RE: باید چیکار کنم؟از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط پریماه
من تا بحال دنبال هیچ پسری نرفتمو نخواهم رفت.......و خدمت خانم محترم که گفتن چرا باید بیفتی دنبالش عرض کنم من دنبالش نرفتم و اصلا بهشون ابراز علاقه نکردمو نخواهم کردددددددد..... صحبتای ما تابحال بیشتر در مورد کار بوده....همین.
پریماه جان
عصبی بشی یا نه!حقیقت همینه
محتوای صحبت شما نیست که منظورتونو میرسونه.این پیگیری های شما از ایشون معنی جز این نداره که افتادین دنبالش!
قبول کنین یا نکنین از رفتارتون اینطور برداشت میشه
میتونین از دستم ناراحت بشین اما حقیقت عوض نمیشه.میبینید که همه هم همین برداشت رو از کارای شما کردن چون واقعا اینطوره.
قصد من راهنمایی خواهرانه بود
و بقول غزاله جان گفتنیها گفته شده.فکر نکنم جای مبهمی مونده باشه
"من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم/ تو خواه از سخنم پند گیر خواه ملال"
:72::72::72:
RE: باید چیکار کنم؟از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید
ممنون...خواهر گلم ..حق با شماست من اشتباهمو دیگه تکرار نخواهم کرد اما بازم میگم من نیوفتادم دنبالش....اون همیشه میگفت موضوع کاری پیش اومد من میتونم کمکت کنم و با من راحت مطرحش کن..به همین بهونه بود که دیشب خواستم ازش خبری بگیرم شاید جواب منو لابلای حرفاش بده....همین
ولی دیگه تمومه..
RE: باید چیکار کنم؟از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید
عزیز دلم
کار خوبی میکنی
تموم کنی واسه خودت خوبه
از دست ما هم ناراحت نشو.گاهی این بهتره که کسی که از بیرون ماجرایی رو میبینه راهنمایی بده
شاید احساسات تو نذاره قطع کنی تماسهاتو.اما این اشتباهه.میدونم آدم وسوسه میشه.بهت حق میدم کنجکاو باشی در مورد نظرش
اما صلاح در اینه که جلو خودتو بگیری
استفاده من از این اصطلاح که دنبالش افتادی شاید بار معنایی منفی داره
منظورم این نیست که شما بهش ابراز علاقه میکنی یا اینجور چیزا
منظورم همینه که حتی به بهانه کار و چیز دیگه هم تماس نداشته باشی.چون در هر حال اینطور برداشت میشه.و این برداشت مخصوصا از طرف ایشون مهمتره.چون ممکنه اشتباهی متوجه بشن
خوشحالم که تصمیم گرفتی تمومش کنی و امیدوارم بتونی موفق بشی
بازم بهمون خبر بده عزیزم
:72::72::72:
RE: باید چیکار کنم؟از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید
لطفاً اين پست حذف شود.. اشتباه شد.
RE: باید چیکار کنم؟از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط پریماه
ممنون...خواهر گلم ..حق با شماست من اشتباهمو دیگه تکرار نخواهم کرد اما بازم میگم من نیوفتادم دنبالش....اون همیشه میگفت موضوع کاری پیش اومد من میتونم کمکت کنم و با من راحت مطرحش کن..به همین بهونه بود که دیشب خواستم ازش خبری بگیرم شاید جواب منو لابلای حرفاش بده....همین
عزیزم باور کن برای یک پسر پیگیری از جانب شما یعنی همین که دنبالش افتادین و این اصلا خوشایند نیست نه در این مورد بلکه در هیچ موردی پیگیری نباید از جانب شما باشه .
میگید که بحث کاری می خواستید داشته باشید اما دقت کنید که رابطه شما با ایشون به دلیل اهداف کاری تشکیل نشده پس سریع این ذهنیت رو ایجاد میکنه که دارید پیگیری میکنید ولی غیر مستقیم پس میبینید که اون هم متوجه هدف شما خواهد شد...
شخصیت شما اینطوری بی ارزش میشه و این برای یه دختر اصلا خوشایند نیست شما می گید که اگر مستقیم بگه نه راحت ترم اما باور کن شنیدن نه برای یک دختر سخته چون دختر جایگاه مطلوب رو داره و پسر جایگاه طالب و خواهان و این پسره که باید نه بشنوه نه دختر و مطمئن باش اگر جایگاه ها عوض بشه یعنی دختر بشه طالب و پیگیری کنه و پسر بشه مطلوب برای هیچ کدوم خوشایند نیست .
این حرف های من کلی است و در رابطه با هر ارتباطی که در آینده خواهید داشت.
پس در هیچ موردی شما پیگیری نکنید و حتی هر اقدامی که در طرف مقابل ذهنیت این رو به وجود بیاره که دارید پیگیری می کنید چون فکر می کنه شما خواهان شدی و جاهاتون عوض میشه........
RE: باید چیکار کنم؟از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید
امروز قبل از اذان صبح بیدار شدمو با خدا خلوت کردمو خیلی گریه کردم.امروز اولین روز رهایی منه..خدای مهربون کمکم کن.
RE: باید چیکار کنم؟از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید
عزیزم خیلی خوشحالم که داری این دردو به خاطر یک تصمیم درست تحمل میکنی مطمئن باش کمی که از این قضیه فاصله بگیری اونوقت با دید باز میبینی که بهترین کار رو کردی از خدا بخواه کمکت کنه همه ی ما به خاطر خودت چیزهایی گفتیم که کمی به غرورت بر بخوره و به خودت بیای
با خدا باش و پادشاهی کن بی خدا باشو هر چه خواهی کن
:104::104::104:
:72:
RE: باید چیکار کنم؟از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید
خب پريماه عزيزم مثل اينكه شما هم بلاخره رفتي مرحله رفع عيب...:72:خداروشكر....:72:
RE: باید چیکار کنم؟از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید
عزیزم کنترل احساسات خیلی سخته ولی همین اس ام اس های کاری هم فقط باعث میشه خودتو بیشتر درگیر کنی .مطمئن باش مردها رو نمیشه با همین ظاهر سنگین و کلام متینشون شناخت . گذر زمان خیلی مهمه . وصبر تو مهمتره
RE: باید چیکار کنم؟از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید
سلام به دوستای عزیزم.سه روز از رهایی من میگذره .خیلی آرومتر شدم .هرچند که تنهایی سخته و شرایط حساس ولی بازم خودمو کنترل میکنم.....ساحل دلت رو بسپار به خدا-خودش قشنگ ترین قایقو برات میفرسته...آبجی شما-پریماه
RE: باید چیکار کنم؟از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید
سلام به همه دوستای عزیزم...حدود ده روز گذشت.همه چیز آرومه و به زندگی عادیم تقریبا برگشتم .هرچند هرزگاهی دوباره میرم تو فکرو فکرمیکنم خیلی تنهام ولی زندگی ادامه دارد...................فقط خیلی احساس تنهایی میکنم.
RE: باید چیکار کنم؟از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید
اگه شما چند هفته اس اون آقا رو دیدی و چند باری باهاش تماس داشتی، من بهترین لحظات یک سال گذشته ام رو با کسی گذروندم که خیلی راحت، وقتی یکی دیگه پیدا شد منو گذاشت کنار، تموم اون خاطرات خوش و علاقه رو گذاشت کنار بدون این که حتی لازم بدونه قبلش به من اشاره ای بکنه... فقط شبا احساس آرامش می کنم، و به خودم می گم از فردا دیگه همه چیز رو به راه می شه و راحت فراموشش می کنم، ولی فردا میاد و روز از نو روزی از نو. صبح ها گاهی حس میکنم دلم داره منفجر می شه، پشیمونم، عصبانیم، نگرانم، ناراحتم، همه حسی دارم، رفتم پیش مشاور، پیش روان پزشک، و همه خیلی راحت می گن فراموشش کن، راه حل هایی می دن که خودم هم همه رو می دونم ولی سخته، بی نهایت سخته، هر روز به قدر یه قرن طول می کشه، ولی بعد یه هفته خودمو با هفته پیش که مقایسه می کنم می بینم انگار چند میلیمتر به رهایی نزدیک تر شدم، عجیبه ولی انگار ماه ها و هفته ها سریع تر از روزها می گذره...
راستش من الان به این فکر می کنم که شما با این احساسات قوی، اگه جای من بودی الان چه حال و روزی داشتی...
RE: باید چیکار کنم؟از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید
باور کن درکت میکنم.کامل احساستو و نگرانیتو لمس میکنم.میدونی وقتی یه رابطه طولانی بشه هرچند خیلی با طرف صمیمی باشی اما وقتی اقدام رسمی صورت نگیره کم کم واسه طرف عادی میشی.چون چیزی که مهمه اقدام رسمی واسه ازدواجه که وقتی طرف احساس کنه که زمانی که باید اقدام کنی این کارو نکنی و موضوعو جدی و رسمی نکنی اونم کم کم سرد میشه و مطمئنن جذب کسی میشه که رسما بره خواستگاریش....حالا همه اینا به کنار...میفهمم چه حالو روزی داری..ولی کم کم با گذر زمان حل میشه...میدونی که وقتی خدا بخواد بطور ناگهانی همه چیز عوض میشه و شاید یکی دیگه یجوری که نفهمی از کجا اومده یدفه میاد تو زندگیت و اون وقته میفهمی هنوز اطرافت کسایی هستن که به اخلاقو روحیاتت خیلی نزدیکن و میتونی واسه ادامه مسیر زندگیت روی اونا حساب کنی و .......
میدونی من تو خونه با مامان و بابا تنهام ودوتا آبجی و داداشم ازدواج کردن ..در شهری که زندگی میکنیم هیچکی رو نداریم و تمام اقوام یا اصفهان هستن یا تهران.حتی آبجی هام هم اصفهان هستن.خلاصه اینکه در این شهر نسبتا بزرگ تنها هستیم . منم یک ساله درسم تموم شده و در حال حاضر شاغلم...دوستای زیادی دارم از دوران دانشجویی .که اونا هم یا سرکار میرن یا ازدواج کردن ...اصلا اهل دوستی و اینجور بحثا نیستم .بخوام هستن افرادی که پایه اینجور بحثان..اما نمیخوام...اینقدر خودمو سرگرم میکنم که تنها نباشم.تا 3 سرکارو بعد از ظهرم یا باشگاه یا کلاس زبانو...خلاصه با همه اینها بازم شبا که میخوابم انگار دوباره همه فکروخیالا یدفه به مغزم هجوم میکنه و احساس تنهایی میکنم....از خودم بدم میاد وقتی یادم میوفته چجوری با یه بار دیدن از پسری خوشم میومد که فقط ظاهر و میدیدو ولاغیر.....همیشه خیلی سرحالو شروشیطون بودم اما مدتی هست که همیشه تو خودمم.........واقعا یه پشتیبان یه همراه و همراز واسه زندگی لازمه که خدا اون مسافرو کی میرسونه نمیدونمممممممممم
RE: باید چیکار کنم؟از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید
البته این طور که شنیدم اون طرف هم گویا فعلا اقدامی واسه خواستگاری رسمی نکرده، حتی گویا این قضیه رو به خونوادهاشون هم نگفتن! این هم یه مدلشه دیگه! بامزه می شه اگه اون شخص هم بزنه زیر قضیه و ... :311:
RE: باید چیکار کنم؟از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط omidvar
اگه شما چند هفته اس اون آقا رو دیدی و چند باری باهاش تماس داشتی، من بهترین لحظات یک سال گذشته ام رو با کسی گذروندم که خیلی راحت، وقتی یکی دیگه پیدا شد منو گذاشت کنار، تموم اون خاطرات خوش و علاقه رو گذاشت کنار بدون این که حتی لازم بدونه قبلش به من اشاره ای بکنه... فقط شبا احساس آرامش می کنم، و به خودم می گم از فردا دیگه همه چیز رو به راه می شه و راحت فراموشش می کنم، ولی فردا میاد و روز از نو روزی از نو. صبح ها گاهی حس میکنم دلم داره منفجر می شه، پشیمونم، عصبانیم، نگرانم، ناراحتم، همه حسی دارم، رفتم پیش مشاور، پیش روان پزشک، و همه خیلی راحت می گن فراموشش کن، راه حل هایی می دن که خودم هم همه رو می دونم ولی سخته، بی نهایت سخته، هر روز به قدر یه قرن طول می کشه، ولی بعد یه هفته خودمو با هفته پیش که مقایسه می کنم می بینم انگار چند میلیمتر به رهایی نزدیک تر شدم، عجیبه ولی انگار ماه ها و هفته ها سریع تر از روزها می گذره...
راستش من الان به این فکر می کنم که شما با این احساسات قوی، اگه جای من بودی الان چه حال و روزی داشتی...
توی خبرنامه مثلا یه کارشناس غربی (البته نه علمی ولی تجربه گرا) میخوندم که میگفت شنیدین مثلا فلان زن میگه فلانی منو میزنه .... بهم خیانت میکنه.....فلان بهمان ... بعد بهش میگیم چرا جدا نمیشی؟ میگه آخه دوسش دارم:311: واقعا دارم به این نتیجه میرسم هرچه بیشتر خانوما و عواطفشونو تحریک کرد ولو به شکل مازوشیستی واسه اونا....بیشتر به اون مرد وابسته میشن....امیدوارم اینطوری نباشه ولی به نظر میرسه خانمها اعتیاد عاطفی عشقی دارن ذاتا...
RE: باید چیکار کنم؟از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید
آقای امیدوار یه سوال؟ اگه برگرده بازم میری خواستگاریش؟؟؟؟؟ از کجا میدونین اون آقا اقدام رسمی نکرده؟؟؟
RE: باید چیکار کنم؟از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید
اولا که این جا تاپیک شماس این سوالا چیه می پرسی؟! ثانیا که قرار نشد سوال سخت بپرسی دیگه... ثالثا بحث اون طرفو هرچی کمتر پیش بکشیم من راحت تر می تونم فکرشو نکنم.
با این احوالات، اگه برگرده... بستگی داره کی برگرده، مثلا اگه موقعی باشه که من یکی دیگه رو انتخاب کرده باشم که خوب نه، هرگز. اگه موقعی برگرده که من فراموشش کردم ولی کس دیگه رو هم انتخاب نکردم، دوباره از صفر بررسیش می کنم و اگه شرایطش خوب بود بله، هر چند به هر شکل که برگرده خیلی سوالا هست که باید جواب بده... اما اگه همین الان برگرده، آره! حتما این کار رو می کنم، چون واقعا اون شناختی که ازش دارم ارزشش رو داره، ضمن این که در نظر بگیر تو این قضیه من هم کم مقصر نبودم، خوب چیزی که عوض داره گله نداره، حتی من همین دوران سختی رو که تو این مدت تحمل کردم و تا حدودی هنوز هم ادامه داره، گذاشتم به حساب این که دارم تقاص اشتباهاتم رو می دم، از نظر منطقی کار نادرستی نکرده به نظرم...
اون آقا هم اقدام رسمی نکرده، من با این خانم همکارم مثلا، منابع اطلاعاتی لازم رو دارم :)