باران عزیز، ممنونم از پاسخت اما اینم واسم توضیح میدی که چطور میشه با هدف ازدواج شناخت پیدا کنیم اما درگیر احساسات نشویم؟مگر روحیات عاطفی جزو کاراکتر یک فرد نیست؟من فکر میکنم شناخت واقعی یک نفر در طول زمان ایجاد میشه و آیا جلوگیری از احساسات در طول زمان کار درستیه؟
برای من تصور اینکه تصمیم به ازدواج با فردی داشته باشم که منطقم تاییدش کنه اما هنوز دوستی و محبتی بینمون شکل نگرفته باشه غیر ممکنه و اینجوری فکر نمی کنم هیچ وقت به نتیجه برسم! :shy:
فرشته مهربون خیلی زیاد از شما ممنونم، راجع به منم دقیقا همینطوره که گفتی! من فکر کنم خدا شما رو مامور کرده که منو تو حل مسائل لاینحلم کمک کنی:16::46: به نظرم قلمت هم خیلی خوبه احتمالا دستی توی ادبیات داشته باشی :P به هر حال برات آرزوی موفقیت دارم خانم مهربون:72:
می دونی یادم میاد علیرغم اینکه دوستم اوایل دوستیمون خیلی برام مایه میذاشت اما بعد از اینکه یکی دوبار با هم بحثمون شد یهو خیلی خودشو عقب کشید و با اینکه آشتی کردیم بعدش اما دیگه در مقابل تلاش من برای صمیمیت بیشتر همراهیم نمی کرد، اگه ازش چیزی می خواستم پشت گوش مینداخت و انجام نمی داد برنامه ای هم اگه من میداشتم یکی در میون بهونه میاورد و نمیومد، وقتی هم که شکایت میکردم عذرخواهی می کرد و می گفت درست میشه اما بازم همون بود...نمی دونم آیا اینا هم علامت همون جاذبه اولیه بود که حالا به دافعه تبدیل شده بود یا نه؟ مطمئنم که بخشی از اشتباه به خاطر عدم مهارتهای من بوده که نتونستم هم خلا احساسی اون رو پرکنم (خودش می کفت جور دیگه ای بلد نیست محبتشو ابراز کنه) هم پایه های دوستیمون رو محکم تر کنم...
راستش من ازش انتظار تعهد نداشتم چون توی شناخت هم و پیشرفت صمیمیت به مشکل خورده بودیم اما برعکس من اون وقتی که بهش گفتم تصمیم گرفتم بیش از این ادامه ندم خیلی آشفته شد و گفت دوست نداره به هم بزنیم اصرار کرد که حداقل میتونیم ذوستای معمولی بمونیم. من هیچ کدوم رو قبول نکردم اما اشکال اینجاست که پیش حودم هنوزم شک دارم! انگار که کارم مثل فرار بود:47: به خودم میگم شاید اگه یه فرصت بیشتری می دادم و کات نمی کردم یا با کمی مدارای بیشتر میشد که اون محدودیتهای من رو بپذیره و مشکلات رو یکی یکی برداریم از سر راهمون و به یه تعادلی شایدم یه تعهدی برسیم.
البته به قول باران 68 چشم پوشیدن از تفاوتهای فرهنگی و مذهبی کار راحتی نیست اما همه چیز زندگی که همیشه با عقل جور در نمیاد! شما فکر نمی کنید من اشتباه کردم و ارزش عشق -اگر یه زمانی بین ما به وجود میومد- بالاتر از همه اینا قرار می گیره؟