mamfred ومشکلاتش

سلام

فکر می کنم همسر شما از اون دسته افرادی هستند که کمی مغرورند و در بکار بردن کلمات محبت آمیز خساست بخرج میدن دوست داشتن رو کلامی بیان نمی کنند اما فعالیت هاشون رو در عمل نشونه دوست داشتن میدونن زیاد از رفتار های رمانتیک خوششون نمیاد خصوصا زمانی که درگیر مسائل کاری هستند و شاید احساس می کنند باعث پررو شدن طرف مقابل میشود و از ابهت خودشون کم میشه به هر صورت تمامی این موارد نباید موجب بشه شما احساس کنید ایشون شما رو فقط برای ارضاء نیاز جنسیش میخواد برای ارضاء این نیاز راه های دیگری هم هست دلیلی نداشت ایشون زیر بار مسئولیت زندگی مشترک برود پس با این دید به قضیه نگاه نکن افراد بر اساس خصوصیات شخصییتیشون به طرق مختلف محبتشون رو ابراز میکنند و البته روش تربیتی هم بی تاثیر نیست اینکه فرد در خانواده ای پرورش پیدا کرده باشه که افراد به راحتی و به صورت زبانی بهم ابراز علاقه می کنند پدر و مادر در حد اعتدال در مقابل بچه ها محبتشون رو بهم ابراز کرده باشند . قبلا پیشنهاد نوشتن نامه رو دادم الان هم فکر می کنم گاهی اوقات نوشتن نامه نه به صورت درددل بلکه به گونه ای که باعث بشه کمی از روزمره گی فاصله بگیرد بی تاثیر نیست .شما با خصوصیات و علایق همسرتون آشنایی دارید اگر ایشون سرد هستند شما سعی کنید در زندگیتون هیجان ایجاد کنید و اصلا هم نا امید نشید .در فرصتی مناسب نظرش رو در مورد طریقه ابراز محبت خودتون نسبت به ایشون جویا بشید .:72:

مامفرد عزیز ببین شوهرت جزء کدام دست از افراد هست :

افراد سمعی یا بصری یا لمسی ؟

افراد سمعی بیشتر دوست دارن در مورد چیزهایی که میشنون صحبت کنن و براشون اهمیت داره.برای همین باید وقت صحبت با اونها مراقب آهنگ و تن صدا و احساساتی که مربوط به صدا میشه توجه کنی و ببینی چه زمانی راضی تره !
افراد بصری بیشتر از چیزهایی که می بینن خوششون میاد برای همین هنگام صحبت کردن خیلی به سر و ضع طرف مقابل توجه دارن برای همین باید هنکام صحیت با اونها مراقب حرکات و چره و ظاهر باشی مثلا" اگه قراره بهشون کادو بدی خیلی به نوع کاغذ کادو و رنگش و اینکه کادو چی باشه اهمت میدن و ...
اما افراد لمسی دوست دارن هنگام صحبت یا دستشون رو بگیری یا بغلشون کنی یا نوازش یا ...

مامفرد چند سال هست که ازدواج کرئی
یه پست ازت خوندم فکر نمی کنم شوهرت سرد مزاج باشه
اینکه توی محیط کار انتظار داری به شما زنگ بزنه اشتباهه
خوب ببین اونجا محیط کار هست نه جای دل دادن و قلوه گرفتن:D
بهش پیامک زدی گفتی حالت بد شده
انتظار داری بلند شه بیاد تو رو ببره دکتر و یا اینکه به پیامت جواب بده عزیزم چه طوری؟:D
نه بابا مردها اصولا این کاره نیستند
شوهر خود من توی بیمارستان بودم زیر سرم (خودم رفته بودم دکتر) اصلا عین خیالش نبود
اون وقت تو می گی سر کار به شوهرت زنگ زدی و پیامک دادی
بعدش هم تو اشتباه کردی
بهت گفت شماره فلانی رو می خواهم بهش دادی
می خواستی بگی الان حالم خوب نیست
بهتر شدم بهت خبر می دم نه اینکه کارش رو راه بندازی بعد بشینی غصه بخوری
یه خرده احساساتت رو پس انداز کن بعد از پس اندازت خرج کن اون هم با صرفه
الان خود من دلم داره پر میزنه واسه شوهرم
بابا خوب منم دلدارم دیگه تنگ میشه تازه 4 ماه هم گذشته خیلی چیزها فراموش شده
ولی الان یاد گرفتم احساساتو رو کنترل کنم من که نباید دنبال اون بدوم مثل اینکه من زنم اون مرد ها
اون باید بیاد دنبال من

با سلام
خانم mamfred من مجرد هستم ولی این مسئله را بین پدر و مادر خودم زیاد دیدم.
شاید بهتر باشه کمی در مورد مردها توضیح بدم که مردها احوالپرسی را کمتر از زنها نشانه محبت میدانند.
مثلا اون روزی که شما به شوهرتون زنگ زدید و گفتید که حالتان بهم خورده است خوب شوهرتون فهمیده که حالتون خوب شده و دیگه لازم ندونسته که بپرسه.ولی زنها این احوالپرسی براشون خیلی مهم هست.
برای من خیلی پیش آمده که حالم خوب نبوده و مادرم اینقدر از من پرسیده که بهتر شدی یا نه که اعصابم خرد شده.
ناگفته نمونه که شاید در این مورد من اشتباه میکنم ولی اون چیزی را که بین پدر و مادر خودم دیدم را براتون گفتم.

mamfred عزیز من قبلا پست های شما را خوندم و شما را به عنوان یک زن بامهارت و اگاه تحسین می کنم.
شما توانایی بالایی در کنترل زندگی خود دارید.با اوصاف شما چیزی جز عشق در احساس همسرتون به شما دیده نمیشه.
البته نیاز شما به بروز این احساس حق شماست.
خانومی مردها مثل زن ها توانایی متمرکز کردن حواسشون بر روی چند چیز در عین واحد را ندارند, پس خواهشا همسرتون را سر کار از رفتار عشقولانه معاف کنید.(شوهرتون با توجه به اینکه گفتین فراموش کاره در این ضمینه واقعا معافه)
اما تو شرایط مساعد که کنار هم هستید می تونید مستقیم خواستتون را بگید. باید با بیان نیازتون ایشون را وادار کنید عادت هاشون را تغییر بدن.
وقتی ازشون پرسیدید دوستتون داره یانه و گفت به عهده خودت می زارم, باید بگید من می دونم ولی شنیدنش از زبون تو بهم آرامش میده.
باید بگید که بیان عواطف چقدر در کیفیت رابطتون تاثیر داره.
شوهر شما مرد روشنی به نظر می رسه که کمی مغروره ولی رفع خواسته های همسرش براش مهمه پس حتما اگه بدونه این قسمتی از نیاز همسرشه تغییر روش میده.
در رابطه جنسی هم شوهرتون بدون پرده غرور و با نزدیکی به شما احساس واقعیش را به شما نشون می ده پس مطمئن باشید دوستون داره.

مامفرد جونم سلام.......
مامان خانم گل چند روز نبودم...چي شده بازم؟:228:
خانمي چند تا نكته به ذهنم رسيد...
1 : اينكه همسرت زمان سكس بيشتر ابراز احساسات ميكنه نشون دهنده اين نيست كه فقط توي اين مورد دوستت داره يا خدايي نكرده به چشم برده جنسي براي ارضاي نيازش اين حرفارو بهت ميزنه.اين حالت طيعيه كه توي اين لحظه ها ابراز علاقه مردا بيشتر ميشه....
2: با اين نظر كه همسرت مغروره و غرورش باعث اين سردي(به قول خودت)شده مخالفم....
3:به نظر من همسر تو فعلا به شدت مشغول كارشه.و ميخواد آينده خوب و راحتي براي خانواده عزيزش فراهم كنه...اين مشغله هاي فكري براي مردها واقعا حجم مغزشون رو اشغال ميكنه.......حواسپرتي و.....رمانتيك نبودن و.....رو بذار به حساب اينكه سرش شلوغه..چون واقعا هم همينطوره.....شك ندارم همسرت خيلي دوستت داره اما مسائل زندگي باعث ميشه ذهنش بعضي چيزا رو حذف كنه....
حالا بعدا بازم به تاپيكت سر ميزنم :228:

سلام

مامفرد عزیز

اول بهتره بگم ، اصلاً فکر نکن داری مشکل می سازی و این مسئله مهم نیست .

این طبیعت یک زنه که بخواد نیاز عاطفیش از طرف مردش تأمین بشه ، حتی در روابط زناشویی برای زنها خوشاینده که اول مردشون از راه عواطف وارد بشه و رفته رفته به رابطه جنسی برسه . و درست برعکس اون مردها هستند که وقتی نیاز پیدا می کنند بی مقدمه می خواهند رابطه جنسی رو شروع کنند .
عزیزم اینها تفاوتهای مرد و زن است که متأثر از وضعیت هورمونی و... است ، اما ندونستن این تفاوتها و توجه نکردن به آنها و در نظر نگرفتن نیاز طرف مقابل و در واقع به انجام نرسوندن وظیفه به درستی ( و در تعادل ) از طرف هر کدام نسبت به دیگری ، امری تربیتی است . شاهد تربیتی و فرهنگی بودن این قضیه تفاوت در این نوع رفتارها در بین بعضی زنان و مردان است . در جایی که همسر شما چنین است ، مطمئن باش و خود من شاهد هستم مردانی را که درست اونچه شما انتظار داری را برای همسرانشان دارند .

در هر حال اونچه به عنوان درد دل اینجا بیان کردی نیاز طبیعی و مطالبه به حق شما از همسرته .

اما چه باید کرد :[size=medium][b]

1 - احساسات بد بینانه را از خود دور کن مثلاً این که تصور می کنی که ایشون فقط به خاطر رابطه جنسی شما را می خواهد ، این را بدان که مردان در زمان رابطه جنسی چون محرکی قوی عواطف آنها را به حرکت وا می دارد این رفتارها و قربون صدقه ها را برای همسر دارند و حتی اونهایی که با غیر همسر هم رابطه ای برقرار می کنند درست همان الفاظ و رفتار عاطفی را که به همسر خود نشان می دهند در حین رابطه به معشوقه هم نشان می دهند ، این امر تا حد زیادی غیر ارادیه ، پس طبیعی بدان .


2 - احساساتت را همیشه و یک جا خرج نکن ، تنوع به خرج بده و حتی در ظاهرت هم همینگونه باشه . و گاهی آنچه تمایل شوهرته رو به خصوص در ظاهر نداشته باش ، تا تفاوت رو ببینه ، و یکنواخت نشی براش .

3 - نمی دونم از اون دسته زنانی هستی که در عاطفه ورزی و حتی رابطه جنسی بیشتر پیش قدمند و طالب تا مطلوب ؟ اگر چنینی رویه را تغییر بده و بدان که زن مظهر نازه و مرد مظهر نیاز .


4 - مردان از زنان قوی که در عین حال زنانگی خود را حفظ کرده و عشوه و نازشان را برای مردشان دارند بسیار لذت می برند . تا بیرونی و مشغول کار ، قوت و قدرت از خود نشان بده در امور زندگی هم همینطور و قاطع و جدی باش ، اما در رابطه بین خودت و همسرت زن باش ، نه یک زن دم دستی و نه یک زن مغرور ، آفتاب و مهتاب باش ، ابری وبارانی نه همیشه آفتابی ، یا همیشه مهتابی ، یا مطلق بارانی و ابری . هنر مند باش و در هر موقعیتی مطابق شرایط هنر زنانگی را نشان بده .

5 - به نظر می رسه همسر شما داری یک سیستم عصبی قویه و از طرفی هم بیشتر وقت و امورش با مسائل جدی است و کارش هم کاری همراه با به کار گیری زیاد محاسبات ریاضی و... است . اگر چنینه ، بدان که محرکی قوی نیاز داره برای این که احساساتش به هیجان بیاد . اگر در خانواده ای بزرگ شده که عاطفی برخورد کردن مرد بچه بازی و لوس بودن تأکید شده ، این محرک عاطفی باید خیلی برانگیزاننده باشه ، به اندازه قدرت تحریک جنسی .
با این وصف بررسی کن و ببین چطور می توانی برانگیزاننده باشی .

6 - از صحبت کردن و بیان تمایلات و خواسته های احساسی ، (اما نه ضعیف و به عنوان گله و غرغر و با غمزدگی ... ) غافل نشو . دقت داشته باشید که مهارت کلامی و لحن بیان بسیار مهمه .
مثلاً نگویی که تو چرا منو بغل نمی کنی و ... بلکه بگویی ، یه چیزیو می دونی ؟ ( کنجکاو کردن ) ، وقتی تمایل او را برای شنیدن چه چیز ؟ ، دیدی ، بگویی می دونی آرام بخش ترین و لذت بخش ترین جای دنیا برای من کجاست ؟؟ ....
مطمئناً همسرت با نگاه هم شده ، کنجکاوه بدونه ، بعد از کمی مکث و نگاه در چشمانش ، نگاهی عاشقانه ( از معجزه نگاه غافل نباش ، نگاه 120 نوع پیام را منتقل می کند ) و با صدایی لطیف و برانگیزاننده بگو بغل تو ، وقتی بغلم می کنی احساس امنیت می کنم و..... .. اینقدر خوشم میاد بغلم می کنی ( دقت کن نگی خوشم میاد بغلم کنی بلکه دقیقاً بگو خوشم میاد بغلم می کنی ) البته باید این حرف باورت هم باشه و صادقانه حرفات در مورد آغوشش رو بگی ، نه ساختگی ( چون ساختگی بودنش موج عکس می فرسته ، بزار من یه خورده اسرارم را بیرون بریزم ، خودم در مورد همسر آینده همین حس را از الآن دارم و باورمه و بهش هم خواهم گفت )
این جوری به جای این که کوتاهی او را به رخش کشیده باشی ، ( کمترین وقتی چنین کرده باشه هم ) بهش نشون میدی خیلی برات خوشاینده ، و به همسرت اینجوری قدرت بخشیدی و مردانگی او را برجسته کردی ، و احساس مفید بودنش رو تقویت کردی و مطمئن باش بعد از اون این عمل از سوی او بیشتر خواهد شد .
دقت کن شرایط بیان احساس و خواسته های عاطفیت از همسرت خیلی مهمه ، مثلاً اگه این را وقتی که پیش اومده و در آغوشش هستی بگی خیلی مؤثر تره ، یا مهمتر از همه در یک خلوت که دو تایی تنها هستید .

7 - از سینمای ذهنی ( تخیل ) خیلی میتونی بهره بگیری . اونچه دوست داری از همسرت ببینی تجسم کن ، اما دقت داشته باش تجسمت با آه وافسوس از این که چنین نیست نباشه ، و همچنین شکل آرزو نباشه ، بلکه چنان که گویی واقعاً اتفاق افتاده و همون لحظات همونایی که تصور می کنی در حال اتفاقه تصور کن ، و در همین سینمای ذهنی مهارتهایی که یاد می گیری را برای ترغیب و جذب اون به سوی خودت به کار بگیر در همین سینمای ذهنیت می تونی بفهمی چه حرف و روش و رفتار و کاری همسرت رو جذب می کنه .

فکر کنم فعلاً کافی باشه ، باز هم به ذهنم رسید خواهم گفت .

موفق باشی ( که اگه بخواهی موفق می شوی من به تجربه این رو میگم ، چون راه کارهایی که از این دست داده ام به دوستان نزدیک ، نتیجه داده و شوهری که همسرش رو چندان به حساب نمیاورد حالا مثل پروانه دور اون می چرخه ، البته آدمها متفاوتند ، اما آنچه گفتم بر مبنای اصولیه که فقط رو یه آدم بیمار نمیتونه تأثیر داشته باشه )

فرشته جونم عالی می گی :104::73::104:
خیلی قشنگ میگی :227:
کاش الان اینجا می بودی در کنار من
کاش زودتر باهات آشنا می شدم
فرشته جونم این راهنمایی ها رو توی تاپیک کامل بیار تا من هر روز بخونمشون :P
آخه خیلی دقیق و نکته سنج همه چیز رو می بینی
خوش به حال شوهرت چه زن خوبی نصیبشه
هورا هورا :104::104:
مامفرد عزیزم حتما توصیه های فرشته جون رو انجام بده نتیجه می گیری شک نکن

:104::227::104:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

:305: فرشته مهربان مال منه به هیچکس هم نمیدمش :305:

سلام به همگی
یکی یکی به سوالات جواب میدم
اول موعود عزیز

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط m.mouod

سلام مامفرد

مشکل قبلی همسرت که می گفتی فراموشکاره حل شده یا نه ؟
.

---

به حل شد موعود عزیز اون زمان یکم درگیری فکری سر کارش داشت درست شد البته گاهی که دوباره فکرش مشغول می شه همونطوری میشه که من زیاد بهش اهمیت نمی دم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط m.mouod

همسرت چقدر به مسائل مالی اهمیت میده ؟

---

من از نظر مالی اصلا تو زندگیم مشکلی ندارم چون از این لحاظ همسرم شدیدا مسئولیت پذیره و همه چیز رو خودش بر عهده گرفته و زندگیه خوبی از این لحاظ دارم و اصلا تا حالا اجازه نداده احساس کمبود کنم
حتی اجازه نمی ده من حقوقمو تو خونه خرج کنم مگه اینکه کلی اصرار کنم و خواهش کنم تا بزاره منم تو مخارج گاهی اوقات دخیل بشم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط m.mouod

شغلش چیه ؟ خیلی خسته کننده ست ؟

---

شغلش برنامه نویسیه بیشتر ذهنیه ولی مسیرش سه روز در هفته خیلی دور میشه یه شرکتیه خارج از شهر که حدودا سه ساعت صبح و سه ساعت عصر یا بهتر بگم شب تو راهه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط m.mouod

چطوری با هم اشنا شدین ؟

---

من و همسرم توی یه مهمونی خانوادگی همدیگرو دیدیم خواهرش دوست صمیمیه یکی از اقراک بود که طی رفتا و آمدها با هم آشنا شدیم و چون خانوادشو دورا دور میشناختم خیالم راحت بود

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط m.mouod

تو چقدر تو کارهای اون دخالت میکنی ؟ منظورم اینه که در مورد همه چی ازش سوال می پرسی ؟

---

بجز موردی که تو سایت مطرح کردم تو 5 سالی که باهم زندگی کردیم سابقه نداشت تو کاراش دخالت کنم نمی دونم شاید باور نکنید ولی من اصلا عادت ندارم اونو چک کنم
در مورد اینکه چه سوالایی ازش می پرسم باید بگم فقط بعضی روزا می گم شرکت چه خبر بود راحت رسیدی؟؟ فلانی خوب بود؟؟در همین حد
حتی من در مورده مسائل خانوادگی شونم هیچ وقت ازش نمی پرسم

مامفرد جان شوهرت عاشقت هست عین روز مشخص هستش:72::72::72: