نمایش نسخه قابل چاپ
دقيقا .متشكرم .ضمن اينكه پدر من يك طبقه آپارتمان به من داده كه الان در اختيار خودش هست .منتها شوهرم حتما پيش خودش خيال ميكنه كه من احتياجي ندارم و اونه كه بايد به فكر خودش باشه درحاليكه من ضامن ترقي انحصاري اون نيستم بلكه شريك زندگيش هستم در تمام موارد نه اينكه از من بخواد بعنوان پله ترقي خودش استفاده كنه .
نمي دونم تا كي بايد از احساسات ما سوء استفاده بشه ؟چرا آقايان ظرفيت يك رنگي و رو راست بودن را ندارند؟اين است تساوي حقوق مرد و زن در كانون خانواده ؟
آقاي سنگ تراشان لطفا من را راهنمايي كنيد
در جواب لاله عزيز كه نوشته اند جواب ساير دوستان يك جور بي خيالي مي باشد بايد بگم شايد اينجوري باشه ولي من به شخصه همين كه مي بينم شوهرم داره براي زندگيش تلاش مي كنه و خرج اضافه نمي كنه و اگر هم قراره چيزي بخره كلي با من مشورت مي كنه و هر چي كه بخوام برام تهيه مي كنه پس چرا بايد با اين حرفها زندگيمو تلخ كنم
در ضمن يك چيزي هم هست و اون اينه كه مردهايي كه خانوماشون كارمندن بيشتر حساس مي شن كه خانوم نبايد زياد اختيار مالي داشته باشه نمي دونم درست مي گم يا نه ولي دوست دارن ضمام امورو خودشون دست بگيرندو مرد بودنشون و نشون بدن
در ضمن بايد بگم اگر همسري مهربان باشي و دلجوي شوهرت باشي مطمئن باش او هر چه دارد از دل و جان از ان تو مي داند
البته مي دونم كه شايد اين مسائل احساسي باشه و از نظر قانوني هم براي خانومها حقوقي در نظر گرفته شده باشه كه اقايان اجحاف مي كنند ولي تا بياي ان اقايون و راه بندازي و بفهموني كه بابا ما هم سهمي داريم زندگيت از هم پاشيده لنگش همكار خودم بنده خدا تا حالا چند بار به خاطر اين جرو بحثها كارشون به طلاق كشيده اخريش همين دو ماه پيش بود
براي تغيير اينجور چيزها احتياج به زمان است تا بتوني شوهرتو كم كم نرم كني نه يك باره
دوست خوبم گرد آفريد توشته اند كه اين مشكلات ريشه اي است .بنظرم اين ريشه اي نيست اگر شوهرم يك سوزن به خودش بزنه يك جوالدوز به من ميفهمه كه من درست ميگم و حق دارم .اين حالت حس بدي به من ميده .حس استفاده يا بهتر بگم سوء استفاده از حسن نيت طرف مقابل .با اينكه من همه دنيا رئ براي شوهرم ميخوام اما اجازه هم نميدم با من چنان كودك برخورد بشه كه تنها توجهش به محبت و دوستداشتن دارد نه چيز ديگر .محبت تنها به بازي با الفاظ ختم نميشود .محبت را از كنه وجود رفتار و اعمال و خواسته آدمها ميشود فهميد.
سلام لاله جون،اميدوارم خوب باشي.عزيزم من خودمو به بيخيالي نزدم من به جنبه خوبش نگاه ميكنم در ضمن شوهر من اصلا راضي نيست كه من حقوقمو خرج خونه كنم اما وقتي ميبينم نميتونه و همش ازم معذرت خواهي ميكنه و دايماً شرمنده است پس وجدان و انصاف من كجا رفته؟؟؟؟ هر چي باشه شوهر يك مرده و نبايد غرورش به خاطر كم پولي پيش زنش بشكنه.تو رو خدا انقدر زندگي رو سخت نگيريد.
صدا خانم به نظر من کیفیت زندگی خیلی مهمتر از کمیت ان است که متاسفانه از ان صحبتی نکردید . حال اگر در زندگی شما مفاهیمی از قبیل عشق ومحبت دو طرفه وجود داشته باشد بقیه چیزهای که نوشته اید فقط پچ پچهای شیطانی است(( شرمنده ام که به این سراحت نظرم را گفته ام ))البته اینگونه که نوشته ایدشما عشق خود را به همسرتان عملاً به اثبات رسانده اید که جای آن را داشت که شوهرتان هم بابراورده کردن خواستهای شما عشق خودرا به اثبات می رساند
سلام به صدای عزیز و همه دوستان.
من در مورد این مساله صدا با لاله هم عقیده هستم. من هم خودم از سن 18 سالگی در کنار درس خوندن مشغول کار بودم بنابراین خیلی خوب متوجه میشم که این مساله به خصوص بعد از اینکه صدا مطرح کرد شوهر اون با پول صدا مو کاشته . به نظر من همسر صدا یک جورائی هنوز توی زندگی وارد نشده و خودش رو فرد مسئولی نمیدونه. احتمالا ایشون در زمان تجرد همه جوره از لحاظ مالی تحت حمایت خانوادشون بودن و الان بعد از ازدواج حمایت همسر و خانواده همسر رو همه جانبه داشتن و همین امر سبب شده که با وجود چنین شرایطی همچنان به روش دوران تجرد ادامه بدن و خوب البته غرور مردانه هم به ایشون اجازه نمیده که خرید هر وسیله ای به نام شما باشه... حقیقتش من هنوز مجردم ولی با همچین افرادی در خانواده مواجه شدم که تنها دلیلش هم همین میدونم. م در جواب هنرمند عزیز و سمانینس میخوام بگم که من هم به عنوان یک زن در زندگی آینده خودم 100% حقوق خودم و هر چه که از توانم بر میاد را برای بهبود کیفیت زندگی وارد خواهم کرد بدون هیچ منت و یا حتی ناراحتی اما مطمئنا در مورد شما همسرانتون هنوز هم این غیرت و این باور رو دارن که به هر حال این وظیفه مرد خانواده است که تامین کننده درآمد زندگی باشه و خودتون هم اشاره کردین که همواره از شما ممنون هستن. اما من در مورد همسر صدا جان این برداشت رو ندارم و فکر میکنم متاسفانه خانواده ایشون هم در این مساله همکاری لازم رو نمیکنن.پس به نظر من خیلی بهتره که صدا این مساله رو خیلی جدی برای خودش حل کنه..
سلام دوستان
من از همه شما :302: نگرانتر و استرس دار تر هستم ، چند ساله که سر کار هستم و ازهمان اول شوهرم برای حقوقم برنامه ریزی می کرد بابت اقساط وام یا ... بالاخره اینقدر برنامه ریزی کرد که یک ماشین خرید ولی اونو به دست من نمیده میگه خراب میشه کارهای شخصیمو باید با تاکسی انجام بدم و غیره