkas jaye toro vasam por nemikone,...ke khodet agheli va behtar midooni behtare chikar koni...rasti be hamsaret begoo man age gahi narahatet mikonam motmaen bash bi manzoor hast va man chon be vojoodet niyaz daram irad migiram,azizam saay kon komakam koni ba derayat pish berim ke zendegiye khoobi dashte bashim u ham harja be moshkeli barkhord kardi,hame joore roo man hesab baz kon.......sabina jan yadet bashe man montazere khabarhaye khosh hastamaaa! Dar zemn aji goli,man khanom hastam..movafagh va pirooz bashi azizam..(elahi amiiiiin)
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
سابینا جون چی شد شوهرت و دیدی؟ ما رو بی خبر نذار
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
سلام
پستهات و یکی در میون بالاخره تا اینجا خوندم. خیلی جاها تو ناشی گری کردی پول دادن به همسرت و گفتن از علاقه نامزد قبلی و ....
عزیز من تو تکلیفت با خودت معلوم نیست نامزدت از کجا باید بفهمه تو بالاخره چجور رفتاری باهاش داری یه روز باهاش سرد و حتی خیلی سرد رفتار می کنی فرداش گرم رفتار می کنی . تو زندگیت یک رویه پیش بگیر.
این جمله رو تو ذهنت هکاکی کن که برای همیشه بمونه [size=large]مردها مثل خانمها علایقشون و نشون نمی دن. با همون رفتارهای مردونشون که مثلا بذار من برسونمت یا نمیخوام بری پیش مشاور مرد و ... علاقشون و نشون می دن.
در این که دوستت داره شک نکن. اما برنامه ای که ازش گفتی که کی میخوابه کی پا می شه و چیکار می کنه و .... یه ذره عجیبه. بهتره راهی واسه این پیدا کنی این موضوع رو حتما با مشاور مطرح کن. این خیلی بده که تو این سن هنوز کار خاصی نداره.
در ضمن اگه باید رابطتون قطع باشه بذار این طوری باشه باز اشتیاق نشون نده بعدش پشیمون بشی. کادوش و بخر بعدا بهش بده. روز تولدشم ( یه کم وسط روز تر نه همون اول صبح) با یه اس ام اس تولدش و تبریک بگو که بدونه یادش بودی.
به نظرم مشاور بهترین کاریه که توی این یک سال و نیم می تونستید انجام بدید. ما رو هم بی خبر نذار
موفق باشی:72:[/size]
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
سلام دوستهای خوبم
اولا از این که اینهمه محبت داشتید به من و تنهام نذاشتین ممنونم، تو این مدت تک تک نوشته هاتونو تو ذهنم مرور کردم و دریافتم که خیلی جاها کار منم اشتباه بوده، نمی دونم با این سن و سال چرا اینقدر خامم
ثانیا محمد اومد، راستش اولش زیاد سرحال نبود و دپرس بود و به خودش نرسیده بود و ریش میش درآورده بود، به طوری که از دو کیلومتری معلوم می شد ناراحتی کشیده، راستش دلم سوخت و احساس گناه اومد سراغم ولی خوب چیزی به روم نیاوردم. رفتیم کارامونو انجام دادیم و منم البته حال و روزم بهتر از اون نبود اونم دید حالم بده گفت چیه سردرد داری؟ گفتم آره از صبح چیزی نخوردم، رفت برام شیرکاکائو و شیرموز خرید که می دونه دوست دارم. خلاصه منم دیدم اون دپرسه گفتم چیه؟ یه سفرکاری داره فردا به تهران استرس داشت. منم گفتم نگران نباش من صد در صد می دونم حل میشه. بعد که اومدیم خونه ما کم کم بهتر شدیم البته نه صد در صد ولی خودش کلیه ! منم نه زیاد افراط کردم و نه تفریط
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
فکر می کنم با یه مشاوره سطحی با دوستان کلی نتیجه گرفتی.
حالا اگه بری مشاوره تخصصی و با کارشناس صحبت کنی حتما زندگیت عالی میشه.
حالا که یه ذره حال هر دوتون بهتره باز غافل نشی>
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
سلام بهشت عزیزم
من امروز شماره یه خانوم مشاور رو گیر آوردم ولی خوب قبلا یه نفر از دوستام رفته بود و راضی نبوده نمی دونم برم یا نه. دارم میگردم ببینم یکی دیگه می تونم پیدا کنم یا نه . نه امکان نداره در مورد مشاور سهل انگاری کنم، فقط دعا کنید که زندگیم بهتر بشه
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
راستی یارا خانوم می بخشی من یه یارا میشناختم پسر بود سو تفاهم شد
البته اینو از قلم انداختم که مادرشوهر من خیلی سیاستمداره جلوی همه بلند میشه به پای من و همیشه لبخند به لبه ولی جوری تیکه می ندازه ادم کل وجودش می سوزه
یه عادتم داره که هر وقت منو محمد دعوا کنیم و با توجه به اینکه محمد همه چیزو درجا می ذاره کف دستش منتظر فرصت می مونه و هروقت می بینه محمد خونه نیست زنگ می زنه به مادرم به بهونه اینکه دلم واسه تون تنگ شده بود و کلی تیکه بارش می کنه و بعد قسمش می ده که به من نگه! زرنگی رو حال می کنید؟
اینم بگم مادر من زن فوق العاده ساده ایه و تازه ناراحتی قلبی داره و اضطراب براش خوب نیست
منم به مادرم گفتم هر وقت من خونه نیستم دیدی شماره اونهاست گوشی رو برندار اگه محمد بود با موبایل تماس می گیره
خلاصه امروزم مادرشوهرم منو بی نصیب نذاشتن و صبح دیدم هی مادرم می گه حاج خانوم من در جریان نیستم واینها خودشون می دونن به من ربطی نداره بلند شدم اومدم مادرم هم گوشیو داد دست من که بیا با خودش صحبت کن
کلی شوکه شد چون می دونست من خوابم به من گفت به محمد نگی من زنگ زده بودم منم گفتم نه من هیچ چیزی رو از شوهرم نمی تونم پنهون کنم
خلاصه بعد رفتن من دوباره کار خودشو کرده و به بهونه احوالپرسی دوباره حرفهایی رو که نتونسته بار من کنه به مادرم گفته و مادرم میگه منم گفتم می بخشید قلبم درد می کنه نمی تونم صحبت کنم
تو رو خدا می بینید الان که ما رابطه مون بهتر شده این دست بردار نیست مطمئنم بعد این کلی تیکه بارم می کنه و اونقدر هم زرنگ هست که حوری می گه آدم نتونه جواب بده مثلا در حین تعریف کردن یه خاطره ...
خلاصه منم چیزی به محمد نگفتم ولی چون این چندمین بارشه و همیشه منم نمی گفتم و محمد همیشه کلی سنگ مادرشو به سینه میزنه و می گه اون بیجاره با تو چیکار داره من می خوام ایندفعه دوسه روز بعد به محمد بگم که زنگ زده بود...
مادرم می گه نگو ولی آخه اینجوری که پر رو میشه
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
بنظر من حتما به آقا محمد بگو، اما نه با زبان گلگی از مادرش. در غالب دو مطلب می تونی موضوع رو بیان کنی که؛
1- حال مادرت رو بهانه کنی و بگی دکتر گفته اضطراب و استرس براش ضرر داره و من نمی خوام بخاطر ما خدای نکرده زندگی مادرم به خطر بیوفته.
2- بهش بگو من و تو آدمهای بزرگی هستیم و دلم می خواد مشکلمون رو خودمون بتونیم حل کنیم. اگه من ببینم شوهرم تو این دسته مشکلات پیش پا افتاده و خالخ زنکی دست به دامن مادرش میشه، من چطور تو آینده که زیر یه سقف می ریم و ممکنه مشکلات مهمی گریبانمون رو بگیره، به شوهرم تکیه کنم. من یه مرد قوی و مستقل می خوام و ... (البته با زبون محبت آمیز بگو)
این احتمال رو در نظر بگیر که محمد میدونه که مادرش زنگ می زنه. پس جوری بگو که احیانا اوضاع بدتر نشه. یعنی انتظار نداشته باش که حالا که تو به محمد گفتی اونم از کار مادرش ناراحت شه و طرف شما رو بگیره.
خلاصه که ذوستانه بهش بقبولون که تعریف همه مسائل و گفته هاتون پیش مادرش درست نیست و از یه مرد مستقل و کامل بعیده.
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
بلو اسکای عزیز
باهات موافقم
البته امروز تولد محمده و نمی خوام بگم
ولی فردا و یا پس فردا به زبون مناسب حتما خواهم گفت
چون اینجوری اولا مادرش کاملا خودشو خالی میکنه و بعدشم خیلی راحت قسم می ده تورو خدا به محمد نگین
ثانیا من از مادرش دلخور می شم و وقتی عکس العمل نشون می دم محمد تعجب می کنه که مگه چی شده
ثالثا محمد فرداش دوباره می ره همه چیزو به مامانش می گه به خیال این که مامانش از بس مهربونه هیچ چیزی رو به روی من نمیاره!!
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
در مورد مساله گفتن صحبت های حتی خصوصی شما به مادرشون؛ حتما باید خیلی جدی با ایشون صحبت کنید و ازشون بخواید که رازدار زندگی تون باشن و این تنها یه راهکار داره و اون هم 1. نگاه کردن به رفتارهای مادرشون که با چه روشی پسرشون (یعنی همسر شما ) رو به سمت خودش جلب میکنه؛ جوری که خصوصی ترین مسائلتون رو هم با اعتماد کامل به مادرش میگه!
2. محبت و میزان صمیمیت و نزدیکی شما به همسرتون که من فکر می کنم این فوق العاده اهمیت داره که همسر شما احساس کنه که یه خانواده ی دو نفره تشکیل داده که مسئول اصلی و مرد اون زندگی همسرتونه!
3. صحبت در مورد رازداری و اهمیت اون و حفظ حرمت و شخصیت همدیگه نزد خانواده هاتون که شما باید بخاطر حرمت که هر کدوم به عنوان عروس یا داماد خانواده ی دیگری دارید؛ سعی کنید پشتیبان حرمت و حریم همدیگه باشید!
البته همه ی اینها باید با برنامه ریزی و پشتکار و با محبت بیان بشه!
پس یادته نره که تنها شما می تونید این خواسته رو داشته باشید و به اون در زندگیتون اولویت و اهمیت بدید!:72:
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
بلو اسکای کاملا باهات موافقم ولی خوب وقتی تو تاپیک نوشتم بی مسئولیتی همسر منظورم تنها مسائل کاری نبود بلکه این نوع مسائل رو هم در بر می گرفت، در بیشتر امور همسرم خودش و من رو یه خونواده نمی دونه و اینهم یکیشه
ولی خوب خوبی کار شما اینه که فقط انتقاد نکردین و راهنمایی هم ارائه دادین، خیلی ممنون از همه کسایی که کمکم کردن و از جمله شما
فقط دعا کنید که مشاور نتیجه بده و زندگیم درست بشه چون اقای مدیر هم فرمودن مشکلات من جدیه و راستش مشاور تلفنی هم همینو گفته و من یه کم استرس زده هستم
آخه من قبلا یه بار طلاق از نامزد رو تجربه کردم و واقعا اعصابم نمی کشه دوباره اون روزهای تلخ تر از زهر تکرار بشن...
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
سابینا تو خیلی داری خودت را دست کم می گیری و اذیت می کنی.
اولش که نامزدی قبلیت را نگفتی، علیرغم اینکه برای پی بردن به ریشه مشکلت و حلش لازم بود کسی که میخواد راه حل بده بدونه. حالا که گفتی هر روز داری تکرارش می کنی.
این نشون می ده که تو خودت بیش از همه به این مساله حساسی و خیال نداری فراموشش کنی. همین را به همسرت هم منتقل می کنی. من که دیگه دارم مطمئن می شم ریشه مشکلات تو و همسرت همینه. خودت هم باعثش شدی.
به قول خودت دو ماه اول ازدواجتون از نظر جنسی خوب بود. بعد یهو بد شد. می دونی چرا؟ این کارها و حرفهای تو سردش کرد. اون از مساله ازدواج قبلی تو خبر داشت و اون را پذیرفته بود. اما بعدش تو کاری کردی که با این قضیه مشکل پیدا کرده و حالا خودش هم مونده که بایدچیکار کنه.
به هر حال منظورم اینه که اول خودت باید این قضیه را ببندی بذازی کنار تا ااون هم فراموشش کنه. اینقد توی ذهن خودت و ما و شوهرت این مساله را بزرگ و تقویت نکن.
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
سلام بهشت عزیز
من یکی دوبار که اینو تکرار کردم بخاطر اینه که بگم چرا اینقدر مضطرب هستم و نگران طلاق
البته حدس شما هم درسته شاید
اگر صد در صد هم اینطوری نباشه مطمئنا تاثیر بدشو گذاشته
حتما بعد اینکه رفتم مشاور
میام اینجا می نویسم
که چی گفت
تا برای افرادی که می خونند هم مفید واقع شه و هم ببینیم فرضیه ها کدومیک درست بوده و کدوم نادرست و تاثیر عوامل مختلف تا چه حد بوده
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
سابینای عزیز سلام
منم یکی هستم عین خودت با مشکلات خودت
5 سال از ازدواجمون می گذره و من هر روز به خودم می گم اگه همون دوران نامزدی تمومش می کردم الان کارم به اینجا نمی کشید.
همسر من در زمینه بی محبتی شاید از همسر شما هم بدتر باشه .
اولاٌبنده نمی دونم شما تا چه مقطعی درس خوندید.؟
دوماٌاز نظر اخلاقی خیلی به من شبیه هستی.
شما کسی هستی که اصولاٌ از تنها موندن می ترسی و همیشه در طول زندگی دنبال منبع محبت می گردی
من همه مطالب رو خوندم و الان 4 سال در تلاشم که 1 طرفه زندگیم رو درست کنم که فکر می کنم دارم نتیجه می گیرم
.راه حل من:
:310: :323: :303:
انسانه از نظر روابط به 3 دسته تقسیم میشن :
1.A
2.M
3.H
خانواده گروه A:
زوجهایی هستند که فکر می کنن باید وابسته 100% هم باشند ظاهراٌبه ابعاد دیگه توجه می کنن اما تمام ذهنشون به این فکر می کنه که زندگی سرتاسر عشق دوست داشتن وابستگی محبت و... هست.این گروه که روابطشون شبیه A هست سر A که به هم وصل هست یهنی 2 طرف یا یکی از 2 طرف به دیگری در هر شرایطی مثلاٌ علاقه 1 طرفه به دیگری شدیداٌ وابسته می شود در این گوه رابطه ها هر 2 یا یکی از 2 طرف که وابستگی بیشتری دارد خود را فدای دیگری می کند .از زندگی پیشرفت خود می گذرند و مانند کسی هستند که فقط برای فدا شدن آفریده شده است .در این گونه روابط در صورت شکست یا فوت ادامه زندگی طبیعی برای فرد ممکن نیست.
متزلزلترین فرزندان از این گونه خانواده هاست
خانواده گروه M:
این خانواده با هم بسیار کم ارتباط برقرار می کنن و معمولاٌ وقتشان را با نفر سوم که می تواند آشنا یا غیر آشنا باشد بگذرانن.در این گونه خانواده ها اغلب طلاق عاطفی ایجاد شده .گسیخته ترین فرزندان از اینگونه خانواده هاست.
خانواده گروه H:
در این گونه خانواده ها زن و شوهر هر کدام در کار یا زندگی موفق هستند و برای خود و دیگری ارزش قائلند مانند افرادی که هر کدام در هر زمینه ای موفق هستند و با هم روابط صمیمی وتوام احترام و تعهد دارند
شما از اون افرادی هستی که خودتو فراموش کردی و همش می گی اون درس بخونه اون کار کنه بابا پس خودت چی تو باید انگیزه پیشرفت پیدا کنی باید به فکر دادن کنکور یا یه چیز تو این مایه ها باشی .سعی کن همون قدر که به اون فکر می کنی به خودت هم فکر کنی.
یه چیز می گم خواهشاٌ به معنی و تفسیرش توجه کن به ظاهر قضیه توجه نکن.
گفت : انقدر دوسم داری حالمو بهم میزنی.
حالا تو هم همش همو غمت اینه تحویل نگیرم می یاد سمتم تحویل بگیرم نمی یاد سمتم.
تو وقتی هواست به خودت باشه به پیشرفت خودت فکر کنی اونوقت اون می فهمتت.باورت می کنه.اگه تو کارش جدی نی تو تو کارت جدی باش .یه کاری کن قبولت داشته باشه .انقدر از بی محبتی حرف نزن.تو همه چیت شده اون.
درسته آدم باید تو زندگی همسرشو دوس داشته باشه اما نه تا اینجا که خودتو فراموش کنی.
به فکر یه انگیزه خوب باش تو زندگی.به فکر درس خوندن ادامه تحصیل هرچقدر هم فاصله گرفتی باز هم می شه بری سراغ درس .اگه فوق لیسانس بخون برای دکترا .
50% به خودت فکر کن 50% به اون.سعی کن از افراط و تفریط جلوگیری کنی تا به تعادل برسی.
تو تلاشتو بکن نتیجه رو واگذار خدا کن. :104:
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
سلام مریم عزیز
خوب با توجه به این حرفتون که گفتین مشکلاتی شبیه من دارید شما بهتر منو درک می کنید و ممنون از این که با دقت خوندید و با جزئیات جواب دادید
تحصیلات من در سطح کارشناسی ارشده و دو سه ماه پیش دفاع کردم
من از لحاظ شخصیتی مستقل هستم ولی کیه که عاشق محبت نباشه؟!
ولی خوب درست که فکر می کنم می بینم اینروزها همه فکر و ذکرم شده کارهای محمد و مثلا اساتیدم به من پیشنهاد دادن مقاله بنویسم که اونقدر درگیرم که سه ماهه هیچ کاری نکردم! حتی تسویه حساب دانشگاهم هم بمونده!
راستش من زیاد به محمد محبت نمی کنم ولی زیاد گیر می دم
البته علت این کار من اینه که محمد سال بعد سن استخدامش می گذره و من می ترسم بعد اون کاری نتونه بکنه ولی باید نترسم، راست می گی من چرا باید همیشه به فکر کارهای محمد باشم و به پیشرفت خودم فکر نکنم؟؟
در کل پست شما رو قبول دارم و در مورد من صدق می کنه درسته
راستش من از وقتی وارد این تالار شدم تاپیکهای زیادی رو خوندم و چشم وگوشم خیلی باز شده
حتی پست های مدیر و اونهایی رو که دوست داشتم جداگانه در یک فایل وورد کپی کردم
الان متوجه شدم که منم خیلی جاها اشتباه کردم
کلا بی صبر و کم حوصله بودم
الان فرصت ندارم ولی در پست بعدی فهرست می کنم اشتباه های خودمو و نکات مثبت محمد رو
به هر حال این آرامشی که الان دارم قسمت اعظمشو مدیون همدردی و دوستان خوبی هستم که اینجا پیدا کردم
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
دوستان همونطور که گفتم قرار بود روی نکات منفی خودم و مثبت محمد فکر کنم و بنویسمش، تو این یکی دو روزه که اعصابم آرومه چند تا تاپیک خوندم و با دیدن فداکاریهایی که در حق همسراشون انجام دادن واقعا از خودم پرسیدم : تو برای زندگی مشترکت چیکار کردی که توقع همه چیزو داری؟؟!تو از زندگی مشترک چی می خوای و چه چیزهایی برات مهم هستند؟
جواب هایی که به خودم دادم خیلی جالب بودن!
نکات مثبت محمد:
1- با ادب و با شخصیت طوری که به هیچ وجه اهل فحش و توهین و ناسزا نیست
2- شخصیت آرام و ملایم به دور از رفتارهای تکانشی
3- تحصیلکرده و همرشته خودم
4- خانواده خوب، اصیل و با درک و شعور بالا و ثروتمند
5- به جز مواقعی که با داد و بیداد گفتم بقیه مواقع انتقاد پذیره و به گردن می گیره اشتباه هاتشو
6- به گردش و تفریح و بیرون رفتن علاقمنده و کمتر اتفاق میافته بگم بریم بیرون و قبول نکنه مگر اینکه خیلی خسته باشه و ...
7- متواضع هست و مثلا با این که سالها خارج بوده ولی کمتر پیش میاد مدرکشو و یا این مسئله رو در جمعی مطرح کنه بنابراین به نوعی دوست نداره خودنمایی کنه
8- با اینکه خوشگل و خوشتیپ نیست ولی قیافه اعیان و تودل برویی داره
9- به نظافتش خیلی اهمیت میده و هیچوقت نشده بوی عرق و... بده و دندوناش عین صدف صافن!
10- با اینکه مشکل جنسی داره ولی اینطوری هم نیست که مثلا من لباس لختی بپوشم و اهمیت نده و یا شوخی های جنسی نکنه شاید حتی بشه گفت کمتر اتفاق می افته بی تفاوت باشه به این نوع لباسهای من
11- خسیس نیست و اگه پول داشته باشه و من بخوام و یا بدونه نیاز دارم محاله که پول نده و یا چیزی لازم داشته باشم و امکانش باشه و نخره
12- اصولا آدم چشم پاک و سر سنگینیه و طوریه که همه دایی هام عین چشماشون بهش اعتماد دارن
13 - حتی اگه یه ناهار دونفره درس کرده باشم امکان نداره تو جمع کردن سفره کمک نکنه و بشینه و دستور بده مثلا اگه یه لیوان آب بخواد می گه: یه خواهشی ازت دارم میشه یه لیوان آب بهم بدی؟؟
14- تو جمع خیلی به من احترام میذاره و یا همین که میرم خونه شون حتما چایی میاره و پذیرایی می کنه و یا توی مهمونی در خانواده خودشون میوه برام پوست می کنه و همیشه غذای منو اون می کشه بلا استثنا
15- مادر منو عین مادر خودش می دونه و اگه مریض باشه و یا خرید داشته باشه اصرار می کنه که بدین خریداتونو من بکنم و خیلی وقتها برای مادرم از پسرهاش بهتر بوده
16 - تو جمع با همه گرم و صمیمیه و نه خودشو زیاد میگیره و نه مثل بعضی ها متکلم وحده هست خیلی با وقار و قشنگ برخورد می کنه به طوریکه فامیل بنده عاشقشن و همکاراش و دانشجوهاش
17- محمد دروغ نمی گه و اگرم بگه چنان ناشیانه میگه فوری می فهمم و تا بگم جون من راستشو بگو فوری اعتراف میکنه کلا یا تودار هست و نمیگه و اگرم بگه می تونم مطمئن باشم که 99 درصد مواقع راستشو میگه از این صداقتش خوشم میاد
18- آدمیه که برخلاف بعضی از آقایون از پیشرفت من ناراحت نمیشه و ابدا جلوی پیشرفتمو نمی گیره حتی تشویقم می کنه
19 - آدم یک دنده ای نیست و نمی گه مرغ یه پا داره درسته یه کم به مادرش وابسته س ولی اینطوریم نیست حرفشو دربست قبول کنه و یا مثلا بگه امروز بخوای نخوای خونه خواهرم مهمونیم و باید بیای !!
20- درسته کم حرفه وقتی دو نفری تنهاییم زیاد حرف نمیزنه ولی عبوس و اخمو نیست و خنده رو هستش
فعلا بیست تا شد مزایای ایشون بسه در پست بعدی مزایا و معایب خودمو می گم چون معایب محمدو گفتم دیگه تکرار نمیکنم
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
با سلام
با این توضیحی که شما دادید من به شخصه فکر میکنم که شوهر یا همون نامزد شما احتمالا نسبت به شما بی میله مادر شوهرتون هم شاید به خاطر یه مسائل دیگه نمیخواد شما رو از دست بده
دوست عزیز از قدیم گفتن جنگ اول به از صلح آخر
یعنی بهتر نیست که تا دیر نشده شما یه حرکتی بکنید
یعنی یه کم شکم سیری بری واسش
-
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
تورس عزیز ممنون از کامنتت
ولی ما در وهله اول به حل مشکل می اندیشیم
اگر نشد آخرین راه جداییه