1 فایل پیوست
RE: احساس تنهایی شدید میکنم ولی نمیدونم چرا؟
برادر عزیز جدی نگیرید آقای omed منظوری نداشتند
من هم با این صحبت که برای دوست داشتنمون باید یک شخص خاص باشیم موافق نیستم .
اگه دیگران منو مثلا" به خاطر اینکه یک هنرمند یا مخترع هستم دوست بدارن نه به خاطر انسانیت و ویژگیهای شخصیتیم ، حس خوبی نیست .ما باید با اخلاق و رفتار و انسانیت مون دیگران رو مجذوب خودمون کنیم نه تنها با یک هنر .
یاد حکایتی افتادم که لینکش رو تو ضمیمه میذارم چون شنیدنیه !
ببینید امام زمان (عج) با چه کسی دوست میشه !؟ در نزد مردم نه نامی داره و نه نشونی !
RE: احساس تنهایی شدید میکنم ولی نمیدونم چرا؟
آقاي shookan4:بحث را نبايد با هم مخلوط كرد .بحث دوست داشتن و علاقه يك طرفه بحث ارتباطات اجتماعي يه چيز ديگه !انسان از انس ميايد يعني موجودي اجتماعي ولي همه انسانها دوست داشتني نيستند !ولي ممكن است اجتماعي باشند !من منظورم ارتباطات اجتماعي به منظور عدم تنهايي است نه يه فرد دوست داشتني !من سعي ميكنم با همشهري ها (خصوصا" هممحليها )در حد آشنايي (سلام و عليك ) ارتباط داشته باشم و از ميان اونها عده كمي رو دوست خودم انتخاب ميكنم كه ارتباط نزديكتري دارم و تعداد انگشت شماري رفيق دارم كه گلچين دوستانم هستند پس ممكن است آشناهاي خيلي زيادي داشته باشم (كه دارم ) ولي همه اونها را دوست ندارم وهمه آنها هم من رو دوست ندارند ولي به هم كمك ميكنيم و ارتباط مثبتي داريم (چون بدرد هم ميخوريم )من صدها آدم ميشناسم دكتر و مهندس و مدير و.. كه هر كدام در جايي بدرد آن يكي به وسيله من خوردند ولي شايد اصلا"ماهها ميشود همديگر را نبينيم و ادامه بحث رو بعدا" در خدمتيم .
RE: احساس تنهایی شدید میکنم ولی نمیدونم چرا؟
با سلام
آقای omed ضمن تشکر از کمکتون باید عرض کنم که مشکل اصلی من تنهایی احساسی است هرچند از لحاظ اجتماعی هم بدون مشکل نیستم. فکر میکنم که منظور شما هم در پستهای 9 و 12 هم تنهایی اجتماعی باشه اگر میشه در مورد تنهایی احساسی من را راهنمایی کنید ممنون میشم.
خانم m.mouod من زیاد جدی نگرفتم یکی از چیزهایی که با آن مشکل دارم اینه که من بیشتر دوست دارم بی تکلف و صادقانه صحبت کنم ولی خیلی ها فکر میکنن من زیادی جدی هستم یا اینکه آدم خشک و بی روحی هستم.
RE: احساس تنهایی شدید میکنم ولی نمیدونم چرا؟
چون شما در تايپيكهاي قبلي گفته بودي كتاب روانشناسي خواندي من از تجربيات شخصي خودم ميگم:من هم بعضي مواقع احساس تنهايي ميكنم (احساس تنهايي نه اينكه تنها باشم )پس اين برميگرده به نوع نگاه و احساسي كه آدم از خودش و محيط داره !پس هر چيزي كه فكر ميكني هستي نه اينكه هر چي هستس فكر ميكني !براي تغيير اين احساس بايد نگاه و فكرت تغيير كند براي تغيير نگاه و فكر چيزهاي ديگر مثل تواناييها ،ضعف ها،...(هر چيزي كه فكر ميكني )بهترين كار براي تغيير عمله يعني كاري كني حركت كني انگيزه اين حركت وجود داره ولي بايد پيدا كني شايد :در يتيمي كه تو با كمك مالي يا درسي يا حتي عاطفي اون رو خوشحال ميكني !يا يه بيمار قطع نخاع يا سرطاني كه به ملاقاتش ميري و... منظور من اينه كه وقتي روابط اجتماعي داشتي ميفهمي كه چقدر بدردخوري و چقدر وجودت با ارزشه پس تنها نيستي!برادر يه دختر يتيمي يا معلم يه دانش آموز يا يه بنده خوب خدا من هميشه اين مواقع ميرم روبروي دانشگاه و ميدان انقلاب قاطي مردم كتابها را ميبينم يا ميخرم و زندگي را ميبينم كه جريان دارد و ....:72:
RE: احساس تنهایی شدید میکنم ولی نمیدونم چرا؟
با سلام
آقای omed من این قسمت از حرف شما را درک نمیکنم.
نقل قول:
من هم بعضي مواقع احساس تنهايي ميكنم (احساس تنهايي نه اينكه تنها باشم )پس اين برميگرده به نوع نگاه و احساسي كه آدم از خودش و محيط داره !پس هر چيزي كه فكر ميكني هستي نه اينكه هر چي هستس فكر ميكني !براي تغيير اين احساس بايد نگاه و فكرت تغيير كند
به نظر من مهم اینه که آدم دنبال واقعیت بگرده. من فکر میکنم این حرف شما به معنی این هست که آدم خودش را گول بزنه.
RE: احساس تنهایی شدید میکنم ولی نمیدونم چرا؟
ببين منظورم رو با مثال بيان ميكنم:توي جمع نشستي و چند نفر جوك ميگن و ميخندند ولي تو به فكر ايني كه امتحانت را بد دادي ،با نامزدت دعوا كردي و...تو توي جمع هستي ولي از لحاظ فيزيكي ولي فكرت جاي ديگه است!حال خنديدن نداري هيچ. ميخواهي گريه هم كني !اگر مهارت و تجربه داشته باشي متوجه ميشي فقط با مديريت ذهن ميتواني اين حس را مديريت كني .من سعي كردم هميشه تاثيرگذار باشم تا تاثيرپذير يعني از ورود افكار منفي جلوگيري و افكار مثبت را پرورش بدهم واقعا" زندگي همين است هر آنچه فكر ميكني هستي :اگر خودت را تنها حس كني در كنار خانواده هم تنهايي ولي اگر خودت را يه عنصر مفيد و يك بنده خوب بداني در بيابان هم دوست حيوانات و گياهان ميداني ! من دوستي داشتم كه كيلومتر ها در بيابان راه ميرفت و انواع سنگها را جمع ميكرد و وقتي درباره سنگها صحبت ميكرد انقدر زيبا ميگفت كه آدم فكر ميكرد دارد معشوقه اش را توصيف ميكند . خلاصه پسر خوب !تنهايي و غم وشادي و...دست خودت است !برو دنبال زندگي !اگر شاغلي كه خوب وگرنه خودت رو مشغول كن حتي كار مجاني و .. اگر مذهبي هستي برو نماز جماعت يا مراسم دعا و يا زيارت كه: اگه دنيا بخوادو او بگه نه نخواهدواو بگه آره تمومه!:72:
RE: احساس تنهایی شدید میکنم ولی نمیدونم چرا؟
با سلام
برادر عزیز من حرف شما درست ولی شما به من بگو اگر یک نفر که تشنه هست اگر بهش غذا بدی سیراب میشه؟ خوب موضوع من هم همینجور هست (شما که محیط من را ندیدید) یعنی اگر بنا به گفته شما من خودم را با چیزهای دیگه ای سرگرم کنم که بیراه رفتم.
به نظر من بعضی چیزها جانشین نداره و نمیشه چیز دیگه ای را جانشینشون کرد.مثلا اگر من احساس کمبود همراه یا کمبود محبت میکنم نمیشه با مثبت اندیشی این کمبود را برطرف کرد.
RE: احساس تنهایی شدید میکنم ولی نمیدونم چرا؟
امروز بعد از ظهر دوباره حس تنهایی به سراغم اومده. خیلی حس بدی هست. احساس میکنم که به هیچ جایی تعلق ندارم و انگار بین من و دنیا فاصله زیادی هست. احساس میکنم همه چیز غیر واقعیه.
اگر با حرفام مزاحمتون شدم من را ببخشید. فقط احساسم را گفتم شاید بتونید کمکم کنید.
RE: احساس تنهایی شدید میکنم ولی نمیدونم چرا؟
من كي گفتم فقط مثبت انديش باش ! حركت كن !چرا؟ براي اينكه در جريان زندگي خودت رو فراموش ميكني .به افكار منفي ميدان نده .ببين آدم نميتواند در يك آن دو كار انجام دهد وقتي مشغول كار باشي فكر منفي نميتواند ورود كند تو جواني و تحصيل كرده و از همه مهمتر سالم :73: امتحان كن !من در سن تو تعطيلات همراه بچه هاي جهاد سازندگي ميرفتم دهات اطراف تهران صبح ساعت 5 تا شب كمك ميكرديم اصلا"نميفهميديم كي شب شد توي خاك و خاشاك اينقدر خوش بوديم كه نگو !هر چه محيط بد باشد تو تغيير بده ! از تو حركت از خدا بركت باوركن باور كن سخت نيست نگذار افكار منفي تو را مديريت كنند فقط ايمان بياور كه ميشود و بعد حركت كن كلاس هنري ورزشي و.... نگو نميشود تو بخواهي ميشود !
RE: احساس تنهایی شدید میکنم ولی نمیدونم چرا؟
ولی خدایی این حرفتو قبول دارم که آدم اگر کمبودی داره هر چی بهش بیشتر فکر کنه خودش بیشتر اذیت میشه.
من فکر میکردم که منظور شما اینه که فقط بنشینم و فکر مثبت کنم(به قول معروف با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمیشه) خیلی چیزا دست آدم نیست حالا چرا آدم خودشو با ناراحتی اذیت کنه.
الان حالم خوبه ولی بعضی مواقع دوباره احساس تنهایی میکنم مثل دیروز عصر.