RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
ببخشيد يك سوال براي من پيش آمد
مثلا بنده با 40 سال عمر هنوز هم نه تمايلي دارم حرف اين مسئله را بزنم و نه تمايلي دارم كه اطلاعاتم در اين امر زياد شود
اين تمايل شما به چه علت است ؟كنجكاوي ؟ علت اين كنجكاو ي چيست ؟
چرا بايد اصلا بخواهيد اطلاعاتتان را در اين مورد قوي كنيد؟!
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Yakamuz
زنده بمونیم برده گی کنیم ؟
اگر از جانب كسي زنده ماندن و زندگي كردن بردگي است بايد بگويم كه اين دسته افراد از ريشه و اساس نمي توانند خوب فكر كنند.
يكي از گرايشات افراد به خودكشي از بي ايماني و نداشتن اعتقاد به جزاي پس از مرگ است.
نداشتن اعتقاد به امتحانات روزگار دليل ديگرش مي تواند باشد.
نداشتن قدرت صبر و استقامت
نداشتن اعتماد به نفس براي حل مشكلات
نداشتن قدرت استدلال براي مشكلات پيش آمده و
هزاران دليل ديگر مي تواند باعث شود كه فرد به خودكشي فكر كند.
مسلما فقط با تغيير نگاه و ديدگاه افراد نسبت به زندگي مي توان آنها را از اين سمت به سمت زندگي سوق داد
(بحثهاي حاشيه اي فقط ذهن همگان را آشفته مي كند. فقط همين.....)
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
منم (مخصوصا الان)انقدر از خودم خسته ام که که می خوام بمیرم ولی هیچ وقت به خودم اجازه نمی دم در مورد امانتی که بزرگترین وعزیز ترین وجود زندگیم بهم داده خیانت کنم
و به خودکشی حتی فکربکنم
من خسته ام از همه چی و اگر ارزوی مرگ می کنم فقط به خاطر اینه که میخوام رها شم
در دامان پاکش
به امید چنین روزی
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
واي بچه ها چقدر غمگين هستيد .
پنجره ها را باز كنيد . ببينيد چه هواي خوب و لطيفي ،
از پنجره اتاق من گلهاي ياس زرد و گلهاي رنگارنگ رز با كاجهاي قد برافراشته و بوي خوش رز ماري همراه با ياس سفيد عطر افشاني مي كنند و ترنم دلنشين گنجشكها كه مرا مست و ديوانه صداي خود مي كند ، چه صداي دلنوازي در اين هياهوي تكنولوژي .
زندگي همين است آن است و در همين دم همه چيز زيبا ست . وقتي مي توان از دريچه ي چشم خود به چيزهاي خوب و قشنگ نگاه كرد و روح را نوازش داد و به موسيقي بي نظير طبيعت گوش كرد.
اي خدا ، جيك جيك اين گنجشكك اشي مشي مرا ديوانه مي كند . دلم مي خواهد بگيرم و ببوسم اش . شيطانك كوچولو از راه دور به من لبخند مي زند.
ترا خدا اينقدر افسرده نباشيد . پنجره ها را باز كنيد و با دقت گوش دهيد و ببينيد .....
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Yakamuz
سلام مجدد خدمت دوستان عزیز
این سوال یکی از دوستام بود که من چون جوابی براش پیدا نکردم از شماها کمک خواستم .
نمیخواستم بهش بگم برو خودکشی کن بخاطر همین بهش روحیه دادم و گفتم نگران نباش یه روزی مشکلات همه و خصوصا تو حل میشه .
سلام:
دوستان گرامی این مبحث که دوستمون مطرح کردند جای بحث مفصلی است ولی با اجازه روانشناسان محترم من احساس کردم مطالبی از روانپزشکی این مسئله می تونه آموزشی باشه:
خودکشی مسئول 1% از مرگ و میرهاست و دو دسته عوامل در بروز اون نقش دارند:
عوامل اجتماعی به خصوص انزوای اجتماعی (سن بالا-مجرد بودن-نداشتن خانواده و حمایت ها-وقایع پر استرس و تبلیغات در مورد خودکشی)و عوامل طبی مثل افسردگی...
4/1 کسانی که به خود آسیب می رسانند مجددا این عمل را طی یک سال انجام می دهند و خطر خودکشی در آنها 2-1% بیشتر از افراد عادی است....
خودکشی اکثرا با برنامه انجام گرفته و حدود 6/1 آن ها پیش از مرگ خود یادداشتی بر جای می گذارند که برخی در آن ها طلب امرزش کرده و برخی مضمون متهم کننده و کینه توزانه داشته و نقاط ضعف بستگان و دوستان را هدف قرار می دهند و اکثرا هشدارهایی به بستگان و دوستان یا پزشکان داده اند...
....
فرد با تمایل واضح به خودکشی -بیماری های روانی شدید و عدم برخورد از حمایت اجتماعی و هرگونه تغییر در فرد که قبلا خودآزاری داشته است باید فورا ارجاع داده شود....
ولی با توجه به این تاپیک:
خودآزاری عمدی یک خودکشی ناکام نیست و تنها 4/1 افراد ارزوی مرگ دارند..و اکثرا اعتقاد دارند که عمل ان ها تکانشی بوده است تا از پیش تعیین شده....این افراد دنبال یک راه فرار موقت از زیر بار مسئولیت می گردند و سعی می کنند اشخاص را تحت تاثیر قرار دهند...اینان مطمئن نیستند که قصد داشته اند خود را بکشند یا خیر و سعی می کنند از دیگران کمک بخواهند.....
این حالات در بالغین جوان و زنان جوان و افراد با شرایط اجتماعی پایین شایع است...در این افراد خطر خودکشی 100 برابر جمعیت عادی است....کسانی که تصمیم جدی به خودکشی دارند دارای:
1)طرح و نقشه برای خودکشی در آینده
2)امتناع از دادن اطلاعات و کشف قضیه
3)عدم تلاش برای کمک خواهی بعد از خود آزاری
4)به کار بردن روش های خطرناک
5)نوشتن نامه یا درخواست جهت اقدام نهایی
این مطالب از کتاب روانپزشکی اکسفوردسال 2005 است که من علت اینکه آن را در قسمت مقالات قرار ندادم این است که مطمئنن دوستی که این تاپیک را ایجاد کرده است...حوصله خواندن مقالات را ندارد و من به اختصار و ساده مطلبی رو در این رابطه برای مطالعه ایشان و سایر دوستان قرار دادم تا هم خود ایشان هم سایر دوستان کمی این حالات را درک کنند....
دوست عزیز بیان شما و اینکه می خواهید میان خودازاری های گذشته و اصول انسانی رابطه ای برقرار کنید منطقی نیست..اگر شما حقیقتا خواهان تغییر و رهایی از یاد مرگ هستید باید امروز فکری به حال خود کنید....بدانید که مشکلات شما دوست من خاص خود شما نیست و خیلی ها با این مشکلات دست به گریبان هستند....این اقدامات مکرر شما تنها روح و جسم شما رو می ازارد و مطمئن باشید به همدردی این تالار به نتیجه دلخواه نمی رسید...بله درسته انسان از احساس تنهایی رها میشه ولی دوست من زندگی ساده تر از اونی هستش که شما فکر می کنید...اگر قصد تغییر دارید و می خواهید از زمان خود نتیجه بگیرید یا دوستان کمکی بکنند باید به روانشناسان یا روانپزشکان هرچه زودتر مراجعه کنید...من به شخصه بسیار بسیار نگران شما هستم....
شما هم عضوی از جامعه ما هستید و تمام ما در قبال شما مسئولیم پس هرچه زودتر در جهت بهبود اقدام کنید...
دوستان کما اصلا حالت جالبی نیست به هیچ عنوان و این بیان کاملا بی منطق است....ببخشید که رک گفتم ولی می خواستم سایر دوستان که این تاپیک رو مطالعه می کنن بدونن که کما اصلا حالت جالبی نیست و این فکر را نپذیرید...
دوست من منتظر اقدام شما جهت بهبودی هستیم...
بدونید می تونید تنها باید بخواهید
موفق باشید.....
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
Yes عزيز
واقعا تعجب مي كنم ، شما در زنده بودن و زندگي كردن لذتي نيافتيد نمي يابيد كه مست و خراباتي تان كند كه با كما به دنبال اين حال خوش هستيد ؟!!!!
اين همه نعمت خدادادي مدهوش كننده را چطور مي توان ناديده گرفت ؟!
به نظرم حتما بايد به يك پزشك روانشناس باليني مراجعه كنيد .
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
سلامی دیگر:
عجب بحثی ....من متعجبم از انسان ناشکر که این چنین افسردگی و نا امیدی خود را نه تنها رفع نمی کند بلکه تبلیغ هم میکند و عجیب است که برای خود دست هم می زنید:
چه می شود شما را؟؟؟؟
انسان لحظه به لحظه باید به امیدی زندگی کند و در جهت رفع مشکل خود اقدام کند من از شما تعجب می کنم...شما یا واقعا معنای مردن را نمی دانید یا واقعا معنای زندگی را در برزخی که به دست خود ساخته اید دست و پا می زنید ...
و در عین حال دنیایی دروغین را برای خود و دوستانتان می سازید ....
شما اصلا می دانید کما چیست؟
اصلا می دانید با وجود نازنین خود چه می کنید؟
می دانید با چشمان نگران پدران و مادران خود و قد خمیده آنان که دوستتان دارند چه می کنید؟
اصلا ...........
دوست عزیز شما اگر تنها کمی و تنها کمی در این تالار گشتی بزنید و سعی کنید مطالب زیبای ان را که از مقالات علمی و روانشناسی هستش و تا کلیپ ها و آهنگ ها و مطالب الهی را مطالعه کنید که در تالار ما به وفور وجود دارند و آرمان گرامی زحمتش رو می کشند بخونید و فکر کنید و در کنار اون با مراجعه به روانپزشک به حل مشکل خود بپردازید هیچ گاه کلام خود را با این کفر بزرگ آلوده نمی کنید دوست من.......
شما که در کما هستید آیا هیچ وقت از دنیای اطرافتان در بعد از بهبودی سوالی پرسیده اید؟
آیا اصلا به عواقب ان فکر کردید؟
آیا دست های رو به آسمان رفته برای خود را دیده اید؟
آیا اشک اطرافیانتان را دیده اید؟
آیا التماس خانواده و دوستانتان را به پزشکان و پرستاران دیده اید؟
آیا لذت نفس کشیدن را بعد از آن حس کردید؟
لذت چشم گشودن را....گوش دادن را و سخن گفتن را؟
دوست عزیز سخنان من تنها و تنها از روی دلسوزی است ...ناراحت نشوید ولی کمی بیاندیشید.....
و تصمیم عاجلی برای درمان بگیرید تا روزی لبخند قرین روزگارتان گردد.........
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
اتفاقا مراجعه کردم،
طی 2 هفته گذشته به 4 تا از معروفترین روانپزشکا مراجعه کردم (یه استاد دانشگاه تهران + یه استاد شهید بهشتی + دو تا استاد دانشگاه ایران)
چندان نظراشون جالب نبود، امیدوارکننده ترینش این بود که فعلا باید یه چند سالی دارو مصرف کنی
از دست این داروهای لعنتی خسته شدم
از 6 سالگیم دکتر برام دارو تجویز کرده بود، 17-18 سالمم که شد به تشخیص و تایید 2 تا پزشک، 4 تا داروی ضد افسردگی رو به طور همزمان باید مصرف میکردم + کلی آرام بخش و داروهای قلب و معده و میگرن و مسکن و ...
10 جور مرض گرفتم که فقط یکیش این بود که 16 کیلو وزنم کم شد
این روان پزشکا و روان شناسا هم اون جوری که شما فکر میکنی معجزه نمیکنن
من که آخرش میفتم گوشه تیمارستان که البته شاید چندان هم بد نباشه
من به هیچ وجه منکر نعمتای خدا نمیشم. یقین دارم اگر سرگذشتم رو براتون بنویسم، شوکه میشید. خدا به من نعمتای زیادی داده ولی من لیاقتشو نداشتم و این دقیقا مهمترین دلیلیه که فکر میکنم بهتره اصلا وجود نمیداشتم. من حتی لیاقت داشتن یه همچین خدایی رو هم ندارم. مشکل من تو زندگیم بی لیاقتی خودمه، نه نعمتای خدا که واقعا یقین دارم هرگز نمیشه شکرشو به جا آورد. من بدترین کارایی که شاید دشمنم هم باهام نمیکرد، با خودم کردم. وای که نمیدونی خودآزاری چه لذتی داره. حتی از دردی که در اثر اون مریضی هام میکشیدم هم خیلی لذت بخشتر بود ...
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
دخترم بايد طر ز فكر و نوع نگاه ات را عوض كني و تا زماني كه خودت نخواهي قطعا قرص و دارو به تنهايي كافي نيست . دقت كن . قرص و دارو لازم هست اما كافي نيست .
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
خداوند ما انسانها را با عشق کامل که تغيير ناپذير وجاوداني است افريده .اين روحي که در وجود ما انسانها دميده شده است عشقي خالص است که به ما تعلقي ندارد.