-
RE: پس من چی؟؟؟؟؟
چرا هیشکی حرفایی که به تارا جان زدن به من بدبخت فلک برگشته نمی گه؟///تا منم مخاطب قرار داده بشم و روحیه بگیرم و اعتماد به نفس .به خدا منم دختر خوبیم هاا.........
هیشکی منو دوست نداره....هیشکی......اگه برم کنار دریا دریا خشک میشه ولی افرادیو دیدم که باطنشونم خراب باشه همه تاییدش میکنن.تارا جون خوش به حالت عزیزم.من دیگه مردم.......باور کنید دیشب روحم از بدتم خارج شد و برگت.ولی هیشکی باور نمی کنه.کاش برنمی گشت........هیییییییییییییییی
:47:
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
:54:مادرش فقط خودشو قبول داره.پیش مشاور نمیاد.میگه هرچی من میگم همون درسته.:302:
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
سلام به دوست عزیزم بید مجنون میشه بگی پست تو کجاست؟که من شرایطت رو بخونم؟
میدونی تو که میگی نوازش اره ماهم اولش همینطور بودیم.نه اون اهلش بود نه من اما بر پدر و مادر شیطون لعنت ...
بات موافقم تا الان منم پستی که جواب قانع کننده بده نداشتم.ولی باعث شدن به مسائل راحتتر فکر کنم وگاهی رو تصمیماتم تاثیرات مطلوبی کذاشته.گاهی هم واسم تخلیه ی روحی روانی بود که تصمیم احمقانه نگیرم.باورت نمیشه که چقدر تو این مدت تحقیر شدم چقدر خواهرش چقدر مادرش حتی کمی هم پدرش خوردم کرد.میخوان پسر دردونشونو بفرستن خارج فکر میکنن سر بارش میشم از درس و کار وا میمونه.در صورتی که منم اگه شرایطم جور بشه تصمیم دارم برم اون ور اب ولی چاره چیه؟
ولی به قول شما مادر شوهر گرامی اصلا حتی یه بارم نمو ندیده فقط یه بار زنگ زد خونمون بدون هیچ سلامی گفت میخوام با مادرت حرف بزنم مامانم نبود گفتم نیستن اومدن میگم باتون تماس بگیرن تق گوشیرو گذاشت.منم خودمو زدم به اون راهوتماس گرفتم گفتم شرمنده نمیدونم چرا قطع شد در جواب نه گذاشت و نه برداشت گفت خودم قطع کردم و دوباره تق گوشی رو گذاشت.
خلاصه اینم از شانس ما....
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
تارا جان عزیزم خودتو دست بالا بگیر.
طوری رفتار نکن که اونها فکر کنن کشته مرده ی پسرشون هستی (حتی اگه هستی). طوری وانمود کن انگار که پسر اونها دنبال تو هست. حتی طوری رفتار کن که انگار پدر و مادرت هیچ تمایلی به صحبت کردن با اونها ندارن.
عزیزم اگه وصلتی هم صورت بگیره بعدا همه اینها رو به روت میارنا... خودت و خونوادتو بالا ببر.
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
اره راست میگی عزیزم که نباید نشون بدم هنوز هیچی نشده به روم میارن.خوشبختانه خود پارسا در این مورد همکاری میکنه میگه که خودش بیشتر از من راغبه.
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
سلام
شما بگین چی کار کنم؟بس که همه ی افکار منفیه همه دید بد نسبت به همه چی دارن.هر چی خوبی از رو عشق و علاقه نسبت به پارسا انجام میدم خود شیرینی و پای این حساب میشه که ساده گیرش اوردم واگه یه وقت از روی نادونی یا عصبانیت یه کار اشتباهی انجام بدم پای این حساب میشه دختر خوبی نیستم.
انگار به هیچ عنوان حاضر نیستن این عینک بدبینی رو از چشماشون بردارن.
من ادمی بودم که هیچ وقت تو عمرم از کسی متنفر نبودم از کسی کینه نداشتم نمیدونستم انتقام رو با غ مینویسن یا با ق .اما حالا توم وجودم شده اینا.دارن ذاتمو خراب میکنن.مادرش میگه این حرفایی که به تو میزنه یا کارایی که واست انجام میده برای 100تا پسر دیگه میکنه.میگم اگه من 100تا دیگه داشتم پای تو و این همه سختی وایمیسادم میگه منم به مادرم همینو گفتم ولی دوباره مادرش میگه اخه تو از همه ی اونا ساده تری برای همین ولت نمیکنه.موندم چی کار کنم؟من که حلالش نمیکنم این همه تهمت بم زده.دیگه داره از خوبی حالم بهم میخوره.میگم من اینجور نیستمو این وصله هارو بم میچسبونن بذار باشم که لااقل دلم نسوزه.
میگن کافر همه رو به کیش خود پندارد نقل اینهاست.:54:
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
سلام tara parsa
وقتی ما به جای بررسی منطقی انتخاب خود روی احساس خود پافشاری کنیم، این مسائل که شما می گوئید کمترین تبعات تلخ آنست.
تازه اینها از نتایج سحر است
باش تا صبح دولتت بدمد.
tara parsa
وضعیت واقعی انتخاب شما اینست. تصور نکنید که وقتی یک آقا را برای ازدواج در نظر می گیرد، همه چیز فقط و فقط اوست. بلکه بسیاری از مسائل دیگر از جمله خانواده و فرهنگی که او در آن زندگی می کند روی زندگی شما موثر است.
تو باید انتخابت را در همین بافت فعلی در نظر بگیری.
باید بدانی حتی اگر ازدواج کنی، نمی توانی چنین مادرشوهری را طرد کنی، بکشی یا...
بلکه با همین حس ها و ... باید به سر ببری.
من تصور می کنم. باید خیلی در مورد انتخابی که داری همه جانبه نگاه نکنی. شاید خواندن این مقاله برایت مفید باشد، به شرطی که نه بر اساس احساس ، بلکه بر اساس مسائل منطقی ارزیابی کنی:
انتخاب صحیح، شیوه حل مسئله و تعارضهای ما
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
دختر خوب...میگذره.تمام میشه.میره پی کارش!
با این توصیفاتی که کردی,هیچکس نمیتونه بگه آخرش چی میشه!
مهم اینه که بلاخره یکطوری میشه.تو هم که همی ی سعی و تلاشت رو کردی.پس بسپارش به همونی که بالاتر از همه ی ما اون بالاها نشسته! با اینکه خودم چند وقتی هست که ازش خیلی دلخورم.ولی اگر ما ولش کنیم مطمین باش اون ما رو ول نمیکنه به حال خودمون.
سعی کن خودت باشی.
اول به خودت فکر کنی و مواظب خودت باشی.که آخرش هر چی که شد.تو طرف پشیمون و بازنده نباشی!
زمان همه چیز رو پیش میبره.صبر داشته باش.
خدا به همه ی ما کمک کنه.
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
سلام به تاراي عزيز
من تمام حرفاتو خوندم- منم تقريباً مشكل تو رو دارم و واقعا دركت ميكنم- با اين تفاوت كه خود پسره هم تو ازدواج ترديد داره ولي ميگه منو دوست داره- يكي از دوستان گفته كه خودتو و خونوادتو بالا ببر و جوري نباشه كه فكر كنن كشته مرده پسرشون هستي- ميخواستم بپرسم چيكار ميشه كرد كه تو اين قضايا آدم خودشو دست بالا بگيره؟
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
سلام به نگار عزیزم
من تو این مدت تجربه کردم هرچی قربون صدقش برمو بش زنگ بزنم ارزشم پایین میاد.برا همین هرچند سخته ولی صبر میکنم خودش زنگ بزنه.اون بگه دوستم داره نه من.هر وقت اراده کرد جلوش سبز نشم تا قدر بدونه.از لحاظ خانوادگی هم خواستگارایی که بخاطرش رد کردی و بش گوش زد کن ولی مدام نگو چون میدونی که مردا حسودن.از حس حسودیش با دقت به نفع هردوتون استفاده کن ولی مواظب باش اگه حساسش کنی همه چی خراب میشه.همیشه خوبی های خانوادتو پیشش بگو.تو هم مثل منبا خانوادش مشک لداری یا نه؟
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
سلام به تاراي عزيز
فكر نميكنم خانوادش باهام مشكلي داشته باشند، فقط از نظر مذهبي با هم تفاوت داريم ولي خونوادش ميگن ما نميخوايم كه به پسرمون چيزي رو تحميل كنيم و مي خواهيم خودش تصميم بگيرد، خودش هم توي تصميم مردده و هي امروز فردا ميكنه،الان دو ساله به همين وضع گذرونديم، همه ميگن چرا ولش نمي كني.
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
به نظر منم ولش کن هرچی باش باشی بیشتر این پا اون پا میکنه.باش تموم کن اگه برگشت بدون همیشه مال خودته اگر نه بدون بازیچش شدی همون بهتر تکلیف خودت رو معین کنی.وگرنه پشیمون میشی.منم همین امروز باش تموم کردم یعنی تصمیم رو گذاشتم به عهده ی خودش گفتم یا اینقدر قوی هستی که محکم جلوی خانوادت می ایستی یا همه چی تموم میشه تموم رابطمون قطع.میخواست یه ذره رابطه باش که امید واسه ی برگشتش باشه اما من همون هم قبول نکردم.حالا اگه یه روزی برگشت میدونم همیشه مال خودمه و من مال اون.اگه زیاد تحت فشارش بذاری فردا میگه تو خواستی من که راضی نبودم.بش چند روزی مهلت بده فکر کنه نتونست تصمیم بگیره خودت بجاش تسصمیم بگیر و تموم کن.اون وقت اگه برگشتنی باشه میبینی با برگشتنی که لایقته برمیگرده بدون تردید.اما اگه با تردید بت برسه معلوم نیست از طرف تو به یقین برسه یا از طفه یکی دیگه.واسم خیلی دعا کن.
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
[/size]
من با پارسا تموم کردم دارم دیوونه میشم تورو خدا بگید چی کار کنم؟
چرا طرف من باید یه ادم ترسوی بی عرضه باشه که از مامانش بترسه و این همه به خانوادش وابسته باشه.
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
هیچ چیزی بدتر از زندگی کردن با آدمی که استقلال فکری و عملی نداشته باشه نیست. ناراحتی می دونم اما سعی کن بگذری به مرور زمان برات راحت تر میشه. به آینده ات بیشتر از علاقه ای که الان به پارسا داری بها بده. خیلی خوشحالم که برای خودت ارزش قائل شدی و به خودت احترام گذاشتی.
امیدوارم موفق باشی و زود تر با این قضیه کنار بیای:72:
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
سلام راستش رو بخوای من هر راه حلی رو که به ذهنم میرسید تو پست 21 طاهره دیدم اونقدر این پست کامله که اگه سیستم محدودیت یه تشکر رو نداشت چند بار خود من تشکر میکردم :73: .
فقط اینو بگم که زمان اوضاع رو وخیم تر میکنه و باعث بوجود اومدن شرایطی میتونه بشه که هر تصمیم گرفته شده ای یا وعده ای رو دچار تغییر کنه ، از طرف دیگه هر کار عجولانه ای باعث بد تر شدن اوضاع میشه .
تنها چیزی که به ذهنم میرسه که دوستان نگفته باشن (چون بعضی از نظرات واقعا عالین) اینه که از دوستتون بخواید که با یه فرد دیگه ای که تو خونوادشون براش احترام قائلند ( دایی ، عمو، خاله ، عمه یا حتی پدرش که شما هیچ حرفی از اون نزدید ) موضوع رو در میون بذاره و حتی اگه شده با خود شما ملاقاتی داشته باشه تا اون فرد خانواده ی دوستتون رو راضی کنه وگرنه لجبازی و حتی پافشاری شما هیچ مشکلیو حل نمی کنه .
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
سلام به همه ی دوستان دلسورم.
من با پارسا تموم کردم اصلاا حالم خوب نیست فردا منو بستری میکنن تو کلینیک روانپزشکی واسم دعا کنید.
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
منو مرده بدونید هیچ وقت نمیبخشمشون
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
سلام ترا پارسا جان
به نظر من همیشه سعی کن در زندگیت آینده نگر باشی . قبل از اینکه عاشق بشی ببین آیا این عاشق شدن منطقی هست یا نه . چند درصد ممکنه به نتیجه برسه و ....؟ البته حالا دیگه کار از این حرفا گذشته . حداقل باید واسه 1% احتمال می دادی که شما به هم نمی رسین پس هیچ وقت نباید حریم فاصله شکسته می شد. به نظر من هیچ چیز ارزش شکسته شدن حجب و حیای یک خانم مسلمان نداره. اگه ایمان داشته باشی و از خدا بخوای که هر چی خیر هست برات پیش بیاد همیشه خدا بهترین چیزها را در پیش روت قرار می ده . هیچ وقت به داشتن یه چیز خاص یا رسیدن به یک فرد خاص به خدا اصرار نکن. اون خودش خوب می دونه که خیر و صلاح هر کسی در چیست اگه می خواد نشه بدون که مطمئناً تو با اون تو زندگیت به مشکلات زیادی برخورد می کردی پس سعی نکن به زور چیزی رو به دست بیاری. با خوندن قرآن خودتو آروم کن و ارتباطت با اون رو تا وقتی کاملا مطمئن نشدی که قراره مال هم باشید ، کم کن.
به امید موفقیت برای شما
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
تارای عزیز امیدوارم هر چه زودتر حالت خوب بشه و خیلی شاد و سرحال به جمع دوستانت برگردی.
از خدا می خوام که آرامش رو به قلبت بر گردونه و هر چی به صلاحته بشه:72:
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
ممنون از همه ی دوستان حالم خیلی بهتره.رفتم دکتر بام حرف زد خیلی بهتر شدم .کتاب (ایا تو ان گم شده ام هستی ؟)رو بم معرفی کرد دارم مطالعه اش می کنم.ولی پارسا خیلی نامرده میدونه من حالم بهم ریخت ولی زنگ نزد که ببینه زنده ام یا مرده؟ البته بهتر چون دارم به فراموشی می سپارمش.
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
سلام tara parsa
خيلي خوشحالم از اينكه حالت خيلي بهتره، اميدوارم كم كم با فروكش كردن اين فشاري كه دچارش بودي، بهتر از پيش بتواني كنترل اتفاقاتي كه در پيش داري در اختيار بگيري.
اين چند روزه سعي كن به جاي فكر روي پارسا، يه كمي به چيزهاي ديگه اي كه اطرافت داري توجه نشون بدهي. مخصوصا به خودت كه فكر كنم در اين چند وقته كمتر به خودت و خواسته هايت و علاقمنديهاي توجه كرده اي.
سعي كن خودت را بيشتر در آغوش بكشي و با خودت رفيق ترباشي.
سعي كن كمتر وجودت مورد آزار قرار بگيره، آزاري كه شايد با فكر كردن به موضع رنجزاي قديمي رخ بده
به هر حال من و ساير دوستان هميشه در كنارت هستيم. و مي توني روي كمك ما حساب كني
به اميد شادابي و بهروزي شما
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
اولین شرط دل دادن دل گرفتن است وگرنه یکی بی دل میماند و دیگری 2دل !!!
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
تارای عزیز، خبری ازت نیست
امیدوارم هر جا که هستی سالم و شاد باشی:72:
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
سلام به دوست عزیزم shad
سر به تالار میزنم.کم پیدام چون ترکش کردم.ولی با این حال منتظرو ازش تلفنی پیغامی نامه ای چیزی بیاد که تا حالا نیومده.غمگینم از این که چطور بازیچه ی هوساش شدم.و همیشه فکر میکردم با بقیه پسرا فرق داره.ولی اشتباه می کردم.به هر کدوم از دوستام که میگفتم تمام کردیم باور نمیکرد.درس عبرتی شدم واسه ی دیگران.کور بودم معایبشو نمیدیدم.اما حالا می فهمم چهقدر در اشتباه بودم.تنها هدف اون تو زندگی خوش گذرونی بود حالا به هرنحوی.فقط خوش باشه دیگه نه دین نه دستور خدا هیچی مهم نبود.
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
سلام tara parsa
پست خودت رو دوباره بخون
از مرحله انكار به مرحله شك رسيدي. ولي هنوز به يقين نرسيدي كه ازش دل بكني.
اول پستت چشم انتظارش هستي و در آخر پستت تركش كردي...
بهتره خودت تصميم بگيري و يك دله بشي...
نه اينكه صبر كني ببيني اون چي برات تصميم مي گيره و تو بازيگر بشي.
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
تارای عزیز خوشحالم که خوبی:43:
عزیزم بهتره به توصیه آقای سنگتراشان عمل کنی، تصمیمتو بگیر، اگه واقعا اونو ترک کردی دیگه به اومدنش فکر نکن. الان مگه سخت ترین لحظات زندگیت نیست؟ خوب توی این شرایط تنهات گذاشته. به نظرت اگه برگرده چی می خواد بگه؟؟
حالا که گذاشتیش کنار خودتو رها کن.
دوتا پیشنهاد برات دارم، اول اینکه اسم کاربریتو عوض کن، دوم اینکه توی سایت بگرد، خیلیا هستن که مشکل دارن، همه اون کسایی که اومدن اینجا و نظرشون رو نوشتن خودشون هم مشکلشون رو توی این تالار مطرح کردن، عزیزم ما همه به کمک هم احتیاج داریم، اینطوری وقتی مشکلات دیگران رو بخونی می تونی کم کم از مشکل خودت فاصله بگیری، من خودم همینطورم، خیلی وقتها میام اینجا که یه مشکلی رو مطرح کنم ولی وقتی مشکلات بقیه رو می خونم مشکل خودم فراموشم می شه و سعی می کنم به بقیه کمک کنم حالا هر چند ناچیز باشه لااقل می تونم با هاشون همدردی کنم..
امیدوارم پر انرژی تر ببینمت :72:
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
ازت ممنونم shad جان که به فکر منو دیگرانم هستی من سعی میکنم منتهی مامان یه خرده گیر میدن چون قبلنا گاهی با پارسا میچتیدم حالا میترسه دوباره اون باشه.
اقای سنگ تراشان من میدونم که اون به درد من نمیخوره ام یه حسنی داره که بقیه معایبش رو برام تار میکنه یکی اینکه به خانوما خیلی احترام میذاره و یکی دیگه اینکه خیلی صبوره البته به بیان عیب زیادی بی خیاله.
میترسم اگه برگرده نتونم نه بگم.
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
چرا به خاطر ترس از عاقبت یا ترس از خدا اینکارو نمی خوای بکنی؟فکر نمی درست این باشه که بخاطر خودت اینکارا رو نکنی؟در حال حاضر بهت پیشنهاد می کنم که به حرفاش گوش کنی و این رابطه رو تموم کنی الان راحت تر از چند ماه دیگه اس به حرف عقلت گوش کن تا دلت
در پناه حق
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
تارا جان ديگه ازت خبري نيست .... به كجا ها رسيدي ؟؟؟ تونستي فراموشش كني ؟ چرا ديگه نمياي سر بزني؟
اميدوارم موفق باشي
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
سلام به همه عاشقان. دوست عزیز مشکل شما مشکل منم هست. منم از قانون این کشور که باعث میشه جوان ها دست به چنین کار هایی می زنند متنفرم. حالا میگم ما چیکار کردیم تا در اینده بهم برسیم ما تصمیم گرفتیم یعنی به قران سوگند خوردیم تمام تلاشمونو بکنیم تا بهم برسیم حتی اگه مجبور بشیم خانوادمونو ترک کنیم میدونم کار اشتباهی ولی این ما هستیم که تا اخر برای هم می مونیم نه خانوادمون. البته ما واقعا عاسق هم هستیم چون عشقمونو به هم ثابت کردیم تا اونجایی که کارمون به بیمارستان کشیده. تو هم نگران نباش توکل به خدا کن. امیدوارم توی همین سایت خبر ازدواجتونو بشنوم.
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
[size=medium]سلام دوستان خوبم ...من هم مشکلی مشابه تارا دارم...چطوری می تونم به کسی که دل بستم فراموشش کنم...دارم داغون می شم...تو رو خدا کمکم کنید....مخصوصا آقایون نظرشون را بذارند...چون به نظرم خیلی راحت کسی را که دوست دارند فراموش م[/color]ی کنند.[/size][color=#800080]
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
سلام دوستان خوبم ...من هم مشکلی مشابه تارا دارم...چطوری می تونم به کسی که دل بستم فراموشش کنم...دارم داغون می شم...تو رو خدا کمکم کنید....مخصوصا آقایون نظرشون را بذارند...چون به نظرم خیلی راحت کسی را که دوست دارند فراموش می کنند.
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
شما مشکلاتان را شرح دهید. به روی چشم ما راهنمایتان می کنیم. البته اگه ما را قابل بدانید. موفق باشی دوست عزیز.
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
در اين حالتاست كه خدا به داد ادمها مي رسد پس از او ياري بخوايد در ضمن اگه شرايط ازدواج رو داريد حتما اين كار رو بكنيد
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
سلام من مدت 6 سال است که با آقایی دوستم....ایشان همکار من بودند...و در ظاهر بهترین پسر مجرد در محل کار من بودند که هر دختری در تب دوست شدن با ایشان می سوخت...من اما هیچ توجه ای به ایشان نداشتم جز اینکه از ایشان در مورد کار مشورت می کردم ولی احساس خاصی به ایشان نداشتم.و از انجایی که 3 سال از وی کوچکتر بودم وشوهرم هم فوت کرده بود و فرزند هم داشتم هیچگاه به هیچ مردی نه توجه نشان می دادم و نه نزدیک می شدم...تا اینکه بعد از 3 سال همکار بودن و شناخت خانوادگی(چرا که ایشان و دیگر همکار ها در مهمانی ها و جشن های خانوادگی با خانواده هایمان شرکت می کردیم) یک روز به طور غاقل گیرانه ای نسبت به من ابراز علاقه کرد و متاسفانه از همان موقع نیز رابطه صکث داشتیم...در تمام این چند سال من اصلا احساس خوبی نسبت به ایشان نداشتم..نمی دانم چرا هر چه بیشتر به هم نزدیک می شدیم من بیشتر نسبت به ایشان بی اعتماد می شدم....در این سه سال که رابطه داشتیم من بارها به هم زدم ولی هر بار وی با سماجت هر چه بیشتر و با تلفن زدنهای مکرر و آمدن به خانه مرا راضی کرد که دوست بمانیم...ولی متاسفانه هر بار که من می دیدمشان دوباره با حرفهایی که می زد خام میشدم....تا اینکه به وی گفتم که دیگر نمی خواهم با ایشان رابطه داشته باشم و ایشان پذیرفتند البته این ظاهر قضیه بود و قتی که قرار شد فقط دوست بمانیم ایشان هر روز تماس می گرفتند و هر بار بیشتر از قبل ابراز می کردند که دیدن من غیر ممکن شده است و اگر مرا ببیند چون من را خیلی دوست دارد نمی تواند تحمل کند!!!!!و این باعث شد که در مهمانی ها نیز به همین دلیل شرکت نکند.....من که این حالت ایشان را دیدم بلاخره عصبانی شدم و از ایشان خواستم که تماس های تلفنی هم قطع شود...ایشان نپذیرفتند ولی وقتی من تلفنم را قطع کردم و مصر شدم وی دیگر تماس نگرفت و گفت که من مطمئنم دوباره تو ارام می شوی و به امید ان روز منتظر می مانم..ایشان .الان چند روز است که تماس نگرفته اما من احساس می کنم دلم برایش تنگ شده...دلم می خواهد به عنوان یک دوست خوب و بدون رابطه در کنارم باشد.......و من نمی دانم چه کار کنم..این را هم بگویم که خانواده ایشان و حتی خانواده من به هیچ عنوان راضی به ازدواج ما نیستند.....خود من هم دوست ندارم با پسری ازدواج کنم که فردا نتواند پدر خوبی برای فرزندم باشد و یا خانواده ایشان نتوانند فرزند مرا به عنوان یکی از اعضای خانواده بپذیرند...اگر چه که ایشان بارها گفته اند که فرزند مرا فرزند خودش می داند اما من نمی توانم باور کنم که این احساس بهد از ازدواج هم ادامه داشته باشد..خواهش می کنم به من بگویید که چطور می توانم ایشان را کاملا کنار بگذارم در صورتی که این چند سال نسبت به ایشان علاقه شدید پیدا کرده ام..
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
خواهش می کنم به من بگویید که چطور می توانم ایشان را کاملا کنار بگذارم در صورتی که این چند سال نسبت به ایشان علاقه شدید پیدا کرده ام.. :302:
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط shad
اما یه چیزی رو می دونی؟ می دونی که ما قبل از به دنیا اومدنمون با یه روح دیگه هم پیمان شدیم که همراه و همدم هم باشیم و باهم زندگی کنیم؟
درود
شاد این واقعیه؟ واقعا سوال برام پیش اومده.
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
سلام
دوست خوبم فکر نمیکنی که خوب نیست شریک زندگیت بهتره یه مرد واقعی باشه که هی مامانم مامانم نکنه. خوب مامانش هرچی میخواد بگه بگه، این باید
مقاومت کنه. اگه تو رو دوست داره که میگی داره باید جلو حرفای بیخودی مث :"اگه فلاني رو گرفتي الان اينطور بود و..." وایسه.
اگه واقعا از دخترای دیگه خوشش اومده که ولش کن. اگه اینجوری میگه که تو ازش متنفر بشی ینی حاضر شده ولت کنه چون مامانش نمیخواد که به نظر من بازم باید ولش کنی.
اما اگه عشقتو میخوای و میخوای حفظش کنی ازش بخواه که مقاومت کنه اگه جواب سربالا داد دیگه واقعا باید ولش کنی
این نظر منه شایدم اشتباه باشه
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
-
RE: داره عشقمون به هوس الوده میشه
ببین عزیز دلم.منم یه مشکلی مثل تو داشتم.میتونی توی سایت دنبال نامه ام بگردی و بخونی.تنها راه حل تو اینه که منطقی باشی .تو برای شروع مجدد تلاش کردی ولی اون چی؟ایا برای تو تلاشی کرده که ارزشش رو داشته باشه هرکار ی براش بکنی؟منم کسی که دوستش داشتم یه مشکلاتی داشت.خیلی درکش کردم.خیلی باهاش راه اومدم و حاظر بودم به خاطرش هر کاری بکنم.البته من کارم به ابروریزی نرسید ولی خب شخصیتم پیش خودم و پیش اون داغون شد.با حرفای مختلفی سعی میکرد ازش متنفر بشم.حتی بهم گفت کس دیگه ای علاقه پیدا کرده و اون مرده.منم خواستم روحیه اش رو برگردونم و ایثار کنم اما دیدم من فقط یه کنه هستم که بهش چسبیدم.اون تا لحظه اخر میگفت دوستم داره ولی خب در عمل هیچی.اخرش ازش دل کندم و حالا دارم به کسی که خواستگارمه دل میبندم.بهش جواب مثبت دادم و تا دو ماه دیگه باهاش عقد میکنم.ادم خوبیه و مهربونه و حرفاش واقعآ میگم دلم رو میلرزونه احساس میکنم هرروز بیشتر عاشقش میشم.یادت باشه ادم اینجور نیست که فقط یک بار بتونه عاشق بشه.مهم اینه که منطقی باشه و اینده اش رو ازهرچه مهمتر بدونه.محکم باش و رااده ات رو قوی کن.به نظرم حتی اگه بهش برسی ارزشش رو نداره.باید اون برات جون بکنه نه تو.ارزش خودت رو درک کن موفق باشی:228::228: