RE: راهنماییم کنید-خواستگارجدید
hopegirl و همه دوستان عزیزم سلام
از اینکه اینقدر با درایت من رو راهنمایی میکنید ممنونم.
خواهر خوبم hopegirl راستش من چون در جریان این امر نبودم ، و به چشم یک ارباب رجوع معمولی اون اقا رو دیدم به نظرم اومد که چهارشونه و قد بلند هستند و چهره هم معمولی . ولی باید این رو هم در نظر بگیرم که خود من هم دارای قیافه معمولی هستم و میانگین امتیازی که دوستان و اطرافیانم به چهره من میدن برابر است با با 70 از 100 .
من شناختی از این خانواده ندارم و خیلی میترسم ضدارزشهایی که در ذهن من وجود داره برای ایشون زشت نباشه و این طرز تفکر باعث میشه از شروع رفت و امدها هراس پیدا کنم . مثلا از نظر من و خانواده ام سیگار کشیدن کار ناپسندی است و من به هیچ عنوان نمیتونم با یه شخص سیگاری زندگی کنم. یا زندگی حتی برای یک روز با شخصی که به صورت تفننی مشروبات الکلی استفاده کنه برای من بدتر از مرگه .
در همون روزی که ایشون برای بار اول اومدن اداره و منو دیدند یه سوال اداری ازم پرسیدند و من هم از همه جا بی خبر داشتم جوابشون رو میدادم ولی متوجه شدم که این اقا یه کم شیطون تشریف دارند ( نمی تونم قضاوت کنم آیا چون به چشم مشتری نگاهم میکردند اینطوری شیطنت داشتند یا همیشه اینطوری هستند . این رو هم میدونم که مادرشون خیلی مومن هستند. خانواده من هم از نظر مذهبی بودن نمره 95 از 100 رو میگیره). از همکارم هم پرسیدم گفتند که در محیط کارشون فوق العاده شاد و پرانرزی و اجتماعی هستند ( برعکس من که غمگینم ).
دوستان به نظر شما چی کار کنم . با هجوم فکرهای منفی در مورد اینده و مواردی مثل استعمال دخانیات و ... چی کار کنم . کم کم دارم پشیمون میشم ...
ایا اجازه بدم رفت و امدها شروع بشه ؟ شما در جریان روحیه اسیب پذیر و درب و داغون من هستید.
بااجازه مدیران محترم سایت این سوالاتم رو در بخش خواستگاری نیز به طور مفصل بیان میکنم تا همکاران این بخش تالار هم کمکم کنند .
دوستان تو رو خدا تنهام نذارید. کارشناسان محترم افتخاری ، برادر خوبم نقاب ، طاهره خانم ، مدیر محترم و همه دوستان خوب باید چی کار کنم ؟؟؟؟
RE: راهنماییم کنید-خواستگارجدید
الناي عزيز من 3-4 سال از تو كوچكترم اما سابقه ي 3 سال تاهل رو دارم.به نظر من حالا كه خودت همه جوره شرايطش رو داري و طرف مقابلت هم شرايطش رو داره بهتره كه جدي تر به موضوع نگاه كني و شكل رسمي تري به مورد بدي.
اول خوب فكرهاتو بكن و به مسائل حاشيه اي ذره اي فكر نكن كه مثلا 27 سالمه،اعتماد به نفس ندارم و ...انسانها با هم متفاوت اند و هر انساني تو يه سني واقعا احساس ميكنه كه نميتونه ديگه تنها زندگي كنه و الان وقتشه،اگه همچين خلايي رو حس ميكني پس جدي تر بهش فكر كن و در مورد قيافه هم به خودت بستگي داره اگه درونش رو دوست داشتي و واست ارزشمند بود اون وقت به ظاهرش فكر كن اگه تونستي باهاش كنار بيايي پس مشكلي نيست.
موفق باشي عزيز.
RE: راهنماییم کنید-خواستگارجدید
درسای عزیز من میدونم که وقتی سن دختر از حدی بالاتر بره فرصت انتخابش محدود میشه ، البته متاسفانه در ایران به این نحوه . میشه در مورد قسمتی که مجدد تکرارش میکنم راهنماییم کنید . به هر حال شما این مرحله رو پشت سر گذاشتید ....
(((((((( من شناختی از این خانواده ندارم و خیلی میترسم ضدارزشهایی که در ذهن من وجود داره برای ایشون زشت نباشه و این طرز تفکر باعث میشه از شروع رفت و امدها هراس پیدا کنم . مثلا از نظر من و خانواده ام سیگار کشیدن کار ناپسندی است و من به هیچ عنوان نمیتونم با یه شخص سیگاری زندگی کنم. یا زندگی حتی برای یک روز با شخصی که به صورت تفننی مشروبات الکلی استفاده کنه برای من بدتر از مرگه .
در همون روزی که ایشون برای بار اول اومدن اداره و منو دیدند یه سوال اداری ازم پرسیدند و من هم از همه جا بی خبر داشتم جوابشون رو میدادم ولی متوجه شدم که این اقا یه کم شیطون تشریف دارند ( نمی تونم قضاوت کنم آیا چون به چشم مشتری نگاهم میکردند اینطوری شیطنت داشتند یا همیشه اینطوری هستند . این رو هم میدونم که مادرشون خیلی مومن هستند. خانواده من هم از نظر مذهبی بودن نمره 95 از 100 رو میگیره). از همکارم هم پرسیدم گفتند که در محیط کارشون فوق العاده شاد و پرانرزی و اجتماعی هستند ( برعکس من که غمگینم ).
دوستان به نظر شما چی کار کنم . با هجوم فکرهای منفی در مورد اینده و مواردی مثل استعمال دخانیات و ... چی کار کنم . کم کم دارم پشیمون میشم ...
ایا اجازه بدم رفت و امدها شروع بشه ؟ شما در جریان روحیه اسیب پذیر و درب و داغون من هستید.))))))
دوستان تو رو خدا تنهام نذارید. کارشناسان محترم افتخاری ، برادر خوبم نقاب ، سورنای گرامی، بارون، ستاره، اقا کامران ، طاهره خانم ، مدیر محترم و همه دوستان خوب باید چی کار کنم ؟؟؟؟
مخصوصا اقایون که جنس خودشون رو می شناسند به سوالم پاسخ بدند . من ازا ینکه حس کردم این اقا دارن براندازم میکنند، احساس خوبی نسبت بهشون پیدا نکردم . و میترسم مبادا این یک بخشی از شخصیت شون باشه؟
RE: راهنماییم کنید-خواستگارجدید
نقل قول:
اقا کامران برادر محترم
چون دوستان در موردم اطلاعاتی داشتند برای همین خلاصه گویی کردم . من تا چهار روز دیگه 27 ساله میشم و مدرک تحصیلی ام هم کارشناسی ارشد و البته خودم کارمند و اعتماد به نفسم زیر صفر....منتظر راهنمایی تون هستم
سلام النا جان......:72:
27 سال سن.....حتما تجربه هایی هم دارین توی زمینه های مختلف......تحصیلکرده....کار هم که دارین....و......اعتماد به نفست چرا باید زیر صفر! باشه!؟...........بعید میدونم!........ای بابا.....دختر چرا هنوز توی گذشتت سیر میکنی؟!......خاستگار قبلیم و.......فکرای منفی رو از خودت دور کن.......
نقل قول:
دوستان و اما خبر جدید
دیشب قضیه رو به مادرم گفتم و تصمیم گرفتم قبل از اینکه بیان خونه مون به خانواده ام استرس وارد بکنن از طریق نقش واسطه ای که همکارم دارند باهاشون تلفنی صحبت کنم . تا اگر خیلی تفاوت در نظراتمون وجود داشت نه زحمتی برای خانواده ایشون تحمیل بشه نه استرسی برای خانواده من . مادرم در جریان هستند . به نظر شما کار درستی انجام میدم؟
خوب کاری میکنین.....چرا با واسطه؟....از کجا معلوم که منظور هردوتون درست منتقل بشه توسط این واسطه؟؟......حتما مستقیم و منطقی و به دور از احساسات با خود فرد صحبت کن....بدون اینکه دست و پات رو گم کنی و به خودت استرس وارد کنی.....با تفکر برو جلو....
نقل قول:
دوستان من یه سوالی دارم . میدونم انتظار اینکه، شخصی که دارای تمامی معیارهای من باشه غیر منطقیه . ولی به نظر شما کسی که شرایطش از نظر تحصیل و شغل و خانواده خوبه ، از نظر قیافه و تیپ مورد پسند نباشه . به نظر شما میشه اغماض کرد و این مورد رو نادیده گرفت؟
ببین النای عزیز......به نظر من شما هنوز خودت و چیزهایی رو که میخوای دقیقا نمیدونی!....منظورم معیارها و الویت هایی هست که باید در نظر بگیری و....این تنها مشکل شما نیست...مشکل خیلی از دختران هست!.......مثلا فکر میکنن...فردی که دکتر هست...فرد مناسبیه!......اونی که پولداره.....آدم مهربونیه!.....فردی که .......و به نوعی دچار خطا در شناخت میشن!.......
و اما نظر من در مورد شما:....خانواده عامل بسیار مهمی میتونه برای افراد باشه.....از عوامل انکار ناپذیر!.....ولی شغل یه شرط لازم محسوب میشه.....که کافی نیست...و تحصیلات هم همینطور و بسته به نظر فرد.......شما با شغل و تحصیلات یه فرد زندگی نخواهید کرد.....با ویژگی های ظاهری و.......ویژگی های اخلاقی و رفتاری اون فرد زندگی میکنین...چیزی که باهاش هرروزه تماس خواهید داشت خود فرد خواهد بود.....نه پولش و.....شغلش و ........ماشینش و.....
اگه تیپ و قیافش به اصطلاح به دلت ننشسته و .....خوشت نیومده.... جای تردید داره....دقت کن!......مخصوصا اینکه اگر خود شما خانمی زیبا و با ظاهری مناسب و جذاب...باشین...آیا اینطور نیست؟؟.......حتی اگر شما با این موضوع کنار بیاین,بعدا فرد مقابل.......به دلیل اختلافات ظاهری و .....نسبت به شما بدبین میشه و......متوجه منظورم که هستین؟؟........
هیچ وقت به دلیل فرار از موقعیت و حرف دیگران..... ازدواج نکن.
توی شرق مخصوصا ایران!......یه تفکری وجود داره که من اسمش رو میذارم تفکر قالبی!!!.....همه باید برن دانشگاه.....همه باید ازدواج کنن...همه باید بچه دار بشن...همه باید.......همه باید........اکثر مردم برای حرف دیگرون و....دست به هرکاری میزنن......که از عوامل عقب ماندگی اینجا میدونم........هر چند شمای نوعی شاید زیاد مقصر نباشی و فشار از سمت دیگران ...........باشه.....اشتباهی که نسل های گذشته دارن و........اما امروز دیروز نیست!........با چنین تفکراتی دیگه نمیشه زندگی کرد.......
(امیدوارم شما و دیگر دوستان از اینکه خیلی راحت مسایل رو بیان میکنم......از من نرنجند):cool:
RE: راهنماییم کنید-خواستگارجدید
نقل قول:
من شناختی از این خانواده ندارم و خیلی میترسم ضدارزشهایی که در ذهن من وجود داره برای ایشون زشت نباشه و این طرز تفکر باعث میشه از شروع رفت و امدها هراس پیدا کنم.
یعنی چی!؟..شما که گفتین خونواده خوب و اصیلی داره و......
نقل قول:
مثلا از نظر من و خانواده ام سیگار کشیدن کار ناپسندی است و من به هیچ عنوان نمیتونم با یه شخص سیگاری زندگی کنم. یا زندگی حتی برای یک روز با شخصی که به صورت تفننی مشروبات الکلی استفاده کنه برای من بدتر از مرگه .
یعنی واقعا شما نمیدونید واژه هایی به نام تحقیق و بررسی و گفتگو و.....وجود داره!!!!!؟؟!!!.......تعجب میکنم من!....
نقل قول:
متوجه شدم که این اقا یه کم شیطون تشریف دارند ( نمی تونم قضاوت کنم آیا چون به چشم مشتری نگاهم میکردند اینطوری شیطنت داشتند یا همیشه اینطوری هستند . این رو هم میدونم که مادرشون خیلی مومن هستند. خانواده من هم از نظر مذهبی بودن نمره 95 از 100 رو میگیره).
یعنی اینکه به اصطلاح اومدن یه دیدی بزنن...شدن شیطون یا چشم چرون!!!...خیلی ببخشین....شما از اون طرف افتادین انگار!.......حالا فهمیدم که چرا خاستگارای قبلیتون اون رفتارها رو نشون میدادن!..........حالا میفهمم که بعضی دخترا چرا میگن خاستگار نداریم و فلان و......
نقل قول:
از همکارم هم پرسیدم گفتند که در محیط کارشون فوق العاده شاد و پرانرزی و اجتماعی هستند ( برعکس من که غمگینم ).
چرا نباشن؟؟!........احتمالا با اسلام منافات داره!؟....آره!؟....اگه شما اکثرا غمگین و ساکت و به اصطلاح توی خودتون هستین.....حتما بهشون بگین موضوع رو....
گویا شما کمی هم بدبین هستین!........نکنه انتظار دارین یه پسر چشم بسته بیاد جلو و.....توی یه شب هم کار و تموم کنین!!!؟......مادر بزرگ منم اینجوری ازدواج نکرده بود به خدا!......
RE: راهنماییم کنید-خواستگارجدید
دوستان خوب و عزیزم
من همچنان منتظر راهنمایی های مفیدتون هستم...
RE: راهنماییم کنید-خواستگارجدید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط النا61
دوستان خوب و عزیزم
من همچنان منتظر راهنمایی های مفیدتون هستم...
دیگه چی بگیم؟!.......:180:......
RE: راهنماییم کنید-خواستگارجدید
[align=justify]دوستان سلام
اول از همه تشکر میکنم از همه کسانی که با لطف بی نهایت شون من رو راهنمایی میکنند
از همه عزیزان تمنا دارم کمکم کنند...
دوستان من با خواستگار جدید یک مرحله تلفنی صحبت کردم . طبق تعاریفی که شنیده بودم خیلی شوخ و پرانرژی بودند . در مورد کار ، ادامه تحصیل، و تدریس در دانشگاه باهاشون صحبت کردم نظرشون این بود " به نظر من یک دختر 27 ساله تحصیلکرده این حق رو داره خودش مسیر زندگیشو تعیین کنه و این تصمیم گیری دراین مورد کاملا به عهده خود شماست"
در مورد اعتقادات مذهبی ، خانواده ها در سطح هم هستند ولی در صحبت تلفنی هم گفتند که گاهی در خوندن نماز کوتاهی میکنم.
از نظر وضعیت اقتصادی تقریبا هم کفو هستیم. ولی من از نظر قیافه و تیپ نپسندیدم . به نظر شما اجازه بدم بیان خونه مون ؟
میترسم دوباره یه مدت سر کارم بذارن ![/align]
RE: راهنماییم کنید-خواستگارجدید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط النا61
[align=justify]
در مورد اعتقادات مذهبی ، خانواده ها در سطح هم هستند ولی در صحبت تلفنی هم گفتند که گاهی در خوندن نماز کوتاهی میکنم.
از نظر وضعیت اقتصادی تقریبا هم کفو هستیم. ولی من از نظر قیافه و تیپ نپسندیدم . به نظر شما اجازه بدم بیان خونه مون ؟
میترسم دوباره یه مدت سر کارم بذارن ![/align]
پست 16......دوباره بخون!.......و بقیه ی پست ها.......جواب رو بهت دادیم دیگه.....
RE: راهنماییم کنید-خواستگارجدید
دوست عزیز
باید اول اجازه بدی بیان خونتون و بعد با مشورت خانواده تصمیم بگیری.
به خدا توکل کن و ازش بخواه هرچی به صلاحته همون بشه
موفق باشی