RE: نامزدم اغلب افسرده و غمگینه... برای برخورد عاقلانه راهنماییم کنی
امروز داشتم فکر میکردم تاریخ عقد و جشنمون رو کنسل کنم و بهش بگم که نمیتونم اینجوری ادامه بدم، اگه واقعا اجباری در کار باشه خوب اونم راحت میشه اگرم نه شاید یه مدت بشینه و جدی فکر کنه و رفتارشو تغییر بده.
نمیدونم اقدام درستیه یا نه اما میدونم عواقب بدی داره حتی اگه بعدش همه چیز درست بشه ، خانوادم میفهمن ، خانواده اون و همه فامیل که دعوت شدن ، آبرو ریزی بدی میشه.
راه بهتری به نظرم نمیرسه راهی که امتحانش نکرده باشم.:47:
RE: نامزدم اغلب افسرده و غمگینه... برای برخورد عاقلانه راهنماییم کنی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط melikasadat
امروز داشتم فکر میکردم تاریخ عقد و جشنمون رو کنسل کنم و بهش بگم که نمیتونم اینجوری ادامه بدم، اگه واقعا اجباری در کار باشه خوب اونم راحت میشه اگرم نه شاید یه مدت بشینه و جدی فکر کنه و رفتارشو تغییر بده.
نمیدونم اقدام درستیه یا نه اما میدونم عواقب بدی داره حتی اگه بعدش همه چیز درست بشه ، خانوادم میفهمن ، خانواده اون و همه فامیل که دعوت شدن ، آبرو ریزی بدی میشه.
راه بهتری به نظرم نمیرسه راهی که امتحانش نکرده باشم.:47:
ملیکا جان نمیدونم این تصمیم شما چقدر عملی باشه ولی با موافقت و کمک خانواده، بنظرم فکر خوبی باشه ،حداقل تکلیفت با چنین جوانی و افکارش روشنتر میشه.
:72:
RE: نامزدم اغلب افسرده و غمگینه... برای برخورد عاقلانه راهنماییم کنی
عزیزم اگه عقد کرده بودید، من قطعا سازگاری و تلاش بیشتر رو پیشنهاد می کردم.
می دونی که بعد از عقد دیگه فرصت تجدید نظر وجود نداره! دیگه باید به چیزی که داری قناعت کنی و سعی کنی به بهترین شکل ممکن تعدیلش کنی.
اما حالا که هنوز عقد نکردید، تامل و سنجش بیشتر رو پیشنهاد می کنم.
یه ازدواج موفق حاصل دخیل نکردن احساسات است. و اینکه به معیارها و خواستهای عمیق و به حق خودت آگاه باشی و از وجود اونها در شخص مورد نظر مطمئن بشی.
:72::72::72:
RE: نامزدم اغلب افسرده و غمگینه... برای برخورد عاقلانه راهنماییم کنی
philosara عزیز
من تاحالا خواستگارای زیادی رو به دلایلی که برام قابل تحمل نبودن رد کردم و گفتم حالا وقت دارم که بهترین انتخاب رو بکنم. الان هم بقول شا عقد نکردم و میشه همچین کاری کرد اما موضوع اینه که می ترسم نکنه راهی باشه و من نرفته باشم، نکنه عجولانه تصمیم بگیرم و این مورد رو هم از دست بدم و ...، میخوام همه راههای احتمالی که بتونه به مشکلم کمکی کنه رو امتحان کنم. نمیخوام اینبارم زود تصمیم بگیرم و خدای نکرده باعث پشیمونیم بشه چون همونطور که گفتم نامزدم خصوصیات خوبی مثل متعهد بودن و کاری بودن رو داره که ارزشمنده.
RE: نامزدم اغلب افسرده و غمگینه... برای برخورد عاقلانه راهنماییم کنی
دوست خوبم خوب فكر من و بعد تصميم بگير:46:
حتما با هم پيش مشاور برين چند وقت تا مراسمتون وقت هست؟
RE: نامزدم اغلب افسرده و غمگینه... برای برخورد عاقلانه راهنماییم کنی
تقریبا20 روز مونده عزیزم
گفتم قبلا پیش یک مشاور رفتیم، هم 2-3 بار تنها رفتم هم 1 بار دوتایی رفتیم. مشاور کمکی نکرد و گفت سعی کن همینجوری که هست بپذیریش و اگه نمیتونی تمومش کن. مشاور هم قبول داشت که خصوصیات مثبت و خوبی داره و نمیشه گفت کلا ارزش ادامه دادن نداره اما راهکاری بهم نداد جز بی خیالی و بی تفاوتی...
RE: نامزدم اغلب افسرده و غمگینه... برای برخورد عاقلانه راهنماییم کنی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط melikasadat
دخترا خیلی آرزو و امید برای ازدواجشون دارن (البته پسرها هم دارن) اما ما دخترا خیلی توقع ابراز عشق از مرد زندگیمون داریم حداقل تو دوران نامزدی. و وقتی میبینم به چیزی که میخواستم نرسیدم و هنوزم با وجود نامزدم احساس تنهایی میکنم و اصلا حس نمیکنم کسی هست که دوسم داره.... باعث سرخوردگیم شده.
اینکه نامزدتون وفاداره و متعهد در هنگام عصبانیت سکوت می کنه نه توهین نمی تونه نشانه دوست داشتن باشه یعنی ابراز عشق فقط بازی با کلمات هست ؟
اما اگر واقعا با توقعات شما تناسب ندارند حتما تامل کنید.
RE: نامزدم اغلب افسرده و غمگینه... برای برخورد عاقلانه راهنماییم کنی
عزیزم شما باید حتما حتما به مشاور مراجعه کنید.
من واقعا از شرایط شما اطلاع ندارم. برای همین بهت تاکید می کنم که من حتی ازدواج هم نکردم. بنابراین قلبا فکر می کنم که شاید نظر بقیه دوستان درست تر باشه.
فقط می خوام تجربیات خودم رو در اختیارت قرار بدم:
متاسفانه برخورد ما ایرانی ها با دوره نامزدی اغلب اشتباهه!
زمانی رو که باید صرف "شناخت" موشکافانه و بی طرفانه کنیم، معمولا در عمل فقط یه بازه ی زمانی می بینیم برای محیا شدن شرایط عقد!
بدترین کارهایی که تو این دوره می کنیم، مطمئن کردن دیگران از ازدواجمون، و وابسته ی عاطفی شدن به نامزدمونه!
بذار داستان زندگی یکی از همکارام (هدا) رو برات تعریف کنم که متاسفانه چشماشو تو دوره نامزدی و حتی عقد باز نکرد.
نامزد و بعد هم همسر هدا آدم فوق العاده موجهی بود. تحصیلات، موقعیت اجتماعی، وضعیت مالی و فیزیک و ... خلاصه همه چی تمام بود.
و البته هدا هم چیزی از اون کم نداشت.
من یکبار که این آدم رو دیدم، واقعا نجابتش و رفتار موجهش رو تحسین کردم.
تا اینکه بعد از چند ماه از ازدواجشون شنیدم که جدا شدند!! پدر هدا منزلشون رو عوض کرد و دیگه حتی شماره تلفن جدید رو هم به کسی ندادند!
بعدا جریان رو اینطور برام تعریف کرد که:
""تو دوره نامزدی علی همیشه سرد بود. گاهی هم خیلی برخوردهاش عجیب بود! مثلا گاهی که قرار بود شام بمونه، میز رو که می چیدیم، یه دفعه خداحافظی می کرد و میرفت! به من هم می گفت به مامانت بگو یه کار فوری برام پیش اومده!
عقد هم که بودیم هیچ رابطه ی جنسی ای با هم نداشتیم. دلیلش هم این بود که می خواست تا عروسی صبر کنیم.
با وجود اینکه رفتارهای عجیبش ادامه داشت (مثل اینکه اگه لباس باز می پوشیدم، یک دفعه خداحافظی می کرد و می رفت و ...)، وگاهی خیلی ازش دلخور می شدم، ولی هیچوقت به انتخابم شک نکردم. چون از هر نظر ایده آل بود.
خلاصه اینکه بعد از ازدواج فهمیدم که ناتوانی جنسی داره (ظاهرا مشکل همسرش غیر قابل برطرف شدن بوده)، می گفت بارها و بارها بالش رو صورتم می ذاشت و اونقدر نگهمیداشت که بیهوش می شدم! و خیلی چیزای وحشتناک دیگه!
شاید اگه امنیت جانی داشتم، ازش جدا نمی شدم!""
این مثالی که زدم البته یکی از موارد نادریه که ممکنه رخ بده. ولی به هرحال نمونه ای از توجه نکردن به "نشانه ها" در دوره ی نامزدیه. و متاسفانه حتی دوره عقد.
ملیکا جون من کارشناس نیستم. رو حرفام خیلی حساب باز نکن.
من فقط یه دوست هستم. دوستی که ازت می خواد حتما به مشاور مراجعه کنی.
RE: نامزدم اغلب افسرده و غمگینه... برای برخورد عاقلانه راهنماییم کنی
نقل قول:
پیرو صحبت دوست عزیزم del باید بگم من واقعا هر کاری که می تونستم کردم. گاهی وقتا انقدر براش sms یا ایمیل عاشقانه می فرستم خودم خسته میشم، عرفه جامعه ما حکم میکنه که تو دوره نامزدی مرد برای زن هدیه میخره اما با توجه به اینکه من خودم کارمندم تا حالا هیچ خریدی رو ایشون برای من نکرده و من هم توقعی ندارم، اما دریغ از یک هدیه کوچیک، خودم بارها این کارو کردم تا شاید یاد بگیره و ببینه هدیه دادن چقدر لذت بخشه، اما بی فایدس، گاهی از اینکه جای زن و مرد تو رابطمون عوض شده از خودم خجالت میکشم.
بذارین تجربه خودمو به عنوان یه پسر بهتون بگم.....فردی مثل همسر شما خیلی کم پیدا میشه اما برخورد داشتم...اینجور افراد برای ما که پسر هستیم واقعا بسیار خسته کننده و ....هستند چه برسه به یه دختر یا همسرش و.......و این که این اخلاق رو هیچ وقت از دست نمیدن!...اگه شما دوست دارین و بعدا گله نمیکنین...که هیچ....وگرنه به امید و آرزو و .....نیست.احتمالا در کودکیشون یه مشکلاتی داشتن.....(راستی حدس میزنم از لحاظ ج*ن*سی هم فرد سردی باشن!؟ درسته؟؟)
RE: نامزدم اغلب افسرده و غمگینه... برای برخورد عاقلانه راهنماییم کنی
دوست عزیز سلام
هر آدمی به هر دلیلی نوع خاصی از اخلاق رو داره ، میخواد به دلیل افسردگی باشه یا بدلیل نوع ژن و یا ....
این چند تا نظر شخصی بنده رو داشته باش
1 - دوران نامزدی دوران شناخته نه دوران سازندگی . اجازه بده اونجوری که واقعا هست بشناسیش . گیر نده ، فقط خواسته هاتو بهش بگو .
2- با کسی ازدواج کن که براش مهم باشی . ( مهم یعنی اگه گفتی من دوس دارم روزی یه بار بهم بگی دوسم داری اینکارو بکنه )
3- اگه میخوای تو این زندگی یه قربونی باشی اینجوری فکر کن :
اگه نامزدی بهم بخوره ابرو خانوادم تو فامیل میره ( ترس بیمورد )
4- بعضی وقتا همینکه میدونی یه نفر با همه غصه ها و کمبودهاش ترو دوس داره کافیه فقط عشق و یه جوری دیگه تعبیر کرده
5- به هر حال قدر این 4 ماه رو بدون و از دستش نده .
6- ارسال اولتو رو یه کاغذ بنویس و بهش بده و بگو که نظرشو بنویسه . ببین چی دستگیرت میشه
7- خدا رو فراموش نکن ولی کاری که خودت باید انجام بدی رو به خدا ارجاع نده
با ارزوی خوشبختی واسه همه