-
RE: خاطرخواهی..!!
فرزاد عزیز ،
به نظر می رسه شما هنوز نتونستی معنای آشنایی رو از دوستی تفکیک کنی و به همین خاطر فکر می کنی صرف اینکه به اون دختر بگی بهش علاقه داری و بهش فکر می کنی کافیه و ماجرا تموم می شه ...
بر حسب شرایط و نیز نظراتی که در این خصوص داری این احساس تند و فورانی ، ممکنه صرفا به یک ارتباط دوستی ختم بشه و اگه شما می گی نه می تونه ناشی از بی تجربگی و مهمتر از اون عدم آشنایی شفاف شما با خواستها و نیازهای خودتون باشه ...
از طرف دیگه احساسی که صرفا بر پایه ی یکسری تخیلات و احتمالات و هیجانات ایجاد می شه که نمی تونه پشتوانه ی خوبی برای یک ارتباط (چه به منظور ازدواج و چه با هدف دوستی ) مناسب باشه ...
به نظر من هم سعی کن با خودت روراست باشی ...
-
RE: خاطرخواهی..!!
سلام فرزاد
نه می خواهی دوست بشی ، نه ازدواج... ، می خواهی بری چی بهش بگی...
اینکه خیلی دوستش داری ، خب که چی؟!
عزیز دلم
عشق با همین سوز و گدازش قشنگه... خوبه که چنین تجربه ای داری....
اما اشتباه وقتی به وجود می آید که عشق قلبیمون را می خواهیم حالا در عمل یک استفاده هایی ازش ببریم. نمی خواهیم با عشق بسوزیم.... اما نمی دانیم هم چگونه با عشق بسازیم....
اینکه ازتون می پرسم برنامه شما چیه به خاطر اینه که بتوانی از این عشق بیشترین بهره را ببری....
عجله، و اینکه فقط روی احساس خود متمرکز باشیم و عجولانه و سردرگم ندانیم که چه می خواهیم بکنیم، همه عشق ما را تا حد یک لذت آنی کاهش می دهد. برای اینکه عشقمون بزرگ بشه... باید خودمون مثل بزرگها رفتار کنیم....
برای پختگی گفتم که مقالات سایت همدردی بخش مشاوره ازدواج را یک نگاهی بکن، تا بعد برگردیم و ادامه بدهیم...
چکار کردی....
اگر بنا باشه شما راه خودت رو بری، نه این سایت می تونه به شما کمک کنه، نه خانواده ات، نه آن دختر و نه حتی خودت. چرا که دقیقا نمی دانی دنبال چی هستی و چکار می خواهی بکنی، و حرف کس دیگه ای را نیز به کار نمی گیری....
این تراکم احساس را چگونه می خواهی در جهت عشق و بالندگی خود به کار بگیری....
باز هم بر می گردیم به سئوال اول... می خواهی چی به او بگی، می خواهی چکار کنی؟ چی می خواهی از اون بشنوی؟ برنامه ات چیه....
یه کمی بزرگ باش... یه کمی فکر کن.... بعد با کمک هم میریم جلو.... باشه؟!
-
RE: خاطرخواهی..!!
اقا فرزاد ضمن خوش امد گويي من بالاخره نفهميدم مذهبي هستي يا نيستي داداش!!!!!!!!شما بايد ببيني حرف حسابت چيه نه ايشون! مذهبي هستي ! ازدواج كه نمي خواي بكني! فقط اين 4 ساله ميخوايش! خاطرشو ميخواي! يكبار ديگه خودت مطالبي رو كه نوشتي مرور كن به ما حق بده سر در گم بشيم و هيچي نتونيم بگيم!!!!!!!!!!!!!!!!!
-
RE: خاطرخواهی..!!
با سلام .من هم پیرو حرف دوستان باید بگم دوست عزیز : اگر شما نمی خواهی با او طرح دوستی بریزی و فقط می خوای او رو از علاقه مندی خودت با خبر کنی باید به این هم فکر کنی که این کار چه نتیجه ای در پی داره. به فرض که شما با او صحبت کردی و او فهمید که شما به او علاقه مندی . خوب که چی؟ بعد از این می خوای چی کار کنی؟ با فرض این مسأله که شما مذهبی هستی و الان هم موقعیت ازدواج رو نداری ، این دختر هم از علاقه شما باخبر شده، دلش می خواد رابطه دوستانه تری با هم داشته باشید، و چون شما مذهبی هستی نمی توانی به چنین رابطه ای رضایت بدی بنابراین هردو سردرگم چگونگی ادامه این ارتباط و احساس می شید. من گمان می کنم در چنین لحظاتی باید از بزرگترها کمک گرفت. یا اینکه دامنه اطلاعات خودت رو بالا ببر. ببین این دختر و خانواده اش چه جوریند. اگر دیدی با معیارهات واقعاً جور هستند این دفعه سعی کن آمادگی ازدواج رو در خودت بالا ببری. بعد برای چگونگی مطرح کردن تصمیم بگیر. این تجربه رو از من داشته باش. اگر این فرد برای تو ساخته شده باشه و ازدواج با او به صلاح شما باشه، ممکن نیست از دست شما بره. فکرنکن اگر دیر بجنبی اونو از دست میدی. خیلی عجله نکن. امیدت هم به خدایی باشه همیشه بنده هاشو زیر نظر و حمایت داره. فعلاً
-
RE: خاطرخواهی..!!
سلام
آقا شما دوست داري از اين خانم چي بشنوي؟بگه دوستت دارم؟ خب فكر كن كه گفته مي خواي باهاش يه دوست باشي يا ازدواج كني يا gf شما باشه يا فقط احساساتتون رو بهم گفته باشيد؟اول بگو كدوم كس مي خواي باشي؟بعد درمورد اينكه با اعتقادات و شرايط شما ميشه چيكار كرد پيشنهاد ميديم عجله نكن توي دلبستن كه عجله كردي توي ادامه اش ديگه عجله نكن چون شايد راه غلطي رو پيش بگيري
با دلت صادق باش تا دلت بتونه حرفهاشو بهت بزنه بدون محافظه كاري
آرام باش و صبور
-
RE: خاطرخواهی..!!
دوستان سلام.. ممنون از همدردی تون!!
آقای مدیر محترم.. من مقاله های سایت رو خوندم. خوب زیاد به جوابم نرسیدم.. چون شرایطی رو که گفته همچین 50 50 می بینم تو خودم.. یعنی زیاد تکلیفم رو معلوم نکرد..!!
ببنید من واضح حرفامو گفتم.. منتها چون یه خورده موردم استثنایی هست شما فکر می کنید تناقض و ابهام داره.. بیبنید من قبول دارم احساسات این دوره است. اما چرا همه می گن بعد از ازدواج فروکش می کنه و این من بمیرم ها می شه تو بمیری!؟ آخه من خیلی مهربون، دلسوز، خوش اخلاق، صبور و منطقی ام! تعجب نکنید. باید از خودم تعریف کنم. آخه من که می دونم به خاطر چی ازدواج می کنم.. من که می گم خیلی همسرم ارزش داره برام.. خیلی دوسش دارم.. خیلی برام عزیز و محترمه.. محاله که روزی بخوام باهاش یه مخالفت یا جر و بحث معمولی داشته باشم که ناراحتش کنه.. چه برسه به اینکه بخوام دعوا و قهر و خدای نکرده کتک و درگیری باهاش داشته باشم.. پس چه دلیلی داره که بخواد این عشقم کم بشه!؟ چه دلیلی داره که بخواد زندگیم خراب بشه!؟ تازه.. مگه من چی می گم؟ می گم فقط باهاش حرف بزنم. ببینم چی میگه؟ نظرش چیه؟ اگه قراره حرفی بزنه که منو متحول کنه خوب بزنه.. بشنوم. بفهمم که برداشت و برخورد او چیه! خیلی فرق می کنه.. من الان گیجم! ابهام دارم.. نمی فهمم این احساسی که دارم سرانجام خوبی داره یا نه اگه بهش اعتماد کنم و بروزش بدم. یا اینکه نه چیز درستی نیست و باید سرکوب بشه؟
من که نمی گم نه دوستی نه ازدواج.. من می گم اگه باهم تفاهمی داشته باشیم. اگه به قول شما معیارهامون.. خونواده هامون.. سلایق و اعتقادات و نظرات و ارزش هامون به هم خورد که چه اشکال داره ازدواج کنیم؟ خوب شرایط رو نداریم جور می شه؟ آخه نامزدی هست.. عقدی هست.. وقت هست برا جور کردن شرایط..
حالا می خوام ببینم که حرف بزنم یا نه؟ از کجا شروع کنم؟ چی بگم؟ چطور بگم؟ و ....
-
RE: خاطرخواهی..!!
سلام فرزاد
توصیه مهم من ایسنت که صبر کن. چرا اینقدر سراسیمه ای...
حس عشق قشنگیه....، دوستان هم گفتن زمان نیاز داری، نه گفتن حرفی به کسی....
اگر خواستی عملیاتی کنی و بری جلو...
باید طبق معیارهات این کار را بکنی...
اگر اهل ارتباط مستقیم و دوست دختر و دوست پسری هستی... که می ری جلو کم کم با رفیق میشید... بعدشم هرچیزی می تونه پیش بیاید....، توی تالار دور بزنی انواعش رو می بینی....
اما اگر معیارها مشخصی در زندگی ات وجود دارد، فکر ازدواج داری ، آینده نگری و ... باید از طریق واسطه وخانواده مسائل را باز کنی و آنها اقدام کنند.....
-
RE: خاطرخواهی..!!
سلام
خواهش می کنم ابوالفضل جان.. دیگه حرف دوست دختر پسری رو به من نزن! ببین من واقعا به دینم معتقدم.. وقتی خدا گفته دختر و پسر نامحرم نباید باهم دوستی کنن خوب نباید دوست باشن دیگه! اگه به قول شما من با اون همکلاسیم رفیق بشم از اون بعد هر نگاهی که بهش بندازم می شه حرام! این نگاه آتیشم می زنه.. می فهمی!؟ زندگی مو می سوزونه.. من آدمی نیستم که اینقدر راحت بخوام معنویت زندگی مو با این پستی به نفسم ببخشم!
می خوام یه کلمه بهم بگید.. رو حساب تجربه و اطلاعاتی که خوب شما روانشناسا دارید من می تونم امیدی به این احساس و ازدواج داشته باشم یا نه؟ می تونم به خاطرش برم یه خورده باهاش حرف بزنم یا نه؟ یا اینکه باید بیخیالش شم!؟ چون من می گم یا ازدواج می کنم یا فراموشش..!!
هر چند دیروز خیلی با خودم حرف زدم و به همین حرف تو رسیدم. که صبر کنم. یه ماه.. یه سال.. دو سال. هر چی.. اونقدر صبر کنم که دیگه به اینجام برسه! دیگه نتونم تحمل کنم. و اگه اونوقت هنوز همون احساسا رو داشتم باهاش ازدواج کنم.. چون اینجوری حقیقت عشقم ثابت می شه!
-
RE: خاطرخواهی..!!
راه خوبيه انجام بده فقط توي اين مدت از اين خانم براي خودت يه فرشته نساز سعي كن اون رو همون جوري كه هست تجسم كني شاخ و برگ اضافي بهش ندي گذر زمان راه درست رو بهت نشون ميده اميدوارم كه صبر داشته باشي
-
RE: خاطرخواهی..!!
سلام فرزاد
خوشحالم این همه روی خودت کنترل داری....
و این مدیریت احساس نشان دهنده هوش هیجانی بالای شماست...
در این مدت که صبر می کنی، مهم است که چقدر خودت را رشد می دهی....
سعی کن عشقت را رشد دهی نه احساست را....
لطفا اینجا را کلیک کن و مطلبی با عنوان « عشق با ازدواج متفاوته....» را که در جواب jahangard نوشته ام را با دقت مطالعه کن.
همچین در این مدتی که در حال فکر و صبر هستی... توصیه می کنم. در این تالار به دقت موضوعات مرتبط با عشق ، و مهارتهای زندگی و راههای شناخت همسر و ....، را نیز مطالعه کن....
اینطوری به جای رشد یک جانبه احساسی ، می توانی مطمئن باشی که پختگی شما هم منطقی هست و هم احساسی و این تعادل را برای شما فراهم می کند...