RE: چـرا انقدر از خودمون دور شدیم ؟؟؟؟؟؟؟
با سلام و سپاس از بارن گرامی بخاطر این متن زیبا.
باران جان شما امروز جرقه ای ایجاد می کنید و جرقه شاید در دل هزاران کاربر و عضو آتشی برپا سازد برای گرمی روابط و بازجویی اصل خویشتن.
امروز از خودسازی سخن می گوییم از اینکه خودمان باشیم.
اگر به فردی عشق می ورزیم در مقام خود واقعی.. آن عشق را انتقال دهیم.
اگر از فردی انتقاد می کنیم در مقام خود واقعی.. در انتظار تغییر رفتارش باشیم.
اگر ......و اگرهای دیگر!
تمام ماجرا هم در همین "اگرهای" زندگی خلاصه می شود که می گوید :
اگر خواهان تغییری:303: باید خواستار تدبیر نیز باشی.
به واقع سخن گفتن از خودسازی و تکیه بر اصل وجودی بسیار زیباست و همانند گریه نوازادی می ماند که در ظاهر شیون می کند ولو در باطن خواستار شیرمادر است.
حال ما هم از "خودباوری" سخن می گوییم ....از اینکه خودمان باشیم.خود را دوست بداریم. و از زمان حال بهترین بهره را بریم.
قبول دارم ... می دانم "خودباوری" اولین گام رشد و تعالیست.
اما در میان این "اگرها"...در میان سخنان زیبا.... آیا کسی بود که به ما ثابت نماید "خود" کیست؟
ساده بود در تمام محفل ها و در تمام موقعیت ها به ما می آوختند اولین گام "خودباوریست".
ولی من ندیدم در لابه لای این سخنان کسی هم از واقعیات جامعه خویش سخن براند!
شاید همه ما دیگر عادت کرده ایم به "عادی سازی"...و حتی به "خودسازی". آری زیرا "ایده آل نگری" را سرلوحه عملکرد خویش می دانیم.
ایده آل ها می گویند "خود را باور کن".....اما عملکردها این چنین نیستند! زیرا "پایه ها" این شاکله ی اصلی انسان ها "قوی" نیستند.
"خودها" در انسان ها اولین نمونه برتری هستند...
"خود درونی" اعتقاد دارد سرنوشت من در اختیار خویشتنم یعنی اراده ام است.
"خود بیرونی" ولو......"شانس" و موقعیت ها را سرلوحه اصلی وجودیش می داند.
تفاوت ها آشکارند....زیرا انسان ها "خودسازن"....."خودی" می سازند برای خویشتن. در این میان زیباترین "خودها" (در این جامعه) خودهای هستند که وجود خویش را با نمونه "بسته بندی" شده ارائه می دهند. هر چه شیک تر ..ارزش بیشتر!
اقتضای حال.....همین حالی که می گویند باید در آن زندگی کرد...این را ایجاب می نماید.
عده ای "حال پرستن"....عده ای نیز "شعار پرستن". در این میان خودهای وجود دارند که نه حال نه شعار ....بلکه "خود پرستن".
:305:بیایید بدانیم و بیاموزیم "زندگی" تنها عرصه و زمان "حال" نیست. خود زنده است به امید آینده. همان آینده ای که می گویند معلوم نیست تلخ باشد یا شیرین.
بفهمییم..."خود" همان "مایی" هستند در آینده شکل می گیرد ... تو همانی که می خواستی باشی.
"ایده آل ها" را کنار بگذاریم....:305:
سخن کوتاه می کنم زیرا می دانم از حوصله خارج است... تنها خواستم در بیان زیبای دوست و عضو گرامی "باران" عزیز قدری تاملی کرده باشم تا جرقه ای وجودم را فرا گیرد.
با سپاس:72: