RE: گذشت و صبر تا چه میزان ؟؟؟؟
ازش تا به حال خواستی که تشکر کنه؟ بدون دعوا و بحث و همراه با خنده؟!
یه سئوال؟؟؟؟
از تصور شوهرت قبل از ازدواجش چیزی می دونی؟ اون فک می کرد اگه ازدواج کنه زندگیش چه شکلی میشه؟ شاید همین احساسی که شما دارید او هم داشته باشه! تا به حال این سوال رو ازش پرسیدی؟
امشب اینکار رو بکن:46:
RE: گذشت و صبر تا چه میزان ؟؟؟؟
سلام بر دوستان گلم
من شاید از خودم و زندگی ام خیلی کم گفتم که اقای سورنای عزیز و طراوت جان چنین مطالبی را برای من نوشته اند
اقای سورنا من نخواستم که همسرم با پول خودش برای من کسی را بگیرد که کارهای منزل مرا انجام بدهد من قبل از ازدواجم فکر می کردم که کار می کنم و با پول خودم این کار رو انجام می دهم
ولی در طول این 8 سال نه تنها درامد خودم را صرف زندگی ام کرده ام بلکه از پدرم هم برای کمبود های مالی زندگی کمک گرفته ام.
اگر شفاف نگفتم بفرمایید تا مثال هایی عینی برایتان بزنم
RE: گذشت و صبر تا چه میزان ؟؟؟؟
some14me
عزیز من خودم مثل تو بودم فکر می کردم اگه خوب به شوهرم برسم و روی حرفش حرف نزنم و باهاش جر و بحث نکنم همسر خوبی هستم و اون هم قدر من رو می دونه و زندگی خوبی خواهیم داشت (چقدر بچه گانه فکر می کردم) من به کلفت فکر نمی کردم شاید اون ته ته های دهنم به یک کارگر ماهی یک بار بسنده می کردم و ....
اما توقع های شوهرم تمامی نداشت اگه یکروز بنا به هر دلیلی شام آماده نبود یا غذای ظهر بود یا چایی آماده نبود اخم و تخم حضرت آقا شروع میشد و بی احترامی ها و داد و بیدادش هم به راه بود و اینجانب با شکم قلمبه از حاملگی نه تنها کمکی از جانب ایشون نداشتم بلکه حتما باید واسش چایی هم می آوردم دخترم 4 ماهه بود که اتفاقی دو سه تا sms مشکوک خیانت آمیز تو موبایلش دیدم و ازون به بعد برییییییییییییدم و احساس حماقت کردم و دیییییگه همه اون سرویس دادنها رو به تدریج کم کردم و اگه داد زد داد زدم و الان فکر می کنم بهتر شده مظلومه که ظالم میسازه البته من نمی دونم رابطه شما و شوهرت چه جوریه .
RE: گذشت و صبر تا چه میزان ؟؟؟؟
البته دوستان گلم انجام کارهای منزل یه نمونه و مثال خیلی خیلی کوچیک بود .
راستی من از کلمه کلفت خیلی خوشم نمی اد بهتر نیست به جای ان کلمه بگوییم کمک کار
RE: گذشت و صبر تا چه میزان ؟؟؟؟
به خدا خندم گرفته من با هر دختر ایرانی که حرف می زنم یه جورایی حرفهای این خانم رو می زنند . انگار یه جورایی این حرفها : کمک کار و تشکر و درگیری با خانواده شوهر و توهین شنیدن در بین خانم های تحصیل کرده ایرانی فرهنگ شده .واقعا خدا قوت ...
RE: گذشت و صبر تا چه میزان ؟؟؟؟
من خودم همکارهای اقا زیاد داشتم تفاوت من با اونا توی این بود که اونا بعد از اینکه کارشون تموم می شه می رن خونه استراحت می کنند
ولی من وقتی می ام خونه تازه کارهام شروع می شه انجام کارهای خونه رسیدگی به بچه و شوهر و درس خوندن
وقتی کتابم رو باز می کنم گریه ام می گیره به خدا این تن دیگه نمی کشه
خدا قوتت بده دخترم این جمله بابام برای من فوق العاده ارزشمنده
ای کاش همسرم هم گاهی به من می گفت خدا قوتت بده من به تو افتخار می کنم .....
RE: گذشت و صبر تا چه میزان ؟؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط some14me
سلام بر دوستان گلم
من شاید از خودم و زندگی ام خیلی کم گفتم که اقای سورنای عزیز و طراوت جان چنین مطالبی را برای من نوشته اند
اقای سورنا من نخواستم که همسرم با پول خودش برای من کسی را بگیرد که کارهای منزل مرا انجام بدهد من قبل از ازدواجم فکر می کردم که کار می کنم و با پول خودم این کار رو انجام می دهم
ولی در طول این 8 سال نه تنها درامد خودم را صرف زندگی ام کرده ام بلکه از پدرم هم برای کمبود های مالی زندگی کمک گرفته ام.
اگر شفاف نگفتم بفرمایید تا مثال هایی عینی برایتان بزنم
سوال دارم. اگر درآمد شما صرف گرفتن کلفت می شد هزینه زندگی مشترک شما را چه کسی تامین می کرد؟ این دیدگاه شما در میان مردان جوان طرفدار ندارد!
در مورد عدم تشکر ایشون ، بعد از شفاف سازی دقیق دغدغه های خود تمام آنها را به همسر خود انتقال دهید . متقابلا به او بگویید من به تو افتخار می کنم و خدا قوت بدهد. هیچ مردی( و هیچ انسانی ) در برابر چنین حرفی از خویش کوتاهی در تشکر نشان نمی دهد.
موفق باشید.
RE: گذشت و صبر تا چه میزان ؟؟؟؟
ای بابا چرا شما متوجه نمی شید من چی می گم
من فقط می خوام به همسرم بگم من دارم از جون و دل مایه می زارم منو ببین
RE: گذشت و صبر تا چه میزان ؟؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط some14me
من خودم همکارهای اقا زیاد داشتم تفاوت من با اونا توی این بود که اونا بعد از اینکه کارشون تموم می شه می رن خونه استراحت می کنند
ولی من وقتی می ام خونه تازه کارهام شروع می شه انجام کارهای خونه رسیدگی به بچه و شوهر و درس خوندن
وقتی کتابم رو باز می کنم گریه ام می گیره به خدا این تن دیگه نمی کشه
خدا قوتت بده دخترم این جمله بابام برای من فوق العاده ارزشمنده
ای کاش همسرم هم گاهی به من می گفت خدا قوتت بده من به تو افتخار می کنم .....
خانم عزیز مادر من 30 سال مدیر مدرسه دو شیفت بود شاید باورت نشه ولی تو این 30 سال حتی یکبار هم ماها غذای مونده نخوردیم . شبها اول از همه غذای بابام رو می کشید . من خودم تا حا لا نشنیدم بابام ازش تشکر کنه با اینکه مادر من فوق لیسانس روانشناسی داره و از نظر اجتماعی خیلی جایگاه بالایی داشت و داره . ولی این وسط یک چیز خیلی مهم بود و اون این عشقی بود که اون به پدرم و ما یاد دادش بدون هیچ انتظاری . تا جایی که من تا حا لا ندیدم اونها حتی یکبار هم با هم بگو مگو کنند . من ÷در بزرگم و مادر بزرگم مادرم رو می پرستیدند . چرا ... باورت میشه همین الان در آمد مادرم از من و پدرم بیشتره . ولی این دلیل نشد که از ماها و پدرم انتظار تشکر داشته باشه اون این کارها رو کرد چون می خواست خوشبخت باشه وهمین احساس براش کافی بود . پدرم حاضره جونش رو برای مامان بده .ولی من تا حالا نشنیدم این رو بگه ولی با تمام وجودم کل خانواده این رو احساس می کنیم ...
RE: گذشت و صبر تا چه میزان ؟؟؟؟
چرا من نمی تونم به شما بگم چه مرگمم
من نمی خوام سر شوهرم منت بذارم ولی من هم یه زن م نیاز به محبت نیاز به دیده شدن دارم
من وقتی ازدواج کردم توی ارایشگاه به من می گفتن دختر تو چند سالته ؟ چطوری مامانت دلش اومده تو رو شوهر بده ؟ ( من هم توی دلم می گفتم دلتون بسوزه من 22 سالمه )
ولی الان اگه منو ببیند ظاهرم خیلی بشتر از سنم نشون می ده
شما فکر نمی کنید که اگر همسرم مرا می دید چنین نمی شدم !!!!!!!!!!!!!!!!