نمایش نسخه قابل چاپ
داداش سورنا جونی الهی قربونت برم من به مهربون بودنت که شک ندارم. میدونم از دلسوزی شماست که حرص می خوردید و وقت می گذارید. در ضمن بگم که خیلی از مواقع هم واقعا پاسخ شما کمک بوده. اما در اون شرایط حساس روحی شخصی که منتظر راهنمایی نشسته متوجه نشده...
در هر حال شما انسان باارزشی هستید و احترامتون واجب. اما من به فکر داداشیمم هستم که اینقدر حرص نخوره که زود پیر می شه...
زنده باد سورنای فروتن و مهربون و دلسوز
سلام به برادر خوبم :
تاپیک جالبی رو ایجاد کردید و بسیار کار شجاعانه ای انجام دادید .....
همین انتظار هم از شما می رفت....
همه انسان ها دارای نقص هایی هستند و چقدر زیباست که شما با این شجاعت این تاپیک رو ایجاد کردید ......
منم به عنوان یکی از دوستان تازه وارد زمانی که وارد این تالار شدم بعد از اینکه به کمک دوستان قدیمی تا حدودی بر مشکلم فائق اومدم توی محیط تالار چرخ زدم ....یادمه که از روی نشانه های کنار اسم ها قدمت افراد رو می دیدم و گمان می بردم که این افراد بسیار بسیار منطقی هستند ولی وقتی به پاسخ های شما می رسیدم که چطور تمام خانم ها رو زیر سوال برده بودید و با بدبینی بهشون نگاه می کردید خیلی احساس بدی پیدا کردم و اصلا توی تاپیکایی که نت می گذاشتید می ترسیدم بیام و فقط می خوندم!!!!!!!!!!!
الانم با ترس تایپ می کنم!!!!!
ولی امروز که اینو دیدم نظرم کلی عوض شد و فهمیدم شما ادم والا و با شعور و فهیمی هستید....
برادر عزیزم کمی با خانم ها مهربانتر باشید...خیلی از خانم ها شخصیت های برجسته ای هستند و مطمئنن از نظرات شما دوست و برادر خوب بهره مند می شوند ....
هرچند دوستان هم این مطلب رو بالاتر ذکر کرده بودن ولی منم جسارتا این مطلب رو گفتم تا بتونیم از راهنمایی های خوب و منطقی شما برادر خوبم استفاده کنیم....
موفق باشید.......
اینکه این همه بی هیچ توقعی وقت خودتون رو در اختیار اعضای تالار میگذارید، واقعا جای تشکر و ستایش هست.
فکر می کنم متوجه شده باشد که نظرات دوستان تقریبا شبیه هم هست، پس برون نمایی شما در تالار از دید خیلی ها همین است که میبینید و این کار شما را در تجریه و تحلیل رفتار خود آسان تر می کند...
نظر شخصی بنده جدا از تأیید صحبت های دوستان، این است که شما در اکثر تاپیک هایی که وارد شده اید، جنجال و آشوب به پا شده و گاهی شرکت کنندگان از بحث اصلی خارج و مشغول یه دفاع از شخصیت خود، توجیه اعمال خود و حتی هم جنس های خود که حضور ندارند!، اشده اند. به عقیده من تمامی این روند به صورت ناخودآگاه و تدافعی در مقابل سخنان شاید تهاجمی شما انجام می شود و باعث میشود که تالار از حالت همفکری و همدردی به میدان کارزار تبدیل شود، گاها به نتیجه مساعد نرسد و حتی صحت حرف های شما در آن موقعیت خاص که اعصاب افراد متشنج است، اثبات شود! و این گونه است که بحث همچنان ادامه می یابد، بحثی که شاید در حالت طبیعی اصلا نیازی به آن نباشد.
پیشنهاد بنده این است که اگر همیشه به همین حالت ملایم و با آرامشی که الان در این تاپیک حضور دارید، در بحث ها شرکت کنید، هم خدا راضی خواهد بود، هم بنده خدا !!!
ببخشید اگر صریح گفتم.
امیدوارم مثل همیشه موفق و پرانرژی باشید.
سلام بر برادر عزیز و دوست مهربانم ""سورنا""...
ببخشید بنده دیر رسیدم...(مسافرت)
خوب وقتی نام و عنوان تاپیک را مشاهده کردم بسیار ناراحت شدم و البته از سوی بسیار خوشحال.....
نام تاپیک این گونه است>>از من(سورنا) انتقاد کنید....
چرا ناراحت شدم>>>>چون دیدم برادر بزرگوارم و با این همه تجربه و سنی فراتر از من .. می گوید از بنده "انتقاد" کنید.....اما بنده به عنوان یک جوان و با تجربه بسیار کم هرگز شجاعت چنین کاری به خود ندادم...خب شاید بنده طاغت انتقاد را ندارم...نمی دانم ولی....
چرا خوشحال شدم>>>>وقتی می بینم دوست و برادر بزرگوارم با آن همه اطلاعات و استدلال های منطقی و درستی که دارد...اما باز خود را عاری از نقصی نمی داند و همواره سعی میکند از طریقی چه از تاپیک باز کردن گرفته و چه از طریق بحث های منطقی ... نقص هایش را(البته از دید دیگران ... به نظر بنده ایشان نقصی ندارند) برطرف کند.....بسیار خوشنود می شوم...
برادر خوبم "سورنا" جان همواره سعی می کند در بحث ها حرف خود را بیان نماید نه اینکه تحمیل نماید ....و این بسیار ستودنیست.
اگر هم عده ای شما را به نصحیت می گیرند....از نظر بنده هیچ اشکالی ندارد زیرا >> قطعا سخنان شما ان قدر منطقی و بدور از هر تعصبی هست که توجه آنان را به نظرات شما جلب می کند و این توجه یعنی پیشرفت....
ایشان(سورنا جان) برای من الگوی هستند و من به شخصه ایشان را مانند برادری دوست دارم امیدوارم در هرجا که هست و در هر منسبی که باشد و با هر که باشد شاد و سربلند و زندگی توام با موفقیت در انتظارش باشد....
سورنا ی عزیز دوستت داریم...
دوست عزیزم استار گرامی خیلی ممنونم. لطف دارید. rsrs عزیز در مورد فرمایش شما حتما فکر می کنم. البته ممنون می شم پاسخی که به خانوم کیمیا خاتون در صفحه قبل دادم رو مطالعه کنید و بعد نظرتون رو بفرمایید. من سعی دارم لحن مهربانتری را انتخاب نمایم.
تک بعدی عزیز من در مورد لحن تا حدودی حرف شما را تایید می کنم. ولی این جنجال و آشوب را از من تنها ندانید. گاهی اوقات دوستان فقط دوست دارند تایید شوند که البته برای من هم بهتر آن است که آنها را تایید کنم! ولی نمی دانم چه چیزی نمی گذارد که من واقعیتی را که می بینم بیان نکنم(البته این نظر من است و مطمئنا نقص فراوان دارد). واقعیتی که بسیار بیشتر از همدردی به آنها کمک می کند.
آن زمانی که من این واقعیات(البته به نظر من) را بیان می کنم می دانم که با من برخورد می شود گاهی مورد توهین ممکن است قرار بگیرم و هیچ انسان عاقلی شاید این کار را نکند. ولی تصور من این است که بهتر است از من رنجیده شوند، من را مورد توهین قرار دهند تا اینکه همسر آنها این کلام را بیان کند و از همسر خود رنجیده و یا متنفر شود. چون متنفر شدن آنها از من هیچ ضرری به آنها نمی رساند ولی اگر آنها از همسر شان رنجیده شوند وضع متفاوت است. البته من لحن خودم را حتما اصلاح می کنم.
دوستان عزیز پستی که من به خانوم کیمیا خاتون در صفحه قبل دادم. دلایل این جدیت و محکم برخورد کردن را توضیح داده ام. این دلایل را نقد کنید. من با کمال میل دست شما را بابت کمک شما به تغییر در عملکرد خودم می بوسم.
نقاب عزیز، اگر چیزی از بیان و شیوایی در کلام من هم هست همه آن است که ازامثال شما برادر کوچکتر از نظر سنی و بزرگوارتر از نظر فهم و درک ، گردآفرید، شاد، bloom، الینا و... دریافته ام. شما بسیار بنده راشرمنده کردید.
سلام به سورنای عزیز
اول از همه بخاطر حضور فعالی که در تالار داری ممنونم
فکر می کنم بیشتر از اونی که بخواد ازت انتقاد بشه باید تحسین بشی بخاطر اینکه گاهی بعضی از حرف ها هر چقدر هم تند باشه آدم ها رو بیدار می کنه و واقعیت ها رو بهشون گوش زد می کنه
اینکه فرهنگ غلط و باورهای اشتباه رو برای دیگران باز می کنی به نظرم اصلا بد نیست
سورنای عزیز اینکه ادم شجاعت اینو داشته باشه که خودش باشه قابل تحسینه اینکه پای همه ی حرفات می ایستی و ازشون دفاع می کنی یعنی اینکه خودت رو قبول داری و به حرفایی که می زنی ایمان داری و با شخصیت خودت وارد تالار شدی و نه یه شخصیت ساختگی
بهترین روزها رو برایت آرزو دارم
:72:
bloom
دوست عزيز سورنا
ارسال بيش از 1300 پست در کمتر از 6 ماه نشان دهنده حضور فعال شما درتالار هست.
ايجاد چنين تاپيکي هم بمعناي گرفتن بازخورد نسبت به عملکرد وارزيابي خود و اهميت داشتن تالار براي شماست که ستودني است.
اما من يه توصيه به شما مي کنم درخصوص نحوه نگرشتون به زندگي واقعيتونه ،
يه مثال: يه جوون که درآستانه ازدواجه ودائم مشکلات اقتصادي ، اجتماعي، فرهنگي و... درحال حاضر بيان مي کنه - اگرچه داره تا حدود زيادي واقعيات رو بيان ميکنه- اما نتيجه اش اين ميشه که از زندگي خودش مي مونه .
بنظر من نحوه ورود ونگرش شما هم به زنگي و خانومها همينطوره ، نمي خوام بگم انتقاد نکنيد ، واقعيتهارو نگيد ، و... اما واقع بين باشيد يه کم هم چاشني خوشبيني رو بهش اضافه کنيد.
اين برا زندگي مشترکتون که تشکيل شده از شما وجنس مخالفتون (که خيلي بدبينانه به افکاروعقايدشون نگاه مي کنيد) بهتره.
دوتوصيه : آنقدر به واقعيت ها اهميت بديد که جلوي پيشرفتتون رو نگيرن.(ازهمه لحاظ)
- مشکلات رو به اندازه اي که هستن ببينيد نه بيشتر نه کمتر.
- زندگي رو خيلي جدي نگيريد - انقدر جدي نگيريد که نذاره لذت زندگي کردنو بچشيد.
- سعي کنيد درک کنيد. تفاوتها رو ، رابطه هارو ، نشانه هارو و... البته زندگي خودش همه اينها رو به شما (و البته همه ما) مي فهمونه.
زندگي همراه با سعادت ونيک بختي براتون آرزو دارم.
BABY
سلام
سورنای عزیزم اجازه بده منم چند خطی (صادقانه) نظر خودم رو بنویسم.
برادر خوبم همیشه از پاسخ ها و جوابهای منطقی ات استفاده کرده ام، دید تازه ای به من دادی و به من نکته های فراوانی آموختی و مطمئن هستم در آینده با این دیدی که به زندگی داری همسری شایسته را انتخاب میکنی و با تفکر، مهارتها و قلب مهربانی که دارید زندگی فوق العاده ای را خواهید ساخت.
اول در مورد مقالات غیر علمی که گفتی میدونم که حداقل اگه منظورت کاملا به مقاله ای که من آوردم نبود مطمئنم شاملش هست. درسته گاهی انسان اشتباه میکنه (چون وقتی مقاله رو خوندم به نیازهای مردان توجه کردم و از نیازهای زنان سطحی گذشتم) در اون موقع فکر نکردم که شاید کسی از آن به نفع خودش استفاده کنه مقاله رو در تالار آوردم و اصلا قصد خواستی را نداشتم. و امیدوارم هر کس با خواندن آن از جنبه های مثبتش بهره ببره تا با یک دید خودخواهانه بهش نگاه کنه. بگذریم . . .
دوم در مورد انتقاد (که خودم به انتقاد شایسته ترم) در تاپیک ها گاهی با این که جواب شما منطقی و درسته لحن تند شما باعث عدم پذیرش و جبهه گرفتن طرف میشه، در حالی که ممکن بود اگه شما یکم ملایم تر جواب بدید بهتر پذیرفته بشه. این رو هم بگم که گاهی تندی لازمه و همیشه ملایمت جواب نمیده. گاهی هم یکم به طرف حق بده که خودش رو تخلیه کنه و حرف بزنه (گاهی زنها بهش نیاز دارند). من فکر میکنم (شاید هم فکرم غلطه) گاهی نسبت به زنان خوشبین تر میشی اما یک چیز کوچیک ممکنه باعث بشه که بزنی زیر همه چیز و دوباره بگی همه زنان سر و ته یک کرباسند!!! متاسفانه در جامعه زنان و مردان نسبت به هم آگاهی کمی دارند و این باعث رفتارهای غلط میشه حالا با توجه به خصوصیات زنان ممکنه در اون موقعیت ها بیشتر از مردان دست به رفتارهای غیر منطقی بزنند.
در آخر ازت تشکر میکنم و امیدوارم حضورت در تالار همیشه سبز باشه.
سلام
ضمن تشكر و قدرداني از دوست و برادر عزيز سورنا آرمان - بنده هم يه انتقاد كوچيك داشتم و اون هم اينكه شما در تاپيكي كه از تون سوال پرسيده بودم جواب منو نداديد !!! با رك و گويي و صداقتي كه از شما سراغ دارم انتظار دارم پاسخ من رو بديد !!! بنده عرض كردم به نظرم مياد شما يكبار ازدواج كرديد و مثل بنده زخم خورده هستيد ؟ آيا اينطوره؟!!!
خیر
نه آرمان عزیز اینطور نیست دوست گلم. من زخم نخوردم خوشبختانه گلکم