-
RE: برایم دعا کنید
sorena_arman عزیز،
افسردگی شما که با دعای ما برطرف نمی شه!
با اطلاعاتی که تا حالا از احوالاتتون دادید، این تاپیک فقط در این حد سودمنده که ببینید دوستان زیادی دارید که به فکرتون هستند. که البته این باعث دلگرمیتون خواهد بود.
اما برای افسردگیتون باید یه فکر اساسی تر بکنید. مطمئنا راهنمایی های تخصصی بیشتر براتون سودمند خواهند بود. و حقیقت اینه که اکثر دوستانی که اینجا دارید متخصص نیستند.
من اون پستی که بهش اشاره می کنید رو خوندم. مشخصه که شما انسان خودساخته ای هستید. فکر می کنم یکی دو جلسه مشاوره هم کافی باشه که خودتون رو بازسازی کنید.
زندگی از نظر من عرصه ی مسئله حل کردنه، افسردگی هم یکی از مسائل گریز ناپذیر و در عین حال حل شدنی زندگی ماست.
موفق باشید.
-
RE: برایم دعا کنید
سلام
من با philosaraموافقم افسردگی که با دعا کردن رفع نمیشه خوشبختانه شما هم مشکلتون رو میدونید و هم علت مساله رو اونجوری که از پست های شما من فهمیدم به اندازه کافی تو این زمینه ها راهکار بلدین فقط مثل اینکه شما اعتمادتون رو نسبت به خودتون و توانایی هاتون هم از دست دادین سعی کنید اعتماد به نفستون رو تقویت کنید و همه معلوماتتون رو به صورت عملی رو خودتون پیاده سازی کنید البته اگر جسارت نشه من احساس میکنم یه مساله جسمی هم تو بهم ریختگی شما تاثیر داره (مثل تغییرات هورمونی ) چند جلسه مشاوره قطعا بهتون کمک میکنه که به وضعیت قبلیتون برگردین
در ضمن بیشتر انسانها تجربه افسردگی مقطعی رو دارن خیلی نگران نباشید شما تنها نیستید
شاد باشید
-
RE: برایم دعا کنید
توکلتان به خدا باشد ، امیدوارم هر مشکلی دارید حل بشه و البته هر چیزی قابل دست یافته و چه چیزی بهتر از ارامش.
-
RE: برایم دعا کنید
سلام.هر چند با نظر دوستان قبلي موافقم اما راهكار جديدي واسه افسردگيتون بلد نيستم (هر چند همه راهكارها رو خودتون ميدونيد)پس همون طور كه خواسته بوديد منم واستون فقط دعا ميكنم.
:203::203::203::203:
-
RE: برایم دعا کنید
دوستان عزیزم ممنونم.دعای شما بیشترین کمک رو به من می کنه. دعای اینکه بتونم روحیمو باز پیدا کنم. یک سری از مشکلاتی که آوردم، اتفاقاتی که افتاده و صحنه های بسیار تلخی که تو ذهنم ثبت شده.صحنه های مرگ عزیزان من. دوستهای خیلی نزدیک، خودکشی چند نفر ار اونها، مشکلات خونوادگی، صحنه هایی که از خیانتهایی که در روابط عاطفی به من شد من تو ذهنم ثبت شدند، بیماریهای جسمی که در حساس ترین لحظات زندگیم اتفاق افتادند.جدیدا احساس می کنم احتمالا گناهانی مرتکب شدم که این اتفاقات میفته. عذاب وجدان شدیدی از این گناهانی که واقعا نمی دونم چپا هستن دارم.
شاید بخندید، اما به شکل عجیبی احساس گناه می کنم وقتی نمی تونم به کسانی که در اطرافم هستند کمک کنند. حس مسئولیت بیمار گونه ای که بیشتر تصور می کنم از احساس گناه ( واقعا دلیلشو نمی دونم) من سر چشمه بشه. برای جبران این گناهانی که تصور می کنم. چند روز قبل از اینکه دوست نزدیکم امروز مادرشو از دست داده بود و خبرشو شنید و بی تاب شد داشتم به جنون می رسیدم. اینکه نمی تونم آرومش کنم .. . فقط اون می تونه کمک کنه. به خودش قسم به دعاهاتون نیاز دارم. ممنونم
-
RE: برایم دعا کنید
بازم دعا ميكنم كه انشالله خدا همون آرامشي كه در انتظارش هستيد رو نصيبتون كنه.:203::203::203::203::203::203::203::203:
من وقتي آرامشم رو به كل از دست ميدم مجموعه آثار پيانو استاد معروفي خيلي بهم كمك ميكنه و ميتونم راحت تر فكر كنم و به يه آرامش نسبي ميرسم.امتحان كنيد.
-
RE: برایم دعا کنید
درسا جان فکر خوبی کردی! شاید اگه بهشون بگیم که در همچین شرایطی خودمون چیکار می کردیم، کمک کنه.
من وقتی سر رشته زندگیم از دستم در می ره، و از نظر روحی هم خیلی به هم ریخته و آشفتم، و خودم هم نمی دونم علت احساساتم دقیقا چه چیزهایی هستند، اینکار رو می کنم:
رو زمین دراز می کشم. دستهام رو از طرفین باز می کنم. نفس عمیق می کشم و سعی می کنم خودم رو نظاره کنم.
خودم رو خلع سلاح می کنم و فقط به هجوم احساسات منفیم میدان می دم.
بدون هیچ ستیزه ای، فقط نگاه می کنم، و البته روحم درد می کشه.
یه مدت که در این حالت می مونم، کم کم به پذیرش می رسم.
به تدریج با زمین همنوا می شم. من و زمین یکی می شیم، و من خاک می شم!
نمی دونم چرا اینطوریه، ولی انگار احساسات درد آور، و تنش های روحیم وقتی باهاشون نمی جنگم، کم کم کوتاه میان و ترکم می کنن.
بعد می رم تو تختم و تو اون آرامش عمیق به حالت خلسه می رم.
تو اون حالت تصور می کنم که اگه من این مشکلات رو نداشتم، چه احساسی داشتم؟
احساس سبکی. احساس قدرت. احساس اینکه همه چی تحت کنترلمه. احساس شادی. و ...
بعد این احساسات رو کاملا برای خودم تداعی می کنم.
اونوقت سارای سبک و قوی و شاد و ... آروم آروم می خوابه!
نمی دونم چرا اینطوریه، ولی وقتی بیدار می شم، یه راه حلی برای رفع مشکلاتم به ذهنم میاد!! و به زودی زندگیمو به تعادل برمی گردونم.
sorena_arman عزیز، امیدوارم راهکار من که با زجر شروع می شه، و بعد از گذر از پل آرامش، به راه حل منتهی می شه، به درد شما هم بخوره.
-
RE: برایم دعا کنید
اميدوارم كه هرچه زودتر بانشاط و پر انرژي بشي و از صميم قلب برات دعا ميكنم:203::72:
-
RE: برایم دعا کنید
سورنای عزیز سلام
ببخشید که دیر متوجه شده ام
از اینکه اینجور کلافه هستی واقعا ناراحت شدم و امیدوارم زودتر رو به راه بشی
ولی یه چیزرو خوب می دونم اونم اینه که تو سعی نمی کنی بعضی چیز ها رو تو ذهنت کم رنگ کنی
مشکلاتی که تورو اذیت می کنه چه بزرگ و چه کوچک وجود دارند بعضی از اون ها قبلا اتفاق افتاده و بصورت یک خاطره تلخ تو ذهنت مونده و بعضی هاشون هم هر وز برات تکرا می شه
اونایی که گذشته و خاطره شده مرور نکن زندگیتو بر مبنای اتفاقات تلخ گذشته نگاه نکن فکر نکن اگه یکی بهن خیانت کرد همه خائنن
ببین از اون اتفاقا چه چیزهایی بدست آوردی که موفقت کرده
گاهی اوقات آدما فکر می کنن بزرگترین مشکل مال خودشونه ولی وقتی یکم رو زندگیه اطرافیانشون دقت می کنن می بینن چقدر خوشبختن
سورنای عزیز تو چیزهایی داری که می تونی بهشون افتخار کنی و اونا رو جز موفقیت بدونی و بودن اونا تو زندگیت می تونه خیلی از مشکلات رو کم رنگ کنه فقط کافیه یکم اونا رو جستجو کنی
مشکلات روز مره هم برای همه و جود داره فقط نوعش فرق می کنه این همون چیزایی که مارو خسته می کنه ولی یه نصیحت بهت می کنم نزار این مشکلات ضربه فنی ات کنه سعی کن تئ مشکلات و ضربه فنی کنی
سورنای عزیز بخاطر شرایط جسمی ات یکم باید بیشتر به خودت استراحت بدی تا مقاوم تر باشی
برای بهبود شرایط روحی هم باید یکم زندگیتو متنوع کنی
امیدوارم بهترین روزها رو داشته باشی و مطمئن باش که خواهی داشت فقط باید خودت بخوای
مراقب خودت باش
bloom
:72:
-
RE: برایم دعا کنید
سورنای عزیز
احساسات شما تحسین برانگیزه. :72:
راستی میدونی که امروز پنجشنبه ست پس ساعت 11 همگی با هم هم نوا شویم. با این که امروز گرفتارم اما مطمئن باش خواهم بود. میدونم دعا کردن ساعت خاصی نداره (برای همین هم همیشه دعا میکنم) اما دعای دسته جمعی یه نتیجه دیگه داره. از صمیم قلبم از خداوند برایت آرامش طلب خواهم کرد امیدوارم خدا من رو قبول داشته باشه اگر هم نداشته باشه دعای جمع رو رد نمیکنه. :203:
همه با هم برای هم :16: