-
RE: مداخله اطرافیان
سوگل جان منم با الینا موافقم . یک چرخی توی موضوعات تالار بزن و 1000 بار خدا رو شکر کن این دخالت ها از طرف خاله های شوهرته نه پدر مادرش یا خواهرش!!!
در کل به نظر من هم خودتون مقصرید. لزومی نداره همه چیز زندگیتون رو براشون تعریف کنید. مگه نگفتین رفتین تبریز ،؛ فردا دوباره زنگ زدنتون و راستشو گفتنتون چی بود ؟؟؟؟
عزیزم قطع رابطه بدترین کاره. گاهی با جواب حرفاشونو دادن یا کم رفت و آمدی می تونی بهشون بفهمونی رابطه رو نگاه دارن و کمی خودشونو جمع و جور کنن.
شماها هم وقتی حرف ها به فضولی می رسه یک چیزی رو بهانه کن و تلفن رو قطع کن یا .وقتی به بچه ات اونجوری می گه : بگو وا خاله چقدر لوسش می کنید! مگه شما تا 10 سالگی بچتون بهش شیر دادین یا .... هر چیز مودبانه ای که می تونی حواب بدی.
کم کم روابط رو کم کن ولی قطع رابطه نکن.
-
RE: مداخله اطرافیان
سلام نازنین خوبم
در مورد راست گفتن مکان مسافرات این خانم هر روز به ما زنگ میزنه(چند بار توی دعواها گفتیم نزن اما دست بر نمیداره)اول تصمیم نداشتیم راستشو بگیم اما گوشیهایمان در ارمنستان خط نمی داد بنابراین خواه ناخواه می فهمید که ایران نیستیم. در مورد خواهر شوهرانم اینو بگم که اون حتی روی اونها هم اثر گذاشت. پس از ارمنستان هفته بعدش مادربزرگم فوت کرد اما خواهرای شوهرم با اینکه به ظاهر ادعای دوستی می کردند در هیچ مراسمی نیامدند.فقط تلفنی یک تسلیت خشک و خالی گفتند اما از آنجا که ما فامیل نسبتا بزرگی داریم همه فامیل و اطرافیان برای مراسم آمدند اما از طرف خانواده شوهر من هیچ کس نیامد چون خاله اش بقول شوهرم ذهن همه را خراب کرده بود. یکبار گفتم پستانک از نطر علمی مطروده گفت شما اگه می دیدید من چقدر به بچه ام تا 7-8 سالگی توی پستانک چه چیزهایی میدادم . هر جا میرویم سین جین می شویم و متاسفانه این موبایل های لعنتی همه جا باید دنبالمان باشد .
حالا جالب اینجاست دیروز و امروز دو تا از بستگان را رو کار کرده که ما به خانه اش برویم البته این بار من نمیخواهم رابطه را از سر بگیرم چون اون هم در هیچ مراسمی از مادربزرگم شرکت نکرد که هیچ تماس هم نگرفت. نمی دونم چه سودی براش داره که اینقدر دوباره دلش میخواهد با ما در ارتباط باشه .
در ضمن این چند روزی که باهاش قطع رابطه کردیم زندگی مان بسیار آرام و عالی پیش رفته دلم نمیخاد دوباره اسیر حرفهای بیخودش بشیم
-
RE: مداخله اطرافیان
پس مثل دختر های خوب از قطعه رابطه باهاش ناراحت نشو و دیگه هم بهش فکر نکن.
سوگل جان منم با خانواده شوهرم قطع رابطه ام . اگه بدونی چه بلاهایی که سرم نیاوردند. قطعه رابطه خوب نیست ولی وقتی این طوری رابطه همون بهتر که نباشند. شوهرت چی می گه ؟؟؟ اون براش مهم نیست ؟؟؟
-
RE: مداخله اطرافیان
سلام شوهرم میگه من که پدر و مادر ندارم این خاله را هم فرض می کنم ندارم. اونهم ایندفعه خیلی از دستش ناراحته. دیشب تولد شوهر خاله اش بود دو تا از بستگانش تماس گرفتند که برویم اما منو شوهرم تصمیم نداریم برویم بعد از ارمنستان خیلی از دستش حرص خوردیم برا همینم این شیوه را پیش گرفتیم. اون همش به بقیه میگه اینها بی کسو کارند(شوهرمو میگه) میگه من دلم برای بچه شون می سوزه که منو نمی بینه اما ما دیگه گول این حرفها رو نمی خوریم
در مورد شماهم تاپیکتونو خوندم خوشحالم که بالاخره این راه حلو در پیش گرفتی ببین عزیزم گاهی اوقات اطرافیان از دیدن عشق و علاقه دو نفر خیلی رضایت ندارند(چون شاید خودشون با همسرانشون رابطه نزدیکی ندارند مثل خاله شوهرم) این دلیلی نمی شه که ما که مشکلی نداریم با هم بدرفتاری کنیم به نظر من باید این افراد را از زندگی بیرون کرد و راحت زیست.
ما هم فعلا قطع رابطه کردیم حالا دوباره تا چه کسانی را روکار کنه تا ما رو دوباره زیر ذره بینش بذاره و راههای زندگ
ی را به ما بیاموزه. البته یکی دیگه از خاله هاشم هر روز زنگ میزنه اما اونهم با شنیدن حرفهای ما گفت که دیگه اصراری به رفت و آمدمون نمیکنه. امیدوارم همه اعضا ی تالار زندگی آرامی را تجربه کنند. به امید آنروز.
-
RE: مداخله اطرافیان
سوگل جان همیشه آدم های حسود توی زندگی وجود دارند. همیشه .
به نظر من باید از این جور افراد دوری کرد. امیدوارم شما هم همیشه خوشحال و شاد باشی و خدا رو شکر که همسرتون با شما یک دل است . :72: