سلام
من متاسفانه تو تالار خیلی در جریان تایپیکهاتون نبودم که ااین هم از کم سعادتی بنده هست
به هر حال تا اونجایی که میتونم بگم
1-شما خیلی کم به تالار می یاین و یهو میاین یهو میرین(همون که اقای موعود گفتن)
2-نظراتتون بسیار مفید و سازنده بوده
فعلا همین
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
من متاسفانه تو تالار خیلی در جریان تایپیکهاتون نبودم که ااین هم از کم سعادتی بنده هست
به هر حال تا اونجایی که میتونم بگم
1-شما خیلی کم به تالار می یاین و یهو میاین یهو میرین(همون که اقای موعود گفتن)
2-نظراتتون بسیار مفید و سازنده بوده
فعلا همین
لرد حامد عزیز :72:
شناخت من از شما محدود به این دنیای مجازی است و به همین خاطر نمیتونه دقیقا درست باشه، اما چیزی که من از شما احساس کردم این بود که بعد از رفتنتون به جنگل خودتون، تغییرات زیادی کردین، احساس میکنم هنوز از اون جنگل به طور کامل برنگشتین، انگار اونجا چیزی دیدید که مدام توی ذهنتون تکرار میشه، احساس میکنم این تصویر شما رو کمی کم حواس کرده و مثل کسی که به یه نقطه خیره میشه یه دفعه به خودتون اومدین و میخواین با نقد شدن از این حالت در بیاین.
آقای لرد حامد عزیز، شیوه زندگی و طرز تفکر شما برای من حقیقتا قابل احترامه، برعکس دوستان که احساس می کنن شما افسرده شدین من فکر می کنم که شما هیچ وقت در زندگیتون افسرده نخواهید شد، و این رو به دلیل طرز فکر و عکس العملهاتون می گم، من شما رو فردی خونسرد می بینم که با دقت به اطرافش نگاه می کنه و تصمیم می گیره و همچنین با نشاط، نشاطی که مختص شماست و شاید تا به حال این نوع نشاط رو در شخص دیگه ای ندیده بودم.
آقای لرد حامد عزیز، اینها برداشت شخصی من بود، من مورد منفی در شما ندیدم جز همون که احساس می کنم حواستون جمع نیست، که این هم به نظر من به خاطر شرایط کنونی تون هست.
پایدار باشید....
:72:
]نقد 2] کنـــــــــجکاو
شما خیلی هم عجول هستید می دانید چرا؟
به این دلیل:
فوری :: میشه من رو نقد کنید :: فوری
دوست عزیز شوخی بود.
لرد حامد عزیز
من خیلی موفق نشدم اظهار نظرهاتونو راجع به مسائل ومشکلات سایردوستان ببینم ، تعامل آنچنانی هم با هم نداشتیم اما از ارسال مقالاتتون خیلی بهره بردم. در همین حد شما رو انسان مثبتی می بینم.
کاش می شد از نزدیک دیداری داشته باشیم و بستنی ای بخوریم تا حسابی نقدتون می کردم!!!!
سلام برادر عزیز لرد حامد!
تاپیکهای عالی ولی نصف و نیمه ای که بیننده را تا ته انتظار پیش میبرد یکی خصوصیات بارز شماست. ولی این یعنی یه حرفائی برای گفتن دارید و نمی تونید یا نمی خواهید کامل بیانش کنید واین یعنی تردید,یعنی نداشتن یه آینه شفاف از برداشتهای شخصیتون درباره کاری که میخواهید انجام بدید یا شخصی که میخواهید درباره اش کاری بکنید.حتی اگه اون شخص خودتون باشید.
توانائیهای بعضی از ما بسیار بالاتر از اون چیزیه که خودمان یا حتی دیگران درباره ما فکر میکنند.اینکه یکبار با کلی مطلب بیایم و یکبار دست خالی رومون نشه حتی یه نیم نگاهی به یه محیط مجازی بندازیم یعنی توقع بالا و بیش از اندازه از خودمون :این هم خوبه هم بد ,بدیش اینه که نمی تونیم خودمون را قانع کنیم که حتی یکبار کمتر از اون چیزی که واقعا هستیم به نظر بیایم و اینه که باعث افسردگی و عدم درک توانائیامون حتی از طرف خودمون میشه!
در ضمن شما ,شاید من و خیلیای دیگه حرفای بسیاری برای نگفتن داریم و کسانی که خود واقعی ما رو نمی شناسن نمی تونن به دلیل واقعی بسیاری از جوابهای ما پی ببرن اینطوری میشه که تبدیل میشیم به یه دکتر دارو ساز تو دارو خونه ذهنیمون !
نمیتونیم همه را با محتوی داروهائی که داریم آشنا کنیم فقط میتونیم در حد نیاز و صلاحدید بهشون اون داروئی را که درست میدونیم بدیم .این دیگه با مصرف کننده است که دارو باهاش تطبیق داشته باشه و تا تهش رو مصرف کنه تا به اون جوابی که ما بخواهیم برسه یا نه !
روی هم رفته در همه زمینه ها متخصص ولی خاموش با دنیائی فریاد و حرف نگفته!
موفق باشید!
[align=justify]سلام
من خیلی فرصت نکردم تاپیکهای شما رو مرور کنم و بخصوص آنچه نوشته های خود شماست و
از دل برخاسته تا بهتر بشناسم ( جز مواردی معدود ).
اما آنچه از ایجاد همین تاپیک در مورد شما حس می کنم ، با نظر به عنوانش و کلمه فوری ،
تصورم اینه:
که گاه که با مسئله ای مواجهه میشید که شما را درگیر درک اون میکنه و مسئله
هم چیزیست که یک سر آن خود شمائید ، اینجاست که ابهام در مورد خودتون پیدا می کنید ، یا
این که دوست دارید بفهمید اونچه در مورد خودتان فهمیده اید درسته یا غلط و به عبارتی نیاز به
یک نظر جمعی یا نظر فردی مطمئن و یا صاحب نظر پیدا می کنید ،
نمی دونم الـآن هم با چیزی این چنینی مواجه شدید که این تاپیک را باز کرده اید یا نه ، اما
اطمینان دارم که همین جوری و بی دلیل ایجاد نشده ، اما ممکنه برای پی گیری هدفی ، یک
باره این راه به ذهنتون رسیده باشه .
نکته دیگه ای که در باره شما حس می کنم اینه که مدتی شور و هیجانی در شما هست که
شما را فعال و سر زنده می کنه و به حرکت وا میداره و در همین موقعیتهاست که خلاقیت
هایی سر می زنه از شما ، و بعد از چندی که از این حرکت پر هیجان گذشت ، آرام و راکد می
شوید و در این موقعیت ممکنه حتی از پی گیری اونچه آغاز کرده بودید هم چشم پوشی کنید .و
این کمی رنجتان می دهد .نمی دانم تا چه حد درسته ، اما اگر این باشه ، دلایلی دارد و راه
حلی ، که اینجا جای مطرح کردنش نیست .
در پایان باز هم ذکر می کنم اونچه گفتم با نظر به این تاپیک و مختصری از کارهای شماست که
مطالعه کردم . که هیچ تاکیدی بر درست بودن این نظرات ندارم . فقط حسی بود که گفته شد.
[/align]
سلام :برای نقد کامل اطالاعات کامل نیاز است .ولی برای اینکه نقد درستی از شما بشود فقط در حد شناخت باید نوشت . شما به طور خلاصه:
جوان،با ذوق، کمی احساساتی والبته عجول ،خونگرم و البته انشاالله موفق
سلامی دوباره بر دوستان با وفا
_______________________________
* سه نفر از دوستان خوب با پبغام خصوصی جواب این تاپیک رو دادند که من جوابشون رو منتقل میکنم ، که سایر دوستان هم مطالعه کنند :
( در صورت امکان اگر در همین محل پاسخگو باشند و باشید ، بسیار بهتر است ، متشکر)
اول : آقای مسلمان :
( مسلمان جان ازت تشکر میکنم به خاطر :: حوزه خصوصی ::
سلام لرد حامد عزیز
اول ازت عذرخواهی می کنم اگه یه خرده تند میرم یا پیش خودم قضاوت می کنم !
به نظرم :
به نظرم تو پسر خوش خنده و اهل شوخی ای هستی که دچار یه جور رابطه عاطفی و یه جور عاشقی شده همین فراز و نشیب های این رابطه باعث می شه که گاهی اوقات شاد و سرحال باشی که حضورت را در تالار جدی می کنه و گاهی اوقات هم زودرنج و بی حوصله که باز هم حضورت را کم رنگ می کنه
به نظرم این پیغام هم به علت نوعی فراز در این رابطه عاشقانه است .
باز به نظرم تو پایبندی های اخلاقی و مذهبی ای هم داری و دوست های خوبی هم داری
موفق باشی
یا علی
*************************************************
نفر دوم : eferia عزیز
* سلام.
حالتون خوبه؟
با عرض پوزش از عدم توجه به کلمه فوری در تاپیک شما. مطمئنا عمدی در کار نبوده بلکه به خاطر تازه وارد بودن در تالارو عدم آشنایی با شما مجبور شدم به تاپیکهای گذشته سری بزنم و ابتدا یه مقدار آشنایی با افکار شما پیدا کنم بعد اگه جای نقد بود به عرض برسونم.
یه سوال؟شما متولد آذرماه نیستید؟ راستگوامادرشتگو .بدون کینه ی قلبی تندگویی می کنین. خیلی شبیه متولدین آذرماه هستین!!! من شخصا اگه تاپیکی با نام کاربری شما باز بشه به خاطر ادبیات گیراتون علاقه مند می شم اونو بخونم .راستش اکثر تاپیکهای شما مقالات جالب و مفیدی در مورد موضوعات مختلف بوده و من کمتر به تاپیکی رسیدم که جدیدا (1388)شما نظر شخصی داده باشین یا مشکلی مطرح کرده باشین خوب از مقاله هم که آدم نمی تونه نقد بکنه. پس با عرض شرمندگی در تلاش برای رسیدن به نقات ضعف خودتون این عضو کوچک تالار کمکی نمی تونه بهتون بکنه. اگر هدف شما از نقد خودتون حل درگیری ذهنیتونه بهترنیست ابتدا یه ذهنیت از اون به بقیه بدین ؟ اگرهم فقط می خواین خودسازی و بهسازی انجام بدین که من قابلیت و شایستگی نقد هیچ انسانی در خود نمی بینم.تنها می تونم یه پیشنهاد از باورشخصی خودم بدم اونم اینه که بهتره منتظر نباشیم ببینیم دیگران درمورد ما چه فکری می کنن و چه نظری دارن بلکه خودمون کلاهمونو قاضی کنیم و هر چی بودیم و نبودیم رو بریزیم تو دایره ، دو دو تا چهارتا بکنیم ببینیم چی بده چی خوبه ،کجا باید عوض شه یا چی باید جای چی رو بگیره و .... چرا؟ چون اینهمه آدم با اینهمه نظر مختلف!!! خوب کی راست می گه؟ کی اشتباه می کنه؟ کی به شناخت درست از شما رسیده؟ کی از شما یه درس گرفته و تعریف می کنه؟ کی از شما ناراحتی دیده و بد می گه؟ واقعا می تونین اینا رو از هم تفکیک کنین و به واقعیت و اون چیزی که نیاز دارین برسین؟ من که خدایی نمی تونم برای همین ترجیح می دم اصول و مرزهامو بزارم جلوم و خود الانمو با اون ایده آلم مقایسه کنم و بعد نقاط منفی مثبتمو در بیارم.
ببخشید زیاد شد.
برقرار باشید.
************************************************** ******
نفر سوم : sayehhaye_mah عزیز :
* سلام لرد حامد عزيز
ببخشيد اگر دير شد علتش هم اينه كه زياد ديگه به تالار نميام و امروز هم پيام خصوصي شما رو ديدم و خواستم علت را جوبا بشم ... ظاهرا از خودتون گلايه اي داريد و به دنبال علتش و يا برطرف كردن عيبهايي هستيد كه احيانا روي خودتون برچسب كرديد
فرقي هم نميكنه . دوست عزيز بنده تعاملي با شما نداشتم علتش اين نبود كه نخواسته باشم خوب راستش شما حضورتون در تالار كمرنگ بوده يا به نظر من اينطور بوده ولي هر وقت كه صحبتي كرديد كاملا منطقي و آرام و كارا صحبت كرديد
بهر حال تنها چيزي كه از شما ميتونم بگم اينه كه شبيه يه مدير مقتدر بوديد و البته يه ديوار سخت كه عبور از اون سخت بوده و يا در و پنجره هاش بسته بوده ... با پيشنهادات عاقلانه و منطقي و بزرگانه
كم حرف و خوب يه جورايي يه لرد يكم تند و يكم تلخ گاهي
ببخشيد از اينكه اينطور صحبت كردم اين احساسي بود كه من داشتم و چون خودتون اصرار داشتيد بيانش كردم و الا حاضر به نقد و انتقاد از كسي نيستم چون فكر ميكنم هر كسي خودش بهترين منتقد خودش ميتونه باشه چون ما فقط ظاهر را ميبينيم و از درون شما هيچ نميدونيم ولي مطمئنا درون پاكي داريد
اميدوارم در مورد خودتون به نتيجه مثبتي برسيد و ما رو هم در جريانش قرار بدين هميشه يه لرد خواهيد بود اگر از فراز قله نيكويي به ديگران بنگريد .
دوستان عزیز ؛
تمامی انتقادات و .... را هر روز مطالعه میکنم .
اگر بازهم چیزی در گوشه کنارهای مغزتان ، یا در انتهای قلب و دلتان مانده بفرمایید و در ضمن من منتظر مدیر همدردی و سایر دوستان نیزهستم .
انشاء الله چند روز دیگر تمامی اهداف ، مشکلات ، علت اییجاد تاپیک و منظور و قصد و خیلی حرف هایی که تا به حال نگفته ام را خواهم گفت .
و باز هم از همه شما فقط آن چه را حس کردید و درک کردید را طلب میکنم نا چیز دیگر ....
منتظرم .....
سلامی دیگر و نقدی(نظر شخصی) دیگر...
ارد حامد گرامی بنده در مقام نقد نیستم زیرا در این زمینه کارشناسان نیستم و اینکه نقد باید سازنده باشد.... و می پندارم ما در دنیای مجازی نمی توانیم شیوه های انتقاد سازنده را پیدا کنیم.. برای همین هم همواره در سخنان خود گفته ام ("نقد> یعنی نظر شخصی بنده).
عوامل دیگری هم مانع نقد صحیح و بجاست از جمله همین محیط مجازی و احساسات مجازی هست که فکر کنم شما خود در این مورد (محیط مجازی احساسات مجازی) تاپیکی باز نموده بودید.(اگر اشتباه نکنم). ولی از انجا که خود شما می فرمایید بنده را در همین محیط مورد نقد و بررسی قرا دهید ...بنده با سری دوم نقدهایم(نظرات شخصی) مزاحمتان می شوم::
نقد دوم::
>>افراط و تفریط:::: لردحامد دوست بزرگوارم همواره در دو حالت به سر می برد یا بکل فعال است و دلشاد.....و یا بکل کم کار و فسرده.
که البته دلایلی را هم دارد ....
1::در حالت اول(فعال)...نیرویی را که در درون خود جمع نموده به یکباره آزاد می نماید
2:در حالت دوم(کم کار و غیرفعال)...بدنبال جذب نیروی دوباره ای است که در طول جذب او را غیرفعال می سازد.
در واقع می توانم نقد (2) خود را در یک مورد خلاصه کنم و آنهم """در جا زدن"" است.
حالا برادر خوبم لرد حامد میگه عجب اشتباهی کردیم گفتیم منو نقد کنید ها اونم از نوع فوریش:P:D:P
بنده بدون اغراق می گویم "لردحامد" گرامی علاوه بر نقدهایی که فرمودم همواره الگویی برای خود بنده بودند و هستند.....هر کسی تنها یک مورد از راهنمایی های ایشان را مطالعه نماید متوجه شیوایی کلام و شیرینی سخن او خواهد شد. شاید مبهم حرف زدنش ...خود نکته قوتی است برای زیباتر ساختن سخنانش.
همواره در بین کلمات و سخنان لردحامد بدنبال یافتن "جوانی" بودم که جامعه تعریف رایجی از ان می دهد ....ولی همچنان این "جوان" را متفاوت تر و دلنشین تر یافته ام. جدا از تعاریف رایج در جامعه!!!
برایش احترام فراوانی قائلم و خواهم بود و مشتقانه پیگیر نتیجه این تاپیک خواهم ماند.:46:
راستش یادم رفت بگویم.....به نظرم دلیل نقد لردحامد از خود این است که می خواهد در آینده نزدیک "مقامی" را بر عهده گیرد...و حال در پی ارزیابی خود است!!!
سلام
پاسخ از طریق پیام خصوصی ارسال شد.