:305:از حرف هاتون بر می اید که فرد مقید و مومنی هستید من میزانش را نمیدونم ولی اگر تفکر من درست باشه شما در زندگی اتی نمیتونید به چنین فردی اعتماد کنید. حتی اگر قسم بخوره.
نمایش نسخه قابل چاپ
:305:از حرف هاتون بر می اید که فرد مقید و مومنی هستید من میزانش را نمیدونم ولی اگر تفکر من درست باشه شما در زندگی اتی نمیتونید به چنین فردی اعتماد کنید. حتی اگر قسم بخوره.
سلام,
با تشکر از اعضاء محترم که به نکات کلیدی اشاره کرده اند؛
لازم میدانم بنده هم به چند نکته اشاره کنم؛ اما قبل از آن
دوست عزیز ما فقط در حد تجربیات خود و تا حدودی بر اساس روانشناسی و مشاوره در زمینه ازدواج ؛شما را راهنمایی میکنیم, تصمیم نهایی با شماست,
هر رابطه ای نکات مثبت و قوی دارد ,و شما بهتر از ما میتوانید این نکات را ببینید ,بنده فقط به نکات منفی این رابطه و ازدواج اشاره میکنم
1- منطق همیشه موفقیت بیشتری را در پیشرو دارد تا اینکه بر اساس احساسات تصمیم گیری کنیم,احساساتی که با گذر زمان فروکش کند؛ و چشم واقعبین باز شود؛ آن وقت راه بازگشتی نیست؛
بنده نمیخواهم در خصوص گذشته این خانوم(بر اساس آنچه شما نوشته اید) و رابطه های که داشته چیزی بنویسم؛
فقط به موارد زیر اشاره میکنم
2-نیاز است که قبل از ازدواج، چه دختر و چه پسر , علاوه بر بلوغ جسمی به بلوغ فکری، عاطفی,اجتماعی؛فرهنگی و ظاهر برسد؛ و باید حتما" به طرز فکر و نگرش هم توجه عمیق شود
زمانی که معیارهای دختر یا پسر شکل حقیقی به خود گرفت و ثابت ماند به فکر ازدواج باشند,
این خانم 20سال سن دارد؛ بنده یقین دارم که هنوز فاکتورهای که در بالا اشاره کرده ام را بدست نیاورده؛
برای خودتان شاید بارها پیش آمده باشد که مثلا" در همان سن 20سالگی تصمیم به انجام کاری گرفته اید؛ بعد از دوسال ،متوجه اشتباه خود شده اید و اینکه تصمیم شما و یا انتخاب شما اشتباه بوده؛ این مورد احتمال دارد برای این خانوم پیش آید
با گذر زمان و پا نهادن به یک دنیای جدید؛طرز فکر تغییر میکند؛ بازهم این احتمال وجود دارد
3- شما 8 سال با این خانوم اختلاف سنی دارید؛ بنده بدین خاطر بیشتر روی سن تأکید میکنم چون ایشان هنوز 20سال دارند و خانومها این را بهتر میدانند که این سن ؛سن مناسبی برای ازدواج نیست؛
اختلاف سنی دختر و پسر نباید آنقدر زیاد باشد که دوره رشدی آنها متفاوت شود و در علاقه ها، سرگرمی ها ، طرز نگرش و بینش و انرژیهای روانی با هم متفاوت و یا احتمالا درگیر شوند. شما دختری را در نظر بگیرید که :: دختر در آغاز راه هیجانات ، علاقمند به شطینت های نوجوانی، کوهنوری و جست و خیز و مهمانی و .... هست ،اما آقا کار و تفکر و مطالعه ، فلیم و موسیقی و گوشه ساکت خانه جهت استراحت را بیشتر می پسندد. همچنین دیدگاه آقا توام با تجربه و احتیاط است و دیدگاه دختر نوجوان ریسک و فعالیتهای نو و بدیع است,
4-مورد دیگر تشابه تحصيلي است:
این تناسب هم نقش مؤثری دارد , اگر تفاوت زیاد باشد, مرد دنیا را به گونه ای می بیند و زن گونه ای دیگر .
نکته مهم اینکه شخصیت این خانم هنوز شکل نگرفته,و مهمتر اینکه عشق اساس ازدواج نیست
موفق باشید:72:
از همه متشکرم اما از نظر من اون از سنش بیشتر میفهمه اما همیشه میگه بهم کمک کن من به تنهایی نمیتونم و این باعث ماندگاری من شده ... اما به نظر شما کمک بهش وظیفه منه یا باید خودش خودشو درست کنه و بعد شخص مورد نظرشو پیدا کنه بعد ازدواج کنه ...اون منو پیدا کرده اما نمیتونه به تنهایی از عادات گذشتش دور بشه مخصوصا افراد کنار ایشون به شدت اونو از من دور میکنن و میگن من خیلی سخت گیرم حتی آرایش نمیکرد الان هم نمیکنه و نه من اجازه این کارو میدم نه پدرش اما به هر حال بازهم 100% نشده ..اما واقعا به 70 درصد ایده آل رسیده اما همون مطلبی که بارها گفتم میگم من میخوام بدونم آیا اون احساسی تصمیم گرفته و یکم دیگه صبر کنم یعنی تا 1-2 سال دیگه آیا مثل خودم میشه ...یکی از دوستان گفته بودن که شبیه خودت کردی کاره اشتباهی کردی نمیدونم چرا بهم بگید من اونو با منطق راضی میکنم و به شدت منطقیه اما بله شاید کوتاهی کودکانش باعث این خطا و گمراهیش شده .. الان این کارو زشت و ناپسند میدونه..
آیا کمک کردن به اون و شبیه خودم کردن کاره اشتباهی بوده ...
سلام
این که اون دختر خانوم هر چیزی که شما می گید قبول می کنه بی چون چرا اصلا خوب نیست
فکر نکنید که دارید یک نفر رو برای زندگیتون تربیت می کنید
ایشون باید از خودشون شخصیت داشته باشن و این همه منفعل برخورد کردن بعدها مشکل بوجود می آره
حرف های شما که همیشه درست نیست ایشون باید قدرت تشخیص حرف درست یا نادرست رو از بین صحبت ها و رفتارهای شما داشته باشن نه اینکه هرچیزی که شما می گید راحت قبول کنن
شما نباید از اینکه مثلا به حرف مشا گوش کرده و اونی شده که شما می خواهید خوشحال باشید باید اجازه بدین ایشون خودشون باشن نه یه شخص مصنوعی که برای راضی نگه داشتن شما شدن
این وجه مصنوعی خیلی زود خودشو می بازه و به اصل خوش بر میگرده پس اجازه بدین رفتارها و مشخصات خودشونو داشته باشن بعد ببینید آیا با این رفتارها تفاهم دارید یا نه
این چیزی که الان بین شما هست قبول کورکورانه ی هر شرطی از طرف اون خانومه ولی این تعهدات پایدار نیستن
بازم ممنون که دارید نظرات خودتونو بهم میدید این راهنمائیها خیلی کمکم میکنه اما اون آدمیه که واقع بینه و اگر چیزی غیر معمول باشه قبول نمی کنه پس اینکه بدون چون و چرا حرفامو قبول میکنه فقط با منطق بهش می گم در حال حاضر مثل کودک دارم بزرگش می کنم خیلی سخته اما چاره ای ندارم هم میخوام که خوب بشه هم ترس از نداشتن فردی که بدین شکل حرفامو گوش کنه اون خیلی شبیه منه اما فقط کوچک بودن سنش باعث شده که بعضی وقتا اشتباه کنه ببینید این حرف قشنگی بود که زدید [size=medium]بعد از اینکه نسخه های راهنماییم رو نوشتمو بهش دادم باید یه مدت به حال خودش رهاش کنم و بسنجم و ببینم آیا توانایی قصد انجام دادنو داره یا نه اگه واقعا بخواد انجام میده و اگه خودش نخواد 1000 نفر مثل منم بهش بگن انجام نمیده چون خودش نمیخواد...اما با این همه صحبتهای من آیا این ادامه مسیر درست است یا خیر چون دوستان کاملا مخالفن اما هیچکدام از اینکه انسانها رو میشه از سوالات و جوابها شناخت چیزی نگفتن و این یعنی فرار از مسئله . من مسئله ای برام بوجود اومده که میخوام حلش کنم یا اون لیاقت این گذشت و راهنمایی رو داره یا بازهم من به راه خودم و اون به راه خودش ؟
آیا وقت نزارم ؟ تلفنی روزی ساعتها صحبت میکنم و از حرف زدن عاشقانه و عشق بازی پرهیز میکنم چون وقت این کارو ندارم اونا باشه برای بعد... وقت برای اینا زیاده .....جدیدا بیشتر میبینمش اما شاید هر ماهی 1 بار اونم 3-4 ساعت بطونم ببینم اما کاملا مفید میخوام باهاش صحبت کنم و وقت تلف نکنم ....
یاریم کن ....
همین حسی که می گید ایشونو دارید مثه یه بچه بزرگ می کنید سرتا پا اشتباهه
شما کاملا احساس می کنید از ایشون بیشتر می فهمید و کارهای ایشونو گرفتید زیر ذره بین و همیشه این ترس رو دارید که مبادا ایشون یه جایی یه اشتباهی بکنه
برادر عزیز گاهی تو زندگی شما کم می آرید و انتظار دارید شریک زندگیتون با درایت تمام تو اون دوران بتون مشکلات رو مدریت کنه
با این تعریف هایی که شما می کنید ایشون از خودشون چیزی ندارن پس هیچ گاه نمی تونید بهش تو زندگی به عنوان یه زن تو مشکلات تکیه کنید چون تصور ذهنیتون از الان اینه که همه چیزو شما دارید بهش دیکته می کنید
بزارید ایشون بزرگ بشه نه اینکه شما بزرگش کنید
اين تغييرات كه دائم ازش حرف ميزني اصلا ضمانتي براي ماندگاري ندارن حتي به نظر شخصي من بعد ها شما رو مورد مواخذه قرار ميده كه تو اخلاق و رفتار منو عوض كردي ......روحياتم رو ازم دزديدي و ......
شما كه روانشناسي بايد بيشتر راجع به اين تغييرات مصلحتي بدوني!!
كيوان عزيز همه حرفاي لازم رو گفتن بقيه اش با خود شماست كه به اين حرفها و تذكرات به جا و مهم توجه و عمل ميكني يا نه!؟؟
اين دختر زمان شروع رابطه با شما در دنياي نوجووني بوده و حالا به جووني رسيده.....طبيعتا بايد تغييراتي در روحياتش شكل ميگرفت اما اينكه اين تغييرات به خواست و اصرار شما بوده قضيه رو پيچيده ميكنه!!
شما ميخواي اون دختر كپي برابر اصل شما بشه؟؟اين امكان نداره......شك ندارم تغييرات مصلحتي اين دختر بعد از ازدواج برميگرده به حالت اوليه......از نظر شما با منطق راضي ميشه اما در واقع براي از دست ندادن شما تن به اين تغييرات ميده!!!
ترس از اينكه ديگه كسي رو مثل اين خانم پيدا نكني كه تا اين حد حرف گوش كن باشه!!!!
آفرين بر ممفرد عزيز كه حرفاي دل منو گفته!!!آفرين......
اقاي عزيز يه زن براي همسرش بايد مشاور خوب.....مادر خوب......دوست خوب......دختر خوب..و در نهايت يه زن خوب باشه..شما ببين فقط اين خانم دختر خوبي براي شماست نه؟؟
توصيه ميكنم يه بار ديگه پست كيوان رو بخون!!
یعنی دیگه شناختی نیاز نیست ؟ یعنی اون به خاطر من داره این کارار رو می کنه ؟ یعنی اون اگه من نخوام این کارا رو نمیکنه ؟ آیا چطور میشه این تفاوت رو به یقیین رسید ؟ این مهمترین تفاوته ؟ چطور بفهمم دیگه آیا خودش میخواد یا من میگم انجام میده ...
ببینید من تا اینجا اومدم و اگه نفهمم که اون آیا این کارو به خاطره من یا آیا واقعا تغییر کرده نمیتونم به وجدانم جواب بدم ...کدام سوالم جواب دارد ؟ آیا او تغییر کرده و خود این رفتارو عادات رو انتخاب کرده و یا فقط و فقط به خاطره من و رسیدن به من این رفتارو در خود ش با تمام سختی تحمل میکنه و انجام میده ؟
ان سئوالات را از خودش در محیطی دوستانه سئوال کنید .
فضای جبر و خفقان و دیکتاتوری و دیکته کردن عواقب خوبی ندارد. او یک انسان است . صاحب عقل و درایت و مهارت ،او را محدودنکنید . محدودیت هویت انسان را مختل می کند .
اگر قرار بر شروع زندگی است شما باید او را مشاور و شریک خود قرار دهید .
شروع کنید . با او حرف بزنید . صدایش را بشنوید . در محیطی سراسر صمیمیت و دوستی . از اختلاف نظر نترسید .
همان اندازه که از او می خواهید وطلب می کنید باید به او بدهید . باید به تفاهم برسید . بدون ایجاد فضای جبر .برای یک عمر زندگی نیاز به سرمایه گذاری درست است با سودی طولانی مدت . به سرمایه گذاری کوتاه مدت و سودی کوتاه و....دلخوش نباشید . قبل از شما خیلیهای دیگر این راه اشتباه را رفته اند . شما اشتباه آنان را تکرار نکنید. موفق می شوید ،من مطمئنم .
سلام
1 - تا پیش از اینکه شما متوجه شوید ، ایشان این رفتارها رو داشته و قطعاً با شما به گونه ای رفتار می کرده که تصور این که چنین دختری باشه رو نمی کردید و به عبارتی ایشون به عنون یه فرد صادق جلوه کرده بوده .
2 - به راحتی به شما برای رابطه دوستی ( نه ازدواج ) لبیک گفته .
3 - به شوهر خاله خودش ابراز علاقه کرده ، که قطعاً فاصله سنی قابل توجه با وی داشته ، فامیل بوده و طبیعتاً باید به وجهه خودش نزد وی توجه میکرده .
4 - هم زمان با دو پسر هم محله ای دوست بوده .
5 - در فضای اینترنت ، عاشق پیدا کرده ، و کلاً اهل استفاده از این فضا به این منظور بوده ( که کیفیت روابط اینترنتی برای اینچنین دخترانی به خوبی پیداست ، یعنی مرواده راحت با جنس متفاوت و احتمالاً حرفای جنسی با آنها زدن و.... ، که قطعاً تعدد هم داشته ).
و......
اینها فاکتورهای قابل توجهی هست و نشانه است .
ایشان نیاز به مشاور دارند ، و شما هم ساده نبینید مسائل را .
اگر ممکنه به این سئوالات پاسخ دهید ..
1 - فرزند چندم خانواده است ، و چند خواهر و برادر دارد ؟؟
2 - رابطه پدر و مادر وی با هم چگونه است ، آیا حریمها را وقت روابط خصوصیشون حفظ می کنند؟ و پدر و مادر و کلاً خانواده با هم اهل شوخیهایی که مستقیم یا غیر مستقیم محتوای جنسی دارد هستند ؟؟
پاسخ به این سئواات برای تشخیص وضعیت این دختر خانم و دادن راهکار به شما لازمه .
منتظر پاسختون برای دادن راهنمایی هستم