RE: همدردی یا همدلی.. یک پیشنهاد!
سلام مجدد
برادر خوبم آقا کیوان
فکر کنم نتونستم خوب منظورمو برسونم.
ببینیدمن ندیدم جایی به عنوان چگونگی استفاده از تالار ، مثلاً آموزش داده باشه مهارتهای
شنیدن را ، یا اینکه در راهنمای کسی که مشکلش رو مطرح کرده ، چطور میشه گرایشات
فردی و نظرات شخصیمون رو دخالت ندیم ،و اسلوبی رو هم برای رسیدن به این سطح به
صورت عملیاتی ارائه داده باشه .
یا آموزش داده باشه چطور کنترل هیجان کنیم، مثلاً وقتی مواجه با مسائل فرد میشویم اگر
دچار حس دلسوزی شدیم ، با اندیشه و به دور از هیجان زدگی راهنمایی درستی داشته
باشیم .
یا نحوه بیان اختلاف نظر را یاد بده که افراد هم بتونن نظر متفاوتشان را گفته باشند ، هم
حرمت طرفشون را حفظ کرده باشند و کار به توهین و یا سوء برداشت و قضاوت های غیر واقع
نکشه و...
منظورم آموزش و ارائه تکنیک برای اینجور مسائله . که با یه آسیب شناسی و سنجش وضعیت
موجود تالار ( نظر به تعاملات ، راهنمایی ها و گفتگوهایی که در تالار صورت می گیره ) اول یه
کارشناسی حاصل بشه و بعد نیاز سنجی ( آموزشهای مورد نیاز ) و نهایتاً اقدام .
امیدوارم تونسته باشم حق مطلب را ادا کرده باشم
***
RE: همدردی یا همدلی.. یک پیشنهاد!
سلام دوستان اندیشمند:
بحث بسیار جالب است و ممنون از برادر گرامی نقاب که این موضوع رو بیان فرمودند..
همدردی و همدلی در تعامل با هم معنا پیدا می کنند ..و اکنون بحث بر سر معنای دو کلمه نیست ...گاه هرکس با توجه به سطح علمی و فرهنگی و عاطفی خود اقدام به درک مفهوم می کنند و برادر گرامی بسیارند افرادی که بدون توجه به معنای کلمات و یا حتی اگاهی از آن به تفسیر مشکلات دوستان خود می پردازند..
دغدغه شما کاملا صحیح است ولی باید دقت داشته باشید که در تمام دنیا این دو ملازم هم هستند و یکی بدون دیگری معنا ندارد..
در تمام مشاوره ها هم فرد مشاوره دهنده باید مشاوره گیرنده را به خود جلب و اعتماد او را کسب کند تا در نهایت نه از روی دلسوزی و ترحم بلکه از روی علم و دانش خود بر او اثر بگذارد .هیچ فردی به نظر من خواهان نظر جدی بدون همدردی نیست و بالعکس.
باید به نظر من فرد مقابل دریافت کند که شما او را درک کرده اید و حال او را می فهمید و در نهایت راهکار ارائه دهید.
ما که در پزشکی این گونه ایم ولی من از روانشناسان محترم اگاهی ندارم.ما در مشاوره های خود از فرد سوالاتی می پرسیم و با او همدردی می کنیم گاهی یک تا 2 جلسه و بعد که ذهن او با ما هماهنگ شد راهکار ارائه می دهیم.و معمولا فرد چون برای حل مشکل امده نه وابستگی با ما همراه می شود و راه درست را پیش می گیرد.
ولی انکار نمی کنم که گاهی وابستگی رخ می دهد ولی ان هم راه دارد..
تعریف این تالار در بطن آن گنجانده شده...
اینجا مکانی برای حرف زدن است نه وابستگی..
همه می دانند وظیفه آن ها در چه حدی است..مثلا من همدردی می کنم ..شما در جواب بعدی راهکار می دهید و همه به یک میزان موثرند یکی روی روح فرد که می داند تنها نیست یکی روی راه حل و ادامه مسیر و این ها در تعامل با هم زیباست.
امروزه همه می دانند دنیای نت دنیای وابستگی نیست و کسی که این خیال را در سر بپروراند به خود ظلم کرده است.
فرشته مهربان عزیز :سخن شما بس متین است..
ولی بپذیرید اگر بنا بود تمام افراد از روی اموزش و مطالعه به یک صورت شوند الان تالار همدردی نبود.برداشت ها متفاوت است ..کسی که تیپ سخن خاصی دارد یا نظری که طی سالیان در وجودش بوده است با مطالعه یک مقاله ی مثلا کیوان گرامی تغییر نمی کند.فرد خود باید خواهان تغییر باشد وگرنه همه ما به مدرسه می رویم ولی همه شاگرد اولیم؟
زیبایی این مکان ها در همین چالش ها برای رسیدن به تعالی است.
پس:
کاش هرکس بداند فردی که پیش روی اوست شاید خواهر یا برادر خودش است و حرف بدون علم و اندیشه شاید او را به گردابی فرو برد که کس را یاری خروج از آن نباشد.اگر به این دید بنگریم و مشاوره دهیم هیچ کس به خطا نمی رود.
ببخشید زیاد صحبت کردم.
موفق باشید.
RE: همدردی یا همدلی.. یک پیشنهاد!
سلام.
فرشته مهربان گرامی،بنده متوجه منظور شما هستم؛
ما از این طریق تا به حال کاربران و مراجعین را اموزش میدهیم.
1-از طریق مقالات و مطالب،که خدا رو شکر تالار از این لحاظ غنی میباشد؛
2-از طریق راهنمایی اعضائی که مشکلات خود را بیان میکنند ودیگر کاربران انها را راهنمایی میکنند.
وقتی مقاله ای کامل در تالار قرار دارد ؛به نظر بنده دیگر لزومی ندارد که باز همان مطالب را بازگو کنیم,یا مهارتهای ارتباطی که بارها اعضاء در این مورد مراجعین و یا اعضائی که مشکل دارند را راهنمایی نموده اند.
اگر شما تمایل دارید که تایپک جداگانه ای ایجاد کنید و این مهارتها را آموزش دهید ؛ما هم در این راه شما را یاری میکنیم.
RE: همدردی یا همدلی.. یک پیشنهاد!
سلام ممنون از نظرات مفید شما....
البته اگرچه هنوز هم عده ای از شما دوستان محترم متوجه منظور اصلی بنده نشدید.....( شاید هم بنده نمی توانم منظور خود را واضح تر برسانم)....
ولی هدف بنده از باز کردن این تاپیک این بوده که دوستان گرامی متوجه باشید اگر واقعا با مراجع و کسی که مشکلش را با شما بیان می نمایید همدرد باشید و احساسات شما برگرفته از همین حس همدرد بودنتان باشد قطعا راهنمایی که می کنید نه تنها به فرد هیچ گونه کمکی نخواهد کرد بلکه او را از مسیر اصلی خود که همانا کوشش و تلاش برای رفع مشکل خود هست نیز....باز می دارد...
به هر حال هر کس نظر خود را دارد و نظر تک تک دوستان برای من محترم است و قابل قبول.
من به شخصه ترجیح خواهم داد همدلی خوب باشم تا همدرد..
RE: همدردی یا همدلی.. یک پیشنهاد!
نقاب عزیز ,دوست من؛
ما متوجه منظور شما شدیم؛بهر حال هر فرد روشی دارد و با استفاده از آن نتیجه میگیرد؛این موضوع مشخص است که اگر در جواب به مشکلات دوستان ما فقط و فقط همدردی کنیم ؛گامی برای پیشرفت در جهت حل مشکل این دوست انجام نشده؛البته نباید نادیده گرفت که ابراز همدردی باعث سبک شدن فرد میشود,و امید او را بیشتر میکند.
همدردی ؛یا همان همدلی همراه با پاسخ صحیح و سازنده .
فرشته مهربان هم فرصت را غنیمت شمرده و پیشنهاد خود را بیان نمودند؛حال بحث بر سر این پیشنهاد است ؛شما هم اگر راهکاری در ذهن دارید ؛بفرمایید ؛ما هم خوشحال میشویم از نظرات شما استفاده کنیم
RE: همدردی یا همدلی.. یک پیشنهاد!
سلام
با تشكر از نقاب به خاطر این تاپیك تخصصی كه ایجاد كردند.
اصطلاح همدردی و همدلی در مشاوره و روانشناسی دو نوع تعریف می شود. و اساسا همدردی در روانشناسی نداریم. آنچه كه صحیح هست همدلی هست.
اما متاسفانه به هنگام ایجاد دامین، تمام نامهایی حرفه ای و تخصصی كه شرایط دامین شدن را داشت، چك كردم ، اما پر شده بود. لذا برای سهولت و راحتی كار همدردی را جایگزین كردم.
و در این تالار هم در واقع همدردی را با همان مفهوم همدلی به كار گرفته ایم.
و توضیحات نقاب هم در شفاف كردن معنی همدلی هست.
در واقع همدلی به معنی این نیست كه مراجع را درك نكنیم. بلكه درك مراجع اولین گام هم حسی و همراه شدن با مراجع هست.
در همدردی ، بدون اینكه سنگ صبور خودش قوت لازم را داشته باشد، در مراجع مضمحل می شود و به قول معروف آب می بردش. مثل غریق نجاتی كه آنقدر گیر فرد غرق شده می شود كه خودش هم زیر آب می رود(در این تالار دقت كنید چندین نفر تا كنون متاسفانه همین بلا سرشون آمده است.).
اما در همدلی ضمن پذیرش مراجع، پذیرفتن احساساتش، و همراه شدن با او، خود مشاور از متد منطقی و قوی و تخصصی خاصی برخوردار است كه در كنار فهم مراجع، می تواند او را متوجه اشتباهاتش بكند. و او را از ادامه روندی كه منجر به این احساسات منفی شده است نجات دهد.