RE: بعد از 2 سال می خوام دوباره برم، اما نمی دونم...
سلام. خیلی ممنون "خیلی تنها" توضیحاتت کامل بود. خیلی کمکم کرد. ممنون "Mahtab". شما هم همینطور.
با این توضیحات و راهنماییها، من تصمیمو گرفتم. میرم. یکشنبه اولین امتحانشه. میرم...
همونطور که گفتین، خودم میرم نه واسطه. میرم سر کلاسی که توش امتحان داره و فقط بهش میگم می خوام باهاش یک دقیقه صحبت کنم. میگم، اگه بعد از امتحان می تونه، بمونم و با هم حرف بزنیم... اگه گفت نه، ازش می خوام بهم ایمیل بزنه و بگه... میگم منتظر ایمیلش باشم یا نه، اگه گفت منتظر نباشو... و گفت نه، یه نامه از قبل آماده می کنم، (که اگه شرایط اینطور پیش رفت، نامه رو بدم.) میگم حداقل اینو بخون... و اگه نامه رو هم از دستم نگرفت، میگم، من برات ایمیل زدم در هر صورت، اونو بخون... دیگه بدبینانه ترین حالتا رو در نظر گرفتم...
حالا بهش رو در رو چی بگم، چی پیشنهاد می کنین؟ (در صورتی که حاضر شد حرف بزنه)
اگه رو در رو حرف نشد بزنیم، تو نامه چی بنویسم؟
خیلی ممنون از کمکاتون...:72::43:
RE: بعد از 2 سال می خوام دوباره برم، اما نمی دونم...
ببخشید من پست قبلی رو با عجله نوشتم دو تا جمله اشتباه شد که اتفاقاً معنی و منظور منو عوض کرد!
جمله ی اول:
اگه نامه نوشتن رو درست ندونستم و نوشتن ِ نامه نظر شما بوده ، من خدای ناکرده قصدی نداشتم / ببخشید
جمله ی دوم:
در هر صورت با توجه به دلایلی که شما آوردین (هر چند هنوز ایرادات بسیار بزرگی به نامه وارده) اندکی متقاعد شدم که نامه هم مثل ایمیل میتونه به عنوان یه راه اضطراری آخر به کار گرفته باشه
RE: بعد از 2 سال می خوام دوباره برم، اما نمی دونم...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط خیلی تنها
ببخشید من پست قبلی رو با عجله نوشتم دو تا جمله اشتباه شد که اتفاقاً معنی و منظور منو عوض کرد!
جمله ی اول:
اگه نامه نوشتن رو درست ندونستم و نوشتن ِ نامه نظر شما بوده ، من خدای ناکرده قصدی نداشتم / ببخشید
جمله ی دوم:
در هر صورت با توجه به دلایلی که شما آوردین (هر چند هنوز ایرادات بسیار بزرگی به نامه وارده) اندکی متقاعد شدم که نامه هم مثل ایمیل میتونه به عنوان یه راه اضطراری آخر به کار گرفته باشه
من منظورتونو متوجه شدم...
RE: بعد از 2 سال می خوام دوباره برم، اما نمی دونم...
من رو پیشنهاد قبلیم تاکید میکنم
بهتره تو امتحانات اونم اولینش نرین سراغش
خب باید ایشون رو هم در نظر بگیرین
اینطوری بهتره
RE: بعد از 2 سال می خوام دوباره برم، اما نمی دونم...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط lvlahtab
من رو پیشنهاد قبلیم تاکید میکنم
بهتره تو امتحانات اونم اولینش نرین سراغش
خب باید ایشون رو هم در نظر بگیرین
اینطوری بهتره
بله، شما گفتین امتحان آخر. اما عرض کردم، نمی دونم چه واحدایی داره، که بخوام بمونم و سر امتحان آخر برم. اگه اون روز اون درسو امتحان نداشته باشه اونوقت چی؟...
حالا اگه رفتم و حاضر شد حرف بزنه، چی بگم؟ فرصت دوباره برای هر دو؟ تجدید نظر؟ ازدواج؟ چیو مطرح کنم؟
اگه حاضر به حرف زدن نشد، تو نامه چی بگم و چه جوری حرفامو بزنم بهتره؟
ممنون
امتحان اول، دوم یا سوم فرق می کنه؟ من باید به هر حال برم... اما امتحان آخر، یه ریسکه. بنابر این حالا که آخرین امتحان نمیشه، گمونم اولی دومی یا چهارمی زیاد توفیر نداشته باشن...
RE: بعد از 2 سال می خوام دوباره برم، اما نمی دونم...
خب اگه اینطوره و زمان دیگه ای هم نمیتونین پیداش کنین (که از رو اطلاعاتی که دارین میتونین) اگه صلاحه برین
و دقت کنین اگه قصدتون ازدواجه همینو بگین نه ادامه رابطه یا مسائل دیگه
کاملا محترمانه و نسبتا رسمی و یادتو نره راجع به دلخوری که پیش اومده بود معذرت بخواین و دلیلشو بگین و بگین متاسف هستین از بابتش
با توجه به اینکه فکر نکنم تو اون موقعیت بتونین باهاش مفصل حرف بزنین بگین که بهمین دلیل و چون از راه دیگه نمیتونین تماس برقرار کنین ایمیل میزنین
ولی اگه حاضر به صحبت نشد
همینا رو تو نامه بنویسین و خواستار صحبت بیشتر بشین حتی اگه خواست بعد از امتحانات(البته ببینید اگه صلاح بود)
اگه صلاح ندونستین نامه بدین و حاضر به صحبت هم نشد فقط بگین کار مهمی باهاش دارین و به فلان ID ش ایمیل خواهین زد.مطمئن باشین چک میکنه
از همین ایمیل هم سر نخ رو بگیرین برین اگه لازم شد حضوری ملاقات کنین اگه نه که برین خواستگاری و بقیه حرفا...
البته نباید این دوران اشنایی هم طول بکشه تبدیل بشه به دوستی قبل
رسمی تر باهم رابطه داشته باشین(نه خیلی خشک):72:
:82:
یادم رفت بگم بعد از امتحان ببینیدش
RE: بعد از 2 سال می خوام دوباره برم، اما نمی دونم...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط lvlahtab
خب اگه اینطوره و زمان دیگه ای هم نمیتونین پیداش کنین (که از رو اطلاعاتی که دارین میتونین) اگه صلاحه برین
و دقت کنین اگه قصدتون ازدواجه همینو بگین نه ادامه رابطه یا مسائل دیگه
کاملا محترمانه و نسبتا رسمی و یادتو نره راجع به دلخوری که پیش اومده بود معذرت بخواین و دلیلشو بگین و بگین متاسف هستین از بابتش
با توجه به اینکه فکر نکنم تو اون موقعیت بتونین باهاش مفصل حرف بزنین بگین که بهمین دلیل و چون از راه دیگه نمیتونین تماس برقرار کنین ایمیل میزنین
ولی اگه حاضر به صحبت نشد
همینا رو تو نامه بنویسین و خواستار صحبت بیشتر بشین حتی اگه خواست بعد از امتحانات(البته ببینید اگه صلاح بود)
اگه صلاح ندونستین نامه بدین و حاضر به صحبت هم نشد فقط بگین کار مهمی باهاش دارین و به فلان ID ش ایمیل خواهین زد.مطمئن باشین چک میکنه
از همین ایمیل هم سر نخ رو بگیرین برین اگه لازم شد حضوری ملاقات کنین اگه نه که برین خواستگاری و بقیه حرفا...
البته نباید این دوران اشنایی هم طول بکشه تبدیل بشه به دوستی قبل
رسمی تر باهم رابطه داشته باشین(نه خیلی خشک):72:
:82:
یادم رفت بگم بعد از امتحان ببینیدش
ممنون از جوابتون و وقتتون.:72: بعد از امتحان نمیشه پیدا کرد کسیو. 2 3 تا در ورودی خروجیه و یه عالمه آدم! من اگه بمونم امتحان تموم بشه، نمی دونم از کدوم در میاد بیرون و کی میاد و اونجا اونقدر شلوغ میشه که 10 جفت چشم هم برا پیدا کردن کسی کمه! اما از روی برگه هایی که رو بُرد میزنن می تونم کلاسی که توش هست و شماره صندلیشو پیدا کنم. اما اگه بمونم بیرون، نمی دونم چطور می تونم پیداش کنم! هم موقع رفتن تو و موقع بیرون اومدن هم همینطور! تنها قبل اینکه انتحان شروع بشه، می تونم برم تو و بگم که بیرون منتظر می مونم...
RE: بعد از 2 سال می خوام دوباره برم، اما نمی دونم...
سلام. یه خورده استرس دارم. آخه بعد دو سال آدم یکیو نبینه بخواد ببینه یه جوریه، امیدوارم همه چی خوب پیش بره. من خودمو آماده هر حرف و و اکنشی کردم... دعا کنید... فردا صبح ساعت 10 میرم...
می خوام بعد از سلام و احوالپرسی بگم: (در صورتی که حاضر به حرف زدن شد)
1- موبایل خودت و خواهرت قطع بود وگرنه سر زده نمیومدم. ایمیل هم زدم جواب ندادی و نمی دونستم کی جواب میدی یا اصلاً میدی یا نه. واسه همین مجبور شدم الان بیام و اینطوری سرزده... واقعا بابت اتفاقای دو سال پیش متاسفم. می دونم اشتباه از من بود. عذرخواهی می کنم از صمیم قلب...
2- الان نیومدم بگم که با هم دوباره دوست باشیم و دوباره همون رابطه رو از نو سر بگیریم. می دونم خیلی چیزا عوض شده، من، تو... اما اگه تو بخوای و راضی باشی، می خوام بیام خواستگاریت... می تونی فکر کنی و جواب بدی...
نظرتون چیه؟ ممنون.:72:
RE: بعد از 2 سال می خوام دوباره برم، اما نمی دونم...
سلام
اصلا نترسین
ببینید، بعد از معذرت خواهی بگین اگه خواستی در مورد اون سو تفاهم بیشتر توضیح میدم
کمی با مقدمه چینی حرف بزنین
بگین خواهان این هستین که رابطتون جدی بشه و اینکه اگه قبول کنی میخوام به خانواده م اطلاع بدم
تا بیان و با خانواده تو بطور رسمی صحبت کنن
این بهتر از اینه که یهو بگی میخوام بیام خواستگاری
البته اینم بگین که اگه بخواد قبل از اقدام برای خواستگاری میتونین بیشتر باهم حرف بزنین
خب چون نمیتونم دقیقا حدس بزنم چی میشه
بقول خیلی تنها نمیشه دقیق گفت چیا بگین
اما اینا رو بصورت کلی مد نظر بگیرین
حتما هم بهش بگین ایمیل میزنین مخصوصا اگه نشد فردا حرفاتونو بزنین
موفق باشین
بی صبرانه منتظرم
:72::72::72:
RE: بعد از 2 سال می خوام دوباره برم، اما نمی دونم...
RE: بعد از 2 سال می خوام دوباره برم، اما نمی دونم...
:72:اخرش يعني نشد؟
نكنه دوست داره بيشتر نازشو بكشين؟
در هر حال ما كفتيم كفتني ها رو
حالا خودتون ببينيد صلاحتون جيه؟
موفق باشين
:72::72::72:
RE: بعد از 2 سال می خوام دوباره برم، اما نمی دونم...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط lvlahtab
:72:اخرش يعني نشد؟
نكنه دوست داره بيشتر نازشو بكشين؟
در هر حال ما كفتيم كفتني ها رو
حالا خودتون ببينيد صلاحتون جيه؟
موفق باشين
:72::72::72:
آره، تموم شد. نه. صحبت ناز کشیدن و ناز کردن نیست... جوری که داشت حرف می زدو شما ندیدین... به نظر شما یک ساعت حرف، اینایی که من نوشتم "ناز کردنه" ؟!!