اشک تو چشمام حلقه زد
مرسی - ممنون
نمایش نسخه قابل چاپ
اشک تو چشمام حلقه زد
مرسی - ممنون
امیدوارم اشکی از سرخرد در چشمانتان حلقه زده باشد و با تفکر و تعقل راه درست را انتخاب کنید .
اما اگر تصمیم شما برای ازدواج با این خانم تغییر کرد که با تار و پود وجودم آرزو می کنم و امیدوارم عوض شده باشد باز هم دکتر روانشناس بالینی را برای خودتان فراموش نکنید .
در شما یک ریشه وجود دارد برای اشتباه در تصمیم گیری ها اینچنینی این ریشه و لغزش را با کمک دکتر روانشناس بالینی بخشکان .
برایتان بهترین آرزوها را دارم . حق شماست که از زندگی سالم برخوردار باشید .
باسلام خدمت شما
آقای عزیز صبحت هایی که بچه های تالار کردند با تندی وصراحت یا بازبان نرم به این خاطر نبوده که از شما کدروتی داشتندبلکه صبحت ازموردهایی کردند که درجامعه به چشم می خورد کمااینکه درفامیل شما هم بارزاست
شما گفتید ( توی خانواده ما عموی خودم همسرش 9 سال ازش بزرگتره و هردو هم یک سری مشکلات برای زندگی خودشون به وجود اوردن )
اول اینکه نه برادر عزیزمن به شما می گویم اینطور نیست مگه آدم آزار داره که بخواد برای خودش مشکل بوجود بیاورد...مشکلی که خانواده عموت با آن دچار هستند به این خاطر هست که آنها هم روزی ازهمین صحبت ها کردند وخانوادشان را قانع ساختنددرحالیکه غافل ازاین بودند درچه جامعه ایی زندگی می کننددرچه خانواده ایی در چه بینشی...بالاخره آدم نمی تواند چشمش را ببندد وسردرلاک خود داشته باشد شما دراجتماع زندگی می کنید با همین خانواده ها با همین دیدها ونظرها...تصور کنید درچند سال آینده هرگاه باهم بروید بیرون خرید صله رحم و....هر بار یه تیکه بشنوید یه کنایه یه نگاههای کنجکاوانه وجسورانه همین ذره ذره ها دراحساست درونی شما وخانمتان تاثیرات منفی خودش را می گذارد واین دست شما وهمسرتان نیست ناخواسته حس های بد واردتان می شود.
ودوم اینکه (شما بازگفتیدمن نمی دونم چرا ما همیشه میل جنسی رو باید سر مشق یک رابطه دوستی ، ازدواج /ف یا حتی کاری قرار بدیم
من با این موضوع مخالفم که این موضوع باعث دلبسگی من شده وگرنه شما که جامعه ما رو می بینید فکر نکنم واسه راحت کردن امیال خودم راههای دشواری جلوی پام باشه خیلی راحت - بایه ماشین کنار خیابون الا اخر )بازهم جوان عزیز باید بگویم ما کاری نداریم بعضی ها به اشتباه به جای ازدواج ازراه انحرافی کار خودرا پیش می برند اما خیلی ها هم هستند که ازطریق راه صحیح مانند خواستگاری وازدواج نیازهایشان را برطرف می کنند وبه قول شما نیاز منحصر به نیاز جنسی نیست نیازهای دیگری هم من جمله عاطفی استقلال و.....داریم اما شما نمی توانید روی نیاز جنسی که یکی ازعوامل بسیارمهم تولید نسل ها درطول دوره های زمانی هست خط بکشید نیاز جنسی امری مهم هست هرکسی که ازدواج می کند دردامنه همین نیازهست که نیازهای دیگرش را برطرف می کندبه عبارتی واضح تر اینکه می گید من ازاوناش نیستم ...نداریم واقعیتی هست که قابل انکارنیست...
بله میشه گفت شما ازاوناش نیستی که بصورت انحرافی نیازشان را برآورده می کنند ولی هستی انسانی که میخواد به طریقی درست نیازههایش را براورده سازد...
مشکل شما شخصیتی هست دوست خوبمون آنی حرف صحیحی زد شما کسی را میخواهید برای مادری نه برای نقش همسری...واین بارفتن به مشاوره باید ریشه یابی شود
من هم در این مورد اصلا" چیزی نمیگم چون کلا" با اختلاف سنی مخالفم اونم تا این حد .
سلام
من نظری متفاوت از سایر دوستان دارم. امروزه معیارهای بالاتری برای تفاهم ارایه کرده اند. من جمله تفاوت سن عقلی با سن تقویمی، اگر معیار تنها اعداد تو شناسنامه ها بود پس چرا امار طلاق ما نیز اتفاقا مرتبط با زوجهایی با شرایط نرم (سن اقا بزرگ تر از سن خانم و یا همسن)اجتماع سر به فلک میکشد .
مگر نه اینکه اینها قاعدتا باید بر اساس همین دلایل امار کمتری را در نرخ طلاق نشان میدادند. امروزه تکنولوژی فکر اثبات کرده است پیری ظاهری در افرادی با سرعت با لاتری صورت می گیرد که به شدت دنبال رقم شناسنامه خود هستند ود ر حالیکه بسیار افراد را خصا خود میشناسم که چه از نظر ظاهر و چه از نظر روحی 10 سال جوان تر از سن شناسنامه ای خود هستند.
دوست عزیز گاهی ما انسانها اینقدر خود را در مرزهای قراردادی قرار می دهیم که حتی نمیتوانیم باور کنیم چیزی جز این میتواند درست باشد . اگر به انتخاب خود از سایر جهات اعتقاد دارید و مطمین هستید لطفا دربند اعداد نباشید. خوشبختی و تعامل در سن شناسناامه ما انسانها نیست اگر با صحبتهای من موافق بودید این گفتگو را با دلایل دیگر ادامه می دهم.
اين حرف شما در اختلاف سني كم صدق ميكنه نه در 10 سال البته +سن بلوغ خانم كه جمعا ميشه 15 يا 16 سال!!!نزنيد اين حرف رو!!!!:303:
دوست عزیز
فکر میکنم این جزء حداقل ازادی است که ما میتوانیم در این سایت داشته باشیم بیان ازادانه و البته با شواهد محکم.
پس در پاسخ به علامت تعجب بیشمار شما که حکایت از خاص !!!!!!!خود را داشت باید عرض کنم:
-حداقل 10 سال پیش بسیاری از مطالبی که امروزه در بین مردم تا حدودی پذیرفته شده اند مطالبی غریب بودند، اگر ریاست محترم انجمن روانشناسان امروز در تریبون ازاد اعلام می کنند اختلاف 2 تا 3 سال ایرادی ندارد و بنا بر تحقیقات صورت گرفته فاکتورهای بیشماری برای تحکیم یک رابطه است تا همین چند سال پیش حرفی بسیار غریب بود و اطمینان داشته باشید که در چند سال اینده که کمی دید مردم فرا تر از قوانین متعارف دید باز تری به مسایل داشته باشند علامت تعجب شما جای خود را به قبول میدهد
ببنید من به این دوست عزیز پیشنهاد ندادم که حتما چنین کاری بکند چون خلاف اب شنا کردن فواعد خاص خود را میطلبد که باید پتانسیل و ظرفیت ان را داشته باشیم . من بر اساس اعتقاد خودم و صحبت با تنی چند از متخصصان به این امر رسید ه ام که میتوان به رشد عقلی بیش از رشد تقویمی اشاره داشت . دلایل خوبی نیز برای صحبتهایم دارم که در ادامه منتظر نظر دوست خوبمان اقا مهدی میمانم.
آریو
هر چند من با نظر شما همسو نیستم ولی تا بی نهایت برای این نوع دیدگاه احترام قائلم و برایم کاملا قابل درک است .
من باور دارم هر حرکت جدید و درست بستر سازی می تواند قابلیت حمایت داشته باشد اما به شرطها و شروطها
در مورد صحبت و نظر بسیار محترم شما ، یک نکته حائز اهمیت است و آن فرهنگ سازی بر پذیرش یک جریان خاص است که مکمل بلوغ و قواعد خاصی است که شما به آن اشاره فرمودید .
این تایپیکو دنبال میکردم ....امروز در مجله ی موفقیت مطلبی در این مورد دیدم که فکر کردم بد نیست عینا اینجا بگذارم ....این پاسخ یک کارشناس ارشد مشاوره به سوالی مشابه این دوستمون میباشد .....
تفاوت سنی در ازدواج تا چه اندازه اهمیت دارد ؟ این پرسشی بود که یکی از من پ رسید ..در پاسخ باید بگویم تفاوت سنی در ازدواج تابع فرمول خاصی نیست اگر چه در برخی متون نه چندان علمی حتی برای آن فرمول هم ارائه شده است اکا به نظر من بهتر است نسبت به این فرمول بی اعتنا باشید و در عوض به هم خوانی و هماهنگی با طرف مقابل دقت کنید .اکثر فرمولهایی که در مورد سن ،مسائل ظاهری ،مثل چهره قدو اندام و حتتی میزان تحصیل دو طرف و .....بیان می شود سعی دارند در نهایت دو نفر را جفت و جور کنند تا تناسب بیشتری با همدیگر داشته باشند و البته این هدف ، هدف خوب و خیر خواهانه ای است اما باید توجه داشت عوامل موثر در تناسل افراد بیشتر درونی است تا بیرونی .ممکن است بین دو نفر هم سن درک متقابل و شباهت های روانی و ارتباط عمیق وجود داشته باشد و ممکن است دو نفر هم که 15 سال تفاوت سنی دارند نیز از این درک و شباهت بر خوردار باشند ..این احتمال هم وجود دارد کسانی که به ظاهر تفاوت سنی معقول و مناسبی از نظر اجتماع و خانواده ها دارند هیچ هماهنگی و تناسبی بین شان نباشد .بنابر این به جای توجه بیش از اندازه به سن و سال بهتر است به این عوامل توجه کنید ....آیا قدرت درک یکدیگر را دارید ؟ آیا می توانید خودتان را جای یکدیگر بگذارید ؟ و از نگاه هم به دنیا نگاه کنید ؟ آیا تمایلات ، علایق و تنفرات شما به همدیگر شبیه است/؟ آیا اهداف مشترکی را در زندگی دنبال میکنید ؟ اگر پاسختان به این سوالها مثبت است باید بگویم از همخوانی نسبی برخوردارید و سن وسال چندان اهمیتی ندارد .....
سلام,نقل قول:
نوشته اصلی توسط اریو
با این قسمت از نظر آریو موافقم,
و نظر kimiakhatonکه همسو با نظر اریو است،
دقت کنید دوستان در شرایط سنتی و کنونی جامعه ما اگر دختر حداقل 4-5سال از پسر کوچکتر نباشه؛همه این ازدواج رو میبرن زیر زره بین!حالا چه برسه به هم سن بودن و یا بزرگتر بودن دختر از پسر،
حالا اگر ما از جامعه سنتی فاصله بگیریم؛ و مدرنیته برخورد کنیم؛
تفاوت سنی، اگر طرفین رشد عقلانی داشته باشند؛و همچنین با هم تناسب داشته باشد,بخصوص در طرز فکر ,درک ,و نگرش، فکر نمیکنم مشکلی پیش آید؛
اما تفاوت سنی،این دوست ما با خانم مورد نظر بسیاربالا است؛ یک جوان 24ساله،اگر در این شرایط به لحاظ فاکتورهای که در بالا نوشتم,با این خانم هم سطح باشد؛آیا 10 سال دیگر؛نیز از نگاه هم به دنیا نگاه میکنند، آیا این خانم که 10سال دیگر 45ساله میشود؛و این دوست ما هنوز 34 سال سن دارد،آیا قدرت درک یکدیگر را دارند؟!
با توجه به دلایلی که دوستان نوشته اند تفاوت سنی مشکل ساز نیست,در صورتی که اینچنین تفاوتی نباشد؛
در هر صورت ما معایب این ازدواج را برای این دوست گرامی نوشته ایم؛
انتخاب و تصمیم گیری که پشیمانی به دنبال نداشه باشد؛ به عهده ایشان است