+اگر مزدوج نشوید چه می کنید؟

سلام صبا جان
اول از همه مرسی به خاطر طرح این موضوع جالب که اتفاقا بارها ذهنمو به خودش مشغول کرده و صد البته راهکارهای مختلفی رو برای خودم هربار می چینم و تا آخرشو برای خودم تو ذهنم مجسم میکنم و یا رو کاغذ می یارم تا ببینم کدومش واقعا مناسبتر منه و با خودم و توانایی هام جورتره و اینکه کدومشو انتخاب کنم وبرگزینم بهتره. خب در مورد اینکه اگر مزدوج نشم چی کار می کنم، کار می کنم ، علاقه هامو در زمینه موسیقی ونقاشی و نوشتن ادامه میدم که البته در حال حاضر موسیقی رو کار می کنم( دف میزنم) و بعد به سراغ علایق دیگه م میرم وتجربیات ویادگیری هامو کامل می کنم. البته اگر به آمادگی کامل هم رسیدم در موقعیت مناسبش ازدواج خواهم کرد. خب افسرده که نمیشم چون سرگرم و مشغول به کارام هستم. امیدوار هم به آینده هستم اما در آینده زندگی نخواهم کرد بلکه در حال زندگی می کنم. انتظار چیزی رو نمی کشم چون به اعتقاد من(البته این جمله ی گابریل گارسیا مارکز هست که من خیلی قبولش دارم وبهش اعتقاد دارم) بهترین چیزها زمانی اتفاق می افتند که انتظارشو نداری.
از پیری هم نمی ترسم چون به هر حال همه ی آدما یه روز پیر میشن و در واقع مهم به نظر من اینه که فکر و دلت جوون باشه وگرنه همه ی آدما یه روز پیر میشن. تنهایی هم برام سخت نیست چون بهش عادت دارم و آرامش کسب میکنم و فکرای خوب میاد تو ذهنم در زمان تنهایی.
در مورد عاطفه و نیاز جنسی آدم وابسته ای زیاد نیستم که بخواد برام سخت وطاقت فرسا باشه. در مورد دم به تله ندادن هم به نظرم ازدواج دم به تله ندادن نیست که بخوام بهش افتخار کنم یا نکنم.

ازدواج وقتی به پیشرفت انسان کمک نکند هیچ فایده ای ندارد که هیچی فاجعه هم هست
من ازدواجم رو به خدا واگذار کردم یعنی امیدوارم کسی همدم دلم باشه که قبولش داشته
باشم
وگرنه ارزو می کنم که هیچوقت ازدواج نکنم البته سخن نقاب رو هم کاملا قبول دارم که باید خودمونم تلاش کنیم
برنامه زندگی من هیچ ربطی به ازدواج نداره یعنی من فعلا برنامه ریزی رو بر اساس مجرد بودن انجام دادم
در مورد تنهایی یا نیازهام (نمی گم نیازندارم)هر وقت احساس تنهایی یا نیاز می کنم به خدا پناه می برم ،اون خیلی خوب میتونه منو اروم کنه

سلام
همیشه شرایط اونجوری که ما می خواهیم پیش نمی ره اونی که میخواد زود ازدواج کنه گاهی هیچ وقت شرایطش براش پیش نمی آد و اونی که اصلا نمی خواد ازدواج کنه زودتر از همه ازدواج می کنه
باید خودتو برای هر شرایطی آماده کنی و نباید برای خودمون رویا بسازیم و زندگی آیندمونو تصور کنیم
ازدواج خوب آدمو کامل می کنه ولی باید برای رسیدن بهش زحمت بکشی ولی اگه نشد نباید ضربه بخوریم
باید بدونی جز خودت کسی دیگه ای نیست پس دنبال تکیه گاه و پناه نگرد

سلام

با توجه به این که یه پسرم جواب میدم.......

1-فک نمیکنم با تجربیات زیادی که با وجود سن نسبتا کمی که دارم کسب کردم........واژه هیچ وقت و........مناسب باشه!.....من اصلا به ازدواج فکر نمیکنم!(الان منظورمه)...بنا به دلایلی که اونقدر منطقی و .....هستند که من رو هر روزه از درستی تصمیمم مطمین میکنه.......وقتایی هم که یه هوس هایی از جهات..........عاطفی و.....جنسی و........به سرم میزنه!.....یه سری آنتی هایی!!! هست که تزریق میکنم :199:و.....

برنامه ریزی من برای ادامه زندگی......درسم تموم بشه....رفتن به خارج از کشور.... من فعالیت هایی دارم انجام میدم....که طبعا ادامه دادنشون هست........... و ادامه فعالیتها....

2-از تنهایی نمیترسم....توی تنهایی بهتر تصمیم میگیرم و.........(اگر هم در ایران موندم برای مدت مدت طولانی...شاید از راهکار های دوستانم استفاده کنم و:cool:........)

3-ازدواج رو هدف نمیدونم که بخام ...از چیزی بترسم.....و.......

100% پاسخ های یه پسر با یه دختر متفاوت خواهد بود و باید باشه....مخصوصا با شرایط عرفی! که در اینجا وجود داره.....

سلام با اجازتون این دفعه با فکر اومدم جواب بدم
البته که تلاش می کنم همسری شایسته بیابم، اما بالاخره احتمالاتم باید در نظر گرفت... که اگه نشد: باز من حق زندگی کردن و خوشبختی را دارم، اگر پیش نیاید عشقم را به همسرم هدیه کنم، تمامی آن را بین عزیزان دیگه ای(پدر و مادرم ، خانوادم، دوستانم) که در زندگیم سهیم هستند تقسیم می کنم.
چون نمی خوام سربار خانوادم باشم بهتره به فکر استقلال کامل مالی باشم، آرزومه واسه آسایش پدر و مادرم کم نذارم از هر لحاظ ممکن، پس با خیال راحت بهشون می رسم.
اگه بتونم دست نیازمندی را بگیرم و کمکی به بندگان خدا بکنم، با کمال میل دریغ نخواهم کرد.
سرمایه ای برای آینده ذخیره خواهم کرد.(خصوصا اینکه خیلی دوست دارم در میانسالی جهانگرد باشم)
پس بدون ازدواج هم خیلی از اهداف من تحقق می یابند، و می توانم خوشبخت باشم، خدا جونی.
انقدرام سخت نبود. ممنون از دوست بسیار متفکر و عزیزم خانم صبا که باعث شدن به این جنبه از خوشبختی هم فکر کنم.

من با یه تجربه کوچیک میگم که
اولا ازدواج شاید اون آرمانی نیست که خیلی خوشبین بهش نگاه کنیم که ...
دوما "زندگی سیر خودشو داره و باید هر انسانی توش به موفقیت برسه" چه با و چه بدون ازدواج
و گر نه خیلی پوچ و بی معنی میشه

برای اینکه ازدواج به آرمان والا تبدیل شه باید برای اونم تلاش کرد نه اینکه یه گوشه بشینیم و از طرف مقابل انتظار داشته باشیم مطابق میلمون حرکت کنه

پس اگه ازدواج نکنم مثل الان دنبال ته موفقیت میگردم تو چیزی که فکر میکنم ارزششو داره

من حتماً ازدواج می کنم. یک ازدواج خوب و موفق. پس این سوءال رو جواب نمیدم!

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

راستی دقت کردید چه کشور گل و بلبلی داریم. همه دارند ازش فرار می کنند از جمله خودم که 3 ماه دیگه راهیم.

ممنون از همه عزیزان

من نخواستم دوستایی بیان اینجا نظر بدن که قطعا میدونند ازدواج نمی کنند
طبق قوانین روانشناسی هم نمی خوام به چیز منفی فکر کنید
فقط ازدواج نکردن رو یه بحران در نظر گرفتم و خواستم بدونم دوستان چطوری مدیریت بحران میکنند
تا از نظراتشون استفاده کنم
امیدوارم که همگی خوشبخت باشید چه با ازدواج چه بی ازدواج