فقط یه خواهش
لطفا دوستانی که این صفحه رو می خونن اگه ممکنه یه نظری بدن یه اثری به جا بذارن.خیلی خوشحال می شم.
نمایش نسخه قابل چاپ
فقط یه خواهش
لطفا دوستانی که این صفحه رو می خونن اگه ممکنه یه نظری بدن یه اثری به جا بذارن.خیلی خوشحال می شم.
Khh عزیز
میشه لطف کنید و دلایل خاتمه دادن ازدواج قبلی رو و درسهائی که از اون گرفتید (یکی دو جمله) بگید؟ ثبت این می تونه کمکی برا ادامه زندگیتون وتجربه ای برا ماها باشه.
دو مطلب به ذهن من می رسه:
- زندگی تونو (چه مجردی و چه مشترک) برمبنای صداقت بنا کنید.( طلاقتون رو به خونواده آقا خبر بدید و مخفیش نکنید- نمی گم همون اول خبر بدید اما اگه قرار بشه که ازدواجی صورت بگیره حتما قبل از ازدواج ،خانواده اصلی داماد خبر داشته باشن)
- از کجا مطمئنید که خونواده داماد با شنیدن این خبر، مخالفت می کنن. بذارین بعد از بوجود اومدن مشکل دنبال راه حل باشین.
خوشبخت بشین
ناچار از زیستن با اجتماعی هستیم که باورهای اینچنینی دارد .گاه مبارزه در جهت تغییر این باورها به قیمت شکستن دل یا جریحه دار شدن غرور و یا... هست اصلا قصد نا امید کردن شما رو ندارم .قراره با ازدواج به آرامش برسید تجربه تلخ گذشته به یک موفقیت شیرین تبدیل بشه .یکی از عوامل بسیار مهم و غیر قابل چشم پوشی در ازدواج موفق رضایت خانواده های طرفین هست .تثبت جایگاه شما به عنوان عروس مشروط به پذیرش خانواده می باشد در این مسیر قدم اولیه به عهده آقا هست مسـئولیت شما بعد از موافقت خانواده شروع می شود .نقل قول:
نوشته اصلی توسط khh
سلام
خاتمه دادن به ازدواج قبلی ام بدلیل مشکلات فراوان شخصیتی همسر سابقم بود.فوق العاده شکاک،عصبی و منفعل بود.به من،خانواده من و حتی خانواده خودش بسیار بی احترامی می کرد و مدام در گوشه ای در منزل می ماند با کسی معاشرت نمی کرد. سر کار هم نمی رفت.علی رغم اینکه پدرش چندین شغل برایش در دست داشت.در واقع شرایط روانی نا متعادل داشت و باوجود اینکه خانواده اش مطلع بودند ولی از ما مخفی کردند. ومهمترین درس اینکه آشنایی کافی طرفین قبل از ازدواج خیلی حیاتی است چون بعضی خانواده ها یا افراد چنان مسایل و مشکلاتی را در لایه های درونی خود دارند که تشخیص آن اصلا آسان نیست خصوصا که پایبند به اصول اخلاقی نباشند و اقدام به فریبکاری نمایند.
سوگند عزیز منظور من از مبارزه اصلا این نبود که خودم رو احیانا به کسی تحمیل کنم بلکه منظور حرکت اجتماعی مثلا صحبت کردن و تبادل افکار در این زمینه هست تا اذهان از حالت سنتی و کلیشه ای خارج شوند.
عزيزم براي مبارزه با خروج از يك باور و تفكر و يا تابو شكني در درجه اول زمان نقش دارد . شما ممكن است در زمان حال تنها بتوانيد نيمي از راه را كه همان صحبت در رابطه با مشگلتان است را انجام دهيد . شايد اساسا افراد پيشرو خود نتوانند نتايج زحمات و تابو شكني هاي خود را ببينند بلكه تنها بستر ساز مي شوند براي نسلهاي بعد .
دوست عزیز فکر می کنید پس از چه مدت زمانی اذهان از حالت سنتی و کلیشه ای خارج شوند؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط khh
صحبت و تبادل افکار تا چه اندازه موثر هست ؟
مسلما شما از خصوصیات اخلاقی و شخصیتی برجسته از دیدگاه اون آقا برخوردار هستید که ایشان حاضر به ازدواج با شما هستند منظور بنده شناساندن این خصوصیات برای خانواده همسر آینده شما بود البته نه از طریق خود شما بلکه با همت آقای خواستگار .
به خدا توکل کنید همه چیز به خواست و اراده خداوند درست می شود .